(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


دوشنبه 25 آذر 1392 - شماره 20666 

نگاهی به دلایل کاهش ذخایر آبی و شدت یافتن خشکسالی (بخش دوم)
هشدار جدی: ذخایر آبی رو به اتمام!
   


با ورود ایران برای چندمین سال پیاپی به خشکسالی، بحران جدیدی پیش رو احساس می‌شود .خشکسالی که اگرچه افزایش دما و کاهش بارندگی ها در ایجاد آن بی تاثیر نبودند اما نحوه استفاده ما از ذخایر آبی خصوصا سفره آب های زیرزمینی هم این بحران را تشدید کرده است.
در این شماره از گزارش نگاهی داریم به عوامل گوناگونی که موجب شده درسالهای اخیرذخایرآبی ما روبه اتمام باشد.
براساس گزارش های سازمان های بین المللی، ایران یکی از کشورهایی است که در آینده نزدیک با کمبود آب مواجه می شود.
کم آبی موجب می شود آبی که برای کشاورزی و دامپروری مورد استفاده قرار می گیرد از بین برود، قنات‌ها بی آب شود، زمین ها خشک و بایر شود و بیماری های مختلف به وجود آید. همچنین حیات وحش و گونه های زیستی از بین برود. هنگامی که بر اثر کم آبی محصولات کشاورزی کم می شود، کشاورزان نیز نمی‌توانند وام‌هایشان را بازپرداخت کنند.
اما محور اصلی این گزارش و آنچه قصد داریم بیشتر به آن بپردازیم ،برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی است.
استفاده زیاد از آب زیرزمینی هم باعث می شودکه سطح این آب ها در همه جا پایین بیاید. به خاطر پایین رفتن آب های زیرزمینی هم چاه های نیمه عمیق به چاه عمیق تبدیل شده اند و بعضی از قنات ها خشک شده‌اند. وقتی سطح آب پایین می آید پوشش گیاهی مراتع از بین می رود و گیاهانی که از آب زیرزمینی استفاده می‌کردند از بین می روند.
کارشناسان می گویند که از میانه بهار آب رودخانه‌ها و چشمه ها کاهش می یابد و در تابستان تنها منبع قابل استفاده آب های زیرزمینی است. درحالی که با میزان بهره برداری کنونی، آب های زیرزمینی هم در معرض خطر جدی قرار دارند. این اتفاقات در حالی رخ می دهد که افزایش جمعیت و بهتر شدن برنامه غذایی، می تواند کشور را به شدت به واردات محصولات کشاورزی وابسته کند. در همین مدت همچنان جمعیت شهری رو به افزایش می رود و مصرف زیاد آب به بحران دامن می زند.
دشت ها فرو می ریزند
برداشت بی رویه ازسفره آب های زیرزمینی نه تنها موجب کاهش و حتی اتمام این ذخایر می شود که حتی آثار محیط زیستی نیز به دنبال دارد .آثاری که برخی ازآنها فاجعه محسوب می شوند وبه هیچ عنوان قابل جبران نیستند.
تورج فتحی ،کارشناس منابع آب درباره کاهش ذخایر آب و خشکسالی در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می گوید:”ایران کشوری است که از گذشته های بسیار دور با بحران کم آبی مواجه بوده، یعنی بحث خشکسالی در کشور مختص امسال یا سال قبل یا یک سال خاص نیست بلکه ریشه ای کهن دارد.اما جای تعجب دارد که چرا با وجود این هیچ ضابطه ای در این خصوص وجود ندارد.یعنی خشکسالی هیچ دستگاه یا نهاد متولی ندارد.نه وزارت نیرو ونه جهاد کشاورزی و نه هیچ نهاد دیگری به طور مستقیم متولی این بحث نیست که این موضوع قابل توجهی است. گذشته از آن الآن با دو عامل عمده دیگر در شهرهای کویری مواجه هستیم.یکی افزایش جمعیت و دیگری افزایش استفاده و حفر چاه های عمیق در این مناطق است.چاه هایی که آن قدر پیشروی کرده اند که به بسترآب های شور کویری رسیده‌اند ودر نتیجه چیزی نزدیک به 70 درصد از سفره آب های زیرزمینی به طور کامل خشک شده‌اند.در حالی که تا پیش از حفر این چاه های عمیق،قنات‌های زیاد به همراه جمعیت کم در این مناطق زندگی می کردند اما طی 15 سال گذشته با افزایش جمعیت و همین طور بهره برداری بیشتر از بارش از این چاه ها ،تقریبا می‌توان گفت با بحران جدیدی یعنی تهدید سفره آب‌های زیرزمینی مواجه هستیم.”
