شنبه 21 شهريور 1388- شماره
19460
با قدم هاي اخلاص در مسير «ما مي توانيم» بررسي نقش اردوهاي جهادي در شكوفايي توانمندي هاي دانشجويي- بخش نخست
|
|
|
با قدم هاي اخلاص در مسير «ما مي توانيم» بررسي نقش اردوهاي جهادي در شكوفايي توانمندي هاي دانشجويي- بخش نخست
گاليا توانگر يك فصل عاشقي در اين كاروان موج مي زند. از بچه هاي خاكريز، از سنگر بچه هاي مهندسي تا سنگر دانشجويان در مناطق محروم فاصله اي نيست. گويي بر قامت زمان پلي از اخلاص زده شده كه هر روح مشتاق جهادگري را از يك سنگر به سنگر ديگري و از منزلي به سر منزل مقصود مي رساند. اين نقطه جايي است كه «من» مي شكند و هرچه به ثمر مي رسد حاصل «ما» شدن هاست. چه كسي گفته اين نسل، اين نسل سومي و چهارمي ها منفك شده از آرمان جوانان دهه 60 هستند؟ انصاف نيست كه شور، همت، حركت، جنبش و نهضت جهادگري را با همه وجود در بطن جوانان احساس كنيم و باز هم به انكارش رو بياوريم. وقتي در جواني كمرغرور و منيت را شكستي، وقتي درد تو، دغدغه تو، دردي بزرگتر و فراخ تر شد، درد مردم شد، آن وقت به مرحله آدميت و خدمتگزاري خالصانه به خلق خدا مي رسي. جهادگر، عشق مردم و خدا مباركت باشد! همه اتفاقات از زماني شروع شد كه خالصانه در دل نيت كردم: خدايا، «در نمايشگاه قرآن امسال پنجره اي از دلم به سوي نور بگشا.» با وضو وارد شدم و به دنبال نشانه اي گشتم تا اين كه در بخش دانشگاهي به غرفه اردوهاي جهادي دانشگاه هاي سراسر كشور رسيدم. آن غرفه دست اندركارانش حال و هواي عجيبي داشتند. در غرفه هيچ نبود و همه چيز بود. در اين غرفه كه نه، در اين حركت، در اين نهضت، در اين مكتب كه جهادگري مي خوانيمش، همه چيز هست. چون رنگ اتاق دل به رنگ آبي اخلاص است، پس هرچه را كه از معنويت جستجو كنيم، خواهيم يافت. غرفه دار جوان كه يكي از فعالين اردوهاي جهادي نيز محسوب مي شد، با لحني پر حرارت از فعاليت گروه هاي آباداني در نقاط محروم مي گفت. همه تيپ و همه فكر آدمي مي آمدند، نامه هاي بچه هاي روستا به آقا امام زمان(عج) را مي خواندند، اشك در چشمانشان حلقه مي بست و فوراً سؤال مي كردند: «چه كاري از دستمان برمي آيد كه انجام دهيم؟» خدمت رساني روي موج اخلاص اردوهاي جهادي يك حركت خودجوش دانشجويي و هدفمند است. اين نهضت جهادگري براي فعاليت همه دانشجويان انقلابي كه دل در گرو انقلاب و كشورشان دارند، بستر مناسبي فراهم مي آورد. محمد شيخان جانشين بسيج دانشجويي دانشگاه هاي تهران بزرگ ضمن تأكيد بر اين كه همه جوانان دانشجو مي توانند با احساس تكليف و براي خدمت در نقاط محروم كشورشان در اردوهاي جهادي ثبت نام كنند، مي گويد: «در اردوهاي جهادي چند هدف عمده نظير: فرهنگ سازي، پالايش فردي، آمادگي براي مبارزه در راه آرمان هاي انقلاب، مطالبه گري، خدمت رساني و تربيت مدير انقلابي براي انقلاب دنبال مي شود.» وي ادامه مي دهد: «هجرت يكي از اركان اساسي اردوهاي جهادي است جدايي از زندگي روزمره و قرار گرفتن در محيطي كه از شرايط خاصي برخوردار است، مي تواند تأثير بسيار شگرفي بر روحيات دانشجو داشته باشد. جوان در چنين شرايطي ترك تعلقات را تمرين مي كند و در فضاي تربيتي و مذهبي اردو به خودسازي مي