کدخدای مدعی دهکده جهانی همچنان درگیر سفید و سیاه حقوق بشر
رنگي! |
|
مراقب خطر شبکههای اجتماعی...ببخشید شبکههای جاسوسی باشید!
دموكراسي تو روز روشن! |
|
عبور از گذشته و كليد آينده روشن (خشت اول) |
|
ويتامينه |
|
یادداشت سوم |
|
طنز سوم |
|
بوی بارون |
|
اس ام اس |
|
|
|
|
محمد حسنلو عابر پیاده سیاه پوستی کنار یکی از خیابان های منهتن ایستاده و
دستش را برای تاکسی تکان میدهد؛ ولی وقتی راننده به مقابلش میرسد، فشار پایش
روی پدال گاز اتومبیل بیشتر می شود... با وجود كمرنگ شدن مسائل تبعيض نژادي در
ايالات متحده اما حالا بعد از گذشت سالها که اوضاع کمی آرام تر شده و مردم آمریکا
کمی با فرهنگ تر شدهاند؛ همچنان اتفاقاتی در گوشه و کنار این کشور رخ میدهد که
نشان میدهد میراث زشت سفیدهای نژادپرست قارهجدید را فراموش نکرده اند. اما
اگر به واقعیتهای امروزی جامعه آمریکا نگاه کنیم متوجه میشویم که هنوز رگههای
پررنگی از نژادپرستی در آمریکا وجود دارد. هنوز میراث تبعیض نژادی و نگاه منفی به
رنگین پوستان در جامعه آمریکا پابرجاست. بیست برابر بودن درآمد متوسط خانوارهای
سفیدپوست آمریکا درمقایسه با سیاهپوستان گویای همین مسئله است. این وضع نتیجه میراث
طولانی نژادپرستی در آمریکا است که ریشه کن شدن آن سالهای طولانی زمان می برد که هر
از چندی نشانههای این نژادپرستی در فرهنگ عامه آمریکایی نیز بروز می کند که تاسف
آور است. در اقدامي نژاد پرستانه، دادگاهي در فلوريدا «جرج زيمرمن» قاتل «تروين
مارتين» نوجوان سياهپوست آمريکايي را بیگناه اعلام کرد که اين حکم موجي از خشم را
در جامعه سياه پوستان آمريکا به راه انداخت. مارتين نوجوان ۱۷ سالهاي بود که در
سال ۲۰۱۲ به ضرب گلوله يک نگهبان محلي به نام زيمرمن کشته شد. بسياري از مردم
آمريکا دادگاه نظامي اين کشور را به نژادپرستي و جانب داري از زيمرمن که يک سفيد
پوست است متهم کرده اند. زيمرمن ۲۹ ساله مدعي است که مارتين را در دفاع از خود هدف
قرار داده است و اين در حالي است که تروين مسلح نبوده و پس از خريد در حال بازگشت
به خانه بوده است. پروفسور «ریچارد تامسون فورد» استاد رشته حقوق دانشگاه
استنفورد در کتابی با عنوان «کارت نژادی» (بازی نژادی) موضوع رانندگان تاکسی و
روابط آنها با مشتریان سیاه پوست را به عنوان مثال مطرح میکند و به صراحت از شروع
عصر پست ریسیسم (نژادپرستی مدرن) خبر میدهد که میتواند حوادثی بدتر از گذشته را
رقم بزند. فورد اعتقاد دارد نژادپرستی از بین نرفته است بلکه با تصویب قوانین و
حقوق مدنی اجباری، این مسئله در چشم جامعه آمریکایی کوچک و ناچیز قلمداد شده است.
او در کتابش مینویسد: شاید بتوان گفت نژادپرستی نسبت به زمانهای قبل مسئلهای
کوچک قلمداد میشود چرا که جرم و جنایت آنقدر در این کشور زیاد شده که فرق گذاشتن
بین سیاه و سفید چندان مسئله مهمی محسوب نمیشود. تغییرات و اصلاحات قوانین ایالات
متحده تنها برای جرایمی اعمال میشود که به اصطلاح از دید قانونی اعتبار دارند و در
این جو و شرایط به طور حتم باید انتظار داشت نژادپرستی در هالهای از ابهام از چشم
قانون کور رنگ آمریکا به دور خواهد ماند و انگیزه ای نیز برای پیگیری جرایم مربوط
به آن و مبارزه علیه این معضل انسانی باقی نخواهد ماند؛ در حقیقت کارت تظاهرات
کنندگان در بازی نژادی همیشه به کارتی سوخته تبدیل میشود. در مثال راننده
تاکسی فورد به حقیقت تلخی در جامعهی امریکایی اشاره میکند و مینویسد: «در
اینجا رانندگانی که برای مسافران سیاهپوست ترمز نمیکنند؛ در خیلی از مواقع خود
سیاه و از نژادهای آسیایی و خاورمیانه هستند و تنها دلیل چنین رفتاری را میتوان در
برخوردهای اجتماعی و تبلیغات مسموم دولت و رسانههای آمریکایی و حتی تهدیدهای آشکار
و پنهان برای جلب تاکسیها و رانندگانشان دانست.» فورد همان طور که عنوان کتابش
را انتخاب کرده، این راه را به بازی تشبیه میکند که ورق های آن همه برگشت
خوردهاند و سوختهاند و کسی باید دوباره این ورقهای برگشته را از نو بچیند.
