(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 11 مهر 1388- شماره 19477
 

خبر و نتيجه
ادبيات دفاع مقدس
مهلت ارسال آثار به شانزدهمين جشنواره كتاب سال دانشجويي تمديد شد
محسن پرويز: ميانگين مطالعه در كشور 18 دقيقه است
شعبه كتابخانه ملي در شيراز افتتاح مي شود
«از روي دست رمان نويس» با ويرايش به چاپ مي رسد
چيني فروشان: يك هفته با كانون امسال در سطح بالاتري برگزار مي شود
ادبيات اينترنتي!
گل نرگس
پرسشي درباره كوشك نخبگان
رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي تاكيد كرد
حضور درخشان جمهوري اسلامي ايران در عرصه هاي فرهنگي جهان



خبر و نتيجه

پژمان كريمي

هفته پيش خبرگزاري هاي خارجي، خبري را منتشر كردند كه شگفت آور و قابل تأمل است. خبر اين است كه رومن پولانسكي، فيلم ساز مشهور لهستاني الاصل، در زوريخ دستگير شد. دليل دستگيري نامبرده، تجاوز به دختركي 13 ساله در آمريكا و در سال 1978 اعلام شده است. جرمي كه فيلم ساز، خود بدان به روشني اذعان داشته است. چندي پيش، «پيانيست» ساخته پولانسكي را تماشا كردم. مي دانستم كه اين فيلم در جشنواره فيلم اسكار 2002، عنوان بهترين فيلم را به خود اختصاص داده است. اين اثر، به همان اندازه كه از ساختاري حرفه اي برخوردار است، از حيث تأكيد اغراق آميز به واقعه هولوكاست و آزار و اذيت يهوديان مهوع و شعار زده است.
در اين فيلم، فيلم ساز يهودي، تلاش فراواني كرده تصويري رقت بار و مظلومانه از يهوديان ترسيم و درنهايت آنان را وارث تاريخ معرفي كند.
برايم جالب بود، «اسكاري» كه فيلم هاي داراي نمادهاي مذهبي و سياسي را برنمي تابد، چگونه فيلمي را پذيرفته و در صدر بهترين هاي سينماي 2002 جهان نشانده است كه آشكارا برپايه يك واقعه جعلي ]هولوكاست در اندازه قتل شش ميليون نفر[ بنيان يافته است و در نهايت به توجيه تظلم خواهي صهيونيست ها، تصريح مي دارد!
به هر روي! امروز، سازنده فيلم تبليغاتي پيانيست منتظر است كه در صورت وجود اراده واقعي براي اقامه عدالت، تاوان عمل شنيع خود را كه سي و اندي سال پيش رخ داد، به سختي بپردازد.
پولانسكي به حكم اينكه يك فيلم ساز و فعال عرصه ادبيات نمايشي است، يكي از اهالي جامعه به اصطلاح هنرمنداني است كه با نكوهش خصلت هاي پست انساني، مخاطب را به آرمان هاي بشري و متعالي فرامي خوانند اما خود چه در حيطه روابط فردي و چه در گستره كار هنري، به ترويج رذالت و فرومايگي مي پردازند.
چنين كساني مطمئنا از سلامت نفس برخوردار نيستند و ارضاء و آرام خود را در بروز بيماري و نابساماني هاي دروني خويش مي جويند.
با تأسف بايد گفت به طور مشخص در ساحت ادبيات ايران مان نيز هنرمندان جعلي و متعرضان به آرمان هاي والاي بشري و متعالي، كم نبودند و نيستند. آناني كه كوشيده اند به بهانه «واقع گرايي»، «استنادات باورپذير» و «حرمت آزادي»، جلوه اي از شبه هنر منحط را، روانه ذهن و درون مخاطب نمايند.
در پاي بسياري از بيانيه هاي ضدانقلاب نام برخي از افراد ياد شده به چشم مي آيد. بيانيه هايي كه بدون ارائه كوچكترين سند روشن و محكمه پسندي، از نبود آزادي و گسترش سانسور در كشورمان سخن مي گويند. اما نمي گويند مصاديق سانسور ادعايي چيست؟ البته طبيعي است! چرا كه تراوشات نفساني بيمارگونه معارضان با آرمان هاي متعالي، در ذهن هر مخاطب اخلاق مدار، ضرورت اعمال مميزي را تداعي و تأكيد مي كند.
ترديدي نيست كه يكي از پيامدهاي منحوس دوران موسوم به اصلاحات كه به بهانه اعمال تسامح و تساهل جمعي از كارگزاران سياسي و فرهنگي به بار آمد؛ بازگشت و مجال ظهور قلم هاي معارض بود. كافي است بر ويترين برخي فروشگاه هاي كتاب رو كنيد تا به روشني با آثار مشمئزكننده صاحبان قلم هاي ياد شده روبرو شويد. آثاري كه البته از بيم مميزي، با تعديل و در پس حجاب هاي ظريف، مسير تعارض با آرمان هاي متعالي را پي گرفته اند.
نتيجه اينكه، بايد مخاطب را مجاب نمائيم تأثيرات اثر هنري كاملا برآمده از فضاي اثر و فضاي اثر، ملهم از فضاي ذهني و دروني پديدآورنده است. بنابراين نمي توان ميان ذهن و اثر پديدآورنده، جدايي قائل شد.
چنين است كه حقانيت استنادات و تحليل هاي يك اثر هنري، گاه با نگاه و تحليل رفتارهاي شخصي پديدآورنده اش، كشف مي شود.

