(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 19 مهر 1388- شماره 19484
 

انجمن ايران و آمريكا

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




انجمن ايران و آمريكا

ربيعي، اميرحسين - 3
خيلي محرمانه - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان
اميرحسين ربيعي عضو كابينه، فرمانده نيروي هوايي شاهنشاهي
نخست وزير غلامرضا ازهاري، سپهبد اميرحسين ربيعي فرمانده نيروي هوايي شاهنشاهي ايران را به عنوان عضو كابينه كه در 6 نوامبر 1978 تشكيل شد، عهده داروزارت مسكن و شهرسازي قرار داد، ولي به وي عنوان وزير داده نشده است. تيمسار مسئوليت سرپرستي وزارتخانه را خواهد داشت و معاون وزير آن را اداره مي كند. ربيعي بايد با مسئله اي كه بيشتر از هر چيز زبانزد همه است و موجب نارضايتي همگاني شده است، يعني كمبود مسكن مواجه گردد.
ربيعي يك خلبان عالي است كه مي تواند با هر هواپيمايي پرواز نمايد، وي در سال 1977 فرمانده نيروي هوايي شد. او در سطح بالايي كارآ، پويا، تقريباً مجلل و رهبري وجيه المله است. او طرفدار ايالات متحده و بخصوص با اعضاي نيروي هوايي ايالات متحده دوست است و براي مشاوران آمريكايي در ايران كمك كننده است.
زندگي اوليه و مراحل خدمتي
اميرحسين ربيعي در 27 فوريه 1932 در كرمانشاه متولد شد. او پسر بزرگ رئيس يكي از قبايل كرد بود. او از اين ارتباط خانوادگي با غرور صحبت مي كند. ربيعي آموزش هاي گسترده اي در ايالات متحده با شروع آن در
53 - 1952 در پايگاه نيروي هوايي Reese در تگزاس و پايگاه نيروي هوايي ويليامز در آريزونا ، ديده است. در 1953 از آكادمي نيروي هوايي ايالات متحده فارغ التحصيل شد. در 1955 دوره استاد خلباني را در پايگاه نيروي هوايي در Fuerstenfeldbruck در آلمان غربي گذراند، و در 1960 مدرسأ افسران اسكادران را در پايگاه نيروي هوايي ماكسول در آلاباما طي كرد. او در 4196 به پايگاه ويليامز بازگشت و دوره استاد خلباني را ديد و 1966 دورأ دانشكده فرماندهي و ستاد را در پايگاه هوايي ماكسول به پايان رسانيد. در 1974 دوره مديريت افسران ارشد را در مدرسه نيروي دريايي ايالات متحده مونتري، كاليفرنيا گذراند و در 1975 براي توجيه در مورد سازمان و عمليات فرماندهي هوايي تاكتيكي نيروي هوايي ايالات متحده به اين كشور بازگشت.
ربيعي در نيروي هوايي شاهنشاهي بسيار فعال بوده است. در ابتدا او به عنوان خلبان شكاري در اسكادران يكم شكاري (55 - 1954)، به عنوان استاد شكاري در Fuerstenfeldbruck (57 - 1955)، به عنوان فرمانده اسكادران در اسكادران دوم شكاري (64 - 1961) و به عنوان مدير عمليات در اسكادران يكم شكاري (66 - 1965)، خدمت نمود. همزمان با بسياري مشاغل ديگر، او عضو تيم تاج طلائي، تيم آكروبات نيروي هوايي شاهنشاهي (66- 1958) و اسكادران نيروهاي سازمان ملل در كنگو نيز بود. او فرماندهي پايگاه يكم شكاري را از 74 - 1973 در تهران و فرماندهي تاكتيكي هوايي را از ژانويه 1975 تا زمان فرماندهي نيروي هوايي شاهنشاهي به عهده داشت. او در سال 1970 به درجه سرتيپي، در 1973 به درجه سرلشگري و در 1976 به درجأ سپهبدي ارتقأ يافت.