در یکی از فصلهای کتاب با عنوان «کارت وحشی: نژادپرستی در مقایسه» فورد به بررسی
مباحث نژادی دنیای معاصر میپردازد و سعی میکند گروههای حقیقی مبارزه با
نژادپرستی را از گروههای ظاهری و دروغین جدا کند و بگوید که هر گروهی ارزش حمایت
ندارد. وی با تمام اطلاعات و تجربیات خود در فلسفه و قانون، این ادعای بعضی
گروههای اجتماعی را به شدت رد میکند که مثلاً افراد چاق، غیر جذاب، افراد دارای
لکنت زبان و یا کسانی که دارای موهای آبی رنگ هستند، تنها به این دلیل که در اقلیت
قرار دارند، می توانند مورد حمایت قوانین ضدنژادی قرار گیرند. در یکی از میان
تیترهای مهم کتاب فورد با عبارت «چاقِ سیاه جدید نیست» سعی میکند مخاطب خود را از
اقدامات گروههای تبلیغاتی و رسانهای برای انحراف افکار و اذهان عمومی جهت مبارزه
با نوع واقعی معضل نژادپرستی آگاه سازد. او در همین فصل به شدت سیاستهای دادگاه
عالی امریکا (به عنوان بالاترین مقام قضایی) را مورد انتقاد قرار میدهد و تمام
اقدامات انجام شده در مورد نژادپرستی را تنها برای قانع کردن جمعیت رنگین پوست کافی
میداند. اگرچه در مدارس و دانشگاههای ایالات متحده دانشجوهای سیاه در بسیاری
از رشتههای دانشگاهی حضور دارند ولی فورد از واقعه تلخی خبر میدهد که بیشتر این
دانشجوها در رشتههایی از قبیل جامعه شناسی و حقوق و ... پذیرفته میشوند و در
بعضی از رشتهها مثل پزشکی که در آن تماس مستقیم با انسانها وجود دارد کمتر از
رنگین پوستها پذیرش صورت میگیرد و در این سیاست حتی از مردم آمریکا سوال نمیشود
که معاینه یک پزشک سیاه پوست با نوع سفیدش تا چه اندازه میتواند تفاوت داشته باشد؟
فورد با انتشار تحقيقات و نظراتش میخواهد مبارزات علیه نژادپرستی را از واژه ها
و شعارها به افکار و اعمال مردم انتقال دهد و نژادپرستی را همانند اقدامات دولتی
برای کنترل آلودگی آب و هوا حق تمام انسانهای روی کره زمین معرفی کند. او سعی کرده
تا این معضل را همانند بسیاری از مشکلات دنیای پست مدرن (مثل قتل و جنایت) مهم جلوه
دهد تا مقامات و گروه های غیر دولتی آن قدر که برای کتک نخوردن زنان اهمیت قائل
هستند، برای این مشکل نیز چاره ای بیندیشند. وی ميگويد: ما باید بی عدالتیهای
نژادی را به عنوان یک مشکل اجتماعی که همیشه افراد بد جامعه مرتکب میشوند با هم حل
کنیم و در این راه برگرداندن ورقهای سوخته نژادپرستی میتواند اولین قدم در این
بازی مشکل باشد. واقعیت امروز آمریکا این است که در این کشور هنوز آفریقاییهای
مهاجر هیچ گاه به طور کامل شهروند محسوب نشده اند تا از حقوق و مزایای یک شهروند
معمولی برخوردار شوند. هر چند آفریقایی-آمریکایی تبارها روی کاغذ و طبق اسناد و
مدارک در سال ۱۸۶۵ آزاد شدند اما آنها هیچ گاه از نژادپرستی گسترده و شدید در این
کشور رهایی نیافته اند. آنها فقیرترین قشر در آمریکا هستند. نظام قضایی آنها را به
عنوان اعضای قابل احترام جامعه به شمار نمی آورد. طبق آمارهایی که اخیراً در رسانه
ها اعلام شد آفریقایی آمریکایی تبارها ۱۲ درصد از جمعیت آمریکا را به خود اختصاص
داده اند و ۳۶ درصد از جمعیت زندانیان این کشور نیز آفریقایی آمریکایی تبار هستند
و این به معنای آن است که هنوز یک نظام نژادپرست در این کشور جریان دارد و نظام
قضایی نیز از این قضیه مستثنی نخواهد بود.
