(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 12 شهريور 1388- شماره 19453
 

آمريكا ، عربستان ، بعثي ها اضلاع مثلث ناامني ها در عراق
در گفت وگوي كيهان با محققان مؤسسه هارون يحيي عنوان شد
چرخش سياسي- مذهبي در تركيه از سكولاريسم به اسلام
مردم آمريكا خواهان حكومت بر جهان نيستند



آمريكا ، عربستان ، بعثي ها اضلاع مثلث ناامني ها در عراق

سعيد كريمي
در حالي عراقي ها بعد از عقب نشيني اشغالگران آمريكايي از شهر هاي اين كشور طبق توافقنامه امنيتي بغداد - واشنگتن ، دوران امنيت سازي را سپري مي كنند كه طي
هفته هاي اخير شاهد خونبارترين حملات تروريستي بوده اند.
بر اساس گزارش هاي خبري ، تروريست ها با نزديك شدن به منطقه الخضرا مواد انفجاري را در نزديكي وزارتخانه هاي كشور و دارايي منفجر كرده و در اقدامي ديگر دفتر وزير آموزش و پرورش عراق را هدف عمليات تروريستي خود قرار دادند كه در نتيجه 95 عراقي كشته و
563 نفر زخمي شدند.
بنا بر واقعيت هاي موجود سياسي و امنيتي، آمريكا، عربستان و بعثي ها مثلث ناامني هاي اخير عراق را تشكيل مي دهند. در اين ميان آمريكا سعي مي كند همه گرو ه ها وجرياناتي به ظاهر با انگيزه هاي نا هماهنگ را براي يك هدف يكسان آن هم سرنگوني دولت عراق و مطابق آنچه او جلوگيري از نفوذ ايران عنوان مي كند در زير يك چتر هماهنگ كند.
از اين رو واشنگتن براي دسترسي به
هدف هاي ياد شده ناامني هاي فراگير داخلي و ايجاد جنگ هاي فرقه اي را به كمك عربستان كليد زده است.
در حال حاضر نوع عمليات هاي پيچيده تروريستي طراحي شده ، اظهارات مقامات عراقي درباره تروريست ها، كشف و شناسايي نحوه تامين مالي اقدامات ضد امنيتي و همچنين واكنش هاي تامل برانگيز اشغالگران بعد از عقب نشيني اجباري از شهرهاي عراق، و در كنار اين مسئله موضع گيري منفي برخي كشورهاي عربي منطقه نسبت به طيف حاكم بر ساختار سياسي جديد عراق حاكي از شكل گيري و همپوشاني لايه هاي مختلف داخلي ، منطقه اي و فرا منطقه اي دخيل در ناامني اين كشور با هدف تغيير مسير سياسي برآمده از خواست و اراده اكثريت مردم عراق است .
دولتمردان و تصميم گيرندگان عراق با حمايت مردمي، و درك واقعيت هاي سياسي ،تاريخي، امنيتي و اقتصادي اين كشور به سوي يك همگرايي سازنده منطقه اي به خصوص
تنش زدايي با همسايگان و جلب حضور
سرمايه گذاران خارجي در برنامه هاي پيشرفت كشور، در حال برداشتن گام هاي بلندي هستند.
تصميم گيرندگان عراقي فارغ از تعلقات نژادي، قومي و مذهبي با درك شرايط و اقتضائات حاكم بر كشور و منطقه راه حل تشكيل عراق جديد و برخودار از امنيت ، پيشرفت ، رفاه و داراي روابط سازنده با همسايگان را در گرو استقلال در تعيين سرنوشت كشور با تكيه بر راي و اراده ملي و قطع دخالت عناصر بيگانه در امور داخلي و تعاملات پيراموني و منطقه اي و مشاكت ملي همه طوايف قانوني عراق
مي دانند.
بر همين اساس پيشبرد چنين هدفي از سوي عراقي ها با توجه به اهداف استراتژيك آمريكا و برخي از همپيمانان عربي مرتجع منطقه اي كه داراي منافع مغاير با خواست ملتهاي مستقل منطقه هستند در تضاد آشكار قرار دارد.