پردازد. از يك سو فرد به سازندگي درونش مشغول است و از سوي ديگر انعكاس بيروني اين خودسازي مردم منطقه را تحت تأثير قرار داده و آنها را به تقويت و پشتيباني فعاليت هاي جهادي ترغيب مي كند. مقدمه اي براي درك حقيقي وضع مستضعفين و آماده شدن براي ظلم ستيزي است. اين ها دو روي سكه اند. لازم و ملزوم يكديگر هستند. اگر مي خواهيم مبارز خوبي براي انقلاب باشيم، بايد حتماً ارتباط نزديكي را با محرومين برقرار كنيم. اين نكته ظريف در سراسر زندگي ائمه(ع) به ويژه زندگي حضرت علي(ع) نيز مورد توجه بوده است و ايشان همواره يار و ياور محرومين بوده اند.» شيخان معتقد است در حركت هاي جهادي، دانشجويان همچون پلي مردم را به مسئولان پيوند مي دهند و مطالبه گري از كانال صحيحي تحقق مي يابد. وي مي گويد: «قطعاً دانشجويان در فرآيند خدمت رساني تعاملاتي را با دولت برقرار خواهند كرد و يكي از كارهاي آنها دقت در انجام مسئوليت و اجراي پروژه هايي است كه در مناطق محروم به ثمر مي رسند. فعاليت هاي خدمت رساني در شاخه هاي عمران، آموزش، پژوهش، بهداشت و درمان، فرهنگي، كشاورزي و دامپروري دنبال مي شود.» اين مدير جوان بسيج دانشجويي كه خود بارها در قالب اردوهاي جهادي به خدمات صادقانه اي پرداخته با ورق زدن دفتر خاطراتش در ذهن برايمان مي گويد: «يك بار براي سركشي به يكي از روستاهاي دورافتاده زنجان رفته بودم. اين روستا مسير صعب العبوري داشت. بچه هاي روستا همچون گل هايي پژمرده به نظر مي رسيدند كه از خورشيد آموزش و پرورش دور مانده بودند. با برپايي اردوهاي جهادي در اين روستا به بچه ها خواندن و نوشتن و نيز جمع خواني برخي سرودهاي پرنشاط آموزش داده شد. يكي و دو ماه بعد وقتي بچه ها با لبخند شادي روبروي اهالي به اجراي سرود پرداختند، باور نكردني بود كه تا چه حد اميدوار شده اند و زندگي شان از حالت سكون، رهايي پيدا كرده بود! اشك شوق در چشمانم حلقه بست و شكر خدا گفتم.» جاذبه اردوهاي جهادي در نوروز 88 ، 21 گروه جهادي در سه استان برگزار شد كه 1200 نفر دانشجوي دختر و پسر به نسبت درصد 60 به 40 در اين اردوها شركت داشته اند. به عبارتي فعاليت آنها 20 هزار نفر روز بوده است. در تابستان 88 نيز در 10 استان كشور، 30 گروه جهادي مشغول به فعاليت بوده اند كه 2000 نفر دانشجو دختر و پسر حضور داشته اند و فعاليت آنها 30 هزار نفر روز بوده است. عليرضا گودرزي فراهاني دانشجوي رشته جوش دانشگاه انقلاب اسلامي و از فعالين اردوهاي جهادي ضمن اشاره به اين كه ايثار دانشجويي در اردوهاي جهادي مثال زدني است، مي گويد: «دانشجويي كه در ايام تعطيل لذت در كنار خانواده بودن را رها كرده و براي فعاليت و جهاد پا به مناطق محروم مي گذارد حتماً به خيلي چيزها رسيده است كه ماحصل حضور در اين اردوهاست. متأسفانه بعضي افراد به دليل عدم اطلاع رساني خيال مي كنند دانشجويان بابت فعاليتشان پولي دريافت مي كنند، در حالي كه آنها با خلوص وارد فضاي معنوي اردوهاي جهادي مي شوند و بعضاً اگر اندك مبلغي به عنوان دهان شيرين دريافت كنند، همان را هم در اردوي جهادي به رتق و فتق اموري اختصاص مي دهند. وقتي وارد اردوي جهادي مي شويم همان حسي را داريم كه وقتي وارد حرم امام