(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 3 آبان 1388- شماره 19494
 

تاكتيك ها و ابزارهاي عمليات رواني دشمن در انتخابات 22 خرداد
شايعه ؛ كاربردي ترين تاكتيك جنگ رواني
جنگ نرم هنر پيروزي بدون جنگ قسمت اول
اين دستپاچگي ها براي چيست؟



تاكتيك ها و ابزارهاي عمليات رواني دشمن در انتخابات 22 خرداد
شايعه ؛ كاربردي ترين تاكتيك جنگ رواني

قسمت چهارم- حميد حاذق نيكرو
در قسمت هاي قبلي اين مقاله علاوه بر توضيحاتي مقدماتي درباره عمليات رواني، 10 مورد از تاكتيك هاي آن كه در انتخابات اخير از سوي دشمن خارجي و برخي افراد و جريانات داخلي مورد بررسي و تحليل قرار گرفت. در ادامه به تاكتيك شايعه كه كاربردي وسيع در اين ميان داشت مي پردازيم.
11-شايعه
شايعه در جايي مطرح مي شود كه زمينه دسترسي به اخبار موثق امكان پذير نباشد. «شايعه انتقال شفاهي پيامي است كه براي برانگيختن باور مخاطبان و همچنين تاثير در روحيه آنان ايجاد مي شود. مطالب كلي شايعه بايد حول محورهاي اساسي و مهمي باشد كه مخاطب نسبت به آن حساسيت بالايي دارد».
«بهترين شيوه براي القاي پيام موردنظر فرستنده پيام، در زمان هايي كه پخش پيام به طور شفاف و روشن امكان پذير نيست و يا در مواقعي كه فكر مي كنند با مشكلات قانوني روبرو مي شوند، استفاده از كنايه و اشاره است»
شايعه كاربردي ترين تاكتيكهاي مطرح در عمليات رواني است كه در اثر خلاء خبري توسط عوامل و عناصر دشمن و مخالفان به فاز اجرايي تبديل مي شود. شايعه را دشمن مي سازد و عواملش پخش مي كنند، و در اين بين مخاطبان فاقد بصيرت و بينش آن را پذيرفته و به آن دامن مي زنند. البته برخي در اين بين شايعه را مطابق منافع خود ديده آن را ترويج مي كنند. حال از بين شايعات فراوان پخش شده فقط به نمونه هايي از آن مي پردازيم. موضع گيريها و بيانات مطرح شده هر كدام به نحوي در پخش شايعه انجام تقلب در انتخابات موثر بوده و مي باشد.
مقامات سابق و اسبق وزارت كشور مانند مصطفي تاج زاده از نگراني درباره سلامت انتخابات سخن مي گفتند و پيگيري موضوع صيانت از آرا به بهزاد نبوي سپرده شد و او دنبال جمع آوري افرادي براي معرفي آنها به عنوان ناظران بر انتخابات بود كه اين مسئله نشانگر سمت وسوي القاي نگراني و تاكيد بر لزوم صيانت از آرا بود. (سيداميرحسين مهدوي عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، ايسنا، 2/3/88)
من در راي خود نام ميرحسين موسوي را نوشتم و اميدوارم كه تقلبي صورت نگيرد. اگر تقلب شود از مردم مي خواهم با حضور در خيابانها واكنش نشان دهند اما در صورتي كه تقلب انجام نشود مطمئن هستم كه ميرحسين موسوي راي خواهد آورد. (خانم عفت مرعشي، همسر آيت الله هاشمي، كلمه سبز، ش 21، ص 2)
اگر مردم ببينند برخلاف نظر آنان شخص ديگري رئيس جمهور شده است ديگر از انتخابات استقبال نخواهند كرد و چهره ايران در عرصه بين المللي مخدوش مي شود. (سيدهادي خامنه اي، كلمه سبز، ش 21، ص 3)
هيچ اقدامي به اندازه تقلب در انتخابات نمي تواند بر عليه نظام كارساز باشد و تخلف در انتخابات اقدامي ضدانقلابي است. (مجيد انصاري كلمه سبز، ش 21، ص 3)
تخلف در انتخابات خيانت آشكار به ملت است وجود رفتارهايي است كه مي تواند كشور را نابود كند. (بيژن نامدار زنگنه، كلمه سبز، ش 21، ص 3)
مخالفت با صيانت از آراء مخالفت با انقلاب و امام و مخالفت با رأي مردم است. كساني كه مخالف امام هستند مي خواهند هر بلايي بر سر راي مردم بياورند تا آنها نتوانند از آراي خود صيانت كنند ولي اين را بدانند كه ما از حق مردم دفاع مي كنيم و تا آخر ايستاده ايم و اجازه نمي دهيم با آراي مردم بازي كنند. (علي اكبر محتشمي پور، كلمه سبز، ش 21، ص3)
كميته صيانت از آرا ميرحسين موسوي و مهدي كروبي در نامه اي به دبير شوراي نگهبان از احتمال تخلفات گسترده در انتخابات ابراز نگراني كرد. (كلمه سبز، ش 18، 18/3/88، ص 2)
برخي شايعات مربوط به موضع گيري منتسب به رهبر معظم انقلاب در خصوص پاسخ گويي به نامه هاي سرگشاده و برخورد با دكتر احمدي نژاد بود كه دو روز قبل از انتخابات در سطح وسيعي از طريق پيامك بين مخاطبان پخش شده بود. كه بلافاصله توسط دفتر معظم له با صدور اطلاعيه اي تكذيب شد و در روز رأي گيري توسط مقام معظم رهبري به شكل روشنگرانه اي افشاء شد.
