(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


دوشنبه 15 مهر 1392 - شماره 20610 

ضرورت بررسی نیازهای امروز ادبیات کودک و نوجوان ( بخش نخست)
. . . کلاغه به خونه ش نرسید!
   


لیلا کریمی
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود.
بالا رفتیم دوغ بود پایین اومدیم ماست بود قصه ی ما راست بود.
قصه ی ما به سر رسید،کلاغه به خونه ش نرسید!
همیشه مامانم که برام قصه می گفت آخر داستان می خواستم بدونم که بالاخره کلاغه به خونه ش می رسه یا نه ؟! اما هیچ وقت از دل داستان هایی که مادرم می گفت نفهمیدم کلاغ قصه به خونه ش رسید یا نه!
القصه داستان ادبیات کودک و نوجوان از زبان شفاهی از دل لالایی ها و داستان‌های شفاهی شروع شد تا به امروز که ادبیات نوشتاری کودکان به وجود آمده است.
کودک دیروز در قالب کودک امروز هیچ عرض اندامی نمی توانست بکند بلکه رفته رفته با عوض شدن نوع نگاه مخاطب نسبت به کودک و دوران کودکی؛ ادبیات کودک و نوجوان به صورت ابزار قدرتمندی پا به عرصه وجود گذاشت و کودک بزرگسال دیروز را به کودکی خود نزدیک کرد .
ادبیات شفاهی پیش از این دوران رنگ و بویی خاص داشت و از دل نسل های مختلف شنیده و سینه به سینه منتقل می شد . اما ادبیات نوشتاری آمد تا ادبیات کودک و نوجوان نیازهای این قشر را بر اساس نیازهای دوران کودکی هویت جدیدی ببخشد .
“سؤال” نیاز مخاطب امروز
راهی که در این سال ها نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان پیموده اند نه هموار بوده و نه آسان؛ هدف از اين گزارش شناخت مخاطب امروز و نیازهای مخاطب ادبیات کودک و نوجوان است واميد است بتوان با پيگيري این آسیب‌شناسی ها راهی نو به سوی ادبیات کودک و نوجوان بگشاییم.
بگذارید این گونه شروع کنیم. ادبیات کودک و نوجوان به چه ادبیاتی می گویند ؟ آیا کودک امروز نیازمند ادبیات کودک و نوجوان با نگاهی تازه است؟ آیا نسل کودکان امروز با دیروز فرق دارد؟ نگاه نوستالژیک به ادبیات کودک و نوجوان هنوز همانند قبل تاثیر گذار است؟ به راستی نیاز مخاطب ادبیات کودک و نوجوان چیست؟
به وضوح روشن است که هنر و به طور اخص آن ادبیات تاثیر بسزایی بر مخاطب جامعه دارد. به خصوص اگر در زمینه ادبیات کودک و نوجوان فعالیت بهتر و ریشه ای تری داشته باشیم و کودکان جامعه امروز را کودکان تکامل یافته فردا بدانیم .
یک نویسنده کودک و نوجوان در اولین قدم برای نوشتن داستان سوژه ای انتخاب می کند.آیا سوژه ای که نویسنده انتخاب کرده است به نیازهای این گروه سنی پاسخ می دهد یا اینکه فقط نویسنده محترم قصد دارد درونیات وباورهای فکری خود را به نگارش در آورد و یا نیازهای نوجوان و یا کودک را در نظر بگیرد؟ پس اولین قدم در نگارش، داستان سوژه یابی نیست بلکه نیازسنجی اولین قدم برای خلق آثار کودکان و نوجوانان است و باید در مرحله بعدی سوژه داستان را انتخاب و به نگارش در آورد .
حد فاصل سلیقه مخاطب و نویسنده
سید علی کاشفی خوانساری، نویسنده کتاب کودک و نوجوان مهم ترین نیاز ادبیات کودک ونوجوان را شناخت دقیق مخاطب و نیازها و سلایق او می داند و می گوید : “بسیاری از کتاب‌های کودک و نوجوان امروز بدون توجه به سلایق مخاطب و نیاز آنان منتشر می شوند و بیشتر با حال و هوای نویسندگان و مترجمان و ناشران و سیاست گذاران فرهنگی چنین کتاب‌هایی تهیه می شوند وخیلی وقت ها با سلایق کودکان و نوجوانان فاصله دارد .”
کاشفی خوانساری ادامه می دهد : امروز هر کتابی قبل از اینکه بخواهد انتشار عمومی پیدا کند به صورت آزمایشی منتشر می شود و در اختیار گروه های نمونه مثل مهد کودک ها و مدرسه ها و کتابخانه ها قرار داده می شود و بازخورد آن از کودکان ونوجوانان گرفته می‌شود و بعد تصمیم به انتشار عمومی آن می گیرند. “
چگونه مخاطب شناسی کنیم؟
از نگاه کارشناسان، ادبیات کودک و نوجوان نهال نو پایی است که باید مورد توجه قرار گیرد و پتانسیل های بالقوه آن به بالفعل تبدیل نشده است.
