(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 5 مهر 1388- شماره 19472
 

بوي فضا مشام را مي آزارد!
ميكرو روبات ها در بدن
توليد چاي با طعم نانو
تب داغ جراحي هاي زيبايي
مولكولي جديد براي مقابله با ويروس ايدز
معجزه دستها!
پنبه غذاي نسل هاي آينده
خستگي مزمن و پيامدهاي آن



بوي فضا مشام را مي آزارد!

فضانوردان تازه كار با سفر به ايستگاه فضايي با پديده هاي جديدي مواجه مي شوند كه تا به حال آنهارا تجربه نكرده بودند از جمله اين تجربيات بوي ويژه اي است كه از فضا ساطع مي شود.
براي فضانوردان تازه كاري كه براي اولين بار به ايستگاه فضايي بين المللي پرواز مي كنند، غذاي ايستگاه مناسب، صداي موتورهاي راكت بسيار بلند و بوي عجيبي در فضا حاكم است.
كوين فورد خلبان شاتل ديسكاوري كه براي اولين بار تجربه سفر به فضا را پشت سرگذاشته است مي گويد: خارج از مدار زمين محيطي كاملا متفاوت دور از انتظار است. از ديگر مواردي كه فورد براي مواجهه با آن آماده نبود بوي عجيبي بوده كه بر فضا حاكم بوده است.
فورد مي گويد: افرادي كه براي انجام راهپيمايي فضايي به خارج از ايستگاه مي روند، پس از بازگشت بوي عجيبي مي دهند كه تا به حال هرگز آن را تجربه نكرده بودم. اما درعين حال هرگز اين بو را فراموش نمي كنم زيرا اين تجربيات تا آخر عمر به انسان خواهند چسبيد.
درگذشته فضانوردان بوي فضا را بويي برخاسته از باروت يا گاز اوزون مي پنداشتند. به گفته فورد صداي فضا نيز پديده اي شگفت انگيز است. به خصوص زماني كه ديسكاوري طي مانوري عظيم موتورهاي خود را روشن كرد در ابتدا تنها ضربه اي كوچك به شاتل واردشده و سپس زماني كه موتورهاي آن براي حفظ ما در موقعيت مناسب مشتعل شوند تنها صداي يكنواخت در سر تاسر فضاپيما پيچيد.

 



