(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


يکشنبه 17 آبان 1388- شماره 19506
 

طرح ترور شاه زندگينامه جمعي از رجال پهلوي99

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




طرح ترور شاه زندگينامه جمعي از رجال پهلوي99

مهدوي، فريدون - 2
خيلي محرمانه
زمان: 12 آوريل 1965 - 23/1/44
مكان: بانك توسعه صنايع و معادن ايران
صورت مذاكرات شركت كنندگان: دكتر فريدون مهدوي، رئيس اداره اقتصاد، بانك توسعه صنايع و معادن آقاي سيروس غني، رئيس اداره حقوقي، بانك توسعه صنايع و معادن تئودور ال. اليوت پسر، دبير اول سفارت
موضوع: اقدام به قتل شاه
آقايان مهدوي و غني از تصور اين كه ممكن بود شاه كشته شود، وحشت زده بودند. اگر سوءقصد موفقيت آميز بود، آنها فكر مي كردند كه براي مدت حداقل شصت روز اغتشاش و درگيري در تهران به وجود مي آمد و هيچ كس در وضعي نبود كه كنترل اوضاع را در دست بگيرد. ارتش، به علت سياست شاه كه آن را از دسته بندي ها و گروههايي كه ممكن است با حاكميت وي مخالفت نمايند كنار نگهداشته است، به قدري تجزيه شده است كه قسمت هاي مختلف نيروهاي مسلح با يكديگر جنگ خواهد كرد. تنها رهبر نظامي كه ممكن است بتواند يك رژيم جديد به وجود آورد، تيمسار خاتمي است. ولي بيشتر محتمل است كه او كشور را ترك نمايد. رهبران مختلف سياسي و مذهبي ( مصدق، خميني و اميني ذكر گرديدند) فاقد قدرت خواهند بود. فقط اگر ايالات متحده و انگلستان، يا هردوي آنها، بتوانند رهبر جديدي انتخاب نمايند و پيش بيني كنند كه او مي تواند بر مسند قدرت بنشيند، ميزاني از اثبات مي تواند برقرار شود. قدرت هاي غربي بايد به سرعت عمل نمايند، زيرا مي توان انتظار داشت كه روسها رهبريت حزب توده را به سرعت با هواپيما به ايران بازگردانند.
مهدوي و غني اميدوارند كه ما طرح هاي اضطراري براي خروج شاه از صحنه را آماده كرده باشيم. اين سوءقصد دومين اقدام در كمتر از سه ماه گذشته برعليه رهبر مملكت بود. واضح است كه نيروهايي در تهران در كار هستند كه به زودي به سوءقصد ديگري منجر خواهد شد. مهدوي فكر مي كند كه فرد مهاجم در اين مورد ممكن است با گروهي كه نخست وزير منصور را ترور كردند، وابستگي داشته باشد. غني فكر مي كند كه اين فرد مهاجم به گروه ديگري وابسته باشد يا اين كه در نتيجأ مذاكرات در يك مدت طولاني با اقوام و دوستانش خود را قانع كرده باشد كه شاه بايد كشته شود. به هر حال، مهدوي و غني توافق داشتند كه نارضايتي ها از رژيم به قدري گسترده هستند كه بايستي انتظار سوءقصدهاي ديگري را داشت. آنها متذكر شدند كه نارضايتي بايد به قدري عميق شده باشد كه يك عضو گارد شاهنشاهي را نيز تحت تأثير قرار داده باشد.
