(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 21 مهر 1388- شماره 19486
 

فرهنگ خودباوري را نهادينه كنيم تحقق سند چشم انداز و راهكارهاي پيش رو - بخش پاياني



فرهنگ خودباوري را نهادينه كنيم تحقق سند چشم انداز و راهكارهاي پيش رو - بخش پاياني

پريسا جلالي
تعداد زيادي از مردم چندان با سند چشم انداز آشنا نيستند و اين نشان مي دهد كه هنوز اين موضوع به يك مطالبه جدي تبديل نشده است. اين درحالي است كه كارشناسان اسلامي ريشه فرهنگي اجراي برنامه هاي بلند مدت را در اعتقادات اسلامي ايرانيان نهفته مي دانند،
مولفه اي كه تحقق انقلاب اسلامي هم از آن متاثر بوده است.
يقينا ساختن آينده با آنچه كه در چشم انداز تعبيه شده بدون اين پيوند و مشاركت مردمي همچنين الگوگيري از اعتقادات اسلامي اتفاق نخواهد افتاد.
براي دستيابي به برنامه هاي طراحي شده در سند چشم انداز توسعه بايد اولا اين بينش صحيح براي مردم تبيين شود يعني آنها هم احساس كنند كه حركت رو به سمت چشم انداز يك حركت آينده نگرانه است و ساختن آينده مبتني بر اعتقاداتي است كه از صميم قلب باور و به آن اعتقاد دارند.
با اين وجود اعتماد به نفس ملي محقق شده و شرايط براي برنامه ريزي هاي بلند مدت فراهم مي شود. برنامه هايي كه با طي زمان به زندگي عموم مردم ورود خواهد يافت و با خود پيشرفت هاي بسياري رقم خواهد زد.
درك عمومي از سند چشم انداز توسعه
نيل به اهداف سند چشم انداز توسعه و
برنامه ريزي هاي بلند مدت نظام جمهوري اسلامي ايران زماني تحقق خواهد يافت كه اين خواسته به نيازي عمومي مبدل شود به طوري كه برنامه ريزي بلند مدت تنها معطوف به برنامه هاي دولت و اجراي آن توسط مسئولان نباشد و تب چشم انداز زندگي عموم مردم را فراگيرد.
جلال احمدي عضو هيات علمي و استاد دانشگاه در اين باره در گفت و گو با خبرنگار سرويس گزارش روز كيهان مي گويد:«در سند چشم انداز بيست ساله نظام همه بندها بطور كلي حاكي از توسعه كشور است. توسعه كشور هم اگر بخواهيم معنا كنيم و به توسعه پايدار برسيم طبيعتا زير بناي اصلي از ديدگاه ما فرهنگ جامعه است. به نظر
مي رسد مؤثرترين قشري كه بخواهند توسعه پايدار را در كشور باعث بشوند آن مؤسساتي هستند كه كار فرهنگي انجام مي دهند. طبيعتا توسعه ما با توسعه بقيه كشورهاي ديگر متفاوت است چون ما بحث دين و اسلام و شيعه گري و اين مسائل را داريم. بايد جايگاه ويژه اي براي اين موضوعات لحاظ شود چون وقتي مطابق سند چشم انداز ما در سال 1404 كشوري خواهيم بود با اين مؤلفه ها ، نقش فرهنگ را نمي توان ناديده گرفت.»
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا به نظر شما اهداف اين سند از سوي مردم و جوانان درك شده است مي گويد:« اطلاع رساني محدود بوده و بيشتر كار رسانه اي نياز دارد و با توجه به اين كه رغبت مردم به مطالعه خيلي كم شده است. اگر ضرورت برنامه ريزي بلند مدت براي آينده توسط جوانان مشخص شود و ضررهايي كه از اين عدم برنامه ريزي ناشي مي شود نمايان باشد مطمئنا خودشان به آن سمت و سوء مي روند. متاسفانه در حال حاضر گرفتار روزمرگي شده ايم و هر چه پيش آيد همان را انجام مي دهيم.»
فرهنگ سازي و باور ملزومات
« باور» به هر مساله چيزي نيست كه به جامعه تحميل شود بلكه بايد توسط كارشناسان و متخصصان الگو و مدل ارايه شود تا اجتماع خود به خود به سمت باور درست برود .
براي اين كار بهتر است فرهنگ سازي نمود و اين فرهنگ سازي را از خانواده شروع كرد.
پرفسور حسين باهر عضو هيات علمي دانشگاه و جامعه شناس در گفت و گو با خبرنگار سرويس گزارش كيهان در باب فرهنگ سازي عقيده دارد كه عمل به چهار تكنيك در هر جامعه شرايط تحقق جامعه مطلوب را فراهم مي آورد.
