(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 7 مهر 1388- شماره 19474
 

داستان ارباب و نوكران ! زندگينامه جمعي از رجال پهلوي86

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




داستان ارباب و نوكران ! زندگينامه جمعي از رجال پهلوي86

اظهارنظر:
درخشش باتوجه به اوضاع و احوال فعلي اش، كاملاً خونسرد و آرام بود. به نظر مي رسيد از ناملايمات و هيجانات كنترل شدن، افسرده باشد در حالي كه همزمان با آن، يك شور و شوق تقريباً غيرقابل تصور و الزام مردي با يك مأموريت مهم را ارائه مي داد. او تأثير فردي كه در حال كاوش روان خود است و از درون با خودش مي جنگد را در من برجا گذاشت. وي بدون شك با خطر واقعي روبرو مي شود. (او به آرامي اين نكته را در صحبتش مطرح كرد: «اگر آنها صبرشان از دست من لبريز شود، در حالي كه مرا همچنان دشمني جدي محسوب كنند، من به راحتي ممكن است در يك تصادف با كاميون كشته شوم». باوجود اين كه او از اعليحضرت وحشت دارد، به نظر مي رسد نسبت به مقامات ساواك نظير پاكروان و مولوي احساس علاقمندي و درك و احتمالاً احترام مي كند.
هرچند ممكن است فشارهاي بيشتري پس از ترغيب و تحبيب هاي اوليه اعمال شوند، شك دارم كه شجاعت درخشش بگذارد كه وي مأيوس شود. با وجود اين كه وي يك واقعگراست، ولي به اندازأ كافي در شخصيت خود شجاعت، ايثار و ذهنيت دارد كه براي آنچه اعتقاد دارد، صرفنظر از عواقب آن براي خودش و خانواده اش مقاومت و ايستادگي كند.
من قضاوت درباره ارزيابي قابليت ها و توانائي هاي بالقوه درخشش را براي رهبري سياسي آينده موكول مي كنم به بعد از اينكه بيشتر دربارأ برنامه هاي وي و سازمانش مطالعه نمايم، ولي من اكنون معتقدم كه بدون شك او يك شخصيت سياسي ايراني طراز اول است. رژيم به خودي خود اين تعارف ناخواسته را با توجهات اخيرش به وي ابلاغ نموده است.
پيشنهاد
باتوجه به تهديد بسيار جدي درخشش، من با احترام پيشنهاد مي كنم كه اين و يادداشت هاي بعدي مذاكرات ما براي توزيع، محدود شود به سفير، وزير و آقاي هرتز و مقام هاي سياسي «بلافصل» وي.

درخشش، محمد - 17
خيلي محرمانه - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان
زمان: 15 ژانويه 1964 - 25/10/24
مكان: منزل من (راسياس)
صورت مذاكرات شركت كنندگان: محمد درخشش، وزير سابق فرهنگ چارلز ان. راسياس. دبير دوم سفارت
در خلال مذاكرات امروز عصر ما، درخشش به مسائل زير اشاره نمود:
1- ساواك جلسه يك هسته را به هم زد: سه شنبه هفته قبل (7 ژانويه) در حالي كه منزل جواد رهنما در قلهك، درخشش آماده ملاقات با افراد يك «هسته» يازده نفره بود، سرهنگ انصاري از ساواك (منطقه تجريش) ظاهر شد. انصاري سؤال كرد آنجا چه خبر است و او مي خواست وارد منزل رهنما شود تا سؤال بكند. درخشش اظهار داشت كه او خيلي عصباني شد و به سرهنگ گفت كه او اجازه ندارد براي سؤالا كردن به زور وارد خانه شخصي مردم شود. سؤالات در مورد چه؟ آيا ما طرح سرنگوني دولت را تهيه كرده ايم يا چيز ديگري؟ آيا ايران به اين مرحلأ غم انگيز رسيده است كه به اين زودي لازم باشد در هر خانه يك پليس براي شنيدن و كنترل وجود داشته باشد؟ آن گاه سرهنگ انصاري از درخشش پرسيد آيا مي داند كه با يك افسر مسئول دولتي سخن مي گويد؟ او پاسخ داد كه كه بخوبي مي داند كه با چه كسي و در چه موردي صحبت مي كند. سپس سرهنگ از آنجا بيرون رفت. كمي بعد، زماني كه درخشش در حال ترك خانه بود، مشاهده نمود كه سرهنگ در خارج خانه با يك نيروي 20 نفره پليس خانه را محاصره كرده اند. درخشش بدون اينكه تعقيب شود، از آنجا با ماشين رفت. روز بعد مطلع شد كه سرهنگ انصاري بلافاصله پس از ترك درخشش بازگشته است. سرهنگ اسلحه خود را بيرون آورده، آن را روي ميز گذاشته و اسم كليه حاضران را نوشته است. يكي دو روز بعد، رهنما و چند نفر ديگر توسط ساواك احضار و در مورد روابط با درخشش و ساير كساني كه در جلسه حضور داشتند، مورد بازجويي قرار گرفتند.
