(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 17 آذر 1388- شماره 19529
 

دانشجويان ميراث دار ارزش هاي انقلاب اسلامي
بررسي نقش جنبش هاي دانشجويي در تحولات سياسي اجتماعي ايران- بخش پاياني



دانشجويان ميراث دار ارزش هاي انقلاب اسلامي
بررسي نقش جنبش هاي دانشجويي در تحولات سياسي اجتماعي ايران- بخش پاياني

گاليا توانگر
جنبش رودخانه خروشاني است كه هر دغدغه مندي از قشر جوان دانشجو مي تواند به آن بپيوندد و در مسير جهاد علمي، سنگر فرهنگي و خودباوري به قله هاي رفيع پيشرفت و سازندگي دست پيدا كند.
دانشجو اين شخصيت حساس و باهوش هر صبح كه كيف بر دوش مي گيرد و سنگيني كتاب ها بر شانه اش مي نشيند، سرباز شجاع و متفكري است كه هزار و يك سؤال پيرامون فراز و نشيب هاي علمي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي در ذهن دارد. وظيفه اصلي تئوريسين ها و مسئولين تشكل هاي دانشجويي در اين برهه زماني- كه از حساسترين روزهاي حيات جنبش محسوب مي شود- در توليد فكر براي نسل جوان و انتقال ماهيت عدالت خواهي و استكبارستيزي به نسل امروز است.
اگر به سؤالات پاسخ ندهيم، اگر مطالبات به حق كه در چهارچوب قانوني بيان مي شود را ناديده بگيريم، در حقيقت اصالت جنبش را ناديده گرفته ايم.
آنهايي كه ادعا مي كنند جنبش مرده و دستخوش تك صدايي شده است، چرا به كارنامه اين خروش خودجوش نمي نگرد؟ دهها نخبه علمي برخاسته از تشكل ها، هزاران پاراگراف مكتوب پيرامون استكبارستيزي و نفي وابستگي، صدها نشريه جريان ساز و تاثيرگذار، حضور در صحنه هاي حساس داخلي و خارجي نظير اعتراض به نسل كشي در غزه و... همگي گواه آگاهي و بيداري اعضاي جنبش است.
اتفاقا به نظر مي رسد همين ها كه ناآگاهانه و يا اكثرا مغرضانه حيات جنبش را نفي مي كنند، خودشان در پي تهي كردن جنبش از اهداف و آرمان هاي انقلابي هستند تا با حربه وادادگي سياسي و فرهنگي و نيز وابستگي به بيگانگان ريشه هاي اين درخت تناور را بخشكانند، اما تا زماني كه انديشه عدالت خواهي، مطالبه گري در چهارچوب قانون، نقد سازنده، همت براي ساختن و قد كشيدن همچون خوني تازه در رگهاي جنبش مي جوشد، فرياد دانشجو زنده است و حيات هميشگي اين درخت پرثمر ادامه خواهد يافت. افسوس به حال تنگ نظراني كه به خيال وابسته شدن و رشد يافتن خود را به ورطه نابودي مي كشانند و به صفحات وابستگي و تيره تاريخ مي پيوندند.
حيات ابدي جنبش با فتح قله هاي علمي و فرهنگي
هنوز هم چفيه و پوتين شهداي دانشجو نماد پرافتخار جنبش است، نمادهايي كه هرگز نمي ميرند و پرچمي كه از يك بازوي پرتوان به بازوي پرتوان جواني ديگر تكيه مي زند.
مرگ، در قاموس ما جايي ندارد. مرگ خواب آشفته اي است كه بيگانگان برايمان ديده اند و زهي خيال باطل كه در مرام حسيني(ع) و جوشش انقلابي مان تعبير نخواهد شد.
محمدمهدي مسعودي قائم مقام اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاههاي سراسر كشور صراحتا در پاسخ به اين سؤال كه چرا عده اي جنبش را مرده مي پندارند؟ مي گويد: «ادعاي اين گروه از ورشكستگان سياسي و افراد وابسته به غرب به سابقه ذهني شان از حجاب دانشجويي سالهاي 76 تا 78 برمي گردد كه اميدوار بودند از ظرفيت و نام دانشجو و جريان در جهت افكار و مجامع سياسي خودشان استفاده ببرند كه با درايت و فراست، دانشجويان به سرعت از اين دام گريختند و اثبات كردند كه پايبند به اهداف و آرمان هاي اصيل جريان دانشجويي هستند.»
وي براي اثبات اين ادعا كه جنبش نه تنها نمرده، بلكه پوياتر از هر زماني به حيات خود ادامه مي دهد، ضروري مي داند كه شاخصه هاي آرماني جنبش دانشجويان انقلابي را مطرح كرده و مصاديق بارز آن را بيان كند.
مسعودي ادامه مي دهد: «دانشجو به دليل مجهز بودن به دو بال علم و ايمان و دوري از قدرت و ثروت فردي آرمان گرا و پيشروست كه در كشور ما در جهت اهداف و آرمان هاي اسلامي و ايراني گام برمي دارد. جريان دانشجويي پيشقراول مبارزه با استكبار و استبداد است و مطالبه عدالت را در همه سطوح از وظايف خود مي داند. به همين دليل 16 آذر 32 نقطه عطفي در تاريخ جريان دانشجويي است.»
