(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 11 مهر 1388- شماره 19477
 

يكنواختي زندگي در طاقچه عادت



يكنواختي زندگي در طاقچه عادت

آسيب شناسي معضل طلاق در جامعه- بخش دوم

جوامع در حال توسعه در روند تحول و پيشرفت با موانع گوناگوني برخورد مي كنند كه هركدام به نوبه خود، سبب ركود اين تحول مي شود كه مي توان گفت شيوع و گسترش آسيبهاي اجتماعي از جمله موانعي است كه باعث هدر رفتن بسياري از سرمايه هاي جامعه انساني مي شود.
طلاق، از عوامل گسيختگي و از هم پاشيدگي كانون خانواده است كه عواقب بسياري را براي افراد جامعه دارد و مي تواند منشأ بسياري از آسيبهاي اجتماعي مانند انحرافات جنسي، خودكشي، فرار از منزل، سرقت، اعتياد و... شود.
امروزه توسعه اقتصادي و اجتماعي ميزان طلاق را در جامعه بسيار افزايش داده است طلاق در واقع نوعي بيماري است كه جهان را در برگرفته و در ايران هم هر ساله بر ميزان آن افزوده مي شود و خطر از هم پاشيده شدن در برخي از خانواده ها سايه انداخته است.
طلاق پديده اي چند عاملي و داراي ابعاد گسترده اي است كه متأثر از شرايط اجتماعي، فرهنگي و رواني يك جامعه است و سلامت نهاد خانواده را تهديد مي كند. آيا واقعاً تاكنون به اين مسئله فكر كرده ايد كه چرا بنيان خانواده اين روزها تا اين حد ترد و شكننده به نظر مي رسد؟ چرا قداست نهاد خانواده در ميان جوانان از بين رفته است و برخلاف معيارهاي گذشته در فرهنگ ايراني كه زندگي زير يك سقف تحت هر شرايطي را تجويز مي كردند، امروزه در نزد بسياري از كساني كه در گير و دار مسائل و اختلافات زندگي مشترك قادر به ادامه زندگي نيستند، دست به طلاق مي زنند و به راستي چگونه است كه دختر و پسري كه با هزاران اميد و آرزو سر سفره عقد مي نشينند، بعد از چند ماه يا چند سال، دل از يكديگر مي كنند و عطاي با هم بودن را به لقايش مي بخشند!
كارشناسان مسائل تربيتي و اجتماعي، تغيير شيوه هاي همسريابي در سالهاي اخير، توقعات و خواسته هاي زوجين و تفاوت ديدگاههاي آنها، عدم شناخت كافي و مناسب از اوضاع و احوال فرهنگي و شخصيت يكديگر را از مهمترين عوامل درخواست طلاق از سوي زوجين اعلام كرده اند، ضمن اينكه بيكاري، اعتياد و فقر را هم به موارد فوق اضافه مي نمايند.
انتخاب صحيح، ازدواج موفق
استاد جواد محدثي محقق و پژوهشگر مسائل ديني و تربيتي در گفت وگو با گزارشگر كيهان شناخت صحيح افراد از يكديگر را عامل اصلي تداوم ازدواج و رمز موفقيت يك زندگي ايده آل ذكر مي كند و مي گويد: «اگر توقعاتي كه افراد در زندگي مشترك از يكديگر دارند، هرچه عيني تر و به واقعيت نزديكتر باشد، امكان استمرار زندگي مشترك بيشتر خواهد شد و شايد يكي از دلايل طلاق هم آشكار شدن ناهمگوني بين دو نفر باشد.»
وي با تأكيد به اينكه متأسفانه در شرايط فعلي شناخت افراد قبل از ازدواج از يكديگر بسيار كم است و افراد خيلي زود تصميم به ازدواج مي گيرند كه دليل آن چه بسا هوس و عشقهاي خياباني، اينترنتي و يا آنچه كه امروزه رايج شده ازدواج هاي پستي مي باشد، خاطرنشان مي كند: «دختر و پسر با تصورات شخصي خود فكر مي كنند در آينده مي توانند زوج خوشبختي باشند، لذا به نظرات همراه با تجربه والدين بهايي نمي دهند و اصرار بر ازدواج مي كنند و بعد هنگامي متوجه اشتباه خود مي شوند كه ديگر كار از كار گذشته است. بنابراين عدم تجربه در زندگي مشترك مخصوصاً در زوجهاي جوان و سالهاي اوليه زندگي باعث بروز اختلافات مي گردد كه به نظر آنها پس از بروز اين اختلافات اولين گزينه براي حل مشكل جدايي است در صورتي كه در تعاليم قرآني و ديني و رهنمودهاي كارشناسان تربيتي و مسائل خانواده، طلاق آخرين گزينه است.
