(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


دوشنبه 15 مهر 1392 - شماره 20610

امام خمینی: مسئولان ذره‌ای از سیاست نه شرقی نه غربی نظام عدول نکنند
تاریخچه صهیونیسم در عصر پهلوی-5
دو بازوی امپراتوری جهانی صهیونیسم
   


Research@kayhan.ir
معظّم‌له در اين نامه خطاب به همه جريانها و گروههاى سياسى امروز و فردا اصولى را بيان فرمودند كه هرگز نبايد از آنها تخطى شود. ايشان همچنين در اين نامه درباره نفوذ برخى عناصر در جهت القاى بدبينى به جناح مقابل تذكر جدّى داده و مرقوم داشتند :
«در حكومت اسلامى هميشه بايد باب اجتهاد باز باشد و طبيعت انقلاب و نظام همواره اقتضاء مى‌كند كه نظرات اجتهادى ـ فقهى در زمينه‌هاى مختلف، ولو مخالف با يكديگر آزادانه عرضه شود و كسى توان و حقّ جلوگيرى از آن را ندارند. ولى مهم شناخت درست حكومت و جامعه است كه براساس آن نظام اسلامى بتواند به نفع مسلمانان برنامه‌ريزى كند كه وحدت رويه و عمل ضرورى است و همين جاست كه اجتهاد مصطلح در حوزه‌ها كافى نمى‌باشد. بلكه يك فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه‌ها هم باشد، ولى نتواند مصلحت جامعه را تشخيص دهد و يا نتواند افراد صالح و مفيد را از افراد ناصالح تشخيص دهد، و به طور كلى در زمينه اجتماعى و سياسى فاقد بينش صحيح و قدرت تصميم‌گيرى باشد، اين فرد در مسايل اجتماعى و حكومتى مجتهد نيست و نمى‌تواند زمام جامعه را به دست گيرد . . . امّا شما بايد توجه داشته باشيد تا زمانى كه اختلاف و موضع‌گيريها در حريم مسايل مذكور است، تهديدى متوجه انقلاب نيست. اختلاف اگر زيربنايى و اصولى شد، موجب سستى نظام مى‌شود و اين مسأله روشن است ولو اين كه شكل عقيدتى به آن داده شود. چرا كه همه در اصول باهم مشترك‌اند و به همين خاطر است كه من آنان را تأييد مى‌نمايم ... موضع‌گيريها بايد به گونه‌اى باشد كه در عين حفظ اصول اسلام براى هميشه تاريخ، حافظ خشم و كينه انقلابى خود و مردم عليه سرمايه‌دارى غرب و در رأس آن آمريكاى جهانخوار و كمونيسم و سوسياليزم بين‌الملل و در رأس آن شوروى متجاوز باشند . . .»60
حضرت امام(ره) در ادامه به جناحهاى مختلف كشور توصيه كردند :
«هر دو جريان بايد با تمام وجود تلاش كنند كه ذره‌اى از سياست «نه شرقى نه غربى، جمهورى اسلامى» عدول نشود، كه اگر ذره‌اى از آن عدول شود، آن را با شمشير عدالت اسلامى راست كنند . . . خداوندا تو شاهد باش من آنچه بنا بود به هر دو جريان بگويم گفتم. حال خود دانند . . . البته يك چيز مهم ديگر هم ممكن است موجب اختلاف گردد كه همه بايد از شرّ آن به خدا پناه ببريم، كه آن حبّ نفس است كه اين ديگر اين جريان و آن جريان نمى‌شناسد . . . هيچ كس نبايد خود را مطلق و مبراى از انتقاد ببيند، البته انتقاد غير از برخورد خطى و جريانى است. اگر در اين نظام كسى يا گروهى خداى ناكرده بى‌جهت در فكر حذف يا تخريب ديگران برآيد و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتمآ پيش از آن كه به رقيب يا رقباى خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد كرده است.
در هر حال، يكى از كارهايى كه يقينآ رضايت خداوند متعال در آن است. تأليف قلوب و تلاش جهت زدودن كدورتها و نزديك ساختن مواضع خدمت به يكديگر است. بايد از واسطه‌هايى كه فقط كارشان القاى بدبينى نسبت به جناح مقابل است، پرهيز نمود ..‌. من باز سفارش مى‌كنم كشور ما در مرحله بازسازى و سازندگى به تفكر و به وحدت و برادرى نياز دارد».61
حضرت امام خمينى(ره) همچنين در پيام سالگرد حج خونين در سال 1367 مى‌نويسند :
«همچنين كسانى ديگر كه بدون استثنا به هرچه روحانى و عالم است، حمله مى‌كنند و اسلام آنها را اسلام آمريكايى معرفى مى‌نمايند، راهى بس خطرناك را مى‌پويند كه خداى ناكرده به شكست اسلام ناب محمّدى منتهى مى‌شود».62
ايشان در پيام معروف به منشور روحانيت نيز خطاب به علما و روحانيون مى‌فرمايند :
«علماى اصيل اسلام هرگز زير بار سرمايه‌داران و پول‌پرستان و خوانين نرفته‌اند و همواره اين شرافت را براى خود حفظ كرده‌اند و اين ظلم فاحشى است كه كسى بگويد دست روحانيت اصيل طرفدار اسلام ناب محمّدى با سرمايه‌داران در يك كاسه است و خداوند كسانى را كه اين‌گونه تبليغ كرده يا چنين فكرى مى‌كنند، نمى‌بخشد».63
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
60- صحيفه امام(ره)، ج 21، ص 176.
61- صحيفه امام(ره)، ج 21، ص 178.
62- همان، ص 87.
63- صحيفه امام(ره)، ج 21، ص 276.
پاورقی