 



ادبيات دفاع مقدس

اكبر خوردچشم

آن روزي كه هواپيماهاي رژيم بعثي عراق شهرهاي مختلف ايران را بمباران كردند و به دنبالش نيروهاي كاملا مجهز عراقي به خاك ايران لشكركشي كردند به اين اميد كه در چند شبانه روز تمام خاك كشورمان را به تصرف خود در آورند، همه چيز و همه كس آماده مقابله با دشمن شدند. در اين ميان همگان گوش به فرمان حضرت امام (ره) اسلحه برداشتند تا از كشور و دستاوردهاي مبارك انقلاب اسلامي پاسداري كنند. در همان روزهاي اوليه جنگ، هنرمندان، شاعران و نويسندگان هم براي اين كه از قطار مدافعان كشور عقب نمانند، دست به كار شدند كه حركت مقدس ايشان منجر به پديدارشدن ناب ترين آثار هنري وادبي شد كه خود به خود مي تواند بخش مهمي از تاريخ هنر و ادبيات اين مرز و بوم را به خود اختصاص دهد. از دل خود جنگ و چه بسا از ميان سنگرهاي
خط مقدم ادبياتي ظهور كرد كه از آن تحت عناويني چون «ادبيات جنگ» و «شعر مقاومت» به ياد مي كردند. البته ناگفته نماند پس از پذيرش قطعنامه 598 سازمان ملل و برقراري آتش بس، اين نوع ادبي براي آن كه ماندگار بماند، بيشتر با نام «ادبيات دفاع مقدس» باقي ماند.
اگر ما بخواهيم نگاهي كلي به ادبيات دوران دفاع مقدس بيندازيم، مي توانيم آن را ابتدا از دو نظر هدف بررسي قرار دهيم: اول بخش شعر آن و بعد بخش داستان و رمان. بخش اول كه همان شعر باشد، در دوران دفاع مقدس، كار كرد بسيار خوب و اثرگذاري داشت، از يك طرف اين اشعار سروده شده حماسي كه لحني ساده و روان داشت، تحت عنوان «نوحه» در ميان رزمندگان اسلام زمزمه مي شد و اين خود، مي تواند نمونه يك نوع ادبيات مردمي و فولكوريك باشد. از آن سوي، اشعاري هم سروده مي شدند كه شكل و محتوايي به اصطلاح آكادميك داشت، يعني علاوه برداشتن آرايه هاي ادبي چون وزن، قافيه، قالب، صنايع ادبي و موارد ديگر، از نظر محتوا و نيز دارا بودن تخيل و ديگر فنون ادبي، به نوعي از شاهكارهاي ادبي تاريخي ادبيات به حساب مي آيند؛ چنانچه در اين دوران شاعراني چون «سلمان هراتي»، «قيصر امين پور»، «علي معلم دامغاني» «مهرداد اوستا»، «علي مرداني»، «مشفق كاشاني»، «سپيده كاشاني»، «حميد سبزواري» و دهها شاعر ديگر، در قالب هاي نو و كلاسيك آثاري بديع را از خود و از اين دوران حماسه و ايثار به يادگار گذاشتند، آثاري كه اغلب بر محورهايي چون «ستودن آزادي، حماسه و شهادت طلبي» «طرح اسوه هاي تاريخي چون
مالك اشتر، ابوذر و...» بهره گيري از« اساطير و نمادهاي ملي و تلفيق آنها با فرهنگ اسلامي»، «حضور گسترده فرهنگ اسلامي و قرآني»، «بهره گيري از واقعه عاشورا» و ديگر محورها سروده شدند و اين چنين كه امروزه و بعد از گذشت 20 و چند سال از پايان جنگ همچنان ماندگاري و حتي اثرگذاري خودشان را حفظ كرده اند. جالب آن كه در اشعار اين دوره و اين نوع ادبي اغلب قالب هاي شعري چون غزل، قصيده، مثنوي، رباعي، نوي نيمايي، سپيد و... مورد طبع قرار گرفت و اين نوع گستردگي در نوع خودش بي نظير است.
به جرأت مي توان گفت در ميان گونه هاي ادبي، آنچه در دوران دفاع مقدس رشد و بالندگي خوبي پيدا كرد، گونه داستان و رمان بود؛ يعني از همان آغازين روزهاي جنگ، داستان ها و رمان هاي مختلفي مانند« نخل هاي بي سر» راجع به جنگ و پايداري مردم به رشته تحرير درآمدند.
