(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 9 مهر 1388- شماره 19476
 

درخشش و حزب توده زندگينامه جمعي از رجال پهلوي70

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




درخشش و حزب توده زندگينامه جمعي از رجال پهلوي70

درخشش، محمد - 23
تاريخ: 24 ژوئن 1964 - 3/4/43
سرّي - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان - فقط استفاده داخلي
از: سفارت آمريكا، تهران، 722 - A
به: وزارت امورخارجه
موضوع: ديدگاهها و فعاليتهاي محمد درخشش
وزير سابق فرهنگ، محمد درخشش رئيس باشگاه مهرگان تنها سازمان مهم آموزگاران ابتدايي و متوسطه، در ايران است. با وجود اينكه باشگاه يك ارگان قانوني است، از اواخر سال 1963 توسط پليس، با اين توجيه كه درخشش معلمان باشگاه را به صورت يك گروه مخالف حركت مي دهد، بسته شده است. در حال حاضر او تنها رهبر ايراني مخالف است، با امكان مستثني كردن رهبران مذهبي، كه داراي گروه پيرواني در حد قابل قبولي منسجم، منظم و فعال مي باشد.
درخشش در حال حاضر با انرژي زيادي، قسمتي آشكار و قسمتي مخفيانه، كار مي كند تا يك سازمان سياسي را به وجود آورد كه آماده شركت در مبارزأ قدرت در زمان مناسبي كه نارآمي ها و تنش هاي سياسي در ايران آرام گردند، باشد. در خلال چند ماه اخير، او پايگاه خود را به خارج از حوزأ آموزگاران گسترش داده است، به نحوي كه شامل همأ عوامل ناراضي در طبقأ متوسط نظير تجار، كارمندان ادارات (غيرنظامي)، استادان دانشگاه و دانشجويان باشد.
هر چند در اولين برخورد و آشنايي، درخشش معمولاً شخص غير جذابي است، و با وجود اين كه فعاليت هاي وي هنوز نتوانسته است در سطح وسيع اجتماعي توجهات را به خود جلب نمايد، به نظر مي رسد كه او مرد قابل توجهي باشد. او مرد عمل و روشنفكري منطق گرا است. او مي گويد درگير كار براي ايجاد ميداني آزادتر براي نيروهاي سياسي است، ولي اين خيلي دور از آن چيزي است كه او اگر به قدرت برسد، انجام خواهد داد. او به طور قطع با علاقه و شدت تمام معتقد به آيندأ سياسي خود است و ابتكارات و رهبري را در حد قابل توجهي، حتي در شرايط فعلي، اعمال مي نمايد.
دليل اين نيروهاي امنيت داخلي ايران كه از نزديك فعاليت هاي درخشش را تحت نظر دارند، تاكنون مزاحم او نشده اند، مشخص نيست. احتمالاً آنها مي ترسند كه موجب اعتصاب معلمان شود. آنها احتمالاً احساس مي كنند، همانند ما، تا زماني كه درخشش نه مي تواند آشكارا مطلبي بنويسيد يا گردهمايي هاي بزرگ راه بيندازد، توان وي در ضربه زدن به وضعيت جاري سياسي محدود خواهد بود.
2- سابقه
از درخشش اصولاً به عنوان مردي كه موجب سقوط دولت شريف امامي از طريق سازماندهي و هدايت اعتصاب سراسري معلمان، در مي 1961 گرديد، و در نتيجه دكتر علي اميني به قدرت رسيد و درخشش وزير فرهنگ شد، ياد مي شود. به هرحال، ممكن است مروري بر گذشته و سابقأ وي جهت روشن شدن اين حوادث مفيد باشد.
درخشش در سال 1915 در تهران به دنيا آمد و تحصيلات خود را در پايتخت به پايان رساند. در سال 1983 از دانشكدأ تربيت معلم فارغ التحصيل گرديد و سپس با درجأ ستواني وارد ارتش شد. در مدت جنگ دوم جهاني و اشغال ايران او دبير دبيرستان بود.
درخشش هنگامي كه در سال هاي دهه 1940 با كريم سنجابي كار مي كرد، در فعاليت هاي «سوسياليستي» ايران وارد شد و به حزب ايران كه متعاقباً با حزب توده همكاري نمود، پيوست.