استاد محدثي در ادامه مي گويد: «بيش از آنكه بخواهيم براي جلوگيري از آمار افزايش طلاق به فكر چاره باشيم، بايد يك قدم به عقب برگرديم و در مورد ازدواج تامل كنيم، چرا كه در حال حاضر شكل گيري ازدواج ها به صورت يك آفت درآمده است و آفت بعدي طلاق است.»
وي مي گويد: «شكل گيري و پروسه ازدواج درگذشته با توجه به سيري كه طي مي كرد، در نهايت منجر به يك زندگي مستحكم و بادوام مي شد، اما شكل گيري در ازدواج هاي كنوني آسيبهايي در درون خود دارد كه بعد از ازدواج نمايان مي شود. اختلاف فكر و سليقه و نداشتن پايگاه اجتماعي يكسان نيز در روند ناسازگاري تاثير بسزايي دارد. بنابراين اگر سنتهاي ديني و ملي كه در جامعه اسلامي وجود دارد، عملي تر گردد، آسيبهاي ازدواج كمتر مي شود.
ازدواج هاي پستي
عشق و علاقه عده اي از جوانان براي رفتن به خارج از كشور، به حدي داغ و عجولانه است كه حاضرند به هر طريق ممكن به اين خواسته سرابي خود برسند و يكي از راههاي رسيدن به اين آرزوي خود را ازدواج هاي پستي مي دانند.
در تحقيقي كه از سوي گروه آسيب شناسي اجتماعي مقطع فوق دكتري (MPH) دانشگاه شهيد بهشتي انجام گرفته مشخص شد از 1920 مورد ازدواج انجام گرفته به اين روش كه آن را اصطلاحا ازدواج پستي مي گويند 1709 مورد منجر به طلاق شده است. همچنين بالغ بر 89 درصد ازدواجهاي پستي صورت گرفته در كشور از ابتداي فروردين ماه 87 تا پايان خرداد سال جاري به طلاق منجر شده است.
براساس اين گزارش در ازدواجهاي پستي داماد به دليل حضور در خارج از كشور در مراسم خواستگاري و ازدواج حاضر نمي-شود به همين دليل از طريق تلفن و چند قطعه عكس و فيلم با دختر موردنظر آشنا شده و هنگام عقد در كنار عروس عكس او را سر سفره مي گذارند.
ازدواجهاي پستي به ازدواجهايي مي گويند كه بعداز خواندن خطبه عقد، عروس براي پيوستن به شوهر خود به سمت كشور محل اقامت داماد پرواز مي كند.
در همين رابطه دكتر ابهري، استاد دانشگاه
شهيد بهشتي تهران و مسئول اين گروه پژوهشي در رابطه با عواقب اين گونه ازدواجها مي گويد: «نتايج اين تحقيق نشان مي دهد شرايط اجتماعي و قوانين حاكم بر كشور ميزبان و تفاوتهاي فرهنگي در مدت كوتاهي عرصه را بر نوعروس به خارج رفته تنگ مي كند و او كه انتخاب شوهر خود را براساس چند مكالمه تلفني و تعدادي عكس از او در كنار خودروها و ساختمانهاي زيبا انجام داده است با واقعيتهاي ديگري مواجه مي شود.»
اين آسيب شناس در ادامه ضمن تاكيد بر اهميت توجه بيشتر خانواده ها در انجام چنين پيوندهايي براي فرزندان خود اظهار مي دارد: «در دو دهه اخير بعضي اتفاقات موجب شده است برخي از دختران به ازدواجهاي غيابي و پستي با اميد به زندگي در كشورهاي غربي تمايل داشته باشند.»
دكتر ابهري اضافه مي كند: «در اين تحقيق متوجه شديم كه در موارد زيادي از اين ازدواجها دختران ازدواج كرده يا با مشكلات قابل توجهي مواجه مي شوند و يا با ابتلا به مشكلات روحي و رواني كارشان به بيمارستانهاي رواني كشيده مي شوند.»
طلاق عاطفي!
تغييرات سريع ناشي از صنعتي شدن و فاصله گرفتن هرچه بيشتر از زندگي سنتي سبب ايجاد تغييراتي در الگوپذيري و الگوسازي نسل جوان شده است، البته اين مختص كشور ما نيست، و همه كشورها در جريان گذر از مرحله سنتي به مدرن با اين موضوع رويارو بوده اند.