اطلاعات شخصي
ربيعي ، خوش قيافه،
خوش هيكل، ورزشكار و علاقمند به بدن سازي است و از اسكي روي آب و برف، واليبال و بازي تنيس روزانه لذت مي برد. او گرم باز و است و روحيه بذله گويي دارد. او مشروبات الكلي نمي نوشد. در 1978 او از اسرائيل، دانمارك و اسپانيا بازديد كرد. ربيعي انگليسي را به خوبي يك مترجم صحبت مي كند و مي نويسد و مي خواند. او آلماني نيز مي داند. همسر وي گرتا ، يك زن زيباي آلماني است كه در سال 1957 در زماني كه در Fuerstenfeldbruck اقامت داشت با وي ملاقات نمود. آنها دو پسر دارند كه در انگلستان به مدرسه مي روند. پسرهاي وي با مذهب مسيحي بزرگ مي شوند ( ربيعي شخصاً، مانند بسياري ايرانيان، مسلمان است. )
15 نوامبر 1978 - 42/8/75
روحاني، منصور - 1
منصور روحاني وزير آب و برق
محرمانه
روحاني از 7 مارس 1946 در كابينه منصور به اين سمت منصوب گرديد. او در تهران متولد شد (سال 1922) و مدرك مهندسي را از دانشگاه تهران گرفت. در 1945 و 1946 در استخدام شركت ملي نفت ايران بود. در 1947 وي تحصيلاتش را در كالج دانشگاه لندن به اتمام رسانيد. در بازگشت به ايران مسئوليت لوله كشي آب براي سازمان آب تهران به وي واگذار شد و در 1957 به رياست آن ارتقأ يافت.
روحاني به عنوان يك مدير قابل و كارآ و پرانرژي در حوزه تخصصي خود مشهور است. او قبل از ورود به كابينأ منصور به عنوان فردي فعال در سياست شناخته شده نبود و يكي از آخرين افرادي است كه به حزب ايران نوين پيوست.
در كوشش هاي خود جهت اعمال نفوذ و اختيارات وزارتخانه اش بر سازمان آب و برق خوزستان، وي در جدل دائمي با رضا انصاري (رئيس سازمان آب و برق و استاندار خوزستان) بود. دشمني آنها به نظر مي رسد در نتيجأ كوشش هاي جاري روحاني جهت عقد قراردادهاي مهندسي مشاور براي سدهاي رودخانه هاي مارون و كارون با الكساندر جيب (GIBB) (انگليسي) به جاي شركت تحقيقات و توسعه (شركت آمريكايي كه از ابتداي تأسيس مشاور سازمان آب و برق خوزستان بوده است)، به سرعت رو به فزوني نهاد.
روحاني در هيئت مديره انجمن ايران و آمريكا (IAS) خدمت نموده كه در آنجا بسيار مفيد و مؤثر بوده است.
او ازدواج كرده است و حداقل دو فرزند دارد (يك پسر و يك دختر). او انگليسي را عالي صحبت مي كند.
زيرنويس: از زمان غيبت رئيس فعلي انجمن ايران و آمريكا، دكتر پيراسته، از تهران (او سفير در عراق است)، با مشكلاتي توانستيم چند روز قبل موفق شويم كه موافقت آقاي روحاني را به عنوان رياست انجمن ايران و آمريكا جلب نماييم. احتمالاً اظهار تشكر از اين مسئله ممكن است مناسب باشد.
راسياس
روحاني، منصور - 2
منصور روحاني وزيرآب و برق
خيلي محرمانه - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان
در 7 مارس 1964، منصور روحاني به عنوان اولين وزير آب و برق ايران منصوب شد. وي به عنوان مديري قابل و پر انرژي و داراي اطلاعاتي عميق در زمينأ آب شناخته شده است. وي قبل از ورود به كابينه، به عنوان فردي فعال در سياست شناخته شده نبود، هر چند وي يكي از اعضاي كميتأ اجرايي حزب ايران نوين تشكيل شده در دسامبر 1963 بود. در اواخر سال 1964، او از سوي سفارت شوروي در تهران تحت فشار قرار گرفت تا پيشنهادهاي كمك هاي فني آنها را بپذيرد، كه وي مايل به چنين كاري نبود. او از تلاش دولت جهت كاستن از بودجه حمايت نموده است.