درخشش از اين روش برخورد پليس خيلي عصباني بود. او احساس مي كرد ساواك قادر بوده است او را تا خانأ رهنما ردگيري نمايد و اين كه يكي از شركت كنندگان در جلسه توسط ساواك خريداري شده است. او در هفته گذشته در دو جلسه ديگر هسته ها شركت نموده و ساواك به طور مشهود وي را تعقيب نكرده است، زيرا اعضاي اين هسته ها اظهار مزاحمت از سوي ساواك نكرده اند. ( درخشش چندين بار به من گفته بود كه خيلي راحت مي توان در ترافيك سنگين تهران از تعقيب پليس فرار نمود. من اين را باور دارم. )
2- استعفاي نمايندأ مجلس، جعفر ابطحي: او در مورد استعفاي ابطحي و دلائل مشهود آن شنيده بود كه احتمالاً، ابطحي مي خواهد به كار وكالت خود بازگردد. به هر حال درخشش در اين مورد مطمئن نبود، ولي مي دانست كه ابطحي تجربه خيلي خوب حقوقي دارد. او گفت همچنين مي داند كه ابطحي زماني عضو حزب توده بوده است.
3- تغييرات آيندأ كابينه: او از منبع موثق شنيده بود كه دولت علم احتمالاً پس از بازگشت شاه از سفر اروپا ، تغيير خواهد كرد. كابينأ جديد توسط «غلام خانه زاد»، منصور ، هدايت خواهد شد، ولي شامل چند عضو ديگر از «نوكرهاي» كابينه علم مانند عاليخاني، معينيان و خسرواني خواهد بود. به هرحال، «تغييري» داده نخواهد شد. ارباب هر وقت دلش بخواهد نوكران خود را تغيير مي دهد.
4- فعاليت ها در دانشگاه: درخشش عقيده دارد كه شش نفر استاد از سوي رياست دانشگاه بركنار شدند. آنها احتمالاً بدين علت بركنار شدند كه در حقيقت به طور تمام وقت تدريس نمي كردند، در واقع بعضي از آنان، اساتيد رسمي نبودند. به هر حال درخشش احساس مي كرد كه چون بسياري ديگر در دانشگاهها هستند كه در اين دسته بندي (فاقد صلاحيت يا بي محتوا) قرار مي گيرند، مي توان اين حدس را زد كه اين بركناري ها ممكن است دلايل سياسي چندي نيز داشته باشد. او نشنيده بود كه دانشگاه، دانشكده تحقيقات اقتصادي را تعطيل كرده باشد. (او گفت كه دانشكده تحقيقات اجتماعي در داخل محوطه دانشگاه قرار ندارد. )
تظاهرات در اعتراض به محكوميت رسمي رهبران نهضت آزادي در دانشگاه در صبح پنجشنبه (41 ژانويه) توسط پليس از هم پاشيده شد و حادثه اي در اين رابطه به وقوع نپيوست. تعدادي از رهبران بازداشت شدند. كليه آنها از دانشكده فني بودند.