ميكرو روبات ها در بدن

ترجمه از امير ضيائيان
پزشكان اغلب اوقات براي انجام جراحي هاي بسيار ظريف مانند ترميم رگ هاي خوني، پيوند بافت ها يا اتصال دوباره اعضاي جدا شده از بدن با چالش هاي جدي روبه رو مي شوند.
اين فرآيندها بسيار پيچيده هستند و غالبا جراحي نمي تواند موثرترين راه حل باشد، زيرا ممكن است مخرب و انجام آن دشوار باشد. به زودي بسياري از جراحان مي توانند به نانوتكنولوژي روي بياورند و كارهاي ظريف پزشكي را به وسيله روبات هاي بسيار كوچكي كه از دور كنترل مي شوند انجام دهند. اين روبات ها به اندازه دانه برنج هستند و به راحتي مي توانند درون بدن انسان حركت كنند.
در دانشگاه Tohuku ژاپن، يك مهندس برق به نام «كازوشي ايشي ياما» به همراه گروه خود پيچ هاي چرخان كوچكي را طراحي كرده است كه مي تواند درون رگ هاي بدن شنا كند. اين پيچ ها بالقوه به داخل تومورها نقب مي زنند تا آنها را بكشند يا داروهايي را به بافت مشخصي تحويل دهند. به دليل آنكه اين پيچ ها بسيار ريز هستند، مي توان آنها را با استفاده از يك سوزن زيرپوستي به داخل بدن تزريق كرد. هنگامي كه درون بدن قرار گرفتند، مي توان به صورت مغناطيسي و با استفاده از يك منبع ميدان مغناطيسي سه بعدي و كنترل كننده ، پيچ هاي مزبور را در بدن هدايت كرد. مهندس ايشي ياما عقيده دارد كه اين قطعات ريز به ويژه براي جدا كردن تومورهاي مغزي كه انجام عمل جراحي روي آنها بسيار دشوار است، مفيد هستند.
برخي پژوهشگران به جاي تكيه بر يك ميدان مغناطيسي، در حال توليد ميكرو روبات هايي هستند كه به وسيله موتورهاي بسيار كوچك راه اندازي شود تا بتوانند درون بدن حركت كرده و به تشخيص و معالجه بيماري هاي مشخصي كمك كنند. دكتر جيمز فرند و گروهي از مهندسان مكانيك شاغل در دانشگاه موناش (واقع در استراليا) به تازگي موفق شده اند يك موتور كشتي بسازند كه به اندازه يك دانه كريستال نمك است. آنها اكنون به شدت در حال فعاليت هستند تا موتوري توليد كنند كه حتي از مورد قبلي كوچك تر و فقط به اندازه دو تار موي انسان ضخامت داشته باشد، مكانيسم نيروي محركه اين موتور شبيه چيزي است كه باكتري Ecoli به منظور شناورشدن در بدن انسان مورد استفاده قرار مي دهد. يك موتور چرخان دور شاخكي كه پيرامون محور آن قرار دارد و شبيه شلاق دسته دار است، پيچ مي خورد. هنگامي كه اين موتور در يك مايع قرار گرفته باشد، مسير خود را با چرخيدن طي مي كند. جيمز فرند مي گويد «يك پيتزاپز را درنظر بگيريد كه يك مقدار خمير را مانند توپ در دست مي گيرد. هنگامي كه او خمير را به هوا پرتاب مي كند، آن را مي چرخاند به طوري كه خمير با يك حركت چرخشي باز مي گردد. موتور ما نيز همين كار را انجام مي دهد، با اين تفاوت كه سرعت چرخش آن 100هزار دور در ثانيه است.»
ماشين هاي زنده؛ ساير ميكروروبات هايي كه توليد شده اند صرفا ماشين نيستند. چند موسسه مشغول فعاليت بوده اند تا بافت زنده ارگانيك را با اجزاي غيرارگانيك پيوند دهند تا قطعات تركيبي (هيبريد) به وجود آورند كه بخشي از آن ماشين و بخشي ديگر ارگانيسم باشد. نخستين مورد از اين گونه قطعات، روبات هاي خيلي كوچكي بودند كه نيروي محركه آنها از ماهيچه هاي قلب موجود زنده تامين مي شد، اين روبات ها به وسيله مهندسان دانشگاه كاليفرنيا درلس آنجلس ساخته شده است. هر روبات كوچك داراي قوس نازكي از طلا است كه به پوشش ماهيچه قلبي (كه از سلول هاي بدن موش گرفته شده و رشد يافته است) وصل مي شود. هنگامي كه اين روبات در بدن رها شود، از گلوكز موجود در خون تغذيه مي كند تا انرژي لازم براي حركت خود را تامين كند. پژوهشگران براي آزمايش اين ميكرو روبات ها، آنها را در يك محلول شكر و پروتئين كه شباهت زيادي با شرايط داخل بدن دارد، فرو بردند. هنگامي كه ماهيچه قلب منقبض و سپس رها مي شد، ميكرو روبات مي توانست به جلو حركت كند.
از اين روبات هاي خيلي كوچك مي توان در جراحي هاي بسيار ظريف استفاده كرد، مثلا براي جلوگيري از تشكيل پلاك ها در سرخرگ هاي بدن. فناوري نوين اين قابليت را نيز دارد كه انگشتان يا پاهاي جديدي براي افرادي كه اين اعضاي بدن خود را از دست داده اند، توليد كند. براي اين منظور بايد سلول هاي ماهيچه اي جديدي روي استخوان هاي مصنوعي پرورش داده شود. البته پژوهش در اين روش هاي متنوع هنوز در ابتداي راه خود قرار دارد و همچنان كاستي دارد. مشكلات زيادي براي دستيابي به اين هدف وجود دارد كه دانشمندان بايد بر آنها ساخته شده اند تنها در يك جهت مي توانند حركت UCLA غلبه كنند. روبات هايي كه به وسيله محققان دانشگاه ساخته شوند كنترل كردن آنها نيز كار آساني نيست. اكنون پژوهشگران مي خواهند بدانند كه اگر به جاي ماهيچه قلب از ماهيچه اسكلتي استفاده كنند، مي توان به روبات ها كمك كرد تا به صورت آزادانه تري حركت كنند؟ ماهيچه قلب مي خواهد با ريتم طبيعي خودش ضربان داشته باشد، لذا كنترل كردن آن دشوار است. استفاده از جريان الكتريكي براي تحريك ماهيچه اسكلتي مي تواند به پژوهشگران اجازه دهد تا روبات ها را در هنگام لزوم روشن و خاموش كنند و كاربري آنها به وسيله منابع تغذيه مختلف براي اعضاي كوچك بدن يا مولدهاي كوچكي كه تراشه هاي كامپيوتري را راه اندازي مي كنند، گسترش دهند. قطعاتي كه در دانشگاه موناش توليد مي شوند، بيش از حد بزرگ هستند و نمي توانند با آسودگي در تمام بدن انسان گردش كنند، زيرا طول اين قطعات در بعضي موارد به قدري زياد است كه نمي توان آنها را با حفظ امنيت بدن در اطراف بعضي از پيچ وخم هاي رگ ها به گردش درآورد و ممكن است باعث گرفتگي رگ ها شوند. طبق اظهار دكتر فرند، همكاري بيشتر ميان رشته هاي مختلف (مانند پزشكي و مهندسي) مي تواند كمك زيادي به پيشرفت هاي آينده كند. او مي گويد؛ «من معتقدم كه با گذشت زمان، محققان خواهند فهميد كه دارا بودن معلومات مشخص در يك حوزه خاص كافي نيست تا بتوانيم تصوير كاملي از پديده هاي پيچيده در مقياس نانو را درك كنيم. بدين ترتيب در هر سيستمي كه بزرگتر باشد و از نانوتكنولوژي (ريز فناوري) استفاده كرده باشد، قطعات به درك و فراست بيشتري احتياج دارد.»