اغلب اين رمان ها و داستان ها راجع به شهادت طلبي و مقاومت مردم و يا رزمندگان اسلام در برابر دشمن بعثي بود. نكته بارز اين آثار ادبي، در قياس با آثار مشابه غربي خودشان اميد به آينده و ترسيم فردايي بهتر در سايه مقاومت بود؛ درست نقطه مقابل آنچه كه از ادبيات جنگ غربيان سراغ داريم.
بايد گفت: آثار نويسندگان غربي درباره جنگ، آثاري است كه تحت تاثير انگيزه هاي ناسيوناليستي و ايدئولوژيكي است، يعني نويسنده ضمن ترسيم حوادث جنگ و پيش بردن عملكرد قهرمان و يا قهرمانان داستان خود در دل اتفاقات مختلف، آنچه برايش مهم است نشان دادن روحيه وطن پرستي قهرمانان و اين كه به حدود جغرافيايي چقدر وفادار هستند. اين درست نقطه مقابل ادبيات دفاع مقدس است، زيرا در تم اصلي اين نوع ادبي آنچه مهم است حفظ باورهاي ديني و سپس ملي است، يعني ادبيات دفاع مقدس ابتدا تحت تأثير باورهاي مذهبي و ايدئولوژيكي است، سپس به مقوله حدود جغرافيايي مي پردازد. از تمايزات ديگر ادبيات دفاع مقدس با ادبيات جنگ غربيان مي توان به اين نكته اساسي اشاره كرد كه در اكثر داستان ها و رمان هايي مربوط به جنگ ] حال مي تواند جنگ جهاني اول و دوم باشد و يا جنگ آمريكا در عراق و افغانستان[ اين سؤال مطرح است: «براي چه جنگيديم» و طبيعي است بعد از طرح اين سؤال، خود به خود بعد از پايان جنگ و ادامه يافتن اين نوع ادبي، گونه اي از آثار پـديدار شود كه از آن مي توان با عنوان «ادبيات ضد جنگ» ياد كرد. نمونه بارز اين نوع آثار را مي توان در نوشته هاي نويسند گاني چون «هاينريش بل» آلماني به خوبي مشاهده كرد كه در اين نوع داستان ها و يادمان ها از جنگ به بدي ياد مي شود و دوران پس از جنگ، همراه با ويراني و خرابي نشان داده مي شود. جالب آن كه همين رويه ضد جنگ بودن بسياري آثار غربي، در زمان جنگ نيز وجود دارد و مدعاي اين مطلب رمان هايي است كه در قالب جنگ عراق و آمريكا و يا حضور آمريكايي ها در افغانستان به رشته تحرير در مي آيد و در آنها به بهانه رئاليست بودن اثر، صحنه هاي بسيار وحشتناكي ارائه مي شود كه نشان از مخالفت نويسنده با مقوله جنگ دارد. اما برخلاف آنچه راجع ادبيات جنگ غربيان اشاره شد، در ادبيات دفاع مقدس نه تنها باجنگ و
حماسه سازي آن دوران مخالفت نمي شود و اين چنين آثار ضد جنگ و سياه پديدار نمي گردد، بلكه به آن دوران با نگاهي تقدس گونه اشاره مي شود كه لحظه به لحظه آن روزهاسرشار از شهادت طلبي مردان و زناني است كه تحت تأثير آموزه هاي عاشورايي و با پشتوانه اي انقلابي قدم در راه گذاشته اند و به خاطر حفظ كيان و باورهاي ديني شان حاضرند جان خود را فدا كنند. پس به جرات مي توان اذعان داشت اگر ادبيات دفاع مقدس خوب پرداخته شود، اگر به اين ادبيات شكوفايي داده شود، اگر براي اين گونه ادبي جشنواره هاي مختلف با جوايز معتبر به راه بيفتد، اگر براي اين نوع ادبيات يك منشور جامع و كلي ارائه شود تا از سليقه گرايي آثار جلوگيري گردد، در آينده اي نه چندان دور اين نوع ادبيات به عالي ترين نوع ادبي با محتواي عشق و ايثار در سطح جهاني تبديل خواهد شد.

