وقتي جنبش سبز خاكستري مي شود!

گزارش تحليلي كيهان از بررسي شرايط سياسي حاكم بر دانشگاه ها در سال تحصيلي جديد
تهيه و تنظيم: سميه همت پور

با وجود آن كه پيش از آغاز سال تحصيلي جديد تبليغات فراواني در جهت ايجاد جو متشنج در دانشگاه ها و جلوگيري از حضور دانشجويان در كلاس هاي درس صورت گرفته بود، سال تحصيلي جديد درحالي آغاز شد كه دانشجويان و افسران جوان جنگ نرم با هوشياري تمام به مقابله با اهداف شوم استكبار پرداخته و مانع سوءاستفاده از احساسات دانشجويان و فضاي دانشگاهي شدند.
برخي جريانات سياسي ورشكسته دانشگاه را به آخرين خانه شطرنج سياسي خود بدل كرده و تلاش دارند از دانشجويان به عنوان مهره هاي سرباز خود، استفاده نمايند كه اين امر بيداري بيش از پيش دانشجويان را مي طلبد.
روزنامه كيهان درنظر دارد با بهره گيري از نظرات دانشجويان فعال و هوشيار به بررسي شرايط سياسي حاكم بر دانشگاه ها بپردازد. از اين رو به گفتگو با چند تن از اين افسران جوان جبهه مقابله با جنگ نرم پرداختيم و نظرات آنان را در اين خصوص جويا شديم كه ماحصل آن در پي مي آيد.

دبير سياسي اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل كشور با بيان اينكه پس از فاش شدن ماهيت اصلي شكست خوردگان و دست نشانده هاي دشمن، آنها به عرصه انتقام گيري روي خواهند آورد و يقينا در وهله اول براي اين انتقام گيري وارد دانشگاه ها خواهند شد، مي گويد: بارها نظاره گر اين بوديم كه بسياري از سياسيون مكايد خاص خود را از طريق دانشجويان و جريانات دانشجويي پيگيري مي كردند كه درحال حاضر نيز با توجه به شرايط كنوني كشور گروه هاي معاند، مغرض، منافق و منتقد در مقابل جمهوري اسلامي دژماني را شكل دادند و اغتشاشات و ناآرامي هايي را رقم زدند.
مهدي طوسي با بيان اينكه آنچه در نسل امروز دانشگاه ها بايد لحاظ شود تقويت عقبه تئوريك و اعتقادي در دانشجويان است، اظهار داشت: درحال حاضر آنچه به عنوان شناخت ما از اسلام و ماهيت جمهوري اسلامي وجود دارد نسخه ضعيفي است كه در وجود نسل جوان ما نهادينه شده است.
وي يكي از راهكارهاي مقابله با نفوذ دشمنان در جو سياسي دانشگاه ها را به وجود آوردن شرايطي جهت شناخت اسلام سياسي براي دانشجويان عنوان مي كند و مي گويد: شناسايي و گسترش اسلام سياسي در دانشگاه ها باعث مي شود كه دانشجويان به درك و درايت صحيحي از مسائل سياسي دست يافته و بصيرت سياسي در آنها نهادينه شود. لذا برخوردار نمودن دانشجويان از تحليل سياسي روزآمد و شناخت واقعي از اسلام سياسي مهم ترين مسئله جهت جلوگيري از سوءاستفاده دشمنان و تحقق اهداف شوم آنها در دانشگاه هاست.
وي با اشاره به ماهيت آنچه امروز تحت عنوان جنگ نرم در جامعه و به ويژه دانشگاه ها درحال اجرا است، مي گويد: با توجه به اينكه دشمن براي از پاي درآوردن انديشه و تفكرات از طريق جنگ نرم افزاري وارد ميدان شده است، برجسته نمودن خطوط اعتقادي، ماهيت انقلاب اسلامي و تقويت مرزهاي فكري، فرهنگي و ايدئولوژيكي، بصيرت بخشي جدي در اين زمينه و آگاهي بخشي در سطح جامعه از مهم ترين اقداماتي است كه در جهت مقابله با جنگ نرم مي توان انجام داد.
طوسي در ادامه مي گويد: اكثر كساني كه قصد ايجاد يك فضاي سياسي در دانشگاه ها دارند، در واقع مشغول سياسي بازي و سياسي را كاري هستند نه فعاليت سياسي وما در اين زمينه نيازمند عقلانيتي هستيم كه توسط آن بتوان اعتدال سياسي را در دانشگاه ها به صورت فراگير به وجود آورد. مقام معظم رهبري همواره بر رعايت انصاف در اين زمينه تأكيد داشتند لذا نهادينه كردن مسئله اخلاق، انصاف و عدالت در وجود افراد و شخصيت هاي سياسي دانشگاهي نقش بسزايي در حركت دانشگاه ها به سمت اعتدال سياسي، خواهد داشت.
طوسي همچنين معرفي قبح و زشتي اعمال سياسي جهت ايجاد خطوط قرمز در اين زمينه را يكي ديگر از راهكارهاي حفظ اعتدال سياسي در دانشگاه ها برمي شمرده و مي افزايد: شناساندن اعمال ناشايست سياسي به دانشجويان باعث ايجاد خطوط قرمز مي شود كه عدم ورود به محدوده ممنوعه مسائل سياسي را در پي خواهد داشت، همچنين تقويت عقلانيت، منطق و درايت در وجود دانشجويان به عنوان يك سلاح ايجابي براي حفظ جريان سياسي در چارچوبي مشخص عمل خواهد كرد.
دبير سياسي اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل كشور با اشاره به اينكه مسئولان دانشگاه براي خدمت در يك نظام اسلامي كه قرار است بستري را براي اتصال به جامعه مهدوي فراهم نمايد، بايد به خودسازي بپردازند، اظهار داشت: حضرت امام(ره) براي خدمت در جامعه اسلامي ابتدا به خودسازي پرداخت و پس از آن توانست حكومت اسلامي ايران را دردست بگيرد. اينها همگي متأثر از اين است كه حضرت امام(ره) ويژگي هاي خودشان را درك نموده و به شكل موفقيت آميزي وارد اين عرصه شدند. حال اگر مسئولان دانشگاه از چنين الگوهايي در رفتارهاي خود بهره مند شوند قطعاً در برخورد با مسائل و جريانات دانشجويي موفق عمل خواهند كرد.