«به شايعات هم خيلي گوش نكنند من ديدم ديروز و ديشب اين پيامك هاي فراواني كه دست مردم هست يك شايعاتي از قول من نقل مي كنند كه دروغ محض بود. واقعيت نداشت. (رهبر معظم انقلاب، كلمه سبز، ش 21، ص 14)
«تاكنون هيچ پاسخي به اين نامه (نامه آيت الله هاشمي) داده نشده و طرح شايعاتي از اين دست كه در پي تامين اغراض سودجويانه و فرصت طلبانه برخي غافلان است.» (دفتر مقام معظم رهبري، كلمه سبز، ش 21، ص 14)
«رقابت بين كانديداهاي دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري در واقع رقابتي بين جناح هاي سياسي انقلاب اسلامي بود اما دشمنان تلاش كردند با شايعه پراكني ها و دروغ پردازي هاي خود اين رقابت را بين هواداران جلوه دهند و آنها را به جان هم بيندازند.»(حجت الاسلام صدوقي امام جمعه يزد)
بعد از انتخابات حجم وسيعي از شايعات در جهت زير سؤال بردن انتخابات باشكوه مردم ايران و همراهي با دشمن شكل گرفت از جمله مشهورترين شايعاتي كه در روزهاي بعد از انتخابات در جامعه منتشر شد، تحريف سخنان دكتر كدخدايي در گفتگوي ويژه خبري سيما درباره سرنوشت سه ميليون رأي است.
تلويزيون بي بي سي فارسي و ديگر شبكه هاي ماهواره اي به همراه تعدادي از سايت هاي حامي آقايان موسوي و كروبي با حذف «اگر» در سخنان آقاي كدخدايي، چنين تبليغ مي كنند كه شوراي نگهبان وجود تقلب در 3 ميليون رأي را پذيرفته و انتخاباتي كه تقلب در 3 ميليون رأي آن در گام اول اثبات شود، خود به خود باطل خواهد بود!
شايعه ديگر؛ ترور يكي از كارمندان وزارت كشور كه نتيجه مثلا واقعي انتخابات (پيروزي مطلق آقاي موسوي، راي آبرومندانه آقاي كروبي و شكست مطلق آقاي احمدي نژاد و رضايي) را افشا كرده بود و تعدادي از شايعات ديگر، در روزهاي بعد از انتخابات با شدت هرچه تمام تر به صورت غيرمستقيم توسط تلويزيون بي بي سي و برخي سايت هاي داخلي و نيز توسط تلويزيون هاي لس آنجلسي تبليغ مي شود. (سايت الف، 6 تير 1388)
عسكري، همان كسي كه آراي نوزده ميليوني يكي از كانديداها رو لو داده بود، در تصادف ساختگي رانندگي كشته شد؛ بنابراين شايعه كه با نام گزارش هاي تأييد نشده، منتشر شد و در اندك زماني، به سرعت در كشور دهان به دهان چرخيد و بر التهابات دامن زد. مردي كه نتايج واقعي انتخابات را از وزارت كشور به بيرون درز داده بود، در يك تصادف مشكوك كشته شد!
در ادامه اين خبر آمده بود كه محمد عسكري- كه مسئول امنيت شبكه تكنولوژي اطلاعاتي IT وزارت كشور بوده- روز گذشته در تهران كشته شد. بنابراين گزارش، عسكري نتايجي را به بيرون درز داده كه نشان مي داده است در انتخابات با استفاده از نرم افزار جديدي توسط دولت، آراي دريافتي از شهرستان ها تغيير داده مي شده و گزارش ها نيز نشان مي داد كه موسوي با نوزده ميليون رأي، برنده انتخابات است.