|
|
|
سعيد اسلامي معضلات و مشكلات افشاشده شبكههاي جاسوسي مدرن امريكا روز به
روز بيشتر ميشود و دام پهن شده براي مردم حالا دارد دور خودشان تنيده ميشود و هر
روز تشت رسوايي از يك گوشه بام به زمين ميافتد. حالا هم بعد از جناب اسنودن، شبکه
خبری راشاتودی در گزارشی از فعالیت های محرمانه توئیتر در دسته بندی اطلاعات و
نوشته های مربوط به کاربران خود خبر داده که در رسانه های مختلف با واکنش های
مختلفی روبرو شد. البته تا کنون مسئولان توئیتر نسبت به اعلام این خبر عکس العملی
نشان نداده اند ولی ظاهر امر چنین است که این شبکه اجتماعی که کاربرانش متون خود را
به اشتراک می گذارند آنها را دسته بندی کرده و اطلاعات شخصی آنها را با توجه به
عقایدشان در اختیار دولتهای مختلف قرار می دهد. در خبر شبکه روسی اینگونه توضيح
داده شده است که توئیتر کاربرانی که مطالب آنها ضد یهودی و به خصوص ضد رژیم
صهیونیستی است جمعآوری کرده و اطلاعات آنها را برای منابع مختلف میفرستد که یکی
از اصلیترین آنها دولت فرانسه است. بر اساس این گزارش یکی از مشتریان ثابت خرید
این اطلاعات اتحادیه دانشجویان یهودی فرانسه است که این اطلاعات را برای شناسایی و
تحلیل جریانهای ضدیهودی برای آژانس های مربوطه جمع آوری میکنند. اين قابل توجه
سينهچاكان مهد آزادي باشد! بعد از انتشار اين گزارش و بازتابهاي فراوان، تنها
واکنشی که توئیتر نسبت به این خبر نشان داده بیانیهای در وبلاگ رسمی این شبکه بود
که البته خود این بیانیه نیز جنجالهای بسیاری را در پی داشته است. این بیانیه جمع
آوری و افشای اطلاعات کاربران توئیتر و هویت آنها را تنها برای توضیح به اتحادیه
دانشجویان یهودی فرانسه (UEJF) عنوان میکند و میگوید که شبکه اجتماعی توئیتر این
اطلاعات را تنها برای مطالعات علمی و آمارگیری از کاربران ضد یهودی استفاده میکند.
به عبارتي جاسوسي براي اسرائيليها و يهوديهاي تندروي خرابكار، در پوشش تحقيق
علمي توجيه ميشود! توئیتر میگوید در ابتدا نمیخواسته این اطلاعات را در
اختیار انجمن های یهودی فرانسه قرار دهد ولی با رای دادگاهی عالی از این کشور مجبور
به این اقدام شده است. ماه نوامبر گذشته یک دادگاه عالی در فرانسه با درخواست انجمن
دانشجویان یهودی از توئیتر خواست اطلاعات کاربران ضد یهودی خود را در اختیار
انجمنهای یهودی این کشور قرار دهد. در حکم دادگاه فرانسوی چهار سازمان دیگر قید
شده بود که اسامی آنها به دلایل امنیتی اعلام نشده است! در ماههای گذشته به
خاطر افزایش نوشته های ضد یهودی در شبكههاي اجتماعي و البته توئيتر، انجمن های
یهودی کشورهای اروپایی دست به دامن شبکه های اجتماعی برای شناسایی صاحبان این نوشته
ها شدهاند و مشخص نيست قرار است بعد از اين شناسايي چه كار كند! اين در حالي
است كه اکثر نوشتهها مضمونی با عنوان «یهودی خوب یهودی مرده است» داشته اند. به
نظر کارشناسان جنایت های رژیم صهیونیستی در سرزمین های اشغالی علت اصلی بالا رفتن
روحیه ضد یهودی در بین مردم اروپا و آمریکا است! البته پیش از این نيز توئیتر
بارها در بیانیه های مختلف خود عدم وابستگیاش به دولتها و سازمانهای دولتی را
اعلام کرده بود. الکساندر نری سخنگوی این شبکه نیز روی این موضوع تاکید کرده بود که
تنها دادگاه عالی آمریکا می تواند این شبکه را مجبور به افشای اطلاعات کاربران خود
کند. در حالی که توئیتر ادعا می کند سایتش برای هرگونه اظهارنظر از سوی کاربران
ناشناس آزاد است و به آزادی بیان احترام می گذارد، وبلاگ نویسان فرانسوی در پست های
مختلف این سایت را حامی اصلی منافع سازمانهای یهودی اعلام کرده اند. سال گذشته
توئیتر به درخواست پلیس آلمان صفحه مربوط به گروههای مخالف دولت این کشور را حذف
کرده بود. این گروه خود را «هانوفر نئونازی» نامگذاری کرده بود ولی در صفحه خود
نوشته بودند که هیچ علاقهای به نازیها ندارند و تنها به خاطر مخالفت با دولت این
اسم را انتخاب کرده اند. اين در حالي است كه اساس شكلگيري شبكههاي اجتماعي
حضور بي واسطه مردم و نظرات شخصي آنها بدون دخالت دولتها بوده است اما حالا اين
شبكههاي اجتماعي به كارتلهاي قدرتمندي در جهت منافع كشورهاي سلطهگر و البته لابي
قدرتمند صهيونيستي تبديل شده است. يادمان نرفته در زمان فتنه پس از انتخابات ایران
در سال 88 نیز، توییتر یکی از اصلیترین پل های ارتباطی میان سازمان دهندگان خارجی
و داخلی با فتنهگران بود. در همین زمان، توییتر اعلام کرد طبق زمانبندی فنی این
شبکه، سایت توییتر به دلیل انجام تغییرات و تعمیرات برنامهریزی شده موقتا به مدت
یک روز از دسترس خارج خواهد شد. وزارت امور خارجه آمریکا با صدور نامه ای رسمی به
مدیران این شبکه، خواستار تعویق این تعمیرات و ادامه سرویس دهی به فتنه گران داخل
ایران شد. توییتر نیز با پذیرش این درخواست، تعمیرات فنی خود را به تعویق انداخت!
