(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


چهارشنبه 4 دی 1392 - شماره 20673

ضرورت آسیب شناسی سینمای دینی و ارزشی ( بخش دوم)
سایه اندیشه سکولار غرب بر سر سینما
   


" فيلم و سينما، وسيله‌اي بليغ و تبيين‌كننده‌اي رسا براي ارائه برترين حقايق عالم، يعني حقيقت دين به شمار مي‌رود و براي اين منظور دست‌اندركاران امور سينمايي بايد بر توانايي‌های خود بيفزايند. "
" كليد پيشرفت كشور، به ميزان زيادي دست سينماگران است؛ چرا كه دست‌اندركاران هنر فاخر سينما، با توجه به تأثيرگذاري و جهت‌دهي اين هنر، مي‌‌توانند با توليدات خود، روح اميد، شوق پيشرفت، انگيزه كار و تلاش، اعتماد به نفس و اعتقاد به ارزش‌هاي اسلامي و ملي را در جامعه ترويج كنند و سهم بزرگ خود را در پيشرفت و تعالي كشور ايفا نمايند، و يا اينكه با فيلم‌هاي خود، نسلي نااميد، پشيمان، متكي به بيگانه و تحقيرشده را پرورش دهند . "(بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب دراهميت سينما و ضرورت پيشرفت در آن در دیدار دست اندرکاران فرهنگی و کارگردانان سینما در 3/11/73 و 23/3/85 )
حضرت آیت الله خامنه ای نگاه خود را واضح و شفاف در جهت دهی هنر سینما به سوی ارزش‌های اسلامی و اعتقادی به صراحت بیان می کند و از سهم دست‌اندرکاران سینمایی در پیشرفت و تعالی این هنرمی گویند.
البته باید گفت سینما زمانی در خدمت دین و ارزش‌های اسلامی قرار می گیرد که دست اندرکاران فرهنگی، کارگردان و فیلمساز به ارزش های اسلامی باور داشته تا اثرش مروج دین و ارزش های آن باشد. آیا فیلمساز باید از المان های دینی و ارزشی در فیلم بهره ببرد و یا غیر مستقیم می تواند اثرش را در خدمت ارزش ها بگیرد. رهبر فرهیخته انقلاب عنوان می کنند که در هنر ديني، الزامي به استفاده از واژگان يا نمادهاي مذهبي نيست، بلكه ترويج هنرمندانه مقولاتي نظير عدالت، حقوق انساني و مسائل اخلاقي و پرهيز از ابتذال و استحاله هويت انسان و جامعه، مي‌تواند نمونه‌هاي خوبي از هنر ديني باشد.(در ديدار صدها تن از اصحاب فرهنگ و هنر و انديشه 1/5/80) واقعيت آن است كه در دهه اخیر، سينماي ايران روند ابتذالي بیشتری را طی کرده است و دیگر از سينماي اخلاقي دهه 60 خبری نیست و متأسفانه در سال‌هاي گذشته با سرعت بیشتری به سمت تولید آثاری با درون مایه فیلم فارسی و نادیده گرفتن ارزش‌های دینی رفته‌ایم. البته در این میان سینما - با ساخت آثاری که ارزش ها را نادیده می گیرد - مخاطب خود را از دست می دهد.