این فعال محیط زیست در ادامه تصریح می کند:”بر خلاف تصور عموم مردم این منابع زیرزمینی از هیچ جا تغذیه نمی شوند.یعنی یک مخزن آب است که اگر بی‌رویه از آن برداشت شود، سرانجام روزی تمام خواهد شد.این تعادل در منابع آب های زیرزمین طی 20 سال گذشته ایجاد نشده است.ضمن اینکه نباید فراموش کنیم ما کشوری در حال توسعه هستیم و بعد از جنگ و در دوران سازندگی بهره برداری از این منابع زیرزمینی بیشتر از همیشه افزایش داشته است و نتیجه آن امروز این شده است که بیشتراز68 درصد آب های زیرزمینی بیلان منفی داشته است.درنتیجه همه این سهل انگاری‌ها و بحران ها هم نزدیک به 40 دشت ما فرو نشست داشته است.دشت قزوین،دشت ورامین ، مشهد، همدان، رفسنجان و بسیاری از نقاط دیگر.نباید فراموش کنیم که بعد از وقوع بعضی از پدیده ها در طبیعت دیگر هیچ گاه امکان جبران آن وجود ندارد یعنی برگشت پذیر نیستند.مثلا شاید بعد از چند سال با افزایش بارندگی بیلان آب جبران شود اما فرونشست یک دشت دیگر هیچ وقت جبران نمی شود.هیچ وقت دوباره هفت متر به 10 متر نمی رسد.این بحرانی است که خیلی از مناطق ما آن را تجربه کردند وامروز درآن مناطق دیگر نه زندگی وجود دارد و نه آبادانی .”
قنوات و چاه های عمیق
دکتر مرتضی فرهادی مردم شناس و عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در مقاله معروف خود با عنوان بحران محیط زیست در ایران ،ازاین بحران یاد کرده است.او درباره ارزش قنات‌های ایران در جلوگیری از بی آبی می گوید:”مقایسه سیستم قنوات ایران، با سیستم چاههای عمیق و نیمه عمیق نشان می دهد که به قول آن مقنی خردمند آذربایجانی: قنوات شیر را می دوشیده اند، در حالی که چاههای عمیق و نیمه عمیق خون زمین را می مکند. به طوری که تنها و برای نمونه در دشت یزد – اردکان در طول سا لهای 1352 تا 1374 سالیانه حدود 45 سانتیمتر و درمحدوده شهر یزد، سالیانه در حدود 65 سانتیمتر، سطح آبهای زیرزمینی پایین رفته است. این وضعیت، کم وبیش در اغلب دشت ها و مناطق دیگر ایران نیز رخ داده است و سبب خشک شدن هزاران دهنه چشمه و حدود 30000 رشته از 50000 رشته کاریزهای ایران در چهار دهه گذشته شده است.
حال برعهده متخصصان است که محاسبه کنند فرو‌نشستن 10متری سطح آبهای زیرزمینی تنها در 20 سال گذشته در دشتهایي نظیر دشت یزد - اردکان و در ابعاد کمتری در دشت سیرجان و مناطق دیگر ایران، تا چه اندازه در نابودی گیاهان دراز ریشه و چندساله و پیشروی کویر و تغییرات آب و هوایی منطقه مؤثر بوده است.
شکافهای عظیم به وجود آمده در دشتهای یزد و اردکان، بالا آمدن آب شور و تلخ در برخی روستاهای سیرجان همچون عمادآباد، لب شور شدن آبهای آشامیدنی برخی از شهرهای ایران و .... .
