(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 9 مهر 1388- شماره 19476
 

مصر به كدام سو مي رود؟



مصر به كدام سو مي رود؟

مترجم محمد معرفي
اشاره : مصر به كدام سو مي رود؟، آيا جمال مبارك جانشين پدر خود حسني مبارك خواهد شد يا اينكه مرد قدرتمند تشكيلات امنيتي مصر جاي او را خواهد گرفت؟ چرا حسني مبارك نقش ميانجي گري را بين فلسطيني ها و اسرائيل ايفا مي كند و مي خواهد كه موضوع كشور واحد فلسطيني هرچه زودتر حل شود، آيا اين موضوع ناشي از ترس او نيست كه در صورتي كه فرزندش جانشين وي شود، نا آرامي ها در مصر با تمسك به قضيه فلسطين اين كشور را به آشوب بكشد؟ نقش آمريكا و اسرائيل در تعيين جانشين آينده حسني مبارك چه مي تواند باشد و چرا آنها هم از اين موضوع نگراني خود را پنهان نمي كنند؟
آيا مسئله تداوم حكومت يك رئيس جمهور براي چندين دوره در مصر به نقطه حساسي نرسيده است و انفجاري سياسي در جامعه مصر قابل پيش بيني نيست؟ نقش اخوان المسلمين به عنوان گروه مخالف جانشيني تا چه حد تأثيرگذار است؟
اين ها سؤالاتي است دقيق و موشكافانه كه در مقاله ذيل از جنبه هاي مختلف مورد بررسي قرار مي گيرد.
سرويس خارجي
جانشيني حسني مبارك
موضوع جانشيني حسني مبارك، در سراسر كشور باستاني مصر بحث روز به شمار مي رود.
اما نام دو نفر براي جانشيني مبارك در انتخابات سال 2011 بيشتر بر سر زبان هاست. اول جمال مبارك فرزند 45 ساله رئيس جمهور فعلي مصر است كه طي سال هاي اخير، نفوذ فراواني در كشور پيدا كرده است.
نفر دوم كه بعد از جمال مبارك به عنوان جانشين نام برده مي شود، سرلشكر «عمرسليمان» رئيس تشكيلات امنيتي مصر است كه در حد يك وزير داراي قدرت و شوكت فراوان در اين كشور است و نقش هاي فراواني به عنوان فرستاده ويژه و شخص مورد اعتماد حسني مبارك در بحران هاي منطقه از جمله بحران سودان، گفت وگوهاي اعراب و اسرائيل و بحران غزه تاكنون ايفا كرده است.
عمر سليمان از مقبوليت فراواني در آمريكا و اسرائيل و حتي كشورهاي اروپايي برخوردار است و همين باعث شده است كه در داخل كشور بر سر اينكه وي به عنوان رئيس جمهور آينده مصر انتخاب شود، شرط بندي مي شود.
البته مسئله جانشيني چيز تازه اي در برخي از كشورهاي عربي نيست و همانند آن قبلا در سوريه رخ داده است به نحوي كه هم اكنون بشار به عنوان جانشين پدرش حافظ اسد بر مسند رياست جمهوري سوريه تكيه زده است.
اما به هر حال، هنوز اين موضوع تا يك سال ديگر نقل محافل سياسي و خارجي در مصر و منطقه خواهد بود كه آيا جانشين مبارك، پسرش يا وزير وي خواهد بود؟
براساس يك تحليل كه ايستگاه راديويي سوئز در اينترنت منتشر كرد، و با استناد به سناريوهاي مطرح شده از سوي شوراي روابط خارجي آمريكا، ايالات متحده، اجازه تغيير رژيم مصر را نمي دهد، حتي اگر در دريايي از خون دست و پا بزند. با اين توضيح كه جمال مبارك، تنها گزينه جانشيني رئيس جمهور مصر است.
اما اين انتخاب بايد با موافقت نيروهاي امنيتي و ارتش مصر همراه باشد و ضمانت هاي لازم را در زمينه هاي امنيتي و نظامي داشته باشد، در صورتي كه اين موضوع جامه عمل نپوشاند، تغييري رخ نخواهد داد. با اين حال به گفته بسياري از آگاهان سياسي، مسئله جانشيني حسني مبارك علاوه بر اينكه در داخل اين كشور به موضوع روز تبديل شده است در زمينه خارجي نيز مورد توجه دوستان مصر (آمريكا، اسرائيل و اروپا) قرار گرفته است.
حتي در اين مورد مي توان به سفر اخير حسني مبارك رئيس جمهور مصر به آمريكا و ديدار با اوباما اشاره كرد كه يكي از محورهاي گفت وگوهاي طرفين، مسئله جانشيني بود. در همان موضع نيز رسانه هاي داخلي مصر و آمريكا به اين موضوع پرداختند و حتي گفته مي شود، اوباما از حسني مبارك در مورد جانشيني جمال مبارك سؤال و خواستار پاسخگويي وي در مورد موضع ارتش و نيروهاي مسلح در اين مورد شد.
