سعید مستغاثی E-Mail:shayanfar@kayhannews.ir دو بازوی دیگر صهیونیسم
جهانی که در واقع برای عملی کردن برنامه های استراتژیک آن ، ابتدا در کنار اردشیر
ریپورتر قرار گرفتند و سپس با به سرآمدن عمر ریپورتر ، خود راسا به اجرای آن برنامه
ها پرداختند ؛ تشکیلات جهانی فراماسونری و همچنین فرقه بهاییت بود. (که اسنادی از
آنها را در ادامه مشاهده خواهید کرد.) در زمينه تاريخ اوليه فراماسونري در ايران
و ارتباط آن با كانونهاي استعماري غرب تاكنون پژوهش جدي صورت نگرفته و همين امر به
آشفته گويي در اين حوزه دامن زده است. در تاريخنگاري معاصر ايران پيشينه فعاليت
فراماسونري به«ميرزا ملكم خان» محدود ميشود و وي به عنوان بنيانگذار و رهبر نخستين
سازمان ماسوني ايران مطرح ميگردد. و مسائل بغرنج ديگر «عصر سپهسالار» هنوز در
هالهاي از ناشناختگي قرار دارد. از جمله، نقش مانكجي ليمجي هاتريا (1813-1890)،
مأمور رزيدانت (مقيم) حكومت هند بريتانيا در ايران و رابطه نزديك او با شاهزاده
جلالالدين ميرزا (پسر پنجاه و هشتم فتحعلي شاه و نويسنده نامه خسروان و استاد اعظم
«فراموشخانه»)، ميرزا يعقوب ارمني (پدر ميرزا ملكم خان) و برخي نخبگان دربار قجر و
نقش فراماسونري هند در پيدايش فراماسونري در ايران هنوز مورد توجه محققان ايراني
قرار نگرفته است. همچنانكه در زمينه نقش آقا محمد مهدي ارباب اصفهاني (نياي خاندان
فروغي) و حاج محمد معينالتجار بوشهري (نياي خاندان بوشهري) در پيدايش و گسترش كشت
و تجارت ترياك در ايران و پيوند نزديك آنان با امپراتوري مالي ساسون(وابسته به
سازمان جهانی صهیونیسم)، كه يكي از مهمترين كانونهاي توطئهگر سياسي و مالي شرق
در نيمه دوم سده نوزدهم و دهههاي نخستين سده بيستم به شمار مي رود و
فعلوانفعالات بسيار بغرنج و پنهان مالي و سياسي اين عصر هنوز پژوهش جدي صورت
نگرفته است. موسی حقانی ، پژوهشگر و مورخ موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران در
مورد شکل گیری تشکیلات فراماسونری در ایران توسط عوامل انجمن اکابر پارسیان هند می
نویسد : «...مانکجی هاتریا نخستین نماینده تام الاختیار این انجمن بود. او تبعه
دولت بریتانیا بود و پشتیبانی سفارتخانه ها ووزیران مختار انگلیس از او ، از عوامل
مهمی است که در پیشبرد اهدافش تاثیر بسزایی داشت. وی از سوی سرویس اطلاعاتی
بریتانیا ، انجمن اکابر پارسیان هند و سازمان فراماسونری ، ماموریت هایی در ایران
داشت که با مهارت، آنها را به انجام رساند...مانکجی از بمبئی با کشتی بخار عازم
ایران شد و در کشتی با میرزا حسین خان سپهسالار (صدراعظم انگلوفیل و ماسون آینده
ناصرالدین شاه) که از ماموریت سرکنسولگری بمبئی به ایران بازمی گشت ، آشنا شد و این
آشنایی منجر به دوستی بین آنها شد. حمایت مانکجی و شبکه دوستانش در صعود سپهسالار
به مسند صدراعظمی ایران نقش اساسی داشت ...»(8) و به این ترتیب میرزاحسین خان
سپهسالار با حمایت حلقه پیرامون «مانکجی هاتریا» یعنی فراماسون هایی چون «میرزا
فتحعلی آخوند زاده» ، «جلال الدین میرزا قاجار» ، نخستین دولت فراماسونری را در
تاریخ ایران به وجود آورد. فعالیت های این حلقه عمدتا حول محورهای باستانی گرایی
(آرکاییسم) یعنی ایران منهای اسلام ، حمایت و تقویت فرقه ضاله بابیه و حمایت از
فرقه های صوفیه و تاسیس سازمان فراماسونری در ایران بود.(9) اولين قرار داد
استعماري كه «ملكم» و «سپهسالار» واسطه آن بودند ، قرار دادي بود كه با«بارون
ژوليوس دو رويتر» یهودی بسته شد كه بعدها به همت روحانيت لغو گرديد. در سفر دوم
شاه مسئله لاتاري پيش آمد و«میرزا ملكم خان با گرفتن چهل هزار ليره از
كلنل«دوبوزيك»فرانسوي كه مدير قمارخانه«لت دوژور» بود و تقسيم آن بين شاه و
اطرافيانش، اسباب آن را فراهم آورد».(10) در اين هنگام ملكم كه تشكيلات«مجمع
آدميت»را از قبل فراهم آورده بود، با«ادوارد براون»مأمور مخفي انگليس و«بلمنت»
رئيس امور جاسوسي خاورميانه رفاقتی به هم زد و منزل او محلي براي ملاقات عناصر
بياعتقاد و مشكوك ايراني گردید.(11) در همان ايام ملكم كوشيد تا شعبهاي از
فراماسونري را تحت نامي ديگر در ايران ايجاد كند که «مجمع آدميت» نام گرفت.
|