سینما مخاطب خود را از دست داده است
علیرضا سر بخش ، منتقد و کارشناس مسائل سینمایی در این خصوص می گوید : " در حال حاضر سینما با بحران تماشاچی روبه‌رو است. مثلا در سال 74 یا 73 سینما ، چیزی بالغ بر 55 میلیون بلیط فروخته شد و الان آمارها و ارقام این گونه نیست . این گونه فیلم ها جامعه سینما رو ما را جذب خود نمی کند . در حقیقت سینماگران حرف دیگری می زنند و مردم جامعه هم راه خودشان را می‌روند. مردم ایران در یک جامعه دینی و مبتنی بر فرهنگ اسلامی زندگی می کنند. متاسفانه سینمای امروز ما در جهت خواست این فرهنگ عمل نمی‌کند. حال بخشی از این مسائل به مدیران و بخشی به هنرمندان بر می گردد و همچنین سیاستهایی که براین عرصه سینمایی جاری و ساری است . مثلا به فیلم هایی در جشنواره جوایز داده می‌شود که به سوژه هایی چون خیانت می پردازند. امیدواریم با استقرار دولت جدید و همکاران جدیدی که در سینما آمده اند راه اصلاح و رستگاری پیشه کنند و با دقت بیشتری این مقولات را رصد کنند و ما شاهد آثار خوب و شایسته‌ای در سینمای ایران باشیم ." البته بر کسی پوشیده نیست که در عرصه فیلمسازی فیلم های ارزشی کم نبوده است اما کم نیستند آثاری که با ظاهرو مضمون دینی و ارزشی ساخته شده اما دین ستیزی را ترویج داده‌اند . حتی برخی کارشناسان معتقدند جشنواره فجری که به نام انقلاب و ارزش های آن شکل گرفت در راستای پیام انقلاب هم گام بر نداشته است . حال جای این نکته است که با توجه به نیروی انسانی کارآمد چرا بعد از سی‌و اندی سال با صرف هزینه و بودجه‌های مادی و کمک های معنوی هنوز در ارائه آثار ارزشی دچار مشکل و معضل هستیم ؟

هنر، دمیدن روح تعهد در انسان ها
سعید کریمی منتقد سینما به سخن تاریخی امام خمینی (ما با سینما مخالف نیستیم ، با فحشا مخالفیم) اشاره می کند ودرخصوص نظرامام خمینی درباره هنرمند می گوید : " این هنرمندانی که از رژیم گذشته باقی مانده‌اند ما باید توجه کنیم، ببینیم انقلاب در آنها رخ داده است یا نه ! یا همان هستند ." این منتقد با تاکید بر اینکه جریان دینی ما باید در جذب استعدادهای نیروی انسانی بهره ببرند؛ ادامه می‌دهد: "به تعبیر امام خمینی،" هنر، دمیدن روح تعهد در انسان‌ها است " . در این خصوص کم کاری شده و بنابراین جریان چپ در سینما همیشه قالب بوده است و تا حدی هم پز های روشن فکری خیلی بارزی دارند و زیرساخت تئاتری‌های ما در مدرسه ایدک درس خوانده‌اند و... جریان هنری ارزشی علی رغم اینکه در بسیاری از مواقع فضای سیاسی و امکانات در اختیارشان است و چون یک هژمونی دارند وتقریبا در مقابل قشر روشن فکر با ظرفیت خالی جلو می روند و این عرصه فضا را برای قشر روشن فکرماب فراهم آورده است و همیشه طلبکارانه جلو رفته اند."

عدم نظارت جامع بر حوزه سینما
جمال شورجه به نگاه فیلمساز از بعد ارزشی اشاره می‌کند و ادامه می دهد : " نظارت در حوزه سینما باید جامع تر باشد و فیلمسازان ما باید به آن اعتقاد داشته باشند. فیلمسازان ما وقتی اعتقادی به ارزش‌ها نداشته باشند و یا اساسا نگاهشان نگاه اعتقادی و دینی و تبلیغ ارزش‌های دینی نباشد گاه ما می بینیم از ابزارها و امکانات دین یا برای امور تجاری بهره می گیرند و یا برای ایجاد وهن دراحکام اسلامی استفاده می کنند. به طور مثال نگاه به "صیغه" در فیلم ها به عنوان حکم شرعی و دینی را وقتی بینید در اسلام توصیه شده در شرایطی مرد می‌تواند مبادرت به گرفتن زن دوم یا موقت داشته باشد. این روایت اسلامی اگر درست اعمال می شد هیچ گاه فحشا در جامعه اسلامی به وجود نمی آمد ." کارگردان فیلم " 33 روز " می افزاید : "بنا به اعتقاد فیلم ساز و عدم نظارت کافی در این گونه فیلم ها؛ معنای یک حکم اسلامی برعکس جلوه داده می شود و محتوای غنی و فرمایش معصوم را برعکس نشان می دهند ؛ کانه حکم غلطی است و حکمی در جهت خوش گذرانی مردان، تنوع طلبی و زیاده خواهی مردها و... است به هر جهت با فیلم حکم الهی و شرعی را زشت جلوه می دهند و باید ناظران سینمایی به صورت جدی نظارت کنند."
این کارگردان تاکید می کند که " بخشی از فیلمسازان ما با این مباحث و مبانی احکام اسلامی آشنایی ندارند و نمی توانند فیلم ها را درست از آب و گل در بیاورند و پیام را به صورت شفاف و در عین حال کاربردی و اسلامی به مخاطب انتقال دهند . این مباحث و موارد در فیلم ها مطرح می شود و باعث سواستفاده دشمنان اسلام می‌شود و باعث ارائه تصویر غلط و انحرافی از اسلام واحکام دینی به مخاطب می شود . "