 



توليد چاي با طعم نانو

شركتي در چين از فناوري نانو براي توليد چاي با خواص جديد استفاده كرده است.
اين شركت با خردكردن چاي سنتي به ذرات ريز، چاي را در ابعاد نانويي پودر كرده است.
چاي گياهي حاوي سلنيوم است و ميزان مولكولهاي آلي و معدني و پروتئين هاي سلنيوم در آن به مكان توليد چاي بستگي دارد.
سلنيوم مي تواند نقش فعالي در تنظيم مكانيسم و افزايش سيستم ايمني بدن انسان داشته باشد و يك عنصر رديابي فعاليت هاي ضروري براي زندگي است.
فقدان سلنيوم منجر به بروز بيش از 40 نوع بيماري مانند انواع بيماري هاي قلبي، مغزي و عروقي، فشارخون بالا، بيماريهاي معده و روده، ديابت، آسم، هپاتيت، سرطان و... خواهدشد.
كشور چين، به عنوان يكي از مراكز اصلي توليد چاي در جهان، گونه هاي بسيار متنوعي از چاي را در بازار عرضه مي كند.گونه هايي كه با روش هاي سنتي فرآوري شده و با نام هاي مختلفي به بازار عرضه مي شود.
حال در بازار چاي چين، جاي فناوري نانو هم باز شده و انواعي از چاي غني شده با سلنيوم، به صورت پودر توليد شده است.
توليد چاي با ذراتي به كوچكي 160نانومتر سبب آزادسازي بيشتر مواد دروني آن خواهدشد. همچنين خاصيت ديگر اين چاي، قابليت استفاده از آب سرد است.
اين سري از چاي كه با عنوان
Nano- Selenium tea ناميده مي شود، شامل انواع مختلفي از چاي مانند چاي سفيد،چاي سبز، چاي سياه و چاي زرد است.
شركت چيني Taiji Ring Nano- products توليدكننده اين محصولات، درشهر كينهوانگدائو قراردارد و چندين سال بر روي پروژه هاي تحقيقاتي مربوط به تاثيرات مصرف سلنيوم بر درمان سرطان و ساير خواص انواع چاي وقت و هزينه صرف كرده است.

 