همزمان با فشار مردم و دولت عراق به آمريكا براي عقب نشيني از شهرهاي اين كشور و اجراي مقدمات پايان اشغالگري ديويد ايكناتيوس روزنامه نگار نزديك كاخ سفيد در واشنگتن پست نوشت : » امريكا همزمان با مباحث خروج از عراق در حال مسلح كردن طرف هاي درگير در عراق است اين طرح در حقيقت بخشي از طرح امريكا براي آماده كردن عراق در سوق دادن به طرف يك جنگ فراگير داخلي است.» بيش از اين نيز كالين كول دستيار ويژه وزير دفاع آمريكا با پيش بيني افزايش خشونت ها در عراق از احتمال تغيير در جدول عقب نشيني نيروهاي آمريكا از عراق خبر داده بود. در ضلع ديگر اين ناامني ها عربستان صعودي قرار داردكه خواهان ايفاي نقش رهبري در منطقه و مقابله با جريان هاي رو به رشد مقاومت است. به همين علت وجود حاكميت اكثريت شيعي در عراق و داراي روابط گسترده با همسايگان خود -بويژه كشورهاي عمده محور مقاومت مانند جمهوري اسلامي ايران و سوريه- را خطري بالفعل و روبه رشد عليه نفوذ منطقه اي خود مي داند. از همين روي عمده مقامات مسئول عراق از دخالت گسترده عربستان در ايجاد بحران تروريستي در عراق پرده برداشته اند. پيش تر مقامات امنيتي عراق فاش كرده بودند كه بسياري از تروريست ها مليت سعودي دارند و از مرزهاي عربستان وارد خاك عراق شده اند همچنين پايگاه خبري السياسي به نقل از السامي العسگري از نمايندگان برجسته و عضو كميته روابط خارجي پارلمان عراق با اشاره به نقش سعودي ها در ناامني هاي كشور تصريح كرد «اطلاعاتي در دست است كه نشان مي دهد طرحي با نظارت عربستان براي ايجاد ناامني و بي ثباتي از طريق تحريك و حمايت از شورشيان مسلح و
تاثير گذاري بر انتخابات آتي پارلماني عراق در حال اجراست وي همچنين گفته دولت عربستان از اينكه يك دولت شيعه بر عراق حكومت مي كند ناخرسند است و اين مسئله را بارها به صورت علني اعلام كرده است ».
آنچه در روزهاي اخير همزمان با تحركات ديپلماتيك گسترده دولت عراق و امضاي توافقنامه هاي دوجانبه قطعي به نظر مي رسد، نارضايتي شديد سعودي از كاهش نفوذ خود در عراق است .
تامل در انگيزه واكنش ها و سياست هاي دولت عربستان در رويدادهاي عراق ، حكايت از تلاش وسيع و پر دامنه دستگاه هاي اطلاعاتي عربستان در عراق با هدف برهم زدن امنيت اين كشور و ايجاد بحران هاي شديد مذهبي و زمينه سازي براي روي كار آمدن مهره هاي مرد نظر سعودي ها در مناصب حكومت عراق است.
اخيرا منابع خبري گزارش دادند دولت عربستان از مدت ها پيش كميته اي به رياست بندر بن سلطان، سفير سابق اين كشور در آمريكا و دبير شواري امنيت ملي عربستان، تشكيل داده تا با فعاليت هاي دامنه دار و فشرده اي بر انتخابات پارلماني عراق تاثير گذاشته و زمينه را براي به قدرت رساندن مهره هاي رياض
به ويژه اياد علاوي عامل معروف بيگانه در عراق فراهم كند.
طبق حقايق مسلم موجود عربستان با هدف ناكارآمد جلوه دادن دولت عراق در برقراري امنيت، و بي ثبات كردن اوضاع، فعاليت هاي گسترده تروريستي را در اين كشور دنبال
مي كند. بر همين اساس علماي تندرو وهابي ضدشيعي عربستان نيز با صدور احكام تكفيري عليه شيعيان و ايجاد انگيزه تروريستي در اعضاي گروههاي سلفي تكفيري دستگاه هاي امنيتي سعودي ها را به منظور پيشبرد منافع مخرب در عراق ياري مي كنند.
