پنجشنبه 24 دي 1388- شماره 19559
آيا مي دانيد...
مقابله با بد رفتاري هاي كودكان
ثروتمندان كوچك
آيا مي دانيد...
خوردن سيب زميني سرخ كرده افسردگي مي آورد
پژوهشگران انگليسي پس از پنج سال تحقيقات دريافتند كه مصرف زياد سيب زميني سرخ كرده و ساير غذاهاي چرب موجب افسردگي مي شود.
افرادي كه در رژيم غذايي خود از دسر و غذاهاي چرب استفاده مي كنند 58 درصد بيش از ساير افراد با احتمال ابتلا به افسردگي مواجهند.
فاكتورهاي زيادي از سبك زندگي وجود دارند كه بروز افسردگي را افزايش مي دهند، اما به نظر مي رسد كه رژيم غذايي نقشي مستقل از ساير فاكتورها دارد. به اعتقاد دانشمندان سطوح بالاي آنتي اكسيدان هاي موجود در ميوه و سيزيجات يك اثر محافطتي در مقابل افسردگي دارند به علاوه خوردن زياد ماهي مي تواند سطوح بالاي اسيدهاي چرب اشباع نشده را ارائه كند كه اين اسيدها نيز از افسردگي پيشگيري مي كنند.
تحقيقات نشان مي دهد افرادي كه از سيب زميني سرخ كرده، مايونز، دسرهاي شيرين و پنيرهاي پرچرب به ميزان بالايي استفاده مي كنند كه نه تنها سلامت فيزيكي بلكه سلامت روح خود را نيز در معرض خطر قرار مي دهند.
مقابله با بد رفتاري هاي كودكان
وقتي كودك شما رفتاري پرخاشگرانه و توأم با بي احترامي دارد دلتان مي خواهد زمين دهان باز كند و شما را ببلعد.
بسياري از والدين با توجه به قضاوت خود راجع به رفتار كودكان واكنش نشان مي دهند نه آنچه واقعا وجود دارد.
به عنوان مثال وقتي كودكتان در يك ميهماني فرياد مي كشد ممكن است احساس كنيد كه مردم شما را مادر خوبي ندانند و از اين موضوع ناراحت شويد. ولي بايد واقع بين باشيد.
يادتان باشد فقط زماني مي توانيد به طرز فكر مردم پي ببريد كه آنها شما را علنا والدين بدي بنامند.
به هر حال امكان دارد آنها با خود بگويند: «يادم مي آيد پسر من هم اين كار را مي كرد» يا «خوشحالم كه ديگر با دخترم اين مشكل را ندارم» به نكات زير توجه كنيد:
¤ شما نمي توانيد ذهن ديگران را بخوانيد.
وقتي كودكتان پرخاش مي كند و شما حس مي كنيد كه مورد قضاوت ديگران قرار گرفته ايد بايد به خود بگوئيد: «من نمي توانم ذهن ديگران را بخوانم»
حقيقت اين است كه اگر به اين باور برسيد كه مي توانيد ذهن ديگران را بخوانيد 95 درصد قضاوت ها منفي خواهد بود. به همين خاطر وقتي احساس بدي داريد فكر مي كنيد مردم نيز قضاوت خوبي راجع به شما ندارند.
به عبارت ديگر در اين گونه موارد ما با خواندن ذهن ديگران در جستجوي يافتن نكات مثبت نيستيم بلكه در انتظار قضاوت منفي آنها مي باشيم.
بنابراين وقتي سعي داريد فكر ديگران را بخوانيد كافي است به خودتان بگوئيد: «من نمي توانم ذهن ديگران را بخوانم و نمي دانم آنها در مورد من چه فكري مي كنند.»
¤ يادتان باشد كودكتان مورد قضاوت قرار مي گيرد نه خود شما.
وقتي از دست كودك خود عصباني يانگران مي شويد بايد به دنبال كشف نيازهاي او در آن برهه زماني باشيد نه نحوه قضاوت ديگران.
از خودتان بپرسيد: «كودك من در اين لحظه چه انتظاري دارد؟» اين مهمترين پرسشي است كه والدين بايد از خود بپرسند.
به كودك خود فكر كنيد و بر آشفته نشويد.
شما به عنوان والدين كودك خود او را بهتر ازهر فرد ديگري مي شناسيد و بايد نيازهاي او را برطرف كنيد. گاهي او به توجه نياز دارد و گاهي بايد از آن محيط دور شود.در هر صورت به احتياجات كودك خود توجه كنيد و خواندن فكر ديگران را كنار بگذاريد.
¤ رفتار خود را توجيه نكنيد و به عذرخواهي نپردازيد.