تب داغ جراحي هاي زيبايي

زيبائي در هر جامعه اي تعريف خاص خود را دارد و اين تعريف به طور معمول بر مبناي تقاضاي نسل جوان جامعه شكل مي گيرد؛ آدمي در ذات خود و براساس نياز فطري طالب زيبايي است و از آغاز خلقت براي ارضاي اين نياز در تكاپو بوده است؛ تلاش براي دست يافتن به اكسير جواني، وجود انواع مختلف وسايل آرايش و پيرايش سر و صورت را مي توان گواهي بر اين ادعا دانست.
با پيشرفت علوم و تكنولوژي و افزايش توانايي انسان براي دخالت در اشكال طبيعي خلقت، به تدريج آرزوي ديرينأ انسان به واقعيت نزديك تر شد. در اين بين يكي از رشته هاي علم پزشكي كه شايد بيشترين تأثير را در برآورده كردن اين آرزوي كهن آدمي برعهده داشت جراحي پلاستيك است كه خود شاخه هاي بسياري دارد؛ اما در حال حاضر و در جامعه ما مردم اين نوع جراحي را صرفاً براي زيبايي و رفع معايب ظاهري و با عنوان «جراحي زيبايي» مي شناسند و بقيه شاخه هاي آن كمتر شناخته شده است.
نزديك به 50 سال قبل و زماني كه «دكتر محمد اصانلو» رشته جراحي ترميمي را در دانشگاه علوم پزشكي تهران پايه گذاري كرد ،هدف اصلي جراحان پلاستيك ترميم ضايعات ناشي از حوادث، تصادف ها و سوختگي هاي شديد بود. هرچند كه در آن مقطع زماني در ميان خانواده هاي مرفه هم كم و بيش كساني پيدا مي شدند كه از مهارت اين جراحان براي زيبا كردن چهره خود بهره ببرند ، اما متأسفانه با گذشت زمان تقاضاهاي بي مورد براي انجام اعمال جراحي زيبايي رو به فزوني گذاشت بطوري كه طبق آمار در دهه 70 ناگهان تقاضاي جوانان براي انجام عمل هاي زيبايي با رشد 80درصدي مواجه شد و ديگر، جراحي هاي زيبائي منحصر به طبقه مرفه جامعه نبود و از هر طبقه اجتماعي افرادي وجود داشتند كه بخشي از صورت يا اندام خود را به تيغ جراحان زيبائي سپرده بودند و متأسفانه اين روند همچنان ادامه دارد، بطوري كه مردم ايران در كنار كشورهاي تركيه و برزيل در رده هاي نخست ميزان جراحي هاي زيبائي جهان قرار دارند. در اين ميان درصد بالائي ازتقاضاي جوانان براي جراحي زيبائي از سوي دختران است، به طوري كه 95درصد از متقاضيان را زنان و دختران 14 تا 45 سال براي جراحي بيني و اندام و 5درصد را مردان براي انجام جراحي بيني و كاشت مو تشكيل مي دهند.
باتوجه به اينكه قانون منعي براي فعاليت پزشكان غيرمتخصص در حيطه هاي تخصصي قائل نشده است و تا زماني كه شكايتي از پزشكي مطرح نشود، مراجع رسيدگي كننده نمي توانند مستقيم وارد عمل شوند اينگونه اعمال هر روز در حال گسترش بيشترند؛ جالب است بدانيد كه طبق آمار ارائه شده در حال حاضر كمتر از 150 پزشك در سازمان نظام پزشكي به نام جراح پلاستيك قانوني در كشور شناخته شده هستند اما حداقل بيش از 3500 جراح پلاستيك به طور غيرقانوني در كشور فعاليت مي كنند! با وجود تبليغات فراوان رسانه ها و جرايد مبني بر بروز خطرات جانبي بعد از اعمال جراحي زيبايي در قسمت هاي مختلف بدن، اما تبليغات پزشكان در مجله هاي مختلف خانوادگي و شبكه هاي ماهواره اي مؤثرتر واقع شده و تعداد زيادي ازمردم اقدام به جراحي هاي زيبايي غيرضروري مي كنند. در ميان جراحي هاي پلاستيك كه به طور عمده براي زيبايي انجام مي شود جراحي بيني، ساكشن قسمت هاي مختلف بدن و گونه گذاري رواج بسيار زيادي يافته است به نحوي كه به اعتقاد كارشناسان بيشترين جراحي بيني دنيا در ايران و عمدتاً تهران صورت مي گيرد! بعد از ايران كشورهاي آمريكا، انگلستان و تا حدي فرانسه در رديف هاي بعدي تعداد عمل هاي جراحي زيبايي بيني قرار دارند (در آمريكا و كشورهاي اروپايي انجام هر عمل جراحي زيبايي بيني هزينه اي بالغ بر 20هزار دلار دارد در حالي كه در ايران هزينه اين جراحي بين 1500 تا 5هزار دلار است. اين رقم حتي در برخي موارد كه پزشكان غيرمتخصص اقدام به اين جراحي مي كنند نازل تر است).
چشم و همچشمي، فرهنگ هاي غلط خانواده ها، تظاهر به ثروت و تمايل به زيبايي و خوش اندامي از انگيزه هاي مهم انجام جراحي هاي پلاستيك است و گاه برخي افراد متشخص جامعه به اين قضيه دامن مي زنند تا جايي كه انجام عمل جراحي بيني به عنوان يك امتياز در جامعه مطرح است .
عوارض جراحي رينوپلاستي: اگر هرم بيني را به دو قسمت بالايي و پاييني تقسيم كنيم، قسمت بالايي استخواني و قسمت پاييني غضروفي است. عوارض زيبايي در قسمت پاييني بيني يكي از عوارض مهم جراحي هاي زيبايي بيني محسوب مي شود. اگرچه در صورت دانش، تجربه و مهارت جراح، پيدايش چنين عوارضي به حداقل ممكن خواهد رسيد.
برخي از اين عوارض كه بخصوص در هنگام انجام عمل جراحي توسط افراد غيرمتخصص بوجود مي آيند شامل موارد زير است:
فرو رفتگي بالاي نوك بيني: اين عارضه در اثر برداشته شدن غضروف هاي تيغه بيني يا قسمت مياني بيني ايجاد مي شود كه معمولا در اولين هفته هاي پس از جراحي، تورم موجود در بافت ها مانع از آشكار شدن كامل اين عارضه مي شود.
فرو رفتگي هاي پره هاي بيني: معمولا اين عارضه به دنبال برداشته شدن غضروف هاي پره هاي بيني براي جمع كردن نوك بيني ايجاد مي شود.
