محكمه اي با قاضي گلدستون (يادداشت روز)

اين روزها منابع خبري همچنان از حملات موشكي و هوايي عربستان به مناطق مسكوني و روستاهاي يمن بخصوص منطقه شيعه نشين «صعده» خبر مي دهند. نسل كشي آشكاري كه اين بار در نوك پيكان آن نه صهيونيست هاي كودك كش بلكه يك رژيم آمريكايي و به ظاهر اسلامي قرار دارد.
در جنگ 2008 غزه جاي تعجب نبود كه سردمداران تل آويو در راستاي منافع درهم تنيده و گره خورده شان با واشنگتن ساز جنايات و كشتار و خونريزي كوك كنند تا اهداف جاه طلبانه و وقيحانه شان را جامه عمل بپوشانند. از همين روي كلكسيوني از جنايات عليه بشريت، جنايات جنگي و جنايت عليه صلح به راه انداختند تا با تضعيف «خط مقاومت» از بن بست هويت و مشروعيت خلاصي بيابند و با زور و كشتار و قتل عام گسترده مردم و غير نظاميان در منطقه غزه به حيات خود كه انبوهي از پليدي ها و پلشتي ها در آن موج مي زند چند صباحي بيفزايند.
اما به بركت جنبش بيداري اسلامي در منطقه و همچنين خيزش ملت هاي آزاده آنچه كه در پايان جنگ 22 روزه غزه رقم خورد مطالبه افكار عمومي جهان در تعقيب و محاكمه سران متجاوز رژيم صهيونيستي بود. خواسته گسترده و روزافزون نه تنها مسلمانان دنيا بلكه آحاد انسان هايي كه جنايات وحشيانه صهيونيست ها را برنمي تافتند باعث شد تا سازمان ملل كه در جلوگيري اين جنگ هيچ نقشي را برعهده نگرفته بود و شوراي امنيت اين سازمان- به عنوان نهادي كه مسئوليت صلح و امنيت بين المللي را بنابر منشور ملل متحد برعهده دارد- تنها با صدور قطعنامه اي بي خاصيت آنهم پس از دو هفته از شروع جنگ عملاً به وظايف مصرح قانوني خود پشت كنند، بالاخره دستور شكل گيري «كميته حقيقت ياب» را براي بررسي جنايات صهيونيست ها در جنگ غزه صادر نمايد.
اين كميته در گزارشي 547 صفحه اي كه نتيجه پرونده اي 20 هزار صفحه اي مشتمل بر اسناد و مدارك متعدد و مختلف بود رژيم صهيونيستي را مسئول جنايات جنگي در غزه دانست. گزارشي كه با امضاي قاضي سرشناس يهودي تبار و بازرس سازمان ملل- ريچارد گلدستون- در شوراي حقوق بشر علي رغم كارشكني هاي سران متجاوز و جاني صهيونيستي كه سعي داشتند تا مارس 2010 آن را به تعويق بيندازند به تصويب رسيد و پس از تصويب آن در مجمع عمومي سازمان ملل متحد اكنون به شوراي امنيت رفته است.
بنابراين آنچه كه امروز در محيط منطقه اي و بين المللي شاهد آن هستيم اين است كه صهيونيست ها برخلاف تمام تحركات و تلاش هاي افزون طلبانه در باتلاقي سخت گرفتار شده اند و در رسيدن به اهداف جاه طلبانه شان ناكام مانده اند.
از سوي ديگر، كاخ سفيد نيز كه با استقرار دولت اوباما از حدود يك سال پيش سعي داشت شكست هاي مفتضحانه رژيم صهيونيستي در جنگ 2006 لبنان و 2008 غزه را به نحوي ترميم نمايد و با نقاب «تغيير» طرح به اصطلاح صلح خاورميانه را به ميان كشيده بود نه تنها در به اجرا درآوردن حداقل نشانه هايي از «صلح» واقعي موفق نبود بلكه افكار عمومي منطقه به درستي دريافت كه حناي صلح آمريكايي ها رنگي ندارد و آن چيزي كه واشنگتن تحت عنوان طرح به اصطلاح صلح اوباما دنبال مي كند چيزي جز وجه المصالحه قراردادن حقوق حقه ملت مظلوم فلسطين نيست چرا كه با خوي وحشيانه سران تل آويو و اظهارات بي شرمانه و گستاخانه آنها درباره مردم فلسطين (و از جمله شروط يك سويه و زيادت خواهانه نتانياهو درباره تشكيل دو كشور مستقل فلسطيني و صهيونيستي) و حمايت هاي پيدا و پنهان واشنگتن، شكي باقي نمانده است كه تمام روزنه هاي صلح مسدود است، اگرچه صلح- بخوانيد سازش- نيز به نوبه خود يك خيانت بزرگ است، چرا كه عادلانه ترين و قانونمندترين راه براي بازگشت آرامش به خاورميانه محو كامل رژيم صهيونيستي از جغرافياي سياسي منطقه است. به نظر مي رسد آمريكايي ها و صهيونيست ها براي مقابله با «جريان مقاومت» و ادامه چپاولگري و خونريزي در منطقه پروژه جديدي را تعريف و ساماندهي كرده اند؛ «پروژه شليك به وحدت امت اسلام با گلوله تفرقه از طريق سلاح فتنه ميان شيعه و سني».
از همين رهگذر بايد نسل كشي شيعيان يمن از سوي عربستان سعودي را ادامه جنگ غزه دانست. با اين تفاوت كه در جنگ 22 روزه غزه و حتي قبل از آن جنگ 33 روزه نقش كشورهايي مثل عربستان مخفيانه بود اما اكنون در جنگ صعده آل سعود از سوم نوامبر (12 آبان) بطور آشكار و علني نقش پياده نظام آمريكايي ها را برعهده گرفته است.
