(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


يکشنبه 17 آبان 1388- شماره 19506
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
دايره قرمز (يادداشت روز)
مقابله با دكترين نظامي ايران در دستور كار پنتاگون قرار گرفت
گوشت كوب! (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
نماينده دائم ايران در سازمان ملل: رژيم صهيونيستي قادر به كاستن از اثر گزارش گلدستون نخواهد بود
پيام تبريك احمدي نژاد به حامد كرزاي
ما دنبال جنبش سبز مي دويم ايراني ها هر روز 3 كيلو اورانيوم غني مي كنند (خبر ويژه)
خانم ابتكار! ما كه باور نمي كنيم خودتان هم باور نداريد (خبر ويژه)
اينجا «پلانو» است پيام ما را از تگزاس دريافت مي كنيد! (خبر ويژه)
انگليس و آمريكا زنده باد يك كمي هم مردم ايران پاينده باد! (خبر ويژه)
دسته گل تازه گروه سلام (خبر ويژه)



دايره قرمز (يادداشت روز)

ناآرامي هاي چند ساعته در چند خيابان تهران اكنون ظاهرا تنها هنري است كه جناح بازنده در انتخابات از آن برخوردار است. پرسش از ماهيت اين پديده البته در شرايط فعلي چندان حياتي نيست چرا كه همه ناظران از جناح ها و با ديدگاه هاي مختلف، درباره بي نتيجه بودن آن اتفاق نظر دارند. با اين وجود، جا دارد پرسيده شود كدام انگيزه ها و عوامل در پس اين نمايش هاي خياباني خفته است و هدف از آن چيست؟ مهم تر از اين، نتيجه اي كه از اين پروژه ها حاصل مي شود آيا همان است كه طراحان آن توقع دارند؟
اولين قدم، به دست آوردن يك توصيف دقيق از پديده اي است كه از آن صحبت مي كنيم يا به عبارت بهتر فهم اينكه اساسا با چه چيزي مواجهيم. آنچه در برخي خيابان هاي تهران رخ داده است قابل توصيف در چارچوب هيچ يك از الگوهايي كه جامعه شناسان براي تبيين اين قبيل پديده ها عرضه كرده اند نيست. اين ناآرامي ها، بسيار سبك وزن تر از آن است كه حركت انقلابي يا پيشا انقلابي ناميده شود. هم طراحان و هم عوامل خياباني اين پروژه اتفاق نظر دارند كه حتي اگر بخواهند هم توان به وجود آوردن هيچ نوع تغيير سيستمي را ندارند و لذا سخن گفتن از انقلاب تنها باعث خواهد شد به تعبير يكي از آقايان «كل كار مسخره بازي جلوه كند». اين ناآرامي ها را حتي شورش شهري هم نمي توان دانست. شورش هاي شهري كه عموما در كلان شهرهاي بزرگ رخ مي دهد و از عوارض زندگي صنعتي است، اغلب ماهيتي اجتماعي دارد و بر انواعي از مطالبات مربوط به زندگي شهري تمركز مي كند. هر كسي كه فقط يك بار ناآرامي هاي اخير در تهران را از نزديك ديده باشد تصديق خواهد كرد كه داستان هيچ شباهتي به يك پديده اجتماعي ندارد و همه چيز به اراده سياسي «گروهي بسيار خاص» برمي گردد.
آنچه هر از گاه از برخي خيابان هاي تهران سر در مي آورد، در واقع فقط نوعي اعتراض كور و فاقد حمايت اجتماعي است كه نه اهداف اجتماعي دارد و نه اهداف سياسي و اساسا در حد و اندازه اي نيست كه بتوان تعقيب چنين اهدافي را به آن نسبت داد.
از چند هفته قبل از انتخابات كه قشون كشي خياباني هواداران ميرحسين موسوي آغاز شد، يك تئوري براي فهم آن وجود داشت كه مي گفت حضور در خيابان براي اصلاح طلبان موضوعيت دارد نه طريقيت، يا به عبارت ديگر اصلاح طلبان حضور در خيابان را لزوما براي هدف خاصي نمي خواهند بلكه نفس كارناواليسم خياباني براي آنها موضوعيت دارد. گذشته از همه اهداف ديگر كه نمايش قدرت در مقابل نظام در راس آن بود، تحركات خياباني قبل از انتخابات تمريني بود براي آنچه بايد بعد از انتخابات رخ مي داد. دسته بزرگي از اصلاح طلبان خصوصا آنها كه مطمئن بودند موسوي انتخابات را خواهد باخت معتقد بودند حضور در خيابان را در هر حال بايد حفظ كرد چرا كه بدون آن امكان پيش بردن هيچ پروژه اي در سطح سياسي وجود ندارد. همين عده با وجود آنكه مي دانستند نظام زير بار هيچ نوعي از زورگويي نخواهد رفت، به بهانه تقلب -كه حالا ديگر مدافعي هم ندارد- قشون كشي خياباني را پس از انتخابات هم ادامه دادند تا با استفاده از اين فرصت منحصر بفرد آرزوي ديرينه خود در گرفتن امتيازهاي بزرگ از نظام را محقق كنند؛ منتها اواسط كار اشتباهي رخ داد و كار از دست در رفت. دستور العمل كلاسيك انقلاب هاي رنگين كه آقايان اصلاح طلب مو به مو از آن پيروي كرده اند مي گويد وقتي جناح هوادار غرب موفق به كشاندن بخشي از مردم به خيابان شد بايد مواظبت كند هيچ خشونتي رخ ندهد چرا كه فقط در اين صورت است كه انگيزه ها براي تداوم اين حضور حفظ خواهد شد. جريان اصلاح طلب اما از همان تجمع اول بعد از انتخابات -25 خرداد 1388- اختيار كار را خواسته يا ناخواسته به هسته راديكال شورش يعني كساني كه فقط براي خشونت به خيابان آمده بودند واگذار كرد و خود با بسنده كردن به كارهايي چون صدور بيانيه هاي تحريك آميز به همكار و مباشر آن بدل شد. غلبه خشونت در تجمعات اصلاح طلبان اولا باعث شد كه طبقه متوسط شهري احساس كند اين جماعت هدفي جز خسارت زدن به جان و مال خلايق ندارند و لذا آرام آرام شكافي ميان اين طبقه و «خياباني ها» بوجود آمد و رشد كرد و ثانيا توجيه كافي براي برخورد با بانيان اين غائله را نيز براي نظام بوجود آورد. امثال موسوي بارها سعي كرده اند بگويند به دنبال تجمعات آرام هستند و خشونت ها