در مورد عكس العمل شاه نسبت به اين اقدام، غني فكر مي كند كه او گارد شاهنشاهي را پاكسازي مي نمايد، مقررات امنيتي و تعاليم سياسي جديد در مورد آن اعمال مي كند و احتمالاً پاره اي از امتيازات آن را لغو خواهد نمود. او هيچ تغيير عمده اي در سياست هاي داخلي يا سياست هاي اقتصادي شاه در نتيجه اين اقدام، پيش بيني نمي كند. (مهدوي در مورد اين نظر چندان مطمئن نبود، هر چند او سياستي را به خاطر نمي آورد كه ممكن است شاه در آن تغيير جهت دهد. ) غني فكر مي كند كه شاه با نداشتن ابتكارات لازم در سياست داخلي و قادر نبودن به ارائه هرگونه برنامأ انقلابي جديد، ممكن است سعي كند از طريق برخي ابتكارها در سياست خارجي از شدت اين مسئله بكاهد. او در اين ارتباط، امكان ايجاد روابط نزديكتر با اتحاد جماهير شوروي و ايجاد روابط با چين كمونيست را ذكر نمود. او به «موقعيت» سياست مشابهي توسط رئيس جمهور ايوب از پاكستان، اشاره نمود. من از فرصت استفاده كردم و به غني چيزهايي در مورد استقبال سرد اتحاد جماهير شوروي از ايوب در مسكو و امكان اين كه استقبال واشنگتن از ايوب ممكن است كاملاً گرم نباشد، اظهار نمودم.
هر دو، مهدوي و غني ، معتقد بودند خطري كه ممكن است از قتل شاه وجود داشته باشد، از اين واقعيت نشأت مي گيرد كه هيچ جايگزين احتمالي براي وي وجود ندارد. شاه اجازه نداده است هيچ تشكيلات سياسي كه بتواند بدون وي كارها را در دست بگيرد، به وجود آيد. در نتيجأ ثبات ايران، بر ريسمان پوسيدأ (از ديدگاه آنها به طور فزاينده اي پوسيده) يك عمر نشستن است. آنها احساس مي كنند كه ايالات متحده تا حد زيادي به خاطر اين وضعيت امور، قابل سرزنش است. ما شاه را براي فكر كردن به جايگزينش، تحت فشار كافي قرار نداده ايم.
همزمان با آن، هردوي آنها گفتند كه احتمالاً براي ما تحت نفوذ قرار دادن وي براي ايجاد نهادهاي سياسي ضروري در اين زمان دير، يعني زماني كه وي به چنين ميزان از استقلال اقتصادي نسبت به ما رسيده است، غيرممكن خواهد بود. غني با اشاره به اين كه آمريكائيها مشابه كاري كه با DIEM در ويتنام كردند، شاه را همچنان مدنظر قرار داده و حفظ مي كنند، فكر مي كرد انگليسي ها ممكن است قادر باشند با شاه در مورد اين مسئله مذاكره نمايند. البته آنها در مورد امكان اين كه خارجيها بتوانند برشاه در زمينأ چنين مسئله اي در حال حاضر تأثير گذارند، مطمئن نبودند و چون از هيچ ايراني با نفوذي كه بتواند (ناخوانا - م) اطلاع نداشتند، به شدت نگران ثابت آيندأ كشورشان بودند.
اظهارنظر: غني و مهدوي، روشنفكران جوان آگاهي هستند كه با جبهأ ملي كار مي كرده اند و اخيراً با دكتر علي اميني براي نخست وزيري موافقت نموده اند.

مهدوي، فريدون - 3
خيلي محرمانه
زمان: 7 مي 1965 - 17/2/44
مكان: منزل هرتز
صورت مذاكرات شركت كنندگان: دكتر فريدون مهدوي، رهبر قبلي دانشجويان جبهه ملي مارتين اف. هرتز ، رايزن سفارت
موضوع: وضعيت و پيشامدهاي سياسي
مهدوي بنا به درخواست خودش تماس گرفت. او اصرار داشت كه ملاقاتش از ساير اعضاي جبهه ملي مخفي نگهداشته شود. او اظهار داشت از سوي گروهي حرف مي زند كه از اين جهت كه با يك تشكيلات جامع، اگر وجود داشته باشد، همگامي و همراهي دارد، بخشي از جبهأ ملي است، ولي از جهتي از آن جداست، چون اين گروه در زماني كه جبهه ملي فعال بود، وجود نداشت. اين گروه عمدتاً از كادرهاي دانشجويي در دانشگاه تهران بوجود آمده است.
