صدیقه توانا همین که صبح به قصد محل کار یاخرید روزانه روانه خیابان میشوید
ناگزیر باید صدای گوشخراش اگزوزشان را تحمل کنید و بیقانونی گاه وحشت آور آنها را.
برایشان فرقی نمیکند که عبور ممنوع بروند یا چراغ قرمز را رد کنند و در پیادهروها
بین مردم لایی بکشند. شما عابر عزیز و محترم همیشه این را در نظر داشته باشید
درست است اسم مکانی که شما باید با خیال راحت از آن عبور کنید پیادهرو بوده و
متعلق به شماست، ولی این را هم در نظر بگیرید که ممکن است، یعنی حتما موتورسواری که
قیافه حق به جانب هم به خود گرفته، پشت سر شما شروع به بوق زدنهای مکرر میکند و
باید به او اجازه عبور بدهید!! البته گاهی هم تا به خود بیایید چند تا موتورسوار
بدون اینکه شما متوجه بشوید از شما سبقت گرفته و رد شده اند. حین رانندگی همین
که میخواهید فرمان ماشین تان را بچرخانید، موتور سیکلتی برقآسا از کنار شما رد
میشود و دریغ از راهنما یا رعایت حق تقدم! چراغهای راهنمایی که برای بعضی از
آنها اصلا معنا و مفهومی ندارد. ولی وای به روزی که خودرویی با آنها برخورد کند،
آنجاست که از زمین و آسمان کس و کار پیدا میشود. زمانی که چراغ برای شما سبز
است تا به خود بیایید که عبور کنید میبینید موتورسیکلتها به صورت مارپیچ و ریسه
ای از لابهلای ماشینها از چراغ قرمز رد میشوند. حالا بعضی ها که خیلی مقید به
قانون هستند و به قول معروف آخرش هستند، تمام دقایق چراغ قرمز را تحمل میکنند، اما
فکر نکنید میخواهم بگویم قانون را زیر پا میگذارندها، نه! اما آنها 2 دقیقه که چه
عرض کنم 5 دقیقه مانده که چراغ سبز شود وسط چهارراه آمادهاند. بعضی از آنها هم
یواشکی خودشان را لابهلای ماشینهای مقابل گم میکنند و میروند و به روی مبارک هم
نمیآورند. راستی این را هم فراموش نکنید! شما نباید خیالتان راحت باشد که حق
عبور با شما بوده و چراغ برای شما سبز است، بنابراین به این هم فکر کنید که
قانونمداری زیادی از سوی برخی از موتوسواران نیست، پس تو مواظب باش! به راستی
مگر چقدر مشکل است که برای راکبان موتورسیکلتها هم قوانین محکمتری اجرا شود؟
اگرچه راههای فرهنگی و پیشگیرانه برای کاهش تخلفات موتورسواران مناسب است، اما
متأسفانه برخی از موتورسواران همچنان اصرار به ارتکاب تخلف دارند که با آنها باید
برابر قانون برخورد شود.متأسفانه 10 درصد مشکلات ترافیک پایتخت به علت ترددهای
غیرکارشناسی و بدون ضابطه موتورسیکلتهاست. اکثر راکبان موتورسیکلتها بدون
آموزشهای اولیه و تنها با یک امتحان راکب این وسیله نقلیه میشوند، اما باید
واقعبین باشیم که هنوز نتوانستهایم موتورسواران را خیلی سر و سامان دهیم.
موتورسواران قارچگونه زیاد میشوند وقتی پشت پا زدن به قوانین از سوی
موتورسواران را از زبان رانندگان تاکسی میشنویم واقعا بیشتر به بیتوجهی بعضی از
آنها پی میبریم و به اینکه چگونه نقض قانون کرده و به دیگران خسارت وارد میکنند.
پشت یک چراغ قرمز طولانی در چهارراه اسلامبول فرصت بسیار مغتنمی است تا با یکی از
رانندههای تاکسی پشت یک سمند زردرنگ گفتوگوی کوتاهی کنم. غلامرضا فتحی یکی از
رانندگان باسابقه 40 ساله است که از دست موتورسواران بیقانون به ستوه آمده است.
