(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 5 مهر 1388- شماره 19472
 

«مخاطب» قرباني هميشگي
مي خواهيم حرف اول را در منطقه بزنيم
گفت وگو با محمد قهرماني، رئيس موسسه شهيد آويني درباره پيشرفته ترين دستگاه انيميشن در ايران
سينماي دفاع مقدس؛ عليه وضع موجود
محبوبيت يوسف پيامبر ميان تاجيك ها و افغان ها
فيلم ايراني روي پرده سينماهاي ونزوئلا
نمايش هاي عروسكي رضوي در هرمزگان



«مخاطب» قرباني هميشگي

فرهاد كاوه
ديگر عادت كرده ايم كه هرسال و در مناسبات مذهبي و ملي، به اسم آنتن، هر خوراك ناپخته و بدپخت و كم خاصيتي را به خوردمان بدهند و از كمي «انتخاب» يا ناگزير مجبور به «امتحان» شويم و يا گرسنگي بكشيم و ...گاه «ديگران» را به ميهماني سفره فرهنگ و هنر خود دعوت كنيم، ديگراني كه قرار بوده و هست «صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران» جاي آنها را براي هميشه براي ما پر كنند.
مجموعه تلويزيوني خورشيد پنجم اگرچه از ايده جسورانه و جذابي بهره مي برد اما ضعف در پرداخت سوژه، نقص هاي فيلم نامه، بازي هاي سطحي و مهمتر از همه فضاسازي ضعيف بخش اول قصه- سال 1364- چنان لطمه هايي به خروجي نهايي زده است كه هرگز نمي توان در مقام دفاع ازآن به عنوان يك كار مناسبتي و مفيد برآمد.
پنجمين خورشيد كه مشخص بود از ابتدا براي پايان بندي دچار مشكل خواهد شد، مانند اكثر مجموعه هاي تلويزيوني ساخت داخل، گره گشايي داستان هاي تودرتو و ايجاد شده طي چندين قسمت را به يكباره در دل قسمت آخر و آن هم در دقايق پاياني جاي مي دهد تا مخاطب نه تنها با يك پايان بندي ضعيف لذت تماشاي يك ماهه يك مجموعه را ازدست بدهد، بلكه از همراهي شبانه با آن مجموعه نيز احساس زيان مي كنند.
پنجمين خورشيد مي توانست به خوبي از پس داستان بلند و هميشگي «انسان و سرنوشت» برآيد و گره هاي ذهني مخاطب، خصوصاً نسل جوان را درباره موضوع نقش انسان در تعيين سرنوشت و جايگاه اراده الهي در تقويت تاريخ انسان ها بيان كند اما نه تنها در ميانه راه و در مرز ميان «خيال و فانتزي» گرفتار شد بلكه در پايان با يك ترفند نخ نما شده به نوعي از پاسخ گويي هنرمندانه به سؤالات ايجاد كرده در اذهان و افكار عمومي، فرار كرد.
آخرين ساخته عليرضا افخمي از اين جهت قابل نقد است كه اين داستان علاوه بر اينكه قوام و دوام مجموعه هاي مناسبتي پيشين اين كارگردان را نداشت، نتوانست حتي مخاطب عامه را نيز با رضايت از پاي جعبه جادو بلند كند. افخمي نه مجموعه مذهبي ساخته است و نه مجموعه ماورائي و معناگرا، او ميان يك درام اجتماعي و يك فانتزي آغشته به طنز دست و پا مي زند تا شايد از اين رهگذر هم مخاطب عام و هم مخاطب خاص را راضي نگه دارد اما دست بر قضا ضعف شديد فيلم نامه كه مي توانست در بزنگاه رفت و برگشت هاي «محسن»- حميد گودرزي- به آينده و گذشته گره گشاي سؤال هاي اصلي ذهن مخاطب باشد، لنگ مي زند و از پس رمزگشايي جعبه سياه «آينده بشر» و ارتباط آن با امروز انسان برنيامده است اگرچه بسيار گذرا و سطحي و البته عاميانه به ارتباط ميان لقمه حرام و سرنوشت آدمي اشاره كرده است اما اين اشارات در طول سريال آنقدر كوتاه و گذرا و گاه سطحي است كه مخاطب بيشتر به بار طنز و جادويي سريال متمايل مي شود به جاي آنكه به عمق نگاه افخمي دست يابد.
با اين همه جسارت افخمي در پرداختن به سوژه اي اينچنيني قابل تقدير است اگرچه ضعف در پرداخت باعث مي شود اين سوژه ديگر آنچنان كه توقع مي رفت و حق آن بود، به يك مجموعه نمايشي هنرمندانه تبديل شود و به اصطلاح «سوژه سوزي» شود!
از همين رو بايد گفت در تكرار كوتاهي مديران سيما و ضعف برنامه ريزان و نقص هنري و فني مجموعه توليد شده علي رغم اخلاص و همت تمامي اين گروه ها، «مخاطب» مثل هميشه، قرباني اصلي اين ناهماهنگي ها و كم كاري ها شد.