برای نمونه در حوزه آبخیز یزد - اردکان با گسترش تعداد چاهها و پسرفت قناتها، نه تنها بخش وسیعی از حوزه، پوشش گیاهی خود را از دست داده و به بیابان تبدیل شده است، بلکه فرآیندهای دیگربیابان زایی، به صورت توسعه فرسایش بادی و ایجاد تلماسه های بادی در سطحی بالغ بر 30000 هکتار، فرونشینی زمین و نشست آبخونه در سطحی بالغ بر 70000 هکتار، ایجاد کیلومترها شق یا شکاف در آبخون ریزدانه دشت یزد، تغییر در کیفیت آب و شوری زایی و نهایتاً کاهش درآمد خانوارها را به دنبال داشته است.”
سد و چاه دست به گریبان محیط زیست
سطح آب‌های زیر زمینی کشور به طور متوسط ۹۲ میلیارد متر مکعب بوده که در مدت ۱۰ سال گذشته به ۴۸ میلیارد متر مکعب رسیده، یعنی ۵۰ درصد کاهش یافته است. هدایت فهمی معاون دفتر برنامه‌ریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو در این باره گفته بود ،علت کاهش سطح آب‌های زیرزمینی کاهش بارندگی، افزایش تبخیر، تغییر اقلیم و افزایش مصرف است.او همچنین با توجه به گلایه فعالان محیط زیستی نسبت به حفر چاه های عمیق و یا احداث سد در حاشیه تالاب ها و دریاچه ها گفته بود که بسیاری از افراد معتقدند که سد سازی‌های وزارت نیرو موجب خشک شدن تالاب‌ها و تهدید محیط زیست شده است در حالی که وزارت نیرو هیچ سدی را بدون موافقت مسئولان سطح عالی و تصویب مجلس شورای اسلامی احداث نکرده است.بیشتر سدهایی که در کشور احداث شده بر اساس نیاز بوده است و تعداد کمی سد هم وجود دارد که تحت شرایط خاص و شاید هم وزارت نیرو با آن موافق نبوده ولی احداث شده‌اند اما احداث بیش‌تر آنها بر اساس نیاز بوده است.
او همچنین گفته بود که تامین حق آبه در وزارت نیرو پیگیری می‌شود. برخی از تالاب‌ها مانند ارومیه در اولویت قرار دارند که در صورت وجود آب کافی وزارت نیرو مکلف به تامین حق‌آبه آنهاست. حق‌آبه دریاچه ارومیه 3.1 میلیارد متر مکعب تعیین شده است اما به علت کمبود منابع آبی 1.8 میلیارد متر مکعب آن تامین شده است.
آورده رودخانه‌ها در شرایط طبیعی 8 میلیارد متر مکعب است که 5.5 میلیارد متر مکعب آن مصرف می‌شود و با توجه به گرم شدن هوا میزان تبخیر هم افزایش یافته است، میزان ریزش باران هم از 380 میلی‌متر در سال به 315 میلی‌متر یعنی حدود 18 درصد کاهش یافته است.بنابر این با خشکسالی و کم‌آبی مواجه هستیم و وزارت نیرو بنابر وظیفه ذاتی خود باید تامین آب شرب سالم را در اولویت برنامه‌های خود قرار دهد.یک مقام مسئول در سازمان محیط زیست نیز در خصوص این بی توجهی در حفرچاه و احداث سد در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می گوید:” یک زمانی دولت و مجلس آمدند و اجازه حفر چاه دراطراف دریاچه ارومیه را صادر کردند.حاصل آن هم این شد که ظرف مدت کوتاهی 73 هزار حلقه چاه اطراف این دریاچه حفر شد و نتیجه آن را هم مشاهده کردیم .اینکه دریاچه ارومیه را همین چاه ها و یا سدهای بیش از حد خشکاند و به این روز انداختند.چاه هایی که حتی بیشتر از نصف آنها غیر مجاز بودند و بدون پروانه .در نتیجه باید گفت اگر این وضع ادامه پیدا کند ما در آتیه ای نه چندان دور با بحران بی آبی روبه رو خواهیم بود.آتیه ای که می تواند دو روز دیگر باشد یا 5 سال و یا 10 سال دیگر.ما باید در مصرف آب نه تنها مصارف خانگی بلکه همه مصارف مثل صنعت و کشاورزی صرفه جویی کنیم و از روش ها و سیستم‌های جدید آبیاری استفاده کنیم.درهمین تهران بیشتر مصارف از چاه های صنعتی است و ما شاید تا ده سال دیگرآبی برای ذخیره نداشته باشیم. “
شیوه های نوین آبیاری کمک به صرفه جویی
همان طور که پیش تر اشاره شد بیشترین حجم آب های موجود صرف کشاورزی می شود به طوری که 93 درصد از این آب ها برای مصارف کشاورزی استفاده می شود،نزدیک به 4 درصد برای صنعت و 3درصد برای آشامیدن و شرب که این درصد مصارف گوناگون هم به تنهایی قابل تامل است .