فضا آنچنان ملتهب بود كه حتي برخي از اهالي رسانه نيز به طرزي عجيب به اين خبر گرايش نشان داده بودند و شايد همين افزايش باورپذيري بدون تجزيه و تحليل، باعث شد كه رسانه هاي بيگانه نيز كه در خط مقدم انتشار و يا بازنشر اين شايعات بودند، به اين مسئله دامن بزنند و شرايط به گونه اي رقم بخورد كه حتي تكذيب اين شايعه نيز نتواند مردم را به اين باور برساند كه شايد اين خبر از بيخ و بن دروغ باشد (سايت تابناك)
لازم به توضيح است كه محمد عسكري بعد از پخش اين شايعات در مصاحبه با رسانه ها ضمن تكذيب كشته شدن خود، اعلام كرد من اصلا كارمند وزارت كشور نبوده و چنين مسئوليتي هم ندارم. بلكه جانشين يكي از فدراسيون هاي ورزشي هستم. 70 نفر از اساتيد عضو انجمن اسلامي مدرسان دانشگاه هاي كشور دستگير شدند. به گزارش «سايت كلمه 3 تير 1388»، عصر امروز مهندس ميرحسين موسوي جلسه اي با اساتيد عضو انجمن اسلامي مدرسان دانشگاه هاي كشور داشت كه بعد از اين ديدار 70 نفر از افراد حاضر در جلسه دستگير شدند. درباره مكاني كه اين اساتيد دانشگاه را به آنجا منتقل كردند اطلاعي در دسترس نيست. اخبار تكميلي متعاقبا اعلام مي شود. در اين خصوص بلافاصله اين شايعه تكذيب مي شود و صداي هيچ يك از مدعيان درنمي آيد.
خبرسازي برخي سايتهاي خبري مبني بر دستگيري 70 نفر از اساتيد دانشگاه بعد از ديدار با ميرحسين موسوي تكذيب شد.
(خبرگزاري فارس)
لاريجاني تهديد به استيضاح مي شود! روزنامه اعتماد ملي نوشت: موضع مقتدرانه علي لاريجاني در مقام رئيس مجلس در برابر موج تخريب ها، تلاش حاميان احمدي نژاد براي مطيع كردن وي را وارد فاز جديدي كرد. اعضاي فراكسيون انقلاب (حاميان احمدي نژاد در مجلس) با مطرح كردن پروژه استيضاح هيئت رئيسه درصدد تخريب بيش از پيش علي لاريجاني به خاطر حمايت هاي تلويحي اش از موسوي برآمدند.
حجت الاسلام حميد رسايي با رد اين خبر كه جمعي از نمايندگان در تلاش هستند تا رئيس مجلس را استيضاح كنند، اين خبر را كذب محض عنوان كرد. (سايت الف، 05 تير 1388)
شايعات منتشر شده در خصوص سعيد حجاريان كه در بازداشت به سر مي برد تكذيب شد.
پيگيري هاي پايگاه خبري اقليت، حاكي از آن است كه سعيد حجاريان كه بعد از ترور از ناراحتي هاي متعدد رنج مي برد و نياز به مراقبت ويژه پزشكي دارد در سلامت نسبي قرار دارد و خدمات پزشكي در زندان كم و بيش به او ارائه مي شود. گفتني است از صبح روز 5 تير در برخي سايت ها شايعه فوت سعيد حجاريان منتشر شده بود كه منابع آگاه اين شايعه را به شدت تكذيب كردند. (الف، 05 تير 1388)
خبرگزاري رويترز و شبكه خبري العربيه كه به موضع ضدايراني مشهور است با انتشار تصاويري آرشيوي سعي دارند جو تهران را ناآرام جلوه دهند.
شبكه العربيه تصاويري را با عنوان تجمع 200 نفري در مقابل مجلس شوراي اسلامي ايران به نقل از خبرگزاري رويترز نشان داد. در تصاوير پخش شده تعداد كمتر از 30 نفر در حال تردد هستند و هيچ تصويري از درگيري يا شعار دادن يا تحريك غيرعادي وجود ندارد.
ساعتي بعد شبكه قطري الجزيره گزارش داد كه هيچ تجمع يا تظاهرات يا درگيري در مقابل مجلس شوراي اسلامي واقع در بهارستان صورت نگرفته است بعد از اين خبر شبكه العربيه تاكيد كرد كه خبرنگار رويترز خود اين تصاوير را گرفته است و اين تصاوير مربوط به درگيريهاي صورت گرفته مقابل پارلمان است و اين تصاوير را مجددا پخش كرد.