اين نقش هنگامي برجسته تر مي شود كه مشخص مي گردد آمريكا در همين ايام اخير توافق نامه همكاري نظامي و امنيتي ميان «صنعا» و «واشنگتن» را نهايي كرده است.
به تعبير ديگر اكنون آنچه كه در شمال غرب يمن به كشتار صدها نفر انسان هاي بي گناه و آواره شدن هزاران نفر از كودكان و زنان و غيرنظاميان انجاميده است و در اين ميان دولت عربستان از انواع بمب هاي فسفري و سلاح هاي ممنوعه با نقض قواعد اوليه حقوق بين الملل بهره مي برد چيزي جز نسل كشي شيعيان با مباشرت «منافقين امت اسلامي» نيست امروز «خط نفاق» كه تا ديروز به صورت خزيده و با چراغ خاموش در نسل كشي مسلمانان غزه و لبنان سهم بسزايي داشت نه در كسوت معاضدت يا معاونت كه بصورت مباشرت مستقيم ترور «جريان مقاومت» را نشانه رفته است. از همين روي ذكر نكاتي ضروري است:
1- ماموريت دولت عربستان در برافروختن شعله فتنه ميان ملت هاي مسلمان و انحراف افكارعمومي بر موضوع جنگ صعده آنهم در شرايطي كه گزارش گلدستون به شوراي امنيت سازمان ملل رفته و عموم ملت هاي آزاده و مستقل دنيا محاكمه سران رژيم صهيونيستي را انتظار مي كشند خيانتي نابخشودني است كه كشورهاي مسلمان بايد با كياست و درايت از پيشروي و گسترش اين جنگ و درگيري به ساير سرزمين هاي اسلامي جلوگيري نمايند. چرا كه دولت رياض با تفكر وهابي و ضدانساني خود اكنون در زمين آمريكايي ها به خوبي به بازي گرفته شده است و همچنانكه ناظران و تحليلگران معتقدند امكان گسترش اين درگيري و درگير كردن بسياري از كشورهاي مسلمان محتمل به نظر مي رسد. ضمن آنكه عربستان دراين راه مصر و اردن را نيز با خود همراه كرده است.
2- سازمان كنفرانس اسلامي نبايد تنها به صدور بيانيه يا برگزاري چند اجلاس و نشست بسنده كند. در شرايطي كه شيوه و روش نظام سلطه در برخورد با جريان مقاومت و سركوب جنبش بيداري اسلامي تغيير يافته و از تاكتيك هاي پيچيده و چند لايه بهره مي برد و به دنبال عملياتي كردن « ايده تفرقه» در ميان كشورهاي اسلامي است انتظار مي رود اين سازمان با فهم درست از اوضاع و احوالي كه «فتنه» در آن غالب شده است به درستي وظيفه تاريخي خود را انجام دهد. سازمان كنفرانس اسلامي در جنگ غزه به نقش واقعي خود عمل نكرد و هر چند بر روي رژيم صهيونيستي متمركز شد اما درباره مصر، اردن و عربستان هيچ موضعي نگرفت و به سكوت از آن عبور كرد.
مجامع و نهادهاي حقوق بشري بايد هرچه زودتر در برابر جنايات جنگي دولت عربستان موضع بگيرند و هرچند نهادهاي مسئول در سازمان ملل بعضاً به ابزار دست چند قدرت غربي بدل شده اند و رويكرد و اقدامات تبعيض آميز آنها داستان بلندي است كه نياز به تكرار آنها نيست.
(از باب نمونه- و تنها نمونه- ديوان كيفري بين المللي در مسئله اختلافات داخلي كشور سودان ورود پيدا مي كند و حتي به ناحق حكم جلب حسن عمر البشير را صادر مي نمايد اما در برابر جنايات جنگي و نسل كشي عربستان در يمن سكوت اختيار كرده است.)
اما موج فزاينده افكارعمومي دنيا و مجامع حقوق بشري همچنانكه سازمان ملل متحد را ناگزير كرد تا با تشكيل كميته حقيقت ياب جنايات جنگي صهيونيست ها را مورد واكاوي قرار دهد اين پتانسيل را دارد كه در جنگ صعده نيز اين خواسته متحقق شود و بستري فراهم شود تا حاشيه امن جانيان و متجاوزان از ميان برود و يا دستكم اين كه رسوايي آنها فراگير شده و ملت هاي مسلمان وظيفه خويش را در قبال اين خيانت بزرگ روشن تر دريابند.
بنابراين شايسته است يك كميته حقيقت ياب تشكيل شود تا جنايات مثلث فتنه و شرارت در ميان كشورهاي اسلامي- عربستان، مصر و اردن- را نه تنها در جنگ صعده بلكه در جنگ 2006 لبنان و 2008 غزه بررسي نمايد و از آنجائيكه چنين انتظاري به علت نفوذ برخي قدرت ها در اركان سازمان ملل فراتر از واقعيت هاي كنوني محيط بين المللي است به نظر مي رسد تنها يك راه در صحنه عمل باقي مي ماند؛ تشكيل يك دادگاه ويژه اسلامي كه در آن يك همچون قاضي گلدستوني حداقل هاي انصاف و عدالت و قانون در برابر حجم انبوهي از جنايات و كشتار و خونريزي را در نظر بگيرد.
حسام الدين برومند