نگاه بلند مدت به هنر اسلامی و دینی
رهبر فرهیخته انقلاب در دیدار جمعی از مسئولان و دست اندرکاران جشنواره مردمی فیلم عمار توجه به موضوع دین و معارف دینی و همچنین انقلاب اسلامی و ارزشهای انقلاب را تأکید کردند و عنوان می کنند :" نگاه به هنر اسلامی و سینمای دینی باید نگاهی بلند مدت و همراه با برنامه ریزی دقیق و امید به آینده و بهره گیری مناسب از ابزار هنر برای تأثیرگذاری حداکثری باشد. " همچنین ایشان به موضوع مهم در خصوص رابطه علوم انسانی با هنر و سینما و لزوم تحول در علوم انسانی اشاره می کنند و می افزایند : " علوم انسانی هوای تنفسی مجموعه های نخبه کشور است که هدایت جامعه را برعهده دارند بنابراین آلوده یا پاک بودن این هوای تنفسی بسیار تعیین کننده است ."

اندیشه حاکم سکولار غرب بر علوم انسانی
پرویز شیخ طادی ، کارگردان سینما، به اندیشه حاکم سکولار غرب بر فرهنگ و هنر ایران اشاره می کند و می‌افزاید : " در حوزه نظری فرهنگ و هنر ما در معرض بارش های شدید فرهنگ وهنر و اندیشه سکولار غرب برعلوم اسلامی و انسانی بوده است. ما هنوز نتوانسته ایم علوم انسانی اسلامی را تئوریزه کنیم ؛ درحقیقت علوم انسانی وارد سینما و هنر ما نشده است و وجوه نمایشی را به دست نیاورده است . معتقدم اگر هنرمندان و روشنفکران سکولار و دین گریز را واکاوی روانشناختی کنیم تا علت بروز هنر سکولار را بدانیم؟ این موضوع برمی گردد به این که هنوزهنرانسانی غرب در دانشگاه های ما تدریس می‌شود و فرهنگ و هنر غرب هنوز درسینما حرف اول را می زند و از سویی دیگر این گونه فیلم ها موردپسند جشنواره‌های بین المللی هم قرار گرفته است یعنی یک مشوق قوی برون مرزی هم ما در این حوزه داریم ." وی خاطر نشان می کند : "همه این موارد دست به دست هم می دهد تا سینما سمت و سوی خودش را پیدا نکند و دچار نوعی بی تکلیفی نظری شود . وقتی نگاه دقیق تری می کنیم ، مسائل بسیار مهمی در کشور و جامعه است که به آنها از زاویه فرهنگ و هنر توجه نشده است که این موارد دلایل زیر بنایی و پایه ای دارد و این مسیری است که سینما طی می کند . "