5 - نظر در مورد شريف امامي: بنا به اظهار درخشش، شريف امامي يك شارلاتان (واژه مورد علاقه درخشش) است، مردي كه تا چند سال قبل هيچ چيز نداشت، ولي اكنون به علت زرنگي و تجارتهاي مشكوك مرتبط با دربار، يكي از ثروتمندترين افراد ايران است. شريف امامي حتي يك مهندس شرافتمند هم نيست. او «عنوان» خود را فروخت. درخشش تصديق كرد كه شريف امامي فردي زرنگ و باهوش است، ولي او را به عنوان «سياستمداري فرصت طلب»، بدون هيچ اعتقاد محكم يا شجاعت اخلاقي توصيف نمود.
درخشش اظهار داشت كه وي در سال 1961 نزد شريف امامي رفته و به او توصيه كرده بود كه حقوق آموزگاران را تا حد قابل قبول افزايش دهد، و اين نكته را تذكر داده بود كه به نفع دولت او ( شريف امامي) خواهد بود كه اين اقدام انجام شود، زيرا آموزگاران مطمئناً اعتصاب خواهند كرد. شريف امامي، آن گونه كه درخشش مسئله را مي ديد، نديد و آموزگاران اعتصاب كردند و «دولت او سرنگون شد».
درخشش، محمد - 18
تاريخ: 28 ژانويه 1964 - 8/11/24
سرّي - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان - فقط استفاده داخلي
از: منبع كنترل شده آمريكايي (CAS)
به: رئيس بخش سياسي
موضوع: فعاليتها و برنامه هاي محمد درخشش
مراتب زير جهت اطلاع شما و هرگونه استفاده اي كه شما مايليد از آنها در محدودأ امنيتي تعيين شده به عمل آوريد، مي باشد. هرگونه گزارشي از اين اطلاعات از جانب شما بايد قيد «غير قابل رؤيت براي بيگانگان» را داشته باشد، ولي نيازي به ذكر CAS به عنوان منبع نيست. منبع يكي از كارمندان وزارت فرهنگ (F) و از پيروان نزديك محمد درخشش مي باشد. او اين نظريات را در 18 ژانويه 1964، اظهار نموده است.
1- محمد درخشش، وزير سابق فرهنگ، در خانه خود در جادأ شميران هر روز جلساتي را ترتيب مي دهد. او در حال سازماندهي براي انتشار دو مجله است و در نظر دارد كه از اين راه پول در بياورد. هزينه لازم براي انتشار مجله از پولهاي آموزگاران تأمين شده است. درخشش به همه مي گويد كه تا دو سال ديگر با كمك هاي همه معلمان و ساير گروههاي مخالف شاه، نخست وزير خواهد شد. او هيچ گونه ارتباط آشكاري با محافل درباري ندارد. او سعي مي كند كه آموزگاران را فعال كند و آنها خود را مجدداً سازماندهي نمايند و سازمان نيرومندي تشكيل دهند كه او بتواند در آينده نزديك از آن استفاده كند.
2- از آنجا كه باشگاه مهرگان از 5 دسامبر 1963 تعطيل بود، درخشش براي برگزاري جلسات از خانه هاي معلمان مختلف همين طور از خانه خودش استفاده مي كند. بسياري از آموزگاران و كارمندان وزارت فرهنگ احساس مي كنند كه درخشش نمي تواند بدتر از نخست وزير فعلي باشد و براي آموزگاران بهتر خواهد بود. درخشش اميدوار است حمايت خارج از محافل معلمان را به دست آورد، ولي او در اصول به همبستگي معلمان و حمايت آنها و به قدرت رسيدن توسط آنها، حساب مي كند.