وي مي افزايد: دشمن ازطريق وعده هاي واهي نظير بورسيه تحصيلي، هزينه هاي مالي، حقوق هاي بين المللي و احساسي كردن فضاي دانشگاه، ايجاد شبهات در نتايج انتخابات و برنامه ريزي در فضاي سايبر و رسانه اي وارد دانشگاه ها مي شود.
طوسي همچنين تشكيل و تحكيم قواي سياسي جهت حمله به دانشگاه ها، گسترش بهره گيري از توان برخي از علما و مراجع، فعال كردن رسانه هاي غربي در جهت تشويش اذهان عمومي، برگزاري يادبودها و مراسم كاذب استفاده از نمادهاي خاص و بكارگيري رهبران ميداني جهت تقويت آشوب هاي خياباني و ديوارنويسي را از ديگر راهكارهاي نفوذ دشمن در دانشگاه ها عنوان كرد.
عضو شوراي مركزي اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل كشور نيز ضرورت آزادانديشي را بازشدن راه آزادي فكري و آزادي انديشه در حوزه و دانشگاه عنوان مي كند و مي گويد: تشكيل كرسي هاي آزاد انديشي باعث مي شود كه از افراط ها و تفريط ها جلوگيري شود اما براي اينكه خود كرسي هاي آزادانديشي منجر به ساختارشكني يا عرصه تاخت و تاز سياسي نشود، بايد آن را مديريت كرد. مديريت كرسي هاي آزادانديشي مهمترين و اصلي ترين كاري است كه بايد انجام شود. مديران اصلي كرسي هاي آزاد انديشي در حقيقت مجموعه هاي فعال دانشجويي و اساتيد تأثيرگذار در عرصه تحولات سياسي اجتماعي دانشگاه ها هستند.
زهرا سلطاني با بيان اينكه اين اختلاف نظرها و تبادل آرايي كه در كرسي هاي آزادانديشي صورت مي گيرد بايد مبتني بر علم و موضوعات علمي باشد،مي گويد:اگر بحث و تبادل نظر از حالت غيرعلمي خارج شود قطعاً آن هدف اصلي محقق نخواهد شد لذا مديريت كرسي آزادانديشي و اختلاف نظرها بر مبناي علمي از جمله عوامل تأثيرگذار در جهت جلوگيري از تبديل آزادانديشي به تاخت و تاز سياسي و بهره برداري هاي سياسي، هستند.
وي مي افزايد: متأسفانه در دوره اي فضاي سياسي دانشگاه ها دچار نوعي ركود سياسي و در دوره اي به تاخت و تاز احزاب و گروه هاي سياسي كه به دنبال سهم خواهي از قدرت بودند، مبدل شده بود واين فضاها باعث شد كه نوعي بدبيني درخصوص حركت هاي سياسي در دانشگاه ها القا شود.
سلطاني مي گويد: مهمترين اقدامي كه بايد نسبت به حركت هاي دانشجويي مبتني بر اصول و ارزش ها صورت بگيرد القاي خوش بيني توسط اساتيد و مسئولين دانشگاه است. يعني اين فرهنگ بايد القا شود كه حركت هاي دانشجويي نه تنها مخرب و تنش زا نيستند بلكه كاملاً سازنده و در راستاي اهداف و آرمان هاي نظام مي باشند چراكه ماهيت حركت تشكل هاي دانشجويي واسلامي عدالت طلب، آرمان خواهي و نفي سلطه پذيري و اشرافي گري است.
عضو شوراي مركزي اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل با بيان اينكه اگر ارزش هاي اساسي حركت دانشجويي و تشكل هاي اسلامي به مسئولين و اساتيد تزريق شود، شاهد فراهم سازي عرصه اي مثبت و سازنده جهت فعاليت هاي سياسي دانشگاه خواهيم بود، اظهار داشت: اگر اهداف و ارزش هاي حركت هاي دانشجويي رسمي كه در چارچوب قانون عمل مي كنند به مسئولين دانشگاه شناسانده شود، فضاي معتدل، مثبت و سازنده اي جهت بوجود آمدن حركت هاي سياسي در دانشگاه ها فراهم مي شود. البته بايد از ايفاي نقش كساني كه مي خواهند در دانشگاه ها امكان سياست بازي يا سياست زدگي را بوجود آورند، جلوگيري كرد.
وي با اشاره به اينكه تشكل هاي دانشجويي به عنوان ليدرهاي دانشجويي در ايام انتخابات با دوري از بازي هاي سياسي توانستند آرامش قابل توجهي را در دانشگاه ها حاكم كنند، مي گويد: حركت تشكل هاي دانشجويي در سال تحصيلي جديد نيز به همان صورت تأثيرگذار خواهد بود و تنها درصورت غفلت از روشنگري و آگاه كردن دانشجويان نسبت به حضور در جنبش هاي پليد، شاهد بوجود آمدن جو ناآرامي در دانشگاه ها خواهيم بود.
وي با بيان اينكه هيچ يك از دانشجويان واقعي جمهوري اسلامي ايران تمايلي به ايفاي نقش در پازل دشمنان نظام ندارند، مي گويد: دانشجويان واقعي دانشگاه هاي ما هرگز نخواهند خواست كه در تحقق اهداف شوم دشمنان نقش داشته و به عنوان يك عامل تأثيرگذار در براندازي نرم ايفاي نقش نمايند.
سلطاني با بيان اينكه دشمن به دليل اهميت جايگاه دانشگاه درجامعه هميشه به دنبال نفوذ در آن بوده است، اظهار داشت: هدف از استحاله فرهنگي براندازي نظام است كه اين امر از طريق راه هاي مختلفي نظير ايجاد روحيه ياس و نااميدي در دانشگاه ها، القاي وابستگي ايران به كشورهاي ديگر، جلوگيري از روحيه خودباوري در بين جوانان و تغيير اولويت هاي دانشجويي عقلانيت زدايي و احساسي كردن فضاي دانشگاه ها، شايعه پراكني و نفوذ در بين تشكل هاي دانشجويي و انحراف آنها ازحركت در مسير اصلي، معنويت زدايي، سكولار نمودن دانشگاه ها و دين زدايي به بهانه تجدد، صورت مي گيرد.
عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت نيز با بيان اين كه آزادانديشي به معناي آزادي بي قيد و بند نيست، اظهارداشت: آزاد انديشي در دانشگاه ها بايد بنا به فرموده مقام معظم رهبري به صورت كرسي هايي تحقق يابد كه كارشناسان و متخصصان بتوانند در خصوص مواردي كه در آن ها شبهه وجود دارد، اظهارنظر نمايند.
حنيف حسين ستاريان به اقدامات صورت گرفته در انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي اميركبير جهت تحقق كرسي هاي آزادانديشي در سال تحصيلي جاري اشاره مي كند و مي گويد: دراين راستا از اساتيد فرهيخته حوزه كه نسبت به مباحث روز دانشگاه، آشنايي كاملي دارند دعوت نموديم تا درخصوص موضوعات متعددي نظير شرايط اخير سياسي روشنگري نمايند.
وي درادامه مي گويد: دانشگاه بايد سياسي باشد تا بتواند در خدمت گفتمان انقلاب اسلامي باشد ولي بايد توجه داشت كه ايجاد كرسي هاي آزادانديشي در زمينه مباحث سياسي نبايد دانشگاه را به احزاب و يا گروه هاي سياسي وابسته نمايد و دانشجويان را تبديل به پياده نظامان احزاب كند. ولنگاري و هرج و مرج طلبي سياسي دانشگاه ها دردوران هشت سال اصلاحات باعث شد كه برخي از افراد افراطي و بي مايه به تشكل هاي دانشجويي تحميل شوند تا درهنگام نياز از اين طريق اين كانال به دانشگاه فشارهايي وارد نمايند.
وي مي افزايد: پس از اين كه اين جريان توسط مردم شكست خورده و به حاشيه رانده شد، در برخي از دانشگاه ها با محدوديت و انسداد سياسي و در برخي ديگر با ولنگاري سياسي مواجه بوديم؛ حال اگر بخواهيم حركت دانشگاه ها به سمت اعتدال سياسي باشد، بايد فرايند يكسان سازي همراه با منطق در تمامي دانشگاه ها محقق شود.
وي با تاكيد بر آگاهي مسئولان دانشگاه نسبت به جريانات مغرضانه اي كه از بيرون از دانشگاه هدايت مي شود، اظهار داشت: مسئولان دانشگاه بايد با درك صحيح از مسائل سياسي جامعه و شرايط حاكم بر آن، نسبت به جرياناتي كه در دانشگاه رخ مي دهد. آگاه و هوشيار باشند و چنان چه اشتباهي از سرناآگاهي و بي اطلاعي از سوي دانشجويان رخ داد، با سعه صدر با آن برخورد نمايند و در عين حال نسبت به جريانات مغرضانه كه با اهداف براندازي نظام در دانشگاه صورت مي گيرد. هوشيار بوده و با آنها برخورد قاطعي نمايند.
ستاريان با بيان اين كه نامزدهاي ناكام درانتخابات و جريانات هم سو با آن ها دچار نوعي توهم شده اند. مي گويد: جريانات هم سو با نامزدهاي ناكام در انتخابات نظير سازمان منافقين، اسرائيل، آمريكا و بسياري از حكومت هاي فاسد غربي به صراحت از اين نامزدها حمايت كرده اند و آن ها نيز خود را از چنين جرياناتي جدا نمي دانند.
وي مي افزايد: توده مردم نسبت به اين جريانات آگاهي پيدا كردند و اكثر كساني كه در ابتدا به حمايت از اين كانديدا مي پرداختند، درحال حاضر از كار خود پشيمان هستند همان گونه كه در زمان بني صدر بسياري از مردم با آگاه شدن از اين كه او دست نشانده بيگانگان بود، از راي خود بازگشتند.
عضو شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت يكي از اهداف اصلي صدور بيانيه هاي پي درپي و نشان دادن جوناآرام را در فضاي دانشجويي را كند شدن حركت علمي دانشگاه ها عنوان مي كند و مي گويد: براي مقابله با تحقق اين اهداف دشمنان و جلوگيري از به وجود آمدن فضاي دلخواه آن ها در دانشگاه ها بايد بنا به فرموده مقام معظم رهبري مانع ركود علمي شده و تلاش مضاعفي در جهت به وجود آمدن جهش هاي علمي در دانشگاه ها نماييم.
مسئول روابط عمومي سازمان بسيج دانشجويي نيز با بيان اينكه متاسفانه عده اي برخلاف واقع تصور مي كنند آزادانديشي به معناي آن است كه انسان با هر مبنا و ايدئولوژي منحط و منحرف آزاد است كه آن فكر را در هر زمان و مكان و با هر نوع مخاطبي بيان كند اظهار داشت: پيش از تحقق كرسي هاي آزادانديشي در دانشگاه ها ابتدا بايد مفهوم آزادانديشي را متوجه شد و تبيين كرد تا تحقق نادرست آن باعث تشويش اذهان عمومي و بر هم زدن جو جامعه نشود.
اسماعيل احمدي مي گويد: جهت تشكيل صحيح اين كرسي ها ابتدا بايد موضوعات چالشي و تاثيرگذار درجامعه توسط اساتيد و دانشجويان تجزيه و تحليل شود. همچنين بايد جلساتي كاملا تخصصي با حضور موافقين و مخالفين برگزار شود تا منتج به تصميم گيري از سوي حضار و شركت كنندگان شود كه البته حضار عوام جامعه نيستند تا به جاي بهره برداري دچار تشويش در عقايد حقي خود شوند. جلسه آزاد انديشي مانند مباحثه طلاب است هر دو طرف مناظره اهل رشته و شركت كنندگان نيز افرادي متخصص هستندكه در نهايت به تعبير مقام معظم رهبري وقتي جلسه تمام شد دور هم نشسته با هم غذا مي خورند يعني اين جلسه و كرسي نه تنها اختلاف افكني نمي كند بلكه همدلي را نيز تقويت مي كند.