انحراف قسمت غضروفي بيني: اين عارضه معمولا به علت باقي ماندن انحراف تيغه داخلي بيني ايجاد مي شود.
برداشته شدن بيش از حد پوست پره هاي بيني: در مواردي كه قسمت زيادي از پره هاي بيني برداشته شود، ممكن است به دليل صاف شدن چين بين بيني و صورت، اثر بخيه ها بر روي پوست صورت نمايان شود.
فروافتادگي كامل طرفين نيمه پاييني بيني: در صورتي كه برداشته شدن بيش از حد غضروف هاي پره بيني با برداشته شدن بيش از حد غضروف هاي كناري قسمت مياني بيني همراه باشد، عواقب تنفسي وخيم تر خواهد بود (اين كار موجب باريكي بيش از حد بيني در قسمت مياني و پاييني و نيز تنگي شديد معبر تنفس مي شود).
بالا رفتن بيش از حد نوك بيني: برداشته شدن بيش از اندازه بافت هاي غضروفي و پوست قسمت پاييني بيني ممكن است موجب بالا رفتن بيش از حد نوك بيني و ايجاد نماي بيني خوكي شكل شود.
باريك شدن بيش از حد نوك بيني: نوك بيني از نظر اصول زيبايي، پهنايي متناسب با قسمت هاي بالايي دارد. در صورت باريك شدن بيش از حد نوك بيني، تناسب بين دو قسمت بالايي و پاييني بيني به هم مي ريزد و قسمت بالايي پهن تر به نظر مي رسد.
اصولا بجز موارد اندك جراحي هاي زيبائي پيوند معناداري با خصوصيت هاي فرهنگي هر كشوري دارد. به طور مثال براي جوانان انگليسي حالت اندام تحتاني بسيار مهم است. همين قضيه ميزان بالاي جراحي هاي ليپوساكشن را در انگليس توجيه مي كند. «انجمن جراحان پلاستيك زيبائي بريتانيا» در سال 2006 آماري را منتشر كرد كه براساس آن تنها در يك سال 4 هزار مورد عمل ليپوساكشن صورت گرفته است. اين ميزان حدود 90 درصد نسبت به سال هاي قبل افزايش داشته است. اما در جوامع اسلامي به علت نوع پوششي كه زنان اختيار مي كنند، بيشترين توجه به اجزاء صورت معطوف مي شود بطوريكه در كشور ما رينوپلاستي (جراحي زيبائي بيني) به تنهائي با تمام عمل هاي زيبائي ديگر برابري مي كند. بعد از بيني، حذف چين و چروك صورت در رتبه دوم قرار دارد. در كنار جراحي بيني، كلينيك هاي پوست و زيبائي عمل هاي متعدد ديگري را نيز انجام مي دهند كه برجسته كردن لب ها، گونه گذاري، گودرفتگي و لاغري صورت و چانه ازشايع ترين آنها است. شايد باور كردنش چندان آسان نباشد اما در بسياري از كتاب هاي مرجع جراحي پلاستيك، راينوپلاستي را از مشكل ترين اعمال جراحي پلاستيك در بدن نام برده اند. بيني، برخلاف باقي اعضائي كه مورد عمل زيبائي قرار مي گيرند، عملكردهاي مهم و حياتي نيز دارد و آنچه كه در جراحي بايد مورد توجه قرار گيرد، حفظ عملكرد بيني است.
گاهي اوقات افراد بعلت نقايص مادرزادي يا بعلت حوادث، دچار بدشكلي ها يا عدم تقارن در چهره و اندام ها مي شوند كه به ويژه در جامعه امروز تصادف هاي رانندگي و سوختگي از مهمترين علل اينگونه بدشكلي هاست. در چنين مواردي جراحي پلاستيك ترميمي بعنوان بخش ضروري از درمان توانبخشي فرد حادثه ديده يا دچار نقص مادرزادي، كمك مؤثري به بهبود روحيه فرد و كارايي او مي كند. اما گاهي بدون وجود نقص و معلوليت، برخي اشخاص تمايل و درخواست براي تغيير در چهره و اندام هاي خود را دارند و به جراحي پلاستيك زيبايي متوسل مي شوند كه در ضرورت يا حتي مفيد بودن چنين كارهايي ترديد وجود دارد. واقعيت اين است كه تمايل براي جراحي پلاستيك زيبايي در سطوح گوناگون آسيب شناسي رواني فردي و اجتماعي قابل بررسي است؛ بسياري از كساني كه تن به تيغ اين گونه جراحي ها مي دهند اگر بتوانند اعتماد بنفس خود را باز يابند معمولا از جراحي زيبايي منصرف مي شوند. روانشناسان معتقدند گسترش نامطلوب جراحي هاي زيبائي در يك جامعه متأثر از انگيزه هاي عاطفي و شناختي افراد آن است بطوري كه نيازهاي عاطفي جوانان به ويژه نياز به مورد توجه قرار گرفتن به وسيله جامعه، از انگيزه هاي اصلي كسب زيبائي تصنعي است. از طرفي گروه هاي مرجع نتوانسته اند جوانان را در شناخت هويت خود ياري كنند به اين ترتيب ظاهري ترين لايه هويت هر فرد چنان برجسته مي شود كه ديگر ابعاد وجودي اش را به حاشيه مي راند.
در پايان بايد گفت كه از يك سو تب داغ عمل هاي جراحي زيبايي و دستكاري هاي پوستي، بسياري از زنان و مردان جامعأ ما را گرفتار خود كرده است و از سوي ديگر هزينه هاي سرسام آور اين قبيل جراحي ها، عوارض ناخواسته و پيامدهاي احتمالي آنها، در كنار دخالت افراد فرصت طلب و غيرمتخصص با دريافت هزينه هاي پايين، انتخاب متخصص مناسب را مشكل مي سازد. هر چند كه نمي توان پروتكل درماني براي اعمال جراحي زيبايي نوشت و انجام آنها را محدود كرد- زيرا اين يك عمل توافقي بين بيمار و پزشك است- اما مي توان با كار فرهنگي و آموزش به مردم و جوانان، جلوي رشد بيش از حد اين نوع عمل هاي غيرضروري را گرفت و اين مردم هستند كه با تحليل مناسب اطلاعات، بايد انتخاب عاقلانه اي داشته باشند زيرا ما نمي توانيم افراد را مجبور به كاري كنيم و اين خود بيماران هستند كه بايد بدون توجه به عنوان هاي ظاهري روي تابلوها و علي الخصوص عنوان هايي كه در پيك ها و روزنامه ها به عنوان تبليغات مطرح مي شود، تصميم گيري كنند.
سعيد كريمي- دانشگاه علوم پزشكي كردستان