برغم اينكه، به طور رسمي سخني در اين ميان مطرح نشده است، اما حقيقت امر، نشان مي دهد، موضوع تعيين جانشيني براي حسني مبارك، اهميت صد چنداني براي آمريكا پيداكرده است.
براساس تحليل اين راديوي مصري، حسني مبارك روز به روز ضعيف و خميده تر شده است و پس از غيبت وي از انظار عمومي به دليل مرگ نوه 12ساله اش در ماه مي گذشته، شايعات بسياري در مورد بيماري اش انتشار يافت.
تحليل گر مصري راديو «سوئز انفو» در اين مورد گفت: بعيد است پس از حسني مبارك، يك قيام عمومي صورت بگيرد و با جانشيني جمال مبارك مخالفت شود، چرا كه مردم مصر به خوبي اين را درك مي كنند كه هيچ وقت رهبران خود را، خودشان انتخاب نكرده اند و به رغم وجود مظاهر دموكراسي و پارلمان، رأي نهايي در اين مورد در درون هيئت حاكمه اتخاذ خواهد شد و آنها با رأي خود، آنرا تأييد مي كنند.
در اين زمينه روزنامه انگليسي «فايننشال تايمز» در تحليلي درباره جانشيني حسني مبارك نوشت: رئيس جمهور آينده مصر، حتماً از درون ارتش، تشكيلات امنيتي يا حزب حاكم خواهد بود، اما مي توان بر روي جانشيني جمال مبارك شرط بندي كرد، گرچه از سال 1952 تاكنون رهبران مصر عمدتاً از دل نيروهاي مسلح بيرون آمده اند.
به گفته بسياري، رقيب اصلي جمال مبارك در انتخابات رياست جمهوري آينده مصر، كسي جز سرلشكر «عمر سليمان» رئيس تشكيلات امنيتي مصر نيست چرا كه به عنوان حلال مشكلات در كاخ رياست جمهوري به شمار مي رود.
اما از ميان سناريوهاي مطرح شده در مورد جانشيني حسني مبارك، گزارش شوراي امنيت ملي آمريكا (مركز پژوهش ها كه اكثراً رئيس جمهور را تعيين مي كند) كه در 19آگوست سال جاري ميلادي به چاپ رسيد. قابل توجه است چرا كه بر طبق يكي از سناريوهايي كه مطرح شده بود، ارتش بايستي د رموضوع انتخابات رياست جمهوري دخالت كند.
براساس اين سناريوها، بايد سلسله اقداماتي در زمينه قانون اساسي و در جهت دستيابي جمال مبارك يا شخص مورد تائيد ديگري به پست رياست جمهوري صورت بگيرد، ولي در صورتي كه مشكلات امنيتي پديدار شود و از نظر امنيتي مخاطراتي پيش آيد، ارتش براي استقرار امنيت مداخله خواهد كرد.
سناريوي بعدي، كودتا توسط ارتش در مصر خواهد بود و اين در صورتي است كه جمال مبارك انتخاب نشود و شخص ديگري به حكومت برسد كه انتخاب وي تهديدكننده روابط ارتش با رياست جمهوري باشد، در اين صورت ارتش دست به كودتا خواهد زد و طبعاً شورش ها و مخالفت هاي مردمي وسيعي به وجود خواهد آمد، اما اوضاع سياسي به گونه اي است كه دخالت ارتش در امور داخلي كشور را باعث خواهد شد.
در اين تحليل ها، عنوان شده است در صورتي كه ارتش مصر در امور سياسي دخالت كند، شورش ها و ناآرامي هاي سياسي وسيعي در داخل كشور روي خواهد داد و در اين صورت، بر منافع آمريكا به خصوص در زمينه حقوق بشر و دمكراسي تأثيرگذار خواهد بود. بر همين اساس دخالت ارتش آن هم به صورت كودتا در امور داخلي مصر ضربه مهلكي به منافع آمريكا وارد نخواهد كرد. اما انتخاب يك فرد مورد اعتماد از سوي ارتش در اين وضعيت براي قلع و قمع مخالفان مي تواند دست واشنگتن را براي جايگزيني ساير انتخاب ها، باز بگذارد.
همه سناريوهاي مطرح شده در مورد جانشيني حسني مبارك در اين مورد اتفاق نظر دارند كه بعيد است، اسلام گراها به حكومت برسند گرچه اسلام گراها در حال حاضر خواستار اصلاحات اساسي در حاكميت مصر شده اند، اما دستيابي آنها به حكومت به نفع آمريكا نخواهد بود و چه بسا ممكن است باعث بوجود آمدن مشكلاتي براي منافع آمريكا در خاورميانه شود زيرااسلام گراها با خط مشي آمريكا در خاورميانه مخالفت مي كنند و اين موضوعي است كه مي تواند بر منطقه تأثيرگذار باشد. در اين چارچوب است كه آمريكا خواستار خويشتنداري رهبران نظامي مصر براي جلوگيري از استيلاي اسلام گراها به مسند قدرت است.