وي در اين زمينه توضيح مي دهد:« مقوله اي كه در رابطه با برنامه ريزي مطرح مي شود داشتن هدف آن است كه در قالب چشم انداز طرح مي شود و انگيزه در قالب تكنيك هاي ديگر ماموريت و توانمندي، استراتژي و تاكتيك است. به بيان ديگر اگر براي جامعه فرهنگ هدفمندي را بتوانيم جا بياندازيم در اين صورت هر فردي در هر نقشي كه قرار مي گيرد هدفمند خواهد بود، به طور مثال در نقش محصل بودن ودرس خواندن، ازدواج، مادر يا پدرشدن و غيره هدفمند خواهد بود. اما انگيزه آن ماموريت ها و توانمندي ها است يعني دانايي كه در بعد ماموريت نياز به تعليم و تربيت دارد. خردمندي نيازمند شان و شغل است و هوشمندي كه سيرو سلوك احتياج دارد كه براي اينها نياز به تاكتيك هايي است. يعني در بعد دانشمندي مدرسه و كسب علم لازم است اما خردمندي مي گويد كه انسان در جامعه تنها نيست و بايد خدمت كند تا از خدمت بيشتر برخوردار شود. »
اين جامعه شناس عقيده دارد كه تنها انساني مي تواند به اين چهار تكنيك در زندگي عمل كند كه خود توانا و آگاه باشد يعني توسعه يافته باشد، مديريت زمان بداند و خودش اهل عمل به اين موارد باشد.
آموزش نگاه به دوردست
آموزش نگاه به دوردست و داشتن ديدگاهي آينده محور از شروط نتيجه بخش بودن سند چشم انداز توسعه در هر كشوري است.
چرا كه جوانان يك كشور زماني مي توانند براي آينده سرزمينشان تصميم بگيرند كه با برنامه ريزي و افق هاي بهتري در زندگي روزمره مواجه باشند.
بنابراين اولين قدمي كه مي بايست در اين حيطه برداشته شود فرهنگ سازي از طريق دستگاه هاي فرهنگي به ويژه رسانه و مطبوعات است.
احمدي عضو هيات علمي دانشگاه در بيان ملزومات فرهنگ سازي مي گويد:« مربيان تربيتي مدارس در كنار كتب غني آموزشي نقش مهمي در ارتباطات با دانش آموزان دارند. فرصت دادن به جوانان به صورت اجراي يكسري برنامه ها و همچنين تعيين افق هاي آينده براي آنها مي تواند جوانان و حتي نوجوانان را به اين سمت و سو ببرد كه هدف خود را براي آينده تعيين كنند. به هر حال همه مجموعه هايي كه با جوانان در ارتباط هستند مثلا كانونها، كارگاه بسيج، مدارس، مؤسسات و انجمنهاي مربوط به جوانان در صورتي كه برنامه واحدي داشته باشند در اين زمينه موثر خواهند بود.»
پرفسور باهر با پذيرش اين نكات توجه به چهار «م» را به عنوان اشاره به مادر، معلم و مربي، مخالف و مولي كه به اختصار عنوان مي شود در اين زمينه تكميل كننده دانسته و مي گويد:« اين مادرهاي فرهيخته هستند كه در جامعه فرزندان بالنده پرورش مي دهند. دوم معلم و مربيان اند كه انديشيدن تحولي اساسي ايفا مي كنند و فكر كردن را آموزش مي دهند. در وهله بعد پذيرش وجود مخالف و شنيدن سخنان اوست. همانطور كه امام صادق (ع)مخالفان خودرا به جلسه دعوت كرده و درغير اينصورت جلسات خود را تشكيل نمي دادند. »
وي «م» آخر را مولي و عنايت الهي مي داند كه در كنار عنايت اولياء الله لحاظ مي شود.
سند چشم انداز؛ گفتمان غالب در جامعه
يكي از الزامات در سند چشم انداز توسعه نظام جمهوري اسلامي ايران اين است كه بايد به يك فرهنگ و گفتمان غالب يا به تعبيرديگري به يك مطالبه عمومي در جامعه تبديل شود.