كيهان و خوانندگان

¤تاكنون توجيه دولت مردان آمريكايي در قتل و غارت مردم بي دفاع در اقصي نقاط جهان كه برخي نمونه هاي آن در اشغالگري افغانستان و عراق علني است حفظ منافع آمريكا بوده ولي دروغ هايي كه اوباما براي رسيدن به قدرت به جهان خاصه مردم آمريكا گفته هيچ توجيهي ندارد و خواسته يا ناخواسته در طول چند ماه اخير علي رغم اخذ جايزه صلح نوبل به يك چهره دروغگو و منفور تبديل گشته،ملت ايران از بدو حضور وي در كاخ سفيد به دليل حمايت او از كشتار مردم غزه آگاه به چهره كريه وي بود و سخنان و تصميمات چند پهلوي وي در قبال مسئله هسته اي كشورمان نيز سندرسوايي ديگري از وابستگي او به رژيم اشغالگر قدس است ملت باغيرت ايران اسلامي به هيچ وجه در قبال منافع كشور در مقابل هيچ قلدري كوتاه نخواهد آمد.
محمودي
¤يكي از نشانه هاي سقوط امپراطوري استكبار جهاني آمريكا كاهش ارزش دلار است كه اين روزها صداي آن به گوش مي رسد ان شاءا... شكستن استخوانهاي اين خونخوار جهان را هم بشنويم تا دنيا نفس راحتي بكشد.
عسگرزاده
¤با توجه به سردمداري آل سعود و عربستان به همراه اربابان خود براي مقابله با تشيع شايسته است صداوسيما و مطبوعات اصولگرا روند شكل گيري، قتل و غارت مردم عراق و عربستان توسط خاندان آل سعود و همچنين نقش جاسوس معروف انگليس در شكل گيري وهابيت را براي نسل سوم انقلاب تشريح و تبيين نمايند.
عباس آگهي
¤طرح وحدت ملي تنها در جهت به رسميت شناختن سران از رده خارج و فرسوده فتنه اخير است و بس. ملت انقلابي هرگز با كساني كه به دشمنان قسم خورده آنها گرا مي دهند و از آنها خط مي گيرند وحدت نخواهد كرد.
زرگر آزاد
¤از دستگاه قضايي تقاضا مي شود كه در اسرع وقت كروبي و موسوي محاكمه شوند.
جمشيدي
¤از روزنامه كيهان تقاضا مي شود كه مسائل يمن را بيشتر شفاف سازي نمايد.
يك خواننده
¤چرا پزشك قانوني براي تحويل فوت شدگان به اقوامشان، عصرها خدماتي ارائه نمي دهند. اين مشكل بر مصيبت خانواده هاي داغدار مي افزايد.
فاضل بهمني از خوزستان
¤ در اسفند 87 كارت سوخت موتورم مفقود گرديد كه با مراجعه به پليس +10شهركرد مبلغ ده هزار تومان نيز واريز نمودم و رسيدي به من تحويل شد كه طي يكماه كارت بدستم خواهد رسيد ولي با گذشت 9 ماه هيچ خبري از كارت سوختم نيست چه كسي مشكل بنده و امثال بنده را مرتفع و حل مي نمايد.
سپيدنگار از شهركرد
¤ از اعضاي محترم شوراي شهر تهران و شهرداري تقاضا مي شود سري به ايستگاه شهدا، انقلاب و قلهك بزنيد و تفاوت و كمبودهاي آنها را با هم مقايسه كنيد و خود قضاوت نمائيد كه به چه قشري توجه مي شود و به چه قشري بي توجهي.
محمدمهدي رحماني
¤ يك سالي است كه براساس مصوبه دولت، از كلان شهر تهران خارج شده ايم. اما برخلاف اين مصوبه، هنوز وام و تسهيلات مسكن داده نشده است. لطفاً رسيدگي شود.
بيات از زنجان
¤ مناسبت هاي شهادت يا ولادت ائمه و معصومين(ع) نبايد فقط به مديحه سرايي و روضه خواني محدود شود، بلكه فرصت خوبي براي تمركز و تامل بيشتر بر سيره، رفتار و انديشه آن بزرگان است.
يك هموطن
¤ ضمن تشكر از دولت محترم به خاطراعطاي سهام عدالت، هنوز بخشي از جامعه، صاحب اين سهام نشده اند. از جمله كارگران روزمزد و آزاد كه از دولت تقاضاي اعطاي سهام عدالت به اين اقشار مي شود.
يك شهروند از تهران
¤ مدتي است كه شاهد يك اقدام خوب در سطح شهر تهران هستيم و مي بينيم كه در ايستگاه هاي اتوبوس، آيات شريفه قرآن كريم نوشته مي شود. از مسئولان امر تشكر و قدرداني مي شود.
سليمان بلغار
پاسخ شركت اتوبوسراني تهران و حومه
در پاسخ به مطلب مندرج در صفحه 2 روزنامه در تاريخ 20/8/1388، پيرامون «پذيرش كارت منزلت بازنشستگان در اتوبوس هاي شركت واحد»، به اطلاع مي رساند: با عنايت به اعلام قبلي و در راستاي رفاه حال شهروندان محترم بويژه بازنشستگان عزيز، پس از راه اندازي سيستم كارت بليت الكترونيك در تمامي اتوبوس هاي شركت واحد اتوبوسراني تهران و حومه اعم از ريالي يا بليتي كه در آينده نزديك صورت خواهد پذيرفت، پذيرش كارت منزلت بازنشستگان عزيز شكل عملي به خود خواهد گرفت.»
پاسخ اداره اجتماعي سازمان وظيفه عمومي
در پاسخ به درج مطلبي با عنوان «معافيتهاي جديد تصويب شده» در صفحه 2 روزنامه مورخ 2/6/88 به آگاهي مي رساند: طرح مجلس شوراي اسلامي در زمينه اصلاح قانون وظيفه عمومي در مراحل پاياني بررسي و تصويب آن در صحن علني مجلس مي باشد وليكن ساير مراحل شامل بررسي و تاييد مصوبات در شوراي نگهبان، ابلاغ به دولت و نيروهاي مسلح و تهيه آيين نامه اجرايي هنوز طي نشده است لذا پيش بيني مي شود طي كامل مراحل فوق و تصويب نهايي قوانين جديد و اجراي آن حداقل به 6 ماه زمان نياز داشته باشد.»
پاسخ روابط عمومي شركت توزيع نيروي برق تهران بزرگ
در پاسخ به مطلب مندرج در شماره مورخ 16/8/88 با عنوان قطع برق كه در ستون كيهان و خوانندگان درج شده است به آگاهي مي رساند: پس از بررسي هاي بعمل آمده خاموشي رخ داده در محدوده ياد شده به علت بروز حوادث طبيعي بوده است كه اقدام لازم جهت رفع مشكل صورت پذيرفت.

