گالیا توانگر چند ساعت پس از انتشار خبر کشته شدن بنلادن در فیسبوک با
عنوان اسامهبن لادن مرده است، بیش از 200هزار نفر این صفحه را Like کردند. این خبر
قدرتنمایی آمریکاییها در مدیریت چالشهای سیاسیشان به حساب میآمد. این
درحالی است که در عملکردی کاملاً مغرضانه گردانندگان شبکههای مجازی درمواردی که به
نفعشان نیست دست به حذف یا سانسور دستکم اخبار سیاسی میزنند. برای مثال
پیگیری هولوکاست، حذف کردن کلیپها و یا صفحات گروههای مسلمان مانند حماس و حتی
اشخاصی مانند نصرالله در فیسبوک و پاک کردن نسلکشی در غزه توسط یوتیوب، نمونهای
از خروارها خط قرمز اینترنت آمریکایی و شبکههای مجازی غربی است. خیلی از
کارشناسان با دیدگاهی خوشبینانه هنوز هم براین باورند که با ورود به شبکههای مجازی
غربی میتوان اندیشههای خودی را اشاعه داد. اما گروه دیگری از کارشناسان
معتقدند اساساً بازی کردن در زمین حریف با وجود سانسور غربی نتیجهای به همراه
ندارد و حتی ممکن است درصورت ضعیف بودن باورها و اعتقادات، افراد مجذوب فرهنگ
بیپایه و اساس غربی شوند. در شبکههای مجازی خواه ناخواه باید به سبک زندگی
غربی تن داد و از شیوههای ارتباطی استفاده کرد که در باور ایرانی- اسلامی ما
جایگاهی نداشته و دست کم از باورهای خودی فرسنگها دورند. یکی از سبکهای زندگی
غربی فرهنگ ترویج مصرفگرایی است. هیچ میدانید روزانه شبکههای اجتماعی از طریق
تبلیغات آنلاین چه ثروت هنگفتی را به جیب میزنند؟ ارتباطات بدون مرز مجازی این
امکان را به افراد میدهد که در فضای مجازی آزادانهتر هر حرفی را بزنند و بشنوند.
دوستی با غریبهها آن هم به صورت بدون مرز، از لحاظ امنیت تهدیدهای بیشماری را به
دنبال دارد. در محیط مجازی میتوان افکار را به هر سو که دلمان بخواهد هدایت کنیم.
میتوانیم هویت دیگری برای خود بسازیم و یا دروغهای کوچک و بزرگی درمورد استعداد،
توانایی و داشتههایمان ببافیم. وقتی ما به این راحتی میتوانیم سر دیگران را به
اصطلاح شیره بمالیم پس چطور انتظار داریم که از دیگران در محیط مجازی صددرصد صداقت
دریافت کنیم؟! دور از ذهن نیست که طی جلسات چت با یک ناشناس و بحثهای عقیدتی به
بیراهه کشیده شویم و یا خیلی نرم و زیرپوستی ما را شستوشوی فکری دهند! تربیت
چریک خبرنگارهای نظام سرمایهداری در اینترنت آمریکایی دکتر صالح اسکندری، استاد
دانشکده خبر، شبکههای اجتماعی را مهار پویشهای اجتماعی توسط نظام سرمایهداری
توصیف میکند و میگوید: «پیشتر در «وب وان» ارتباطات یک سویه بود، اما هماکنون در
«وب تو» ارتباطات کاملاً دو سویه است. در اوایل قرن بیستم مطالبات کارگری مردم
گسترش یافت. مردم دیگر نمیپذیرفتند که رسانهها منحصراً در دست غولهای رسانهای
باشند، از اینرو سردمداران نظام سرمایهداری تصمیم گرفتند شبکههای مجازی را تأسیس
کنند تا هم در ظاهربه مردم بگویند به خواستهتان مبنی بر حضور در رسانهها توجه
نشان دادهایم و هم با موشکافی اطلاعاتی که از طریق مردم در فضای مجازی نشر پیدا
میکند، بتوانند برای خود مهرهیابی کنند. هدف دیگر سردمداران نظام سرمایهداری این
بود که با آموزشهای غیرمستقیمی که توسط آنها در شبکههای مجازی داده میشود، برای
خود چریکهایی تربیت کنند. آنها اگرچه نام تربیت یافتگان خود را خبرنگار شهروند
گذاشتهاند اما در حقیقت این افراد چریکهایی هستند که به نفع سردمداران نظام
سرمایهداری اخبار را در محیط مجازی نشر میدهند.» وی ادامه میدهد: «خبرنگار
شهروندها یا همان چریکهای نظام سرمایهداری از اصول و اسلوب تهیه یک خبر
بیاطلاعند. آنها فاقد صلاحیت علمی هستند و تنها بر پایه شایعات پیرامونشان