وي مي افزايد: زماني كه افراد ناآگاه پيش از مطرح شدن شبه در جلسات آزاد به برترين شكل ممكن و ادبياتي كاملا به دور از ادب و گاه خصمانه و غيرسازنده در رسانه اي نظير روزنامه و سايت و وبلاگ منتشر مي كنند و عنوانش را آزادي بيان مي گذارند؛ چيزي جز اختلاف عايد جامعه نخواهد شد. البته براي آنكه اين جريانات در محيط دانشگاه به پايگاه جريان سياسي تبديل نشود دانشجويان بايد هوشيار باشند. هوشياري به معناي شناخت جريانات و احزاب بيروني از دانشگاه و خاستگاه، اهداف، مقاصد و سياست هايي كه آن جريان، دنبال مي كند. همچنين دانشجويان بايد با بالا بردن معرفت و افزايش عمق بصيرت خود مانع بهره برداري سوء از جريانات سياسي دانشگاه شوند.
احمدي همچنين اظهار داشت: بايد از حركات مبتني بر شور و احساس در دانشگاه خودداري كرد و فعاليت هاي دانشجو بويژه در حوزه مسائل صنفي و سياسي بر محور عقل و خرد جمعي برنامه ريزي شود. همان طور كه شور جواني كه اقتضاي فطري و طبيعي دوران جواني است يك فرصت و يك نقطه قوت است همين امر فطري و غريزي مي تواند نقطه ضعف و تهديدي بزرگ به شمار رود. در صورتي كه جهت و نوك پيكان احساسات و عواطف پاك جواني به سوي دامنه خرد و بصيرت باشد در تمامي ابعاد فرهنگي سياسي اجتماعي و حوزه هاي فكري انديشه اي همواره با ميانه روي و اعتدال مواجهيم ولي اگر اين شور و هيجان جهت و هدفي نداشته باشد و مبني بر احساس باشد ابتدا با نوعي افراطي گري محظ مواجه بوده و پس از مدت كوتاهي شاهد ركود و انفعال آن خواهيم بود. به اين معنا كه هر افراطي تفريطي به دنبال خواهد داشت. براي اين امر بايد اولا جلسات پرسش و پاسخ و تريبون هاي جهت مند آزاد را به منظور اشباع هيجانات جواني به عنوان محيطي براي بيان تفكرات كليه دانشجويان برپا نمود ثانيا پاسخ هاي مناسب را به دانشجويان از سوي كارشناس فن بيان كرد تا جواني كه ذهن و فكرش مملو از سؤالات بي پاسخ است از سردرگمي و تشويش ذهني نجات يافته و به جاي پناه بردن به تفكرات التقاطي و دست به دامان رسانه هاي انحرافي شدن درون انقلاب و نظام بماند كه در اين صورت قطعا شاهد دفاع همه جانبه جوانان دانشجو از بنيان هاي اصيل انقلاب خواهيم بود.
مسئول روابط عمومي سازمان بسيج دانشجويي مي گويد: گام ديگري كه بايد در اين راستا برداشته شود اين است كه دانشگاه را در اختيار دانشجو و استاد قرار دهيم، نه آنكه دانشجو را پياده نظام جريانات خارج از اين محيط قرار داده و احزاب از محيط دانشگاه ولو به اسم استاد يا دانشجو در جهت سوء بهره برداري نمايند و دانشجو يا استاد نماينده آن حزب در كلاس و در محيط دانشگاه شود. احزاب هم بايد بدانند در صورتي كه دانشجو را سكوي پرتاب خود نمايند شايد در كوتاه مدت بتوانند موفقيت هايي كسب نمايند ولي در بلندمدت نه تنها دچار شكست مي شوند بلكه متأسفانه باعث انفعال سياسي در دانشگاه ها نيز خواهند شد همانگونه كه در دوران هشت ساله اصلاحات شور اصلاحاتي سالهاي 77-76 به ركود سياسي سالهاي 84-83 منجر شد و آن سوت و كف هاي شادي آور براي عده اي تبديل به شعار و فرياد عليه همان عده شد.
وي با اشاره به اينكه مسئولان جامعه دانشگاهي در درجه اول بايد محيط دانشگاه را با تمامي حواشي و ابعاد آن به خوبي بشناسند، مي گويد: اگر مسئولان دانشگاه شناختي از محيط نداشته باشند و فاقد تحليلي جامع از اطلاعات و اخبار صحيح محيط تحت مديريت خود نباشند يقينا نخواهند توانست تصميم صحيحي در اين باره بگيرند. پس محيط شناسي يا همان مخاطب شناسي ضرورت اوليه است. در درجه دوم اصل بديهي نيازسنجي است. ما در محيط دانشگاه با افراد جواني مواجهيم كه داراي نشاط شادابي و عاطفه آمال و آرزوهاي بي منتها و در عين حال فضيلت پذير و فطرت گرا هستند كه اگر براي ارضاي اين ويژگي ها برنامه ريزي نكنيم باز هم به سوي اشتباهات ديگري پيش خواهيم رفت. تمام اين موارد به ما يادآور مي شود كه مديريت در محيط دانشگاه با تمامي سيستم ها و سازمان هاي ديگر نظير يك سازمان توليدي، تجاري، بازرگاني و صنعتي كاملا متفاوت است. داده و ورودي ما مواد اوليه خام نيست بلكه انسان است، انسان با تمام پيچيدگي آن و فرآيند پردازشي كه قرار است در اين خط توليد صورت بگيرد نيز دستگاه هاي مكانيكي با نوع كار مشخص نيست و اينجاست كه بايد اذعان داشت اگر مدير داراي سعه صدر، پويايي، خستگي ناپذيري و روحيه انتقادپذيري نباشد، خروجي و ستاده ما آن دانشجوي مسلماني نيست كه امام عزيز از يك دانشگاه اسلامي انتظار داشتند. بنابراين در اين سازمان روابط غيررسمي مبتني بر مهروزي، صميميت و دوستي است و در تمامي سطوح پايين، مياني و عالي مديريت در دانشگاه ها بايد مورد توجه قرار گيرد.