 


سعید مستغاثی
E-Mail:shayanfar@kayhannews.ir
دو بازوی دیگر صهیونیسم جهانی که در واقع برای عملی کردن برنامه های استراتژیک آن ، ابتدا در کنار اردشیر ریپورتر قرار گرفتند و سپس با به سرآمدن عمر ریپورتر ، خود راسا به اجرای آن برنامه ها پرداختند ؛ تشکیلات جهانی فراماسونری و همچنین فرقه بهاییت بود. (که اسنادی از آنها را در ادامه مشاهده خواهید کرد.)
در زمينه تاريخ اوليه فراماسونري در ايران و ارتباط آن با كانون‌هاي استعماري غرب تاكنون پژوهش جدي صورت نگرفته و همين امر به آشفته ‎گويي در اين حوزه دامن زده است. در تاريخنگاري معاصر ايران پيشينه فعاليت فراماسونري به«ميرزا ملكم خان» محدود مي‌شود و وي به عنوان بنيانگذار و رهبر نخستين سازمان ماسوني ايران مطرح مي‌گردد. و مسائل بغرنج ديگر «عصر سپهسالار» هنوز در هاله‌اي از ناشناختگي قرار دارد. از جمله، نقش مانكجي ليمجي هاتريا (1813-1890)، مأمور رزيدانت (مقيم) حكومت هند بريتانيا در ايران و رابطه نزديك او با شاهزاده جلال‌الدين ميرزا (پسر پنجاه و هشتم فتحعلي شاه و نويسنده نامه خسروان و استاد اعظم «فراموشخانه»)، ميرزا يعقوب ارمني (پدر ميرزا ملكم خان) و برخي نخبگان دربار قجر و نقش فراماسونري هند در پيدايش فراماسونري در ايران هنوز مورد توجه محققان ايراني قرار نگرفته است. همچنان‌كه در زمينه نقش آقا محمد مهدي ارباب اصفهاني (نياي خاندان فروغي) و حاج محمد معين‌التجار بوشهري (نياي خاندان بوشهري) در پيدايش و گسترش كشت و تجارت ترياك در ايران و پيوند نزديك آنان با امپراتوري مالي ساسون(وابسته به سازمان جهانی صهیونیسم)، كه يكي از مهم‌ترين كانون‌هاي توطئه‌گر سياسي و مالي شرق در نيمه دوم سده نوزدهم و دهه‌هاي نخستين سده بيستم به ‏شمار مي ‏رود و فعل‏‏‌و‏انفعالات بسيار بغرنج و پنهان مالي و سياسي اين عصر هنوز پژوهش جدي صورت نگرفته است.
موسی حقانی ، پژوهشگر و مورخ موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران در مورد شکل گیری تشکیلات فراماسونری در ایران توسط عوامل انجمن اکابر پارسیان هند می نویسد :
«...مانکجی هاتریا نخستین نماینده تام الاختیار این انجمن بود‌. او تبعه دولت بریتانیا بود و پشتیبانی سفارتخانه ها ووزیران مختار انگلیس از او ، از عوامل مهمی است که در پیشبرد اهدافش تاثیر بسزایی داشت. وی از سوی سرویس اطلاعاتی بریتانیا ، انجمن اکابر پارسیان هند و سازمان فراماسونری ، ماموریت هایی در ایران داشت که با مهارت، آنها را به انجام رساند...مانکجی از بمبئی با کشتی بخار عازم ایران شد و در کشتی با میرزا حسین خان سپهسالار (صدراعظم انگلوفیل و ماسون آینده ناصرالدین شاه) که از ماموریت سرکنسولگری بمبئی به ایران بازمی گشت ، آشنا شد و این آشنایی منجر به دوستی بین آنها شد. حمایت مانکجی و شبکه دوستانش در صعود سپهسالار به مسند صدراعظمی ایران نقش اساسی داشت ...»(8)
و به این ترتیب میرزاحسین خان سپهسالار با حمایت حلقه پیرامون «مانکجی هاتریا» یعنی فراماسون هایی چون «میرزا فتحعلی آخوند زاده» ، «جلال الدین میرزا قاجار» ، نخستین دولت فراماسونری را در تاریخ ایران به وجود آورد. فعالیت های این حلقه عمدتا حول محورهای باستانی گرایی (آرکاییسم) یعنی ایران منهای اسلام ، حمایت و تقویت فرقه ضاله بابیه و حمایت از فرقه های صوفیه و تاسیس سازمان فراماسونری در ایران بود.(9)
اولين قرار داد استعماري كه «ملكم» و «سپهسالار» واسطه آن‏ بودند ، قرار دادي بود كه با«بارون ژوليوس دو رويتر» یهودی بسته‏ شد كه بعدها به همت روحانيت لغو گرديد. در سفر دوم‏ شاه مسئله لاتاري پيش آمد و«میرزا ملكم خان با گرفتن چهل هزار ليره‏ از كلنل«دوبوزيك»فرانسوي كه مدير قمارخانه«لت‏ دوژور» بود و تقسيم آن بين شاه و اطرافيانش، اسباب آن را فراهم آورد».(10) در اين هنگام ملكم كه تشكيلات«مجمع آدميت»را از قبل‏ فراهم آورده بود، با«ادوارد براون»مأمور مخفي انگليس و«بلمنت» رئيس امور جاسوسي خاورميانه رفاقتی به هم زد و منزل او محلي براي ملاقات عناصر بي‏اعتقاد و مشكوك ايراني گردید.(11) در همان ايام ملكم كوشيد تا شعبه‏اي از فراماسونري را تحت‏ نامي ديگر در ايران ايجاد كند که «مجمع آدميت» نام گرفت.

 

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10