گزارش خبري تحليلي كيهان چشم انداز تاريك اوباما در تحريم ايران

سرويس سياسي-
با وجود فضاسازي هاي بسيار، منابع غربي از چشم انداز تاريك باراك اوباما براي تحريم ايران خبر مي دهند.
نمايندگان 5كشور صاحب حق وتو در شوراي امنيت به اضافه آلمان كه چند سالي است در چارچوب گروه 1+5 برنامه هسته اي ايران را پي گيري مي كنند، روز گذشته در بروكسل گرد هم آمدند تا پس از چند روز رايزني هاي پنهان آخرين وضعيت مذاكرات با ايران را بررسي كنند.
رسانه هاي غربي از چند روز قبل خبر داده بودند كه اين احتمال وجود دارد كه غربي ها پس از چند هفته بحث دراين باره كه چگونه بايد به برخورد ايران با پيشنهاد وين واكنش نشان داد، احتمال داده بودند كه آمريكا آماده است اعمال تحريم هاي بيشتر عليه ايران را در نشست بروكسل بررسي كند. اظهارات باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا كه پنج شنبه در سئول تاكيد كرد آمريكا در حال بررسي گام هاي بعدي در مقابل ايران است، اين ديدگاه را تقويت كرده است. با اين وجود، منابع غربي در مورد اين تحليل اجماع دارند كه دولت آمريكا براي ورود به فاز تحريم ايران بسيار بي ميل است، چرا كه به مشكلات چنين رويه اي به طور كامل آگاه است.
از ديد اين رسانه مشكل اول اين است كه آمريكا دلايل فني و حقوقي كافي براي ترغيب ديگر كشورها به تحريم ايران ندارد و حتي گزارش اخير البرادعي هم نتوانست كمك قابل توجهي به اين موضوع بكند. مشكل دوم به برخورد ايران با پيشنهاد وين باز مي گردد. غربي ها به خوبي مي دانند ايران اين پيشنهاد را رد نكرده بلكه فقط درباره محتواي آن ملاحظاتي دارد. مشكل سوم به ايجاد اجماع بر سر تحريم ايران بازمي گردد.
كشورهايي كه در اثر تحريم احتمالي ايران متضرر مي شوند توقع دارند آمريكا ضررهاي احتمالي آنها را جبران كند در حالي كه آمريكا به دليل مشكلات اقتصادي داخلي اش چنين تواني ندارد. مشكل آخر مشخصاً مخصوص آمريكاست: آمريكايي ها مايلند وارد فاز همكاري ها و گفت وگوي گسترده تر با ايران شوند. اما اگر رويه تحريم ها در پيش گرفته شود همين مجراي باريك مذاكره با ايران را هم از دست خواهند داد.
در همين حال خبرگزاري آمريكايي آسوشيتدپرس در گزارشي به چالش هاي پيش روي آمريكا براي تحريم ايران پرداخته است.
اين خبرگزاري روز جمعه از واشنگتن گزارش داد: هر چند دولت باراك اوباما مسير سياست خود را در قبال ايران، از مذاكره به تحريم ها، تغيير داده است اما، چشم انداز جلب زودهنگام حمايت بين المللي به اعمال تحريم هاي شديدتر عليه ايران، تيره و تار به نظر مي رسد. براساس اين گزارش، يافتن تحريم هايي كه تامين كننده هدف اصلي آمريكا و برطرف كننده نگراني بين المللي در زمينه ساخت بمب هسته اي در ايران باشد، نيز به همان اندازه جلب زودهنگام حمايت بين المللي دشوار است. به نظر مي رسد كه تحريم هاي سه گانه اي كه سازمان ملل با هدف تحت فشار قرار دادن فعاليت هسته اي ايران اعمال كرد، تاثير چندان آشكاري نداشته است.
رسانه هاي غربي: تحريم ايران در دستور كار نيست
به رغم تلاش هاي رئيس جمهور آمريكا براي همراه كردن چين و روسيه به اعمال فشارهاي بيشتر به ايران محافل و رسانه هاي غربي اعلام كردند كه بحث تحريم ايران فعلاً در دستور كار 1+5 قرار ندارد.
«آندره نسترنكو» سخنگوي وزارت خارجه روسيه در اين باره به خبرنگاران گفت: در حال حاضر از تنظيم تحريم هاي تكميلي عليه ايران در شوراي امنيت سازمان ملل سخني در ميان نيست.
وي افزود: ما معتقديم كه مي توانيم براي اجراي توافقات ژنو به طور كامل تلاش كنيم. در اين مرحله مهم آن است كه به روند ديپلماسي اجازه كار دهيم و احساسات بيش از حد فقط باعث لطمه به كار مي شود.
«باراك اوباما» رئيس جمهور آمريكا در جريان تور 8 روزه خود به كشورهاي آسيايي در جلسات متعدد زبان به تهديد ايران گشود و از تلاش ها براي اعمال تحريم هاي جديد عليه تهران توسط اعضاي گروه 1+5 خبر داد.
وي در آخرين روز سفر خود در سئول با ابراز ناخرسندي از عدم پاسخ كامل ايران به پيشنهاد غرب مبني بر انتقال اورانيوم در ازاي دريافت سوخت هسته اي گفت: ايران تاكنون چند هفته را پشت سر گذاشته و تمايل خود را براي دادن پاسخ مثبت به اين پيشنهاد نشان نداده است.
وي مدعي شد: ما با شركاي بين المللي خود بحث هايي را درباره اهميت پيامدهايي براي اين مسئله آغاز كرده ايم.
رئيس جمهور آمريكا همچنين پس از ديدار با همتاي چيني خود نيز از تلاش واشنگتن براي بررسي اعمال تحريم هاي جديد عليه ايران در چارچوب گروه 1+5 خبر داده بود.
كريستينا گالاچ، سخنگوي مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا نيز ساعاتي قبل از ديدار مديران سياسي گروه 1+5 كه ديروز در بروكسل برگزار شد به خبرنگاران گفت: در اين مذاكرات نمايندگان شش كشور فقط به بررسي وضعيت موجود مي پردازند.
منابع نزديك به مذاكرات بروكسل هم اعلام كردند كه دستور كار اين نشست درباره ايران تنها به اين مسئله معطوف بود كه آيا امكان تغيير مورد درخواست ايران در بخش هايي از پيش نويس توافقنامه وين وجود دارد يا نه؟
در همين رابطه ناكامي تلاش هاي اوباما براي همراه كردن برخي كشورهاي گروه 1+5 از جمله چين با اعمال فشارهاي بيشتر عليه ايران همچنان در صدر اخبار و تحليل هاي رسانه هاي خارجي قرار دارد.
خبرگزاري انگليسي رويترز به نقل از ديپلمات هاي غربي در اين باره گزارش داد: اعمال تحريم هاي جديد عليه ايران در شوراي امنيت منتفي است.
براساس اين گزارش وضع تحريم هاي بيشتر عليه ايران موضوعي است كه رئيس جمهور آمريكا اخيراً در مورد آن به ايران هشدار داده است. اين در حالي است كه گروه 1+5 در مورد اصل اعمال تحريم و اين كه چه نوع تحريم هاي احتمالي عليه ايران اعمال شود اتفاق نظر ندارند.
رويترز در ادامه آورده است: دولت هاي غربي انتظار چنداني از گام هاي جديد شوراي امنيت در اين زمينه ندارند و اين نشان مي دهد كه آن ها اين حقيقت را پذيرفته اند كه مسكو و پكن به دليل روابط نزديك خود با ايران در نهايت اجازه اعمال تحريم هاي شديدتر عليه اين كشور را نخواهند داد.
در پايان اين گزارش آمده است: حتي تصويب تحريم هاي نمادين در شوراي امنيت به سختي قابل انجام است و انتظار نمي رود در سال جاري اين مسئله عملي شود. مذاكره در اين خصوص هفته ها و شايد ماه ها به طول خواهد انجاميد.
دومين بازرسي آژانس از فردو
بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي براي دومين بار طي يك ماه اخير از مركز تأسيسات هسته اي فردو بازديد كردند.
به گزارش آسوشيتدپرس، بازرسان ديده بان هسته اي سازمان ملل متحد روز پنجشنبه و در راستاي به دست آوردن اطلاعات تكميلي بار ديگر از تاسيسات هسته اي فردو بازديد كردند.
براساس اين گزارش بازرسان پيش از اين، دور نخست سفر خود به ايران براي بازديد از پايگاه جديد هسته اي اين كشور را «مثبت» ارزيابي كرده بودند. «محمد البرادعي»، مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي نيز تاكيد كرده بود كه در بازرسي فرستادگان آژانس از تاسيسات فردو نشانه نگران كننده اي به دست نيامده است.