رضا نباتي كارشناس ارشد تعليم و تربيت اسلامي در گفت وگو با گزارشگر كيهان در مورد دلايل ديگر افزايش طلاق در جامعه مي گويد: «در گذر از اين فرايند سريع، افراد دچار نوعي گمگشتگي مي شوند كه اين حالت در مورد جوانان و نوجوانان نمود شديدتري دارد كه يكي از تبعات آن سست شدن روابط اجتماعي و كاهش همبستگي عاطفي ميان افراد است و در بسياري از موارد به شكل ناسازگاري با محيط و در بين اعضاي خانواده، خود را نشان مي دهد.»
نباتي مي گويد: «افراد و زوجهاي زيادي شايد براي مدت طولاني، با هم و در زير يك سقف زندگي كنند، اما از محبت و عشق و ابراز علاقه بين آنها خبري نيست. كه اين خود نوعي طلاق عاطفي است.»
محمدرضا دربندي كارشناس مسائل ديني هم در گفت و گو با گزارشگر كيهان در اين مورد، با اشاره به زمينه هاي طلاق در قرآن كريم و توجه به نيازهاي عاطفي زوجين در زندگي مشترك مي گويد: «قرآن هنگامي كه به دلايل طلاق در جوامع مي پردازد مي كوشد تا به علل واقعي طلاق توجه دهد تا اين گونه، هم علل تشريع حكم طلاق معلوم شود و هم اين كه علل واهي و توجيهات باطل، شناخته شود؛ زيرا بسياري از طلاق ها براساس دلايل و ادعاهاي واهي صورت مي گيرد.»
وي با اشاره به اينكه عدم وجود رابطه مناسب زناشويي ريشه بسياري از طلاق ها مي باشد مي گويد: «بسياري از زوجين نمي توانند شرايط را براي ارتباط درست و مناسب جنسي فراهم آورند و توقعات و انتظارات يكديگر را برآورده سازند، اين گونه است كه احساس كمبود عاطفي و مهر و محبت، به اشكال ديگر كه قابل طرح در جامعه باشد، به عنوان علل و دلايل توجيهي طلاق مطرح مي شود.»
وي در ادامه مي گويد: «از اين رو در قرآن در آيات بسياري به مسئله روابط زناشويي توجه ويژه اي شده است و به خلوتهاي سه گانه در طول شبانه روز براي برطرف كردن نيازهاي عاطفي و روحي به عنوان يك وظيفه و تكليف شرعي توجه داده است.»
دربندي خاطر نشان مي كند: «عدم توجه به نيازهاي روحي و عاطفي و جنسي طرفين مي تواند به عنوان مهم ترين عامل و علت اصلي اختلافات مورد توجه قرار گيرد؛ زيرا هر يك اززوجين پيش از ازدواج، تفكر و انديشه اي ديگر نسبت به همسر داشتند و از آن جايي كه در جوامع امروزي به سبب آسان شدن روابط دختر و پسر، زمينه هاي پاسخ گويي به نيازهاي روحي و عاطفي فراهم تر است، جوانان اميد دارند كه پاسخ كامل و تمام تري پس از ازدواج از همسر خويش داشته باشند. اين در حالي است كه شرايط خانوادگي و زندگي مشترك، فراغ بال و آسايش پيشين را از ميان برمي دارد و هر يك از زوجين مشغول به امور ديگري مي شوند كه اكنون به عنوان مسئله اي با اهميت تر مطرح شده است.»
وي تصريح مي كند: «اشتغال به كار و تحصيل، درآمد بيشتر و تهيه خانه و ماشين و امور ديگر موجب مي شود كه به نيازها و خواسته هاي عاطفي و روحي كمتر پاسخ داده شود و در بسياري از كساني كه حرص درآمد و پول بيش تر دارند، اصولا پاسخ مناسب داده نشود. در برخي از انتقادات اين معنا همواره مورد تاكيد بوده است كه در شرايط زندگي كنوني چگونه مي توان خلوت هاي سه گانه اي را براي همسران فراهم آورد در حالي كه هر يك در گوشه اي از شهر مشغول تحصيل درآمد هستند و تنها در لحظات كوتاهي و آن هم خسته و كوفته در كنار هم مي باشند. كار و اشتغال همسران همزمان با هم به اين مسئله بيش از پيش دامن مي زند، اما اين مسائل نبايد مانع از توجه به خواسته هاي عاطفي زوجين در زندگي مشترك زناشويي شود.»