 



مولكولي جديد براي مقابله با ويروس ايدز

پژوهشگران فرانسوي مولكول جديدي را ايجاد كردند كه مي تواند از ورود ويروس HIV به سلول هاي بدن جلوگيري كند.
ويروس HIV در بدن انسان مي تواند موجب بيماري ايدز شود. محققان انيستيتو پاستور، دانشگاه مطالعات پاريس 11 و مركز ملي تحقيقات علمي فرانسه مولكول جديدي را براي مقابله با اين ويروس ايجاد كردند كه CD4-HS نام دارد.
اين مولكول برخلاف ساير درمان هاي رايج كه هدف آنها توقف تكثير ويروس است مي تواند راه ورود ويروس HIV را به سلول مسدود كند.
براساس گزارش نيچر، اين مولكول از پيوند ميان يك قند و يك پپتيد ايجاد شده است و مي تواند استراتژي درماني جديدي را پيش از آنكه ويروس وارد سلول شود ارائه كند.
اين محققان اظهار داشتند كه از آغاز شيوع اين اپيدمي تاكنون حدود 25مولكول درماني ايجاد شده اند كه توانسته اند عمر بيماران مبتلا به ايدز را افزايش دهند اما اغلب اين مولكول ها عوارض جانبي بسيار زيادي دارند.
در اين بررسي هاي جديد، اين دانشمندان دريافتند كه «گليكوپروتئين gp120» كه روي غشاي ويروس قرار دارد مي تواند به عنوان يك هدف درماني در نظر گرفته شود. اين پروتئين به ويروس اجازه مي دهد كه يك گيرنده را روي سلول كه CD4نام دارد تشخيص دهد.
اين دانشمندان به زودي آزمايشات اين مولكول را بر روي جانداران آزمايشگاهي آغاز مي كنند.

 



معجزه دستها!

پژوهشگران آمريكايي دريافتند كه بكارگيري دستها هنگام سخن گفتن، افكار و حافظه را تقويت كرده و به كودكان در يادگيري كمك مي كند.
محققان دانشگاههاي پيستبورگ و شيكاگو با بررسي 50 خانواده اي كه كودكان كمتر از يكسال داشتند كشف كردند كودكاني كه براي برقراري ارتباط با اعضاي خانواده از دستها استفاده مي كنند شاداب تر از ساير كودكان هستند.
در اين بررسي مشخص شد كه در مدت يك ساعت و نيم اين كودكان توانستند از طريق حركات دست 24 كلمه را بيان كنند در حالي كه در همين مدت زمان، كودكاني كه از حركات دست استفاده نمي كردند تنها موفق شدند 13 واژه را بيان كنند.
به گفته اين محققان، استفاده از دستها نه تنها براي بيان بهتر كلمات مفيد است بلكه مي تواند به يادگيري نيز كمك كند. همچنين فضاي بيشتري را در اختيار حافظه قرار دهد و به كودك براي كسب تواناييهاي جديد ياري رساند.
براساس گزارش ساينس، اين دانشمندان براي كسب اين نتايج در آزمايش ديگري براي دو گروه از كودكان دبستاني يك سري تمرينات رياضي را تجويز كردند.
كودكان گروه اول مي توانستند براي انجام محاسبات آزادانه از حركات دست استفاده كنند اما از گروه دوم خواسته شد كه از دستها استفاده نكنند، نتايج اين آزمايش نشان داد كه گروه اول موفق شدند در مدت چند ثانيه تمام مسائل خود را حل كنند.
«حرف زدن با دستها» در بسياري از جوامع و فرهنگها يك عادت بد به شمار مي رود در حالي كه نتايج اين تحقيقات حاكي از آن است كه 70 تا 80 درصد از اطلاعات از طريق چشمها و بر پايه آنچه كه فرد مي بيند و شكل آن را تائيد مي كند به مغز مي رسند، بنابراين ديدن حركات دست مي تواند به يادگيري كمك كند.