ناشي (گفت و شنود)

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: محافل و رسانه هاي آمريكايي و اروپايي از موسوي و كروبي قطع اميد كرده و برخي از آنها اعلام كرده اند كه حمايت دولت هاي آمريكا و انگليس و فرانسه از سران فتنه به جايگاه غرب در ميان ملت هاي مسلمان ضربه زده است.
گفت: علاوه بر آمريكا و اروپا، گروهك هاي ضد انقلاب نظير منافقين و سلطنت طلب ها نيز فهميده اند كه تاريخ مصرف سران فتنه تمام شده است.
گفتم: ولي سران فتنه هنوز دنبال آمريكا و اروپا و گروهك هاي ضد انقلاب مي دوند.
گفت: البته خودشان هم فهميده اند كه بدجوري به جدول زده اند ولي چون راه پس و پيش ندارند، هنوز هم تظاهر مي كنند كه عده اي طرفدارشان هستند!
گفتم: راديو اعلام كرد كه يك راننده ناشي و قانون شكن در اتوبان خلاف جهت رانندگي مي كند و راننده مورد اشاره به بغل دستي اش گفت؛ كار يك راننده ناشي نيست، نگاه كن! همه دارند خلاف جهت حركت مي كنند!!

سفير برزيل در تهران: برزيل مخالف تحريم هاي يكجانبه آمريكا عليه ايران است

سفير برزيل در تهران گفت: تحريم هايي كه توسط يك سري كشورهاي خاص از جمله اعضاي اتحاديه اروپا و آمريكا به صورت يكجانبه عليه ايران اعمال مي شود از نظر برزيل قابل قبول نيست.
سفير برزيل در تهران با اشاره به سفر محمود احمدي نژاد رئيس جمهور كشورمان در دوم آذرماه (23 نوامبر) به برازيليا، گفت: آقاي احمدي نژاد در اين سفر با «لوئيس ايناسيولولا داسيلوا» همتاي برزيلي خود ديدار و گفتگو مي كند.
«آنتونيو لوئيس اسپنولاسالگادو» كه با خبرگزاري فارس گفت وگو مي كرد گفت به احتمال زياد رئيس جمهور برزيل نيز بين بهمن و اسفندماه سال جاري به تهران خواهد آمد.
سفير برزيل در ارزيابي نقش ايران در خاورميانه، ايران را كشوري كاملا باثبات و داراي پتانسيل ها و امكانات منطقه اي خواند كه قادر به ايفاي نقش مثبت در منطقه است. وي حوزه انرژي و كشاورزي را براي گسترش همكاري هاي دوجانبه مفيد خواند و از جمله موانع بر سر راه گسترش همكاري هاي دو كشور را شناخت كم از ايران در برزيل، بعد مسافت و زبان عنوان كرد و در عين حال يادآور شد: البته از يك سال پيش تا به حال و بعد از سفر «آموريم» وزير خارجه برزيل به ايران اين روابط توسعه يافته و بعد از سفر ماه مارس آقاي متكي به برازيليا نيز روابط سرعت بهتري يافته است.
سالگادو حجم مبادلات تجاري دو كشور را يك و نيم ميليارد دلار عنوان كرد كه نسبت به دو سال قبل نيم ميليارد كاهش داشته است. وي علت اين كاهش را بحران اقتصادي جهاني اعلام كرد و افزود اين حجم در كوتاه مدت مي تواند به پنج ميليارد دلار افزايش يابد. سفير برزيل سياست كشورش در قبال تهران را مستقل از ساير كشورها خواند و درباره تحريم ها هم گفت: تحريم هايي كه توسط يكسري كشورهاي خاص از جمله اعضاي اتحاديه اروپا و آمريكا عليه ايران اعمال مي شود از نظر ما (برزيل) قابل قبول نيست.
وي با بيان اينكه ما به اقتصاد آزاد در برزيل معتقديم، اظهار داشت: بسياري از شركت ها به صورت خصوصي در برزيل مشغول فعاليت هستند و تحريم ها نمي تواند مانع از كار آنها با ايران شود.
سالگادو از آمادگي برزيل براي همكاري هسته اي با ايران خبر داد و درباره پرونده هسته اي نيز اظهار داشت: برزيل همواره بر اين اعتقاد بوده كه موضوع هسته اي ايران بايد از طريق آژانس بين المللي انرژي اتمي و گفت وگو حل شود.