 



مهلت ارسال آثار به شانزدهمين جشنواره كتاب سال دانشجويي تمديد شد

مهلت ارسال آثار به شانزدهمين دوره جشنواره كتاب سال دانشجويي تا 15 مهر ماه سال جاري تمديد شد.
به گزارش مهر، سازمان انتشارات جهاددانشگاهي موضوعات ويژه جشنواره امسال را «اصلاح الگوي مصرف» به مناسبت نامگذاري سال 88 از سوي مقام معظم رهبري، « روان سازي تجارت و تاثير آن بر قاچاق كالا و ارز»، «كارآفريني و اشتغال» و «شهدا و جلوه هاي ايثار دانشجويي كشور» اعلام كرد.
ضروري بودن همزماني دوره تحصيل دانشجو با زمان چاپ و انتشار اثر، امكان شركت دانشجويان تمامي مقاطع تحصيلي، دارا بودن مشخصات عمومي كتاب براي اثر منتشر شده، انتشار كتاب در سال 87 يا 88، الزامي بودن ارسال كپي متن اصلي آثار ترجمه شده و نامحدود بودن ارسال تعداد عناوين و موضوعات از جمله شرايط شركت در اين فراخوان است.
افراد متقاضي شركت در فراخوان
مي توانند آثار خود را به سازمان انتشارات جهاددانشگاهي ارسال كنند.

 



محسن پرويز: ميانگين مطالعه در كشور 18 دقيقه است

معاون فرهنگي هنري وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي ميانگين مطالعه در كشور را 18 دقيقه اعلام كرد.
به گزارش رسانيوز،«محسن پرويز«در حاشيه بازديد از نمايشگاه بين المللي كتاب تبريز با بيان اين مطلب افزود: طي سال هاي اخير با اتخاذ راهكارهاي مناسب در جهت ترويج فرهنگ كتابخواني، ميانگين مطالعه در كشور افزايش يافته است.
وي خاطر نشان كرد: هم اكنون ميانگين ميزان مطالعه در كشور
18 دقيقه است كه نسبت به بسياري از كشورهاي منطقه بالاست.
پرويز ادامه داد: البته با احتساب ميزان مطالعه مردم از روزنامه ها، مجلات و صفحات وب، اين ميانگين افزايش خواهد يافت.

 



شعبه كتابخانه ملي در شيراز افتتاح مي شود

به گفته رئيس سازمان اسناد و كتابخانه ملي ،پس از گذشت 13 سال از آغاز عمليات اجرايي مركز اسناد ملي شيراز و صرف 13 ميليارد تومان اعتبار براي آن، اين شعبه از كتابخانه ملي روز 20 مهر ماه بهره برداري
مي شود.
علي اكبر اشعري ، واگذاري بخشي از كارهاي كتابخانه ملي را در منطقه جنوب كشور به اين مركز، از جمله اهداف تاسيس آن برشمرد و تاكيد كرد: از اين به بعد اسنادي كه در استان فارس است، به اين شعبه از سازمان تحويل داده
مي شود و به جاي تهران در شيراز نگهداري مي شود. به عبارت ديگر بخشي از كل دارايي سازمان در آنجا مستقر مي شود.

 



«از روي دست رمان نويس» با ويرايش به چاپ مي رسد

چاپ جديد «از روي دست رمان نويس» مجموعه مصاحبه هايي با چند نويسنده خارجي با ترجمه محسن سليماني به زودي منتشر مي شود.
به گزارش مهر، «از روي دست
رمان نويس» پيش از اين در سال 67 به چاپ اول و در سال 77 به چاپ دوم رسيده است و چاپ سوم آن با ويرايش و طراحي جلد جديد توسط انتشارات سوره مهر زيرچاپ قرار دارد.
سليماني درباره ترجمه اين كتاب گفت: مصاحبه هايي را كه در «از روي دست رمان نويس» آورده شده است من در سال 66 از مجموعه مصاحبه هاي مجله «پاريس ريو يو» كه در كتابي به نام «كار نويسنده» منتشر شده بود، انتخاب كردم.
وي با اشاره به اينكه همه مصاحبه هاي آن كتاب را براي ترجمه انتخاب نكرده است بيان كرد: تنها مصاحبه هايي را ترجمه كردم كه در آنها نويسندگان سرشناس درباره شيوه نگارش داستان و سبكشان توضيح داده بودند و فكر
مي كردم اين گفتگوها بيشتر به كار نويسندگان ايراني مي آيد و سبك اين نويسندگان جهاني تر است.