او گفت پراكنده گويي ها در مورد اين كه شاه تا چند سال آينده كشته خواهد شد، به طور قابل توجهي زياد شده اند. وقايع اخير ثابت نموده اند كه هر چند ساواك براي تحت فشار قراردادن و تضعيف فعاليت هاي سياسي مخالف خوب عمل كرده است، عملاً نمي تواند تمام گروههاي مخفي متعددي كه وجود دارند را تحت كنترل داشته باشد و فعاليت هاي آنها را براي اقدامات آتي محدود نمايد.
با وجود اين كه او تمايل داشت توضيح دهد كه گروه او چگونه عمل مي كنند، گفت كه اين كار غيرممكن است، زيرا فعاليت هاي آنها تماماً از طريق حفظ تماس هاي سيستماتيك انجام مي گيرند (براي مثال، ظاهراً افراد گروه هرگز باهم ملاقات نمي كنند). در حال حاضر، هركسي مي داند كه اگر شاه از بين برود، چكار بايد بكند. تنها كاري كه بايد بكنند اين است كه مردم را به خيابانها بياورند و «آزادي هاي بيشتري بخواهند. »
مهدوي ا بايي از تشريح نحوأ عمل رهبران جبهأ ملي قبل از متلاشي شدن در سال 1962 نداشت. او گفت كه وقتي كميتأ دوازده نفر در دانشگاه دستگير شدند (فكر مي كنم در سال 1691)، بلافاصله يك كميتأ دوازده نفرأ ديگر جايگزين آن شد. در كل، پانزده نفر كلاس هاي آموزشي بيست نفره براي رهبران جوان تشكيل دادند كه در جمع 300 نفر شدند، و هر يك از اين رهبران جوان، به طور متوسط كلاس هايي را با 01 نفر دانشجو تشكيل داند، كه در جمع 3000 نفر جوان، آموزش ديدأ جبهأ ملي شدند. با در نظر گرفتن اين واقعيت كه بعضي از دوازده نفر افراد رده بالا، براي كارگران و بازاريان و ساير عوامل نيز كلاس تشكيل داده بودند، مهدوي تخمين مرا تأييد نمود كه كادر جبهه ملي در دانشگاه تهران حدود 200 نفر هستند. او عقيده داشت كه اعضاي فعلي نيز در همين حدود هستند. (اتفاقاً، اين همان رقمي است كه ما در گزارشمان در مورد دانشگاه تهران، كه هم اكنون تايپ شده است، قيد كرده ايم. ) ردأ بالاي سازماني تغيير يافته است، زيرا ديگر كلاس هاي آموزشي بيشتري نمي تواند برگزار شود. البته حدود 200 نفر كادر جبهأ ملي در دانشگاه مي دادنند كه با دريافت دستور لازم چه بايد بكنند.
من گفتم، خوب، اگر شاه ناگهان از صحنه خارج شود، شما فكر مي كنيد چه اتفاقي خواهد افتاد؟ مهدوي پاسخ داد، جواب اين سؤال خيلي ساده است، ما بلافاصله بايستي همگي به دانشگاه برويم و دانشجويان را جمع وجور كنيم. ما قادر خواهيم بود حداقل 2000 نفر از آنان و با احتمال زياد تا دو برابر اين رقم را سازماندهي نماييم. ما آنها را به خيابان خواهيم كشاند و به طرف بازار حركت خواهيم داد.
گروههاي مشابه ديگري در بازار هستند كه آماده حركت دادن مردم مي باشند. گروههاي ديگري هم، كه بعضي از اين گروهها متأسفانه تحت كنترل حزب توده هستند، در جنوب تهران مردم را كه اكثريت آنها كارگران بي كار و بدون مهارت و تخصص هستند، به خيابانها خواهند آورد.