درخشش، محمد - 19
خيلي محرمانه - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان
زمان: 11 فوريه 1964 - 22/11/24
مكان: منزل آقاي راسياس
صورت مذاكرات شركت كنندگان: محمد درخشش، وزير فرهنگ سابق چارلز ان. راسياس، دبير دوم سفارت
درخشش گفت كه او به فعاليت هاي سازماندهي خود ادامه مي دهد، حتي اگر فشار ساواك ادامه داشته باشد. چون تهديد مستقيم وي بدون اثر بوده است، ساواك تاكتيك خود را عوض نموده و شروع به تحت فشار قرار دادن حاميان شناخته شدأ وي كرده است. تعداد زيادي از معلمان عضو باشگاه مهرگان احضار و بازجويي شده اند و به آنها گفته شده است تعهدنامه كتبي مبني بر قطع فعاليت هاي سياسي خود با درخشش، امضا نمايند. براي مثال، يك معلم مشهور (بنا به گفتأ درخشش) به نام جعفري، يكي از رهبران فعال مهرگان و از همكاران نزديك درخشش، به دفعات توسط ساواك احضار و تهديد شده است. درست همين هفته به وي اولتيماتوم داده شده است تا فعاليت هاي سياسي خود و همكاري با درخشش را قطع نمايد، در غير اين صورت به يزد منتقل خواهد شد. عدم قبول انتقال به يزد موجب انفصال وي از شغل آموزگاري خواهد گرديد. پس از بحث با ساير مقامات باشگاه مهرگان، درخشش به جعفري دستور داده باقي بماند - در حالي كه جعفري مايل بوده به يزد برود. درخشش تصميم گرفته است كه او و باشگاه مهرگان اجازه ندهند كه به آنها تشر زده شود و اين كه موضع مشخصي بايد اتخاذ شود. باشگاه مهرگان آماده است در صورت ضرورت خسارت ناشي از پشتيباني مالي از جعفري يا هر عضو ديگري را به عهده بگيرد، هر چند كه ذخيره باشگاه محدود است (يك حسابي در بانك ملي دارد كه تقريباً 200000 تومان در آن است)، مي توان آن را تقويت نمود و مي توان به طور ويژه اي پول جمع آوري نمود.
تحقيقات و نوشتن نشريه ادامه مي يابد. بعضي از موضوعات اين نشريه در مورد حقوق معلمان، محدوديت آزادي بيان و گردهمايي، روشنفكران و اصلاحات ارضي است. يك گزارش در مورد حقوق معلمان، كه همچنين شامل انتقاد از دولت و اعمال زور نيز مي باشد، آماده چاپ است، ولي اشكال پيدا كردن تسهيلات چاپ است. به هر حال اگر چاپخانه اي براي انجام اين كار پيدا نشود، آنها آن را با دستگاه مومي (استنسيل) تكثير خواهند كرد.
در مورد «سازمان سياسي» (كه ماهها قبل آغاز شده است و مخصوصاً بدون نام باقي مانده است)، فعاليت هاي سازماني و پيش بيني هاي حفاظتي داخلي كماكان ادامه دارند. درست هفته قبل دو هستأ حزب توده كشف شدند كه در «سازمان» وي نفوذ داده شده بودند. اين افراد توده اي به يك جلسه ويژأ «شوراي اجرايي» آورده شده بودند، كه «شناسايي» شدند. آنها از سازمان «اخراج» گرديدند و به آنها تذكر داده شد كه فعاليت هاي مخالف با درخشش و حاميان وي را رها كنند، در غير اين صورت به ساواك معرفي خواهند شد. درخشش به من اطلاع داد كه ليستي از اعضاي قبلي و فعلي حزب توده را در اختيار دارد. او معتقد است اين ليست شامل اسامي افرادي از حزب توده است كه براي ساواك شناخته شده نيستند. )
اظهارنظر:
در يك لحظه مناسب من از درخشش خواهم خواست كه اگر بتواند يك كپي از ليست اعضاي حزب توده و پيروان آن را به من بدهد.

درخشش، محمد - 20
دستورات وزير مختار:
فكر مي كنم به زماني رسيده ايم كه بايد به راسياس گفته شود كه ارتباط خود را با درخشش قطع نمايد، زيرا به نظر مي رسد درخشش به زودي محاكمه و زنداني شود. تنها دليل اين كه من تاكنون به چوك (راسياس - م) نگفته ام تماسهاي بعدي را قطع نمايد، اين است كه وي به من گفت به خانه درخشش نمي رود و درخشش به وي تلفن مي كند (معمولاً از تلفن عمومي) و سپس به ملاقاتش مي رود. من در اين مورد با منبع كنترل شده آمريكايي (CAS) صحبت كرده ام، زيرا علاقمنديم بدانيم درخشش به كجا مي رود. مثلاً، بازداشت وي ممكن است موجب اعتصاب معلمان شود.