مرجان کامیاب کارشناس ارشد ادبیات کودک و نوجوان از تفاوت بین امکانات و نیازهای کودکان و نوجوانان چنین می گوید : “ این گونه ادبی – ادبیات کودک و نوجوان - به دلیل مخاطب خاص خود است که از سایر گونه‌ها متمایز شده است و به دلیل اهمیت دوران کودکی و حساسیت ویژه‌ این دوران، ادبیات کودک و نوجوان نیز اهمیت والایی یافته است.”
نخستین گام ؛ مخاطب شناسی
کامیاب بر همین اساس مخاطب‌شناسی در ادبیات کودک و نوجوان را نخستین مرحله‌ شروع نویسندگی برای این گروه می داند و می‌گوید: “ توجه به ویژگی‌ها و علایق این گروه ضرورتی انکارناپذیراست. زیرا اثری برای این‌ که مورد توجه مخاطب قرار بگیرد و از سوی قشر تعیین‌ شده‌ خود استقبال شود، باید هماهنگ با روحیات و عقاید آن‌ها نوشته شود. سطح نگرش نویسنده و محدوده ذهن او نسبت به کودکان جهان، ژرفای یک موضوع را در هر اثر هنری نشان می‌دهد. بنابراین یک نویسنده‌ خوب باید به سلیقه و نظر مخاطب خود احترام بگذارد. به همین دلیل، به گمان برخی، در واقع شاعر کودک زندانی مخاطب خود است.
وی عنوان می کند که مخاطب، در آفرینش اثر حضوری مداخله گر دارد و آزادی شاعر را هنگام آفرینش سلب می کند. اصولا در کار کردن برای کودکان و نوجوانان، شناخت ذهن و روان آن‌ها و حوزه‌ زندگی و دنیای ویژه‌ کودک و نوجوان، یک اصل اساسی است و در هر کاری توانمندی، تجربه زندگی و ویژگی‌های ذهنی- روانی آن‌ها را باید در نظر گرفت.
این کارشناس ادبیات کودک و نوجوان از اهمیت والای این گونه ادبی و اهمیت فراوان مخاطب‌شناسی آن بحث به میان می آورد و می گوید : “ بیشتر نویسندگان این حوزه بدون شناخت کامل و دقیق از مخاطب آثار خود، پا را به این عرصه می‌نهند و به ارائه‌ آثاری می‌پردازند که مخاطب نمی‌تواند با آن‌ها به خوبی ارتباط برقرار کند. بنابراین نخستین و مهم‌ترین ضعف‌ بارز ادبیات کودک و نوجوان، عدم شناخت مخاطب است. “
کودک دیروز یا کودک امروز
انسیه موسویان شاعر کودک و نوجوان نیز تفاوت های زیادی برای کودکان و نوجوانان نسل امروز به لحاظ فرهنگی ، اجتماعی ، عاطفی و... نسبت به نسل گذشته قائل است و می‌افزاید‌: “‌پیشرفت تکنولوژی ، ورود شبکه های اجتماعی مجازی و گسترش اینترنت و رایانه سبب شده است این نسل حرکت پرشتابی در تمامی عرصه‌ها داشته باشد و همین امر باعث ایجاد فاصله زیادی میان این نسل با نسل دیروز شده است.”
این كارشناس ادبيات كودك و نوجوان در ادامه می گوید : “ اگر شاعران و نویسندگانی که امروز در این عرصه فعالند، نتوانند پابه پای این نسل حرکت کنند، نیازهای آنها را بشناسند و آثار خود را متناسب با این نیازها تولید و ارائه کنند قطعاً روز به روز فاصله شان با کودک و نوجوان امروزی بیشتر خواهد شد.البته منظور از این بحث صرفاً استفاده از واژه هایی چون ایمیل ، چت، آی دی و ... در آثار نیست؛ بلکه منظور شناخت واقعی مخاطب و نزدیک شدن به دنیای اوست. منظور تولید و انتشار آثاری است که کودک و نوجوان امروز بتواند همچون آینه‌ای تصویر خود و دنیای خود را در آن ببیند.”
جای خالی آثاری دیگر ...
موسویان از گونه های ادبی دیگر در این حوزه بحث به میان می آورد و می گوید : “‌جای خالی برخی از گونه های ادبی در ادبیات کودک و نوجوان به ویژه در حوزه ی شعر مثل طنز ، ترانه و ... احساس می شود. دنیای کودک و نوجوان امروز ، دنیایی وسیع و سرشار از رنگ است. تنوع طلبی و نوجویی در نهاد همه کودکان و نوجوانان به ودیعه گذاشته شده است. درک این نوجویی و نوگرایی و همگام شدن با نیازهای فطری کودکان و نوجوانان ،از سوی نویسندگان و شاعران این حوزه ، نیاز امروز ادبیات کودک و نوجوان است.”