در اين تصاوير برجهاي بلند و درختان تنومند كهنسال ديده مي شود كه با بافت ساختماني اطراف مجلس شوراي اسلامي هيچ شباهتي ندارد. (سايت الف، 05تير 1388)
مروري بر اين اخبار كه از ميان صدها خبر انتخاب شده است، به روشني حاكي از كاربرد شايعه در حوادث اخير و دامن زدن به التهابات جامعه با استفاده از اين روش است.

 



جنگ نرم هنر پيروزي بدون جنگ قسمت اول

شبنم نادري
اجانب در كمين اند، آنها نخوابيده اند شما نبايد بخوابيد، بايد هوشيار باشيد. آنها مشغول نقشه هستند. از طريق هاي مختلف با فرم هاي مختلف. امام خميني(ره)
واژه «جنگ نرم» بعد از انتخابات اخير رياست جمهوري در ايران وارد مباحثات سياسي- اجتماعي شد. استفاده از قدرت نرم و ايجاد تغييرات از طريق مسالمت آميز و به كارگيري شيوه هاي نوين مداخله بيگانگان در امور داخلي كشور سبب شد تا رهبر معظم انقلاب در سخنان متعددي همگان را به لزوم آمادگي در برابر اين هجمه جديد جنگي دشمن فراخوانند و دانشجويان را به عنوان افسران و اساتيد را به عنوان فرماندهان اين عرصه معرفي كنند. از جنگ نرم بعنوان يك تهديد مهم عليه انقلاب ياد مي شود. توجه به تغيير رويكرد دشمن در مقابله با نظام اسلامي و استفاده از شيوه هاي متعدد جهت براندازي نظام اسلامي، لزوم شناخت ابعاد اين موضوع را بسيار مهم مي كند. در اين مقاله و قسمت هاي بعدي آن سعي خواهد شد تا مبحث مهم «جنگ نرم»، شيوه هاي آن، دلايل استفاده آن عليه ايران، ابزار جنگ نرم و راهكارهاي مقابله با آن و... مورد بررسي قرارگيرد.
1) مفهوم جنگ نرم:
جنگ نرم چيست و تكنيك ها و روشهاي اجرايي آن كدامند؟
جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسياري در علوم سياسي و نظامي مي باشد. در علوم نظامي از واژه هايي مانند جنگ رواني يا عمليات رواني استفاده مي شود و در علوم سياسي مي توان به واژه هايي چون براندازي نرم، تهديد نرم، انقلاب مخملين و اخيراً به واژه انقلاب رنگين اشاره كرد.
در تمامي اصطلاحات بالا هدف مشترك تحميل اراده گروهي بر گروه ديگر بدون استفاده از راه هاي نظامي است. امروزه به واسطه رشد روزافزون وسايل ارتباط جمعي از قبيل اينترنت و ماهواره معادلات گذشته در تنظيم روابط بين كشورها تا حدود زيادي به هم خورده و جاي خود را به معادلات جديدي سپرده و به كارگيري مستقيم زور براي رسيدن به هدف جاي خود را به شيوه هاي نوين القاء تفكرات براي مداخله در امور داخلي كشورها داده است. هر چند از وضع اصطلاح قدرت نرم و جنگ نرم مدت طولاني نمي گذرد ولي در واقع اين فرايند از نخستين روزهاي حيات اجتماعي بشر وجود داشته است و اعمالگران قدرت در كنار شكل سخت خود؛ از روش هاي نرم ولي ژرف هم براي تأثيرگذاري بهره مي برده اند. اصولا جنگ هايي كه از نوع نظامي است و از وسايل و ادوات نظامي در آن استفاده مي شود، به عنوان جنگ سخت يا Hard War مشهور است. ولي اگر در اين جنگ از وسايل و ادوات و كالاهاي فكري و فرهنگي استفاده شود، اصطلاحاً به آن Soft War يا جنگ نرم اطلاق مي كنند. بنابراين شاخصه جنگ نرم، استفاده از ابزارهاي فكري و فرهنگي است. براي جنگ نرم اصطلاحات مختلفي وضع شده است. آنچه با عنوان «Soft Warس يا جنگ نرم مطرح مي شود در ادبيات غرب بيشتر به قدرت نرم يا «Soft Power« شناخته شده است. بنابراين، واژه جنگ نرم (Soft War) در برابر جنگ سخت (Hard War) كاربرد دارد. البته گاهي به جاي جنگ از واژه هاي تهديد يا قدرت استفاده مي شود