حسن آقایی یک شخص آگاه در آموزش و پرورش، پس از شرح سؤالم درباره دریافت
وجوه مالی مدرسه از خانوادههای دانشآموزان، میگوید: «گرفتن هرگونه وجه از والدین
ممنوع است. اما انجمن اولیا و مربیان که نماینده والدین است تصمیم میگیرد که مثلا
فلان مدرسه چهار تا کامپیوتر داشته باشد. اینجا والدین در تامین نیازها مشارکت
میکنند.» مدیر یک مدرسه در جلسه اولیای دانشآموزان و انجمن مربیان، مشخصا برای
دو مورد: تعویض و نوسازی سیم کشی فرسوده و خطرناک برق و سیستم هوشمندسازی مدرسه به
والدین بچهها گفته است در جهت تامین هزینه این موارد مشارکت نمایند. کسانی توان
مالی ندارند این مبلغ را قسطی بپردازند. معدلگیری و نتیجه جانبی از چنین
گفتارها که شیوه رایج در مدارس شده است این خواهد بود: ایجاد زمینه تاثیرگذاری بر
روابط و رفتارهای اجتماعی، اقتصادی، روحی وخلاصه، احساس ناخوشایند برای برخی
دانشآموزان به لحاظ ضعف مالی خانوادگیشان میشود. 180 هزار تومان پایه مشارکت
کسی خواست 400 هزار تومان بدهد «... گفته شده هزینه پایه مشارکت مردمی در امور
مدرسه دولتی هیئت امنایی 180هزار تومان است. اما هر خانواده دانشآموز که وسعش
میرسد 400-300 هزار تومان کمک کند.» «احسان شرفی» بیشتر توضیح میدهد، انجمن
مربیان مدرسه دولتی به والدین دانشآموزان گفتهاند هیئت امناء برای دانشآموزان
برنامه فوقالعاده درسی در سه روز هفته تعیین کرده است. بر همین اساس، اولیای
دانشآموزان 180هزار تومان در این امر مشارکت کنند. این مبلغ، پایه همیاری برای
هزینه برنامه مذکور است. اما هر کس از والدین دانشآموزان اگر میتواند مبلغ
400-300 هزار تومان برای هزینههای مصرف آب و ... مدرسه را کمک کند.» اما
«غلامرضا» شغل آزاد که فرزندش دانشآموز سال ششم مدرسهای در یکی از مناطق جنوبی
شهر است اظهار میکند: «مدرسه فقط اول سال تحصیلی مبلغی بابت کتب درسی فرزندش پول
گرفته است.» قسطبندی 150هزار تومان «زارعی» مادر دانشآموز کلاس دوم دبستان
دولتی، اظهار میکند: «چندی پیش در جلسه اولیا ومربیان، مسئولان مربوطه به والدین
گفتند 150 هزار تومان برای مخارج امور مدرسه مشارکت نمایند و این مبلغ برای بعضی
خانوادههای کم وسع قسطبندی است». وی میافزاید: «پارسال 70هزار تومان به عنوان
کمک- مردمی برای برخی از امور مدرسه و بعد هم 20هزار تومان برای ورزش و تعیین معلم
آن همیاری کردیم.» این مادر در ادامه، همچون شهروند دیگری میگوید: «تابستان امسال
کلاس بچهها کولر خنککننده نداشت چون یک کولر بسیار کوچک و ضعیف اثربخش در رفع
گرمای کلاس نبود.» گفته «جباری» که فرزندش کلاس دوم ابتدایی است، حاکی از آن است
که چندی قبل انجمن مربیان با برگزاری جلسه به والدین گفتند 150هزار تومان برای
هزینههای مدرسه مورد نیاز است که او با این بیان، گفتههای آن مادر را تایید
میکند، اما میافزاید یک قشر از خانوادهها وضع مالیشان خوب نیست که در مشارکت
مالی مدرسه سهیم شوند. از طرف دیگر، وجوه همیاری در طول سال تحصیلی یک بار نیست.
