(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 9 دي 1388- شماره 19546
 

عاشقانه و تجاري اين است سينماي ارزش گرا؟!



عاشقانه و تجاري اين است سينماي ارزش گرا؟!

پريسا جلالي
فيلم سالن شماره يك
سكانس اول: مراسم ازدواج يك دختر جوان با مرد مسن در دفترخانه ازدواج
سكانس دوم: زني مسن با دستان چروكيده كه مشغول نظافت منزل و تهيه غذاست.
سكانس سوم: ساعت 24، همان مرد مسن وارد منزل شده و بدون احوالپرسي و پاسخ به سأال همسر اولش كه كجا بودي به اتاق خوابش مي رود.
فيلم سالن شماره 2:
سكانس اول: نزاع طولاني و يك زوج جوان و دشنام هاي طولاني سپس خروج زن از منزل.
سكانس دوم: صداي زنگ تلفن و تماس همسر دوم مرد براي آمدن به همان منزل.
... و اين حكايت غم انگيز سينماي امروز ايران است كه همانند فيلم هاي هندي به سمت و سوي عاشقانه شدن آن هم از نوع نازل و سطح پايين در حركت است، به گونه اي كه تقريباً اغلب فيلم هاي اكران شده امروزي يك خط فكري را طي مي كنند. اما آيا به راستي اين فضاي به وجود آمده در شأن سينماي ارزش گراي ايران اسلامي هست؟
و چرا بسياري از فيلم هاي سينمايي كه حتي توسط كارگردانان توانا ساخته شده به سمت فيلم هاي تجاري پيش مي روند؟
اوقات فراغت با سينما
طبيعي است فرصتي كه افراد در هر سن و سالي تمايل دارند پس از اوقات كار اجباري به آن اختصاص دهند زماني است براي فراغت از كار و تلاش روزانه و منطقي تر اينكه اغلب ترجيح مي دهند ساعاتي مفرح داشته باشند و اين اوقات را با دوستان يا اعضاي خانواده سپري كنند.
گذشته از فصل اوقات فراغت تابستاني كه معمولا نهادها و دستگاه هاي مسئول برنامه هاي چنداني براي نوجوانان و جوانان ندارند، فصول ديگر هم به مكان و برنامه اي براي فراغت نياز است؛ شايد سينما. اما آيا سينما را مي توان مامني براي اين ايام توصيف كرد؟
سينما قدرت و موجوديت خود را از مخاطب مي گيرد و بديهي است كه نياز مخاطب مي بايست مورد توجه قرار گيرد اما نه هر نيازي. به حتم آثار مورد حمايت و توجه در توليد قرار مي گيرند كه مكمل سلامت روحي و رواني خانواده و افراد جامعه باشند.
اينكه آيا فيلم هاي اكران شده در سينما مي توان چنين نقشي را در جذب مخاطباني كه به دنبال گذران اوقات فراغتشان هستند و ضمن آن سلامت روحي و رواني مي خواهند، ايفا كند يا اينكه به مخاطب خاص بها مي دهند و محتوا برايشان از كميت، ارزش بالاتري دارد.
سينمايي كه در آن كارگردانان، تهيه كنندگان و فيلمنامه نويسان بدون توجه به نياز واقعي، مخاطب را دچار نوعي سيري كاذب مي كنند بدون اينكه به فكر گذشته سينما يا گذشته كاري خود باشند.
ديدني اما آموزنده
كاهش تعداد مخاطبان سينما به خوبي نشان مي دهد مخاطبان رغبت چنداني براي تماشاي فيلم ها ندارند. هر چند برخي سياست ها هم بعد از مدتي رو به شكست گذاشت مثل نيم بها كردن بليط سينما در يكي از روزهاي هفته كه از شنبه به سه شنبه تغيير يافت حداقل تأييدي بر اين موضوع است كه پس از اكران گسترده و رنگارنگ فيلم هاي سطحي و تجاري در چند سال اخير بالاخره تماشاگران از ديدن اين گونه فيلم ها خسته شده و با عدم استقبال خود شكست سختي را براي خالقان فيلم هاي سطحي رقم زدند.
نبايد فراموش كرد كه هر چند با نگاه سرگرمي و پر كردن اوقات فراغت فيلم تماشا مي شود اما چيزي از رسالت فيلمسازان و دست اندركاران سينما كم نمي شود بلكه وظيفه آنها حساس و خطيرتر خواهد شد.