براساس گزارش های منتشر شده رؤسای شرکت توییتر جاسوسی از میلیونها تلفن هوشمند
کاربران این شبکه اجتماعی و گرفتن تمامی اطلاعات تماس کاربران را بدون اجازه آنها
تأیید کردهاند. این شرکت ادعا کرده است که از اطلاعات گردآوریشده برای “یافتن
دوستان” استفاده میکنند. این سایت اطلاعات شخصی کاربران را تا 18 ماه ذخیره
میکند. آنچه موجب حیرت کاربران شده این است که این اطلاعات بسیار شخصی بدون اجازه
آنها از گوشیهایی که از طریق آن به توییتر متصل میشده اند برداشته شده است. مرکز
فرماندهی بخش نظارت امنیت داخلی آمریکا (DHS) به طور منظم دهها وب سایت محبوب، از
جمله فیس بوک، توییتر، ویکی لیکس و سایتهای خبری را زیر نظر دارد. در کتاب
سالانه پژوهشهای اطلاعاتی، در مطالعه جدیدی از شورای پژوهش اطلاعات مدیترانه
(MCIS) به استفاده از رسانههای اجتماعی به عنوان “پیشرفتهترین روش در گردآوری
تاکتیکی اطلاعات با منبع آشکار “ یاد شده است. جوزف فیتاناکیس، از پژوهشگران این
مطالعه مینویسد: «ما [در این مطالعه] شرح دادهایم که فیس بوک، تویتر، یوتیوب و
پایگاههای شبکههای اجتماعی دیگر برای آژانسهای اطلاعاتی در حکم کانالهای
بسیارارزشمندی برای گردآوری اطلاعات هستند. ما یافتههای خود را بر مبنای سه مطالعه
موردی جدید قرار دادهایم، و بر این باوریم که این مطالعات کارکرد اطلاعاتی
شبکههای اجتماعی را برجسته میسازند.» اما آن چه در این مطالعه به آن اشارهای
نمیشود این است که آژانسهای اطلاعاتی از شبکههای اجتماعی با مقاصد دیگری نیز
استفاده میکنند. این مطالعه ما را بر آن میدارد که بپذیریم این است که شبکههای
اجتماعی صرفاً یک ابزار گردآوری اطلاعات هستند، حال آن که بنا بر گزارشهای متعددی،
از شبکههای اجتماعی برای پروپاگاندا استفاده میشود، شامل خلق هویتهای جعلی برای
انجام عملیات پنهانی...
|
|
|
هنگامى كه انسان به اين حقيقت آگاه شد كه در گذشته عمر از شناخت حضرت حق، آن
وجود مباركى كه نعمتهاى آشكار و پنهان را، گسترده و كامل در اختيارش قرار داده غفلت
داشته و معلومش شد كه جايگاه باعظمت نعمتها را در زندگى، كه هر كدام از آنها راهى
به سوى خير و سعادت در دنيا و آخرت و كليدى براى باز كردن درى از درهاى رحمت و لطف
حق است نشناخته و اغلب نعمتهاى خداوند را در راه خلاف و بيجا مصرف نموده و در
نتيجه مبتلاى به انواع معاصى كبيره و صغيره شده و به خسارت و زيان عظيمى دچار آمده
و داغ ننگ بندگى هوا و هوس و شيطان درون و برون را بر پيشانى حيات خود زده، براى
جبران آن گذشتهى خفتبار، گذشته آلوده به جهل و غفلت و خطا و معصيت و اعمال
ننگينى كه از او صادر شده و آن حالات شيطانى و مفاسد اخلاقى، واجب است وارد
عرصهگاه ملكوتى توبه و فضاى عرشى انابه و مدار عرفانى بازگشت به خدا گردد، و
خورشيد زيباترين آشتى را از افق حيات خود طلوع دهد...اين توجه و بيدارى نسبت به
گذشته، و اين گونه قرار گرفتن در منزل توبه و انابه و اين شكل شستشوى ظاهر و باطن
از آلودگيها كليد آشتى با خداست. *** هر انسانى تحت هر شرايطى از نظر
ساختمان ذات و شئون باطن، پاك و سالم به دنيا مىآيد. حرص، حسد، بخل، ريا، فسق،
فجور و ديگر گناهان ذاتى انسان نيست بلكه عوارضى است كه بر اثر يك سلسله عوامل
خانوادگى يا اجتماعى يا معاشرتى گريبانگير انسان مىشود. از رسول حق صلى الله
عليه و آله و سلم روايت شده: «كُلُّ مَولودٍ يولد عَلَى الْفِطْرَةِ حَتّى يَكُونَ
ابواه يهودانه وينصِّرانه» هر طفلى بر اساس بافت توحيد و اسلام و نبوت و ولايت به
دنيا مىآيد. اين پدر و مادر او هستند كه او را در مدار يهوديت و نصرانيت قرار
مىدهند. معلم يا معاشر يا جامعه منحرف هم در ايجاد انحراف در انسان بسيار
مؤثرند. انسان بر اثر اين عوامل دچار خطاى فكرى، انحراف قلبى، رذايل اخلاقى و سيئات
عملى مىشود، و اين مجموعه جز يك سلسله بيمارى قابل علاج چيز ديگرى نيست. از نظر
قرآن مجيد از اين بيمارى راه نجات هست و براى اين مرض شفا مقرر است، و اين درد را
داروى درمان وجود دارد. «يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ
رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ».