به هر جهت دخالت نظامي خونين خواهد بود، اما موجب محافظت از رژيم حاكم مصر خواهد بود كه به گفته تحليل گران، رژيم فعلي مصر بهترين، حافظ منافع آمريكا در خاورميانه به شمار مي رود. يك روزنامه آلماني نيز در تحليلي، جمال مبارك را رئيس جمهور آينده مصر عنوان كرده است و مي نويسد: بدون شك خاندان مبارك در مسند قدرت پس از حسني مبارك خواهد ماند.
روزنامه «اكستريم نيوز» چاپ آلمان با اشاره به گرم شدن روابط آمريكا و مصر پس از انتخاب باراك اوباما به سمت رئيس جمهور نوشت: سفر حسني مبارك به واشنگتن در واقع براي ايجاد تمهيدات لازم و رايزني هاي سياسي براي مهيا كردن زمينه جهت جانشيني فرزندش است.
رئيس بخش قانونگذاري سازمان بين المللي حقوق بشر در مورد سفر مبارك به واشنگتن خاطرنشان كرد: حسني مبارك كه از سال 1981 با استفاده از قانون و وضعيت فوق العاده بر مصر حكومت مي كند، با استفاده از قدرت خود، برخي از حقوق مدني شهروندان مصري را زير پاگذاشته است، كه از جمله آن حق انتخاب سرنوشت سياسي است ولي رئيس جمهور مصر در نظر دارد، به جاي يك انتخابات آزاد و قانوني فرزند خود را به مسند قدرت برساند.
در گزارش اين روزنامه آلماني آمده است: ايالات متحده آمريكا، در مورد مسئله جانشيني در مصر همچنان سكوت را پيشه كرده است، در حالي كه در اين كشور حقوق بشر زير پاگذاشته مي شود.
اما آمريكا ترجيح مي دهد كه در برابر قانون شكني ها در مصر سكوت كند، تاهمچون گذشته از اين كشور به عنوان دروازه ورود به خاورميانه و شريك گفت وگو در مذاكرات صلح سود ببرد.
از سوي ديگر آمريكا از جايگاه مصر به عنوان يك كشور اسلامي كه خاستگاه اخوان المسلمين و يك مكان فرهنگي و ديني در جهان عرب بوده به خوبي آگاه است.
از جمله مسائلي كه در گزارش روزنامه آلماني اكستريم نيوز به آن اشاره شده، جلوگيري دولت مصر از فعاليت سازمان هاي حقوق بشر و بازداشت بسياري از افراد آن است.
همچنين دستگيري روزنامه نگاران، وبلاگ نويسان و ضرب و شتم مخالفان دولت از جمله مسائلي است كه دولت حسني مبارك، در مورد آنها كارنامه سياهي دارد.
به گفته اين روزنامه آلماني، دولت مصر تحت عنوان مبارزه با تروريسم به شدت زندانيان سياسي را شكنجه مي دهد و افراد زيادي نيز بدون دليل و مدرك بازداشت و در دادگاه هاي امنيتي به زندان هاي طويل المدت محكوم مي شوند.
اما حسني مبارك رئيس جمهور كنوني مصر در مقابل شايعات جانشيني خود مي گويد: هيچ كس نمي داند كه چه كسي جانشين من خواهد شد.
مبارك 81ساله كه 27سال متوالي است بر مصر حكومت مي كند، در گفت وگو با كانال تلويزيوني «سي بي اس» خاطرنشان كرد: هيچ كس نمي داند كه چه كسي جانشين من خواهد شد چرا كه ما، براي خودمان انتخابات رياست جمهوري داريم و مردم تصميم خواهند گرفت كه چه كسي را انتخاب كنند.
اين رئيس جمهور كهنه كار مصر، بارها و بارها شايعه جانشيني جمال مبارك براي دوره بعدي انتخابات رياست جمهور را رد كرده است و در مورد آن مي گويد: هنوز هيچ تصميمي در مورد انتخابات رياست جمهوري در سال 2011 نگرفته ام.
حسني مبارك در مورد اين شايعه كه هر كس به عنوان رئيس جمهور مصر انتخاب مي شود، بايستي قبلا به تائيد ارتش رسيده باشد گفت: من با اين گفته موافق نيستم و اين موضوع شايعه اي بيش نيست.
رئيس جمهور مصر در مورد اجازه ندادن به اخوان المسلمين براي تشكيل حزب سياسي گفت: قانون اساسي مصر، ديني است و اين افراد (اخوان المسلمين) توانايي تشكيل يك حزب را ندارند. اما به هر جهت آنها هم اكنون در پارلمان مصر به عنوان نماينده فعاليت دارند.