سعیده موسوی‌زاده شاعر کودک و نوجوان جدی ترین و مهم ترین نیاز امروز ادبیات کودک و نوجوان را نقد و کارشناسی آثار و چگونگی و چرایی شان قبل و بعد از تولید می داند و می‌گوید : “ اگر سکان هدایت این گونه از ادبیات به دست استخوان خرد کرده های این عرصه بیفتد، اگر هر کتاب نازلی مجوز نشر نگیرد و ناشران با وسواس و دقت بیشتری به انتخاب آثار دست بزنند، آن گاه کودکان که بسیار هم آسیب پذیرند و قدرت تشخیص و تمیز چندانی ندارند، از هجوم کلمات ناپخته در امان خواهند ماند. نیم نگاهی به انبوه کتاب های این حوزه در نمایشگاه کتاب تهران که هر سال برگزار می شود ما را به نتیجه گیری نسبتا دردناکی خواهد رساند.”
به تماشای ذهن کودکان و نوجوانان بنشینیم
این شاعر، کودکان را در برابر انبوهی از تولیدات کارتونی و سرگرمی کاملا بی دفاع می‌داند وادامه می دهد: “ تولیداتی که در دسترس کودکان امروز ما هست بیشترشان با فرهنگ و اندیشه ی ما بی ربطند، در حالی که والدین شان سپر انداخته اند. باید شیوه نگاهمان را در شعر و قصه کودک تازه کنیم و پاسخگوی نیازها و تمایلات و سلیقه های کودکان امروز باشیم.
شاعر مجموعه شعر کودک «هی برف برف،هی برف» می افزاید : “ باید به دنبال جذابیت های جدید و نوآوری و ایجاد خلاقیت و سهیم کردن کودکان در تولید ادبیات ویژه آن‌ها باشیم. باید به دنیای کودکانه و ساختار شکن و فانتزی شان نزدیک تر شویم و به گونه‌ی آن ها بیندیشیم و به تماشای پیرامون مان بنشینیم.”
بازخورد و برخورد دیالکتیکی
بین مخاطب و نویسنده
دنیای کودکی و نوجوانی، دنیایی پر از شور و هیجان و تحرک است که همچنان در پیله‌ای در هم تنیده شده است . دنیایی که فقط نویسندگان کودک و نوجوان می توانند این پیله را به پروانه‌ای قشنگ در دنیای کودکانه به پرواز در آورند.
هزار توی ذهن کودک و نوجوان در پس سال های متمادی با قلم توانمند نویسنده کودک است که به بالندگی می رسد.حال اگر نویسنده بخواهد از بزرگسالی خود پلی به کودکی بزند چه تدبیری باید بیندیشد ؟
به گفته محمدکاظم مزینانی شاعر و نویسنده‌ کودک و نوجوان نیازهایی هست که شرایط زمانه و جبر زمان بر جریان ادبی تحمیل می کند و باید دید این جریان ادبی به روز است و یا اتفاقات بیرونی را درک می کند !
او می گوید : “ این طور نمی توان گفت نیازها چیست و سیاست گذاری کنیم و از امروز به این نیازها پاسخ داد .”
وی ادامه می دهد: “ در حقیقت یک بازخورد و یا یک برخورد دیالکتیکی بین جامعه و نویسندگان است و حالا نویسندگان هر چقدر جامعه را بیشتر درک کنند نیازها را بیشتر تشخیص می دهند و به آنها می پردازند.”
کمیت ادبیات کودک و نوجوان
از دهه 70 به بعد لنگ می زند
شاعر مجموعه شعر «سوسک‌ها تنهایند» در ادامه می گوید : “ بعد از انقلاب تحولات اجتماعی خیلی سریع اتفاق افتاد و عمیق بود. ولی با این حال جریان ادبیات کودک خودش را توانست با تحولات آن زمان همراه و هماهنگ کند و با نیازهای زمانه شکل بگیرد و پاسخ دهد و در واقع زمان جنگ و انقلاب بود که ادبیات کودک، هم متولد شد و هم به بلوغ رسید. حالا در ادامه آن زمان از دهه 70 به بعد ادبیات کودک نتوانسته همراه و هم پای جامعه با مخاطب کودک جامعه خود به پیش رود .
مزینانی یکی از دلایل هم پا نبودن ادبیات کودک و نوجوان با مخاطب خود را بالا رفتن سن مولفین و نویسندگان آثار کودک و نوجوان می‌داند و عنوان می کند: “من در سن 25 سالگی برای کودکان شعر می گفتم و فاصله چندانی با نوجوانی و کودکی نداشتم . کودکی‌ای که در دسترس بود و می شد به راحتی توصیفش کرد. حال افرادی که آفرینش گری ادبی دارند می توانند دنیای کودکان امروزی را با توجه به اقتضائات نسلی و عصری درک کنند و مطابق با آنها اثر تولید کنند.”
وی ادامه می دهد:”سوال این است چرا افراد جدید و نویسندگان با سن کم در این عرصه ظهور نکرده اند؟ این بر می گردد به نیازها و ضرورت ها.به نظر من ادبیات کودک نتوانسته سیر و سرعت تحولات عصری و نسلی را در آثار خودش بتاباند. “
به نظر مي‌رسد آنچه نيازمند باز بینی در ادبیات کودک و نوجوان است تغییر ذهنیت و نگرش ما نسبت به دوران کودکی و نوجوانی امروز است؛ در شماره بعدی به این موضوع می‌پردازیم .
گزارش روز

 

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10