در ضلع ديگر نا امني و حوادث خونين عراق كه توانسته در كنار دو ضلع ديگر يعني آمريكا و عربستان قرار گيرد و نقش اجرايي و عملياتي تاكتيك ها و راهبردهاي كشور مذكور را در داخل عراق برعهده گيرد عناصر و بقاياي رژيم سابق بعثي ، القاعده و وهابي هاي تكفيري هستند.
قطعا با توجه به پيچيدگي هاي طرح هاي اجرا شده تروريستي به ويژه در منطقه حفاظت شده الخضرا، گروه هاي تروريستي بعثي و تكفيري بدون همكاري و مساعدت اطلاعاتي و مالي كشورهاي خارجي موفق به اجراي
طرح هاي خطرناك خود نيستند. بدون ترديد آمريكا و عربستان در حال بازسازي تشكيلاتي بعثي هاي اخراج شده از ساختار سياسي عراق و بازگرداندن مجدد آنها به قدرت به عنوان عوامل نفوذي خود در حكومت عراق هستند.
در اين راستا هدف آمريكا از تشكيل و سازماندهي شوراهاي مقاومت سياسي در عراق، متمركز ساختن بقاياي حزب بعث و نيز بهره برداري امنيتي از آنها در جهت منافع
نامشروع ايالت متحده در اين كشور است.
امريكايي ها حتي سعي مي كنند منع قانون اساسي مبني بر ممنوع بودن ورود بعثي ها به عرصه قدرت را از بيش پاي بعثي ها را بردارند وحتي براي افراد و نهادهاي مسئول پاكسازي عناصر حزب بعث از ساختار سياسي و امنيتي عراق موانع جدي ايجاد مي كند.
اخيرا «علي فيصل اللامي» عضو هيئت
ريشه كني بقاياي حزب منحله بعث كه بتازگي از زندان آمريكايي ها آزاد شده بود فاش كرد كه آمريكايي ها با شكنجه شديد رواني
مي خواستند او را واردار كنند به دروغ بگويد احمد چلپي (رييس هيئت پاكسازي بعثيها) با ايران در اعتراف است. وي در ادامه افشاگري خود گفته ديويد پترائوس فرمانده پيشين نيروهاي آمريكايي در عراق به زور از وي خواسته بود كه انفجار در شواراي محلي شهرك صدر بغداد را بپذيرد تا سريعا آزاد شود.
طالباني رييس جمهور عراق نيز بعد از انفجارهاي خونين روزهاي گذشته عراق طي سخناني عتاصر بعثي و شبكه القاعده را مسئول انفجارهاي بغداد معرفي كرد .
آمركايي هاي اخراج شده از شهر هاي عراق سعي مي كنند با بهره گيري از بعثي ها در ايجاد نا امني ها و تضعيف تلاش هاي دولت در برقراري امنيت، نوري المالكي را در شرايطي قرار دهند تا وي ضمن لغو برخي از بندهاي توافقنامه امنيتي، حضور مجدد نظاميان آمريكايي در مراكز شهري را در خواست كند. بعثي ها نيز به منظور بازگشت به قدرت در عراق، در تدوام حضور اشغالگران با آمريكا اشتراك منافع دارد .
از سوي ديگر سعودي ها نيز بر سر ضديت بر دولت شيعي عراق و مقابله با گسترش روزافزون نفوذ شيعه در حاكميت اين كشور، به دنبال حضور بعثي ها در نهادهاي
تصميم گيرهاي عراق هستند.
مدتي پيش عزت الدوري مرد شماره دوي حزب بعث با انتشار بيانيه اي از سياست هاي عربستان در عراق دفاع كرد و در اعلاميه خود ضمن ستايش از نقش عربستان در عراق
تلاش هاي دولت رياض را محور تحرك و مبارزه عربي براي جلوگيري از نفوذ ايران در جهان عرب خواند.