منظور از اين فعاليت ها چه خواهد بود؟ و نتايج آن چه خواهند بود؟ مهدوي اين سؤالات را راحت تر جواب داد. نتيجأ فوري آن شكسته شدن هرگونه قانون و نظم خواهد بود. نيروهاي امنيتي، كه نمي دانند آيا شخصيت قدرتمندي از آنها حمايت مي كند يا نه، در مواجهه با توده هاي انبوه مردم، بلافاصله متفرق و مضمحل خواهند شد. جمعيت سپس به طرف مجلس شورا و سنا حركت خواهد نمود و سياستمداران در اين دو مجلس به خانه هاي خود خواهند رفت. اين وضعيت براي بسياري از مقامات دولتي نيز صادق خواهد بود. در مورد ارتش چي؟ مهدوي قاطعانه اظهار داشت كه نيروهاي نظامي انگيزأ جنگيدن براي موردي كه اعتقادي به آن ندارند، نخواهند داشت. زماني كه شاه ديگر اينجا نباشد، آنها براي چه كسي خواهند جنگيد؟ اصول پيچيده ايده آليستي نظير «قانون و نظم» براي آنها هيچ معنا و مفهومي ندارد. وقتي تصميم گيرنده در رأس برداشته شد، افسران تصميم گيرنده در رده هاي پايين تر نيز خاموش خواهند شد.
مهدوي ادامه داد، البته در زماني كه مردم در تهران به خيابانها بريزند، با غارت و انهدام اموال عمومي كه غيرقابل اجتناب است، آشوب هاي مشابهي توسط عوامل مذهبي در قم و مشهد و احتمالاً اصفهان و تبريز نيز انجام خواهد شد. در شيراز، قشقايي ها حداكثر در چند روز شهر را اشغال خواهند نمود. اگر وضعيت از اين هم ناخوشايندتر باشد، مي توان تصور نمود كه در مدت 42 ساعت، يك هواپيماي چهار موتوره در تهران به زمين بنشيند و اعضاي حزب توده را از آلمان شرقي به تهران بياورد. به احتمال زياد تيمسار تيمور بختيار، كه يكي از شخصيت هاي كم نظير در ارتش بود و پشتيباني ايلي نيز دارد، ممكن است باز گردد، همينطور تيمسار هدايت كه حاميان زيادي در ارتش دارد.
من گفتم، خوب اگر وضعيت تا اين اندازه ناخوشايند است، چرا گروه مهدوي برنامه ديگري براي مقابله با شلوغي ها ندارند؟ اين سؤال دليل ملاقات مهدوي را روشن ساخت. او گفت مادامي كه كسي نمي تواند يك گروه سياسي مسئول در ايران بوجود آورد، مادامي كه مردم نمي توانند گردهم آيند و آزادانه در مورد موضوعات سياسي بحث و صحبت نمايند، هيچ گونه جايگزين منظمي براي رژيم فعلي نمي تواند وجود داشته باشد. (با احتمال زياد، مهدوي براي اظهار همين نكته اعزام شده بود و گفته هاي قبلي وي مقدمه مطلب بود. )
من پرسيدم چرا يك شوراي حكومتي نبايستي بتواند كشور را، لااقل در مدت بحث در مورد تغيير شكل دولت، اداره نمايد. مهدوي اين نظريه را رد كرد. او گفت اگر به سربازان گفته شود كه شاه دستور داده است، به روي مردم تيراندازي خواهند كرد، ولي اگر به آنها گفته شود كه دستور از سوي شوراي حكومتي متشكل از شريف امامي و علم و اقبال و ديگران است، نه تيراندازي خواهند كرد و نه كار ديگري. هيچ شوراي حكومتي نمي تواند اعمال قدرت كند و فرمانبردار داشته باشد.
پس چه كسي انتظار مي رود كه توانايي و اقتدار لازم (براي حكومت) را داشته باشد؟ مهدوي مدتي براي پاسخ به اين سؤال فكر كرد و سپس گفت از آنجا كه به هيچ رهبر جوانتري اجازه داده نشده است كه حمايت مردمي را به خود جلب نمايد، فقط مصدق مي تواند اين اقتدار و توانايي را داشته باشد. ممكن است او پير باشد، ولي اسم وي به هر دولتي اعتبار و قدرت مي دهد. من پرسيدم، فرض كنيم مصدق زودتر از شاه بميرد، مهدوي از زمان طولاني تري براي پاسخ دادن استفاده كرد، و سپس دكتر عبدالله معظمي، سخنگوي سابق مجلس در دوره رژيم مصدق را نام برد. (به اندازأ كافي جالب است كه نام معظمي در بررسي اخير ما در زمرأ افراد با نفوذ در دانشگاه وارد شده بود. ) آيا ارسنجاني مي تواند حمايت مردم را كسب نمايد؟ مهدوي گفت: مطلقاً نه، پيروان ارسنجاني در دهات هستند، نه در شهرها و جمعيت در تهران نهايتاً تعيين خواهد كرد كه چه كسي دولت را اداره خواهد نمود. خميني؟ بله، در حدي تأييد خميني كمك كننده خواهد بود، ولي اگر خميني بازگردد، به قم خواهد رفت و عامل مهمي در وضعيت تهران نخواهد بود.