البرادعي: تحريم ، ايران را جسورتر مي كند

مدير كل آژانس بين المللي انرژي اتمي تاكيد كرد كه اعمال تحريم هاي بيشتر عليه ايران، اين كشور را در پيشبرد برنامه هسته اي اش جسورتر مي كند.
به گزارش خبرگزاري رويترز، محمد البرادعي كه آخرين روزهاي فعاليت در پست مدير كلي آژانس را سپري مي كند در نشستي خبري در برلين با اشاره به بحث هاي مطرح شده ميان ايران و برخي كشورهاي گروه 1+5 پيرامون انتقال اورانيوم 5/3 درصد ايران به خارج از كشور در ازاي دريافت سوخت مورد نياز راكتور تحقيقاتي تهران گفت: اميدواريم تا پايان سال جاري ميلادي توافقي نهايي ميان طرفين در اين باره حاصل شود. وي با بيان اين كه توافق مذكور فرصت نادري براي پايان تحريم ها و رويارويي ميان ايران و غرب پيش خواهد آورد در عين حال تاكيد كرد كه اعمال هرگونه تحريم جديد عليه ايران، اين كشور را در پيشبرد برنامه هسته اي اش جسورتر خواهد كرد.

تروريست به اين خوبي حق اظهارنظر با بمب را ندارد؟! (خبر ويژه)

وزير خارجه آمريكا نسبت به صدور حكم اعدام براي چند تروريست در ايران ابراز نگراني كرد. عناصر محارب مذكور به اتهام عضويت در گروهك هاي محارب نظير «منافقين» و «انجمن پادشاهي» و طراحي عمليات بمبگذاري و ترور به ويژه در ايام انتخابات و پس از آن محكوم به اعدام شده اند.
هيلاري كلينتون صدور حكم اعدام براي اين تروريست ها را نگران كننده خواند اما هيچ اشاره اي به جرايم ارتكابي از سوي آنها نكرد. اين در حالي است كه در همين 8 سال گذشته در آمريكا، شهروندان عادي- و نه تروريست- بسياري به صرف مورد سوءظن قرار گرفتن، بازداشت و در معرض وحشيانه ترين شكنجه ها قرار گرفته اند.
كلينتون صدور حكم اعدام براي تروريست هاي وابسته به دولت آمريكا و انگليس را «عليه مردم ايران»! توصيف كرد و گفت: مردم ايران حق دارند آزادي بيان داشته باشند و حق دارند راي هايشان شمرده شود.
هيلاري كلينتون ارتباط بمب و ترور و جنايت با آزادي بيان را توضيح نداد.
در همين حال سايت ضدانقلابي روزنت- وابسته به محافل اطلاعاتي در غرب- كه ارتباطات روشني با گروهك هاي تروريستي ريگي و پژاك و منافقين دارد، از قول «نسرين-س» (وكيل يكي از تروريست هاي محكوم به اعدام) مدعي شد گروهك تروريستي انجمن پادشاهي وجود خارجي ندارد!
نسرين-س كه در گروهك كانون مدافعان حقوق بشر عضويت دارد و پيش از اين همكار روزنامه هاي زنجيره اي نظير جامعه، توس، و صبح امروز بوده، درباره صدور حكم اعدام براي آرش رحماني پور عضو گروهك انجمن پادشاهي -كه مقر آن در لندن است- گفت: مداركي درباره عضويت ايشان در اين گروه و اصولا اينكه اين انجمن وجود خارجي داشته باشد، وجود ندارد. موجوديت اين انجمن براي ما نامعلوم است.
اين همكار گروهك كانون مدافعان حقوق بشر البته متعرض اين واقعيت نشد كه صرفاً در بمبگذاري وحشيانه حسينيه سيدالشهداي شيراز 14 نفر از هموطنان شهيد و 208 نفر مجروح شدند.
آرش رحماني پور متهم مورد بحث، ضمن تهيه يكصدكيلوگرم مواد موردنياز جهت ساخت بمب و چاشني آن، به انجام 5 مورد عمليات انفجاري آزمايشي اقدام كرده و تصاوير فيلم برداري شده را به رابط و آمر اصلي خود (فردي به نام جمشيد در لس آنجلس) ايميل كرده بود. وي همچنين اقدام به كار گذاشتن بمب در حسينيه اي واقع در شهرك ولي عصر مي نمايد اما بمب عمل نمي كند، و منفجر نمي شود. اين تروريست قصد انفجار در امامزاده علي اكبر چيذر، امامزاده زيد تهران و پمپ بنزين بهارستان را داشته تا به دستور عناصر مافوق خود در گروهك انجمن پادشاهي، انتقام عناصر اعدام شده گروهك- در پي عمليات تروريستي شيراز- را بگيرد و فضاي انتخابات را ملتهب سازد. نامبرده همچنين براي انجام انفجار در حسينيه ارشاد و مسجد النبي نارمك در روز انتخابات - به خاطر پخش مستقيم اخذ آرا از تلويزيون- برنامه ريزي كرده بود.
وي همچنين اعتراف كرده كه از طريق برخي رابطين در اروپا نحوه راه اندازي اعتراض و آشوب خياباني و هدايت آن را آموزش ديده بود. آرش رحماني ( با نام مستعار سورنا و با كد سازماني 50150) از آشوب ها به عنوان چگونگي انجام يك جنگ شهري و افزايش خسارت جاني و مالي ياد مي كند. نامبرده همچنين در تلاش بوده براي گروهك تروريستي متبوع خود يارگيري كرده و افراد را به خارج از كشور وصل كند. اين تروريست همچنين نحوه مسموم كردن آب شرب شهري را نيز از طريق رابط خارجي خود آموزش ديده است.