وقتي با رفتار ناپسند كودك خود روبرو مي شويد به توجيه نپردازيد. فرض كنيد شما در يك ميهماني شركت كرده ايد و وقتي از كودكتان مي خواهيد سرجايش بنشيند عصباني مي شود و به فرياد زدن مي پردازد. در اين گونه موارد به دنبال فهميدن عقيده ديگران نباشيد.
بهتر است به آنها بگوئيد: «متأسفم. پسرم الآن به من نياز دارد» يا «زماني كه پسرم به من نياز دارد اين كار را انجام مي دهد» در اين صورت شما به دفاع از خود نمي پردازيد بلكه فقط قضيه را روشن مي كنيد.
¤ به جاي ناراحت شدن، برنامه ريزي كنيد.
با برنامه ريزي، كمتر احساس ناراحتي مي كنيد و اوضاع را تحت كنترل خواهيد داشت.
فرض كنيد قصد داريد به ميهماني برويد. قبل از اينكه حركت كنيد كودكتان را به كناري بكشيد و به او بگوئيد: «يادت باشد اگر ناسزا بگويي، فرياد بكشي يا بي ادبي كني به خانه برمي گرديم و تو نتيجه رفتارت را خواهي ديد»
كودك شما موافقت مي كند ولي مدتي بعد در حضور ديگران به فرياد كشيدن و ناسزاگويي مي پردازد.
اول از همه بايد بدانيد اين وضعيت، بدون ترديد ناراحت كننده است و تنها كاري كه از دست شما برمي آيد اين است كه به كودك خود رفتار صحيح را بياموزيد. ممكن است شما ورزش هاي رزمي را بدانيد ولي زماني كه شب به پاركينگ مي رويد، دچار هراس مي شويد.
بنابراين يادتان باشد ناراحت شدن از رفتار بد كودكتان اجتناب ناپذير است ولي با برنامه ريزي به او ياد مي دهيد دفعه ديگر بهتر رفتار كند. به هر حال در اين گونه موارد به توجيه نپردازيد و ميهماني را ترك كنيد. شما نبايد در موضع تدافعي قرار بگيريد و سعي در توضيح دادن تصميم خود داشته باشيد. تا وقتي رفتار كودكتان به مردم آسيبي نرسانده كارهاي او ارتباطي به آنها ندارد.
به جاي عذرخواهي بابت رفتار ناپسند كودك خود، احتياجات او را برآورده نمائيد.
شايد دلتان بخواهد از ميزبان عذرخواهي كنيد ولي اين كار را انجام ندهيد زيرا درست نيست. بهتر است مدتي بعد به ميزبان خود بگوئيد: «به خاطر رفتار پسرم متأسفم ولي اقدام لازم را انجام خواهم داد» فقط به رابطه خود و كودكتان توجه كنيد. او به توجه شما نياز دارد در راه برگشت به خانه به مرور وقايع و نحوه قضاوت ديگران نپردازيد. والدين غالبا در اين گونه موارد با خود مي گويند: «مردم طوري به من نگاه كردند كه گويي مادر بدي هستم. حتما همه راجع به اين موضوع حرف خواهند زد.»
بايد موضوع را فراموش كنيد. مرور كردن تنها اوضاع را بدتر مي كند و مانع از تمركز شما به روي كودكتان مي شود.
بهتر است با خود بگوئيد: «من نمي توانم گذشته را تغيير دهم ولي اكنون هر كاري كه از دستم ساخته باشد انجام خواهم داد.»
اين جمله را بارها تكرار كنيد.
¤ استفاده از شيوه كوتاه مدت «احتراز» و «گريز».
شما بايد از مردم و شرايطي كه كودكتان هنوز راه كنار آمدن با آنها را ياد نگرفته احتراز كرده و بگريزيد.
والدين بايد دو هدف اوليه را دنبال كنند:
¤ كودك خود را با آرامش به رختخواب بفرستند.
¤ به او مهارت هاي مقابله با مشكلات را بياموزند.
اگر كودك شما نمي تواند محيط يك سوپرماركت را تحمل كند براي مدتي او را از اين محيط دور نگه داريد ولي سرانجام بايد به او طريقه كنار آمدن با اين مسئله را بياموزيد.
يادتان باشد مسئله مهم اين است كه براي كودك خود آنچه را كه در آن لحظه احتياج دارد فراهم كنيد و اوضاع را تحت كنترل بگيريد. در اين صورت كمتر به خواندن فكر ديگران مي پردازيد و فرصت بيشتري براي حل مشكل فرزند خود خواهيد داشت.
از ياد نبريد شما نمي توانيد از ناراحتي خود جلوگيري كنيد ولي مي توانيد كاري كنيد كه از روي احساسات تصميم نگيريد.