اى مردم! از جانب پروردگارتان موعظهاى به سوى شما آمد، در اين موعظه شفاى بيمارى
درون شماست و هدايت و رحمت براى اهل ايمان. اين بيمارى از نظر قرآن مىتواند
مورد مغفرت و رحمت خداوند قرار بگيرد: «إِلَّا الَّذِينَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ
وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» مگر آنان كه پس از ارتكاب معاصى
توبه كردند و ظاهر و باطن خود را اصلاح نمودند و تبديل به انسانى قابل قبول حق
شدند، همانا خداوند آمرزنده و رحيم است. *** زمانى كه از طريق آيات حق و
معارف اهل بيت عليهم السلام روشن شد كه گناهان آشكار و پنهان، و بيرونى و درونى جز
يك بيمارى چيزى نيست و اين بيمارى هم قابل درمان است، و هم مىتواند در معرض مغفرت
و عفو و پردهپوشى و رحمت خداوند قرار گيرد، گنهكار بايد همه جانبه براى بيرون آمدن
از اين چاه خطرناك مهلك و معالجه شدن از اين بيمارى، و اينكه بدون ترديد مورد عفو و
مغفرت و رحمت قرار مىگيرد اميدوار شود، و به عنايت خداوند دلگرم گردد و با تكيه بر
اين اميد مثبت، به توبهى جدى و بازگشت حقيقى، و آشتى عاشقانه، و جبران تمام گناهان
گذشته، و علاج اين بيمارى و رفع اين ورشكستگى اقدام نمايد، چرا كه انجام اين امور
در قدرت و توان او هست، و علاوه بر آن، اقدام براى توبه و انابه و علاج اين مرض، و
تأمين مايههاى از دست رفته واجب است، و نااميدى و يأس و كسالت و دلسردى، و شعار
انحرافى و شيطانى «آب از سر ما گذشت چه يك نى، چه صد نى» حرام و برابر كفر است.
«وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ
إِلَّا الْقَوْمُ الْكافِرُونَ» از رحمت خدا نااميد و مأيوس نباشيد، چرا كه جز
كافران از رحمت خدا نااميد نمىشوند. البته كسى كه در مدار اميد به رحمت و عفو و
مغفرت قرار مىگيرد، لازم است وسايل و اسباب تحقق اميد خود را از قبيل پشيمانى جدى
از گناه، ترك گناه، جبران گذشته، برگرداندن حق مردم به مردم، به جاى آوردن عبادات
ترك شده، اصلاح حال و عمل و اخلاق را فراهم آورد، كه اين اميد همانند اميد مثبت و
اميد صحيح كشاورزى است كه در پاييز با زير و رو كردن زمين، و پاك كردن عرصهگاه
كشاورزى از موانع و كاشتن دانه و آبيارى آن، اميد به سبز شدن دانه، و برداشت محصول
در ايام تابستان دارد. اميد اگر از ابزار و وسايل مربوط به خودش خالى باشد،
اميدى بىفايده و حالتى بىثمر است، همانند اميد بستن مالك زمين به محصولات
كشاورزى، در حالى كه براى زمين كارى انجام نداده و دانهاى در آن نيفشانده، در
روايتى بسيار مهم بدين صورت به اميد غير مثبت، و اميد غير صحيح اشاره شده: وقتى
از حضرت صادق عليه السلام در رابطه با مردمى كه آلوده به انواع گناهان هستند، و در
عين اين آلودگى مىگويند: به رحمت و مغفرت و عفو خداوند اميدواريم، و اين برنامه تا
رسيدن مرگ آنان ادامه دارد سؤال شد، امام صادق عليه السلام فرمودند: اينان مردمى
هستند گرفتار آرزو نه آراسته به اميد، كسى كه به چيزى اميد دارد، براى به دست
آوردنش اقدام لازم را انجام مىدهد، و آن كه از چيزى مىترسد، از آن دورى مىنمايد.
