(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


دوشنبه 24 تـیـر 1392 - شماره 20542 

بررسی نحوه چیدمان مبلمان شهری در بستر زندگی اجتماعی (بخش پایانی)
آراستگی در شهر تبلور هویت شهروندان
   


لیلا کریمی
شهر چون دفتر یادداشتی است که خوانا نیست و با نشانه گذاری در آن – مبلمان شهری – تسهیل در روند خوانایی آن را فراهم می کنیم. در نتیجه بخشي از خوانايي شهر توسط مبلمان شهري میسر می شود.
عدم دسترسی به مبلمان شهری مناسب، فضای شهرها را دچار یک هرج و مرج،ناخوانایی و آشفتگی کرده است. برای نمونه سازمان زیبا سازی شهرهای بزرگ از جمله تهران باید بیشتر بر روی نصب تابلوهای تبلیغاتی تمرکز داشته باشد. اما سالهاست شاهد آشفتگی و هرج و مرج بصری کاغذ نوشته های تبلیغاتی هستیم که از در و دیوارهای شهر آویخته شده اند و نمای دلچسبی ندارند.
چندی پیش به خاطر انتخابات شوراها دیدیم که چگونه تبلیغات کاندیداها از سرو کول دیوارها و هر کوی وبرزن شهرها آویزان بود و البته هنوز رد آن باقی است.این در حالی است که باید برای تبلیغات شهروندان تابلوهایی در فضاي عمومي شهرتعبیه شود تا تبلیغات در آن محل نصب شوند.
نصب تابلوهای تبلیغاتی در سطح شهر
محمد فیروزی ، عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی ضمن اشاره به بار مالی تبلیغات و آسیب های اقتصادی آن عنوان می کند که «باید فرهنگ تبلیغات کارشناسی شود و در زمان تبلیغات محل هایی تعبیه شود که تبلیغات در آنجا صورت گیرد و این نیاز وجود دارد و باید در این خصوص برنامه ریزی صورت گیرد.»
توجه به مبلمان شهری و گرافیک محیطی در شهرها می تواند چهره شهر را از یکنواختی و ماشینی بودن صرف به سمت پویایی و شادابی اجتماعی و در نهایت فرهنگی سوق دهد.
البته نباید این مورد را از نظر دور کنیم که مبلمان شهری در هر کشوری باید تحت تاثیر فرهنگ آن کشور شکل بگیرد . در حقیقت اجزای مبلمان شهری باید با فرهنگ و هویت و سنت های یک شهر آمیخته شود تا تاثیر مناسبی در مناسبات اجتماعی افراد داشته باشد و اولین گام در خصوص ایجاد فضاهای شهری پایدار و بهره بردن از مبلمان شهری و نماهای مناسب استفاده از تجربه کشورهای دنیا و بومی کردن آن با فرهنگ خودمان است.
پل بین شهر و شهروند ؛ مبلمان شهری
طی سالهای گذشته مسئولان زیباسازی شهرها سعی کرده اند با اجرای طرحهای مختلف چهره شهرها را با اجزای مبلمان شهری یک هماهنگی بصری ببخشند.
حال جای این سوال باقی است که آیا بعضی از نمادها با فرهنگ ایرانی و اسلامی هم خوانی دارد ؟ اگر ندارد چه تاثیری در دراز مدت بر فرهنگ ایرانی دارد ؟
آیا الگو برداری ناقص از تجربه های مبلمان شهری از کشورهای دیگر تاثیر منفی بر شهروند ایرانی دارد ؟
آیا طراحی مبلمان شهری تابعی از فرهنگ و هویت یک شهر است؟
در ادامه این گزارش قصد داریم به این سوالات پاسخ دهیم .
بعضی از کارشناسان معتقدند پل بین شهر و شهروند مبلمان شهری است.