به آنها ربطي ندارد اما واضح است كه همه خشونت ها در بطن فتنه اي رخ مي دهد كه آنها به راه انداخته اند و الا در شرايط عادي در تهران نه كسي به اتوبوس حمله مي كند و نه قادر به آتش زدن مسجد و پايگاه بسيج است. همين پديده يعني «غلبه خشونت» - به اضافه دروغ از آب درآمدن همه ادعاها- موجب ريزش وسيع بدنه اجتماعي شد كه پاي صندوق ها در تهران به موسوي راي داده بود. تعداد افرادي كه روز 25 خرداد به خيابان آمدند مضربي از هزار بود، اين تعداد در روز قدس به مضربي از صد كاهش يافت و عدد حاضران در روز 13 آبان را فقط مي توان به شكل مضربي از ده محاسبه كرد. بوجود آمدن اين تصاعد هندسي هيچ دليلي ندارد الا اينكه تحركات خياباني موسوي و دوستان آن طرف آبش با سرعتي بسيار بالا «بدنه مردمي و غير سازماندهي شده» خود را از دست داده و به همان «هسته آشوبگر سازمان يافته» روزهاي نخست تقليل پيدا كرده است. اگر توجه كنيم كه موسوي در تهران 5/2 ميليون راي داشته است، به آساني مي توان نتيجه گرفت در ناآرامي هاي اخير خبري از مردم نيست، آنها كه اين روزها به خيابان مي آيند يك اقليت بسيار كوچكند كه پس از انقلاب همواره وجود داشته اند اما مجال عرض اندام نمي يافتند.
حالا وقت آن است كه بپرسيم اين عده در خيابان چه مي خواهند و چه چيز فرصت حضور خياباني را براي آنها فراهم كرده است؟ درباره اهداف اين تحركات اختلاف نظر چنداني وجود ندارد. هدف اول ظاهرا ارسال علائم حياتي است براي همه آنها كه هر لحظه ممكن است تصور كنند جنبش به اصطلاح سبز، مرده است؛ بويژه امريكايي ها كه در جدي گرفتن شوخي هاي دوستانشان در داخل ايران سابقه اي طويل دارند. اصلاح طلبان مايلند به هر آبروريزي شده ثابت كنند «اعتراضات» همچنان ادامه دارد چرا كه مي دانند آن روز كه خبري از اين سر و صداها نباشد روز آخر آنهاست و ديگرهيچ كس حتي غربي هايي كه تا به حال براي آنها سينه چاك مي كردند به آنها اعتنايي نخواهند كرد. بنابر اين مي توان نتيجه گرفت شعبان بي مخ بازي در خيابان، نه يكي از گزينه ها بلكه تنها گزينه باقي مانده براي اصلاح طلبان است و طبعا تا جايي كه بتوانند از آن دست نخواهند كشيد. علت دوم البته دل خوش نگه داشتن غربي هاست. غربگرايان خوب مي دانند اگر امريكايي ها به اين نتيجه برسند كه همه چيز در داخل ايران تمام شده آن وقت ممكن است كمك هاي مالي و رسانه اي شان را قطع كنند يا حتي بخواهند از بعضي مواضع خود در مقابل ايران كوتاه بيايند. موسوي با به دوش كشيدن كوزه شكسته آشوب خياباني مي خواهد به غربي ها بگويد همچنان مي توانند به او اميدوار باشند و اينطور نيست كه او ظرف حدود 5 ماه خود و مجموعه جريان اصلاحات به عنوان تنها نقطه اميد غرب در ايران را دود كرده و به هوا فرستاده است.
«علت ها» اما مهم تر از«اهداف» است. سخن گفتن از«هدف» براي جرياني كه فقط 4 ساعت در 4 خيابان «زنده» است شوخي اي است كه خود غربي ها هم فهميده اند نبايد به آن دل خوش كنند. مهم اين است كه ببينيم اين پديده چرا تداوم پيدا مي كند؟ يك دليل بسيار مهم كه تا امروز به آن توجه نشده اين است كه ناآرامي هايي از آن دست كه مثلا روز 13 آبان در تهران ديديم، درست است كه يك پديده خياباني و به اين معنا اجتماعي است اما به واقع ريشه هاي سياسي دارد. بنا بر يك اصل تجربه شده، در وضعيت آشوب عموما كساني فعال مي شوند كه اصلا راي نداده اند و كل سيستم را قبول ندارند، اما عدم تعلق اين افراد به سيستم سياسي نبايد ما را به اين اشتباه بيندازد كه آنها به آنچه درون سيستم و خصوصا در تعاملات سياسيون رخ مي دهد هم بي توجهند. اتفاقا مسئله كاملا بر عكس است. اين افراد در عين بي علاقگي به نظام از اختلافات سياسي درون نظام تغذيه مي كنند و از آن روحيه مي گيرند و اساسا اصلي ترين علت حضور آنها در خيابان اين است كه تصور مي كنند درون حكومت دعواهاي جدي جريان دارد و به طور خاص «كسي هست كه از آنها حمايت مي كند». دقيقا به همين دليل، راه حل آسان اين آشوب هاي مقطعي و كم رمق اين است كه مسئله در سطح سياسي حل شود و در سطح سياسي هم راه حلي مفيدتر و كم مفسده تر از برخورد قاطع با همه كساني كه مسببان فتنه اخير بوده اند و امروز نظام از ريز برنامه هاي آنها اطلاع كافي دارد، وجود ندارد. تنها در شرايطي كه با سر فتنه برخورد شده باشد دنباله هاي ميكروسكوپيك در خيابان ها حساب كار خودشان را خواهند كرد. اين بار بر خلاف هميشه كه سياسيون به كف خيابان اميد مي بستند، در شرايطي قرار داريم كه«خياباني» ها به سياسيون درون سيستم اميد بسته اند. وضع و حال طرف غربي هم همينطور است. سرويس هاي اطلاعاتي غربي تا همين چند هفته قبل تصور مي كردند بالاخره از ناآرامي هاي خياباني طرفي خواهند بست ، اما اخيرا در برخي گزارش ها و مقالات مرتبط با اين محافل تحليل هايي مي توان ديد با اين مضمون كه شكاف درون حكومت از شكاف درون خيابان مهم تر است و بايد روي آن سرمايه گذاري كرد. ملاحظه مي كنيد كه اين بحث هم به كليدي بودن نقش خواص و سياسيون منتج مي شود. خواص در معرض آزموني تاريخي قرار گرفته اند چرا كه پس از انقلاب هيچ وقت دشمن به اين صراحت دور آنها دايره قرمز نكشيده و آنها را هدف خود نخوانده است.
مهدي محمدي

 