قائم مقام انجمن هاي اسلامي مستقل سراسر كشور با اتصال خروش جنبش به خروش 8 سال دفاع مقدس مي گويد: «اوج افتخارآفريني و عزت آفريني جنبش دانشجويي در راه اهداف و آرمان هاي اسلامي زماني است كه علم الهدي سيدالشهدا دانشجويان ايران به همراه دوستان دانشجويش در كربلاي هويزه به شهادت رسيدند و اين زماني است كه باز هم رزمندگان ما دل خوني از آمريكا و جيره خوار داخلي اش بني صدر خائن دارند.
اين خط ممتد و اصيل تا به امروز نيز ادامه دارد و امروز جريان دانشجويي و بدنه دانشجويان با درس گرفتن از تجارب گذشته و فرصت طلبي هاي عناصر خود فروخته و جيره خوار آمريكا اهداف و آرمان هاي اصيل جنبش دانشجويي را ادامه مي دهند و معتقديم دانشجوي امروز با فهم و بصيرت بيشتري خود را براي جهاد و مبارزه آماده كرده اند.»
مسعودي بر جهاد علمي در فضاي دانشگاه تاكيد مي كند و مي گويد: «امروز شاهديم كه در جهاد علمي دانشجويان ما در رشته ها و حوزه هاي علمي مختلف قله هاي افتخار را فتح مي كنند و با بصيرت كامل در برابر جبهه جنگ نرم به ميدان آمده اند.
جريان هاي دانشجويي ضمن روشنگري و شفاف سازي فضا، خواهان اجراي دقيق عدالت در مورد خائنين هستند و چون خود را از صاحبان انقلاب مي دانند از ارزش ها دفاع كرده و دانشجوي انقلابي حتي اگر لازم باشد جان خويش را نيز فدا مي كند.»
وابستگي يعني مرگ جنبش
سيدحسن موسوي فرد دبيرجنبش عدالت خواه دانشجويي معتقد است كه بايد بررسي كنيم مولود جنبش به چيست؟ و مرگش به چيست؟ وي مي گويد: «اگر از لحاظ تاريخي بررسي كنيم، همواره جريان دانشجويي به عنوان حلقه اتصال بين حاكميت، نخبگان و بدنه عمومي جامعه بوده و مطالبه گري خود را- چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب- دنبال كرده است. محتواي روز 16 آذر مشخصاً مخالفت با بيگانگان بود. و پيام آن تاكيد بر داشته هاي خود و حفظ استقلال در هر شرايطي ا ست.
در دوره مبارزات انقلاب اسلامي هم جريان دانشجويي تحت تاثير اسلام و رهنمودهاي امام(ره) قرار گرفت و در دانشگاه نقش آفريني كرد. در دوره پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز در حوادثي چون 13 آبان اهداف استكبارستيزي و استقلال طلبي را دنبال كردند.»
دبير جنبش عدالت خواه دانشجويي ادامه مي دهد: «بنابراين در دوره پيروزي انقلاب، سپس در دوران دفاع مقدس با ارائه يك جريان پوينده و الگو و نيز در دوران فعلي با حركت عدالت خواهي، همواره جنبش زنده بوده و هم اكنون موج سوم جنبش به خصوص بر پايه عدالت خواهي ادامه دارد. در اين جا اين سوال پيش مي آيد كه آيا افراد مدعي فوت جنبش دانشجويي خودشان خواهان اين مرگ نشده اند؟! اين گروه مي خواهند با ارتباط با بيگانگان، محافظه كاري در بدنه دانشجويي رخنه كرده و با ايجاد وابستگي جنبش دچار مرگ شود. هرچند كه جريان دانشجويان انقلابي همواره زنده بوده و هست.»
موسوي سه حوزه سياسي و فرهنگي، گروه هاي جهادي (مبارزان بي عدالتي) و مسائل علمي نخبگان را سه حوزه فعال جريان دانشجويي مي داند و مي گويد: «ما بايد دقت داشته باشيم كه بيگانگان مي خواهند انقلاب را از مناسبت هاي انقلابي تهي كنند و تنها از جمهوري اسلامي يك ظاهر باقي بماند.»
نقش زنان در پويندگي جنبش دانشجويي
كاروان آزاد مردان و آزاد زنان عاشورا همچنان در تمام كوچه هاي دنيا مي گردد و همسنگر مي پذيرد. زنان و دختراني كه در چنين مكتبي رشد پيدا مي كنند، از تاثيرگذارترين افراد در جامعه هستند. در دنياي امروز عرصه ديگري براي حضور دختران انقلابي فراهم آمده كه با هدف جهاد علمي وارد ساحت مقدس دانشگاه مي شوند.