در مبلمان شهری فضای عمومی شهر مطرح است که پرداختن به آن مشارکت عمومی بین شهروندان را افزایش می دهد. به نظر می رسد مسئولین زیبا سازی در بخش فضای سبز در زمینه مبلمان شهری با نصب مجسمه ها و نیمکت های مناسب و متنوع ، طاق نصرت ها ، نصب جاگلدانی ها و... موفق بوده انداما در خصوص فضاهای شهری جای کار بسیاری است و باید در این مسیر تحقیق و گام های موثری بر داشته شود .
نیاز سنجی، انتخاب، چیدمان
علیرضا مالمیر، کارشناس معماری نیازسنجی، انتخاب و چیدمان مبلمان شهری را علمی خاص می داند که استانداردهای مخصوص خود را دارد و عنوان می کند: «مبلمان شهری به عنوان یکی از مولفه های مطرح در طراحی شهری و به عنوان عنصری از کل شهر، تجلی دهنده ساختار و هویت شهری است. »
وی ادمه می دهد: نحوه استفاده از پارک، مدت نشستن، زمان پیاده روی، نوع تفریحات مردم و گذران اوقات فراغت و... میان شهروندان کرمانی، تهرانی و شیرازی کاملا متفاوت است. میزان نور و زاویه تابش نیز در این شهرها متفاوت است. کارکرد خاص خیابان ها در ساعات مختلف روز در شهرهای مختلف تفاوت های اساسی دارد و شرایط آب و هوائی استفاده از مواد گوناگون را در ساخت و نصب این عناصر می طلبد. تمام این تفاوت ها و به خصوص تفاوت های فرهنگی و رفتاری، نمود شهری خود را در مبلمان شهری می یابد.»
این عضو بسیج جامعه مهندسین شهر تهران ابراز تاسف می کند و می گوید :« مبلمان شهری دربرخی از شهرهای ما نه تنها خاطره انگیز نیست، بلکه گاهی به اصلی ترین نیازهای فیزیولوژیکی و فیزیکی انسانی نیز پاسخ نمی دهد و بدین ترتیب فضاهای شهری را نیز ناکارآمد و ارتباط شهر و شهروند را از هم جدامی‌کند و یا اصولا اجازه نمی دهد این ارتباط شکل بگیرد.»
وی می گوید: «مبلمان شهری از این جهت اهمیت دارد که باعث حضور بیشتر و کیفی شهروندان و در نتیجه افزایش مشارکت شهروندان می شود. همچنین مبلمان شهری فضاهای شهری شهرهای ما را برای اقشار خاص قابل استفاده می سازد.»
این در حالی است که وقتی به منظر شهری با دید فرهنگی، تاریخی، تکنولوژی و...نگاه می کنیم ؛ می بینیم در برخی شهرها شکل سنگ فرش ها ، چیدمان درختان خیابان ها ، قرار گرفتن نیمکتها و... بخشی از هویت یک شهر محسوب می شود و باید درهر شهر با توجه به هویت تاریخی و فرهنگی اش برای طراحی مبلمان شهری اش دستورالعملی دقیق و کارشناسی شده تعریف کرد.