*** زمانى كه براى اهل گناه ثابت شد، گناه مسألهاى ذاتى نيست، بلكه همانند
بيماريهايى كه بر اثر يك سلسله علل عارض بدن مىشود، نوعى از بيمارى است كه به
دنبال امورى عارض بر قلب و نفس و ظاهر و باطن انسان مىگردد، و چنانكه بيماريهاى
بدن با مراجعه به طبيب و گرفتن نسخه و خوردن دارو قابل علاج است، براى بيماريهاى
معنوى هم طبيبان معالجى هست كه با مراجعه به آنان، و معرفت به دستوراتشان و عمل
كردن به آن دستورات، بيمارى از قلب و روح و اعضا و جوارح ريشه كن مىشود، هر چند
زياد و سنگين و مزمن شده باشد! طبيب اين نوع از بيماريها، خداوند مهربان و انبيا و
امامان و علماى ربّانى هستند. نسخه حق براى علاج گناه گنهكار «قرآن» و نسخه
انبيا و امامان و علماى ربّانى، گفتار حكيمانه و نصايح مشفقانه و مواعظ دلسوزانه
آنهاست. استاد حسين انصاريان
|
|
|
«365 روز در صحبت قرآن» نوشته حسین الهی قمشه ای در 1050 صفحه منتشر شده که
چهارمین کتاب از مجموعه جوانان و فرهنگ جهانی و در ادامه کتاب های «365 روز با
سعدی»، «365 روز با مولانا» و «365 روز با ادبیات انگلیسی» منتشر شده است. این کتاب
یک تفسیر خواندنی از کلام وحی که با گلچینی از بهترین اشعار شاعران بزرگ کشور تزیین
و تکمیل شده است و برای هر روز سال آیه و یا آیاتی انتخاب و به سادگی و شیوایی شرح
داده شده است. دکتر قمشهای در سایت 365 روز چند نکته کاربردی نیز بیان کرده از
جمله اینکه: - روزه یک سنت طبیعی است در کل کائنات که به محض اینکه مشکلی پیش
میآید یک سری چیزها را قطع می کند تا فرصت اصلاح پیداکند. ما باید از هر چیزی که
شیطانی است روزه بگیریم و پرهیز کنیم. - هرکس که شوق وصال آن معشوق ازلی دردلش
پیداشد به چنین کسی می گویند گنج و گنجی که زیر خرابه ها دفن است گنج نیست رنج است،
گنج باطلی است که همه برسرش میمیرند و کسی وارث آن نمیشود. - شیطان اگر آدمی
را وسوسه کرد و پیروز نشد حظ میکند و میگوید آدم اینست ولی به کسی که وسوسه اش
کرد و تسلیم شد هیچ حرمتی نمیگذارد و میگوید این نوکر خودمان است. - فرشتگانی
در وجود ما هستند که از محبت غذامیخورند. میکائیل در وجود ماست، جبرائیل در وجود
ماست. جبرائیل وجودمان وقتی لبخند و محبت نمیبیند از گرسنگی میمیرد، الان دنیا
دارد از بی لبخندی و بی محبتی میمیرد، دو تا چیز دارد دنیا را از بین میبرد یکی
آتش هوی و هوس و دیگری یخ بی مهری، ما هم اگر به هم محبت نداشته باشیم و چهره
مهربان هم را نبینیم و دلمان در گروی محبت هم نباشد میمیریم و دیگر آدمیزاد نیستیم
و فقط یک کامپیوتر متحرکیم. - چقدر خوب است که آدم هیچ کس نباشد چون اگر هیچ کس
نباشد آن وقت همهکس میشود؛ این تابلوهای نقاشی هرکدام کسی هستند برای خودشان اما
آینه چون کسی نیست همه عالم را می تواند در خودش مرتسم کند. بنابراین گزارش، در
كتاب مذكور و در ذیل آیه 112 سوره بقره «آری هر که تسلیم حکم خدا گردید و نیکو کار
گشت مسلم اجرش نزد خدا خواهد بود و آنان را هیچ خوف و اندیشه و هیچ اندوهی نخواهد
بود.» آمده است: پیش خداوند سخن اهل کتاب را میگفتند که هیچکس به بهشت نخواهد
رفت مگر یهودی یا نصرانی باشد. نقل فرمود و پاسخ داد که این خیالات و آرزوهای
آنهاست. ای رسول با ایشان بگو که اگر راست میگویید برهانتان را بیاورید و در آیه
حاضر خداوند تاکید فرمود که ورود به بهشت ارتباطی به اینکه شخص یهودی یا نصرانی
باشد ندارد بلکه هرکسی روی در خدای آورد و تسلیم فرمان او شود و نیکوکاری پیشه کند
اجر و پاداشش (که همان بهشت است) نزد خداست و چنین کسی را هیچ ترس و نگرانی از
آینده و حزن و اندوه گذشته نخواهد بود. پس اهل کتاب و نیز مسلمانان به این دل
نبندند که اگر نام دیانتی را بر خود نهند، بی حساب به بهشت داخل شوند. برای رفتن به