رضا(ع) مي شويم. احساس مي كنيم به فضاي مقدسي قدم گذاشته ايم. مثل كسي كه آمپول تقويتي زده، نيروي زيادي را به دست مي آوريم و در طول ترم تحصيلي از آن چه كه ذخيره كرده ايم با دل و جان درس مي خوانيم. انگار قدر امكاناتمان را بيشتر دانسته و در برابر استفاده از امكان تحصيل به شدت خودمان را مسئول خدمت به مردم مي دانيم. و يا در موارد ديگري وقتي در منطقه محروم با بي آبي مواجه مي شويم، در زمان برگشت به شهر، قدر نعمت آب را بيشتر دانسته و حاضر نيستيم يك قطره اش به هدر برود. اين گونه به نظر مي رسد دانشجويان آرمان گرا و با اهداف بالاتري تربيت مي شوند.» اين دانشجوي بسيجي با اشاره به تحولات روحي شگرف جوانان شركت كننده در اردوهاي جهادي مي گويد: «دوستاني داشته ام كه با شركت در اردو جهادي از اين رو به آن رو شده اند! وقتي خوشحالي اهالي را از به ثمر رسيدن يك طرح عمراني در روستا مي بينيم ديگر حاضر نيستيم به راحت طلبي و اهداف دم دستي گذشته برگرديم. دغدغه مردم، دغدغه ذهني مان مي شود و اگر در آينده مسئوليت و مديريتي را عهده دار شويم، مي دانيم چه كنيم و چه طور از پس كار برآييم؟ بچه هاي جهادي واقعا دل به كار مي دهند و احساس مسئوليت دارند. حتي آشپزي گروه هم برعهده خودشان است. هيچ كس به ديگري نمي گويد كه تو كمتري يا تو بيشتري. دانشجوي جهادي بوده كه به آغوش خانواده اش برگشته و خانواده را نيز متحول ساخته است. يكبار پدر 52 ساله دانشجويي به بسيج دانشگاه مراجعه كرد و گفت: لااقل اجازه بدهيد با شما بيايم و كفش هايتان را واكس بزنم! گودرزي فراهاني به بحث مهدويت و عدالت خواهي كه دغدغه جوانان دانشجو متعهد است، اشاره كرده و مي گويد: «حس عدالت خواهي را مي توان در قالب اردو جهادي و در چارچوبي خاص پيگيري كرد. در فضاي معنوي اردو اندك اندك مناجات هاي دست جمعي شكل مي گيرد و ارتباط بين جوانان گروه با امام زمان(عج) تقويت مي شود. ضمنا يك نوع ارتباط باصفا بين دانشجويان و اهالي منطقه ايجاد شده كه همين حس به مسئولين منتقل مي شود.» تحقق پروژه هاي ناممكن با فعاليت جهادگران دانشجو درسال 87 در روستاي ميان دوهان بازوفت شهركرد پروژه آبرساني در اولويت اجرا قرار داشت كه پيمانكار براي بردن دستگاه به دامنه كوه و حفاري 200 ميليون تومان مطالبه كرده بود و زمان اجراي پروژه را يكسال تخمين زده بودند. اما بچه هاي جهادي اين پروژه را 14 روزه و با كمترين هزينه به ثمر رساندند كه به عنوان الگوي حركت هاي جهادي درسال 87 شناخته شد. از اين دست پروژه ها كه توسط جهادگران گمنام دانشجو به ثمر رسيده كم نيستند. ناصر ترابي مسئول بسيج دانشگاه انقلاب اسلامي توضيح مي دهد: «اردو جهادي چون بر پايه اخلاص برگزار مي شود، براي همه گروه هاي سني جاذبه دارد. وقتي يك بار وارد فضاي معنوي اردو جهادي مي شوي، ديگر دل كندن برايت سخت مي شود و به حضور مستمر عادت مي كني. همه خاطرات اگرچه سخت هم باشند، ولي باز شيرينند. چه بسيار پروژه هاي ناممكن كه در سايه معنويت الهي انجام مي شود.» وي به حضور پرشور خواهران بسيج دانشجويي اشاره كرده و مي گويد: «خواهران دانشجو دوشادوش برادران فعاليت دارند. نقاط محروم چون بافت سنتي دارند، وقتي اهالي