روحاني در سال 1922 در يك خانواده مذهبي كه در اصل از منطقه Caucasus هستند، به دنيا آمد، او با مدرك مهندسي راه و ساختمان از دانشكده مهندسي دانشگاه تهران فارغ التحصيل شد. در 1945 تا 1946 وي در شركت نفتي ايران و انگليس كار كرد. سپس به انگلستان رفت و از كالج دانشگاه لندن در سال 1948 در رشتأ آب شناسي (هيدرولوژي) فارغ التحصيل گرديد. از هنگام بازگشت به ايران به ادارأ آب تهران پيوست و مسئول لوله كشي شد، در 1957 رئيس اداره گرديد. او در اين شغل در ژوئن سال 1963 در كنفرانس بهداشت جهاني در صوفيه شركت نمود.
روحاني دبير هيئت مديرأ انجمن ايران و آمريكا است، اعضاي اين انجمن وي را فردي مؤثر و كارآ توصيف مي كنند. علاوه بر فارسي، او انگليسي را عالي صحبت مي كند و كمي فرانسه مي داند. روحاني متأهل است و يك پسر و يك دختر دارد.
20 آوريل 1965- 13/1/44
روحاني، منصور - 3
تاريخ: 19 مي1965 - 29/2/44
سرّي - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان - فقط استفادأ داخلي
از: منبع كنترل شدأ آمريكايي ها (CAS)
به: رئيس بخش سياسي
موضوع: موضوع وزير آب و برق، روحاني ، در دولت
مطالب زير جهت اطلاع شما و هرگونه استفاده اي كه مايليد از آن در محدودأ امنيتي تعيين شده به عمل آوريد، مي باشد. هرگونه گزارشي از جانب شما از اين اطلاعات بايد قيد «غيرقابل رؤيت براي بيگانگان» را داشته باشد، ولي نيازي به ذكر CAS به عنوان منبع نيست.
براساس اظهارات يكي از مقامات بالاي سازمان برنامه، منصور روحاني، وزير آب و برق، باتوجه به گيجي و حيرت صفي اصفيا، سرپرست سازمان برنامه و ديگر مقامات بلندپايأ سازمان، اين روزها در حال ارتقأ با ميزان بالايي از اعتماد است. در جريان كاهش بودجه كه قبل از ارائه بودجه به مجلس انجام شد، 500000 تومان از بودجأ روحاني كاسته گرديد. روحاني چنان طوفاني به پا كرد كه دكتر مجيد مجيدي از روحاني خواست تا اجازه بدهد بودجه از مجلس بگذرد، سپس مجيدي مقدار بودجأ كاسته شده را جبران خواهد نمود.
براساس اين قول، روحاني مخالفت خود را با بودجه پس گرفت. اكنون روحاني نزد اصفيا رفته و از وي خواسته است «كه يا 500000 تومان را به من مي دهيد يا نزد شاه مي روم و از آن طريق مجبور خواهيد شد، آن را پس بدهيد». اصفيا به روحاني گفته است كه راجع به آن فكر خواهد كرد تا راه حلي براي مسئله پيدا كند. در حال حاضر اصفيا منتظر بازگشت شاه و موقعيت مناسبي براي سؤال از شاه و كسب تكليف از وي است كه چكار كند.
روحاني، منصور - 4
منصور روحاني، وزير كشاورزي و منابع طبيعي
خيلي محرمانه
روحاني يكي از اعضاي جوانتر با سابقه طولاني (هفت ساله) عضويت در كابينه است. در سال 1922 در تهران متولد گرديد، و در دانشگاه كالج لندن در رشته هيدرولوژي به مطالعه پرداخت و در سال 1948 فارغ التحصيل گرديد.
روحاني كه قبلاً وزير آب و برق بود كار خود را با وارد شدن در شركت نفت ايران و انگليس آغاز كرد. او عضو حزب حاكم ايران نوين است.