احمدي درخصوص تاثير بيانيه هاي پي درپي نامزدهاي ناكام انتخابات و تاثير آن بر جامعه دانشگاهي، مي گويد: اگر فرآيند پس از انتخابات و بيانيه هاي متعدد كانديداي شكست خورده را بررسي كنيم شايد در ابتداي امر با استقبال قشر خاصي آن هم در پايتخت مواجه شديم اما گذر زمان هنگامي كه لايه هاي ظاهري را برداشته و چهره حقيقي اين جريان فرصت طلب را كه چهره اي قدرت طلب، انحصارگرا، دروغ پرداز، وابسته به بيگانه و خشونت گرا بود نشان داد و ما شاهد ريزش فراوان در طرفداران اين شخص و جريان فكري همراه با ايشان بوديم. درواقع مي توان گفت كه جنبش سبز آنها كه مورد استقبال دشمنان نيز مي باشد تبديل به جنبش خاكستري شده و مي رود تا با درايت و هوشمندي مردم عزيز به ويژه دانشگاهيان به زوال و افول نهايي نزديك شود. البته اين به معناي پايان كار نيست چون دشمن بيدار است و از كوچكترين فرصت ها نيز مي خواهد براي اهداف شوم خود استفاده كند همان طور كه اين جنبش در محيط دانشگاه قبل از انتخابات نتوانست مقاصد پليد انقلاب رنگي را در دانشگاه و در جامعه رقم بزند. اميد بستن هاي بيهوده به بازگشايي دانشگاه و خطاب قراردادن دانشجويان در بيانيه آقاي موسوي دست و پا زدن هايي است براي پوشاندن خطاهاي گذشته و سوءاستفاده از هيجانات پاك جوانان كه قطعا با هوشمندي و هوشياري دانشجويان و تشكل هاي دانشجويي راه به جايي نخواهند برد.
وي با اشاره به حركت مشترك تشكل هاي دانشجويي در راستاي مقابله با اهداف شوم دشمن در دانشگاه مي گويد: ما در حال حاضر شاهد حركت مشترك و داشتن هدف مشترك از سوي تشكل ها هستيم. از آنجايي كه تشكل هاي دانشجويي نظير جامعه اسلامي دانشجويان، بسيج دانشجويي، اتحاديه انجمن هاي اسلامي مستقل دانشجويان، جنبش عدالت خواه دانشجويي و دفتر تحكيم وحدت حول محور نظام، قانون اساسي و به ويژه منويات رهبر فرزانه انقلاب سياست گذاري برنامه ريزي و فعاليت مي نمايند لذا شاهد يك نوع حركت مشترك به سوي يك هدف مشترك بوده و تنها موردي كه وجود دارد اختلاف در سلايق است كه اين اختلاف سليقه امري است عادي و در نهايت امري است ضروري كه باعث مي شود دانشجويان حق انتخاب براي عضويت در هر يك از اين تشكل ها را داشته باشد.
يكي ديگر از دانشجويان نيز آزادي انديشه را جز طبيعي ترين و اصولي ترين حقوق افراد جامعه برمي شمرد و مي گويد: آزادي انديشه زيربناي تحولات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جامعه و همچنين يكي از پايه هاي اعتقادي نظام جمهوري اسلامي ايران است. بر اين اساس هر فرد مي تواند در هر موضوعي اعم از ديني، سياسي، فرهنگي، علمي و... فكر كند، بدون آنكه كسي حق داشته باشد افكار و عقايد او را در چارچوب مشخصي محدود كند.
فاطمه مرسلي با اشاره به تفاوت بين آزادي انديشه و آزادي بيان مي گويد: آزادي انديشه به معناي انديشيدن بدون الزام به جهت گيري و تحت تاثير قرار گرفتن از يك عقيده خاص و آزادي بيان نيز به معناي وجود محدوديت هايي براي بيان انديشه هاي فردي مي باشد.
وي مي افزايد: با توجه به اينكه آزادي انديشه يكي از مختصات دين اسلام است، مقام معظم رهبري نيز در ديدار اخير اساتيد و مسئولين دانشگاه به ضرورت تشكيل و تحقق كرسي هاي آزادانديشي در دانشگاه ها اشاره فرمودند.
مرسلي با اشاره به اينكه تشكيل كرسي هاي آزادانديشي بايد براساس چند اصل مهم صورت بگيرد، اذعان داشت: محكم و استوار بودن انديشه، درك و تجربه صحيح عقايد و داشتن استدلالات منطقي از مهم ترين اصولي است كه در جهت تحقق كرسي هاي آزادانديشي بايد به آنها توجه داشت.
وي همچنين تشكيل كرسي هاي آزادانديشي علمي به خصوص در رشته هاي علوم انساني، ايجاد جنبش نرم افزاري در دانشگاه ها و ارائه تئوري هاي علمي توسط دانشجويان را از جمله اقدامات موثر در جهت عدم فاصله گرفتن دانشگاه ها از رسالت اصلي خود يعني پرداختن به مسائل و مباحث علمي، عنوان كرد.
اين دانشجو با ارائه راهكارهاي مناسب جهت حفظ اعتدال سياسي در دانشگاه ها مي گويد: يكي از مهم ترين اقداماتي كه در جهت حفظ اعتدال سياسي در دانشگاه بايد صورت بگيرد، رعايت حق است به طوري كه هيچ چيز مانع حق جويي فرد نشود. همچنين داشتن سعه صدر و تحمل شنيدن نظرات متفاوت، احترام متقابل انديشه ها جهت گزينش برتر، عدم تقليد كوركورانه از يكديگر، پرهيز از هتك شخصيت و دادن نسبت هاي ناروا به يكديگر، عدم بدعت گذاري نامشروع در دين و نيز عدم ستيزه جويي در بحث و مناظره ها از ديگر راه هاي حفظ اعتدال سياسي در دانشگاه ها به شمار مي آيد.