بهشت باید سنخیت با بهشت پیدا کرد. بسیاری از مسیحیان معتقدند که پیروان دین حضرت
عیسی در هر حال به بهشت میروند و این نیز خیالی بیش نیست. بلکه بهشت تبلور و تمثیل
کارها و پرهیزهای نیکوی آدمی است، چنان که سعدی فرمود: قیامت که بازار مینو
نهند/ منازل به اعمال نیکو دهند کسی نیک بیند به هر دو سرای/ که نیکی رساند به
خلق خدای
|
|
|
آنچه امروز و در شرايط فعلي كشور مورد نياز است، احساس اعتماد به نفس ملي است؛
بخشي از اين احساس پيشبرنده به افتخارات ملي بازمي گردد اما بخشي هم دروني است و
برهم زدن معادلات تاريخي و پيش فرض گرفته است. البته اين اعتماد به نفس با
نوشابهبازكردن بيهوده تفاوت دارد. بخشي از اعتماد به نفس ملي شايد از قهرمانيها و
افتخارات ملي نشات بگيرد مانند همين پيروزيهاي اخير تيمهاي ملي و…اما بخش اصلي
اعتماد به نفس يك ملت به تك تك افراد وابسته است و بايد به شكلي دروني در آحاد يك
جامعه ديده شود در غير اين صورت پيشرفت آن كشور حتي در بهترين شرايط به باور ملي
منجر نخواهد شد. اغلب ما گمان میکنیم اعتماد به نفس یعنی به توانایی خودمان
ایمان داشته باشیم، برای مثال بتوانیم، بگوییم: «من یک نقاش زبردست هستم و به
توانایی خود ایمان و اطمینان دارم و میتوانم با حرکات و ضربههای قلممو، اشیا و
مناظر مورد نظر را با مهارت تمام به تصویر بکشم.» یا بگوییم: «من یک فروشنده
حرفهای هستم و به خوبی آگاهم که چگونه تلفنی با مشتریانم صحبت کنم تا همیشه در
پایان، چیزی را به فروش برسانم.» این نوع نگرش به اعتماد به نفس باعث میشود تا
در کارهایی خاص مانند نقاشی و فروشندگی و ... مهارت فوقالعادهای را داشته باشید و
در خود ایجاد حس اعتماد به نفس کنید اما مشکل و ایرادی که در این نوع نگرش وجود
دارد این است که مهارتهای معدودی وجود دارند که شما میتوانید به خوبی آنها را
بیاموزید و در انجام دادنشان توانایی فوق العادهای به دست بیاورید. بنابراین اگر
اعتماد به نفس درونی خود را بر اساس کارهایی که در آن مهارت دارید بنا کنید، فقط
مواقعی که مشغول انجام دادن این قبیل کارها هستید، احساس اعتماد به نفس و خودباوری
میکنید و نه در همه اوقات. استمرار و تداوم این احساس درونی فقط مشروط به این
است که در تمام طول شبانه روز کاری را که در آن مهارت دارید به نحو احسن انجام دهید
و نتیجه مطلوب هم بگیرید. به همین دلیل است که بسیاری از مردم نسبت به کارشان
اعتیاد پیدا میکنند. یا اشتغال ذهنی بیمارگونهای نسبت به کار یا فعالیتی ویژه
پیدا میکنند و بیشتر وقت خود را با انجام دادن آن فعالیت سپری میکنند. و احساس
خوب آنها هم محدود به همین زمانها خواهد بود. درحالی که اعتماد به نفس واقعی آن
است که روی آگاهیها و تواناییهای ما نیز اثر بگذارد. لحظهای بیندیشید، تا به حال
اتفاق افتاده که موفقیت فوق العادهای کسب کنید و در عین حال که از آن موفقیت
خوشحال هستید هنوز احساس خوبی نسبت به خودتان نداشته باشید؟ اعتماد به نفس واقعی
هیچگونه ارتباطی با آنچه در زندگی بیرونی شما میگذرد ندارد. اعتماد به نفس واقعی
زاییده شغل شما نیست. اعتماد به نفس راستین، نتیجه باور قلبی و درونی شما به
تواناییها و قابلیتهایتان است. این باور که هرکاری را که بخواهید، میتوانید
انجام دهید. اعتماد به نفس واقعی از درون شما تولید میشود نه از بیرونتان. این
اعتماد به نفس زاییده تعهدات شما به خودتان است. این تعهد که هرآنچه لازم باشد
انجام خواهید داد تا به خواستهها و نیازهایتان برسید. این گونه اعتماد به نفس، در
اعتماد شما نسبت به خودتان ریشه دارد و بستگی به نتایجی که ممکن است بگیرید،
ندارد. فرهاد كاوه
|
|
|
اخبار منتشر شده در این روزها اگرچه به خاطر روزه بودن مسئولان زیاد طنزخور
نیست اما با توجه به اینکه مدیریت در مملکت ما طنزخیز است ، قابل دستکاری است!