روحاني فردي ساعي و ذيصلاح در رشته بودجه و بسيار خونگرم و اجتماعي است. گرچه او يك سياستمدار نيست، ولي براي بقأ در درگيريهاي درون دولت ايران استعداد خوبي از خود نشان داده است.
روحاني به عنوان دبير و رئيس انجمن ايران و آمريكا خدمت كرده و در اين شغلها بسيار مفيد و مؤثر بوده است. او انگليسي را به رواني تكلم مي كند و يكي از دوستان خوب (در صورت متعادل بودن) ايالات متحده به حساب مي آيد. روحاني متأهل است و دو فرزند دارد.
مي 1972 - ارديبهشت 1351
روحاني، منصور - 5
تاريخ: 8 اوت 1972 - 71/5/51
خيلي محرمانه
از: بخش سياسي، استان اسكودرو
به: بخش سياسي، آقاي كيلگور و بايگاني بيوگرافيك
موضوع: منصور روحاني، وزير كشاورزي
شايعات جاري حاكي از اين است كه روحاني مواردي از اشتهار به فساد دارد، و اخيراً وي از يك قرارداد عمراني كشاورزي كه به تازگي اعلام شده، مبلغ زيادي يعني حدود 2 ميليارد ريال به عنوان پيش پرداخت و فقط 900 هكتار زمين به عنوان ضمانت، دريافت كرده است. سهم روحاني 20 درصد كل هزينه بوده است.
روحاني كه گفته شده است مايل به سرمايه گذاري مقداري از نقدينگي مازاد خود در خارج از كشور بود، به روايت مشهور همسر خود را با 9 ميليون دلار (به نظر من رقم بالايي است) به ايالات متحده فرستاد تا در آنجا سرمايه گذاري نمايد. او نزد برادرش كه در آنجا دانشجو است رفت و از وي كمك خواست. برادرش به وي توصيه نمود كه پولها را به حساب وي واريز نمايد و به وي اجازه دهد كه او آنها را سرمايه گذاري نمايد، زيرا خواهرش زبان انگليسي نمي داند و با روش هاي تبادلات ارز و پس انداز در بانك هاي آمريكا آشنايي ندارد. آنگاه پس از حدود يك ماه هيچ اقدامي نشد، وي از برادرش سؤال نمود كه با پول چكار كرده، و او به اطلاع خواهرش رسانده كه تشخيص داده شوهر وي دزدي بزرگي كرده و بدون شك اين پولها به طور غيرقانوني به دست وي رسيده است. بنابراين، باتوجه به اين كه وزير در موضعي نيست كه بتواند برعليه وي اعلام جرم نمايد، لذا او قصد دارد پولها را به عنوان سهم خودش از خانواده نگه دارد. خانم روحاني قادر نبود برادر خود را وادار به پس دادن پولها كند و بنابراين بدون در دست داشتن پولها يا اسناد آن به ايران برگشت. شوهر وي، كه از قبل شديداً عصباني بود، او را متهم به همكاري با برادرش نمود. او منكر اين امر شد، ولي طلاق آنها در جريان است.
ممكن است هيچ يك از موارد فوق حقيقت نداشته باشد، يا اين كه در طرح آن خيلي غلو شده باشد، ولي اين مبين تفسيري از شخصيت روحاني است كه اين داستان رواج يافته و باور شده است.
رهنما، حميد - 1
حميد رهنما، وزير اطلاعات (و جهانگردي )
حميد رهنما، وزير اطلاعات از سال 1971 در سال 1920 در تهران متولد و در تهران، بيروت و پاريس به تحصيل پرداخت و بنابر گزارش در پاريس مدرك عالي تحصيلي خود را اخذ نمود.
وي فرزند يك نويسنده و سفير مشهور ايراني است و كار خود را به عنوان سردبير در روزنامأ پدرش «ايران » كه از نقطه نظر ديدگاههاي مترقي و ليبرالي اش مشهور است، شروع كرد.
در سال 1956، به عنوان سرپرست كارخانأ نساجي ايران، كار جديدي را آغاز نمود. بعدها به سازمان برنامه پيوست و عضو شوراي عالي بازرسي شركت ملي نفت ايران گرديد.