مسلما لازمه پيشرفت و موفقيت عراقي ها در روند دستيابي به استقلال ملي گسترش فراگير امنيت در تمام ابعاد التزام به وحدت به ويژه در ميان جناح هاي سياسي و طوايف مختلف مذهبي است تا گستره اقدامات جنايت بار آمريكا و عربستان به حداقل برسد.

 



در گفت وگوي كيهان با محققان مؤسسه هارون يحيي عنوان شد
چرخش سياسي- مذهبي در تركيه از سكولاريسم به اسلام

اشاره:
اوايل سال گذشته بود كه خانم «سدا آرال»، مشاور مطبوعاتي «ادنان اوكتار»، با كيهان تماس گرفت و موسسه «هارون يحيي» را معرفي كرد. نام اين موسسه براي ما آشنا بود چرا كه انتشارات كيهان كتاب «اقوام هلاك شده» آن را ترجمه و چاپ كرده بود.
«هارون يحيي» نام مستعاري است كه آقاي «ادنان اوكتار» براي خود و موسسه اش برگزيده و تاكنون ده ها كتاب و مقاله تحقيقي با همين نام منتشر كرده است. مجموعه هاي نفيسي كه به بيش از 54 زبان ترجمه شده اند.
نكته جالب توجه اينكه در وب سايت رسمي هارون يحيي نسخه پي.دي.اف تمامي كتاب ها به صورت رايگان در اختيار كاربران قرار گرفته است. از هارون يحيي در جهان با عنوان خالق گرا (creationist) در مقابل تفكر «تطور انواع» داروينيسم ياد مي شود. شايد به همين دليل است كه در تمامي آثار وي فصلي در رد تفكر داروين به چشم مي خورد. آرم محمد رسول الله(ص) روي جلد كتاب هاي هارون يحيي نقش بسته و كتاب به هر زباني كه باشد، صفحه نخست آن به عبارت بسم الله الرحمن الرحيم مزين شده است... و همين ها كافي است كه بدانيم محققان اين موسسه از برادران مسلمان هستند.
فعاليت گسترده موسسه هارون يحيي و چاپ نفيس كتاب هاي آن، سؤالات فراواني را در ذهن ايجاد مي كند. حامي مالي اين موسسه پرخرج چه شخص يا گروهي است؟ افراد اين موسسه چه عقايدي دارند؟ هدفشان چيست و اصلاً با چه انگيزه اي اين موسسه تاسيس شده است؟
سفر دو تن از پژوهشگران موسسه هارون يحيي به تهران براي شركت در كنفرانس مهدويت فرصتي بود تا با صراحت تمام با اين دوستان به گفت وگو بنشينيم و اين پرسش ها را با آنها در ميان بگذاريم.
مردم تركيه سال 1381 را فراموش نخواهند كرد. حكومت جريان لائيك دهه ها بود كه آنان را به تنگ آورده بود. لائيك ها تمامي پست هاي كليدي را در اختيار گرفته بودند؛ ژنرال هاي ارتش، قاضي ها، اعضاي دولت و ... همه به اين جريان تعلق داشتند و مسلمانان در اقليت محض بودند. فضا براي فعاليت چنان تنگ بود كه دولتمردان به هيچ وجه عقيده اي جز سكولاريسم را برنمي تابيدند و به بهانه دفاع از قانون اساسي سكولار تركيه، هر جريان ديگري را سركوب مي كردند. نمونه آن انحلال حزب اسلام گراي «سعادت» از سوي دادگاه قانون اساسي اين كشور به اتهام تهديد ماهيت سكولار نظام تركيه در سال 1379 بود. اما سال 81 ناگهان ورق برگشت و حزب اسلام گراي عدالت و توسعه در انتخابات به پيروزي رسيد تا مردم تركيه طعم شيرين حكومت مسلمانان را بچشند.
پيش از آن ، ديكتاتوري لائيسم و سكولاريسم براي استمرار حكومت اين جريان بي ترديد نيازمند همسويي افكار عمومي باخود بود. لائيك ها بايد مردم را به گونه اي تربيت مي كردند كه عقايد ديني شان پايه هاي حكومت آنان را متزلزل نكند.