شیار عرقهای جبینش را با پشت دست پاک میکند و میگوید: «موتورسواران مثل قارچ هر
روز بیشتر میشوند، تا به حال چندین بار ماشینم را بردهام صافکاری، آن هم فقط به
خاطر اینکه موتورسوار بیاحتیاط بدون رعایت فاصله، میزند پشت ماشین، یا برای رد
شدن از بین دو ماشین آینه را از جا میکند.» چراغ سبز میشود ولی او صحبتش تمام
نشده سریع به آن طرف چهارراه میروم مسافرش پیاده میشود و این راننده در ادامه
میگوید: «موتورسواران سروکلهشان همه جا پیدا میشود. حتی به علائم ورود ممنوع و
خیابان یکطرفه هم توجهی نمیکنند و وقتی هم بهشان اعتراض میکنیم، کلی طلبکار
میشوند.» در همان لحظه برای اثبات گفتهاش شاهد از غیب میرسد، موتورسواری بدون
کلاه ایمنی از چراغ قرمز رد شده و مسافرش را آن طرف چهارراه پیاده میکند. جلو
میروم. نظرش را در مورد این همه نقض قوانین راهنمایی و رانندگی میپرسم. او که 24
ساله نشان میدهد، میگوید: «چند سال پیش که کلاه ایمنی اجباری شده بود، یکی خریدم
اما چون استاندارد نبود، الان توی گرما مغزم داغ میکند و به غیر از آن وقتی آن را
روی سرم میگذارم آن قدر وزنش زیاد است که انگار یک وزنه سنگین را روی سرم
گذاشتهام. خدایی خیلی عذابآور است. پرداخت جریمه بهتر است.» به او میگویم چرا
از چراغ قرمز عبور میکنید، میگوید: «باید زودتر به محل کارم برسم همین الآن هم
شما کلی وقت مرا تلف کردید. فاصله خانه تا محل کارم را با موتور مسافرکشی
میکنم.!!» نقض قانون زیر چرخهای موتور به راستی چرا برخی از موتورسواران
تمام قوانین راهنمایی و رانندگی را زیر چرخ های پرسرعت موتور خود میگذارند، چراغ
قرمزها را نمیبینند، پیادهرو را با خیابان اشتباه میگیرند، در بزرگراه و حتی
خیابانهای شلوغ خلاف جهت حرکت می کنند و به بهانه گرمی هوا کلاه ایمنی بر سر
نمیگذارند و همچنین سیر کردن شکم زن و بچه را توجیهی برای حمل بار به اندازه یک
وانتبار با موتور میدانند؟! تشکری، معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران در
گفتوگو با گزارشگر کیهان با تأکید بر اینکه برای این وسیله نقلیه قوانین و شیوه
یکسانی داریم، ولی متأسفانه در کشور ما موتورسواران عملا به یک ناهنجاری غیرقابل
تحمل تبدیل شده اند خاطرنشان میکند: «در دیگر کشورها، موتور وسیله حملونقل پر
مصرف نیست و به ندرت برای تفریح و شاید کارهای تفننی استفاده شود. اما در
کشورهای جهان سوم ورو به توسعه ، موتور ممکن است به صورت پرحجم مورد استفاده باشد،
اما بسیار نظاممند و قانونپذیر مورد استفاده قرار میگیرد.» از آقای تشکری
سؤال میکنم پس چرا در ایران رانندگی با موتور با کل دنیا متفاوت شده است و چرا با
ناهنجاریهای زیادی در این زمینه مواجه هستیم، پاسخم را این طور میدهد: «باید
بپذیریم موتورسواری در ایران هرگز به مردم آموزش داده نمیشود. ما از مردم موضوعی
را توقع داریم که هرگز در مورد نحوه استفاده از آن و تهدیدهای پیشرو با آنها صحبت
نکردیم و موتورسواران ما همه به روش غیراصولی و غلط و صرفا تجربی، نحوه استفاده از
موتورسیکلت را فراگرفتهاند.» تشکری اضافه میکند: «هر چند موتورسواران در آزمون
شرکت میکنند ولی در محتوای آزمونها، فقر آموزشی و فقر اطلاعات مورد نیاز یک
موتورسیکلتسوار به وضوح دیده میشود و موتورسیکلتسواران هرگز به صورت سیستماتیک و
مبنایی آموزش ندیدهاند و موتورسواری را بر مبنای نوع تمایلات خود تمرین کردهاند و
در آزمون راهنمایی و رانندگی شرکت کرده و گواهینامه میگیرند.» کلاسهای آموزشی
چقدر از تخلفات میکاهد؟ چرا شاهد شدت ناهنجاری در مورد موتورسیکلتسواران هستیم