مقابله با دكترين نظامي ايران در دستور كار پنتاگون قرار گرفت

وزير دفاع آمريكا موظف شد گزارشي از دكترين دفاعي ايران و تحليلي از كارايي نيروهاي نظامي آن در مصاف با نيروهاي آمريكايي، به كنگره اين كشور ارائه كند.
كميته نيروهاي مسلح مجلس نمايندگان آمريكا (HASK) در لايحه بودجه سال 2010پنتاگون، وزير دفاع آمريكا را موظف كرد تا شرح و برآوردي از استراتژي بزرگ، استراتژي امنيتي و استراتژي نظامي ايران را به كنگره ارائه و راههاي مقابله با دكترين نظامي جمهوري اسلامي ايران به ويژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را طراحي كند.
به گزارش فارس، براساس بند 1245لايحه بودجه پنتاگون كه چند روز پيش توسط باراك اوباما امضا و به قانون تبديل شد، وزير دفاع آمريكا موظف است حداكثر تا 30 ژانويه هر سال گزارشي در سه بخش استراتژي نظامي فعلي و آتي ايران، وضعيت امنيتي و برآوردي از ارگان هاي نظامي و دكترين نظامي ايران را به كنگره آمريكا ارائه دهد.
روند استراتژي ايران به منظور تبديل به قدرت اول خاورميانه و افزايش نفوذ در ساير مناطق جهان، برآوردي از امكانات نيروهاي نظامي معمولي (منظم) ايران، گستردگي و امكانات نيروهاي نظامي ايران، تحليلي از ميزان كارايي نيروهاي نظامي معمولي ايران در مصاف با نيروهاي آمريكا در منطقه و ساير كشورهاي مشخص شده و همچنين شرحي از دكترين نظامي ايران بخشي از گزارش وزير دفاع آمريكا به كنگره خواهد بود.
در اين گزارش برآوردي از «گستردگي و امكانات يگان هاي عمليات ويژه ايران از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران»، امكانات ايران در زمينه نيروهاي هسته اي و موشكي از جمله خلاصه اي از پيشرفت ها و آنچه كه پنتاگون سلاح هاي هسته اي ناميده، خلاصه اي از امكانات نيروهاي موشك هاي بالستيك ايران از جمله پيشرفت هاي سال گذشته، ميزان نيروهاي موشك هاي بالستيك ايران و نيروهاي موشك هاي كروز ايران و تعيين موقعيت مقرهاي پرتاب موشك در دستور كار قرار گرفته است.
گفتني است، همچنين از بودجه 550ميليارد دلاري وزارت دفاع آمريكا، 55ميليون دلار براي جنگ نرم عليه ايران اختصاص يافته است.

 



گوشت كوب! (گفت و شنود)

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: سخنگوي سازمان مجاهدين گفته است جنبش سبز مديريت ندارد كه عده اي در آن به نفع اسرائيل و آمريكا شعار مي دهند!
گفت: شعار هواداران به نفع آمريكا و اسرائيل برگرفته از تحليل هاي سران فتنه است و آنچه سران فتنه در لفافه مي گويند، هواداران بي پرده مطرح مي كنند.
گفتم: خب! معلوم مي شود غائله سبز اموي سركرده درست و حسابي هم ندارد.
گفت: تظاهرات روز قدس و 13 آبان نشان داد كه آنها در ميان توده هاي مؤمن و انقلابي هم جايگاهي ندارند.
گفتم: يارو مي گفت؛ اگر گوشت داشتيم، نخود لوبيا داشتيم، نون داشتيم، پياز هم داشتيم، ديگ همسايه رو قرض مي گرفتيم، يك آبگوشت بار ميذاشتيم... ولي بعد از چند دقيقه با حسرت گفت؛ اما حيف كه گوشت كوب نداشتيم!!

 