 



پنبه غذاي نسل هاي آينده

محققان دانشگاه تگزاس با ايجاد تغييرات ژنتيكي در گياه پنبه و زدودن رنگدانه سمي دانه هاي اين گياه موفق شدند منبع جديدي از غذا را براي مقابله با بحران افزايش جمعيت و گرسنگي در آينده اي نه چندان دور ارائه كنند.
پنبه از محصولاتي است كه بيش از 7 هزار سال به منظور استفاده از الياف تحت كشت كشاورزان قرار داشته و اكنون توسط بيش از 20 ميليون كشاورز در 80 كشور تحت كشت است.
پنبه بيش از 40درصد الياف مورد نياز صنايع پارچه و لباس جهان را تشكيل مي دهد اما تاكنون قادر به توليد مواد غذايي براي بشر نبوده است، پديده اي كه با كمك مهندسي ژنتيك امكانپذير خواهد شد. دانه هاي پنبه منابع غني از پروتئين به شمار مي روند و محصول كنوني پنبه در جهان به اندازه اي است كه به طور سالانه بتواند نياز 500 ميليون انسان را تامين كند.
اما اين دانه ها تنها در زماني قابل استفاده خواهند بود كه دوره پيچيده و پرهزينه پالايش را پشت سر بگذارند تا از رنگدانه سمي كه گياه را از هجوم آفات در امان نگه مي دارد، پاك شود زيرا جانداران توانايي هضم اين ماده را ندارند با اين حال زدودن اين ماده از دانه هاي پنبه باعث هجوم آفات به دانه ها و الياف آن خواهد شد.
به همين منظور محققان دانشگاه تگزاس از مهندسي ژنتيكي براي رفع اين مشكل كمك گرفتند. اين محققان موفق به خاموش كردن ژن ماده سمي در دانه پنبه شدند در حالي كه سيستم دفاعي گياه همچنان پابرجا باقيمانده بود. چنين روشي مي تواند امكان استفاده ايمن از بيش از 40 ميليون تن دانه پنبه در سال به عنوان منبعي باارزش از پروتئين را فراهم آورد.
شيوه به كار گرفته شده در اين روش تداخل RNA نام داشته و طي آن توالي ژنتيكي به منظور مسدود كردن آنزيم توليد رنگدانه سمي پنبه تنها در دانه پنبه به وجود مي آيد. محققان پس از آزمايش موفقيت آميز در آزمايشگاه، تست اين شيوه را در محيط گلخانه اي آغاز كردند تا توانايي بقاي گياه پنبه را با كمك گرفتن از اين شيوه جديد مورد سنجش قرار دهند.
نتايج نشان داد پنبه هاي تصحيح ژنتيكي شده از شرايط كاملا عادي برخوردار هستند و تنها تفاوت آنها با پنبه هاي معمولي قابل خوراك بودن دانه ها در اين گياهان است. كه مي توان از اين شيوه در مزارع و براي توليد مقادير زيادي دانه پنبه استفاده كرد.
براساس گزارش تايم، دانه هاي پنبه تراريخته قبل از ارائه در بازارها نيازمند دريافت تاييد دولتي خواهد بود. گمان مي رود در ابتدا اين دانه ها به عنوان غذاي ماهي ها و ديگر جانداران مورد استفاده قرار گيرند اما با توجه به رشد سريع جمعيت اين دانه ها مي توانند به عنوان منبع سرشار از پروتئين مورد استفاده انسانها نيز قرار گيرند.

 