روابط مصر و آمريكا
در تاريخ 18 اوت حسني مبارك رئيس جمهور مصر براي ديدار با باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا به واشنگتن رفت و اين نخستين سفر وي به ايالات متحده پس از شش سال بود.
اين سفر پس از آن صورت گرفت كه آمريكا تلاش كرد، موقعيت گذشته خود را در روابط سياسي با مصر حفظ كند، چرا كه جرج بوش برخلاف باراك اوباما، دولت حسني مبارك را به دليل رعايت نكردن دموكراسي و حقوق بشر، مورد نكوهش قرار داده بود.
سفر رئيس جمهور مصر به آمريكا از چند جهت حائز اهميت بود، چرا كه تعميق روابط طرفين به نفع هر دوي آنها است. آمريكا از مصر به عنوان همپيمان اصلي براي پيشبرد اهداف سياسي و راهبردي خود در منطقه خاورميانه سود مي برد و با كمك هاي اقتصادي رژيم فرتوت حسني مبارك را سر پا نگه داشته است و به خوبي توانسته است، مشكلات و بحران هاي مالي مصر را حل كند.
در مقابل، قاهره به عنوان غلام حلقه به گوش آمريكا، نقش يك واسطه سياسي براي ايجاد حلقه ارتباطي بين كشورهاي عربي و اسرائيل را ايفا مي كند و از نفوذ خود در بين فلسطيني ها، براي پيشبرد اهداف آمريكا در موضوع به اصطلاح صلح خاورميانه سود مي برد.
اين چرخش سياسي آمريكا در مورد مصر از آنجا ناشي مي شود كه پس از حملات 11 سپتامبر، دستگاه ديپلماسي جرج بوش تلاش كرد كه اصلاحات اساسي و بنيادي در مورد هپيمانان استراتژيك خود در منطقه و به خصوص مصر آغاز كند.
همچنانكه «كاندوليزا رايس» وزير خارجه آمريكا در آن دوران طي سخناني در قاهره در سال 2005 گفته بود كه در «مدت دو سال واشنگتن تلاش كرد كه دموكراسي در اين منطقه برقرار شود، اما اين امر محقق نشد.»
در همان زمان كه همكاري مستمر و دائمي بين دولت جرج بوش و مصر در مورد مسائل مورد علاقه طرفين وجود داشت، در دو سخنراني جداگانه در سال هاي 2005 و 2006، بوش از رئيس جمهور مصر خواست كه در مسير دموكراسي در خاورميانه گام بردارد.
در همان سال ها دولت آمريكا براي تاثير بيشتر در مورد اصلاحات مد نظر خود در دستگاه حكومتي حسني مبارك، اقدام به تغييراتي در مورد نحوه اعطاي كمك هاي مالي به دولت مصر كرد و بر انجام تغييرات سياسي در قاهره به عنوان يك موضوع اصلي و اساسي تاكيد كرد، بر همين منوال براي استفاده از اهرم مالي در سال 2006 دولت بوش اقدام به كمك مالي 50 ميليون دلاري اقتصادي به دولت حسني مبارك براي تعميق و گسترش دموكراسي كرد.
اما اين فشارهايي كه دولت بوش بر مصر دنبال مي كرد داراي دو جنبه بود، اولا كه روابط مصر و آمريكا، دچار پيچيدگي هايي شد و از ديدگاه قاهره نوعي دخالت كاخ سفيد در امور داخلي محسوب مي شد. ثانياً فشار مستمر از نظر ايالات متحده، باعث به وجود آمدن فضاي باز سياسي در سال 2005 در مصر شد و حسني مبارك به برگزاري يك انتخابات با حضور مخالفان و رقباي خود تن داد و همچنين وسايل ارتباط جمعي مستقل مصري توانستند از فضاي سياسي به وجود آمده استفاده و نفسي تازه كنند. قضات مصر نيز جايگاه از دست رفته خود را مجدداً به دست آورده و قوانين را ساري و جاري كردند.
مشكلات داخلي دولت مصر
طبق گزارش سازمان «فريدام هاوس» و ساير سازمان هاي مدافع حقوق بشر، از سال 2005 حقوق بشر و دموكراسي در آن كشور به شكل مستمري زير پا گذاشته شده است.
براساس اين گزارش، دولت حسني مبارك از سال 2006 تدابير بسيار شديدي براي قلع و قمع اخوان المسلمين (مخالفان دولت) وضع كرد و اين موضوع باعث تنش هاي سياسي در مصر شد. از اين جمله مي توان به اعتراضات بي سابقه كارگري، بحران نان و... اشاره كرد كه باعث شد حسني مبارك براي فائق آمدن بر بحرانها، از جمله بحران نان از ارتش براي تهيه و توزيع نان استفاده كند.