در همين راستا مسئولان كنگره سراسري خانواده و سلامت هم با ارائه آمارهايي، مشكلات جنسي را عامل 50 درصد طلاق ها در كشور ذكر كرده اند و براي حل اين مشكل بر تشكيل درمانگاه هاي سلامت خانواده و آموزش هاي اجباري قبل از ازدواج تاكيد كرده اند.»
زندگي كردن مهمتر از زنده بودن
سيدحسن موسوي چلك مدير كل دفتر امور آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي هم در پاسخ به سؤال گزارشگر كيهان در مورد دلايل طلاق و راه هاي پيش رو براي كاهش اين معضل و آسيب اجتماعي، با اشاره به اينكه اعتياد و روابط ناصحيح در مسائل زناشويي زمينه برخي اختلافات خانوادگي را فراهم مي كند مي گويد: «تقويت فرهنگ گفت وگو و صحبت كردن در خانواده و داشتن سعه صدر و به كاربردن كلمات و جملات خوب و محبت آميز در خانه، در تقويت و استحكام يك زندگي بسيار موثر است.»
وي با اشاره به اينكه در بالاترين زمان، بيشترين فراواني گفت وگو 15 دقيقه است مي گويد: «بسياري از نارضايتي ها در خانواده به دليل مطرح نكردن و صحبت نكردن است، ما بايد ياد بگيريم كه زندگي كردن مهمتر از زنده بودن است.»
موسوي در ادامه به مسئله انتخاب همسر به روش سنتي و آشنايي زوجين از سوي خانواده ها اشاره مي كند و با ارائه آماري در اين زمينه مي گويد: با نگاهي به نحوه آشنايي زوجين با يكديگر ملاحظه مي شود آشنايي زوجين با يكديگر از طريق اعضاي خانواده و بستگان با 4/37% ، از طريق دوستان با 1/16% و سپس آشنايي از طريق دوستي با 6/19% و هم محله بودن با 5/10% انجام پذيرفته است، همچنين باتوجه به اين كه در آشنايي هايي كه از طريق هم محله بودن نيز صورت مي گيرد و شناخت خانواده ها از يكديگر نيز همچون معرفي از طريق اعضاي خانواده و بستگان، بسيار سهم زيادي دارد و باتوجه به اين كه در كشور ما هنوز ازدواج ها از طريق خانواده ها و به روش سنتي خود باب و مطلوب و بهنجار است و اكثر ازدواج ها از اين طريق انجام مي پذيرد، طبيعي است كه فراواني طلاق هايي كه در آن زوجين از طريق خانواده ها با هم آشنا شده اند نيز بيشتر باشد چرا كه فراواني ازدواج هايي از اين دست نسبت به انواع ديگر آن در سطح جامعه بيشتر است.
وي مي گويد: «از سوي ديگر شايد بتوان گفت كه خانواده هايي كه با ملاك هاي انتخاب همسر براي فرزندانشان آشنا نبوده و يا شيوه هاي مشاركت فرزندان در اين انتخاب را رعايت نمي كنند نتوانند فرزندان خود را در انتخاب و شروع و ادامه يك زندگي موفق كمك نمايند كه اين امر نياز به همكاري سازمان بهزيستي، آموزش و پرورش، صدا و سيما، شهرداري و قوه قضائيه دارد كه در يك همكاري برنامه ريزي شده از دوران مهد كودك تا بزرگسالي همه اقشار جامعه را هم زمان در سه نسل كودكان، والدين و جوانان در آستانه ازدواج را آموزش دهند.»
موسوي مي گويد: «اما دوستي هاي خياباني و دوستي هايي كه از طريق اينترنت صورت مي گيرد و به ازدواج منتهي مي شود نيز از اين قاعده مستثني نيست چرا كه آشنايي با اين شيوه ها به علت ناپختگي، هيجانات جواني ممكن است به تشخيص و انتخاب درستي منجر نگردد آشنايي مي تواند از طرق مختلفي صورت گيرد اما پذيرش اين روش ها در فرهنگ ما و از طرف خانواده ها و حتي زوجين بر نگرش آنها نسبت به خصوصيات رفتاري مانند نجابت، قابل اعتماد بودن و وفادار بودن به همسر و برداشت ذهني دختر و پسر از يكديگر پس از شروع چند ماهه اول زندگي بي تاثير نيست و مي تواند در رفتار زوجين با يكديگر تاثيرگذار باشد و اختلافاتي را ايجاد نموده و نهايتاً منجر به طلاق گردد.»

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14