به عنوان روشنفكري ليبرال كه براي هفت سال گذشته مجلأ تلاش را منتشر مي كرده، و در همان حال در امور فرهنگي نيز فعاليت داشته است، رهنما در ميان نويسدگان، شعرا، درام نويسها، موسيقي دان ها و ديگر افراد مشغول به كارهاي فرهنگي، دوستان زيادي دارد. هر چند وي در اين محافل احترام زيادي نسبت به توانائيهاي روشنفكرانه خود برانگيخته است، ولي در رابطه با استعدادهاي مديريتي و درك روابط عمومي در ميان روزنامه نگاران، بايد كارهاي زيادي انجام دهد. او برادر مجيد رهنما (وزير علوم و آموزش عالي تا سال 1971) كه در سالهاي اخير قرار بود به مقام هاي عالي در سازمان ملل و يونسكو دست يابد، مي باشد.
رهنما متأهل است و زبان فرانسه را به خوبي تكلم مي كند و مقداري نيز انگليسي مي داند.
مي 1972 - ارديبهشت 1531
رهنما، مجيد - 1
مجيد رهنما وزير علوم، پژوهش هاي علمي و آموزش عالي
مجيد رهنما، يكي از كارمندان وزارت امورخارجه، به شغل وزارت در وزارتخانه جديدالتأسيس علوم، پژوهش هاي علمي و آموزش عالي، در اكتبر 1967 منصوب گرديد، او به عنوان سفير تا 1965 در سوئيس خدمت كرده بود. رهنما به محافل گروههاي مختلف رفت وآمد و اطلاعات خوبي از ليبرال هاي متمايل به چپ تهران دارد. او از قانوني شدن حزب توده (كمونيست) و شناسايي چين كمونيست حمايت كرده است.
او حامي جدّي و پر حرارت نخست وزير سابق، محمد مصدق، در اوايل دهه 1950 بود، و هنوز احتمالاً تمايلات ملي گرايانه دارد. به هر حال، نظريات سياسي وي مانع خدمت وي در دولت نشده است. او اعلام و اعمال نموده كه در وزارتخانه اش برنامه ريزي ها به گونه اي بايد باشند كه مشوق برنامه هاي تحقيقاتي باشند و افراد واجد شرايط و متخصص كه وضعيت دانشگاهي و تحصيلي آنان خوب باشد، بتوانند تمام دقت و توجهشان را به تحقيقات معطوف دارند.
رهنما سالها در امور بين المللي فعال بوده است. او از سال 1955 در جلسات مجمع عمومي سازمان ملل متحد حضور داشته و از 1957 در كميته چهارم سازمان ملل متحد (سرزمين هاي تحت قيمويت) خدمت نموده است، كه در آنجا مايل بود خود را به صورت پلي بين كشورهاي غربي و ملل آفريقا - آسيايي قرار دهد. او در جلسات كميسيون اقتصادي ملل متحد براي آسيا و خاور دور و كنفرانس ملل متحد در بازرگاني و توسعه شركت مي نمود، اغلب تندروتر از مواضع دولت خود صحبت مي كرد. او در كنفرانس باندونگ 1955 شركت كرد و نمايندأ ايران در گردهمايي مقدماتي براي كنفرانس 1956 بود، كه متعاقباً به تأخير افتاد. او فردي قابل و باهوش است و نسبت به غرب برخوردي دوستانه دارد، هر چند از آن انتقاد مي كند و در پاره اي مواقع نقش سازنده و سودمندي در ميادين بين المللي داشته است.
مجيد رهنما پسر زين العابدين رهنما، يك نويسنده و ديپلمات سابق، در 9 دسامبر 1923 در تهران متولد شد. او تحصيلات متوسطه خود را در بخش فرانسوي دبيرستان دانشگاه آمريكايي بيروت گذراند. او يك سال در دانشكده حقوق دانشگاه تهران بود، سپس به دانشگاه سان جوزف بيروت منتقل شد، و در آنجا ليسانس حقوق و علوم سياسي را در سال 1944 دريافت نمود. در 1948 او مدرك LLD از دانشگاه پاريس را با نوشتن تز خود در مورد مشكلات برنامه ريزي و توسعه نيافتگي، گرفت.