«تورگوت آكسو» از اعضاي موسسه هارون يحيي درباره اين چرخش عقيدتي-سياسي تركيه از لائيسم و سكولاريسم به اسلام مي گويد: «حدود 20 سال پيش، زماني كه در مدرسه بودم، نظام آموزشي تركيه بر پايه عقايد لائيسم پي ريزي شده بود. آنها به ما درس داروينيسم و ماترياليسم مي دادند. مي گفتند شما از سنگ و شن ساخته شده ايد و نژادتان به ميمون برمي گردد. طبيعت تصادفا شما را به وجود آورده است.»
اكسو مي گويد «اگرچه پدران و مادرانمان به خدا معتقد بودند، اما هيچ كاري نمي كردند. چرا كه اينگونه تربيت شده بودند و اگر دركي سطحي از خدا و آفرينش داشتند، آن را از نياكان خود به ميراث برده بودند. نظام لائيك تركيه قصد داشت از طريق نظام آموزشي، اجازه انتقال اين عقايد سطحي را هم به نسل هاي بعد ندهد. والدين ما درباره قرآن هيچ نمي دانند.» آكسو وقتي تحصيل در رشته مديريت اقتصادي را در دانشگاه به پايان مي رساند، در علوم بيشتر از آنچه به او ديكته كرده اند، دقيق مي شود و در همين دوران است كه با «ادنان اوكتار» ملاقات مي كند. او مي گويد: «در آن هنگام با مطالعه و تحقيق پي بردم كه حقيقت با آنچه من در مدارس تركيه خوانده بودم، بسيار متفاوت است. فهميدم كه خدايي وجود دارد.»
آكسو با مطالعه و تحقيق بيشتر درمي يابد كه اوضاع سياسي و اجتماعي تركيه تنها در دست لائيك ها نيست و جريان ديگري هدايت افكار عمومي را به عهده گرفته است: «رسانه ها تحت كنترل ماسون ها و صهيونيست ها بود. تمام سعي آنها اين بود كه مردم در مورد خدا نينديشند. آنها مردم را سرگرم شهوات مي كردند. درفيلم هايي كه براي ما پخش مي شد، مي خواستند ما را قانع كنند كه زندگي واقعي در خور و خواب و شهوت است و اصولا هدف از زندگي جز اين نيست. صهيونيست ها اين باور را ملكه اذهان كرده بودند كه «اگر مذهبي هستيد پس عقب مانده ايد». اساس اين عقيده، مكتب داروينيسم بود كه در مدارس ما تدريس مي شد. آنها در مدرسه به كودكان ما مي گفتند كه تصادفا به وجود آمده ايد. مي گفتند شما مي توانستيد سنگ يا چوب باشيد، اما تصادفا انسان شده ايد و پس از مرگ هم حياتي در كار نيست؛ نابود خواهيدشد، پس بايد دراين دنيا بجز خوش گذراني به چيز ديگري نينديشيد.
وقتي آكسو با هارون يحيي آشنا شده و با اهداف نظام تربيتي و آموزشي نظام سكولار تركيه بيشتر آشنا مي شود، تصميم مي گيرد به مجموعه هارون يحيي پيوسته و به مبارزه با اين سيستم آموزشي بپردازد. «ما كه در حقيقت جمعي از تجار و استادان مسلمان دانشگاه بوديم گرد هم آمديم. من خودم كارخانه لبنيات دارم كه بيش از 700 نفر درآنجا كار مي كنند. ما همه زندگي مان را وقف مؤسسه هارون يحيي كرده ايم تا با اين عقايد انحرافي مبارزه كنيم.»
دراين لحظه «سميح مرنگوزوقلو» همراه آكسو نيز با او همراه شده و مي گويد: «من نيز انبوه ساز مسكن هستم و در كنار اين، كار واردات وصادرات ميوه به چند كشور منطقه اي را نيز انجام مي دهم.» حال مي شد حدس زد كه چرا محصولات مؤسسه هارون يحيي در اينترنت به رايگان در اختيار كاربران است، يا اينكه هزينه چاپ نفيس كتابهاي اين مؤسسه از كجا تامين مي شود.