مدرسه گاه بیش از یک بار از والدین خواسته است کمک کنند.» یک مادر خانهدار که
در انتظار زمان بازگشت فرزندش از مدرسه است، در خصوص نیازها و مشارکتهای مردمی
مدرسه میگوید: «چندی پیش در خبر شبانگاهی تلویزیون به نقل از یک مقام ذیربط مسئول
اعلام شد اولیای دانشآموزان هر قدر که میخواهند به مدارس کمک کنند. اما میبینیم
انجمن مربیان، برای کمک به مدرسه، مبلغ دریافت وجه را تعیین میکند.» برنامهها
و سیستم آموزشی اگر مشکل نداشته باشند چه نیاز به برگزاری کلاسهای فوقالعاده دروس
است؟ وجوه دریافتی کمک مالی از والدین دانشآموزان به مدرسه در حالی صورت میگیرد
که چه بسیار خانوادهها هستند که دارای چند دانشآموزاند و حقوق ماهیانهشان
جوابگوی مخارج روزمرهشان نمیباشد، دیگر آن که گردش عملیاتی دریافت مشارکت با هدف
تامین نیازهای مالی کاربردی امور مختلف مدرسه چگونه نظارت میشوند؟ مطلب اشاراتی از
گفتار یک پدر دانشآموز به نام «عباس سیدمیر» است. والدین کم درآمد توان کمک
مالی ندارند وی در همین ارتباط این پرسش را دارد که آیا تشکیل کلاس فوق برنامه
به موازات برنامههای کلاسیک آموزشی، نشان از کم وکسری آموزش رسمی در مدارس نیست؟
باور او بر این است که «چنانچه برنامهریزی آموزشی صحیح انجام شود نیازی به دروس
فوقالعاده نخواهد بود.» «سید میر» در ادامه ابراز نظر خود، دو مورد را بیان
میکند؛ یک موضوع اصل و یک گمان: «مورد اول در پیرامون بحث دریافت وجوه به عنوان
همیاری مردمی به مدرسه، شایان توجه است والدین کمدرآمد ممکن است حقوق ماهیانه برای
گذران امور متعارف و معمول خانواده آنان کافی نباشد. این گروه از مردم چطور به
هزینههای مدرسه فرزند خود کمک کنند به خصوص خانوارهای دارای چند فرزند دانشآموز؟»
اما موضوع دوم، در مورد مدرسه ابتدایی دارای دو شیفت کلاس صبح و عصر است که در هر
شیفت فرضا حدود چهارصد دانشآموز دارد، والدینشان به عنوان مشارکت مورد نظر اولیای
مربیان، هر یک 100 هزار تومان پرداخت کند و نیز همین مبلغ را اولیای دانشآموزان
شیفت دوم پرداخت کنند مجموعا 80میلیون تومان میشود. اولیای مدرسه بگویند این وجوه
صرف هزینههای تعمیر شوفاژ، رنگآمیزی در و دیوار و کلاسها، هوشمندسازی و...،
مدرسه شده و یا خواهد شد، در این حالت نحوه نظارت و چگونگی انجام امور برای والدین
بچهها باید کاملا توجیه شود که لااقل تأثیر مشارکتشان را احساس کنند؟... این
پدر دانشآموز در ادامه، تعریف میکند مدرسهای که در آن فرزندش تحصیل میکند چند
سال است پول بابت کمک برای تأمین و استفاده دانشآموزان از سیستم هوشمندسازی پرداخت
کرده است اما هنوز هیچ خبری از وسیله هوشمندساز، نیست. وی در پایان بیان نظرات
خود در وصف حال موضوع وجوه دریافتی مشارکت مردمی در امور مالی مدرسه، در خصوص
برنامه فوق درسی میگوید: «مگر نسل ما و پیشین با آموزش فوقالعاده سواد آموختند و
یا تمام اولیای دانشآموزان تحصیل کرده بودند که به دروس فرزندان خود کمک کنند؟».
او دست آخر نتیجهگیری کلی میکند که ساختار سیستم آموزش و پرورش ضعیف است.
جلسهای برای تأمین نیازها چندی پیش انجمن اولیا و مربیان مدرسه ابتدایی در یک
منطقه شمالی تهران در جلسه فراخوانی اولیای دانشآموزان در حضور معلمان، نیازهای
مالی برخی از امور مدرسه را مطرح میکند. در آن جمع، مدیر مدرسه با اشاره به آنکه
وزارت آموزش و پرورش بودجه کافی برای عملیاتی کردن رفع نیازهای مالی مدارس ندارد،
از فرسودگی سیم کشی برق مدرسه میگوید: سیستم برق مدرسه در اثر مرور زمان پوسیده
شده و احتمال است هر آن خطرساز شود. بنابراین لازم است سیم کشی برق مدرسه نوسازی و
ایمن شود. مورد دیگر، تأمین سیستم هوشمندسازی مدرسه است. تأمین این موارد نیاز به
کمک مالی اولیای دانشآموزان دارد در حالی که موعد پرداخت وجوه یک سری چک بابت
تأمین سیستم هوشمندسازی مدرسه، نزدیک است. تأکید می شود در چنین وضعیت، تعویض و
ایمنسازی سیم کشی برق و تأمین سیستم هوشمندسازی مدرسه نیاز مبرم به همیاری مالی
اولیای دانشآموزان دارد. بنابراین، اولیای هر دانشآموز (یک کلاس حدود سی نفره)
سیصد هزار تومان جهت انجام امور مذکور مشارکت نمایند. کسانی که توان پرداخت یکجای
این مبلغ را ندارند میتوانند در سه قسط هر ماه یکصد هزار تومان بپردازند.» در
ادامه جلسه، ناظم دبستان هم طی سخنانی با بیان آنکه: «ما کمک مالی از جانب آموزش و
پرورش نداریم.» میافزاید: «اولیای محترم دانشآموزان توجه داشته باشند مشارکت
مالیشان برای تأمین ایمنی سلامت فرزندان خود و پیشرفت آموزشی آنان میباشد.»