 



چيني فروشان: يك هفته با كانون امسال در سطح بالاتري برگزار مي شود

مديرعامل كانون پرورش فكري كودكان و نوجوان گفت: «جشنواره يك هفته با كانون» امسال در سطح بالاتر و وسيع تري نسبت به سال هاي گذشته برگزار خواهد شد.
به گزارش ايرنا، «محسن چيني فروشان» در نشستي با خبرنگاران در اين باره اظهار داشت: در سال هاي گذشته اين جشنواره در سطح استاني برگزار مي شد اما در اين دوره فعاليت هاي استاني و ستادي را دربرمي گيرد.
وي با بيان اينكه كانون داراي 671 مركز فرهنگي هنري ثابت، 61 مركز سيار و 52 كتابخانه پستي است، افزود: مراكز كانون تاكنون به صورت جزيره اي ديده مي شد ولي ما سعي داريم كانون را در اين جشنواره به عنوان يك پيكره واحد معرفي كنيم.

 



ادبيات اينترنتي!

سيده ميترا ابوطالبي

كافي است وارد دنياي مجازي اينترنت بشويم. بعد در سايت جستجوگري به دنبال واژه «داستان» باشيم. ظرف چند ثانيه هزاران سايت پيش روي ما قرار مي گيرند كه تمامي آنها سراسر داستان هاي مختلف است؛ حال اين داستانها مي توانند به شكل كوتاه باشند، جنايي وپليسي باشند و يا اشكال گوناگون. به راستي آيا اين امكانات و اين فراواني آثار ادبي را در فضاي مجازي اينترنت، مي توان به فال نيك گرفت؟ آيا اين امر، نشان از گستردگي و پهناي ادبيات در جهان معاصر دارد؟ آيا مي توان اين سرعت و سهولت در دستيابي به آثار ادبي را پيشرفت و به روز بودن ادبيات دانست؟ و....
بي ترديد با وجود گسترش روزافزون اينترنت و ازدياد روز به روز فضاهاي اينترنتي در بعد ادبيات، بسياري از نويسندگان و
صاحب نظران نسبت به اين پيشرفت چندان خوش بين نيستند. شايد در وهله اول علت اين مسئله را در دل بستگي آنان به كاغذ، قلم، حروف سربي و سرآخر چاپ كتاب دانست. اما اگر كمي در نظرات ايشان دقت كنيم، نكات جالب توجهي حاصل مي شود. به عنوان مثال «دوريس لسينگ» برنده جايزه نوبل ادبي درباره ادبيات اينترنتي مي گويد: «پوچي شبكه اينترنت يك نسل عظيم را گمراه كرده و در صورتي كه همين روند ادامه پيدا كند و مردم چيزي نخوانند، همين خرده فرهنگ ها هم متلاشي تر خواهد شد. دنيا هميشه به داستان و داستان نويسي محتاج بوده و هست. اما در اين شرايط، ما با يك خرده فرهنگ رو به رو هستيم كه مردم در آن علاقه چنداني هم به كتاب خواني ندارند.»
از همين گفتار برنده جايزه نوبل ادبي روشن است، اهل قلم كه در اين عرصه با شكل تخصصي كار مي كنند، چندان به گسترش ادبيات اينترنتي نظر مثبت و سازنده اي ندارند. جالب آن كه گاهي اوقات «ادبيات اينترنتي و كاربست اين واژه را قبول ندارند، بلكه مي گويند اينترنت تنها يك امكان وفضايي است كه تنها كمك مي كند تا نوعي ادبيات را نشان دهند، يعني آنچه به وسيله اينترنت عرضه مي شود، صرفاً شيوه اي در ارائه مفاهيم ادبي است و نه گونه ادبي. پس به خاطر آن كه در يك فضاي مجازي چند داستان و رمان و شعر عرضه شود، نمي توان خوشحال شد كه نوعي ادبيات جديد پديدار شده و به قول معروف ادبيات تولدي دوباره يافته است. بايد گفت آنچه باعث شده تا ادبيات اينترنتي گسترش زيادي پيدا كند، سرعت دسترسي به آن و ارزان بودن آن در مقايسه با كتاب است؛ از طرفي هم گاه آزادي به دست آوردن آثار غيرمجاز و ممنوع از ديگر شاخصه هاي دلايل افراد گوناگون به ادبيات اينترنتي است.
بايد تصريح كرد: ادبيات اينترنتي در ذات خودش، شايد تعارضي با ادبيات نداشته باشد، اما به صورت مخفي و در طول زمان ، خود به خود مي تواند باعث مرگ ادبيات، به خصوص داستان و رمان شود.
امروزه پهناي ادبيات اينترنتي آن قدر وسعت گرفته كه خود به خود ادبيات چاپي را تحت شعاع خودش قرارداده؛ بطور مثال يك جلد رماني كه چند هزار تومان قيمت پشت جلد آن است را مي توان در طول مدت يك يا دو دقيقه به راحتي از اينترنت دانلود كرد. از سويي، چون در فضاي ادبيات اينترنتي هيچ نظارت فني در بعد نوشتن آثار ادبي وجود ندارد، هر كس مي تواند به نام «ادبيات» هر مطلبي را وارد دنياي ادبيات اينترنتي كند.
در اين ميان آنچه چندان به چشم نمي آيد، بروز خلاقيت و نوآوري ادبي است. مثلاً اگر به صورت اتفاقي به چند سايت كه مطالب ادبي دارند، مراجعه كنيم و آثارشان را با دقت بخوانيم، آنچه به دست مي آيد، يكدستي و تكرار است. حال با اين ادبيات اينترنتي چه بايد كرد؟ آيا مي توان آن را به اين دليل كه براي ادبيات نوشتاري و چاپي خطرناك است، تحريم كرد؟ شايد به اين سؤالات پاسخ هاي بسياري داده شود. اما آنچه از ميان جواب هاي مختلف مي توان به دست آورد، اين است كه ادبيات منتشر شده در فضاهاي اينترنت، به ادبيات شفاهي پهلو مي زند. با اين تفاوت كه به جاي استفاده زباني، به ابزاري جديد و مدرن مجهز است. هر چند اين نوع ادبيات از نظر كتابخوانهاي حرفه اي، اقيانوسي وسيع با عمق كم ارزيابي مي شود. بديهي است كه با تزريق نمونه هاي جدي ادبيات شفاهي به فضاي مجازي مي توان از پيامدهاي منفي ادبيات اينترنتي كاست و مجالي و ابزاري روزآمد را بدرستي به خدمت گرفت!