علاوه بر آن اجراي قانون در مصر يك معضل لاينحل به شمار مي رود، درحالي كه مصر يك كشور اسلامي محسوب مي شود كه در آن قوانين اسلامي، مورد استفاده دستگاه قضايي است. مثلا مي توان به قتل «ميرفت عبدالفتاح» زن 36 ساله حامله مصري كه درسال2008 به دست يكي از افراد پليس مصر به قتل رسيد اشاره كرد.
اين زن مصري درمقابل چشمان بسياري از مردم بر اثر تيراندازي در اكتبر سال2008 كشته شد، و طبق قوانين مصر، پليس خاطي مي بايست به حداقل هفت سال زندان محكوم شود، اما فقط يك سال بازداشت و سپس از زندان آزاد شد.
يا اينكه، محدوديت هايي كه ازطريق اجراي حالت فوق العاده درسال 2007 درمصر به اجرا درآمد و قانون اساسي به عنوان بازيچه دولت حسني مبارك، براي ايجاد محدوديت هايي عليه كساني كه قصد نامزدي براي انتخابات رياست جمهوري داشتند مورد بهره برداري و سوءاستفاده قرارگرفت و جمال مبارك به عنوان جانشين بلافصل پدرش كانديدا شد كه با مخالفت شديد اسلام گراها و حتي لائيك هاي مصر مواجه شد.
برخلاف تصوير كلي ارائه شده از مصر در زمينه حقوق بشر كه روز به روز نيز صفحات سياهي را در كارنامه دولت حسني مبارك اضافه مي كند، روابط مصر و آمريكا پس از انتخابات اوباما بهبود يافت و اخيرا نيز دولت مصر به دليل مسائل ملي و امنيتي خاص، به اتخاذ تدابيري در مورد برخي از موضوعات مورد علاقه آمريكا كه به عنوان شرط اساسي در بهبود روابط في مابين اعلام شده، اقدام كرده است كه موضوع فلسطين از جمله آنهاست.
دراين راستا، مصر از چندين ماه گذشته تاكنون، تلاش كرده است كه حماس را به پيوستن به دولت تشكيلات خودگردان فلسطين قانع كند كه به عنوان يك شرط اصلي براي ادامه مذاكرات صلح از نظر قاهره به شمار مي رود.
اما پس از اينكه در تابستان امسال مشخص شد كه كشور سوريه برخلاف نقشه دولت مصر حركت مي كند، دستگاه ديپلماسي قاهره تلاش كرد كه با استفاده از تاثير عربستان بر اين كشور فشار وارد آورد و از اين جهت نزديكي بين دمشق و رياض را به عنوان هدف اصلي خود قرار داد.
در همان زمان، فشارهاي مصر بر حماس افزايش يافت و از ورود مايحتاج مردم غزه جلوگيري به عمل آمد و در اين راستا در بهار گذشته پليس مصر مبلغ 12ميليون دلار اموال حماس را كه قرار بود وارد غزه شود مصادره كرد و به گفته وسايل ارتباط جمعي اسراييل دولت مصر درماههاي اخير نقش بسيار موثري درجلوگيري از قاچاق توسط ساكنان غزه ايفا كرده است.
موضوع ايران، يكي ديگر از مسائل مورد علاقه دولت مصر و آمريكا است كه قاهره در اجراي سياست راهبردي واشنگتن در خاورميانه تلاش كرده است به نحو احسن آن را اجرا كند. در آوريل 2009 دولت مصر از دستگيري
25 نفر از اعضاي يك شبكه وابسته به حزب الله كه شامل 49 نفر بودند خبر داد.
دولت مصر اعلام كرد كه اين شبكه مبادرت به قاچاق سلاح به حماس كرده است و گردشگران اسراييلي در سينا را مي خواست هدف قرار دهد و علاوه بر آن، براي حمله به كشتي ها در كانال سوئز برنامه ريزي كرده است. مسئولان مصري ادعاكردند كه اين شبكه با تهران در ارتباط بوده است و اين موضوع دخالت ايران در برهم زدن امنيت در مصر محسوب مي شود. دراين راستا «احمدابوالغيط» وزير خارجه مصر گفت: «ايران تلاش مي كند كه به خاك مصر و سواحل درياي مديترانه پا بگذارد و اين پيام روشني براي جهان غرب و اسراييل، اعراب و مصر است.»
در مورد موضع ضدايراني مصر همين بس كه مصر به ناوگان جنگي اسرائيل اجازه داد كه از كانال سوئز عبور كند و در تابستان امسال، مسئولان مصري اجازه دادند، زيردريايي اسرائيل موسوم به «دولفين» از مديترانه وارد درياي سرخ شود. كمي پس از آن نيز، ناوچه هاي موشكي اسرائيل موسوم به «حانيت و ايلات» اجازه يافتند كه از كانال سوئز عبور كنند.