خبر اول: مدیرکل نظارت بر دارو و مواد مخدر سازمان غذا و دارو ضمن تاکید بر اینکه
کمبود داروهای مخدر در مراکز ترک اعتیاد صحت ندارد، گفت: روند تولید و توزیع
داروهای مخدر کمی کندتر از سایر داروهاست، اما همه آنها به موقع تحویل مراکز ترک
اعتیاد میشوند. خب خدا را شکر که حداقل وقتی بیماران سرطانی و ام اسی و بیماران
خاص و برخی بیماران معمولی و کلا همه ملت، دارو ندارند و داروهای 5هزار تومانی 50
هزار تومانی شده و همان هم گیر نمیآید و مشکل داروهای خارجی هم همچنان وجود دارد و
انبارها ته کشیده و داروهای مشابه داخلی هم سه تا یکی جواب میدهد، آقای مدیر کل
خیال همه مان را راحت کرد که داروی معتادان به اندازه کافی هست و کسی نگران نباشد.
واقعا ملتی را از نگرانی خارج کردید. بالاخره از قدیم گفتند که اعتیاد یک درد است و
معتاد هم یک بیمار است! خبر دوم: معاون بازرسی و رسیدگی به تخلفات سازمان حمایت
مصرفکنندگان و تولیدکنندگان گفته: با توجه به پایان نمایشگاههای عرضه مستقیم کالا
در طرح ضیافت 45 هزار پرونده تخلف با ارزش 25 میلیارد تومان تشکیل شده است. آقا
دم شما گرم. اگر نبودین که ما از گرسنگی و فرصت طلبي این فروشندهها هلاک شده
بودیم. فقط یه سوال ذهن ما رو به خودش گرفتار کرده! اینکه در نمایشگاه کنترل شده
اینقدر تخلف شده در کف خیابان چقدر شانههای ملت را میگیرند و...؟ و سوال بعد
اینکه کلا چند نفر در این نمایشگاه ها حضور یافته اند و خرید کرده اند که 45 هزار
پرونده تخلف و شکایت تشکیل شده؟ و سوال آخر خدا خیرتون بده زبان روزه زحمت میکشید
اینکه: چقدر به ملت انداختن که ارزش تخلف های کشف شده شان 25 میلیارد تومان بوده؟!
راستی چجوریاس که شما سازمان حمایت از مصرف کننده و تولید کننده هستید؟ از دو طرف
چجوری حمایت میکنید؟! سوال عمومی: به نظر شما مرحله بعد از تشکیل پرونده
چیست؟ الف) خرید پوشه و ادامه تشکیل پرونده ب) تایپ پرونده ج) ترخیص
پرونده و درج در پروندههای قبلی د) تحویل پرونده به مراجع ذی صلاح برای تشکیل
پرونده جدید ه) برخورد با تشکیل دهندگان پرونده و) بخشش خاطیان به خاطر عید
سعید فطر ز) پس دادن پرونده به متخلفان به خاطر نبود شاکیان اصلی خبر آخر:
سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولید کنندگان از کاهش ۲۵درصدی قیمت سیبزمینی در
بازار و تشدید نظارت بر بازار خبر داد. با تشکر از زحمات فراوان برادران در
سازمان مذکور با توجه به سیاسی بودن شخصیت جناب سیب زمینی خواهشمند است در تشدید
بازار نظارت، لطف کرده هوای «خرما، مرغ، گوشت، برنج، کره، شکر و...» را داشته باشید
چرا که در ماه رمضان مطمئنا «سیب زمینی» بازیگر نقش اول سفره ملت نیست! n محسن
حدادي
|
|
|
دلم امروز گواه است کسی میآید حتم دارم خبری هست، گمانم باید... فال
حافظ هم هر بار که میگیرم باز «مژده ای دل که مسیحا نفسی...» میآید ماه در
دست به دنبال که اینگونه زمین مست، میگردد و یک لحظه نمیآساید؟! باید از
جاده بپرسم که چرا میرقصد مست موسیقی گامی شده باشد شاید! ... گله کم نیست
ولی لب ز سخن خواهم بست اگر آن چهره به لبخند لبی بگشاید
محمدمهدی سيّار
|
|
|
خرما کيلويي 6 تومن، شير بطري 3 هزار تومن... .ديگه نميشه مث اولياء خدا،
ساده زندگي کرد * «باز کجا؟!» ...سوالی که حتی اگه2 سال خونه باشی و یهو
بخوای از خونه بزني بيرون، حتمامی شنوی! * توی تموم زندگیم فکر میکردم هوا
مجانیه؛ تا اینکه یه بسته چیپس خریدم! * تو کنترل یه باطری گذاشتم ۳ سال
پیش؛ از بس کوبیدمش، منو که میبینه کار میکنه! * زنگ زدم مامانم که واسه
تولد بابا چی کادو بگیرم؟ میگه از این ماهیتابه پیرکسا بگیر اونی که داشتیم شکست!
|
|