رهنما از سال 1942 تا 1945، سردبير روزنامه پدر خود، ايران بود. در 1942 در حالي كه هنوز دانشجو بود، رئيس بخش روابط خارجي در راديو و وزارت اطلاعات بود و به سرپرستي راديو تهران منصوب شد. زماني كه در سال 44 - 1943 در سان جوزف تحصيل مي كرد، ادبيات مقدماتي انگليسي و فرانسه را در دانشگاه آمريكايي بيروت تدريس مي نمود. رهنما در سال 1954 به وزارت امورخارجه پيوست و وابسته مطبوعاتي در پاريس شد. در سال 1949 به بيروت منتقل شد، سپس از سال 1950 تا 1945 به مسكو رفت و تا دبير دومي ارتقأ يافت. او از مدت اقامت در اتحاد جماهير شوروي لذت برد و تحت تأثير پيشرفت هاي اقتصادي آن كشور قرار گرفت.
در 1954 به ايران بازگشت و معاون اداره ملل متحد، در وزارت امورخارجه شد. در سال بعد او معاون رئيس بخش اطلاعات وزارتخانه و سرپرست انتشارات بررسي امور خارجي شد. در سال 1957 او به هيئت نمايندگي دائمي در سازمان ملل متحد منتقل شد، و از 1959 تا 1961 سركنسول در سانفرانسيسكو بود. از دسامبر 1960 تا ژوئيه 1962 او عضو كميسيون سازمان ملل براي لواندا - اوروندي بود و در سال 1962 به عنوان مخبر كميسيون خدمت كرد. او در دسامبر 1962 به ايران بازگشت و رئيس بخش سازمان هاي بين المللي شد و در ژوئن 1964 به دبير دومي ارتقأ يافت (مسئوليت در امور سازمان هاي بين المللي را حفظ نمود. ) او در جلسات 18 و 19 و 20 شوراي عمومي كميته چهارم سازمان ملل كانديداي رياست بود. در 1963 او در كميته ويژأ سياسي سازمان ملل خدمت نمود. او از سال 1963 تا 1965، نمايندأ وزارت امورخارجه در كميسيون انرژي اتمي بود.
رهنما شاهزاده اشرف را در دهمين كنفرانس ساليانه باندونگ و سفر وي به لهستان، همراهي نمود. او مسئول برنامه ريزي كنگره مبارزه با بي سوادي، كه در تهران برگزار شد، بود.
رهنما، مردي صميمي و اجتماعي است و از موزيك غربي، هم موسيقي كلاسيك و هم موسيقي سنتي لذت مي برد و عكاس خوبي است. او به رواني انگليس و فرانسه صحبت مي كند، و آلماني و روسي را نيز به خوبي تكلم مي نمايد. او مقالات و داستان هاي كوتاه بسياري براي مجلات روزنامه هاي ايران نوشته است و در موارد متعددي، بالاخص در مورد مسائل اقتصادي و سياسي كشورهاي در حال توسعه كنفرانس داده است.
رهنما با مريم اعتمادي ، يك مو خرمايي جذاب كه در 1924 متولد شده و به زبان فرانسه، روسي، آلماني و انگليسي صحبت مي كند، ازدواج كرده است. او مانند شوهرش مايل است نظريات خود را بيان نمايد. رهنما و همسرش ادبيات غربي، تاريخ و سياست را به طور گسترده اي مطالعه نموده اند. آنها به هنر علاقمند هستند و كلكسيون عالي از نقاشي هاي مدرن و اشياي هنري دارند. خانه آنها زماني مركز اگزيستانسياليست هاي تهران بوده است. رهنما سه فرزند دارد، دو پسر، كاوه 16 ساله و فرهاد 14 ساله و يك دختر، پونه 15 ساله.
27 مارس 1968 - 8/1/47

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14