یک مقام مسئول در سازمان محیط زیست می‌افزاید:”یعنی بیشتراین 93 درصدی که صرف کشاورزی می شود به شیوه ای غیر اصولی هدر می‌رود.علت آن هم بسیار واضح است. به این دلیل که ما هنوز به شیوه آبا و اجدادی و کاملا غیر اصولی ودرست مطابق آنچه در زمان‌های قدیم به کار می رفته از آب در کشاورزی استفاده می کنیم.این شیوه هم،شیوه غرقابی است.یعنی مزرعه یا زمین کشاورزی پر از آبی می شود که تمام آن مورد نیاز نیست در نتیجه بخش زیادی ازآن تبخیر می شود.در حالی که امروزه روش های پیشرفته زیادی رایج شده است که از هدر رفت آب در مزارع جلوگیری می کند.مثل آبیاری قطره ای که آب به صورت قطره قطره پای بته ای که لازم است ریخته می شود یا مثلا روش های بارانی یا مه پاش که در همه این روش ها آب جایی که لازم است و به اندازه نیاز مصرف می شود و در نتیجه جلوی اتلاف و هدر رفت آن گرفته می شود.یعنی به آسانی می توان با مصرف صحیح و استفاده از روش های آبیاری مدرن از هدر رفت آب در بخش کشاورزی جلوگیری کرد.”
دکتر علی اکبر شمسی پوراقلیم شناس و مدرس دانشگاه تهران با اشاره به شیوه سنتی کشاورزی می‌گوید:”این روند تغییر آب های موجود در کوهستان‌های غربی به مراتب کمتر است.در استان همدان و قزوین و در کل دشت های ایران ما با روند افت آب های زیرزمینی مواجه هستیم که علت عمده آن هم به دلیل زیاده خواهی ونداشتن الگوی مصرف صحیح است.ما درشرایطی هستیم که ازیک طرف نحوه مصرف غلطی داریم و از طرف دیگربا بحران شرایط اقلیمی روبه رو هستیم.یعنی کشاورزی ما هنوز یک کشاورزی سنتی است که هر ساله نیز به سطح کشت آن می‌افزاییم بدون آنکه راهکارهای اساسی برای تامین آب مورد نیاز این کشاورزی ها به شیوه نوین در نظرگرفته باشیم.یعنی این شیوه استفاده از آب در کشاورزی امروز ما درست مطابق آن چیزی است که مثلا50 سال قبل پدران ما به کار می بردند.خب این موضوع به خودی خود در کنار این بحران اقلیمی منابع آبی ما را کاهش می دهد و در نتیجه ما هرروز نسبت به روز قبل وهر سال نسبت به سال قبل بی آب تر خواهیم بود.روزگاری بود که زمین های کشاورزی ما به صورت وسیع مورد بهره‌برداری قرار می گرفت که خب درآن شرایط استفاده ازروش های آبیاری مدرن مانند قطره‌ای و بارانی مقرون به صرفه و کارآمد بود اما الآن با رواج فرهنگ ارث ومیراث ،زمین های کشاورزی که به صورت مروثی به ورثه می رسد معمولا از هم تفکیک می شوند ودر زمین های کوچک هم دیگر استفاده از این روش‌ها امکان پذیر نیست و درنتیجه آب بیشتری مصرف و به هدر می رود.زمانی هم که آب مورد نیاز کشاورزی یا هر استفاده دیگری روبه کاهش باشد حفر چاه های عمیق گسترش بیشتری می یابد.چاه هایی که هر سال حفر می شوند و در واقع تهدید جدی برای آب های تجدید ناپذیر محسوب می شوند.”
گزارش روز

 

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10