«ف-ر» مادر یک دانشآموز دبستان یاد شده درباره همیاری به امور مالی مدرسه، اظهار
میکند: «انجمن، پارسال دویست هزار تومان از هر والدین برای تأمین و استفاده از
هوشمندسازی خواست که پرداخت کردیم در حالی که از پارسال تاکنون تنها یک کلاس دارای
سیستم هوشمندسازی شده که آن هم تا به حال مورد استفاده بچهها واقع نشده است. حالا
در جلسه یاد شده گفته شد سیصد هزار تومان هر خانواده برای انجام آن موارد مزبور کمک
کنند در صورتی که در اوضاع اقتصادی کنونی این مبالغ برای خیلی از والدین میسر و
مقدور نمیباشد.» کمک 58 میلیاردی مردمی ممنوعیت دریافت وجوه! یک پژوهشگر
مباحث فرهنگی، موضوع دریافت وجوه مدارس و مشارکت خانوادههای دانشآموزان در برخی
هزینههای مدارس را به عنوان بخشی از موضوعات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، عمدتا
محور جایگاه دروس رسمی و از دیگر سو تدریس فوقالعاده بعضی مواد درسی، به نوعی وصف
و تحلیل میکند. «مهران شمیرانی» میگوید: «به طور کلی در خصوص کمکها باید گفت
تا چند دهه گذشته طرح و نیاز همیاری نقدینگی مردمی به امور و برنامههای آموزشی-
درسی مدرسه رسم و رایج نبود و خانوادهها هم عموما برای تقویت دروس فرزندان
دانشآموز خود، معلم خصوصی نداشتند. این شیوه مشارکت و فوقبرنامه کم و بیش مرسوم
شده در وهله نخست گویای مناسب نبودن میزان اعتبارات امور آموزشی میباشد. در عین
حال و در مقابل این مشکل، باید اذعان نمود جای خرسندی است که در سالهای اخیر حتی
کودکان 6-5 ساله و نسل نوجوان و جوان کشورمان با استفاده از فرهنگ آموزشی و ذکاوت
ذاتی خود بهویژه ترویج بهرهگیری از وسایل تکنولوژی نوین مثل رایانه ، بسیار
هوشمندتر و تیزهوشتر از نسلهای دهههای گذشته هستند و چندان نیاز به فوق برنامه
ندارند. (پدر یک دانشآموز هم به نوعی اشاراتی در این موارد کرده است.) از طرفی
پدران و مادران عموما تحصیلکرده هستند. بر این مبانی، اما در خصوص برگزاری
برنامههای فوقالعاده برخی مواد درسی در مدرسه، باید گفت این امر در حالتی لازم
است که آن در متون کتب درسی رسمی نباشد و نیز این دور از انتظار است که موضوعات فوق
برنامه، غیر از مواد درسی نظامبندی شده آموزش و پرورش باشد... اما این احتمال
میرود که دانشآموز یا دانشآموزانی در سر کلاس تدریس به عللی درس معلم را بهطور
لازم درک نکرده باشند و طوطیوار چیزی شنیده ولیکن به ذهن نسپرده است.» این
پژوهشگر در ادامه صحبتش، بهطور خلاصه درباره دریافت وجوه از والدین، اظهار
میدارد: «همه میدانیم طبق قانون، کسب دانش در مدارس دولتی رایگان است و آموزش و
پرورش هم درباره ممنوع بودن دریافت وجوه مدرسه از والدین تأکید کرده است اما گفته
میشود مشارکت والدین در هزینههای مدرسه، اجباری نیست ولی در همین احوال، چندی قبل
در رسانهها خواندم در سال 91 والدین دانشآموزان 58 میلیارد تومان در امور مالی
مدارس کمک کردهاند.» جای مسئول پاسخگو خالی گفتها و نظرهای عدهای از
والدین دانشآموزان در خصوص دریافت وجوه مدرسه به عناوین گوناگون از خانوادهها را
خواندیم. لازم بود با انجمن اولیاءمربیان و متولیان این موضوع گفتوگو کنم. از
دوشنبه 13 آبان پیگیر فرصت و امکان برای تحقق یک مصاحبه 15-10 دقیقه، میشوم. حدود
20بار که بعضا مکرر، به برخی از قسمتها و با افراد شاغل مسئول در ساختمان مرکزی
آموزش و پرورش زنگ زده و موضوع گزارش را مطرح کردم- اگرچه خیلی از زنگها بوق آزاد
میزدند، تا شنبه 18 آبانماه (البته منهای ایام تعطیلات عزاداری محرم) هیج
فایدهای حاصل نشد. همه این پیگیریها ختم به نوشتن نامه روابطعمومی به دفتر مقام
مسئول مربوط برای امکان و تعیین مسئول ذیربط و پاسخگو به پرسشم شد اما مخاطب گفت
به مجردی که جواب نامه مزبور داده شود به شماره موبایلم زنگ میزند... از آن روز تا
یکشنبه 26آبان، هنوز خبری نشده است... گزارش روز
|