 



گل نرگس

چه شب ها كز صميم دل ترا من جستجو كردم
زخون دل گل نرگس دوديده شستشو كردم

بسي آشفته گشتم من زاطوار جفاكاران
ولي نازم كه در خلوت به يادت گفت وگو كردم

چسان لافم كه باشم من درون حلقه مستان
همي دانم كه عمرم را تبه با غير او كردم

بسي عاشق به دست پرگرفته درگه معشوق
ولي من مشت خالي را چه گستاخانه روكردم

همه عشاق يابند آبرويي از رخ پاكت
خودم را با چنين عشقي عجب بي آبرو كردم

شكسته بال و پرمرغم نگر ميل به پروازم
كشيدن پرسر كويش چگونه آرزو كردم

منم بط در چنين بركه كه ناديدم زبحري موج
به دريايي زدم دل را خودم را محو او كردم

خوش آن عشقي كه اسرارش نهان از چشم اغيار است
عزيزا بين چه خامم من كه اينسان هاي و هو كردم

عزيز باقري سوادكوهي

 



پرسشي درباره كوشك نخبگان

حميد شهيدي

كوشك نخبگان عنوان بنايي يادماني است كه توسط سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، پيش از انتخابات رياست جمهوري دهم، درمقر اروپايي سازمان ملل متحد درشهر وين برپا شد. هرچند برپايي اين كوشك درسكوت انجام گرفت اما بعدها ، تعريف ها و تمجيدهاي فراواني ازآن شد؛ تا آنجا كه حتي فرصت انتقاد را از رسانه ها و اهل فن گرفت.
چندي پيش رسانه ملي در برنامه اي به نام «چهارسو» كه چند ماه است صبح ها از شبكه اول سيما پخش مي شود براي نخستين بار با پخش گزارشي تحت عنوان كوشك نخبگان، به انتقاد از اين بناي يادماني پرداخت. هرچند برگزاركنندگان اين برنامه تلاش كردند تا درمحيطي به دور از داوري به انتقاد از اين بنا بپردازند اما كارشناس برنامه كه نام او همراه با مدرك تحصيلي دكتراي معماري عنوان شده بود انتقاد تند و شديدي به ساخت اين بنا داشت.
كوشك نخبگان درتاريخ 19خردادماه سال جاري در وين برپا شد.
درتوضيحي كه مسئولان سازمان ميراث فرهنگي هنگام برپايي اين بناي يادماني داشتند آمده است كه اين چهار طاقي توسط جمهوري اسلامي ايران به سازمانهاي بين المللي مستقر درمركز بين المللي وين در اتريش، اهدا شده و نماد ملي و آييني ايرانيان است.
درمحوطه اصلي آن مجموعه تعبيه شده كه درهر يك از طاقهاي اين يادمان يكي از مفاخر علمي ايران معرفي مي شود. با اين نگاه كه اين چهار دانشمند يعني «ابوعلي علي سينا»، «رازي»، «ابوريحان بيروني» و «خيام» در زير چهار طاقي بزرگ «ايران» تربيت يافتند و دانش خويش را به چهار سوي جهان پراكنده اند، كه يادآور مشاركت مردم ايران در دانش و علوم نوع بشر است.
بايد گفت كوشك نوعي معماري باستاني و تاريخي ايران است كه عموما با فضاي باغ محيط پيرامون خود تعريف مي شود. كوشك ها عموما تفرجگاه شاهان بوده و اقامت كوتاهي درآن مي شده است. كوشك ارتباطي با نماد ملي و آييني ايرانيان نداشته و تنها يك بناي معماري است كه در ساخت آن سعي مي شده تا هواي مطبوعي وارد بنا شده و باعث راحتي خيال و آرامش شاهان شود. كوشك ها شامل يك بناي عموما چهار گوش و يك حوض بزرگ هستند و گفته مي شود كه ساخت آن از دوره هخامنشيان درايران مرسوم بوده است.