و چرا کلاسهای آموزشی خیلی مانع از بروز تخلفات در مورد این راکبان دوچرخ پر خطر
نمیشود؟ معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران در ادامه اظهارات خود در پاسخ
به سؤال فوق میگوید: «نهاد آموزشی به تنهایی کارساز نیست. آموزش تنها بخشی از این
ناهنجاری را تشکیل میدهد. الان شاهد گسترش شهرها و آمد و رفتهای متعدد و
گسترده در سطح شهرها هستیم ولی به دلیل آنکه زیرساختهای حمل و نقل عمومی به خوبی
فراهم نشده، اجرای قوانین به سختی فراهم میشود و رفت و آمدها با سیستم عمومی حمل و
نقل به آسانی میسر نمیشود. تشکری میگوید: «سیستمی که باید به عنوان حمل و نقل
مطمئن، راحت و ارزان با ایمنی بالا در دسترس باشد، این ویژگی در سیستم حمل و نقل
عمومی ما به طور کامل وجود ندارد و با یک شکل ناقص فراهم شده است.» موتورسیکلت
وسیلهای ارزان است که محدودیت حرکتی خودروها را ندارد؛ این راکبان به راحتی
میتوانند در هر خیابانی بروند، در هر محلی توقف کنند، از کنترل ماموران قانون مفر
خوبی دارند (به راحتی فرار میکنند)، همچنین وسیلهای است که برای امرار معاش و
تامین هزینههای زندگی مورد استفاده قرار میگیرد و از ترافیک سنگین هم بدون هیچ
محدودیتی عبور میکنند، ضمن اینکه درآمد ناشی از موتور درموضوع حمل بار و جابهجایی
مسافر جذابیت دارد و زمینه کسب درآمد را به راحتی فراهم میکند. این موارد تنها
بخشی از موضوعی است که به تخلفات دامن میزند. به موارد فوق باید سیاستگذاریهای
ناکارآمدی که در حوزه قانونگذاری و راهبردی حمل و نقل شهری که در سطح کلان شهرها و
در کل کشور مشاهده میشود را هم اضافه کرد.این محورهای مورد تاکید هاشمی تشکری بود
که در گفتوگو با خبرنگار سرویس گزارش روز کیهان مطرح کرد. آلایندگی موتور 8
برابر یک خودرو! وی در ادامه تولید موتورسیکلتهای قدیمی و فراوانی آن در بازار
را یکی دیگر از دلایل بروز و افزایش تخلفات و تصادفات رانندگی بیان کرده و میگوید:
«موتورسیکلتهای موجود در بازار تا 8 برابر یک خودرو آلایندگی تولید میکنند،
همچنین مهمترین منبع آلودگی صوتی ناشی از حرکت موتورسیکلتها در جامعه است.» وی
ایمنی پایین و قیمت ارزان موتورسیکلت را هم دلیل دیگری بر افزایش آمار تلفات
رانندگی بیان میکند. به او میگویم چرا برخوردهای قانونی برای جلوگیری از
تخلفات کافی نیست، میگوید: «قوانین ناکارآمدی داریم و عدم نظارت دستگاههای
سیاستگذار در موضوع موتورسیکلتها هم در مد حملونقل رها شده است و هیچ دستگاهی در
این خصوص ورود پیدا نکرده است و این مسائل همه باعث تشدید تخلفات شده است.» به
معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران میگویم ولی مگر میشود در مورد تخلف
موتورسواران قوانین منسجمی نداشته باشیم، که این طور توضیح میدهد: «هر چند قوانین
تعریف شدهای برای موتورسواران داریم ولی ماموران نمیتوانند آنها را به خوبی کنترل
کنند. قوانین ابتدایی در این زمینه هست و دید تسامح و تساهل در مورد موتورسیکلتها
وجود دارد. گاهی نگاه مجریان قانون و کسانی که باید این ناهنجاری را به کنترل
درآورند با مسائل عاطفی گره میخورد.فقط کافی است یک موتورسوار به ماموری عجز و
ناله کند که این موتور وسیله کارم است، من با این موتور نان زن و بچهام را
درمیآورم و... یک سری توجیهاتی که اصلا منطقی نیست و بدین ترتیب مسئولیتها از دوش
ماموران کم میشود و موتورسواران به فعالیت و رفتوآمد در خیابانها ادامه
میدهند.» موتورسوارانی که سر نترسی دارند موتورسیکلتسواران که اکثرا سر
نترس دارند و دل به دریا که نه به خیابانهای شلوغ میزنند و به گاز دادن بیش از حد