گرچه اين موضوع تازه اي نيست و در گذشته دولت حسني مبارك اقدام به اين كار كرده است، اما شواهد و قرائن نشان دهنده اين موضوع است كه يك نوع همكاري استراتژيك بر ضد ايران از سوي مصر و اسرائيل در حال شكل گيري است.
در هر حال، اين گونه اقدامات باعث شد كه دوران ماه عسل قاهره و واشنگتن دوباره برقرار شود و آمريكا اقدام به ارائه كمك هاي خارجي خود به مصر كند. ديگر موضوع حقوق بشر، به عنوان شرط اصلي و مانع در بهبود روابط في مابين محسوب نمي شد و حتي به آن از سوي آمريكا توجهي نشد. جالب اينكه در مارس سال 2009 هنگامي كه «هيلاري كلينتون» وزيرخارجه آمريكا در شرم الشيخ حضور داشت، كانال العربيه در يك گفت وگوي اختصاصي از وي در مورد موضوع حقوق بشر در مصر سؤال كرد و كلينتون گفت: «ما براي بهبود اوضاع تلاش مي كنيم و ايالات متحده در تلاش است كه برخي از مشكلات پيش رو در بهبود روابط با مصر را از پيش پا بردارد. ما موضوع حقوق بشر را مهم تلقي مي كنيم و به اين جهت مي خواهيم كه ديگران هم براي پيشبرد آن حضور داشته باشند.»
بالعكس در مقايسه با دستگاه ديپلماسي بوش، براي بهبود روابط با قاهره، دولت اوباما در مورد بازداشت هاي سياسي در مصر، هيچ گونه واكنش و اعتراضي از خود نشان نداد. علاوه بر آن، دولت آمريكا وعده افزايش كمك هاي خود را در سال هاي آينده اعلام كرد.
آمريكا به اين هم اكتفا نكرد، بلكه اوباما با سفر رسمي به كشوري كه طي سه دهه شاهد تحولات مختلف سياسي بوده است و سخنراني براي جهان اسلام، عطش حسني مبارك و سردمداران مصر را به عنوان قلب تپنده جهان اسلام سيراب كرد.
دولت اوباما اين موضوع را به خوبي درك كرده است كه مصر شريك بسيار مهمي براي آن كشور در منطقه پرتنش خاورميانه و در مجاورت با اسرائيل به شمار مي رود.
از ديدگاه آمريكا مصر مي تواند مانع مهمي در جلوگيري از نفوذ حماس و ايران در منطقه باشد، به خصوص پس از اينكه طرح هاي قبلي صلح با اسرائيل با شكست مواجه شده است و علي رغم تلاش هاي دولت عربستان باتوجه به موقعيت استراتژيك مصر، اين كشور، نقش بسزايي در پيشبرد سياست حاكمان كاخ سفيد داشته باشد.
اما واقعاً در اين ميان دولت مصر نقش بازيگر يا بازيچه را دارد؟ فهمي هويدي نويسنده و تحليل گر مصري طي مقاله اي كه اخيراً به چاپ رسيد با اشاره به سفر حسني مبارك رئيس جمهور مصر به آمريكا، به استهزا مي گويد: «به استثناي اينكه در خبرها ما شنيديم كه حسني مبارك صحيح و سالم از آمريكا بازگشته است چيز جديدي نشنيديم و از توضيح و شرح اين سفر چيزي منعكس نشده است.»
همكاري هاي نظامي آمريكا و مصر
همكاري مستقيم نظامي آمريكا و مصر پس از معاهده كمپ ديويد در سال 1979 به صورت مستقيم آغاز شد و اين همكاري به عنوان يك اصل استراتژيك در روابط دو كشور به شمار مي رود.
از آن زمان تاكنون آمريكا تلاش كرده است باتوجه به موقعيت سوق الجيشي مصر در منطقه خاورميانه و آفريقا، اين همكاري را هرچه بيشتر گسترش دهد.
در اين زمينه مي توان به ميزان كمك هاي نظامي آمريكا از سال 1948 تا سال 2008 اشاره كرد كه مبلغي حدود 6/36ميليارد دلار است و ميزان كمك هاي نظامي آمريكا به مصر از سال 1998 سالانه يك ميليارد و 300ميليون دلار بوده است. اين كمك ها، خريد سلاح و مهمات آمريكايي و نوسازي سلاح هاي ارتش مصر، برنامه تمرينات نظامي و نگهداري تجهيزات نظامي را شامل مي شود كه در گزارش هيئت پژوهش كنگره آمريكا در ماه مه 2009 به آن اشاره شده است.
اين درحالي است كه طبق گزارش مؤسسه پژوهش هاي صلح سوئد، همكاري نظامي آمريكا و مصر بر پايه خريد سه ميليارد و 400ميليون دلار در سال پي ريزي شده است و از نظر شركت هاي اسلحه سازي ايالات متحده، كشور مصر، از نظر خريد سلاح و مهمات كشور متوسطي به شمار مي رود. درحالي كه اين مؤسسه سوئدي در پژوهش خود از سال 2004 تا 2009 دولت مصر را در رتبه نهم بيشترين كشورهاي خريدار سلاح در جهان (يعني سه درصد كل سلاح هاي خريداري شده) قرار داده است.