مرسلي با بيان اينكه اسلام بالاترين سعه صدر را در مقابل آراء و انديشه هاي مخالف از خود نشان داده است، اظهار داشت: دين اسلام به مسلمانان و پيروان خود سعه صدر را توصيه كرده است و اگر ما بخواهيم در توجيه مسائل سياسي، اعتقادي و علمي موفق باشيم بايد اين مهم را سرلوحه كار خود قرار دهيم. همچنين مسئولين دانشگاه نيز بايد با درك صحيح از شرايط حاكم بر دانشگاه ها برخورد مناسبي با دانشجويان داشته باشند.
وي هدف صدور بيانيه هاي پي درپي را سوء استفاده از نهاد مقدس دانشگاه عنوان مي كند و مي گويد: صدور چنين بيانيه هايي در راستاي تئوري فتح سنگر به سنگر سعيد حجاريان است و چنانچه آنها بتوانند سنگر دانشگاه را كه داراي وجهه مقدس در جامعه است، فتح نمايند، نقطه عطفي در اقدامات آتي شان به وجود خواهند آورد ولي تاريخ و تجربه جنبش دانشجويي ثابت كرده كه دانشجويان استوارتر و شجاع تر از هميشه در مقابل چنين تهديداتي قرار خواهند گرفت و به مقابله آن خواهند پرداخت.
مرسلي با اشاره به فرمايش مقام معظم رهبري مبني بر جذب حداكثري و دفاع حداقلي، مي گويد: ما بايد با استدلال و منطق افراد ناآگاه را در اين زمينه توجيه و مانع انحراف آنها به سمت شعارهاي پوشالي شويم.
وي در ادامه مي گويد: تمامي تشكل هاي دانشجويي اسلام گرا داراي اسامي متفاوت ولي اهداف مشترك هستند و رفتار اسلامي، انقلابي و آرماني خواهي سرلوحه اعمالشان قرار گرفته است.
مرسلي مي افزايد: تشكل هاي دانشجويي اسلام گرا بايد به گونه اي عمل نمايند كه ابتكار عمل داشته باشند، جهت گسترش عقلانيت سياسي در دانشگاه ها تلاش نموده و از دادن هرگونه بهانه نظير مشكلات صنفي، آموزشي و... به دست فرصت طلبان پرهيز نمايند.
وي با اشاره به اقداماتي كه دشمن در جهت تحقق اهداف سياسي خود در دانشگاه ها دنبال مي كند، مي گويد: دشمن به طرق مختلف از تداوم حركت علمي در دانشگاه ها جلوگيري مي نمايد، اين اقدام از طريق تعطيلي كلاس ها، شايعه پراكني و به بهانه هاي مختلف صورت مي گيرد. همچنين همزمان با آغاز سال تحصيلي جديد دشمن با تاكيد دوباره اي بر عدم صحت و سلامت انتخابات باعث بوجود آمدن شرايط ناآرام دانشگاه ها خواهد شد كه بدون شك هوش و درايت دانشجويان مانع به ثمر رسيدن اهداف شوم آنها خواهد شد.

مادي گرايي ، ماهيت علم سكولار

دكتر مهدي گلشني

من به ياد ندارم كه در بيست سال پيش در ميان فيزيكدانان يا شيميست ها كسي بوده باشد كه به چنين قولي معتقد باشد، ولي در سالهاي اخير دانشمندان بسيار برجسته را مي بينيد كه مي گويند مسئله شعور با علم فعلي قابل توضيح نيست. ويگنر، فيزيكدان درجه اول قرن حاضر و برنده جايزه نوبل، مي گويد: «من هنوز مطمئن هستم كه حيات يك پديده بنيادي است كه كاملا خارج از اهتمام فعلي فيزيك است»، يا پنروز كه از اساتيد برجسته و طراز اول دانشگاه اكسفورد، است بر اين باور است كه مسئله شعور را نمي توان با فيزيك كنوني توضيخ داد و بايد برويم سراغ يك رياضيات غير الگوريتمي كه كاملا از مقوله اي ديگر باشد. او به طريق رياضي استدلال مي كند كه نمي توان شعور را با كامپيوتر پيشرفته مقايسه كرد. شعور از مقوله ديگري است. اينها مي گويند شما ابزار بروز حيات را كشف كرده ايد، اما اين به معناي آن نيست كه بتوانيد غير از آن را نفي كنيد. يكي از دانشمندان مثال خوبي زده است. او مي گويد شما فرض كنيد خبر نداريد كه دستگاه فرستنده اي در تهران امواجي مي فرستد، مي آييد كيك ترانزيستور، يك خازن و تعدادي چيزهاي ديگر را كه در يك راديوي ترانزيستوري وجود دارد بر مي داريد و به شكل خاصي به هم وصل مي كنيد و راديوي ترانزيستوري آماده مي شود و شما آن را روشن مي كنيد و صدايي را مي شنويد و فكر مي كنيد كه اين صدا از خود اين را ديوست. البته اگر اين راديو خراب شود شما صدا را نمي شنويد: زيرا براي شنيدن صداي دستگاه فرستنده اين ابزار لازم است. خوب اين سيستم يك آثاري را بروز مي دهد كه در اجزاء آن نبود. اين دانشمندان غير معتقد به خدا مي خواهند بگويند كه يك سيستم پيچيده خواصي را بروز مي دهد كه در مؤلفه هاي تشكيل دهنده آن نبوده و در فيزيك از اين نوع سيستمها زياد است. پديده حيات هم از همين نوع است، ولي (Charls Towns)، برنده جايزه نوبل فيزيك، مي گفت: «زيست شناسان مانند ما فيزيكدانان سرشان به سنگ نخورده است كه از خر شيطان بيايند پايين و به چيزهايي كه ما اكنون حاضريم اقرار كنيم اقرار كنند». نمونه هاي متعدد ديگري مي توانم ذكر كنم: مثلا نظريه كوانتوم را مي توانيد علي و يا غير علي بسازيد و در هر دو صورت پيش بيني هاي واحدي را بدست آوريد. پس علم مي تواند هم بر مبناي خداباورانه و هم بر مبناي غيرخداباورانه تفسير شود. نكته ديگري هم وجود دارد كه جامعه شناسان علم در رده بيست سال اخير معتقد شده اند كه علم يك محصول اجتماعي است و از كنش متقابل بين دانشمندان پديد مي آيد و آن عينيت و بي طرفي اي را كه قبلا براي علم ادعا مي شد قبول ندارند البته افراد افراطي هم در ميان آنها هستند. برخي مي گويند كه علم در شكل گيري، فرمول بندي، ترويج و پذيرش از عوامل اجتماعي و روانشناختي متاثر است، برخي هم مرحله بندي مي كنند: در مرحله شكل گيري عوامل روانشناختي و در مرحله ترويج و انتشار، عوامل اجتماعي موثر هستند. چند دهه قبل پال فورمن (Paul Forman)، عالم برجسته آمريكايي، تحليل جالبي را ارائه كرد: «طرد عليت توسط فيزيك دانان آلماني در عصر و ايمار (Weimar)، يعني 1919 - 1933، عكس العملي در برابر محيط فرهنگي موجود در دوران قبل از تكون مكانيك كوانتومي و در اثناء شكل گيري آن بود. از پايان جنگ جهاني اول تا زمان عرضه شدن مكانيك ماتريسي هايزنبرگ در 1925، تعداد زيادي از فيزيك دانان شهير، نظير اكسنر، وايل، نرنست، زومرفلد، رايشنباخ و...، با عليت وداع كردند.