دوبيني عنكبوتي ها، اين بار در تبريز (خبر ويژه)

رسانه هاي زنجيره اي وابسته به شبكه عنكبوت در اقدامي هماهنگ كوشيدند استقبال گسترده مردم از رئيس جمهور و كابينه را كمرنگ جلوه دهند. رسانه هايي نظير صداي آمريكا، جرس، موج سبز، روزنت، نوروز و ده ها شبكه از اين دست در خبري واحد و هماهنگ مدعي شدند استقبال از رئيس جمهور گسترده نبوده است. برخي از اين شبكه ها با وقاحت تمام و با توهين به شعور مخاطبان خود، تصويري از استاديوم تختي تبريز را ساعاتي پيش از آمدن مردم و رئيس جمهور در داخل تحليل تحميلي خود گذاشتند كه در آن عكس بيش از 50-60 نفر ديده نمي شود.
گفتني است با وجود بارندگي و سرماي شديد هوا در تبريز، خيابان هاي مشرف به استاديوم تختي و داخل مملو از جمعيت استقبال كننده بود.
نكته جالب درباره رسانه هاي عنكبوتي - كه ان شاءالله صرفاً به دوبيني و نارسايي ديد آنها برمي گردد- اين است كه اين طيف هرگاه مي خواهند از اغتشاشگران ورشكسته نام ببرند تعداد آنها را به هزار ضرب مي كنند و مثلاً تجمع چند ده نفره را چند هزار نفر ذكر مي كنند و متقابلاً هر جا مي خواهند از حضور ملت انقلابي نامي به ميان آورند، تقسيم به هزار بلكه ده هزار مي كنند!

تعطيلي گوانتانامو؟ اوباما: شايد وقتي ديگر! (خبر ويژه)

رئيس جمهور آمريكا از تعطيلي بازداشتگاه نظامي گوانتانامو طفره رفت. اوباما كه وعده كرده بود زندان گوانتانامو را تا ژانويه 2010 (10 دي ما ه) تعطيل كند، اعلام كرد: اين كار مشكل است و آمريكا نمي توانددر زمان وعده داده شد گوانتانامو را تعطيل كند.
زندان گوانتانامو سمبل وحشي گري هاي دولت و سيستم اطلاعاتي امنيتي آمريكا عليه بازداشت شدگان است و اوباما به عنوان يكي از وعده هاي انتخاباتي، وعده كرده بود اين زندان را تعطيل كند.
او دو روز پس از پيروزي در انتخابات آمريكا نيز از تعطيلي گوانتانامو خبر داد اما اكنون به فاكس نيوز مي گويد: گوانتانامو تا ژانويه تعطيل نمي شود. البته من مأيوس نشده ام(!) از ابتدا هم مشخص بود تحقق اين كار مشكل است.
گفته مي شود دست كم 215 زنداني به طرزي وحشيانه در گوانتانامو نگهداري مي شوند در حالي كه هيچ مدركي عليه آنها وجود ندارد و هيچ كشوري نيز حاضر به پذيرفتن اين افراد نيست.
اوباما مي گويد: تعطيل كردن گوانتانامو در عمل مشكل است.

اين عشق لعنتي به انگليس و آمريكا! (خبر ويژه)

وزير ارشاد دولت خاتمي با بررسي دليل بي اعتمادي ميان ايران و آمريكا نوشت: من اكنون هم معتقد نيستم كه آمريكا و انگليس به دنبال دموكراسي در ايران هستند.
عطاءا... مهاجراني طي مقاله اي در روزنامه سعودي الشرق الاوسط (چاپ لندن) نوشت: در گذشته كشور ما، دو بازيگر اصلي يعني آمريكا و انگليس، در سرنوشت ايران نقش اصلي را داشتند. چه كسي است كه مي تواند نقش آمريكا و انگليس را در نابودي آزادي و دموكراسي در ايران فراموش كند يا ببخشد؟ من اكنون نيز معتقد نيستم كه آمريكا و انگليس به دنبال دموكراسي در ايران هستند؛ آنها خواهان كشورهايي ضعيف در منطقه خاورميانه اند.
وزير اسبق ارشاد همچنين اضافه كرد: انقلاب اسلامي واكنش به استبداد خانواده پادشاهي در ايران بود. استبدادي كه از سوي آمريكا، غرب و حتي روسيه و چين مورد حمايت قرار گرفت.
وي نوشته است: هم اكنون چرا آمريكا پيام عذرخواهي را براي ملت ايران نمي فرستد و از كودتاي عليه مصدق عذر نمي خواهد؟
اين سخنان آقاي مهاجراني كاملاً منطقي مي نمايد اما آنچه منطقي نيست و مدعيان اصلاح طلبي و كساني چون آقاي مهاجراني را زير علامت سوال مي برد، اين است كه دشمناني با مختصات آمريكا و انگليس- با همان توصيفي كه آقاي مهاجراني كرده- چگونه در پوشش حمايت از آزادي و دموكراسي در ايران، از مدعيان اصلاح طلبي و به اصطلاح جنبش سبز در همين انتخابات اخير و حوادث پس از آن حمايت صريح و علني كردند؟ آيا آقاي مهاجراني در اوج آشوب هاي خياباني همين جملاتي را كه امروز نوشته، يادش رفته بود كه مكرر روي آنتن بي بي سي مي رفت و در پروژه از پيش تعيين شده آمريكا و انگليس به ايفاي نقش مي پرداخت كه اسم رمز كودتاي آژاكس در مرداد 1332 را اعلام كرد؟!
آقاي مهاجراني كه در انتخابات 22 خرداد 88 از آقاي كروبي حمايت مي كرد و پس از آن حامي سبز كذايي در طيف موسوي شد براساس اصل «اقرار العقلاء علي انفسهم جايز» آيا نبايد توضيح دهد كه متوليان جريان مدعي اصلاح طلبي به چه دليل از سر اختيار زير بيرق حمايت آمريكا و انگليس رفتند؟! آقاي مهاجراني كه در بازداشت نبوده تا بتوان ادعا كرد تحت فشار شكنجه سفيد و قرص روانگردان اعتراف كرده است؟ آيا غير از اين است كه همين آقاي مهاجراني چند هفته پيش از دولت اوباما گله كرد كه چرا 5 ديپلمات ايراني بي گناه (ربوده شده در اربيل عراق) را آزاد كرده است؟ يعني آن روز آقاي مهاجراني، طرف ملت ايران بود يا طرف كودتاچيان آمريكايي و انگليسي؟!
البته آقاي مهاجراني پرونده طولاني تناقض گويي دارد و از مصداق كساني است كه دانسته جفا و خيانت مي كنند. (همچنان كه در ماجراي مطبوعات زنجيره اي و شهادت درباره برانداز و گروهكي بودن آنها اتفاق افتاد).
گفتني است مهاجراني كه در لندن اقامت دارد اخيراً شبكه اي ضدانقلابي موسوم به جرس را با همكاري عناصر بدنامي نظير محسن كديور و شماري از روزنامه نگاران فراري همكار رسانه هاي رسمي ضدانقلاب (وابسته به دولت هاي غربي) راه اندازي كرد.