اين مطلب خطاب به وزير مختار بر روي سند پيوست شده است.
خيلي محرمانه - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان
زمان: 27 فوريه 1964 - 8/21/42
مكان: منزل من (راسياس )
صورت مذاكرات شركت كنندگان: محمد درخشش، وزير فرهنگ سابق چارلز ان. راسياس، دبير دوم سفارت
من درخشش را براي مدتي بيش از دو هفته بود كه نديده بودم، او سه شنبه صبح به دفتر من تلفن كرد و پيشنهاد نمود اوايل شب مرا ملاقات كند. از آنجا كه قبلاً ملاقات ديگري را قبول كرده بودم، موافقت كرديم كه در حدود ساعت 10 بعدازظهر به ديدن من بيايد. در مدت يك ساعت مذاكره، او موضوعات زيرا را اظهار داشت:
1- نشريه اي كه اخيراً انتشار يافته بود
درخشش اظهار داشت كه نشريه اي كه او در شنبه 22 فوريه توزيع نموده در 50000 نسخه تهيه شده كه 00002 آن در تهران و مابقي آن در استانها توزيع شده بود. اين نشريه توسط يك چاپخانأ خصوصي چاپ شده كه مسئول آن به محتواي نشريه علاقمند شده و قبول كرده بود كه درخشش هرطور كه بخواهد حق چاپ آن را بپردازد. درخشش گفت در خلال دو هفته اي كه به دنبال چاپ آن بود، بيشتر از اين موضوع مضطرب شده بود كه هيچ چاپخانه اي حاضر نبود خطر چاپ كردن آن را بپذيرد. او تقريباً نااميد شده و تصميم گرفته بود كه اين «نامأ معلمان به والدين» را به صورت استنسيل تكثير كند كه يك چاپچي بيش از انتظار علاقمند، پيدا شد. درخشش گفت اين نامه (كه در آن باشگاه مهرگان بهانه هاي دولت را در اين مورد كه قادر نيست حقوق معلمان را زياد كند، ذكر نموده است ؛ از عدم وجود آزادي بيان انتقاد نموده است؛ به فساد در رده بالا و غيره حمله كرده است. . . ) توسط خود وي و ساير اعضاي باشگاه مهرگان تهيه شده است. دكتر علي اميني هيچ كاري در اين رابطه انجام نداده است. (كه توسط يك منبع گفته شده بود). در حقيقت اميني بلافاصله پس از دريافت نشريه به وي تلفن كرده و اظهار داشته است كه آن خيلي قوي و انتقاد مستقيم از دولت است و درخشش با خطر زنداني شدن مواجه شده است. درخشش به من گفت كه به اميني جواب داده است اگر لازم باشد حاضر است براي نشريه اش به زندان برود. او اضافه نمود كه نشريه نه فقط ضد دولت بود، بلكه به طور ظريفي از شاه و رژيم وي انتقاد نموده بود، با وجود اين كه در هيچ جاي آن اسمي از شاه برده نشده است.