تغذیه فرهنگ و هنر از علوم انسانی غرب
شیخ طادی ادامه می دهد :" اتفاقی که در حوزه سینما می افتد این است که این حوزه رها می شود . در هر دوره‌ای دولت ها و قوه مجریه رضایتی از نیروی انسانی را می‌خواهند جلب کنند و در حد کنترل نگه دارند تا آسیبی به آنها نرسد و در حد یک ویترین زیبا نگه داری شود وطبیعی است که این عواقبی دارد یعنی حضور روشنفکران سکولار که تمام داشته هایشان از غرب است و از علوم انسانی غرب تغذیه می کنند ." کارگردان " روزهای زندگی " در ادامه می افزاید: "طبیعی است فرهنگ و هنر و اندیشه ای که از هنر انسانی سکولاریزه شده غرب تغذیه می کند ، خروجی آن انسان تنها می شود ؛ یعنی مجرد گرایی را ترویج می کند و گاهی ممکن است خانواده را مزاحم ببیند و گاهی ممکن است نگرانی به خاطر روابط نداشته باشد و قصد دارد که این نگرانی را بر دارد و ممکن است توطئه ای در ساخت این نوع فیلم نباشد اما این توطئه به صورت گسترده برتمام منطقه و جهان سیطره پیدا کرده است و ما هم در زیر آن چتر قرار داریم . درحقیقت وقتی منبع تغذیه ما علوم انسانی غرب باشد طبیعی است که روشنفکر سکولار داشته باشیم . "

روشنفکر سکولار و عدم پذیرش ارزش های اسلامی
شیخ طادی اشاره می کند :" روشنفکر سکولار خانواده و ارزش های اسلامی را اصلا قبول ندارد و زمانی هم که به آن ها مراجعه می کند از زاویه دید پوزیتیویسم غرب نگاه می کند . یعنی بهشت و جهنم راخیال و توهم می‌بیند و ارزش‌ها را به این شکل نمی بیند و همه چیزاز نگاه او اومانیستی است.ما نیازمند یک قوه مستقل به نام قوه "فرهنگ ، هنر و اندیشه اسلامی" هستیم که این قوه در زیر سیطره هیچ قوه ای نباشد و با بودجه ای کاملا مستقل برنامه ریزی دراز مدت بکند و مدیر مستقل داشته باشد که در آینده این توان را به دست آورد که علوم انسانی و اسلامی را وارد فرهنگ و هنر کند و در دراز مدت تمام مشکلاتی که سال هاست در آن غوطه می‌خوریم از ریشه و بن حل کند . "
جواد اردکانی ، کارگردان و تهیه کننده سینما در خصوص اولویت اول سینما به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید :" اولویت اول درسینمای ایران رسیدن به سینمای انقلابی و اسلامی و ملی واخلاقی است . برای رسیدن به این سینمای اخلاقی که در جاهایی به آن رسیده ایم ؛ در حوزه سینما یکی از دستاوردهای بزرگ انقلاب این بود که هر ساله تعداد قابل توجهی فیلم تولید می کنیم که رویکرد غیر اخلاقی ندارند اما متاسفانه کلیت سینمای ما هنوز با ایده آل ها فاصله دارد . معتقدم که اگر این مورد را حل کنیم رویکرد های ضد اعتقادی در سینما به راحتی قابل حل است . به دلیل اینکه متر و معیارهای مشخصی برای آن است و هم اینکه رویکرد های ضد اعتقادی را با ارجاع به قانون و نظر فقها در مقابلش می توان جبهه گیری کرد . "