خبرهایی را در فضای مجازی منتشر میکنند. اینگونه شایعه ابعاد بسیار بزرگ تری به
خود میگیرد و اکاذیب مرزها را درمینوردد! متأسفانه برخی از شبکههای خبری نیز
همین اکاذیب و شایعات رفرنسشان میشود. برای مثال انفجاری در کرج رخ میدهد و
شبکههای مغرض خارجی برپایه شایعات اینترنتی تجزیه و تحلیل میکنند که انفجار
هستهای رخ داده است. درحالی که اصلاً در این نقطه پتانسیل عملیات هستهای وجود
ندارد.» آسیب دوم ناشی از فعالیت چریک خبرنگارها در شبکههای مجازی این است که
این افراد فاقد اهلیت اجتماعی و سیاسی هستند. این استاد دانشکده خبر در باب
دومین آسیب مشهود فعالیت چریک خبرنگارها در شبکههای مجازی توضیح میدهد:«افرادی که
در رسانهها به صورت مشخص کار میکنند تعهداتی به رسانه مطبوع خود و جامعهشان
دارند. ولی امروزه باتوجه به ابزار اینترنت هر شخصی میتواند وارد این حوزه شده
و اقدام به اطلاعرسانی کند. در مثال کوچکی بعضاً دیده میشود که همین قشر به
اصطلاح خبرنگار در شبکههای مجازی بدون کسب اجازه اقدام به هک اخبار خصوصی هنرمندان
و اصحاب شهرت میکنند. البته هک شدن اطلاعات خصوصی یک فرد در شبکههای مجازی
چندان دور از ذهن و تعجب برانگیز هم نیست. به یاد بیاورید که در هنگام ثبتنام در
شبکههای مجازی از قبیل فیسبوک خودمان با انتخاب گزینه اکسپت به معنای میپذیرم
این اجازه را به مالکین فیسبوک میدهیم که هرگونه برداشتی از عکسها، اطلاعات شخصی
و مطالبمان در شبکه مجازی داشته باشند. تحت چنین شرایط از پیشپذیرفته شدهای
امکان هرگونه سوء برداشت از اطلاعات شخصیمان وجود دارد. این تجربیات تلخ حتی
برای برخی دولتها هم رخ داده است. مثلاً عربستانیها مجبور شدند برای کنترل اخبار
شرق عربستان هزینه کلانی بپردازند و شبکه مجازی انتشار دهنده اخبار را بخرند.»
برداشت اشتباه غربیها از مطالبات جوانان ایرانی مؤسسین شبکههای اجتماعی که
کسانی جز سردمداران نظام سرمایهداری نیستند، در بدو امر صراحتاً عنوان کرده بودند
که این شبکهها را تأسیس میکنیم تا پسران اسرائیلی با دختران آسیایی آشنا شوند.
در فیلم شبکه اجتماعی ساخته دیوید فینچر محصول 2010 آمریکا نیز جرقه اولیه تأسیس
فیسبوک از اینجا نشأت میگیرد که یک دانشجوی هارواردی در اقدامی انتقامجویانه
تصمیم به انتشار اطلاعات خصوصی دوست دختر سابقش را میگیرد و این برنامهنویس با حس
تنفری که دارد میتواند برنامه اولیه فیسبوک را طرحریزی کند. بنابراین حتی اگر
فیسبوک و شبکههای مجازی اینترنت آمریکایی هیچ معضلی از لحاظ، اخلاقی و فرهنگی
برای جامعه غربی برخاسته از آن نداشته باشند، لااقل برای سایر کشورهایی که
پایبندیهایی به سنتها و عقاید خود دارند تهدید جدیدی محسوب میشوند چرا که خواه
ناخواه در چنین محیطی باید از مدل سبک زندگی غربی پیروی کرد. عاطفه مرادی،
دانشجویی است که به تازگی وارد محیط فیسبوک شده و انگیزهاش این است که حرکتی
جهادی انجام داده و عقاید و باورهای ایرانی- اسلامی خود را نشر دهد. روی صفحه
فیسبوک وی میتوان مطالبی درمورد حقوق زن در اسلام و اهمیت حجاب مشاهده کرد. وی
صراحتاً میگوید: «اگرچه من با هدف مشخص وارد این محیط شدهام اما باز هم خیلی جاها
بیآنکه بخواهم باید به مدلهای زندگی غربی تن در دهم. باید با افراد زیادی در روز
چت کنم بیآنکه بدانم حتی آن هویتی که از خود به من ارائه دادهاند، هویت واقعیشان
است یا خیر؟ اگر در این محیط مثل خودشان چت نکنم، تبادل عکس و اطلاعات با
غریبهها نداشته باشم به زودی منزوی خواهم شد و دیگر کسی مطالبم را Like نمیکند!»