براساس يك گزارش، خيلي زود با كمك حزب توده توانست انجمن آموزگاران فارغ التحصيل دانشكده را به وجود آورد كه عوامل كليدي آن كمونيست بودند. در سال 1952 كه فشارهاي حزب توده زياد شد، انجمن با جناحهاي چپ و راست تجزيه شد. درخشش خودش ادعا نمود كه با آگاهي كامل شاه با حزب توده همكاري مي كرد. او اصرار مي ورزد كه هرگز يك كمونيست نبوده است، در واقع او پس از تشكيل انجمن معلمان فارغ التحصيل دانشكده، متوجه شده است كه كمونيست ها در نهضت معلمان ايران نفوذ نموده اند.
در 4591، به عنوان كانديد مجلس دورأ هيجدهم، تاريخي طولاني از همكاري بين درخشش و خليل ملكي از اتحاديه سوسياليست ها شروع شد، همكاري آنها كه تا زمان كنوني ادامه داشته است. هر دو نفر از آن زمان، تا زمان حاضر، مورد مخالفت حزب توده بوده اند و گزارشات گاه بيگاه حاكي از اين است كه آنها به همكاري خود با سازمان اطلاعات و امنيت كشور ( ساواك) ادامه مي دهند. درخشش طبق آنچه در گزارشات قبلي آمده است، پس از اداي سوگند نزد منوچهر اقبال مبني بر اينكه قبلاً كمونيست بوده است ولي حالا نيست، در انتخابات مجلس هيجدهم انتخاب شد. براساس همان گزارش اقبال شاه را از جريان مطلع ساخت و شاه به وي اظهار داشت كه از «ارتباطات كمونيستي» درخشش اطلاع داشته است، ولي او همچنين مي داند كه آنها را رها نموده است و براي سازمان اطلاعات ارتش ايران كار مي كند.
به عنوان جانشين رئيس كميته آموزش در مجلس، درخشش با استقامت زيادي براي حقوق معلمان مبارزه نمود و براي خود شهرت پا برجايي به عنوان رهبر راديكال در موارد آموزشي به دست آورد كه تاكنون ادامه دارد. او معلم جغرافي و تاريخ در مدارس تهران بود و مدتي هم مديريت ادارأ دانشجويان ايراني خارج كشور در وزارت فرهنگ را به عهده داشت. در دولت اميني به عنوان وزير فرهنگ به نظر مي رسد شهرت هاي متفاوتي كسب نمود. پيروانش او را مدير بسيار شريف و قابلي مي دانند در حالي كه دشمنانش فكر مي كنند او معلمان را گول زده (پخته است) و فاقد قابليت مديريت است. ناظران آمريكايي در سال 1962 معتقد بودند كه او دو تغيير با ارزش در آموزش هاي ابتدايي و متوسطه ايجاد نموده است: او مقرراتي وضع نمود كه عدم توازن بين مدارس شهري و روستايي را اصلاح نمود؛ و او تأكيد بيشتري در آموزش تخصص شغلي در سطح مدارس متوسطه نمود تا بهتر جوابگوي نيازهاي نيروي انساني ايران باشند.
درخشش به طور فريب آميزي مؤدب و با پشتوانه اخلاقي محكم است كه علاقه دارد بر موارد اصولي تكيه نمايد. او قوياً واقعيت گرا (رئاليستيك) با حس قوي درك تغيير شرايط و نياز به تطبيق اصول با آنها است. روش معمولي وي در مذاكرات با مأمور گزارش دهنده جدي، خوش خلق و با اعتماد است. او در اجتماعات كوچك كه روش او آرام و جذب كننده است، سخنگويي مؤثر و متقاعدكننده مي باشد و قادر است با هيجان و به طور محكم از نظريات خود دفاع كند و همزمان با آن طرف مقابل خود مؤدب باشد. او جزمي نيست. دلايل وي مطلقاً از احساسات وي سرچشمه مي گيرند، هر چند مي تواند از احساس خود به طور مؤثري براي ارائه مورد خودش استفاده نمايد. او هميشه يك لبخند آماده دارد و خوش خلق است، كه از هر دوي آنها مي تواند به خوبي براي تحت تأثير قرار دادن و يا انتقاد استفاده نمايد. در گروههاي كوچك كه نويسنده او را مورد بررسي قرار داده است، او به همه توجه كامل و احترام مبذول مي دارد و در واقع شنونده مورد علاقه و مشاور خوبي است.