مسئله اي كه ارتباط هنرهاي ديگر از جمله موسيقي و ادبيات را با هنر سينما عجين ساخته و نه تنها از نويسنده، متن قوي و ديالوگ هاي بامحتوا انتظار مي رود بلكه ديگر عوامل توليد نيز مي بايست همراه با يكديگر بر زيباتر شدن فيلم علاوه بر جنبه آموزنده بودن آن تاكيد داشته باشند.
به اعتقاد كارشناسان، سينما مجموعه اي از هنرهاي ديگر را به خدمت گرفته كه اغلب فيلم هاي مهم و تأثيرگذار و ماندني سينما فيلم هايي هستند كه به نقش و تأثير هنرمندان در ارتقاي كيفي آثارشان واقف بوده اند. مانند ادبيات، معماري، موسيقي و طراحي در تنگاتنگ توليد در سينما نقش حياتي دارند.
طيبه توكلي يكي از مخاطبان سينما است كه تنها به علت نزديكي محل سكونتش به سينما تماشاي فيلم را به رفتن به پارك يا گذران اوقات فراغت به روش هاي ديگر كه ماندن در ترافيك هم به آن اضافه مي شود ترجيح مي دهد، مي گويد: «سينما امروز فراغتي شده براي امثال من يا دوستاني كه فقط مي خواهند ساعتي با هم باشند و در خلال آن يك فيلم هم ببينند. در حالي كه با توجه به محتواي نازل فيلم ها تماشاي آن فقط صرف وقت است نه استفاده درست و منطقي.»
وي ادامه مي دهد: «اكثر افرادي را كه در كنار گيشه سينماها مي بينيد دختران و پسران هستند چون محتواي فيلم ها مختص دختران و پسران و نمايش دارايي هاي خانواده هاي متمول و ثروتمند شده است. در حالي كه تناسبي با مخاطب عام كه از اقشار متوسط جامعه هستند ندارند. شايد بتوان يكي از عوامل كاهش تعداد مخاطبان سينما را در همين موضوع ديد.»
محتوا قرباني گيشه
ضعف محتوايي و قرباني شدن محتواي فيلم هاي سينمايي براي حفظ گيشه را مي توان عمده ترين عامل كاهش تعداد مخاطبان و نارضايتي مردمي دانست كه سال ها است ديگر سينما را به عنوان محلي براي پر كردن اوقات فراغت كه هم فال بود و هم تماشا نمي دانند.
عباس آقا مرد مسني كه همه جواني اش را در سينما سپري كرده و روزگاري پشت پيشخوان گيشه بليط مي فروخته است، سينماهاي امروز را بي رمق توصيف مي كند.
«قديم ها اينطور نبود كه داخل مغازه بقالي هم بشود فيلم تهيه كرد! مردم براي فيلم ارزش قايل بودند. وقتي فيلم جديدي مي آمد كمتر كسي بود كه بي اطلاع بماند. محصولات فرهنگي براي مردم ابهت خاصي داشت و عامه مردم هم استقبال خوبي داشتند. اما امروز سينما ديگر تعريف گذشته اش را ندارد.»
وي در ادامه به خبرنگار سرويس گزارش كيهان مي گويد: «به علت نمايش گسترده فيلمها در تلويزيون، ماهواره و تهيه آسان و ارزان فيلم ها بررويCD و DVD مخاطب به سينما نمي رود. يعني مردم به سينما و فيلم ديدن اهميت مي دادند اما امروزه آنقدر تنوع وسايل ارتباطي زياد شده كه نمي توان انتظار داشت مخاطب ساعت ها در صف هاي طولاني بليط منتظر شود. به ويژه اينكه بعد از اكران هر فيلم مي توان آن را بعد از مدتي از طريق سوپرماركت تهيه كرد. خب محتواي فيلم ها هم مهم است و نبايد همه فيلم ها مثل هم باشد، بعضي هاي آنها كاملاً كپي برداري است.»
بديهي است تنوع موضوعي توليدات سينمايي در هر مقطعي از زمان تابع نياز و شرايط آن زمان است اما بايد توجه داشت كه نيازهاي فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي بدون سياه نمايي مي بايست در اولويت توليدات سينمايي باشد.