كيهان و خوانندگان

¤ پس از سخنراني اخير مقام معظم رهبري مبني بر اينكه زير سئوال بردن اصل انتخابات بزرگترين جرم بود و تظاهرات غيرقانوني 13 آبان در ميدان 7 تير ديگر جاي تامل نيست. از مسئولين محترم قوه قضاييه درخواست مي كنم به احترام خون شهدا و براي رفع فتنه ، آمرين و عاملين اصلي اغتشاشات را دستگيركنند. در غير اينصورت در هر زمان و مكاني اين فتنه گران غائله آفريني خواهند كرد.
بخشي
¤ رئيس قوه قضائيه پيام 13 آبان را اطاعت از رهبري دانسته است. مي خواستم به رئيس محترم اين قوه عرض كنم مگر پيام سخنان اخير رهبر معظم انقلاب كه فرمودند زير سوال بردن انتخابات جرم بزرگي است اين نبود كه سران فتنه گران به خاطر ارتكاب چنين جرمي بايد محاكمه شوند؟ پس چرا در اين خصوص هيچ اقدامي صورت نمي گيرد.
هاشمي از اصفهان
¤ به نظر من قوه قضاييه در قبال كساني كه به راحتي و آزادانه در خيابان ها راه مي افتند و به طرفداري از آمريكا و اسرائيل شعار مي دهند و خون به دل خانواده هاي شهدا و كساني كه غيرت ديني و انقلابي دارند مي كنند كم كاري مي كند كه بسيار جاي تاسف دارد.
ميري
¤ مواضع بزرگان دوم خردادي طوري شده است كه در موضوع پرونده هسته اي اگرمسئولين امر كار غني سازي اورانيوم مورد نياز كشور را به ديگر كشورها بسپارند فرياد برمي آورند كه مملكت را فروختند اگر هم در غني سازي به كشورهاي اروپايي بي اعتنايي كرده و روي متخصصين خودمان پافشاري كنيم معترض ميشوند كه همه كشورها را عليه ملت ايران بسيج كرده اند بالاخره تكليف خودشان را با قضيه هسته اي روشن كنند كه با مردم هستند يا با دشمنان كداميك.
سالمي
¤ آمريكا در مقابله با انقلاب اسلامي ايران به جايي رسيده كه مجبور شده علني و بطور رسمي از يك جريان سياسي داخل كشور عليه جريان هاي سياسي ديگر حمايت كند و به خيال خود در مناسبت هاي يوم الله مثل 13 آبان اختلال ايجاد كند. همه اين موارد دليل بر اين است كه دشمن در تور نفس گير انقلاب ما دست و پا مي زند و به دنبال راه نجات است.
يك هموطن
¤ امضاي لايحه 55 ميليون دلاري آمريكا جهت خوش خدمتي خيانتكاران به ايران اسلامي توسط اوباما جاي تعجب نيست و نشاني از حب و بغض سران استكبار خاصه شيطان بزرگ به نظام اسلامي و ملت ايران است كه در طول 30 سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي به انحاء مختلف نشان داده شده و از طرف ديگر باعث خاطر جمعي سران فتنه و همدستان آنان مي باشد كه نشان اين خوش خدمتي و خوش رقصي را در بيانيه اخير ميرحسين موسوي به مناسبت 13 آبان ديديم. ملت ايران فريب تاكتيك هاي آمريكايي را نمي خورد و ابلهان فريب خورده را نيز به جاي خود مي نشاند.
محمودي
¤ تاچه وقت بايد ملت به خاطر مماشات قوه قضاييه با سران فتنه گر متقبل هزينه هاي سنگين شود.
يك هموطن
¤ من در تعجبم از اينكه وقتي يك محصول غذايي فاسد در ميان مردم توزيع مي شود كارخانه متخلف بسته مي شود و وقتي كه احتمال مبتلا شدن چند نفر به بيماري آنفلوآنزا داده مي شود به فكر تعطيل كردن مدارس و ... افتاده و كميته ويژه به راه انداخته مي شود ولي وقتي برخي روزنامه نگاران با نوشته هايشان و تيترهايشان روزانه ميليون ها فكر را مسموم مي كنند هيچ كس به فكر نجات جامعه نمي افتد!؟
جهاني از تهران
¤ با توجه به اينكه مدتهاست از مترو استفاده مي كنم كاملاً مشهود است كه تاخير حركت قطارهاي مترو عمدي است و براي كارشكني و ايجاد نارضايتي عمومي است تا مردم نسبت به مسئولين بويژه رياست جمهوري بدبين شوند از شوراي شهر و شهردار تهران تقاضا مي شود نسبت به تغيير مديران متخلف مترو اقدام كنند.
ايوبي
¤ دستگاه ديپلماسي كشور چرا در برابر هتاكي هاي صدراعظم آلمان در سخنراني اخيرش هيچ واكنشي نشان نمي دهد.
يك هم وطن
¤ وزير امور خارجه آمريكا گفته است توهين به اديان جزء آزادي بيان محسوب مي شود اگر چنين است پس چرا تحقيق و پژوهش در مورد هولوكاست جرم محسوب مي شود. رژيم غاصب صهيونيستي كه بر مبناي افسانه هولوكاست تشكيل شده بزرگترين جنايت ها را نسبت به مردم مظلوم فلسطين مرتكب شده و تا تفكر نژادپرستانه و تروريسم رسانه اي آن وجود دارد جهان روي صلح و ثبات و امنيت به خودش نخواهد ديد.
جواهري از نيشابور
¤ با توجه به بحث هدفمند كردن يارانه ها ما كه هنوز فرم اقتصادي را پر نكرده ايم چه بايد بكنيم. آيا مسئولين طرح فرصتي براي ما قائل خواهند شد.
فرهاد قاري
¤ اينجانب كارمند شاغل در يك دستگاه دولتي مي باشم كه پس از چندي با وام و قرض يك دستگاه پرايد از نمايندگي سايپا خريدم. در بدو امر ماشين آب و روغن مخلوط مي كرد. با مراجعه به نمايندگي با تشخيص اشتباه سرسيلندر موتور را باز و تعمير نمودند ولي بازهم مشكل حل نشد مجدداً مراجعه و موتور را باز كرده ديدند بولوكي سيلندر ايراد دارد و پس از چند روز توقف آن را تعويض نمودند و ماشين رفع عيب شد. پس از مدتي به دليل نداشتن گاز كولر به نمايندگي مراجعه و پس از رفع مشكل مبلغ بيست هزار تومان از ما اخذ نمودند با توجه به اينكه خودرو گارانتي داشت مسئولين سايپا اين اتلاف وقت افراد را چگونه جبران مي كنند و آيا نبايد رضايت مشتري را در سرلوحه كارهاي خود قرار دهند.
يك شهروند
¤ با 14ميليون تومان پاداش 30سال خدمت صادقانه در آموزش و پرورش اقدام به خريد فوري يك دستگاه پژو دوگانه سوز از شركت ايران خودرو كردم. طبق قرارداد مي بايستي 30 روزه تحويل مي دادند با گذشت 40 روز هنوز هيچ خبري نيست.
ذبيح الله سليماني
¤ طي نامه اي به رياست جمهوري تقاضاي كار كرده بودم كه پس از پيگيري هاي متعدد نامه ام به استانداري تهران ارجاع شد و از آنجا به وزارت كار و وزارت كار نيز مرا به يك كاريابي خصوصي معرفي نمودند. اين راهي كه طي شد خودم راحت تر و سريع تر مي توانستم طي نمايم. از مسئولين امر تقاضا مي شود به نامه ها و مشكلات مردم رسيدگي نمايند و با توجه به باز بودن دست دولت نسبت به رفع مشكل افرادي از قبيل من شايسته است تدبير بهتري انديشيده شود.
روح ا... تقي خاني
¤ تلويزيون هاي مداربسته تبليغاتي در مترو از دقايق اوليه صبح تا پاسي از شب اقدام به پخش آگهي ها و ميان برنامه هاي متعدد غيرفرهنگي مصرف گرايي و حتي گاهي ضدارزشي مي كند اما دريغ از يك ميان برنامه معنوي و آموزش و تبليغات ديني.
سليمان بلغار
¤ در سال 66 مبلغ پنج هزار تومان بابت حق انشعاب گاز شهري به شركت گاز پرداخت كرده ايم اما موفق به لوله كشي گاز نشديم امسال كه اقدام نموده ايم مي گويند اين كار با پرداخت هزينه جديد امكان پذير است. البته قول داده اند كه از هزينه جديد مبلغ پنج هزار تومان پرداخت شده در سال 66 را كسر بكنند. عرض بنده اين است كه چرا هيچ تفاوتي بين ارزش پول پنج هزار تومان سال 66 با 5 هزارتومان سال 88 نمي گذارند.
چيذري
¤ اگر شب ها گذرتان به سطح شهر دهلران بيفتد متوجه مي شويد كه اكثر لامپهاي مدارس اين شهر روشن هستند. با توجه به سال اصلاح الگوي مصرف شايسته نيست اينطور اسراف كنيم. به هر حال از مسئولين سازمان آموزش و پرورش دهلران انتظار مي رود نظارت بيشتري بر مدارس سطح شهر داشته باشند تا شاهد هدر رفتن انرژي و اسراف در مصرف برق نباشيم.
يك شهروند از دهلران
¤ از مسئولين تاكسيراني شهرستان نهبندان خراسان جنوبي تقاضا مي كنيم كه نظارت بيشتر بر تاكسي هاي سطح شهر داشته باشند متأسفانه برخي ها صرفاً به فروش بنزين تاكسي اقدام مي كنند و از سوار نمودن مسافر خودداري مي ورزند برخي نيز كرايه بيشتر از تاكسي تلفني مي گيرند برخي نيز كه سرويس مدارس را برداشته اند به جاي سوار كردن 4 دانش آموز اقدام به سوار كردن 7 نفر مي كنند.
يك شهروند نهبنداني

 



نماينده دائم ايران در سازمان ملل: رژيم صهيونيستي قادر به كاستن از اثر گزارش گلدستون نخواهد بود