مجاز اصرار می ورزند ، در محور بزرگراهها نه به خود و خانوادهشان رحم میکنند و
نه به دیگر خودروها و سرنشینان آن ها. این راکبان به اصطلاح خودشان شیرمردان جاده،
خیابان، پیادهروها ، بزرگراهها را هم از خطرات حرکتهای مارپیچ و آکروباتیک آن هم
بدون کلاه ایمنی در امان نمیگذارند. سیدابوالفضل موسویپور، رئیس بزرگراههای
تهران در گفتوگو با گزارشگر کیهان به بیاحتیاطیهای بعضی از موتورسواران در
بزرگراهها و دلایل آن اشاره میکند و میگوید: «در محور بزرگراهها عمدتا تخلفات
موتورسیکلتسواران نداشتن کلاه ایمنی است و بعضا سه ترک سوار شدن و سرعت بیش از حد
مجاز و تردد در داخل تونلها که ممنوع است، میباشد.» حرکت در محورهای بیآرتی،
حرکت خلاف جهت در بزرگراهها که عمدتا حادثهآفرین است جزو دیگر موارد تخلف از سوی
راکبان موتورسیکلتها است که مهندس موسویپور به آن اشاره میکند. وی در مورد یک
حادثه دلخراش تصادف که ساعت 4 صبح در بزرگراه چمران- فاطمی توسط یک موتورسیکلت رخ
داده سخن می گوید: «هفته قبل در حالی که یک موتورسیکلت که سه ترکه بود در بزرگراه
با حرکت در لاین سرعت که یکی از موارد خطرآفرین است، در حال تردد بود که یک پژو به
عقب موتور برخورد کرد و راکب و سرنشینان موتور به شدت مجروح شدند و متاسفانه یکی
از راکبان در دم جان خود را از دست داد.» وی نقض قوانین از سوی
موتورسیکلتسواران را یکی از دلایل مهم بروز حوادث تلخ و جبرانناپذیر در خیابانها
و بخصوص بزرگراهها بیان کرده و اظهار میدارد: «متاسفانه اکثر موتورسواران در
بزرگراهها در لاین سرعت که خطر در کمین است حرکت کرده و جان خود و دیگر راکبان
خودروها را به شدت به مخاطره میاندازند.»وقتی به مهندس موسویپور میگویم چرا از
عوامل بازدارنده جدی در برخورد با این متخلفان استفاده نمیشود؛ چون ظاهرا
جریمههای موجود خیلی در جلوگیری از تخلف و رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی
تأثیرگذار نیست، وی در توضیحاتی چنین میگوید: «برخورد با تخلفات موتورسواران توسط
پلیس اول با نگاه آموزشی است. کما اینکه در هر ماه چند هزار راکب موتورسیکلت متوقف
میشوند و به جای توقیف موتور، همه تحت آموزش قرار میگیرند و هدف این است که به
آنها بگوییم شما برای خود و خانوادهتان مهم باشید و به سلامت و ایمنی جانتان بها
بدهید، ضمن اینکه احساس مسئولیت فردی واجتماعی را در آنها بالا ببریم و این حس نه
تنها برای موتورسوار بلکه برای کل کاربران ترافیکی و رانندگان و حتی عابران پیاده
نیز ایجاد شود که نسبت به خود، خانواده و جامعه احساس مسئولیت کنند و جانشان
برایشان مهم باشد.» رئیس بزرگراههای تهران در ادامه تاکید میکند: «سعی ما این
است که نگاه ارشادی و آموزشی به موتورسواران داشته باشیم و در حال حاضر هم در نقاطی
که میتوان موتورسواران در ترافیک را متوقف کرد، حتما این کار را کرده و صرفا با
فرم ارشادی مدارک آنها ضبط میشود و پس از آموزشهای لازم مجددا مدارک به موتورسوار
تحویل میگردد.» وی در مورد ضعیف بودن جریمهها هم توضیحاتی میدهد و اضافه
میکند: «ما به آنچه قانون وضع کرده عمل میکنیم و باید در راستای اجرای قوانین عمل
کرد. مثلا در مورد کمربندایمنی بیش از آنکه جریمهها کارساز باشد، فرهنگسازی مؤثر
بود و آموزشهای فراگیر بسیار تأثیرگذار بود، بنابراین تمام ارگانها، شرکتها و
سازمانها باید در این خصوص وارد عمل شوند تا جلوی تخلفات بیشمار
موتورسیکلتسواران گرفته شود و فرهنگ صحیح موتورسواری در جامعه جا بیفتد. این مشکل
هرگز یکطرفه حل نخواهد شد.» گزارش روز
|