 



مي خواهيم حرف اول را در منطقه بزنيم
گفت وگو با محمد قهرماني، رئيس موسسه شهيد آويني درباره پيشرفته ترين دستگاه انيميشن در ايران

اميد صدرايي
انيميشن و بازي هاي رايانه اي، دو حوزه قريب با يكديگرند كه در سال هاي اخير در كشورمان پيشرفت هاي چشمگيري داشته اند. اين دو هنر- صنعت، به سبب جذابيت بالا و مخاطب سهمشان كه عمدتا كودكان و نوجوانان هستند، امروزه جزو حوزه هاي استراتژيك و تأثيرگذار فرهنگي محسوب مي شوند. آخرين اقدام براي ارتقاي كيفي و اثرگذاري انيميشن و بازي هاي رايانه اي در ايران، راه اندازي سامانه اي به نام موشن كپچر است كه هفته گذشته طي مراسمي در موسسه شهيد آويني رونمايي شد. جزئيات بيشتر درباره اين دستگاه را در گفت وگوي ما با محمد قهرماني، رئيس موسسه فرهنگي هنري شهيد آويني بخوانيد:
- آقاي قهرماني! ابتدا بفرماييد كه چه شد موسسه شهيد آويني به سراغ قالب هاي انيميشن و بازي هاي رايانه اي آمد؟
¤ بسم الله الرحمان الرحيم. از سال 78 كه موسسه را پايه گذاري كرديم، براي تعيين اين كه در حوزه فرهنگي به چه فعاليت هايي بپردازيم، تحقيقاتي انجام شد. ابتدا شروع كرديم به انجام دادن كارهاي متنوع فرهنگي. مثل برگزاري كلاس هاي آموزشي، انتشار نشريه در سطح يك منطقه (كه آن زمان محل موسسه در شهرك غرب بود)، فعاليت ورزشي تحت عنوان باشگاه خيبر و... منتها گفتيم كه بالاخره ما نمي توانيم در همه حوزه ها كار كنيم و به اين نتيجه رسيديم كه موثرترين كارهايي كه در اين عرصه مي توان انجام داد، فعاليت در زمينه فيلم و سريال است. لذا پيشاني كار موسسه را در حوزه فيلم و سريال تعيين كرديم. در ادامه روند بررسي ها، تأثير توليدات انيميشن، هم در حوزه سينما و هم در حوزه بازي هاي رايانه اي را بالا ديديم؛ به خصوص در ميان نسل جوان در دنيا نيز فيلم هاي سينمايي انيميشن روند توسعه و پيشرفتي را داشته اند و به عنوان ابزاري كه پيام را به خوبي انتقال مي دهد، با اقبال فراوان روبرو شده است. براي كار در اين عرصه يا بايد به مسائل دم دستي مي پرداختيم؛ مثل اين كه چند انيميشن تك بعدي مي ساختيم، يا اين كه كارمان در سطحي ظاهر شود كه در راستاي تحقق سند چشم انداز باشد و حداقل حرف اول را در منطقه بزنيم. به طبع بايد ابتدا طي فرايندي توليداتي را در داخل كشور داشته باشيم و سپس در سطح خاورميانه، آسياي دور و آسيانه ميانه وارد شويم.
- چه شد كه به فكر تهيه سامانه موشن كپچر افتاديد؟ فرايند راه اندازي اين دستگاه چه بود؟