نمايندگي دائم ايران در سازمان ملل ادعاهاي جديد رژيم صهيونيستي درباره توقيف يك فروند كشتي متعلق به ايران حامل اسلحه به سوريه و لبنان تكذيب و آن را براي تشويش و انحراف افكار عمومي دانست.
به گزارش خبرگزاري ها همزمان با بررسي گزارش گلدستون در مجمع عمومي سازمان ملل، رسانه هاي وابسته به رژيم صهيونيستي براي انحراف افكار عمومي از مفاد گزارش مذكور در خصوص جنايات صهيونيست ها در تهاجم سال گذشته به غزه، اتهامات بي اساس را عليه جمهوري اسلامي ايران مطرح كرده و مدعي توقيف يك فروند كشتي باري با پرچم آنتيگوا حامل سلاح را به مقصد سوريه و حزب الله لبنان مطرح كردند.
نمايندگي دائم جمهوري اسلامي ايران در سازمان ملل متحد با انتشار بيانيه اي مطبوعاتي ضمن رد اين ادعاي بي اساس و ساختگي رژيم صهيونيستي و براي روشن شدن اذهان عمومي اعلام داشت: اين اولين بار نيست كه رژيم اسرائيل چنين ادعاهايي را مطرح مي كند. جمهوري اسلامي ايران ضمن رد قاطع اين گونه اتهامات معتقد است كه اين حركت رژيم صهيونيستي به هدف انحراف افكار عمومي جهانيان و جامعه بين المللي از عواقب بررسي گزارش هيئت حقيقت ياب در خصوص جنايات اين رژيم در غزه توسط مجمع عمومي سازمان ملل و قطعنامه مربوط به آن كه با اكثريت آراء كشورهاي عضو سازمان ملل به تصويب رسيده و طي آن جنايات آن رژيم عليه مردم فلسطين به ويژه مردم غزه محكوم گرديده، صورت مي گيرد.
در بيانيه نمايندگي دائم كشورمان نزد سازمان ملل، با اشاره به مفاد نامه نمايندگي رژيم صهيونيستي كه روز گذشته در همين رابطه به رئيس شوراي امنيت ارسال شده، و در آن كشورمان متهم به نقض قطعنامه 1701 (تحريم تسليحاتي گروه هاي شبه نظامي در لبنان) و ديگر قطعنامه هاي آن شورا شده بود، تأكيد شده است: مطمئناً رژيم صهيونيستي ناقض تعداد زيادي از قطعنامه هاي شوراي امنيت از جمله قطعنامه 1701 مي باشد كه در گزارش اخير دبيركل سازمان ملل نيز به صراحت به موارد نقض قطعنامه ها توسط رژيم اسرائيل پرداخته شده است؛ بنابراين رژيم مذكور حق ندارد كه ادعاهاي بي اساسي را در اين زمينه نسبت به ديگران مطرح كند.
در مجمع عمومي سازمان ملل به هنگام بررسي گزارش گلدستون، نماينده رژيم صهيونيستي ضمن اشاره به توقيف محموله كشتي مذكور و اينكه در ميان سلاح هاي كشتي، موشك هاي ضد تانك ديده مي شود ادعا كرد كه مقصد نهايي اين سلاح ها حزب الله لبنان بوده است كه البته نمايندگي دائم جمهوري اسلامي ايران در همان جلسه اين ادعاها را تكذيب كرده و طرح آن را در راستاي جوسازي كذب و ايجاد هياهوي تبليغاتي توسط رژيم صهيونيستي براي انحراف افكار عمومي از موضوع گزارش گلدستون دانست.
نبيه بري: ادعاي تل آويو
فرار از گزارش گلدستون است
در همين حال رئيس پارلمان لبنان ادعاهاي اخير رژيم صهيونيستي درباره توقيف كشتي در آب هاي درياي مديترانه را فرار از گزارش گلدستون دانست.
به گزارش روزنامه فرامنطقه اي «الحيات»، «نبيه بري» در ديدار با خبرنگاران حوزه پارلمان لبنان گفت كه ادعاهاي رژيم صهيونيستي در مورد توقيف كشتي ايراني حامل سلاح براي مقاومت، تجاوز جديد و خطرناك اين رژيم عليه لبنان و فرار از گزارش گلدستون است. بري چندين سؤال را در رابطه با ادعاهاي رژيم صهيونيستي مطرح كرد و گفت: اسرائيلي ها اظهارات مختلفي در اين باره بيان كرده اند، نخست اينكه اين كشتي قطعنامه 1747 در رابطه با تحريم ايران را نقض كرده و دوم اينكه اين كشتي قطعنامه 1701 را نقض كرده است. سؤال اين است كه اين كشتي كدام يك از اين قطعنامه ها را نقض كرده است؟ دوم اينكه اين كشتي يك كشتي آلماني است و معروف است كه در آب هاي درياي مديترانه تردد مي كند آيا يونيفل اين كشتي را بازرسي كرده يا نه؟ اگر اين كشتي را بازرسي كرده آيا سلاحي در آن پيدا كرده يا نه؟ سؤال مهم ديگر اينكه اگر فرض بگيريم كه ادعاهاي اسرائيل صحيح باشد، پس چرا تنها حدود 36 ساعت در بندر «اشدود» اسرائيل توقيف شده و پس از آن تمامي خدمه و كاپيتان آن آزاد شده است، آيا نبايد آنها را بازداشت و يا زنداني مي كرد؟ اين امر با قانون بين المللي و قانون داخلي مطابقت ندارد.

 



پيام تبريك احمدي نژاد به حامد كرزاي

رئيس جمهور كشورمان در پيامي با تبريك انتخاب مجدد حامد كرزاي به عنوان رئيس جمهور افغانستان تصريح كرد كه روابط حسنه موجود ميان دو كشور بيش از گذشته گسترش يابد.
به گزارش دفتر امور رسانه هاي رياست جمهوري متن پيام تبريك احمدي نژاد به شرح زير است:
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاي حامد كرزاي
رئيس جمهوري اسلامي افغانستان
انتخاب مجدد جناب عالي به عنوان رئيس جمهوري اسلامي افغانستان كه نشانگر اعتماد و حمايت ملت بزرگ افغانستان به حضرت عالي و برنامه هاي دولت است را به آن جناب و ملت دوست آن كشور صميمانه تبريك مي گويم.
اميدوارم در دوره جديد، روابط حسنه موجود ميان جمهوري اسلامي ايران و جمهوري اسلامي افغانستان بيش از گذشته در كليه زمينه هاي مورد علاقه طرفين و در راستاي منافع دو ملت هم زبان و همسايه ايران و افغانستان گسترش يابد.
از خداوند متعال، استمرار سلامتي و موفقيت جناب عالي، سربلندي و بهروزي ملت شريف افغانستان و تحكيم روز افزون پيوندهاي دوستي ميان دو كشور را مسالت دارم.
گفتني است، فدا حسين مالكي سفير كشورمان در افغانستان پنج شنبه گذشته با كرزاي ديدار و پيام تبريك دولت و ملت ايران را به مناسبت انتخاب مجدد به رياست جمهوري اين كشور به وي ابلاغ كرد.
رئيس جمهور افغانستان نيز در اين ديدار از اقدامات و تلاش هاي جمهوري اسلامي ايران در تمام زمينه ها و به خصوص از پيام تبريك محمود احمدي نژاد تشكر و قدرداني كرد.