آكسو ادامه مي دهد: ما باور داشتيم كه بايد به مردم خود كمك كنيم. سال 1980 وقتي هارون يحيي اولين كتاب خود را با نام judaism freemasonery منتشر كرد، او را زنداني كردند. اين كتاب از نقش صهيونيست ها و ماسون ها در امور دنيا پرده برداشته، پرفروش ترين كتاب تاريخ تركيه است. در آن زمان تمام نيروهاي دولتي سعي شان اين بود كه ما را از بين ببرند. اما ما تسليم نشديم. تمام وقتمان را به علم و تحقيق اختصاص داديم تا حقايق را كشف كرده و به مردم بفهمانيم كه تصادفي در كار نبوده و ما آفريننده اي داريم.
آكسو سپس كارهايي را كه خود انجام داده اينگونه تشريح مي كند: «ما شروع به آموزش دادن قرآن به مردم كرديم. من خودم 2800 جلسه در مورد قرآن كنفرانس دادم كه 1800 جلسه آن در مدارس بوده است. در آن ايام ما كتاب كوچكي با نام فريب تكامل (Evolution Deciet) منتشر كرده بوديم. خودمان در خيابان ها به راه افتاديم و اين كتاب را كه در تيراژ بالا منتشر شده بود، به مردم هديه داديم.»
سميح هم اضافه مي كند كه: «پوسترهاي آموزشي منتشر كرديم و خودمان آنها را به ديوارهاي شهر مي چسبانديم.»
وقتي سيستم حكومتي تركيه متوجه خطري مي شود كه از جانب اين مؤسسه متوجه آن است، درمقابل حضور اعضاي آن در مدارس مي ايستد. با اين حال آكسو و دوستانش نااميدنشده و ازطرق ديگري به تبليغ خود ادامه مي دهند.
آكسو مي گويد «هم اكنون كه حزب عدالت و توسعه روي كار آمده، ما مي توانيم به مدارس رفته و كنفرانس دهيم، اگرچه داروينيسم همچنان در مدارس تدريس مي شود. البته دولت عدالت و توسعه آرام آرام در حال زدودن اين نشانه هاي كفر است.»
«وقتي با اسلايدها و اسنادمان به مدارس مي رويم، درعرض يك ساعت دانش آموزان دبيرستاني به پوچي آنچه به آنها تدريس مي شود، پي مي برند.»
آكسو سپس به اصول سياست هاي فراماسونري اشاره كرده و مي گويد: «در فراماسونري اصلي هست كه مي گويد بايد نور را آرام آرام به چشم وارد كرد، اگر يكجا وارد كنيم، حساسيت ايجاد مي شود. آنها با كودكان ما همين كار را مي كنند.»
«اگر شما به زندگي پس از مرگ اعتقادي نداشته باشيد، به راحتي مي توانيد به هركاري دست بزنيد. وقتي آمارها را بررسي مي كنيد، مي بينيد كه پيش از اين، آمار قتل و جنايت در تركيه بسيار بالا بود. مردم از اين وضعيت خسته شده بودند و تعليمات ما را مانند شهد گوارايي مي نوشيدند. الان در تركيه هركسي حداقل يكي از كارهاي هارون يحيي را مطالعه كرده يا ديده است. كار به جايي رسيد كه وقتي شخصي آمد و گفت كه من به خدا اعتقاد دارم، مردم به او رأي دادند.»
او در مورد وضعيت اسلام در تركيه مي گويد: «20سال پيش براساس آمارهاي رسمي نيمي از مردم تركيه لائيك بودند و نيمي ديگر مسلمان. هم اكنون جمعيت مسلمان تركيه بيش از 92درصد است.»
آكسو ادامه مي دهد: «تركيه به سرعت درحال تغيير است. هم اكنون هر حرفي كه از زبان رسانه هاي تحت كنترل صهيونيسم زده مي شود، كسي باور نمي كند. الان نزديك به 130 كانال داخلي تركيه برنامه هاي هارون يحيي را به دليل محبوبيت بالاي آنها پخش مي كنند. همين امر باعث افزايش آگهي ها و درآمدهايشان شده است.»