كشور مصر در دوره زماني 1999 تا 2003 پس از تايوان، دومين كشور خريدار سلاح هاي آمريكايي بود. يعني هشت درصد كل سلاح هاي ساخته شده آمريكا در بين كشورهاي جهان را به خود اختصاص داده بود. كمي پس از اين تاريخ و در سال 2004 تا 2009 اسرائيل به اين جايگاه دست يافت و توانست خريدار 13درصد از كل سلاح فروخته شده آمريكا در جهان باشد.
در واقع هنوز هم اين كشور پس از اسرائيل و امارات، به عنوان سومين خريدار سلاح آمريكايي در منطقه خاورميانه به شمار مي رود. دولت مصر و آمريكا همانطور كه قبلاً ذكر شد با انعقاد معاهده هاي نظامي گوناگون، همكاري هاي نظامي خود را هرچه بيشتر گسترش داده اند به طوري كه مي توان به معاهده ساخت 700تانك جنگي از نوع «آبرامز ام يك آ يك» اشاره كرد كه آمريكا بيش از 60درصد از لوازم آن را در مصر تأمين مي كند.
همچنين دولت مصر با همكاري آمريكا اقدام به نوسازي و بهبود سيستم هاي جنگي تانك هاي آمريكايي مدل M60-A3 و M60-A در خاك خود كرده است و در كنار اين، دو كشور اقدام به همكاري در زمينه بهبود سيستم هاي دفاعي تانك هاي تي62 روسي كه در اختيار ارتش مصر است، كرده اند و پيشرفته كردن هواپيماهاي اف16 نيروي هوايي دولت حسني مبارك يكي ديگر از زمينه هاي همكاري بين قاهره و واشنگتن به شمار مي رود.
اين درحالي است كه تبادل تجربيات جنگي و تمرين هاي مشترك نظامي از سال 1980 تاكنون به عنوان يكي از اركان اصلي و ثابت همكاري نظامي آمريكا و مصر به شمار مي رود و در اين زمينه، هر دو كشور به صورت دائمي و مشترك رزمايش هايي با عنوان «ستاره درخشان» با حضور تعداد زيادي ا زكشورهاي اروپايي عضو ناتو برگزار كرده اند. اين رزمايش ها از سال 2005 تا 2007 و پس از اشغال عراق توسط آمريكا به صورت جدي و گسترده تري دنبال شد و در سال 2008 طرفين رزمايش مشتركي باعنوان «عقاب» برگزار كردند كه شامل پروازهاي اكتشافاتي، مبارزه با زيردريايي هاي دشمن، در راستاي مبارزه با راهزني دريايي بود.
در اين راستا مي توان به اجازه مصر به آمريكا براي انجام بيش از 35 هزار سورتي پرواز در آسمان مصر و عبور 850 كشتي از كانال سوئز در فاصله سال هاي 2001 تا 2005 اشاره كرد، درحالي كه در اين زمينه معاهده حمل و نقل بين طرفين تاكنون به امضا نرسيده است.
جالب توجه اينكه باوجود همه امكانات ارائه شده از سوي مصر به آمريكا، حسني مبارك رئيس جمهور مصر، مخالفت خود را با واگذاري پايگاه هاي نظامي هوايي و دريايي به ايالات متحده به اين دليل كه اين موضوع مي تواند به امنيت و سيادت مصر بر خاك كشورش خدشه اي وارد كند، مخالفت كرده است.
گرچه دولت مصر در سال 1980 به هواپيماهاي آمريكايي اجازه داد از پايگاه هاي هوايي «نجع حمادي» و «راس بناس» در خاك اين كشور براي عمليات برضد ايران جهت رهايي گروگان هاي لانه جاسوسي استفاده كند.
همچنين ايالات متحده بارها از رژيم حسني مبارك به دليل اجازه ندادن به اسرائيل براي شركت در مانورهاي «ستاره درخشان» انتقاد كرده است و اعلام كرده كه رژيم صهيونيستي از رزمايش هاي نظامي قاهره نگران است.
البته اين موضع مصر ناشي ا زحس وطن پرستي سردمداران آن نيست، بلكه از ترس مسئولان مصري از خشم مردم نشأت مي گيرد، چراكه هنوز هم باوجود گذشت نزديك به 30سال از معاهده صلح با اسرائيل، هنوز نفرت مردم از اسرائيل اشغالگر فروكش نكرده و بارها و بارها پشت رژيم حاكم را لرزانده است.