 



ما دنبال جنبش سبز مي دويم ايراني ها هر روز 3 كيلو اورانيوم غني مي كنند (خبر ويژه)

يك روزنامه آمريكايي نوشت: حساب باز كردن دولت اوباما روي تلاش طرفداران سازش با آمريكا در ايران به قدر كافي معقول و قابل درك است اما در عمل و واقعيت، اين تاكتيكي از سوي ايران براي طولاني ساختن مذاكرات و تسريع روند غني سازي اورانيوم است.
روزنامه واشنگتن پست در مقاله اي با عنوان «تهران فرصت پيدا مي كند»، با بيان اينكه «دولت اوباما به پيروزي طرفداران مذاكره در ايران اميدوار است» نوشت: از وقتي كه دولت اوباما اعلام كرد ايران ارسال اورانيوم غني شده به روسيه را پذيرفته، 5 هفته مي گذرد. دولت اوباما وعده مي كرد چنين اقدامي،برنامه هسته اي ايران را يك سال يا بيشتر به تاخير اندازد. اما اكنون پس از 5 هفته، هيچ محموله اي به روسيه ارسال نشده و ايران شرايط پيشنهادي را رد مي كند.
اين روزنامه اضافه كرد: به نظر مي رسد دولت اوباما اميدوار است جر و بحث در داخل رژيم ايران به برنده شدن طرفداران مذاكره و سازش منجر شود. البته اين محاسبه معقول و قابل درك است اما در عمل همين شيوه به اعتقاد بسياري از كارشناسان، تسهيل كننده استراتژي مورد نظر و تاكيد ايران است كه بر پايه طولاني كردن مذاكرات و جلوگيري از وضع تحريم ها در كنار گسترش غني سازي اورانيوم است. همان گونه كه فعالان اپوزيسيون حكومت اسلامي هشدار داده اند، هر روز كه مي گذرد سانتريفيوژهاي ايران شش پوند (نزديك 3 كيلوگرم) اورانيوم غني شده توليد مي كنند. مخالفان جمهوري اسلامي مي گويند اوباما يا با اونا يا باما. اوباما بايد زودتر به اين پيام مخالفان پاسخ دهد.
در همين حال روزنامه بحريني البلاد در تحليلي با عنوان «ايران غرب را تسليم خود كرد» نوشت: ماراتن مذاكرات بين ايران و 1+5، يك موفقيت براي ديپلماسي ايران به شمار مي رود و غربي ها در نهايت با برخي شرايط تسليم اراده ايرانيان شده اند. ايراني ها به خوبي و به شكل كاملاًحرفه اي با رعايت فنون مذاكره، روش هاي مانور ديپلماتيك، غافلگير كردن،كش دادن مذاكره و پيچيدن دور گردن دشمنان خود را به كار بستند. آنها برنامه هسته اي خود را در كمال آرامش ادامه دادند و محاصره اقتصادي و علمي را شكستند.
به نوشته البلاد «صهيونيست ها در اين ماجرا همچون سگ پارس مي كنند تا حدي كه غرب هم از هياهو و ناله و فرياد آنها به ستوه آمده است... غرب همچنان كه در آغاز راه به تدريج به خواسته هاي ايران گردن نهاد، در پايان كار نيز با برخي ضمانت ها، به اراده نهايي ايرانيان تن خواهد داد».

 



خانم ابتكار! ما كه باور نمي كنيم خودتان هم باور نداريد (خبر ويژه)

«هر روز بيشتر از روز قبل دغدغه فاصله از فكر و آرمان امام براي مردم سالاري ديني وجود دارد... در دوره فعلي اتفاقاتي افتاده است كه تعدادي از زندان رفته هاي دوره رژيم شاه دوباره به زندان رفتند و شماري از دانشجويان مسلمان پيرو خط امام كه امام از آنها به عنوان قهرمان ملي ياد كرد در زندان هستند.»
خانم معصومه ابتكار، عضو شوراي شهر تهران با بيان مطلب فوق به خبرنگاران ايسنا و ايلنا گفت «بايد بزرگان متوجه حساسيت شرايط شوند و بدانند انقلاب آنقدر ارزش دارد و آنقدر براي آن فداكاري شده است كه اجازه ندهيم با سوء تدبيرها فاصله اي كه روز به روز نسل جوان از آرمان هاي انقلاب مي گيرد، بيشتر شود.»
خانم ابتكار توضيح نمي دهد كه غير از آقاي محسن ميردامادي دبير كل حزب مشاركت كه در گذشته از دانشجويان پيرو خط امام(ره) بوده و امروزه در بازداشت به سر مي برد،كداميك از دانشجويان پيرو خط امام زنداني هستند كه خانم ابتكار از زنداني بودن تعداد زيادي از دانشجويان مسلمان پيرو خط امام(ره) خبر داده و برپايه اين خبر دروغ عليه جمهوري اسلامي ايران سياه نمايي مي كند؟! بسياري از دانشجويان مسلمان پيرو خط امام(ره) كه در تسخير لانه جاسوسي نقش اصلي را داشتند امروزه در مسئوليت هاي گوناگون نظام و از مخالفان سرسخت آمريكا هستند كه ظاهراً خانم ابتكار به مصلحت!! نديده اند به آنها اشاره كنند! و همچنين با توجه به شعارهايي نظير «نه موسوي، نه احمدي، فقط رژيم پهلوي»! «توپ تانك بسيجي ديگر اثر ندارد»! و شعارهايي به نفع اسرائيل و آمريكا كه اين روزها بر زبان هواداران جبهه اي است كه خانم ابتكار عضو آن است، ايشان خجالت كشيده اند از آن دسته دانشجويان پيرو خط امام(ره) كه در جبهه به شهادت رسيده اند نام ببرند. و البته بايد به خانم ابتكار حق داد كه خجالت بكشند، چرا كه وقتي هواداران جبهه متبوع ايشان با صراحت از رژيم پهلوي، و اسرائيل و آمريكا حمايت مي كنند، به طور طبيعي براي خانم ابتكار خجالت آور است كه افرادي نظير شهيد حسين علم الهدي، شهيد عباس وراميني، شهيد احمد رحيمي، شهيد صادق تركاشوند، شهيد پورموسويان، شهيد مهدي مقدسي و دهها دانشجوي پيرو خط امام ديگر كه در جهاد عليه رژيم پهلوي، آمريكا و اسرائيل به شهادت رسيده اند نام ببرد. اگر آنها را دانشجوي خط امام(ره) بداند، چگونه مي تواند شعار هم پيمانان سياسي اخير خود به نفع رژيم پهلوي، اسرائيل و آمريكا را توجيه كند؟! گفتني است كه دكتر احمدي نژاد نيز از دانشجويان پيرو خط امام(ره) بوده است و هنگامي كه نامزد رياست جمهوري شد، مدعيان اصلاحات از حضور وي در تسخير لانه جاسوسي به عنوان «سابقه خشونت»! ياد مي كردند و خانم ابتكار صدايش درنيامد. و هنگامي كه آقاي عباس عبدي، يكي ديگر از اعضاي جبهه سياسي كه خانم ابتكار عضو آن است، از اين كه در تسخير لانه جاسوسي شركت داشته است ابراز ندامت كرد و براي عذرخواهي نزد «باري روزن» جاسوس آمريكايي رفت، باز هم خانم ابتكار و همفكران امروزش در جبهه اصلاحات- بخوانيد پيروان سبز اموي- نه فقط كمترين اعتراضي نكردند، بلكه با به به و چه چه به تشويق او پرداختند... حالا چه شده كه وقتي يكي از آن دانشجويان تغيير هويت مي دهد و با نسخه آمريكايي به آشوب عليه نظام اسلامي يعني اصلي ترين دشمن آمريكا دست مي زند و به همين علت بازداشت مي شود، احساسات خط امامي!! خانم ابتكار به جوش مي آيد؟!
اكنون بايد از خانم ابتكار پرسيد، آيا مي توان باور كرد كه شما نگران خط امام(ره) هستيد؟! ما كه باور نمي كنيم و بعيد است كه خودتان هم باور داشته باشيد!