به طور خلاصه، مسئله كنترل كردن احساسات در ميان نيست بلكه مسئله مهم مديريت كارآمد در آن شرايط خاص مي باشد.
ترجمه: آذر شايان
ثروتمندان كوچك
در محاورات روزانه معمولا متوجه نيستيم كه كودكان تا چه حد به سخنان ما دقت دارند. يكي از مواردي كه در همه محافل و مهماني از آن صحبت مي شود؛ «پول» است. به همين خاطر بچه ها از سنين پايين با مفهوم پول آشنا مي شوند و به آن تمايل پيدا مي كنند. قطعا سؤالات آنها در اين باره نيازمند پاسخ هاي ساده و شفاف است. سپس نوبت به آموزش عملي مي رسد. دادن مبالغي به عنوان پول توجيبي به بزرگ شدن و پذيرش احساس مسئوليت آنها كمك مي كند.
حضور پول در زندگي همه ما
كودكان حرف هاي ما راجع به پول را مي شنوند، شمردن آن و پرداخت وجهي را در قبال خريد جنس مي بينند؛ پس طبيعي است كه به آن علاقمند مي شوند. پرسش ها و صحبت هايي كه راجع به پول مي زنند، بي ادبانه و نابجا نيست؛ حتي اگر به نظر ما فضولي بيايد. اين مسئله براي بچه ها خط قرمزي ندارد و دليلي نمي بينند تا هميشه به آن به شكل يك معما نگاه كنند.
هرچيز قيمتي دارد
اگر فرزندتان قيمت همه چيزهايي كه در اختيار دارد را پرسيد، تعجب نكنيد و مطمئنا برچسب مادي گرايي به او نچسبانيد. او از اين راه مي خواهد تا خيلي ساده، قيمت اشياء مختلف را بفهمد و آنها را با هم مقايسه كند. پاسخ هاي ساده و شفاف به تدريج مقادير مختلف و ارزش اجناس را به او مي آموزد. در اين صورت به علاوه خود را براي حساب و كتاب نيز آماده مي كند.
پس انداز
وقتي از خريد يك اسباب بازي گران قيمت امتناع مي كنيد، فرزند كوچكتان معمولا مي گويد: «بابا؛ خب شما كه هميشه با كارت، پول مي خريد!» مسلما زماني كه كارت اعتباري را در دستگاه خودپرداز مي گذاريد و مبلغي وجه دريافت مي كنيد، اين مسئله براي بچه عجيب است و از خود مي پرسد: «اين پول ها از كجا مي آيد؟ چطوري وقتي پول تمام مي شود با گذاشتن كارت در دستگاه مي توان پول گرفت؟...» همه اين سؤالات برايش بسيار مبهم و عجيب است. حالا نوبت شماست كه به او توضيح دهيد كه با كاركردن مي توانيم پول به دست آوريم تا خانه، ماشين، لباس، خوراكي بخريم و به گردش و مسافرت برويم. اگر مي بيني كه اسكناس ها به طور اتوماتيك از دستگاه خارج مي شود، به اين خاطر است كه قبلا پول ها را در بانك گذاشته ايم و متصدي بانك، پول را در دستگاه گذاشته است. راجع به محاسبات و مخارج با او صحبت كنيد.
اگر پول براي او يك مسئله كنجكاو برانگيز است، پس اشكالي ندارد كه راجع به نگراني هاي مالي نيز مطالبي بداند. اهميت آن از اينجا مشخص مي شود كه مثلا زماني كه مي گوييد: «ديگر حتي يك ريالي هم ندارم!»، بچه تصور مي كند كه خانواده به معناي واقعي فقير شده و از فردا هيچ چيزي براي خوردن در خانه نيست. يا وقتي كه مي پرسد: «ما پولدار هستيم؟» بهتر است اين طور به او اطمينان خاطر دهيد: «عزيزم؛ ما اول بايد هر چيزي كه لازم داريم را بخريم و بعد اگر پولي باقي ماند مي توانيم به گردش و تفريح بپردازيم.»
بچه ها عاشق داشتن پول هستند
وقتي به نانوايي مي رويد، پول رابه فرزندتان بدهيد تا او نان بخرد. اين كار احساس غرور و افتخار را برايش به ارمغان مي آورد. تا پيش از شش سالگي، پول براي بچه مانند اسباب بازي است كه خيلي زود نيز گم مي شود. لازم نيست پول زيادي را در جيبش بگذاريد؛ چون اگر يك بار اين گنجينه را گم كند، موضوع برايش بسيار ناراحت كننده و غمگين مي شود.