من گفتم، فرض كنيم رژيم توسط افرادي اداره شود كه مهدوي در نظر دارد، چه كاري غير از آنچه در رژيم فعلي انجام مي شود، آنها انجام خواهند داد؟ مهدوي گفت اولين مسئله اي كه بايد با آن روبرو شد جايگزين كردن پندار و تصور رهبري شاه با پندار رهبري فرد ديگري است. اين براي كشوري نظير ايران كاملاً اساسي است. (توجه شود كه به انتخابات آزاد توسط مهدوي اشاره اي نشد. )
تعجب انگيز بود كه او گفت اصلاحات داخلي موردي ندارند. همه از اصلاحات شاه حمايت مي كنند. او گفت مورد اصلي، ملي گرايي است. من پرسيدم موضوع نفت مگر يك مورد قديمي نيست. او در فكر تغيير كشور از كشوري كه مردم آن خود را وابسته مي دانند، به كشوري بود كه مردم خود را غيروابسته و مستقل احساس نمايند. غيروابسته از كي؟ مهدوي گفت: البته غيروابسته و مستقل از ايالات متحده.
در ادامأ گفتگو، مهدوي كوشش نمود نشان دهد كه چنين تغييري در واقع شامل مورد مهمي نخواهد شد، ولي از آنجا كه خودش در بيان دقيق نظرياتش كاملاً ناتوان بود، اظهاراتش قانع كننده نبود.
مهدوي، فريدون - 4
تاريخ: 27 مي 1965 - 6/3/44
خيلي محرمانه
از: بخش اقتصادي، تئودور ال. اليوت پسر
به: بخش سياسي، آقاي هرتز
موضوع: مذاكره با دكتر فريدون مهدوي
ديروز عصر، دكتر مهدوي سه مورد را به من گفت كه ممكن است براي شما قابل توجه باشد.
1- او دخالت ما را در جمهوري دومينيكن مورد انتقاد قرارداد. او گفت كه ما همواره براي حمايت از رژيم هاي زورمدار و قلدر وارد مي شويم، ولي هيچ گاه براي حمايت از رژيم هاي آزاديخواه دخالت نمي كنيم. در نتيجه ليبرال ها در تمام دنيا اعتماد قبلي خود را به ما، از دست داده اند. عليرغم اين كه پرزيدنت ك ندي براي آزادي آمريكاي لاتين اقدام كرده بود، سياست جانسون - مان اساس حفظ وضع موجود است كه معمولاً به معناي رژيم هاي نظامي مي باشد.
ما مي بايستي در جمهوري دومينيكن دخالت مي كرديم تا بوش (Bosch) را در مقابل كودتاي نظامي كه برعليه وي صورت گرفته بود، حمايت كنيم. (توازي بين بوش و مصدق در اظهارات مهدوي مشهود بود. )
2- او نمي داند كه آيا نامأ اعضاي حزب كارگر در پارلمان، با اين تصميم دولت ايران كه بعضي از جوانان درگير در توطئه سوءقصد 10 آوريل در واقع موافق با قتل شاه نبوده اند، ارتباطي دارد يا نه.
او مايل بود باور نمايد كه دخالت اعضاي پارلمان، به جاي اين كه منجر به سختگيري بيشتري از آنچه قبلاً مي شد، شود به متهمين كمك مي نمايد. او اين عقيده را براين اساس قرار داده است كه شاه موجوديت رژيم خود را مديون خارجي ها است، بنابراين بايد به نظر خارجي توجه نمايد.