گرچه دو كشور در زمينه نظامي با يكديگر همكاري هاي نزديكي دارند ولي برخي اختلافات نيز در ميان آنها نيز وجود دارد. مثلاً طبق معاهده هاي نظامي مصر تقاضاي خريد موشك هايي از نوعTow2B و توپ هاJDAM را مطرح كرده بود، اما امريكا با وجود دراختيار قراردادن آنها به كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس با ارسال آنها به مصر مخالفت مي كند.
اين اقدام از سوي فرماندهان نظامي مصر اين طور تعبير شده است كه آمريكا مايل نيست،مصر بر اسرائيل برتري نظامي داشته باشد. در اين راستا تفاوت دو ديدگاه مصر و آمريكا باعث شد كه كنگره آمريكا در دسامبر سال 2007 يكصد ميليون دلار از كمك هاي نظامي به قاهره را بلوكه كند و پرداخت اين مبلغ را به پايان دادن به قاچاق سلاح از مرزهاي مصر به غزه منوط كرد. ايجاد سپر دفاعي براي حفاظت از جريان آزاد نفت يكي ديگر از طرح هاي نظامي ارائه شده از سوي آمريكا براي تحت فشار قراردادن ايران به سردمداران مصر است كه به دلايلي دولت حسني مبارك با آن مخالفت كرده است. براساس اين طرح كه در 22 ژوئيه سال 2009 ميلادي به نقل از هيلاري كلينتون وزيرخارجه آمريكا در روزنامه نيويورك تايمز به چاپ رسيد، آمريكا اقدام به ايجاد سپر دفاعي براي منابع نفتي از درياي مازندران تا خليج عدن و اقيانوس هند خواهد كرد كه در وهله اول هدف از آن جلوگيري از نفوذ ايران و تامين جريان عبور آزادانه نفت در منطقه است. در اين زمينه آمريكا اقدام به فروش هواپيماهاي جاسوسي آواكس، استقرار سامانه موشكي پاتريوت و پايگاه هاي تجزيه و تحليل اطلاعات در برخي كشورهاي عربي كرد كه هدف اصلي همانطور كه گفته شد، حمايت از اسرائيل و جلوگيري از نفوذ ايران در منطقه است.
اين موضوع حتي در سفر اخير حسني مبارك به واشنگتن از سوي رئيس جمهور فعلي آمريكا دوباره مطرح شد، اما هنوز دولت مصر رسما موافقت خود را اعلام نكرده است و ابوالغيط وزير خارجه مصر در سوم اوت سال جاري ميلادي گفت: مصر در سپر دفاعي آمريكا شركت نخواهد كرد و اين طرح پيشنهاد جديدي از سوي آمريكا نيست، بلكه قبلا نيز مطرح شده است.
اما به گفته كارشناسان اين موضوع به عنوان يكي از شرط هاي آمريكا براي بهبود روابط اعراب با اسرائيل همچنان مطرح است تا همه آنها تحت رهبري آمريكا بر ضد ايران گرد هم بيايند.
البته در اين زمينه فشارهاي لابي هاي صهيونيستي در آمريكا براي دستيابي اسرائيل به امنيت كامل را نمي توان مدنظر قرار نداد. اين فشارها بود كه باعث شد در سال 2007 نزديك به يكصد ميليون دلار از كمك هاي نظامي آمريكا به مصر از سوي كنگره، بلوكه شود.
در اين راستا «كريس هارنيش» در گزارشي با عنوان «نقش مصر در قاچاق سلاح به غزه» كه از سوي انستيتو «آمريكن اينتر پرايز» و «مركز بررسي سياسي يهود» در واشنگتن در سوم اوت سال جاري به چاپ رسيد از پيشنهاد رئيس سابق شوراي عالي امنيت ملي اسرائيل براي ايجاد منطقه حائل دو كيلومتري در مرز مصر و غزه پرده برداشت كه نشان مي داد با وجود اينكه دولت حسني مبارك به عنوان هم پيمان آمريكا به شمار مي رود اما هنوز به آن اطمينان و اعتمادي وجود ندارد.
در اين زمينه حتي وزير سابق امنيت داخلي اسرائيل «اوي ديختر» معتقد است اگر مصر بخواهد مي تواند در عرض يك روز به موضوع قاچاق سلاح از مرزهاي خود با غزه پايان دهد.
اين موضوعات و مسائل مرتبط با آن از جمله پيشنهاد همكاري هاي عمراني و آباداني در صحراي سينا از سوي آمريكا، نشان دهنده عمق نگراني سردمداران واشنگتن از امنيت اسرائيل در مرحله اول و وضعيت مصر پس از مرگ حسني مبارك است، چرا كه آنها به خوبي مي دانند، با مرگ رئيس جمهور فرتوت مصر، اين كشور دستخوش تحولات عميق سياسي خواهد شد و چه بسا، نقشه هاي آنها، نقش بر آب خواهد شد. به اين جهت موضوع تعيين جانشين براي حسني مبارك اهميت صدچنداني يافته است.
منبع : خبرگزاري ها

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14