ولي در نهايت معمولا به يك مفهوم ختم مي شود. نظريه جنگ نرم طي دهه هاي اخير وارد ادبيات سياسي شده است. در اين باره منسجم ترين كتابي كه با عنوان Soft Power- قدرت نرم- انتشار يافته به جوزف ناي تعلق دارد. وي معتقد است مبناي قدرت سخت يا جنگ سخت بر «اجبار» و مبناي قدرت نرم بر «اقناع» است او برخلاف بعضي از صاحب نظران، اقتصاد و ديپلماسي را در زير مجموعه قدرت سخت قرار داده و تنها از رسانه بعنوان قدرت نرم نام برده است. البته اگر مبناي قدرت سخت بر اجبار و مبناي قدرت نرم بر اقناع باشد مي توان به اين تفكيك جوزف ناي خورده گرفت. چرا كه رسانه، اقتصاد و ديپلماسي مي توانند در ذيل هر دو عنوان سخت يا نرم قرار گيرند. نرم يا سخت بودن آن بستگي به اين دارد كه در نهايت براي وادار كردن طرف مقابل به انجام كاري يا بازداشتن او از كاري استفاده مي شود يا از اين ها بعنوان يك اقدام تشويقي و «اقناعي» استفاده مي شود اما به هر حال در اينكه امروز استفاده از قدرت نرم براي تأمين منافع ملي و تماميت ارضي و حفظ كشور يك ضرورت است و مراقبت از كشور در برابر تهديد نرم حياتي است، اختلافي وجود ندارد.
مهمترين ويژگي جنگ نرم، (به ويژه با ورود اينترنت و گسترش آن) كاهش خونريزي و تلفات انساني است. به طوري كه در مقاطع تاريخي قرن حاضر موارد متعددي داريم كه مناقشه ها و تنش ها بدون خونريزي (به هر حال به سود يك طرف) پايان گرفته، رژيم هايي عوض شده و يا شبه انقلاب هايي بدون خشونت شكل گرفته است.
به علاوه، جنگ نرم باعث كوتاه تر شدن جنگ ها و برخوردهاي فيزيكي و در نتيجه كمتر شدن هزينه هاي مالي ارتش ها و جنگ ها شده است. در نهايت برنده جنگ، بازيگراني هستند كه بيشترين بهره را از ابزارهاي جنگ نرم و شيوه هاي آن ببرند. به طور كلي جنگ نرم در برابر جنگ سخت در حقيقت شامل هرگونه اقدام رواني و تبليغات رسانه اي است كه جامعه هدف يا گروه هدف را نشانه مي گيرد و بدون درگيري نظامي و گشوده شدن آتش، رقيب را به انفعال يا شكست وامي دارد.نگاهي به گذشته جنگ نرم نشان مي دهد كه در طول تاريخ بشر، از همان ابتدا كه جنگ سخت آغاز شد، عمليات رواني يا جنگ نرم نيز صورت مي گرفته تا از شورش هايي كه در مناطق تسخير شده به وجود مي آمده، جلوگيري شود. هر حركتي كه روحيه يك ملت را هدف گيرد، عمليات و جنگ نرم و نوعي اعمال قدرت نرم است. اولين كسي كه روي اين مسئله كا ركرده است، «سان تزو» است كه در كتاب «هنر جنگ» نكته اي را مطرح مي كند و مي گويد: «مي شود جنگيد، اما مهم ترين كار اين است كه شما در يك نبرد بدون جنگ، پيروزي را به دست بياوريد!» چيزي كه او مد نظر قرارداده، همان عمليات رواني و جنگ نرم است. بايد به استراتژي هاي رقيب و روحيه او حمله كرد؛ به گونه اي كه آنها بپذيرند كه شكست خواهند خورد. اگر كسي در ذهنش بپذيرد كه شكست مي خورد، حتما در دنياي واقع نيز شكست خواهد خورد. زيرا آنچه فرد را به مقاومت تشويق مي كند، روحيه است.
در يك تعريف كامل تر مي توان گفت، جنگ نرم يك اقدام پيچيده و پنهان متشكل از عمليات هاي سياسي، فرهنگي و اطلاعاتي توسط قدرت هاي بزرگ جهان براي ايجاد تغييرات دلخواه و مطلوب در كشورهاي هدف است و هدف از اين جنگ، ايجاد تغيير در ارزش ها و فرهنگ هاي ملت ها است تا علاقه و نوع رفتار آنها را چه از نظر سياسي چه فرهنگي و چه اجتماعي به سمت رفتار مطلوب خود تغيير دهند تا ملت هاي هدف درست همان چيزي را بخواهند كه مد نظر قدرت هاي بزرگ است.
انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني(ره) مهمترين حركت سرنوشت ساز در طول تاريخ ايران بوده و منافع كشورهاي استعماري را در منطقه به خطر انداخته است. پس از پيروزي انقلاب اسلامي دشمناني كه سال ها براي جلو گيري از گسترش اسلامي تلاش كرده بودند به ناگاه با انقلابي عظيم با هويت اسلامي آن هم اسلام ناب محمدي روبرو شدند و از تمام ظرفيت هاي خود برابر براندازي نظام مقدس جمهوري اسلامي استفاده كردند كه حمايت از جريانات جدايي طلبانه، منافقين داخلي و جنگ تحميلي از جمله اين اقدامات بوده است. اما از آنجا كه اين رويكرد نتوانست براي آنها فايده اي داشته باشد به ناچار استراتژي خود را تغيير دادند. هم اكنون استراتژي آمريكا براي مقابله با جمهوري اسلامي ايران در شرايط كنوني مبتني بر اقدامات غيرنظامي و نرم در كنار تهديد به اقدام نظامي است.
پديده جنگ نرم كه هم اكنون به عنوان پروژه اي عظيم عليه جمهوري اسلامي ايران در حال تدوين و اجراست در شاخص هايي مانند ايجاد نابساماني اقتصادي، شكل دادن به نارضايتي در جامعه، تأسيس سازمان هاي غيردولتي با اهداف خاص و در حجم گسترده، جنگ رسانه اي، عمليات رواني براي ناكارآمد جلوه دادن دستگاه اداري و اجرايي دولت، تضعيف حاكميت از طريق روش هاي مدني و ايجاد ناتوي فرهنگي متبلور مي شود.

 



اين دستپاچگي ها براي چيست؟

متين محجوب
در هنگامه اي كه يكايك اعضاي گروه 1+5، مذاكرات ژنو را خوب، مثبت و مثمرثمر ارزيابي كردند و بر ادامه روند اين گفت وگوها اصرار ورزيدند، كنگره آمريكا به تازگي و دو روز پس از انجام اين نشست طرح تحريم شركت هاي صادركننده بنزين به ايران را تصويب كرد. اين رويداد در حالي رخ داد كه ناكارآمدي اين قبيل فشارها بر جمهوري اسلامي بارها بر همگان و بر خود طراحان آن اثبات گرديده و بسياري از تحليلگران به اين امر اذعان كرده اند تناقض موجود ميان رفتار و گفتار مقامات آمريكايي از يك سو و ناهماهنگي رفتاري ميان دولت و كنگره اين كشور از سوي ديگر البته نكاتي را به همراه دارد كه به آن اشاره خواهد شد:
1- تغيير معناداري كه آمريكا در نوع و چگونگي اعمال تحريم بنزين عليه ايران در اين طرح جديد خود انجام داده، نشان از ناكامي جدي اين كشور در بهره گيري از طرح ياد شده دارد.
آمريكا تا پيش از اين تلاش هاي بسياري را براي جلوگيري از صادرات بنزين به ايران انجام داده بود؛ اما در اين راستا به هيچ وجه موفقيتي را به دست نياورد.
اصرار آمريكا برپذيرش تحريم صدور بنزين به ايران از سوي همپيمانان غربي و اعضاي 1+5 در ماه هاي اخير، همواره با انكار روسيه، چين وحتي در برخي مواقع فرانسه روبرو بود؛ تير آمريكا در اين خصوص اما زماني كاملا به سنگ خورد كه پكن رسماً به جمع صادركنندگان بنزين به تهران پيوست.
دولت آمريكا هر چند پس از اين اتفاق از تكرار ادعاي اعمال اين قبيل تحريم ها خسته نمي شد اما به خوبي دريافته بود كه توان متقاعد ساختن كليه صادركنندگان بنزين را براي پذيرش اين طرح نخواهد داشت از همين رو اين بار در كمال ناكامي، كنگره اين كشور تنها توانست طرحي را تصويب كند كه وزارت انرژي آمريكا را از انعقاد قرارداد با صادركنندگان بنزين به ايران منع كند.