يك مأمور كه از فاصله كم درخشش را در زماني كه در سال 1961 اعتصاب معلمان را هدايت مي كرد، تحت نظر داشت، متوجه شد كه او آرام، سريع الانتقال و رهبري متفكر است و انضباط و نظم چشمگيري در بين پيروان خود ايجاد كرده است. براي ايجاد احساس قابليت او در سخنراني، نويسنده، يك نوار سخنراني درخشش را كه در باشگاه معلمان، پس از بازگشت وي از ژاپن در زماني كه وزير فرهنگ بود، ضبط شده است، به طور اماني گرفته است. نوار نشاندهندأ يك سبك سخنراني مؤثر است كه اثر احساسي آن مانند سخنراني يك كشيش (Evangelist) است كه نيازي به اضافه كردن چاشني شوخي به انتقاداتش ندارد. صداي وي در هنگام صحبت كردن عميق، تشديد شده و به وضوح داراي قابليت جذب توده است.
مأمور گزارشگر در او مقدار كمي، اگر وجود داشته باشد، برخورد ايراني ديده است كه سعي مي كنند نشان دهند كه همه چيز را درك مي نمايند و مي فهمند. او معمولاً از اين كه اذعان نمايد كه چيزي را نمي داند نه هراسان مي شود و نه خجالت مي كشد. از نظر هوشي او سريع و كنجكاو است، هر چند تمايل به تنبلي دارد. او مسلمان مقيدي نيست، او معتقد است كه دين عميقاً يك امر شخصي است. درخشش پدري است كه به همسر و فرزندان خود توجه دارد و به آنها فكر مي كند. او داراي دو دختر 8 و 5 ساله است. همسر وي براي دفتر محلي سازمان ملل و همچنين براي صداي آمريكا و كنسولگري انگلستان كار مي كند. همسر درخشش انگليسي و فرانسه را عالي صحبت مي كند و در حال فراگيري روسي است. درخشش خودش فقط به فارسي صحبت مي كند با وجودي كه كمي انگليسي و فرانسه را درك مي نمايد. درخشش داراي دو برادر است: مصطفي كه در ايالات متحده تحصيل نموده است و اكنون رئيس ادارأ بين المللي وزارت اقتصاد است و محمود كه يك كارمند وزارت دارايي است.
3- ديدگاههاي وي در مورد صحنأ جاري ايران
(الف) شاه
به وضوح ديدگاه درخشش از وضعيت سياسي در ايران نسبت به خوش بيني هاي دوره دولت اميني تغيير نموده است. در آن زمان ظاهراً او احساس مي كرد كه افراد مسئول نظير اميني و خود او مي توانند شاه را متقاعد نمايند كه به زندگي سياسي در ايران بايستي آزادي داده شود. او اميدوار بود كه شاه قسمتي از قدرتش را واگذار خواهد نمود و نخست وزير و كابينأ وي يك بدنه واقعي اجرايي خواهند بود نه خدمتگذاران مطيع شاه. به هرحال، تجربأ وي در دولت اميني او را متقاعد ساخت كه شاه هرگز به طور واقعي اختيارات به كسي و آشكارا ميداني آزاد به نيروهاي سياسي نخواهد داد. او همچنين آگاه است كه شاه مخالف تشكيل گروههاي مخفي است، ولي اين برداشت مانع از ادامأ فعاليت هاي سياسي نيم آشكار و نيم پنهاني او نشده است.
(ب) دولت منصور
درخشش از ابتدا نسبت به دولت منصور خيلي بدبين بود، زيرا احساس مي كرد كه آنها اگر بخواهند هم نمي توانند كار زيادي انجام دهند - - ولي اگر او به طور كامل صداقت بعضي از اعضاي دولت جديد از جمله شخص منصور را ناديده نمي گرفت. به هر حال، اخيراً او نتيجه گرفته است كه تيم منصور نخواهد توانست حتي حداقل نيازهاي مقرره از سوي شاه نظير به حركت در آوردن اقتصاد را برآورده نمايد. همچنين درخشش مي بيند كه شاه هم اكنون با پشتيباني و حمايتي كه از افرادي نظير اقبال، عدل ، شريف امامي و ارسنجاني به عمل مي آورد، تعادل منصور را به هم مي زند. درخشش گفت او عدم امنيت سياسي بيش از حد منصور را موقعي تشخيص داد كه وقتي به دفتر خود رفت، منصور نماينده اي نزد درخشش فرستاد و از وي درخواست نمود كه از حمله به وي خودداري نمايد و درخشش را مطمئن سازد كه صادقانه آرزو دارد براي ملت خدمت نمايد. ( درخشش براي وي آرزوي خوب كرده بود، ولي نظري نداده بود). در مورد ايران نوين، حزب مي تواند بدون منصور تا زماني كه شاه آن را بخواهد، ادامه دهد. در واقع، از ديدگاه درخشش انتصاب وزيركار، خسرواني، به عنوان معاون دبير حزب، گام بزرگي در جهت كنار گذاشتن منصور است.