جنبش سطل سوزي شما 3 نفر را بهانه كرده اند (خبر ويژه)

موسوي، كروبي و خاتمي تنها بهانه اي براي قانون شكناني شده اند كه به اسم جنبش سبز در خيابان سطل زباله آتش مي زنند.
سايت فردا نيوز با درج اين مطلب، خطاب به 3 نفر مذكور كه مدعي اند خود را در چارچوب نظام تعريف مي كنند نوشت: سبزهاي فعلي عليه نظام جمهوري اسلامي برخاسته اند و سران آنها بايد اثبات كنند به جمهوري اسلامي، نه يك كلمه كم و نه يك كلمه زياد معتقدند و با تمام جان قوانين آن را مي پذيرند.
«فردا» خواستار اعتراف افراد مذكور به اشتباهات خود شده و نوشت: اين اقدام را نه تنها افكار عمومي خواهند پسنديد بلكه توصيه دين مبين اسلام است.
«فردا افزود: سران اين جريان و مشاوران آنان به خوبي مي دانند كه زمان آغاز اين جريان، چه كساني با آن بودند و چه كساني به چه دلايلي از آن جدا شدند؛ آنان بايد بدانند كه به هر حال رأس متمركز اين جنبش هستند و بايد بدنه متحرك خود را سازماندهي كرده و مرزبندي هاي خود را مشخص كنند. آنان اعلام كنند كه اين حركات چه سنخيتي با گذشته آنان دارد و چه سنخيتي با هدفي كه براي آن وارد انتخابات شدند دارد ... اينان بايد بدانند كه «توهم» بي نظير و سپس عصبانيت آنان در كنار اشتباهات برخي ديگر از افراد داخل و خارج جنبش سبز، سوژه اي بسيار جذاب و بي نظير در اختيار كساني قرار داده است كه موسوي، كروبي و خاتمي براي آنان اهميت ندارد؛ بلكه تنها عناد با نظام جمهوري اسلامي و اركان آن اهميت دارد و اينان دستمايه اي زودگذر بيشتر نيستند.
اين سايت همچنين هشدار داد كه تاخير در بازگشت واقعي و پذيرش اشتباه ممكن است پشيماني در پي داشته باشد.
«فردا» از سايت هاي منتقد دولت به شمار مي رود و تا همين اواخر توسط مرتضي طلايي (عضو شوراي شهر تهران) اداره مي شد.

مشاور اوباما: در افغانستان جنگ را باخته ايم (خبر ويژه)

مشاور رئيس جمهور آمريكا طي سخناني در تل آويو اعلام كرد: واشنگتن در حال باختن جنگ در افغانستان است و بايد به زودي تصميمي دشوار درباره افزايش نظاميان در اين كشور بگيرد.
به گزارش يونايتدپرس و ريانووستي، بروس ريدل طي سخناني در دانشگاه تل آويو و همچنين در مصاحبه با جروز الم پست گفت: آمريكا به شدت غرق در باتلاق افغانستان شده و همين، مانع از ورود به جنگ ديگري با ايران مي شود.
وي اضافه كرد: اوباما به خاطر جنگ با طالبان نمي تواند به خود اجازه تعرض نظامي به ايران را بدهد.
ريدل كه مشاور اوباما در امور خاورميانه و آسياي نزديك است، مسئول تدوين استراتژي آمريكا درباره افغانستان نيز مي باشد. او همچنين عضو انستيتو بروكلين و مركز سابان مي باشد.
ريدل گفته است: ما جنگ در افغانستان را مي بازيم. هر سرباز آمريكايي در افغانستان سالانه يك ميليون دلار هزينه دارد و فعلا هزينه اين نيروها 30ميليارد دلار است. اسرائيلي ها بايد درك كنند كه منابع آمريكا محدود است. ما امكان افزايش اين مخارج را نداريم. بهاي جنگ افغانستان، امتناع از حل نظامي چالش هسته اي ايران است.
مشاور اوباما ادامه داد: كاخ سفيد چنين تصميمي نخواهد گرفت كه به مردم خود خبر آغاز جنگ سوم را با توجه به دو جنگ كم موفقيت ديگر در عراق و افغانستان بدهد، بويژه با احتساب اينكه ايران مي تواند در روند اين جنگ ها دخالت كرده و طرف دشمن آمريكا را بگيرد.
بروس ريدل با بيان اينكه ما در جنگ شكست خورده اي درگير هستيم گفت: آمريكا ياد گرفته كه نمي تواند در يك زمان در دو جبهه در سطح متوسط بجنگد. اوباما جنگي فاجعه بار و شكست خورده را به ارث برده است.
در همين حال روزنامه آمريكايي لس آنجلس تايمز نيز با اشاره به اوضاع افغانستان نوشت: بدون تغيير در مديريت دولت كرزاي، حتي اگر صد هزار سرباز ديگر به افغانستان اعزام شوند، مشكل حل نخواهد شد. اوضاع نااميد كننده است.