 



اينجا «پلانو» است پيام ما را از تگزاس دريافت مي كنيد! (خبر ويژه)

هويت يك وبلاگ متعلق به سازمان جاسوسي آمريكا(سيا) كه با نام «ما اهل كوفه نيستيم، علي تنها بماند» فعاليت مي كرد، از سوي يك وبلاگ نويس بسيجي افشا شد.
اين وبلاگ كه دو ماه پيش در پايگاه Worldpress تاسيس شد، ابتدا با قرار دادن عكسي از مقام معظم رهبري و آرم سپاه پاسداران در لوگوي خود، و نيز انتشار اخباري با مضامين ظاهراً انقلابي، سعي در جذب مخاطب كرد.
وبلاگ ياد شده كه فعاليت خود را با نام رضا مهدوي نيا فرزند شهيد مصطفي مهدوي نيا پي گرفت، سرانجام در روز 15آبان مطلبي روي خروجي خود قرار داد كه بلافاصله در سايت هاي ضدانقلاب و نيز سايت هاي منتسب به گروهك سبز اموي (مانند بالاترين و موج سبز) با آب و تاب فراوان منعكس شد. در اين مطلب آمده بود:«روز شنبه نهم آبانماه جلسه اي در پايگاه بسيج به دعوت فرمانده پايگاه داشتيم كه در آن جلسه، راهكارها و روش هاي مسالمت آميز برخورد با اغتشاشگران مراسم 13 آبان از سوي فرمانده پايگاه قرائت شد و در پايان جلسه يك ساعت و نيمه از سوي فرمانده به هر يك از اعضاي فعال بسيج پايگاه مبلغ چهارصد هزار تومان بصورت چك پول نقداً پرداخت شد كه رسيد آن نيز گرفته شد كه پرداخت اين مبلغ در پايان چنين جلسات بي سابقه بود.»!!
به دنبال اين دروغ پراكني، وبلاگ «جنبش سبز علوي / سبز نبوي» طي يك تحقيقات ساده كامپيوتري در پي يافتن هويت گردانندگان اين وبلاگ برآمد.اين وبلاگ نويس بسيجي با جستجوي آدرس IP وبلاگ منتسب به فرزند شهيد و موقعيت جغرافيايي نويسندگان آن، دريافت كه تمامي مطالب منتشر شده در اين وبلاگ از شهري به نام پلانو (Plano) در ايالت تگزاس آمريكا آپلود شده است! به دنبال افشاي هويت وبلاگ آمريكايي، گردانندگان،بلافاصله آن را از روي شبكه اينترنت حذف كردند، اما جالب اينكه مطالب آن هنوز در سايت هاي حامي ميرحسين موسوي موجود است.
حمله به نيروهاي بسيج و بي اعتبار كردن سپاه پاسداران همواره در دستور كار سازمان جاسوسي آمريكا بوده است، اما اين شيوه كودكانه فريب افكارعمومي احتمالا ناشي از آن است كه به زعم آمريكايي ها و نوچه هاي داخلي آنها، مي توان جوان ايراني را با تله هايي از اين دست به دام انداخت؛ حذف سريع وبلاگ انحرافي از اينترنت نشان داد كه گويا سازمان سيا فهميده است كه «نمي توان»!
گفتني است كه نيروهاي مومن و متعهد و مخصوصاً جوانان بسيجي و حزب اللهي هوشيارتر از آنند كه مطالب و اخبار يك رسانه را حتي اگر تابلوي ارزشي داشته باشد، بدون توجه به محتوا و مقايسه آن با خط امام و رهبري بپذيرند.

 



انگليس و آمريكا زنده باد يك كمي هم مردم ايران پاينده باد! (خبر ويژه)