نیروی انسانی از حوزه های اصلی سینما
اردکانی در سخنانش به سیر نزولی اخلاق در سینما ( غیر از سال های بعد از انقلاب و سال های بعد از دفاع مقدس ) اشاره می کند وحول دو محور موضوع را بررسی می کند و می افزاید : " یکی از حوزه های اصلی سینما "نیروی انسانی " به ویژه فیلمساز ؛ فیلمساز یعنی فیلمنامه‌نویس ،کارگردان ،تهیه کننده و تمامی عواملی که در رویکرد یک فیلم نقش جدی دارند. اگر فیلمسازهایی را تربیت کنیم که رفتارشان اخلاقی باشد و ارزش‌های اخلاقی برایشان حائز اهمیت باشد و این افراد خودشان حاضر نباشند که فیلمی با رگه های ضد اخلاقی و اعتقادی بسازند طبیعتا فیلمی که تولید می شود ؛ محصولی سالم و مفید به حال جامعه خواهد بود و این فیلم نیازی هم ندارد از فیلتر ممیزی عبور کند تا به سلامت حداقلی دست یابد. " کارگردان فیلم " شور شیرین " می افزاید :" طی دودهه اخیر با آسیب جدی روبرو هستیم ؛ اگرچه خود پدیده انقلاب و بعد سالهای دفاع مقدس باعث شد یک نسلی از فیلمسازان تربیت و وارد حوزه فیلمسازی شوند اما بعد از آن سال ها موفق نشدیم نسل دومی از فیلمسازانی را با حساسیت اخلاقی و رویکرد اعتقادی و انقلابی تربیت کنیم. متاسفانه مراکزی که در کشور به تربیت نیروی انسانی درسینما مشغول هستند هم زیاد به این رویکرد ارزشی اهمیت ندادند ؛ حتی از طریق ارزیابی خروجی هایشان می توانیم یک برآورد آماری داشته باشیم که چند درصد نیروی تربیت شده دارای حساسیت های ارزشی و اسلامی هستند و خود به خود فیلمشان قابل قبول خواهد بود."

و اما مصیبت بزرگ تر
اردکانی در زمینه نادیده گرفتن ارزش های اسلامی از مصیبت بزرگ تری نام می برد وادامه می دهد : " تعدادی از فیلم سازان همان نسل اوایل انقلاب که خاستگاهشان انقلاب و دفاع مقدس بود و یا فیلمسازانی که بعدا اضافه شدند که سابقه انقلابی و جبهه دارند ولی متعلق به آن نسل هستند؛ متاسفانه پیش قدم در نادیده گرفتن خط قرمزهای اخلاقی شدند برای اینکه به نوعی جذابیت بیشتری ایجاد کنند و یا گیشه ای را فتح کنند. معتقدم ضربه ای که به حوزه اخلاق در سینما این گروه از دوستان و این بخش از نیروی انسانی وارد کرد بسیار سخت تر بود و سال ها باید برنامه ریزی شود تا آثار ضربه ای که خودی‌ها زدند ،جبران شود . "
این کارگردان تصریح می کند که " اگر همین مسیر ادامه یابد . یعنی در حوزه نیروی انسانی نتوانیم فیلمسازهایی را تربیت کنیم که خودشان اخلاق گرا و معتقد باشند و از طرفی هم فیلمسازان دوره سبزمان را هم این گونه یکی یکی به گونه ای شاهد ابتذالشان باشیم؛ از منظر نیروی انسانی ،آینده خوبی قابل پیش بینی نیست ."

سیستم ممیزی ؛ یکی از آفت های بزرگ سینما
جواد اردکانی از زاویه دیگری به نیروی انسانی که خودش اخلاق گرا نیست و آثارش هم اخلاقی نیست می‌پردازد و می افزاید : " به اعتقاد من یکی از آفت های بزرگ سینما سیستم ممیزی است که در حال حاضر اعمال می شود . آنچه در سینمای ایران وجود دارد سیستم ممیزی سطحی و ظاهرنگر و کاملا ناقص است ( چون بخش هایی را قادر به ممیزی است و فرآیند را نمی‌تواند ممیزی کند ) و متاسفانه گرفتار باند بازی و دسته بازی است و بدون داشتن یک سند قانونی مشخص و روشن اعمال ممیزی می کند. به این صورت که وقتی یک گروه دیگر در مسند قرار می گیرد همه چیز عوض می‌شود. فیلم هایی که دوره قبلی توقیف شده را آزاد می‌کنند و گروهی بعد می آیند؛ فیلم هایی که دوره قبل توقیف شده آزاد می‌کنند. در حقیقت یک ممیزی ناقص بدون پشتوانه قانونی و متکی به سلیقه و متکی به رفتارهای باندی و یک‌ممیزی غیر فرآیندی است."

گزارش روز

 

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10