اين طرح البته بيش از آنكه تاثيري بر روند فعاليت هاي ايران بگذارد، منافع آمريكا را با تهديدي جدي روبرو خواهد ساخت،كنگره اين كشور با تصويب طرح تحريم صادركنندگان بنزين به ايران، تنها دولت آمريكا را از انعقاد بسياري از قراردادهاي اقتصادي با حجم قابل توجهي از صادركنندگان فرآورده هاي نفتي محروم ساخته و اين آتشي است كه در وهله اول دودش چشمان منافع خودشان را نشانه خواهد رفت.
از سوي ديگر و طبق بيان پيشين اين ديگرگوني معنادار در شيوه و چگونگي تحريم ايران، به خوبي نشانگر عقب نشيني ناگزير اين كشور در اعمال اين قبيل فشارهاست كه به طور كامل از اختلافات دورني طرف هاي غربي و آمريكا حكايت دارد.
2- براساس علم روانشناسي سياسي، بروز رفتارهاي غير مسالمت آميز سياسي، اجتماعي، در بسياري از مواقع با بررسي عالمانه يا مرور عوامانه موارد قبلي همراه است. به اين معني كه كنشگران، خاطره موفقيت ها و شكست هاي موارد قبلي را در ذهن خود دارند و برپايه آن هزينه هاي احتمالي اين اقدام را محاسبه و نسبت به پرداختن يا نپرداختن به آن تصميم مي گيرند.
حال پرسش اينجاست كه آمريكا اين اقدام اخير خود در تصويب طرح تحريم را، برپايه بررسي عالمانه تجربيات پيشين انجام داده يا مرور عوامانه؟
به ديگر سخن در حالي كه ناكارآمدي اين اقدام پيش از اين به اثبات رسيده، كنگره آمريكا با چه هدفي و بر چه مبنايي چنين رفتاري را از خود بروز داده است.
اثبات شكست اين طرح البته از وجوه بسياري قابل بررسي است. اول آنكه اعلام ساخت دومين سايت غني سازي ايران بزرگترين نشانه در ناكارآمدي فشارهاي خارجي بر جمهوري اسلامي ايران است. دومين مورد اما اعتراف بسياري از تحليلگران كشورهاي مدعي تحريم است:
هفته نامه آمريكايي «تايم» چندي پيش به صراحت اعلام كرد كه «تحريم بنزين ايران كارساز نيست» نشريه «مانثلي ريويو» نيز اذعان كرد، شانس اين كه سياست تحريمي آمريكا از نظر اقتصادي براي ايران دردآور باشد و باعث تغيير رفتار ايران شود بسيار اندك است.
بيش از اين اعترافات البته توجه به اقدامات پيشگيرانه ايران در بيان ناكامي طرح ياد شده مؤثر است.
« مانثلي ريويو» با اشاره به توسعه ظرفيت پالايشگاهي ايران، گاز سوز كردن خودروها، استفاده از سوخت الكلي، سهميه بندي بنزين و توسعه حمل و نقل عمومي، سياست تحريم بنزين توسط آمريكا را شكست خورده ارزيابي كرد.
«فايننشال تايمز» نيز در همين زمينه تصريح كرد: ايرانيان سهميه اي معادل ماهانه 100 ليتر بنزين و به قيمت حدود ليتري 10 سنت دارند كه اين مبلغ ناچيزي از قيمت بنزين در آمريكا و اروپا را تشكيل مي دهد. در صورتي كه آمريكا واردات بنزين به ايران را متوقف كند، تهران به آساني مي تواند يارانه هاي بنزين را كاهش دهد و آمريكا را مسئول اين امر معرفي كند. «ريچارد دالتون» سفير انگليس در ايران در سال 2006 نيز در خصوص تلاش هاي ايران در توسعه ظرفيت پالايشگاه ها گفت: اگر ايران پالايشگاه هاي خود را توسعه دهد در سال 2012 در زمينه بنزين خودكفا خواهد شد.
اين اندك از بسيار البته به خوبي گوياي ناكارآمدي اين ادعاي آمريكايي هاست. علامت سوال و تعجب بزرگ ديگري كه ذهن را در مقابل اين اقدام كنگره آمريكا درگير خود مي كند، تناقضي است كه ميان اين رفتار و ابراز رضايت و خرسندي اوباما و وزير خارجه اش از نتيجه مذاكرات ژنو مشاهده مي شود.