رابطه بین فرم و عملکرد
علی عرب احمدی به عنوان کارشناس ارشد معماری ویژگي مبلمان شهری را رابطه بین فرم و عملکرد آن می‌داند و می گوید:« بحث مربوط به زیباشناسی شکلی و فرمی مبلمان شهری متاثر از مساله فرهنگ و هویت است. این حرف که شهر بازتاب هویت و فرهنگ مردمان است، حقیقت دارد و هم از این روست که تشتت حاکم بر فضای شهری (از بدنه و نمای شهری گرفته تا مبلمان و تجهیزات) و شهرِ فرنگ مآبی عرصه های شهری بیانگر هویت سیال امروز است. »
تجهیزات شهری حاوی پیام است
این استاد معماری پا را فراتر گذاشته و ابزار و تجهیزات شهری را حاوی پیام و اطلاعات می داند که توسط مخاطب رمزگشایی و بازخوانی می شود و اظهار می‌دارد:« اگر هر شیء در مبلمان شهری را یک رسانه بدانیم که با رنگ و طرح و سایر خصوصیات خود سعی در انتقال محتوا و مفهومی در ذهن کاربر دارد،آن وقت متوجه اهمیت بحث فرهنگ در این مقوله خواهیم شد. همان طور که از مبلمان و اثاثیه یک خانه پی به هویت، تفکر و فرهنگ صاحبخانه می بریم به همان تناسب این رابطه را در شهر و در ارتباط با تجهیزات و مبلمان شهر پیدا می‌کنیم. این امر لزوم توجه و اهتمام به آنچه در شهر دیده یا به عبارت بهتر، خوانده می شود را صد چندان می کند. »
عرب احمدی ادامه می دهد :« ما امروز شاهد گسستگی عمیق فرهنگ و مفهوم زدایی از نماها و بدنه شهری هستیم، شاهدیم که بسیاری از ابزار و ادوات به‌کار رفته در مجموعه فضاهای شهری (چه اِلِمان و عناصر عملکردی و چه تزیینی) نه تنها تناسبی با هم ندارند بلکه با هویت و ساختار فرهنگی ما نیز نسبتی ندارند. این اشکال بعضا وارداتی یا کپی برداری هستند و به نظر می‌رسد که مدیریت شهری باید در پی تدبیر بزرگ تری برای طرح جامع فرهنگی خود باشد و زمینه ها و زیرساخت‌های عملی آن را نیز فراهم سازد.
هویت زدایی از فضای زندگی
علی عرب احمدی استاد معماری دانشگاه سوره ادامه می دهد:« در مقیاس شهری با تنوع فرهنگ ها، این مساله همان تاثیری را خواهد گذاشت که مدرنیسم وارداتی طی سالیان با هویت زدایی از فضای زیست و معیشت گذاشت. بدین ترتیب مفهوم زدایی فضای زندگی (چه در مقیاس خُرد مثل منزل مسکونی و چه در مقیاس کلان نظیر شهر) باعث گسست فرد از فضا می گردد، یعنی فرد هیچ ریشه ای و هیچ رابطه ای بین خود و فضا نمی یابد و این مهجور بودن فرد و احساس غریبه بودن فضا، در تعاملات اجتماعی نیز تاثیر به سزایی خواهد گذاشت، شهر که در گذشته عرصه فعالیت های مهم و گسترده اجتماعی بود، تبدیل به جسم بدون روح یا به عبارت صریح تر ماشینی می شود که انسان ها را می بلعد، تصویری که یادآور فیلم متروپولیس است.
در این خصوص باید گفت طراحی مبلمان شهری باید منتقل کننده پیام به مردم با توجه به زبان، فرهنگ و هویت هر شهر باشد، تا برای شهروندان قابل پذیرش باشد. شهر باید همچون انسان ها دارای هویت باشد تا بتواند در طول زمان ریشه های فرهنگی اش را بارور نگه دارد و مانا باشد . »
مبلمان شهری ، هویت و ساختار شهری
محمد علی آخوندی هم مبلمان شهری را به عنوان جزیی از کل شهر تعریف کننده ی هویت و ساختار شهری می داند و می گوید : «هویت بخشیدن به فضای شهری علاوه بر ویژگی های فرم و همجواری ساختمان ها و نماها به چگونگی استقرار و کمیت و کیفیت مبلمان شهری بستگی دارد . بنابراین استفاده از نماها ، تندیس ها و نقاشی ها و گرافیک محیطی که مغایر با فرهنگ ایرانی و اسلامی باشد به علت تماس بصری روزانه و مدام به صورت غیر ارادی تاثیر نامطلوبی بر هنجارها و رفتارهای اجتماعی و فرهنگ و آداب و رسوم جامعه خواهد داشت که این اثر گذاری در میان اطفال و جوانان بیشتر خواهد بود .