درخواست پول توجيبي؛ نشان دهنده احساس بزرگ شدن
دادن مبلغي مشخص به كودك، مسئله پيش پا افتاده و بي اهميتي نيست. اين پول علاوه بر اينكه پس انداز جزئي براي اوست، به اولين مراحل استقلال كه آرزو داشته نيز رسيده است. حالا ديگر در قبال پولش احساس مسئوليت مي كند، نخستين گام ها را در دنياي خريد و بازار مي گذارد و احساس مي كند تاحدي توانايي مالي دارد. اگر تا به حال براي يك بستني يا شكلات، مرتب اعصابتان را خرد مي كرد، از اين به بعد مي توانيد خودش را مسئول اين نوع خريدها كنيد. حالا اگر تمام پولش را خرج كرده است، بايد منتظر بماند تا هفته آينده برسد. برنامه ريزي و مديريت بر مخارج، استفاده صحيح از پول را به او مي آموزد. در ابتدا ولخرجي مي كند، اما جاي نگراني نيست! منتظر نباشيد كه از دفعه اول، پول هايش را براي خريد يك كالاي ارزشمند پس انداز كند. زماني كه نخستين اسكناس ها را به عنوان پول توجيبي مي گيرد، شخصيت «فردي ولخرج» را دارد؛ پول در دست خودش است و هر طور دلش بخواهد آن را خرج مي كند. چه لذتي ازاين بالاتر! اينكه سرمايه اولش را چطور خرج مي كند، اهميت زيادي ندارد. او در حال كسب تجربه است و با دنياي واقعي پيرامون خودش، ارتباط برقرار مي كند. به تدريج، مقايسه و ارزش واقعي اجناس را ياد مي گيرد. از حدود 8 سالگي، شناخت و تشخيص بهتري پيدا مي كند و مي تواند پولش را براي چيزهايي كه واقعا دوست دارد، پس انداز كند.
ترفيع مقامي كه نبايد به سادگي آن را نشان داد
موقعي كه تصميم گرفتيد به فرزندتان پول توجيبي دهيد، مناسبت خاصي مانند جشن تولد، اولين روز بازگشايي مدرسه و... را انتخاب كنيد و به او بگوييد كه از اين به بعد حقوق دارد. از شش سالگي هفته اي مثلا هزار يا دو هزار تومان را برايش در نظر بگيريد. همين مبلغ كافي است؛ زيرا هدف ثروتمندكردن بچه نيست، بلكه احساس مسئوليت دادن به اوست.
همه چيز ماديات نيست
بعضي از والدين به جاي اينكه مبلغي به عنوان توجيبي به بچه بدهند، ترجيح مي دهند تا در قبال هر كاري كه قادر است در منزل انجام دهند، به او مزد مي دهد. توجيه اين افراد اين است كه هركاري شايستگي دريافت حقوق را دارد. اين عمل گرچه به نظر برخي درست است؛ اما كودك را از سن خيلي پايين با اين مفهوم آشنا مي كند كه هيچ چيز رايگان به دست نمي آيد. در حالي كه مشاركت در زندگي خانوادگي با انجام كارهايي معمول اما وقت گير و حتي مشكل مانند مرتب كردن منزل، چيدن ميزغذا، شستشوي لباس و... همراه است كه مسلما نمي توان هيچ قيمتي روي آنها گذاشت. پيش از آنكه مفهوم كار را به كودك معرفي كنيد، او را با احساس همياري، اتحاد و گذشت در خانواده آشنا كنيد.
اعتماد به فرزندتان را زيرسؤال نبريد
گروهي از والدين دادن پول توجيبي را به نتايج تحصيلي يا رفتار و كردار بچه مرتبط مي كنند و به نيازهاي او هيچ توجهي ندارند. حال آنكه، زماني كه نخستين پول توجيبي را مي دهيد، بايد به فرزندتان بگوييد كه چقدر به او اعتماد داريد و اين اعتماد تحت هيچ شرايطي تغيير نمي كند. براي تحريك و تشويق او به تلاش بيشتر، بهتر است راه ديگري به جز پول را انتخاب كنيد. و نكته آخر اينكه نبايد از شيوه خرج كردن او انتقاد كنيد. «پولش را براي چيزهاي بيخود خرج مي كند؟» و.... از جمله سؤالاتي است كه گاه از خود مي پرسيد. دركنار توجه و كنترل فرزندتان اين نكته را درنظر داشته باشيد كه اين مبلغ متعلق به خودش است و هرطور كه دوست داشته باشد، مي تواند آن را خرج كند. درغير اين صورت، بهتر است كه به او پول ندهيد.
مترجم: مريم سادات كاظمي