(ج) ارتش
درخشش معتقد است كه نقش ارتش در حفظ رژيم شاه به طور اسف باري در استفاده از نيروهاي نظامي در سركوبي اغتشاشات ژوئن 1963 (خرداد 24 - م) به ثبوت رسيد. بسياري، از جمله خود وي، به اين نتيجه گيري تأسف بار رسيدند كه شاه در نهايت و به طور كامل براي حمايت از خودش به ارتش تكيه دارد و به هيچ گروه ديگري نياز ندارد مگر براي حفظ ظاهر. دومين درسي كه درخشش از سركوبي اغتشاشات ژوئن 1963 آموخت، اين است كه حداقل براي حال حاضر، ارتشيان به وضوح نشان دادند كه شاه را حمايت و از وي اطاعت خواهند نمود. از سوي ديگر، او باور دارد كه نمايش قابليت هاي نظامي در كنترل مردم غيرنظامي، ممكن است تهديد بالقوأ ديگري براي شاه باشد، زيرا ممكن است به بعضي از رهبران نظامي بفهماند كه واقعاً تا چه حد قدرتمند هستند. درخشش معتقد است كه استفاده از نيروهاي ارتشي و تانك ها در متفرق كردن تظاهرات سال گذشته، فاصلأ عميق و غير لازمي بين شاه و قسمت اعظمي از مردمش به وجود آورده است.
(د) اصلاحات ارضي
درخشش مي گويد تكميل مرحلأ اول برنامه اصلاحات ارضي را به حداقل مي توان گفت ناهمگون است. طبق گزارش هاي واصله از جانب گروههايي كه مأمور ارزيابي اين برنامه بودند، او تصور مي كند كه اين برنامه عملاً در خوزستان، گيلان و مازندران اجرا نشده يا ناقص است. تعدادي از ملاكين حتي زمين خود را بلافاصله پس از خريدن يك تراكتور و پارك كردن آن در زمين ها، پس گرفتند. تعاوني ها يا در بسياري مناطق تشكيل نشده اند و يا اين كه به طور مناسب اداره يا از نظر مالي پشتيباني نشده اند. شواهدي دال بر شكل گرفتن فساد در اين تعاوني ها وجود دارد. درخشش احساس مي كند كه برنامأ اصلاحات ارضي به طور كامل بررسي نشده بود. او معتقد است كه تمام آنچه انجام شده است تقسيم اراضي روي كاغذ است با كمي يا هيچ پيگيري واقعي براي انجام مرحلأ اول. شايد با انعكاس نظريات دكتر اميني، او مي گويد بين سه تا 5 سال براي تكميل مرحلأ اول و شروع مرحله دوم لازم خواهد بود.
(هص) سپاه دانش
از ديدگاه درخشش سپاه دانش كوشش (خيالپردازانأ) رژيم براي تظاهر به تمايل در سوادآموزي به بيسوادان است. او تذكر داد كه سرمايأ سپاه دانش از بودجأ وزارت فرهنگ برداشت و به ارتش واگذار شده است. او اظهار داشت كه رژيم به اين نتيجه رسيده است كه از ارتشيان وظيفه به جاي معلمان جوان استفاده كند، زيرا اين كار از نظر سياسي و مالي براي اهداف رژيم كه واقعاً باسواد كردن مردم نيست، آسانتر و مؤثرتر است، هر چند مي خواهد به اين كار تظاهر نمايد. به بياني ديگر او مي گويد كه اين فقط يك نمايش تبليغاتي است.
او گفت، وقتي وزير فرهنگ بود، يك برنامأ 5 سالأ تربيت معلم با هماهنگي با يونسكو آماده كرد كه مي توانست 50000 آموزگار ديگر به 70000 نفر فعلي اضافه نمايد. به هر حال، اين برنامه پس از سقوط دولت اميني ملغي گرديد. از نظر او، واضح است كه رژيم واقعاً نمي خواهد تعداد آموزگاران را تا حد لزوم گسترش دهد تا برنامأ هفتگي آموزشي به طور مناسب انجام گيرد، زيرا از اثرات سياسي مردم واقعاً باسواد وحشت دارد.