س. احمدي از بازيگران تئاتر است كه در همين زمينه به خبرنگار سرويس گزارش كيهان مي گويد: «تعريف سينما در ايران باتوجه به مشكلات موجود در اين حوزه به لحاظ نوع نگاه به اين هنر داراي مشكلاتي است كه اگر حل شود به طور حتم سينماي بهتري خواهيم داشت. يعني اگر مسئولان بپذيرند كه سينما و تأثير آن بر مخاطب مي تواند معضلات اخلاقي را حل كند. -البته با اين شرط كه فيلم هاي سينمايي همانند برخي برهه ها پديدآورنده ابتذال نباشد- حتماً سينماي موفقي در اين حوزه خواهيم داشت و در ساير حوزه هاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و حتي موضوعاتي مثل اصلاح الگوي مصرف مي توان گام هاي خوبي برداشت.»
البته اين را هم فراموش نكنيم كه هنر سينما نقش بسيار مؤثري در ارتقاء بينش، اطلاعات، رفتار اجتماعي و فرهنگ يك جامعه دارد و نظارت دقيق، عدم تبعيض ميان توليدكنندگان و آثار هنري از شروط آن است. بر همين اساس همان طور كه مردم به تغذيه صحيح جسمي نياز دارند به تغذيه درست روحي و رواني هم احتياج دارند بنابراين تقويت هرچه بيشتر عرصه توليد نقش اساسي در پيشرفت فرهنگي جامعه خواهد داشت.
سينماي موفق، متأثر از مخاطب رضايتمند
اساس و معيارهاي سينماي موفق در راستاي تأثيرگذاري بر مخاطب است.
بنابراين معيارهاي سينماي موفق و نقش مخاطب در پيشرفت آن از دغدغه هاي مهم مسئولان فرهنگي است چراكه هدايت توليد به سمت سينمايي كه مخاطب نتواند با آن ارتباط برقرار كند موجب مي شود توليدات سينمايي به سطحي عامه پسند كه هيچ نوآوري را نمي پذيرد نزول پيدا كند.
احمدي همچنين توجه به تنوع فرهنگي و سطح سواد بصري و عمومي در جامعه را واقعيتي مي داند كه بايد در معيارهاي سينماي موفق به آن توجه داشت و در اين راستا معتقد است به نياز تماشاگر مي بايست اهميت داد.
وي در گفت وگو با خبرنگار سرويس گزارش كيهان مي گويد: «علاوه بر توجه به مخاطب و نيازهاي او نبايد از اصول و قواعد علمي و هنري توليد فيلم هايي كه در ارتقاي سطح فرهنگي جامعه نقش دارند عدول كرد. گذر از ارزش ها و هنجارهاي جامعه در برخي فيلم هاي سينمايي ديده مي شود. به طور مثال مشاهده مي كنيم بازيگران نقش اول فيلم دختران و پسراني هستند كه دوستي هاي خياباني دارند و در برخي فيلم هاي سينمايي به سادگي از ميان اين پديده مي گذريم.»
طيبه امامدادي از دانشجوياني كه همنظر با وي است نيز به گزارشگر كيهان مي گويد: «متاسفانه علي رغم نمايش اينگونه رفتارها وانمود مي كنيم اين موضوعي طبيعي و منطقي است كه حتي خانواده هايشان اطلاع دارند. در حالي كه توجه نمي كنيم كه مخاطبان سينما روي ما نوجوانان هم هستند كه ممكن است اين موضوع برايشان بدآموزي داشته باشد. اگر از كنار سينماها عبور كنيد اتفاقا اغلب شاهد نوجواناني هستيد كه صف كشيده اند تا فيلم را ببينند.»
وي ضمن اشاره به اينكه مدت ها است در سينما فيلم هاي خاص كودكان و نوجوانان با كاهش توليد و اكران مواجه شده است، مي گويد: «بايد از توليدكنندگان، تهيه كنندگان و كارگردانان فيلم ها بپرسيم كودكان و نوجوانان چراسهم اندكي از سينما دارند و چرا وقتي همراه خانواده به سينما مي روند مجبورند تن به تماشاي فيلم هايي بدهند كه متناسب سن آنان نيست؟
احمدي همچنين به جايگاه معنا در سينما اشاره دارد.وي مي گويد: «محتوا در اغلب توليدات، وجهه غالب فيلم ها را در برمي گيرد. در بيشتر آثار هنري كه فرم و شكل به نوعي درخواست محتوا است مخاطبين خاصي دارد اما در مابقي آثار آن قدر ارائه محتوا بر شكل مي چربد، كه آن را به يك تئاتر تلويزيوني تبديل مي كند. البته خوشبختانه اغلب مخاطبان ما افرادي هوشمند و آگاه هستند و به راحتي با موضوعات ارتباط برقرار مي كنند.»

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14