فرقه خطرناكي به نام «فتح الله گولن» درتركيه فعال است كه ازسوي نظام سلطه براي زدودن تفكر تشكيل حكومت از اذهان مسلمانان ماموريت يافته است .درباره اين گروه كه از آكسو مي پرسم مي گويد: «آنها كاملا با ما مخالفند. حتي اجازه تدريس كتاب هاي هارون يحيي را هم در مدارس نمي دهند.»
آكسو سخنان خود را اينگونه به پايان مي برد: «درسالهاي آينده ما ان شاءالله اميدواريم كه نه تنها در تركيه، بلكه در سراسر جهان تغييرات زيادي به وقوع بپيوندد. هم اكنون اينترنت باعث شده است كه هر جوياي حقيقتي به حقايق دست يابد.
مردم ايران به خدا معتقدند و مسلمانند. اين يعني آنكه برادران مان هستند. شيعه و سني اصلا مهم نيست. تفاوت هاي اين دو مذهب بسيار كم است. ما به حضرت مهدي(عج) اعتقاد داريم و ان شاءالله ايشان ظهوركرده و اين تفاوت هاي اندك را نيز برطرف خواهدكرد.
ايران به خاطر عشق مردمش به امام زمان(عج) سرزمين پربركتي است. ما مردم ايران، رهبر و رئيس جمهور آن را دوست داريم. مهمترين چيز زندگي ما اعتقاد به حضرت مهدي(عج) است. هارون يحيي عاشق شيعيان است. او مي گويد ان شاءالله اتحاد شيعه و سني نزديك است.»

 



مردم آمريكا خواهان حكومت بر جهان نيستند

مردم آمريكا مشهورند به اينكه توجهي به دنياي خارج از مرزهاي اين كشور ندارند، و حتي اغلب گفته مي شود كه ما آمريكايي ها از طريق جنگ است كه با جغرافياي جهان آشنا مي شويم. اما باور بفرمائيد مردم بي تقصيرند.
نتايج آخرين نظرسنجي مبني بر اينكه «اكثر مردم آمريكا مخالف جنگ افغانستان هستند»، به خوبي مردم را تبرئه مي كند. اما اين دولت اوباما است كه مدام بر ادامه جنگ اصرار دارد و فرماندهان او خواستار افزايش شمار نيروها به بيش از 68 هزار نفر تا پايان سال جاري هستند.
سابقه تفاوت ديدگاه مردم آمريكا با رويكرد سياست خارجي اين كشور به جنگ ويتنام و حتي سال ها قبل از آن بازمي گردد. اين تفاوت در ميان مردمي كه به دموكرات ها راي داده اند و نمايندگان دموكرات آنها بسيار زياد است. هم اكنون 75 درصد راي دهندگان دموكرات مخالف جنگ افغانستان هستند. اين تفاوت ديدگاه به خاطر اين نيست كه دولت توده هاي مردم را ناديده گرفته است، به خاطر آن است كه مردم و دولت ارزش ها و علايق متفاوت دارند. بسياري از سياست گذاران عرصه روابط خارجي فرزنداني دارند كه در جنگ ها حضور دارند. فشار مالي ماليات اين جنگ ها كه از مردم گرفته مي شود براي طراحان سياست خارجي بسيار كمتر از مردم عادي است. و مهم تر از همه، مردم عادي نمي خواهند كه آمريكا بر دنيا حكومت كند.
براي سياستگذاران آمريكا، حكومت بر جهان پيش فرض طراحي سياست هاست. «والتر راسل ميد» يكي از اعضاي برجسته شوراي روابط خارجي است. او نماينده طيف ليبرال در اين شورا است. وي در مصاحبه اخير خود با «برازيليان آكونومي» گفت كه تمام كشورهاي جهان بايد آنچه را كه او «سيستم آنگلوآمريكن» ناميد، بپذيرند. براي او، درس هاي تاريخ نشان مي دهد كه گزينه ديگري وجود ندارد.