ضربان

گپ خودماني با دانشجوها ¤

گفتم تا نرفته اي دانشگاه، اينها را بكنم توي مغزت كه وقتش همين الانه. نكته اي مي گم، كه انشايي نشه و تا آخرشو بخوني.
- فارغ از درس و بحث روتين سر كلاس ها كه تا 2، 3 ترم اگه خودت نجنبي، تو هپروتي كه اينا چيه من دارم مي خونم، برو دستت بياد رشته ات دواي كدوم درده؟ گول چهار تا جزوه ي تكراري و منابع قديم و حتي جديد و خلاصه، رفت و آمدهاي سركلاس رو نخور؛ پشت پرده رو درياب و بدو.
رشته ي تو، حرف حسابش چيه؟ چي تو چنتشه؟ نه بهتره بگم رشته تو، چي بايد باشه (آخه ممكنه از اونايي باشه كه خودش درده و بايد بري سراغ اينكه درمان بشه. پس همون چي بايد باشه، بهتره)
جاشو پيدا كن. تو ايران 88 به بعد... تو چشم انداز. تو دين، تو عقل... آستين بزن بالا بدون سستي و مستي.
تو اين زمينه ها خيلي حرف دارم برات ولي مي ترسم يه گوشت در باشه يكيش دروازه و فعلا داغ قبول شدن و دانشجو شدن باشي! اگه اين حرفا رو مي گيري و مشتاقي، خبرم كن تا ريزتر و كاربردي تر برات بگم.
بعد از اينكه نقطه هدف رو پيدا كردي، كمر همت ببند.
- شروع كن به مطالعه. اينقدر كتاب بخون تا بالاخره فضا برات روشن شه، مسلط بشي تا بالاخره خودت دست به قلم بشي. يه كتاب از آقاي جواد محدثي به اسم روش ها هست. اين يا كتابهاي ديگه رو بگير بخون تا براي مطالعه هاي تخصصي ات، (روش تحقيق، مطالعه، تندخواني، يادداشت برداري، ترجمه، كتابشناسي، نگارش، خلاصه نويسي و... را بعنوان) مهارت هاي چندگانه اي كه لازم داري، ياد بگيري.
- حتما لازمه كتابهاي شهيد مطهري رو كامل بخوني. سير آسان به مشكلش رو پيدا كن بگير بخون. حالا نمي فهمي چي مي گم. ولي عمل كن. هر رشته اي كه هستي، تفاوت نمي كنه.
- بگرد چند تا دوست خوب گزينش كن. از چند نظر: علمي- مذهبي- اخلاقي- سياسي (كار نداريم كه اگه كسي مذهبي باشه همه ي اينا رو بايد داشته باشه اما بهرحال!) بگرد چندتايي پيدا كن.
- كلاس مختلط و مشترك، اسيرت نكنه. بنشين جلوي كلاس سرت توي درس باشه. قبلش بحث روابط و حدود و خيلي چيزا رو مشاوره بگير كه هوا برت نداره. هواي بقيه هم بواسطه ندونم كاري تو...
- لوس بازي در نيار سر گرما و دوري و غذا و خوابگاه و امكانات و چه مي دونم اين چيزا. بچه جون، سرمايه اجتماعي اين مملكتي، تي تيش ماماني باشي، نه ترقي مي كني نه مفيد واقع مي شي و دردي رو دوا مي كني تازه جاي بقيه رو هم تنگ مي كني. مفيد و خوب غذا بخور. ورزشم بكن كه بعد از يه مدت افسرده و كرخت نشي. بيفتي رو دست بقيه.
-مي ري دانشگاه، به جاي اينكه رفته باشي تو بطن و متن جامعه، از همه چيز نموني! اخبار روز، روزنامه مطمئن، تحولات داخلي و خارجي رو مو به مو دنبال كن. جريان شناسي تو قوي كن. جو سياسي نگيردت كه داغ كني و افراط و تفريط كني بينش و بصيرت و تحليل سياسي پيدا كن كه بقول امام واله اسلام تمامش سياسته.
- تو دانشگاه واسه خودت الكي پرسه نزن، ول نگرد. بي هدف و نااميد و بي برنامه نباش.
- كارشناسي كه چيزي نيست تا دكترا تو، ببين و تلاش واقعي و خداپسندانه و خستگي ناپذير كن.
- آينده نگر باش. نياز جامعه رو تو رشته خودت دربيار، اول و آخرشو پيدا كن.
- هر چي بخوني تا هر جا هم كه علمت جلو بره و مدرك بگيري و پژوهش كني و اين حرف ها، ولي بال تقوا، دين شناسي و دينداري ات رشد نكرده باشه يا شكسته باشه، چنان با مخ بخوري زمين كه گنده تر از ماهاش هم خوردن و دارن مي خورن.