جمعه شب، 12 فوريه، نشريه چاپ و آماده انتشار بوده است. در مدت شب و اوايل صبح روز 22 فوريه، 20000 اعلاميه توسط تيم هاي دو نفره در ده خودرو در تهران توزيع شدند. اين تيم ها مناطق متعددي را مي پوشاندند كه جمعاً 58 منطقه از جمله دانشگاه و بازار را شامل مي شدند. دريافت كنندگان، نشريه ها را در صندوق پست و يا زير در خانأ خود در صبح روز شنبه پيدا كردند. چاپ و انتشار بدون كشف توسط ساواك انجام شد. درخشش احساس مي كرد كه كار واقعاً پيچيده اي را انجام داده است. او مي گفت نمي تواند تشريح نمايد كه چرا ساواك از كشف چاپ و توزيع نشريه بي خبر مانده است. او احساس مي كرد كه ساواك بيش از حد به خود مطمئن شده است، به هر حال او مطمئن بود كه پس از انتشار و توزيع آنها ساواك برعليه وي اقدامي نخواهد نمود، نه فقط به اين دليل كه احتمالاً معلمان اعتصاب خواهند كرد، بلكه بسياري از دريافت كنندگان اعلاميه خواهند فهميد كه وي به چه علت زنداني شده است و بسياري از آنان هوادار او مي شوند، و حتي از معلمان حمايت مي نمايند. او اضافه نمود، البته صرفنظر از شاه، هيچ يك از اعضاي دولت شجاعت ريسك اعتصاب معلمان را ندارند و آن ممكن است دليل واقعي اين باشد كه پس از انتشار نشريه، اقدامي برعليه وي انجام نشده است. ساواك حتي با وي تماس هم نگرفته است. درخشش معتقد است كه شاه از همأ تحولات داخل كشور مطلع مي گردد و ممكن است قرار اين باشد كه وي مي بايست پس از بازگشت شاه، بازداشت شود. طبق اظهارات درخشش، از نشريه به خوبي استقبال شده است. در واقع بسياري از افراد از بين كارمندان، دانشجويان دانشگاه، بازاريان و ملاها با وي تماس گرفته اند و درخواست نسخه هاي بيشتري نموده اند. درخشش گفت كه او نشريه را شخصاً به رهبران گروههاي كارمندان، دانشگاه تهران، جبهه ملي و سايرين داده است.
2- فعاليت هاي وي
درخشش گفت كه هيچ تماسي با رهبران فعلي جبهه ملي نداشته است، ولي او و گروه وي به طور فعالي روي عناصر «جوانتر» جبهه، بخصوص در دانشگاه تهران، كار مي كنند.
او اخيراً با اميني تماس نداشته است و مطمئناً با وي همكاري نمي كند. در واقع او و اميني به يكديگر به صورت رقبايي براي رهبري گروههاي مخالف نگاه مي كنند نه همكار يا دوست. او همچنين ملاها را به صورت ويژه اي هدف ارزشمندي براي يارگيري نمي داند، ولي اگر آنها اصول وي را بپذيرند و موافقت كنند كه با وي در آن اصول همكاري نمايند، آنها را پس نمي زند. به عقيدأ وي، از آنجا كه بسياري از ملاها واكنش هاي جاهلانه دارند، از نظر سياسي مي توانند خطرساز باشند. به هر حال، او اضافه نمود، يك سياستمدار واقع بين نبايد غيرقابل انعطاف باشد و از هر پشتيباني و حمايتي كه پيدا كند بايد استفاده نمايد، اگر اين حمايت در اهداف و عقايد سياسي، وي را به مخاطره نيندازد.
براي مثال، وي گفت بدون شك بسياري از افسران مخالف رژيم در ارتش ايران وجود دارند، بخصوص در بين طبقأ جوان، ولي آنها (نظاميان به عنوان يك گروه) اهداف او براي يارگيري نيستند. چرا؟ زيرا اين به مفهوم نزديك شدن مستقيم به قلب ساختار و قدرت شاه و رژيم وي است. ارتشيان به صورت گروهي، تحت چنان مراقبت نزديكي توسط ساواك و اداره دوم و گروه اطلاعاتي شخصي شاه هستند كه براي بيش از 2 تا 3 نفر افسر تقريباً غيرممكن است كه بدون لو رفتن به دور هم جمع شوند. نه، اين خيلي خطرناك است، حتي نزديك شدن به اين گروه. همچنين، از نقطه نظر وي يك انقلاب خشن يا كودتا احتمالاً براي ايران يك فاجعه خواهد بود، و بنابراين او واقعاً احساس مي كند كه به نفع او خواهد بود كه حتي حداقل نشاني از تلاش جهت نزديكي به ارتش از خود بروز ندهد.
به هر حال، او گفت تعدادي افسران بازنشستأ ارتش هستند كه اظهار علاقه نموده اند به گروه وي بپيوندند. او با آنها مؤدبانه رفتار كرده است و هر چند گهگاه بعضي از آنها را ملاقات مي نمايد، پيشنهادات آنها را قبول نكرده است.
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14