«براي من، يك درس روشن وجود دارد. با پيوستن به سيستم آنگلوآمريكن و جزيي از آن شدن، شما مي توانيد به نتايج بزرگتري دست پيدا كنيد، چه در حوزه قدرت بين المللي، امنيت ملي، يا سعادت مردم خود شما درواقع با همكاري بيشتر منتفع خواهيد شد تا با مقاومت.»
درحالي كه مي توان گفت اروپا و ژاپن در بازي كردن نقش مطيع آمريكا در دوران پس از جنگ جهاني دوم موفق بوده اند و به نتايجي دست يافته اند، اما اين گفته در مورد اكثر كشورهاي جهان صادق نيست، به ويژه پس از سال 1980 كه وضعيت اقتصادي جهان وخيم تر شده است.
بزرگترين استثنا در اين ميان چين است كه با مقاومت در برابر سياست هاي آنگلوآمريكن به موفقيت دست يافت و ترجيح داد كه سيستم بانكي، تبادلات ارزي و بسياري ديگر از تصميمات مهم اقتصادي زيرنظر دولت باشد. چين همچنين تا سال 2001 به عضويت سازمان تجارت جهاني (WTO) درنيامد تا آنكه از لحاظ اقتصادي به موقعيت قدرتمندي دست يافته و از عضويت در آن در جهت منافع خود استفاده كند. پس، به نظر مي رسد مقاومت هميشه بيهوده نيست.
سياست هاي اقتصادي نسبت به سياست خارجي فاصله بيشتري با نظرات مردم دارند؛ چرا كه موسساتي چون بانك جهاني، سازمان تجارت جهاني و صندوق بين المللي پول تصميماتي مي گيرند كه زندگي صدها ميليون انسان را تحت تأثير قرار مي دهد.
اين دورافتادگي اين موسسات از مسئوليت در مقابل مردم است كه آنها را براي نخبگان كشورهاي ثروتمند جذاب ساخته است. اين موسسات مالي در مقابل هيچ راي دهنده اي مسئوليت ندارند. در بحران اقتصادي جاري، صندوق بين المللي پول اين اختيار را دارد كه از ماليات پرداختي مردم در جهت كمك به بانك هاي اروپايي استفاده كند. اقدامي كه دولت هاي محلي جرأت آن را ندارند، چرا كه بايد در مقابل مردم خود پاسخگو باشند.
سياست هايي كه باعث ايجاد خسارت هاي سنگين در كشورهاي ديگر (غير ثروتمند) مي شود، مانند سياست هاي توسعه صندوق بين المللي پول، بانك جهاني و سازمان تجارت جهاني، در ميان مردم جايگاهي ندارند. مردم آمريكا پايبند يك سري قيود اخلاقي هستند كه به نظر نمي رسد سياست گذاران واشنگتن توجهي به آنها بكنند.
در سال 2006 وقتي كانال هاي تلويزيوني مرتب كشته ها و مجروح هاي مردم عراق را نشان مي دادند، مردم آمريكا خشمگين شدند و جريان مخالفت با جنگ به طرز قابل توجهي قدرت يافت. تنها با پرده پوشي چهره زشت سياست خارجي آمريكاست كه دولتمردان اين كشور مي توانند مردم را با خود همراه كنند. اگر واقعيت آشكار شود، مردم با آنها در تضاد خواهند بود.
اما در جايي كه سازمان هاي مستقل شهروندي مي توانند تأثيرگذار باشند، برخي جنايت هاي سياست خارجي آمريكا را مي شود به چالش كشيد. براي مثال، در تصميم «اريك هولدر» دادستان آمريكا براي پيگيري جنايات سيا در شكنجه مظنونان به تروريسم، تلاش پنج ساله اتحاديه آزادي هاي مدني آمريكا بي تأثير نبوده است. اما ظهور و تأثيرگذاري چنين موسساتي بسيار سخت است.
عيوب سياست خارجي آمريكا به اين دليل نيست كه مردم توجهي به آن ندارند، بلكه به اين خاطر است كه دولت مردم را در جريان اقدامات و تصميمات خود نمي گذارد. اين چيزي است كه بايد در عرصه سياسي آمريكا تغيير كند.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14