خستگي مزمن و پيامدهاي آن

آيا تا به حال از نشانگان خستگي مزمن چيزي شنيده ايد؟ تا به حال كسي را ديده ايد كه پيوسته از خستگي، بي حوصلگي يا حتي افسردگي و درد طولاني مدت شكايت داشته باشد؟
خستگي مزمن يا CFS، اختلالي است كه فرد مبتلا به آن، دچار خستگي ناتوان كننده است و چند نشانه عصبي، رواني و جسمي در وي وجود دارد. اين نشانگان موضوع جديدي نيست و در گذشته با نام هاي مختلفي تشخيص داده مي شد كه متداول ترين آنها سندرم يا نشانگان ME، آنسفالو ميليت ميالژيك (يعني دردهاي عضلاني به علت التهاب در سيستم عصبي مركزي؛ مغز و نخاع قابل ذكر است.)
نشانگان يا عارضه خستگي مزمن در زنان، دو برابر مردان است. هرچند كه هم در كودكان و هم در سنين پس از 45 سالگي مشاهد مي شود، ولي معمولا افراد 25 تا 45 سال به اين بيماري مبتلا مي شوند.
اين عارضه به صورت پراكنده، حتي در كشورهاي پيشرفته ديده مي شود، اما چند مورد همه گيري بيماري به ثبت رسيده است، از جمله در سال 1313 در بيمارستاني در لس آنجلس آمريكا، 1334 در بيمارستان سلطنتي لندن، 1335 در ايالت فلوريداي آمريكا، سال 1364 در ايالت نواداي آمريكا اين بيماري شايع بوده است.
خوب است بدانيد يك پنجم مراجعه به كلينيك هاي پزشكي عمومي به علت خستگي مزمن نشانه هاي آن است، اما نشانگان خستگي مزمن به مثابه يك عارضه و بيماري به مراتب كمتر ديده مي شود. نام هاي مختلفي به اين بيماري داده اند كه بيانگر اين موضوع است كه دلايل مختلفي باعث ايجاد سندرم خستگي مزمن مي شوند. عفونت و اختلال در سيستم ايمني، از نمونه هاي قابل ذكر است.
در بيش از 80 درصد موارد نشانه هاي بيماري كه خود بيمار از آنها شكايت دارد (به ترتيب از زياد به كم) شامل: خستگي، اشكال در تمركز، سردرد، گلودرد، دردهاي عضلاني و مفصلي و تب است.
نظريه هاي زيادي درباره علت اين نشانه ها وجود دارد. آلودگي به برخي ويروس ها و تضعيف يا اختلال دستگاه ايمني به عنوان عامل و مسبب اصلي بروز نشانگان مطرح شده اند. به هر حال مهم اين است كه مانند ديگر بيماري هاي مزمن، در اين بيماري نيز، در دو سوم افراد مبتلا به نشانگان خستگي مزمن، افسردگي زياد ديده مي شود.
اساس تشخيص
پزشكان براي تشخيص درست نشانگان خستگي مزمن يكسري معيارهايي را در نظر مي گيرند، يكي از آنها وجود خستگي است، يعني معمولا بيمار در انجام كارهاي روزانه دچار ضعف، خستگي و ناتواني است. در بعضي افراد هم حالت التهاب و درد مفاصل و عضلات وجود دارد، يا برخي افراد دچار تب و افزايش درجه حرارت مي شوند. براساس اينكه چه عاملي باعث نشانگان خستگي مزمن شده است، علائم خاصي مشاهده مي شود. ممكن است در بدن فرد نقاط حساسي به لمس وجود داشته باشد و با فشار بر هر نقطه بيمار احساس درد يا سوزش كند.
همچنين نشانگان خستگي مزمن موجب افسردگي بيماران مي شود و افسردگي به علت خصوصيات و طبيعت خود، موجب تشديد بيماري زمينه اي مي شود. از طرفي افسردگي به علت بيماري خستگي مزمن، باعث مي شود بيمار، كمتر انگيزه پيگيري و درمان خود را داشته باشد و در نتيجه كيفيت زندگي كاهش مي يابد. برخي افراد به علت ابتلا به اين بيماري ممكن است دچار اضطراب شوند و اضطراب و نگراني بر شدت درد مي افزايد به همين علت در چرخه معيوبي قرار مي گيرند كه هر عارضه ديگري را تشديد مي كند.
پيشگيري و درمان
اين عارضه علت هاي مختلفي دارد و بسياري از بيماران با سازوكارهاي مختلفي در نهايت به اين نشانگان دچار مي شوند. با توجه به اين موضوع، بايد درمان هم چند جهت داشته باشد كه شامل رفع علت زمينه اي ، نگهداري و مديريت درد، خستگي و شرايط روحي و رواني بيمار است.
مهم ترين اقدام، كنترل و رفع درد است. در ابتدا براي آنكه بيمار با كيفيت بيشتري به زندگي ادامه دهد، نياز است تا داروهاي مسكن مانند بروفن، ديكلوفناك يا استامينوفن تجويز شود.
با توجه به اينكه داروهاي گروه بروفن ضدالتهاب نيز هستند، براي استفاده ارجح اند .كه هم التهاب و هم درد را كاهش مي دهند. بسياري از افراد ترجيح مي دهند دوره هاي مختلف ماساژ را بگذرانند تا به اين وسيله درد خود را كمتر و شادابي و نشاط شان را بيشتر كنند، به همين علت بسياري از پزشكان توصيه مي كنند كه اينگونه بيماران، فعاليت متوسطي داشته باشند و ورزش هايي مانند پياده روي، شنا و نرمش هاي خفيف انجام دهند چون با وجود درد و التهاب و افزايش درجه حرارت هر چه استراحت اين افراد بيشتر شود، بيشتر احساس ناتواني و ضعف مي كنند.
بسياري از بيماران، به علت طولاني مدت بودن ماهيت بيماري، روحيه ضعيفي دارند و احساس ناتواني مي كنند و به همين علت توصيه مي شود با روش هاي رفتاري و شناختي نيز درمان انجام گيرد. اين روش كه CBT ناميده مي شود، موجب اصلاح سبك زندگي بيماران و افزايش انگيزه آنان براي ادامه درمان مي شود. از سويي استفاده از روش درمان رفتاري و شناختي موجب مي شود تا عوارض رفتاري و رواني ناشي از ابتلا به نشانگان خستگي مزمن برطرف يا از آن پيشگيري شود.
در كشوري مانند آمريكا براي نشانگان خستگي مزمن كه به علت بيماري مانند فيروميالژي به وجود مي آيد، از داروهايي مانند قرص گانفيزين استفاده مي شود و با تاثير بر فعل و انفعالات شيميايي بافت همبند، موجب كاهش و رفع درد مي شود. البته اين موضوع هنوز در حد تحقيقاتي است و پزشكان اميد زيادي دارند كه اين كار معمول شود.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14