منطقه احكام ديني و يا مسائل اخلاقي را از زبان خواهران فرهنگ ساز بسيجي مي شنوند، پتانسيل پذيرششان دوچندان مي شود. اين گونه نيست كه خواهران به دليل محدوديت هاي توانايي جسمي كلا در كار وارد نشوند، اتفاقا توان خواهران در كارهاي مديريتي خيلي بالاست. در اردو جهادي جلساتشان تا پاسي از شب بدون احساس خستگي ادامه دارد و قادرند يك كارگروهي را به بهترين نحو مديريت كنند.» ترابي از عملكرد ضعيف رسانه ها در انعكاس حقايق فعاليت هاي دانشجويي كه گاه بس عظيمند گلايه كرده و مي گويد: «چرا فقط به نشان دادن چند برداشت مستند بسنده كنيم؟ اين حركت حاوي ده ها مورد سوژه براي عكاسي، داستان نويسي، فيلم سازي، نقاشي و ساير فعاليت هاي هنري است. الحمدلله جرقه هايي زده شده ولي بايد با جديت بيشتري در اين مسير گام گذاشت تا اردو جهادي به عنوان يك مدل برتر سازندگي در كل كشور و حتي ساير كشورها شناسانده شود.» نكته قابل توجه ديگري كه ترابي به آن اشاره دارد اين است كه اگرچه حركت اردوهاي جهادي از دانشگاه هاي تهران شكل گرفته و متولد شده، ولي هم اكنون ساير دانشگاه ها نظير دانشگاه اهواز و يا خواف خراسان نيز قدم دراين مسير گذاشته اند. حتي فعاليت بچه هاي مسجد خرمشهر نيز به اين حركت معطوف شده و يك انسجام قابل توجه يافته است. آثار و بركات حضور دانشجويان جهادگر در مناطق محروم مهمترين حوزه در نهضت جهادي دانشجويان حوزه فرهنگي است. حضور دانشجويان بسيجي در مناطق محروم آثار و بركاتي را به همراه دارد. محمدشيخان جانشين بسيج دانشجويي دانشگاه هاي تهران ضمن بيان اين مطلب مي گويد: «وقتي اهالي منطقه شور و شوق جوانان را مي بينند، حس خودباوري شان تقويت شده و ظرفيت هاي بالقوه خود را در مسير بالفعل شدن قرار مي دهند. ايجاد نشاط و شادابي در مناطق محروم، تقويت روحيه مشاركت پذيري اهالي و يادآوري به مردم كه «ما مي توانيم» از مهمترين آثار حضور دانشجويان جهادگر در مناطق محروم كشور است.» وي به آثار خودسازي اردوهاي جهادي نيز اشاره داشته و مي افزايد: «چشاندن طعم فقر و محروميت به عناصر شركت كننده باعث مي شود صحنه هاي محروميت در ذهنيتشان ثبت شود. در آينده اگر دانشجوي جهادگر به مقام مديريتي برسد، يك مدير مردمي و دردآشنا خواهد شد. احياي ارزش هاي ديني و انقلابي دستاورد سبز ديگري از حركت هاي جهادي دانشجويي است. جواني كه وقت خود را وقف حضور در منطقه محروم مي كند، ايثارگر است. اين ايثارگري بي شباهت به روحيه رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس نيست. رويكرد خدمت رساني نيز كه سرلوحه كار اردوهاي جهادي است به اولويت هاي انقلاب و مباني تشكيل انقلاب اسلامي اشاره دارد.» شيخان آثار فرهنگي اين اردوها را براي مسئولين نيز متذكر شده و اين اثرگذاري ها را اين طور بيان مي كند: «ايجاد انگيزه و دلگرمي و نيز شور و نشاط و اشتياق بيشتر براي خدمت رساني به اين مردم، فراهم آوردن بستر مناسب براي پاسخگويي به كم كاري هاي احتمالي، اصلاح عملكرد مسئولين، استفاده از تجربيات جوان هاي حاضر در اردوهاي جهادي مي تواند به حل چالش هاي مناطق محروم كمك كند و دانشجويان مي توانند بهترين مشاوران براي حل مشكلات باشند.»
|
|
|