باراك اوباما پيش از نشست ژنو بارها اعمال تحريم هاي- به قول خودش- شكننده عليه ايران را، متوقف بر نتيجه مذاكرات اكتبر كرده بود و به رغم تمام شاخ و شانه كشيدن ها، در جريان مذاكرات نيز هيچ اشاره اي به تحريم يا اين قبيل رفتارها از سوي طرف هاي مذاكره كننده نشد. به علاوه اينكه ضمن اصرار بر ادامه روند گفت وگوها، اين نشست را بسيار مثبت ارزيابي كردند؛ در چنين شرايطي بايد پرسيد اين اقدام كنگره چه معنايي مي تواند داشته باشد؟ شايد برخي بر اين باور باشند كه حساب دولت و كنگره امريكا را بايد از هم جدا كرد؛ در اين خصوص نيز بايد اشاره شود كه كنگره نيز يك هفته پيش از آغاز مذاكرات اول اكتبر، بررسي اين طرح را متوقف ساخته و «ويك دوربين» سناتور آمريكايي در همين ارتباط گفته بود: كنگره امريكا تا زمان مشخص شدن نتايج مذاكرات ايران و گروه 1+5، طرح تحريم بنزين ايران را متوقف مي كند. پرسش اينجاست كه به واقع كنگره آمريكا به دنبال چه «نتيجه اي» بود كه در فحواي ابراز رضايت اوباما از نتيجه مذاكرات يافت نمي شد؟
به هر روي شايد اولين احتمالي كه براي توجيه تصويب طرح تحريم به ذهن متبادر شود، اقدامي پيشدستانه براي تحت فشار قرار دادن ايران در جهت ايجاد عاملي براي تسهيل چانه زني هاي آينده باشد.
اما باز هم اين پرسش باقي مي ماند كه دراين صحنه كارزار، چنين شمشير شكسته اي به واقع به چه كار آيد؟
طرفه آنكه با توجه به اين ميزان از تناقضات در ماهيت رفتاري مقامات آمريكايي، به نظر مي رسد اقدام اخير را مي توان ناشي از دستپاچگي پس ازناكامي در مذاكرات ارزيابي نمود.
شاهد اين مدعا البته تيتر درشت صفحه اول «لس آنجلس تايمز» است كه به صراحت اذعان كرد: «ايران برنده مذاكرات ژنو بود»
3- در تحليل ماهيت رفتاري مقامات آمريكايي اما نقش لابي صهيونيست را نبايد ناديده گرفت. رژيم صهيونيستي كه پس از انجام مذاكرات ژنو، با مشاهده موقعيت انكارناپذير ايران، در بهت و سكوت فرو رفته بود؛ پس از چند روز مهر از دهان برداشت و گفت: ايران باز هم شيرين عقل هاي غربي را سركار گذاشت.
سايت وزارت خارجه اسرائيل ضمن تحليلي در اين خصوص نوشت: ديگر بار جمهوري اسلامي كه به سلاح تقيه مجهز است، با كمي تغيير تاكتيك، دوباره دنياي غرب را كه گاه ساده لوحي آن انسان را حيران مي كند، دچار سرابي ديگر كرد. سرابي به نام «پيشرفت در مذاكرات»!
سايت همدلي نوشت: خوش باورها، روز اول اكتبر از نشست ژنو بيرون آمدند و خنديدند و سادله لوحانه انديشيدند كه حكومت اسلامي ايران سر به راه شده است.
اين خشم اسراييل البته با هراسي جدي همراه است. در حالي كه «جوديت ميلر» كارشناس شبكه تلويزيوني فاكس نيوز و از روزنامه نگاران سابق نيويورك تايمز به صراحت اعلام كرد كه «اسرائيل توان حمله نظامي به ايران را ندارد.»؛ «ريكي السيون» رئيس و بنيانگذار گروه موسوم به ائتلاف طرفداري از دفاع موشكي، استدلال كرد كه اسرائيل فاقد توان دفاع موشكي لازم براي مقابله با اقدامات تلافي جويانه ايران است.
بي ترديد خشم ناشي از موفقيت ديپلماتيك ايران در مذاكرات، ناكامي در كوچكترين تعرض نظامي به جمهوري اسلامي و لرزه اي كه رزمايش هاي موشكي اخير سپاه بر اندام رژيم صهيونيستي انداخته است، در دستپاچگي لابي هاي صهيونيستي كنگره آمريكا نسبت به تصويب طرح تحريم صادركنندگان بنزين بي تاثير نبوده است.
آخرين قطعه از اين پازل البته دقت در طيف حاميان اين طرح در كنگره امريكاست. «جان كيل» و «سوزان كالينز» دو نماينده جمهوري خواهي كه اين لايحه را ارائه كرده اند از هواخواهان اسرائيل و جزو لابي صهيونيستي آمريكا محسوب مي شوند. جان كيل همچنين در جريان غزه لايحه حمايت از اسراييل را به مجلس نمايندگان پيشنهاد كرد كه به تصويب رسيد.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14