- برا زبان و كامپيوتر از همين الان يه فكر اساسي بكن كه لازمت ميشه.
- تو مراسم ها و برنامه ها و فعاليت هاي خوب دانشگاه يا كانونها و تشكل هاي بيدار و متعهد و با حسن سابقه شركت كن. هم معارفت و اطلاعاتت عمق پيدا مي كنه هم مجهولاتت پاسخ پيدا مي كنه هم انگيزش و تحركت بيشتر مي شه. از طرفي وظيفه ات آشكارتر...
- برا هم اتاقيت، هم دانشكده اي هم خوابگاهي... يك ذره مرام بذار. اخلاق خرجشون كن. همه بايد با هم رشد كنيد. تك روي نكن. همه رو با خودت بكشون بالا. اونا توان، تو اونايي.
- حواست باشه تو اين لجن ها گير نكني كه خودخواهي كني يا كسي رو كه عقل تو كلشه و خوب داره درس مي خونه رو بگي خرخون و... سازگار باش. اول خودت بعد بقيه، نه! الگو باش بچه جون. چشم بهم بزني دانشجوئيت تموم شده. ترو خدا فكر نكن برات قصه گفتم.
حرف آخر هم به خودم: دانشجويي يه برهه اي از عمر و دنياست، دنيا هم مي گذره، كاش فكر نمي كرديم خدا برامون قصه مي گه...
¤ اين متن را خواننده خوش ذوق صحنه دانشگاه ، خانم مريم ضيايي از اصفهان ارسال كرده بودند.

دريچه اي به دانشگاه

مريم رجوي: دانشجويان بايد آرامش دانشگاه ها را
به هم بزنند

مريم رجوي از سران گروهك موسوم به مجاهدين خلق(منافقين) با صدور بيانيه اي به مناسبت آغاز سال تحصيلي ، خواستار ايجاد آشوب در سطح دانشگاهها شد و اعلام كرد:دانشجويان بايد آرامش دانشگاهها را به هم بزنند .
به گزارش ايرنا در بيانيه مريم رجوي آمده است:«در شروع سال تحصيلي جديد،اولين درس و مهمترين درس، قيام براي آزادي و برافكندن رژيم ولايت فقيه است.در چنين وضعيتي، شما دانشجويان و دانش آموزان، استادان و معلمان، هريك مسئوليت بزرگي بردوش د اريد، و لازم است به جاي پرداختن به درسهاي حاشيه اي كه در درون خود تقويت رژيم آخوندي را مي پروراند ، عليه اين رژيم سر به شورش بلند كنيد و فضاي دانشگاهها را از آرامش گورستاني به شعله زار آتش تبديل كنيد .»
سركرده گروهك تروريستي منافقين سپس افزود:«اولين درسي كه بايد در دانشگاهها و مدارس تدريس شود برهم زدن امنيت دانشگاهها و مبارزه با رژيم ولايت فقيه است .»

معاون پژوهشي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه : اولين گام توليد علم ديني
اسلامي سازي علوم انساني است

حجت الاسلام دكتر علي محمد حكيميان،معاون پژوهشي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: آسيب هاي موجود در بحث اسلامي سازي و بومي سازي علوم انساني متوجه كل نظام است، چرا كه از ابتدا در اين زمينه راهكارها و برنامه منسجم و كارآمدي تدوين نشده است. اين امر نيز ناشي از آن است كه هيچ گاه نگاه علمي در اين باره وجود نداشته است.
به نقل از خبرگزاري مهر حجت الاسلام و المسلمين دكتر علي محمد حكيميان با انتقاد از نگرش هاي سياسي به اهداف امام(ره) و توقعات رهبر معظم انقلاب، به بهره برداري هاي سياسي و حركت هاي موقتي در اين زمينه اشاره كرده و گفت: هرگونه اقدام مثبت و راهگشا در بازنگري علوم انساني و اسلامي كردن دانشگاه ها بايستي عاري از اغراض خاص سياسي و تبليغات سازماني يا شخصي و مبتني بر آموزه هاي ديني و مقتضيات امروز و نيازهاي اساسي جامعه علمي كشور باشد.
وي در ادامه ضمن تشريح فعاليت هاي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، بازنگري در علوم انساني با نگرش اسلامي را رسالت اصلي اين نهاد دانسته و اظهار داشت: در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به اين نتيجه رسيديم كه فارغ از آنچه كه تاكنون در اين مورد وجود داشته است، تلاش كنيم تا به تعريفي استراتژيك از موضوع ارائه كرده و به نقشه موثري دست يابيم كه تا حد قابل قبول نيز موفقيت حاصل شده است كه تعداد همايش هاي برگزار شده، مقالات منتشره در موضوعات گوناگون علوم انساني و انتشار بيش از 140 كتاب پيرامون علم ديني و علوم انساني اسلامي موئد اين مطلب است.
عضو هيات علمي گروه حقوق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد: تمامي نهادهاي متولي اين امر و دستگاه هاي مرتبط بايد اين دغدغه را به عنوان يك وظيفه دنبال كنند كه لازمه آن مساعدت نيروهاي انساني متخصص و عزم و اراده ملي است.
حجت الاسلام والمسلمين حكيميان همچنين به بيان ضرورت تدوين يك نقشه راه از سوي انديشمندان علوم انساني اعم از دانشگاهي و حوزوي پرداخت و براي شروع حركتي مستدام و مثمرثمر توجه به مفهوم شناسي (اسلامي و بومي سازي علوم انساني) در اين نقشه را يادآور شد.
وي در ادامه به ذكر نمونه اي از تلاش هاي انجام شده پيرامون تلفيق علوم انساني و آموزه هاي ديني پرداخت و گفت: زماني كه علماي حوزه علميه تهران با چند نفر از تحصيل كرده دانشگاه هاي فرانسه با همدلي و توجه به احكام ديني، اعتقادات و فرهنگ مردم، آنچه از غرب آموخته بودند را به آموزه هاي فقه اماميه پيوند زدند كه نتيجه آن قانون مدني ايران بود كه اكنون با گذشت نزديك به 80 سال هنوز قابل تحسين است.