ريزش شديد نيروها در جريان موسوم به اصلاحات، عناصر حزبي فعال در اين مجموعه را نگران كرده است. اين عده پس از 4 ماه تندروي بي سرانجام و باختن همه سرمايه اجتماعي، اكنون به مذمت راديكاليسم مي پردازند. در عين حال در لابلاي نگراني ها و هشدارهاي اين عده هم تناقضات جالبي به چشم مي خورد.
يدالله اسلامي مديرمسئول روزنامه توقيف شده فتح در آسيب شناسي تحركات پس از انتخابات اصلاح طلبان گفت: موسوي، كروبي و خاتمي اگرچه به عنوان رهبري جنبش سبز به رسميت شناخته شده اند اما هيچ كدام رهبري اين جريان را نپذيرفتند كه اين يك آسيب است.
وي با اذعان به اينكه «صداي آمريكا (VOA) و BBC پيام رسان اصلي جنبش شده اند» گفت: «زماني كه روزنامه فتح توقيف شد به ماموران ابلاغ كننده حكم گفتم فكر نكنيد مخاطبان ما خواننده ديگر روزنامه هاي دولتي خواهند شد بله آنها پاي تلويزيون هاي ماهواره اي خواهند نشست».
او نيز مانند بسياري ديگر از مدعيان اصلاح طلبي توضيح نداد كه چه نسبت مشتركي ميان مدعيان اصلاح طلبي و روزنامه ها و سايت هاي آنها با رسانه هاي رسمي رژيم هاي استكباري دنيا وجود دارد.
اما سايت فارسي بي بي سي كه طي ماههاي اخير بر شدت حمايت خود از طيف سياسي مذكور افزوده، طي تحليلي به تبيين جنبش سبز مدعايي پرداخت و نوشت: اين جريان الزاما طرفداران ميرحسين موسوي در انتخابات نيستند. فعالان سياسي خارج از ايران سعي كرده اند بخشي از جنبش و تجمع هاي اعتراضي به حساب بيايند. در بين اين فعالان اعضاي گروه هاي سلطنت طلب، گروه هاي چپ گرا و حتي سازمان مجاهدين خلق ]گروهك تروريستي منافقين[ هم حضور دارند. محمدجواد روح روزنامه نگار ]عضو كميته اطلاع رساني حزب مشاركت[ مي گويد در جنبش سبز نمي توانيم هيچ سازماندهي مشخص و تقسيم بندي بر مبناي آرايش معمول گروه هاي سياسي داشته باشيم.»
بي بي سي همچنين از قول داريوش همايون وزير اطلاعات و جهانگردي در رژيم پهلوي نوشت: جنبش سبز اعتراضي خودجوش ]![ بدون سازماندهي و رهبري است.
با وجود حضور پررنگ عناصر ضدانقلاب در ميان مدعيان جنبش سبز، علي شكوري راد در گفت وگو با ايلنا اظهار داشت «شكاف بزرگترين آسيبي است كه جنبش سبز را تهديد مي كند».
همزمان با او محسن آرمين سخنگوي سازمان مجاهدين (انقلاب) به ايلنا گفت «مديريت واحدي بر جنبش سبز وجود ندارد و به صورت شبكه اجتماعي عمل مي كند. اين امر ضربه پذيري را كاهش داده اما در عين حال آسيب پذيري هايي هم دارد كه از آن جمله، احتمال بروز تفرق و پراكندگي در سطح شعارها، اهداف و راهكارهاست.
وي با بيان اينكه جنبش سبز به يك حركت توده اي تبديل نشده، افزايش مطالبات را براي حركت اصلاح طلبان آسيب آفرين توصيف كرد و با بكارگيري تعبير «ارتقاي سطح مطالبات» به جاي تندروي و افراطي گري گفت: ارتقاي سطح مطالبات موجب كاهش امكان پيوند با اقشار مختلف مي شود و موجب ايجاد نوعي بدبيني خواهد شد. اينكه آقاي موسوي بر اهداف حداقلي تاكيد مي كند مانند اجراي بدون تنازل قانون اساسي، يك تاكيد بسيار هوشمندانه است اما هرچه سطح مطالبات را بالا ببريم از دامنه جنبش سبز كاسته مي شود.
سخنگوي سازمان مجاهدين توضيح نداد كه منظورش از «اهداف حداقلي» توصيف كردن «اجراي بدون تنازل قانون اساسي» چيست؟ مفهوم اين سخن علي القاعده اين است كه اهداف واقعي و حداكثري مدعيان اصلاحات كه باعث بدگماني عمومي مردم مي شود، ساختارشكني و عبور از قانون اساسي و خدشه به چارچوب انقلاب اسلامي است.
آرمين در اين گفت وگو همچنين با بيان اينكه «جنبش سبز از حمايت بخش هاي مذهبي جامعه برخوردار است و افزايش سطح مطالبات و راديكاليزه كردن مطالبات و اهداف مي تواند به جنبش لطمه بزند»، طيف هاي مذهبي را «بخش هاي كمتر توسعه يافته جامعه به لحاظ آگاهي»! توصيف كرد و هشدار داد كه راديكاليزم باعث آسيب به مشي اصلاح طلبان و نپيوستن افراد مذهبي خواهد شد.

 



دسته گل تازه گروه سلام (خبر ويژه)

شايعه سازي گروهك «سلام» درباره حمله به خودروي حامل همسر اعضاي بيت امام(ره) و سيدحسن خميني در روز 13آبان دروغ از آب درآمد.
سايت «سلام» كه توسط همكاران موسوي خوئيني ها در روزنامه توقيف شده سلام اداره مي شود، ديروز ادعا كرد: «عده اي لباس شخصي در روز 13 آبان به وسيله نقليه اعضاي بيت امام(ره) و همسر سيدحسن خميني كه براي شركت در مراسم اين روز آمده بودند حمله كردند. يكي از اعضاي بيت حضرت امام(ره) با تاييد اين خبر گفت:تعدادي از اعضاي بيت امام(ره) از جمله همسر حاج حسن آقا براي حضور در مراسم روز 13آبان در حوالي ميدان هفت تير مورد هجوم عده اي لباس شخصي قرار گرفتند. اين عضو بيت امام(ره) تصريح كرد: در اين ميان به عروس آقاي كروبي حمله شد و گاز اشك آور به سمت وي زدند گويي كه ايشان از قبل شناسايي شده بود.
صرف نظر از اينكه در اين سناريونويسي،عروس آقاي كروبي به عنوان عضو بيت امام! جا زده شد، اصل خبر نيز دروغ بوده است.
روابط عمومي دفتر امام خميني در واكنش به شايعه مذكور كه در سايت هاي زنجيره اي نظير پارلمان نيوز،موج سبز و... هم عيناً منتشر شده بود، اصل و ادعا را تكذيب كرد.
اين روابط عمومي در اطلاعيه اي اعلام كرد: به آگاهي مي رساند خبري كه روز گذشته در بعضي از سايت ها مبني بر هجوم افراد موسوم به لباس شخصي ها به وسيله نقليه حامل برخي از اعضاي بيت حضرت امام(س) و همسر حجت الاسلام والمسلمين سيدحسن خميني در روز 13آبان در ميدان هفت تير انتشار يافت و به لحاظ حساسيت افكارعمومي، موجب بازتاب گسترده و نگراني دوستداران امام و تماسهاي مكرر گرديده است؛ از اساس صحت نداشته و تكذيب مي شود.
گفتني است گروهك سلام كه بعضاً داراي ارتباطات عميق با باند مهدي هاشمي معدوم و برخي گروهك ها نظير نهضت آزادي هستند، سابقه طولاني در دروغ پردازي و تحريك به تشنج دارند كه تدارك مقدمات حادثه كوي دانشگاه در سال 78 و آشوب هاي خياباني از آن جمله است.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14