يكي از نتايجي كه در بررسي هايمان گرفتيم، اين بود كه براي توليد انيميشن، مي توان از سيستم ها و تجهيزات با فناوري نو، از جمله دستگاه موشن كپچر استفاده كرد. اين سامانه پيش از اين هم وارد ايران شده بود، اما در سطح سنسوري بود و نمي توانست توليدات انيميشن را به صورت سه بعدي و با سرعت بالا انجام دهد. پس از بررسي هاي مختلف، بالاخره اين دستگاه را از شركت وايكون انگليس وارد كرديم. دستگاه را حدود يكسال پيش تحويل گرفتيم ولي براي راه اندازي آن به مسائلي همچون تحريم ها برخورديم و طرف انگليسي همكاري لازم را انجام نمي داد. اما بالاخره با توافق هايي كه صورت گرفت و اقداماتي كه انجام داديم، نماينده شان را اوائل امسال از كشور پاكستان اعزام كردند، بعد هم آموزش نرم افزاري آن را به صورت آموزش از راه دور انجام دادند تا اين كه استفاده از آن به طور رسمي هفته گذشته افتتاح شد.
- لطفا درباره ويژگي هاي منحصر به فرد اين سامانه و كارآيي هاي خاص آن توضيح بفرماييد.
¤ يكي از كاركردهاي اين سامانه افزايش سرعت توليد انيميشن است.
مثلا اگر قبلا براي توليد يك اثر يك ساعت زمان صرف مي كرديم، الآن با اين دستگاه 20 دقيقه بيشتر طول نمي كشد. يعني يك سوم قبل، زمان مي برد. دومين ويژگي آن، بالا بودن كيفيت كار است، به طوري كه با اين دستگاه به راحتي مي توانيم انيميشن هاي سه بعدي توليد كنيم. سومين شاخصه اين سامانه كاهش هزينه هاي توليد است. به طبع اگر زمان توليد كاهش يابد و كيفيت بالا برود، در هزينه نيز صرفه جويي رخ مي دهد. مضاف بر اين كه از اين سيستم علاوه بر انيميشن براي توليد بازي هاي رايانه اي نيز مي توان استفاده كرد. درحال انجام رايزني هايي هستيم تا از اين دستگاه در زمينه هاي پزشكي يا ورزش هاي حرفه اي هم استفاده شود. مثلا با نصب اين سامانه در يك زمين مسابقه فوتبال، به راحتي مي توان آناليز حركات بازيكنان آن مسابقه را ثبت كرد. در پزشكي نيز كارايي اين دستگاه اين است كه مي تواند نشان دهد كه ترميم يك شكستگي استخوان آيا به درستي انجام شده يا نه؟ مثلا مي تواند نشان دهد كه حركت دستي كه قبلا شكسته بود و حالا ترميم يافته، طبيعي است يا نه و اگر غيرطبيعي است، درصد آسيب ديدگي آن چقدر است. البته براي استفاده در موارد مذكور نيازمند نرم افزارهاي خاصي است. ما نيز در زمينه استفاده پزشكي از موشن كپچر آماده ارائه خدمات هستيم. هم اكنون در حال رايزني با بيمارستان ها و نظام آموزش پزشكي براي به كار بردن اين دستگاه در زمينه شكستگي مي باشيم.
- در حال حاضر با اين دستگاه مشغول توليد چه كاري هستيد؟
¤ الان دستگاه در حالت آزمايشي است و يك انيميشن تحت عنوان «رهبر كوچك» درباره رشادت هاي شهيد حسين فهميده توسط آن در حال توليد است. اين انيميشن همزمان با سالگرد شهادت شهيد فهميده به نمايش درخواهد آمد.
- آيا امكان استفاده از اين دستگاه براي هنرمندان و اهالي انيميشن و بازي هاي رايانه اي فراهم است؟