اما كوشك نخبگان، آن گونه كه دربرنامه چهارسو توضيح داده شد بيشتر به يك چهار طاقي شباهت دارد كه البته به اين ترتيب بخشي از نماد آييني و ملي ايرانيان است. چهار طاقي شناخته شده ترين عنصر معماري ايراني است كه جايگاه معنوي آن در نيايشگاه هاي ايراني تا به حال اهميت خود را از نظر معماري حفظ كرده است. از
چهار طاقي هاي معروف ايران مي توان به
چهار طاقي «نياسر» اشاره كرد كه هنوز سرپاست و بخشي از تاريخ وتمدن ايران در زمان ساسانيان را نشان مي دهد. اما حضور يك سنگ آب در ميانه اين چهارطاقي كمي عجيب است. زيرا چهار طاقي ها كه عموما به عنوان بناهاي نيايشگاهي مورد استفاده قرار مي گرفتند و حتي گفته مي شود كه آتشكده هاي آيين زرتشتي بودند، سنگ آب نداشته و اين سنت به دوره اسلامي مربوط مي شود.
در برنامه تلويزيوني كه با موضوع كوشك نخبگان ديده شد، غلامرضا ميثاقيان، مديركل دفتر طراحي شهري وزارت مسكن و شهرسازي به عنوان مهمان برنامه بصورت تلفني شركت كرد. هرچند مسئولان برنامه از حميد بقايي، رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي وگردشگري هم خواسته بودند تا طي تماس تلفني در برنامه حضور داشته باشد، اما وي فرصت دفاع از آنچه در دوران قائم مقامي اش در سازمان ميراث فرهنگي برپا شده بود را از دست داد و تلفن برنامه را پاسخ نداد. از سوي ديگر ميثاقيان به نقد صريح اما علمي بنا پرداخت و آن را فاقد نشانه هاي صحيح معماري ايراني دانست.
اين كوشك توسط يك شركت خصوصي و مهندسي، ساخته شده است كه غير از چند پروژه مربوط به ميراث فرهنگي كه بيشتر به بافت و ساختار سنتي قزوين مربوط مي شده كارديگري درحوزه ميراث فرهنگي انجام نداده است. اين شركت چندين برج در بخش هاي مرفه نشين تهران ساخته اند و معلوم نيست كه چرا سازمان ميراث فرهنگي اين پروژه به اين مهمي را به اين
شركت خصوصي داده است.
مديريت اين پروژه برعهده پژوهشكده ابنيه و بافت هاي تاريخي - فرهنگي و ناظر و طراح آن احمد ميرزا كوچك خوشنويس، رئيس سابق پژوهشكده ابنيه و بافت و رئيس فعلي پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي بوده است. اين درحالي است كه بيشترين انتقادات مربوط به طرح معماري و نظارت برساخت آن بوده است.
مجسمه هاي اين كوشك كه همگي نشسته ساخته شده اند و در فضاي تنگي تقريبا به هم چسبيده اند توسط محسن گلستاني ساخته شده است كه باز هم اين سؤال را مي توان ازسازمان ميراث فرهنگي پرسيد كه با وجود مجسمه سازان به نامي كه در ايران حضور دارند چرا بايد مجسمه هاي اين بناي يادماني به شخص ديگري سپرده شود.
سازمان ميراث فرهنگي از يك فرصت كه مي توانست به واسطه ساخت صحيح آن به تحسيني جهاني تبديل شود به خوبي استفاده نكرد و معلوم نيست كه چرا مسئولان مربوطه بيشتر به اين قبيل موضوعات توجه نمي كنند و كمتر توجهي به جايگاه جهاني ايران در عرصه هاي بين المللي دارند. اين را هم بايد به موضوع جعل هويت براي مشاهير ايراني كه توسط غربي ها و ديگر كشورهاي همسايه انجام مي شود اضافه كرد كه هنوز تلاش چنداني براي احقاق حق ايرانيان نشده است.