3- او اخيراً براي يك مصاحبه به ساواك احضار شده بود، اولين مصاحبه اين چنيني را وي در زماني بسيار دور داشته است. مأمور ساواك كه با وي مصاحبه كرد، همان كسي بود كه آخرين باري كه حسين مهدوي زنداني شده بود، او را به زندان انداخته بود. مهدوي گفت به مأمور ساواك گفته است كه ديگر در مسائل سياسي درگير نيست. من از مهدوي پرسيدم كه آيا براي تعطيلات تابستان برنامه داري دارد يا نه. او پاسخ داد كه در تهران خواهد ماند، «زيرا وقايع جالب هميشه در تابستان اتفاق مي افتند.»

مهدوي، فريدون - 5
يادداشت جهت بايگاني
خيلي محرمانه
موضوع: ديدگاههاي دكتر فريدون مهدوي در مورد اوضاع سياسي
ويليام ميلر از سپاه صلح در 9 ژوئن، مذاكراتي كه روز گذشته با دكتر فريدون مهدوي، مدير اداره اقتصادي بانك توسعه صنايع و معادن و رهبر جبهه ملي، داشت را براي من شرح داد.
براساس گفتأ آقاي ميلر، دكتر مهدوي نكات زير را اظهار داشت:
در شش ماه تا يك سال آينده، يك بحران اقتصادي بوجود خواهد آمد كه در نتيجأ آن امكان دارد دكتر علي اميني مجدداً نخست وزير شود. محفل اطراف اميني، برنامأ پشتيباني از وي را ترتيب داده اند. مهدوي يكي از افراد كليدي در اين محفل است. از جمله كساني كه به آنها نزديك شده اند، افراد زير مي باشند:
- ابوالحسن ابتهاج، كه قبول نموده است در زمان مناسب با اميني ملاقات نمايد. اميد مي رود كه او مديرعامل شركت ملي نفت ايران شود.
- خسروشاهي، رئيس اتاق بازرگاني تهران، كه قبول كرده اميني را حمايت نمايد.
- TALLIOT كه به عنوان رابط با رهبران مذهبي خدمت مي كند.
- شاپور بختيار، رهبر جبهه ملي، اميني را حمايت خواهد كرد.
- دكتر عبده، كسي كه اظهار شده است وزيرخارجه مي شود و حركت وي به مقصد هندوستان، به عنوان سفير، براي گروه اميني يك انفجار است.
- گروه مهندس بازرگان، كه موضع آنها روشن نيست و رهبرشان در زندان است.
- تجار بازار كه مرتباً مهدوي با آنها ملاقات مي كند و سعي مي نمايد حمايت آنها را كسب كند.
- رهبران دانشجويان، كه مهدوي با آنها مشغول بحث در مورد برنامه هاي عملياتي است.
براساس گفته مهدوي ، سيد ضيأ طباطبايي نيز با رهبران مذهبي در تماس است. بالاخص او با آيت الله ميلاني و خوانساري كه به روش هاي قانوني به كار گرفته شده در ارتباط با متهمين طراحي قتل شاه اعتراض دارند، ملاقات نموده است.
يك مورد اساسي كه براي حاميان اميني مشكل ايجاد كرده، مسئله انتخابات پس از روي كار آمدن اميني است. اميني ظاهراً تصميم گرفته است كه انتخابات بايد انجام شود.
كليه موارد مدنظر، حول محور قانون اساسي دور مي زنند. مهدوي در حال تهيه متن اعلاني است كه از سوي همه گروههاي طرفدار اميني، در زمان لازم منتشر خواهد شد، و در آن قيد شده است كه همه آنها طرفدار قانون اساسي و مخالف ديكتاتوري هستند.
اظهارنظر (توسط اليوت ): به نظر مي رسد بيشترين تحرك فكري در مهدوي از اينجا ناشي مي شود كه او معتقد است بين 6 تا 12 ماه آينده، يك بحران شديد اقتصادي بوجود خواهد آمد. با در نظر گرفتن سوبسيدهاي نفتي و وجوه خوب ديدگاه فعلي، چنين چيزي در حال حاضر غير محتمل است.
12 ژوئن 1965 - 22/3/44
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14