¤ بله، الان در حال بررسي هستيم تا بتوانيم به نهادها، مراكز، شركت ها و كساني كه بخواهند در حوزه انيميشن توليداتي داشته باشند، به شايستگي از آن استفاده كنند. چند روز پيش با دوستان ستاد جلسه اي برگزار كرديم و قيمت هاي استفاده از اين دستگاه در كشورهاي ديگر را بررسي كرديم تا اگر بشود، خدماتي را هم به كشورهاي منطقه ارائه دهيم. فكر مي كنم حداكثر تا يكي دو هفته ديگر، امكان استفاده عمومي از دستگاه فراهم شود.
- با توجه به تاكيد اخير مقام معظم رهبري مبني بر اين كه هنر بايد در عرصه جنگ نرم به طور تمام عيار حاضر باشد، فكر مي كنيد، رسانه هايي مثل انيميشن و بازي هاي رايانه اي چگونه مي توانند نقش خود را ايفا نمايند؟
¤ مشكل اصلي كشور ما در اين عرصه ها «محتوا» است. اگر بتوانيم در اين جنگ نرمي كه عليه ما در جريان است، محتواي خوبي كه ناشي از فرهنگ بومي و ديني ماست را به شايستگي استفاده كنيم، فكر مي كنم موفق خواهيم بود. چون زمينه هايش در كشور ما فراهم است و مردم كشورمان بسيار فرهيخته و فرهنگ مدار هستند. به عنوان مثال مي توان به شب هاي قدري كه پشت سر گذاشتيم اشاره كرد؛ برخلاف تبليغاتي كه عليه كشور و مردم ما در رسانه هاي خارجي و توسط برخي مزدوران داخلي آن ها وجود دارد و سعي در دامن زدن اين مسئله دارند كه مردم اعتمادشان به نظام را از دست داده اند، ديديم كه امسال رنگ و بوي مراسم شب هاي احيا بسيار متفاوت بود و جمعيت بيشتري در برنامه ها حاضر شده بودند. با اين پشتوانه مردمي و فرهنگي 8 هزار ساله از بعد ملي و فرهنگ اسلامي كه 1400 سال است در كشورمان ريشه دوانده است، به راحتي مي توانيم از پس جنگ نرم بربياييم، مشروط بر اين كه تلاش كنيم تا از نظر محتوا، غناي بيشتري به فعاليت هايمان ببخشيم و از تقليد صرف بپرهيزيم. چون معمولا جواب نمي دهد. گرچه گاهي سريالي مثل جومونگ در يك مقطع زماني مي تواند اثري بگذارد، اما ماندگاري ندارد، چون با فرهنگ كشور ما چندان همخوان نيست. بايد آثار فرهنگي مان متناسب با فرهنگ و ارزش هايي كه مردم به آن ها پايبند هستند توليد شوند. چنانچه به اين نكات توجه شود تلاش دشمن نتيجه نخواهد داشت. ما هم در مؤسسه شهيد آويني در تلاش هستيم كه توليداتمان در راستاي ارزش ها و فرهنگ مقبول جامعه باشد؛ ارزش هايي كه جامعه پاسدار آن است و حتي حاضر است جانش را به خاطر آن به خطر اندازد. امروز اگر خدايي نكرده به نوعي به اعتقادات مردم توهين شود، مردم تاب نمي آورند و در مقابلش موضع مي گيرند. ما هم تلاش مي كنيم هم در زمينه هاي فيلم و سريال و هم انيميشن و بازي هاي رايانه اي اين نگاه را تقويت كنيم.