 



رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي تاكيد كرد
حضور درخشان جمهوري اسلامي ايران در عرصه هاي فرهنگي جهان

رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي در نشست خبري با رسانه هاي داخلي و خارجي با اشاره به اينكه حضور فرهنگي ايران در عرصه بين المللي به مدد تلاش رايزني هاي فرهنگي با توجه به محدوديت هاي ما و امكانات گسترده رقباي خارجي درخشان است ، گفت : معيار دقيق و ثابتي براي اندازه گيري تاثيرات فعاليت فرهنگي وجود ندارد اما از شيوه ، كيفيت و كميت حضور و مشاركت ايرانيان خارج از كشور و شيعيان در برنامه هاي مختلف نمايندگي هاي ايران مي توان پي برد كه فعاليتهاي فرهنگي تا چه ميزان موثر بود ه اند.
دكتر مهدي مصطفوي ، ، با تاكيد بر اينكه كار فرهنگي ايجاب مي كند از روزمرگي پرهيز شود ، خاطرنشان كرد : راهبرد سه ساله سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي براي فعاليت فرهنگي در مناطق مختلف تدوين شده است . ما با توجه به محدوديت امكانات اين برنامه را تنظيم كرديم. حضور درعرصه رسانه اي
بين المللي ، استفاده از تكنولوژي هاي نو و فضاهاي جديد ارتباطي از اولويت هاي كاري ما در اين زمينه است. بيش از 50 سايت اينترنتي به زبانهاي محلي و بومي توسط رايزني هاي ما در حال انتشار فعاليتهاي فرهنگي
جمهوري اسلامي هستند. اغلب رايزني ها نشرياتي به زبان محلي نيز منتشر مي كنند.
رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي افزود: راهبردهايي در عرصه هاي پژوهشي ، هنري ، آموزشي و ... براي شكل دهي به فعاليتهاي فرهنگي ايران در خارج از كشور علاوه بر راهبردهاي رسانه اي تدوين كرديم كه بتوانيم در مجامع و سازمانهاي منطقه اي و بين المللي حضوري فعال داشته باشيم. مخاطبان براي ما اهميت ويژه دارند .از اين رو سعي كرديم ابتدا نياز ايرانيان خارج از كشور، شيعيان و مسلمانان و غير مسلمانان را شناسايي كنيم. در اين ميان براي كودكان و نوجوانان ، بانوان ، جوانان ، دانشجويان ، اساتيد و فرهيختگان فعاليت هاي ويژه پيش بيني شده است. اين برنامه ها به صورت تعاملي و مشترك با ساير دستگاههاي فرهنگي كشور اجرا مي شود.
مصطفوي به تلاشهاي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي براي جلوگيري از انقطاع فرهنگي نسل دوم و سوم ايرانيان خارج از كشور با پيشينه شان اشاره كرد و گفت: آموزش زبان فارسي براي اين نسل ها به ارتباط فرهنگي آنها با ايران كمك مي كند . علاوه بر آن برگزاري نمايشگاههاي فرهنگي ، هنري در فرصتهاي مختلف مانند نوروز و ديگر جشنهاي ملي و مذهبي زمينه مناسبي براي تحكيم اين ارتباط بشمار مي رود.
مشاور رئيس جمهور و رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي درباره ماموريت هاي رايزنان فرهنگي ايران در خارج از كشور گفت : سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي در 68 كشور رايزن فرهنگي دارد. يكي از وظايف اين رايزني ها رصد تحولات فرهنگي كشور هاي خارجي است. شناسايي محيط ، مخاطب شناسي و نياز سنجي براي افزايش اثرگذاري فعاليت هاي فرهنگي جمهوري اسلامي در خارج از كشور از وظايف ديگر آنها است .رايزني ها به تحليل رخدادهاي فرهنگي كشورهاي مقصد مي پردازند و شرايط حضورفرهنگي ايران را با توجه به مقتضيات هر كشور فراهم مي كنند.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14