وی ادامه میدهد: «البته این هم یک نکته کاملاً روشن است که غربیها برداشتهای خود
را از جامعه ایرانی و نیز خواستههای جوانان از طریق مطالب منتشر شده توسط
ایرانیها در شبکههای مجازی استخراج میکنند. برداشتهایی که اکثراً هیچ عینیتی در
جامعه ما ندارند و تنها مطالبات عده کمی از جوانانی هستند که به عضویت فیسبوک
درآمدهاند. یکی دیگر از اهداف من و امثال من این است که به غربیها اعلام کنیم
برداشتهایی که از این طریق به آن رسیدهاند صددرصد درست نبوده و جنس خواستههای
تمامی جوانان ما از جنسی مشابه مدل زندگی غربی نیست.» ضرورت تأسیس اینترنت پاک
دکتر صالح اسکندری، استاد دانشگاه خبر، در پاسخ به این سؤال که آیا شبکههای مجازی
در روند انقلابهای خاورمیانه که از آن به بهار عربی یاد میشود، نقش بسزایی
داشتهاند، میگوید: «من بشخصه این طور فکر نمیکنم، چرا که اگر از شرایط و
پتانسیلهای دیجیتالی این قبیل کشورها آگاه باشید، همینگونه ارزیابی خواهید کرد.
درآمد سرانه پایین مردم در این کشورها و یا مثلاً قطع مکرر ارتباطات دیجیتالیشان
این مجال را نمیدهد که شبکههای مجازی در شکلگیری و روند انقلابها تأثیر چندانی
داشته باشند. برای مثال در لیبی شرایط بهگونهای است که امکان دارد به یکباره کل
ارتباطات دیجیتالی این کشور قطع شود.» این کارشناس مسائل دیجیتال نسبت به ورود
پیدا کردن برخی مسئولان کشور در فضای مجازی گلهمندانه میگوید: «این الگوی خوبی
برای جوانان کشورمان نیست که فلان مسئول در فیسبوک و اینترنت آمریکایی حضور فعال و
شناخته شدهای داشته باشد. در شرایط فعلی باید به فکر راهاندازی اینترنت پاک (شبکه
ملی) باشیم. اگر این اتفاق با جدیت رخ دهد هم جلوی برخی مشکلات گرفته میشود و هم
میتوان شانه به شانه جوانان توانمند ایرانی در فضای مجازی حرفهای خوبی برای گفتن
داشته باشیم.» اینترنت پاک نویدبخش خانوادهها سیما نوریبخش، یک خانم
خانهدار که فرزندش عضو فیسبوک است درمورد آسیبهای شبکههای مجازی میگوید:
«دخترم عضو فیسبوک است و همین چندی قبل توانست دوستان دوران کودکیاش را در شبکه
مجازی پیدا کند. باهم قرار گذاشتند و من هم با او همراهی کردم. بنابراین شبکه مجازی
اگر در کانالی مثبت مورد استفاده قرار گیرد به خودی خود چیز بدی نیست. ولی باید
نظارتی وجود داشته باشد چه از سوی خانوادهها و چه از جانب مسئولین.» این شهروند
تهرانی درمورد خبر تأسیس اینترنت پاک ملی میگوید: «اگر چنین اتفاقی رخ دهد شاید
خود من هم رمز و رموز ورود و ثبتنام به شبکه مجازی ملی را از دختر نوجوانم
بیاموزم و به این حیطه ورود پیدا کنم.» وی که در منزل کارهای هنری هم انجام
میدهد، در ادامه میگوید: «از طریق شبکه مجازی میتوان هنر و حرفه خود را به جامعه
بزرگی معرفی کنیم و از این مسیر تعداد زیادی مشتری پیدا کنیم.» گزارش روز
|