 



سينماي دفاع مقدس؛ عليه وضع موجود

آرش فهيم
نياز جامعه امروز ما به سينماي دفاع مقدس چيست؟ آيا بالاترين كاركرد فيلم هايي كه به اين بخش از تاريخ ايران مي پردازند، روايت ايثارگري ها و بزرگداشت آن مجاهدت هاست؟ يا اين كه سينماي دفاع مقدس يك ابزار تبليغاتي است؟
براي پاسخ دادن به اين پرسش ها، يادآوري اين نكته لازم است كه معمولا در كشورهاي صاحب سينما دو گروه فيلم وجود دارد: يك دسته كه بخش اصلي محسوب مي شود، فيلم هاي عامه پسند و تفريحي هستند. دسته دوم هم سينماي هنري يا روشنفكرانه است كه اقليت هستند. دسته اول مدافع وضع موجودند و دسته دوم مخالف آن. آثار عامه پسند اكثراً مخاطب را به رخوت و «بي هوشي» فردي و اجتماعي دعوت مي كنند و فيلم هاي روشنفكر غالباً منادي تفكر و آگاهي هستند.
اين معادله در سينماي ايران كمي تفاوت دارد. حداقل سينماي 30ساله پس از انقلاب، وضعيت كاملا مغايري را با آنچه در سينماي ساير ملل صاحب اين هنر- صنعت جريان دارد، رقم زده است.
سينماي گيشه اي و تجاري، به طبع و به طور غالب، مثل ساير نقاط جهان، مدافع وضع موجود بوده است. سينماي موسوم به روشنفكري هم، در ايران، كاركرد اجتماعي و فرهنگي متفاوتي با فيلم هاي تجاري نداشته است. چون اساساً اين آثار نه براي مخاطب ملي و نه با اهدافي ملي ساخته مي شوند. اين آثار تابع سياستگذاري هاي جشنواره هاي غربي هستند و هدف سازندگان آن ها كسب جوايز و حمايت هاي آن هاست. آنچه هم به عنوان جامعه و فرهنگ در اين سنخ فيلم ها مي بينيم، نگاهي تحريف شده و غيرواقعي از پديده ها و موارد محيط اطراف فيلمسازند. به عبارتي، كارگردانان فيلم هاي جشنواره اي داخلي، واقعيات را نه دلسوزانه و نه بي طرفانه منعكس مي كنند. بلكه آنچه موافق با ذهنيت آن هاست و مطابق با مسيري كه جشنواره هاي خارجي نشاني آن را مي نويسند هستند. به همين دليل نيز، مايه هاي اجتماعي اين گونه فيلم ها را نه انتقادي، بلكه «سياه نمايي» مي ناميم.
فيلم هاي دفاع مقدس، الگويي از سينماي منتقد اجتماعي و مخالف وضع موجود هستند. آثار اصيل دفاع مقدس، با ترسيم فضايي به نام جبهه دفاع از حق در مقابل باطل و بازنمايي رزمندگان اين جبهه به عنوان انسان كامل يا انسان در جست وجوي تكامل، عالمي ديگر و آدمي ديگر را ترسيم مي كنند.
فيلم هاي حقيقت گرا و حق نماي دفاع مقدس، چه در گذشته و چه در حال، ترويج دهنده تسليم ناپذيري در مقابل هرگونه ركود، واپسگرايي، بي عدالتي، غرب زدگي، استعمار و جنگ و تجاوز بوده اند. كافي است به نمونه هاي برجسته سينماي دفاع مقدس در 30 سال گذشته بار ديگر نگاه كنيم؛ «مهاجر»، «ديده بان»، «حماسه مجنون»، «سجاده آتش»، «از كرخه تا راين»، «هور در آتش»، «پرواز در شب»، «آژانس شيشه اي»، «ميم مثل مادر»، «يگانه» و... همگي، داراي ويژگي هاي مذكور هستند. فيلم هاي متأخر اين ژانر نيز واجد همين رويكرد انقلابي- انتقادي هستند. فيلمي چون «به كبودي ياس» به كارگرداني جواد اردكاني را مي توان يكي از معترض ترين آثار سينمايي ايران در چند سال اخير دانست. در اين فيلم مي بينيم كه با معرفي يك الگوي اسطوره اي به نام «عبدالحسين برونسي» چگونه به رفتارهايي چون تجمل گرايي و فاصله با مردم حمله مي شود. همان طور كه در فيلم نمايش داده مي شود، شهيد برونسي، سرداري بود كه از راه بنايي تأمين معاش مي كرد و هنگامي هم كه از سوي مسئولان، يك فرش به او هديه داده شد، آن را نپذيرفت و پس فرستاد. آيا ترسيم اين منش، نوعي انتقاد از برخي سياستمداران و مسئولان نيست؟ فيلم هاي ديگري هم مثل «آن مرد آمد»، «كودك و فرشته»، «پنالتي»، «اخراجي ها» و... نيز مضاميني تلنگرزننده دارند. به همين دليل نيز در زمان رياست جمهوري محمد خاتمي، دولت سعي در سركوب اين سينما داشت. زيرا فيلم هاي دفاع مقدس، خاري در گلوي افراد و جريان هايي است كه مصالح ملي را فداي منافع خود مي كنند.
شايد اگر فرهنگ دفاع مقدس در بين بخشي از سياستمداران ما كمرنگ نمي شد، اتفاقات تلخ پس از انتخابات هم رخ نمي داد.
به نظر مي رسد، بيش از آن كه سينماي دفاع مقدس به مسئولان نياز داشته باشد، اين مسئولان هستند كه به اين نوع فيلم ها نياز دارند.