سمانه فلاح مراد مسئول بسيج دانشگاه الزهرا(س) مي گويد: «سنگر ما دانشگاهمان است. كساني كه مي خواهند دانشگاه را به تعطيلي بكشانند، به نظر مي رسد از مخالفان جهاد علمي باشند و وقتي اصلي ترين وظيفه دانشجويي را كه حضور در كلاس درس است، فراموش مي كنند، چطور نام خود را دانشجو مي گذارند؟! ما دانشجويان انقلابي طالب علم هستيم و با حضور در سنگر علمي اثبات مي كنيم كه دانشجوي پوينده اي هستيم.»
وي با اشاره به اين كه نقش زنان دانشجو در جنبش بدون شك نقشي زينب(س)گونه است، مي گويد:«يكي از عرصه هاي مهم جنبش، عرصه فرهنگي است. ما بايد به دانشجو آموزش دهيم كه چطور مطالبات خود را در چهارچوب قانون در فضاي كاملا منطقي و عقلاني بيان كند. در عرصه آگاهي بخشي و بصيرت دهي بدون شك نقش خانم ها بسيار پررنگ و تاثيرگذار خواهد بود.»
زهرا صابري خوش اخلاق جانشين بسيج دانشجويي خواهران دانشگاه علامه طباطبايي اشاره دارد: «امام(ره) نه تنها معتقد به نقش پشتيباني زنان از مردان در محيط خانه بودند، بلكه به حضور فيزيكي آنها و حتي مشاركت در تظاهرات انقلابي نيز اعتقاد داشتند. امروز نيز اگر فرمايشات رهبر معظم انقلاب را سرلوحه كارمان قرار دهيم، مي بينيم كه ايشان نيز به حضور زنان در همه عرصه ها معتقدند. براي زنان و دختران انقلابي علاوه بر عرصه خانه و اجتماع فضاي جديدي تعريف شده كه دانشگاه نام دارد.»
وي ادامه مي دهد: «الان دغدغه ما جنگ نرم است. در جنگ نرم هويت و افكار جامعه نشانه مي رود. دختران دانشجو به عنوان افسران سنگرهاي مقابله با جنگ نرم با توجه به اين كه مي توانند بر افكار خانواده تاثير بگذارند و هم در بستر دانشگاه آگاهي بخشي و بصيرت دهي داشته باشند، داراي تاثيرگذاري دوچنداني هستند.»
اهداف تولد جنبش را فراموش نكنيم
متأسفانه نام جنبش در رسانه ها تنها با حركت هاي سياسي گره خورده در حالي كه جنبش در فضاي كنوني بايد پرچم دار خواسته هاي مردم باشد.
محمد شيخان عضو شوراي سياست گذاري بسيج دانشجويي توضيح مي دهد: «در ده سال اخير يك اختلاط جدي جريان هاي سياسي با فضاي دانشگاهي رخ داد. در گذشته اين اختلاط صرفاً جنبه علمي داشت، ولي در برهه اي از زمان به دليل اتفاقاتي كه به جريان هاي سياسي كشور حاكم بود، عده اي از نمايندگان احزاب وارد دانشگاه شدند و يك سري حركت هاي احساسي، بي ريشه و سطحي شكل گرفت. به نظر مي رسد اين يك آفت جدي است كه حركت هاي دانشجويي را تهديد مي كند، لذا جنبش دانشجويي بايد استقلال خواهي داشته باشد، به احزاب وابسته نشده و مطالبات مردم را پيگيري كند.»
وي ادامه مي دهد: «اگر چه فعاليت جنبش بايد در محيط دانشگاه و توسط دانشجويان تحقق پيدا كند، ولي تأثير جنبش بر حوادث داخلي و خارجي كاملاً مشهود است و محدود به فضاي دانشگاه نمي شود. براي مثال دراعتراض به نسل كشي غزه دانشجويان به صحنه آمدند و با همراه كردن آحاد جامعه و به وجود آوردن فضاي آرماني بسيار تأثيرگذار بودند. جنبش دانشجويي يك سري خصوصياتي دارد كه بايد در فعاليت هاي دانشجويي مدنظر قرار گيرد: هيچ گاه نبايد آرمان ها را فراموش كنيم. ريشه دار كردن اين افكار در دل و وجود خود و نيز جوشش آرمان ها از درون. راهكار دروني كردن آرمان ها اين است كه براي ريشه دار كردن آرمان ها به ايمان و عقايد ديني متصل شويم.»
شيخان به ذهن دغدغه مندان جنبش اين تلنگر را مي زند كه بايد طوري برنامه ريزي كنيم كه پايه هاي فكري وسياسي بدنه جنبش را مستحكم كرده و ارتباط منسجمي بين نسل امروز و نسل هاي بعدي كه هدايتگران جنبشند، ايجاد كنيم. وي گفتمان سازي را از وظايف اصلي جنبش برمي شمرد و مي گويد: «جريان دانشجويي بايد مطالبات مردم را تبديل به يك گفتمان عمومي كرده تا حيات دولت عدالت خواه تداوم پيدا كند. بنابراين راه رسيدن به توليد گفتمان مطالبه گري ست كه از كار ويژه هاي جنبش دانشجويي به حساب مي آيد.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14