(و) مخالفين
درخشش همچنان مانند گذشته جبهأ ملي را تحقير مي كند. او احساس مي كند كه عدم قابليت آنها از زمان سقوط مصدق موجب از دست رفتن پشتيباني مردمي كه مي توانستند داشته باشند، گرديد. علاوه براين، عدم توانايي جبهأ ملي در تنظيم يك برنامه براي اقدام كليه عناصر جبهه بتوانند آن را بپذيرند، موجب گرديد كه جاذبأ خود را حتي در بين پيروانش نيز از دست بدهد. مردم بيش از پيش تشخيص مي دهند كه جبهأ ملي با مصدق همه چيز بود و بدون وي هيچ است. باتوجه به آنچه درخشش در مورد ضعف هاي جدي جبهأ ملي مطرح مي نمايد، براي او مشكل است ترس شاه را از جبهه ملي درك كند، مگر اينكه آن را واكنش ماندگار وحشت ايجاد شده در زمان مصدق بدانيم.
هرچند درخشش قبول دارد كه رهبران مذهبي هنوز در بين توده هاي كمتر تحصيل كرده، هم در شهرها و هم در روستاها، نفوذ دارند او نمي تواند دريابد چگونه يك سياستمدار مترقي مي تواند همكاري نزديك خود را با افرادي كه ذاتاً مرتجع هستند، توجيه كند. به هر حال، آنگونه كه وي آن را مي بيند، ملاها هر چه تير داشته اند شليك كرده اند و او عدم تظاهرات در طول ماه محرم را، تأييد اين نظريه مي داند كه حداقل آنها موقتاً تضعيف شده اند.
براساس اطلاعات خبرچينان درخشش، حزب توده در ايران دستگاه بنياني خود را تجديد بنا نموده است. او اعلاميه هاي مختلفي را از حزب توده مشاهده نموده است كه دست به دست مي چرخند و گزارش «موثق» به وي رسيده است كه اعضاي «هسته ها»ي توده در دانشگاه تهران بيشتر فعال شده اند و تظاهر مي كنند كه نمايندگان جبهه ملي هستند، در اكتبر گذشته او ذكر نمود كه توده به قدري در پشت صحنه قدرت به دست آورده كه با وي تماس گرفته و به وي پيشنهاد همكاري داده است. باتوجه به تجربأ قبلي وي با توده و مبارزات وي بر عليه آنها، او از اطمينان آنها بخود وحشت زده شده بود.
درخشش به مأمور گزارشگر در دسامبر گذشته گفت كه او و چند نفر از همكاران مورد اعتمادش ليست اعضاي قديمي و فعلي حزب توده را نوشته اند كه حتي ساواك هم آن را ندارد. او به هر حال مشخص نمود كه در نظر ندارد اين ليست را به ساواك بدهد، مگر زماني كه مطلقاً لازم باشد؛ او گفت تنها مورد استفاده اين ليست ها، كمك به وي و گروه وي در حفاظت خودشان در مقابل نفوذ حزب توده است.
ساير گروههاي مخالف، نظير نهضت آزادي ايران، از نظر وي فاقد اعتبار و نفوذ واقعي هستند، زيرا جاذبه و پشتيباني آنها محدود است. اميني و پيروانش نيز هم از نظر نفرات و هم از نظر روحيه ضعيف هستند. درخشش اظهار داشت كه اميني، چندين هفته قبل از عزيمت به اروپا ، به او گفته است كه برنامه ريزي مي كند كه براي تعطيلات به اروپا برود، زيرا از جو سياسي در ايران سرخورده و مضطرب شده است. درخشش فعلاً شانس هاي اميني را براي بازگشت به سياست چندان زياد نمي داند. بعد از اغتشاشات ژوئن 1963 او اوضاع را ديگر اين گونه نمي ديد. او احساس مي كرد كه اميني احتمالاً توسط شاه براي تشكيل يك دولت احتمالاً مردمي تر فراخوانده خواهد شد. در سپتامبر گذشته او اظهار نمود كه به اميني گفته است وضعيت ضعيف امور سياسي جاري در ايران، در حد زيادي ناشي از اشتباه اميني بوده است، زيرا او با انرژي و قاطعيت در ايجاد و اجراي يك برنامأ اصلاحاتي اقدام ننمود، او انتخابات برگزار نكرد و برنامه مبارزه با فساد را بيش از حد كش داد. با وجود اين كه او از اميني انتقاد نموده و اخيراً در گسترش فعاليت هاي سياسي اميني شركت نداشته است، به وضوح اعتبار و احترام زيادي براي او قائل است. آنها ظاهراً دوستان خوبي هستند و نظريات سياسي باهم مبادله مي كنند. با اين وجود درخشش در حال حاضر اميني را به عنوان يك همطراز سياسي مي بيند كه در اعتراض به انتخابات در سپتامبر به وي پيوسته است، و احتمالاً ممكن است در آينده نيز به دلايل سياسي ديگري به وي بپيوندد.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14