 



محبوبيت يوسف پيامبر ميان تاجيك ها و افغان ها

شبكه هاي تلويزيوني كشورهاي افغانستان و تاجيكستان در ماه مبارك رمضان به دليل استقبال گسترده مخاطبان خود اقدام به پخش فيلم و سريال هاي ايراني كردند.
مدير كل امور بين الملل صدا و سيماگفت: شبكه هاي تلويزيوني آريانا، راه فردا، تمدن و كوثر كشور افغانستان در اين ايام سريال هاي تلويزيوني يوسف پيامبر(ع)، پول كثيف، رستگاران و صاحبدلان را پخش كردند.
وي افزود: شبكه سبا اين كشور نيز هر شب يك فيلم سينمايي ايراني براي مخاطبان افغان پخش كرد و شبكه هاي آيينه و نگاه نيز به طور پراكنده از فيلم ها و سريال هاي ايراني استفاده كردند.
مدير كل امور بين الملل سازمان صدا و سيما با اشاره به استقبال خوب تاجيكي ها از محصولات فرهنگي ايراني بخصوص فيلم و سريال گفت: مجموعه تلويزيوني يوسف پيامبر(ع) از دهم ماه مبارك رمضان امسال به صورت دو قسمت متوالي از شبكه هاي سراسري تاجيكستان پخش شد.
عليرغم فعاليت تبليغي گسترده براي فيلم هاي غربي و هندي در كشور افغانستان سريال ها و فيلم هاي توليد جمهوري اسلامي ايران از اقبال چشمگيري در بين مخاطبان افغان برخوردارند.

 



فيلم ايراني روي پرده سينماهاي ونزوئلا

سومين جشنواره سينمايي ايران در ونزوئلا با اكران شش فيلم آغاز شده است.
به گزارش واحد مركزي خبر، در اين جشنواره فيلم هاي بچه هاي آسمان، رنگ خدا، مريم مقدس، قهوه اسپرسو، ميهمان ناخوانده و بيرون از بهشت، در دو مركز فرهنگي كاراكاس و سينماهاي چند شهر ديگر ونزوئلا به طور همزمان اكران مي شود.
دو جشنواره قبلي اكران فيلم هاي ايران در ونزوئلا با استقبال اهالي سينما و مردم اين كشور قرار گرفت و همين امر زمينه ساز برگزاري جشنواره سوم شد.

 



نمايش هاي عروسكي رضوي در هرمزگان

استان هرمزگان ميزبان آثار بخش كودك و نوجوان و عروسكي هفتمين جشنواره بين المللي تئاتر رضوي شد.
12 نمايش پذيرفته شده بخش كودك و نوجوان و عروسكي هفتمين جشنواره بين المللي تئاتر رضوي در استان هرمزگان بر روي صحنه مي رود. اين آثار از شهرهاي تهران قائم شهر (مازندران)، اراك، بندرعباس و مشهد توسط هيات انتخاب جهت رقابت نهايي معرفي شده اند.
هفتمين جشنواره بين المللي تئاتر رضوي امسال از 28 مهر تا 2 آبان در قالب بخشهاي مختلف برگزار مي شود.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14