سيد مرتضي نبوي عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام ضمن اشاره به اجراي سند چشم انداز توسعه به عنوان يك اصل اساسي تاكيد مي كند: «اگر مسئول يا نهادي نخواهد بر اساس سند عمل كند، بايد تحت فشار افكار عمومي مجبور شود خود را دراين مسير قرار دهد. مردم هم بايد جاي خودشان را در اين چشم انداز بدانند و ببينند سهم خودشان چيست و چگونه مي توانند آن را ايفا كنند، كه اين موضوع نياز به تبيين و اطلاع رساني دارد. راه هاي مشاركت براي مردم، به خصوص جامعه جوان ما در امر توسعه، بايد از مسيرهاي قانوني باز شود. هنوز در بدنه دستگاه هاي دولتي ما گرايش به تمركز كارها وجود دارد تا كارها را واگذار نكنند.»
به اعتقاد وي بدنه بوروكراسي كشور هم بايد آموزش داده شود تا همان طور كه رهبر انقلاب در سياست هاي اصل 44 ابلاغ كردند، نقش دولت در اقتصاد، فقط سياست گذاري، نظارت و هدايت باشد،از طرفي هم بايد براي فرهنگ سازي
سرمايه گذاري كرد.
البته برخي از مردم تصور مي كنند وظيفه شان صرفا انتخاب نماينده مجلس يا رييس جمهوراست و انتظار دارند كارها به دست قواي مقننه يا مجريه صورت گيرد در حالي كه اين يك نگاه غلط تاريخي است. دولت و مجلس مسئوليت و ماموريتشان اين است كه زمينه را براي تلاش مردم هموار كنند نه اينكه فقط به فعاليت هاي اقتصادي سياسي و اجتماعي و غيره بپردازند و مردم نقشي نداشته باشند.
مدير موسسه پژوهشي ياس اضافه
مي كند:«دولت ومجلس تسهيل كننده فعاليت ها هستند لذا اول بايد اين نگاه اصلاح شود و مردم باور كنند كه همه كاره هستند،حتي امام راحل نيز تلاششان اين بود كه اين فرهنگ را اصلاح كنند و بگويند مردم همه كاره هستند. بنابراين مردم هم بايد بدانند دولت اگر به تنهايي بخواهد فعاليت كند موفق نخواهد شد.»
افق هاي آينده را از كودكي به فرزندان نشان دهيد
زمان آغاز آموزش آيين زندگي فردي و جمعي مقوله اي است كه همواره در ميان كارشناسان و متخصصان بر سر آن بحث بوده است.
اين موضوع كه هر فردي براي پذيرش نقش هاي مختلف چه سني قابليت هاي لازم را خواهد داشت نيازمند تعيين زمان براي آموزش اين نكات به وي است.
مريم يوسفي عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز در اين رابطه به گزارشگر كيهان مي گويد:« بهترين سن آغاز آموزش، سنين مهدكودك است. دوراني كه مي توان به او آموزش هاي لازم را براي حضور در اجتماع و اجراي تصميمات شخصي كه مغايرتي با چارچوب هاي اجتماعي ندارند، داد. بايد به آنها ياد داد خودشان تصميم بگيرند و از نظرات ديگران تنها به عنوان مشاوره و نه حجت نهايي استفاده كنند. »
اين استاد دانشگاه مشكل عمده را ضعف اعتماد به نفس در جوانان و حتي دانشجويان عنوان كرده و تاكيد مي كند:« در صورتي كه جوانان قادر به تصميم گيري در مسايل شخصي خودنباشند
نمي توانند آينده خود را بسازند بنابراين نمي توان انتظار داشت چنين افرادي به برنامه هاي بلند مدت نظام توجهي داشته باشند.»
وي به طور مثال به انتخاب رشته برخي دانشجوياني كه با تصميم خانواده مجبور هستند در رشته هايي درس بخوانند كه علاقه اي به آن ندارند اشاره كرده و مي گويد: »متاسفانه برخي فرهنگ هاي ناصحيح در خانواده ها به عنوان نمونه
چشم و هم چشمي هاي رايج كه آينده جوانان را تعيين مي كند مي تواند اعتماد به نفس و
برنامه ريزي براي آينده را از جوانان سلب كند، بنابراين بايد در ابتدا براي رفع اين مشكلات و موانع
فرهنگ سازي كرد و اتكا به توانايي و استعداد را در اين قشر تقويت نمود.»
فعاليت هماهنگ جامعه شناسان، روانشناسان، اصحاب رسانه، اساتيد دانشگاهي، خانواده ها و اولياي آموزشي به همراه يكديگر مي تواند استقلال درتصميم گيري، اعتماد به نفس و آينده محور بودن را در همراهي با ساير اقشار اجتماعي آموزش دهند.
در اين راستا كتب آموزشي و كمك آموزشي مي توانند موثر باشند كه البته آغاز آن از سوي بسياري از كارشناسان اجتماعي از مهدهاي كودك و حتي پيش از آن توسط خانواده ها شروع مي شود.
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14