هویت در طراحی مبلمان شهری
محمود ستایش مهر مدرس دانشکده معماری دانشگاه سوره هم با عنوان اینکه از نکات مهم طراحی مبلمان شهری در نظر گرفتن فرهنگ مردم همان جا است می گوید :« برای مثال مبلمان شهری که در فضاهای شهری یک شهر آمریکایی می بینیم بالطبع با مبلمان شهری تهران متفاوت است. مثلا شما در تهران یا سایر شهرهای ایران صندوق های صدقات را که خود نوعی مبلمان شهری محسوب می شوند ، می بینید اما در آمریکا هم همین صندوق ها با این کیفیت وجود ندارد، آنچه در اینجا حائز اهمیت است طراحی مبلمان شهری باید دارای هویت باشد و به نوعی نشان دهد که از دیگر جاها متمایز است و خود دارای شخصیت است . »
فرم و کاربرد مبلمان شهری همواره متاثر ازهویت گذشته و فرهنگ یک شهر بوده و هست. اما امروزه شاهد فرهنگ وارداتی مبلمان شهری هستیم که با فرهنگ و هویت ایرانی و اسلامی ما سازگار نیست مانند وجود مجسمه هایی به شکل فرشتگان با پرهای کشوده که از فرهنگ غربی اقتباس شده است.
به راستی آیا الگوبرداری ناقص از مبلمان شهری کشورهای دیگر و بومی سازی نکردن آن برای شهروند ایرانی تاثیرات منفی بر هویت و فرهنگ ایرانی به همراه دارد؟ راه حل آن چیست؟
معماری ما تکنولوژیک و روزآمد است
علی عرب احمدی استاد معماری دانشگاه سوره از مبحث “sustainability” یا همان پایداری نام می برد و می گوید : « مباحث پایداری، این روزها انقلابی در معماری و شهرسازی پدید آورده، می توان به دستاوردهای عظیمی در زمینه طراحی فضاهای شهری و در اینجا به طور مشخص برای مبلمان شهری دست یافت. به اذعان کارشناسان، معماری گذشته ما واجد این خصوصیت (sustainability) بوده و این مساله به واسطه شرایط اقلیمی، فرهنگی، بومی و ... حاصل شده است (اینجا از معماری اسلامی به معماری ایران در دوره اسلام یاد می‌کنم، چرا که وقتی از معماری اسلامی یاد می کنیم در جامعه حرفه ای مان، معماری کل جهان اسلام در اذهان متبادر می گردد، در حالی که منظور ما در اینجا معماری ایران در دوره اسلامی است چرا که به عنوان مثال معماری عربستان هم اسلامی است اما قرابتی با معماری ایران ندارد، که در واقع خود این امر ناشی از مساله فرهنگ و بومی سازی است).
این کارشناس معماری اعتقاد دارد که معماری گذشته ما نسبت به زمان خود (به جز مقاطعی) همواره معماری تکنولوژیک و روزآمدی است که واجد مفاهیم و معانی بسیاری است و این عامل ممتاز بودن آن معماری است، لذا نهادینه شدن این شاخصه معماری گذشته ما، می تواند راهگشا باشد و امروز نیز آنچه در عرصه معماری و شهرسازی تولید می کنیم تا ریزترین اجزاء باید همواره سرآمد و به روز باشد و تاثیر فرهنگ را بازتاب نماید.
عرب احمدی در آخر عنوان می کند که« فراموش نکنیم وظیفه ما حفظ دیالوگ مستمر با تاریخ و فرهنگ خود است، نظیر آنچه ژاپن دنبال می کند و آثار شاخص و فاخر مبتنی بر فرهنگ خود و در عین حال بسیار سرآمد و پربار و پر محتوا تولید می کند که در سطح دنیا شناخته شده اند. »
گزارش روز

 

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10