(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 24 دي 1388- شماره 19559
 

فيلم «سينه سرخ» روايتي جهاني از اسلام و مسيحيت
بازخواني ترسيم اهداف صهيونيستي در سينماي آخرزماني آمريكا واينك آخرزمان...



فيلم «سينه سرخ» روايتي جهاني از اسلام و مسيحيت

مهدي نادري
فيلم «سينه سرخ» به كارگرداني پرويز شيخ طادي در سينماهاي كشور درحال نمايش است. دراين فيلم تعامل مسلمانان و مسيحيان و زندگي مسالمت آميز پيروان اين دو دين آسماني به تصوير كشيده شده است.
نكته جالب توجه اين فيلم محور قرار گرفتن قداست دو قديس؛ امام حسين(ع) و حضرت مسيح(ع) است. هنرمندان و عوامل توليد اين فيلم، چند روز پيش در نشستي خبري كه به همت فرهنگسراي رسانه در تالار اسوه برگزار شد به تشريح زواياي پيدا و پنهان اين فيلم پرداختند. از جمله نكات قابل توجهي كه در آن جلسه از زبان تهيه كننده فيلم به آن اشاره شد، استقبال از فيلم «سينه سرخ» در 10 كشور جهان است. گزارش مشروح اين جلسه را بخوانيد:
پرويز شيخ طادي كارگردان فيلم سينه سرخ در اين نشست با بيان اين كه، ايده اين فيلم از زندگي ارامنه و مسلمانان كه به صورت دوستانه و مسالمت آميز در ايران با يكديگر زندگي مي كنند، گرفته شده است گفت: اكران عمومي فيلم هاي ارزشي مانند فيلم سينه سرخ موجب تقويت و افزايش توليد اين نوع فيلم ها در كشور مي شود.
شيخ طادي با اشاره به انتخاب نام سينه سرخ براي اين فيلم گفت: سينه سرخ نماد داغ و سمبل مشتركي ميان امام حسين(ع) و حضرت مسيح است و روند اين فيلم بر مبناي دين اسلام و مسيحيت جلو مي رود.
وي با اشاره به حضور عوامل توليد متخصص در فيلم سينه سرخ افزود: وجود افراد متخصص در توليد اين فيلم موجب ساخت و توليد تخصصي فيلم ارزشي سينه سرخ شده است.
اين كارگردان سينما با اشاره به انتخاب لوكيشن ها در شمال كشور گفت:براي ساخت اين فيلم بايد مكاني وسيع و زيبا انتخاب مي شد كه يادآور عظمت خدا بوده و تاثير خود را روي مخاطب بگذارد.
وي با بيان اين كه مراحل ساخت اين فيلم در تابستان انجام شد افزود: به دليل گرماي هوا و وجود بازيگران نوجوان در فيلم بهترين مكان براي تعيين لوكشين ها نواحي شمالي كشور بود.
قهرماني مديرعامل موسسه شهيد آويني (سرمايه گذار فيلم سينه سرخ) هم در اين نشست افزود: «زمينه هاي اكران فيلم هاي ارزشي چون فيلم سينه سرخ در كشور بسيار كم رنگ است.»
وي با بيان اين كه فيلم سينه سرخ حدود يك سال است كه در نوبت اكران عمومي قرار گرفته است گفت: اين فيلم از 23 دي ماه در 8 سينما اكران مي شود ]شد[ كه اين امر بعداز گذشت 4 سال از توليد فيلم اتفاق افتاده است.
وي افزود: فيلم سينه سرخ با نگاه ديني و بين المللي توليد شده است. اين فيلم در جشنواره هاي مختلف داخلي و خارجي مورد استقبال تماشاگران شده است.
مديرعامل موسسه شهيد آويني تلاش براي اكران عمومي فيلم سينه سرخ را ارائه پيام اين فيلم به مخاطبان عنوان كرد و گفت: علاقه مندان به سينما بايد مبلغ و مشوق فيلم هاي ارزشي مانند سينه سرخ در جامعه باشند.
وي تصريح كرد: پرويز شيخ طادي فيلم «شكارچي شنبه» را نيز با تهيه كنندگي موسسه شهيد آويني براي جشنواره فيلم فجر امسال توليد كرده كه پيش بيني مي شود مورد استقبال هيئت داوران اين جشنواره قرار بگيرد.
مجيد اسماعيلي، تهيه كننده فيلم سينه سرخ نيز در اين نشست با بيان اين كه اين فيلم در 10 كسور خارجي به نمايش درآمده تصريح كرد: فيلم سينه سرخ در تمامي كشورهاي اكران شده مورد استقبال تماشاچيان قرار گرفته است.
وي با بيان اينكه فيلم سينه سرخ در قالبي سينمايي ساخته شده است افزود: اگر اين فيلم در قالب تلويزيوني توليد مي شد تاثير به سزايي روي مخاطب نمي گذاشت.
اسماعيلي با تاكيد بر لزوم تقويت فضاهاي مناسب براي اكران فيلم هاي ارزشي در كشور گفت: فروش و اكران فيلم هاي ارزشي در كشور دچار بيماري است كه گريبان گير بسياري از فيلم هاي ساخته شده در كشور است.
وي با تاكيد بر اين كه افراد نخبه و فرهنگي بايد از فيلم هاي ارزشي مانند فيلم سينه سرخ استقبال كنند افزود: در اين فيلم عقل متكي بر وحي وجود دارد كه با پايان يافتن ظرفيت هاي انساني در انتهاي فيلم ظرفيت هاي الهي نمود مي يابد.
اين كارگردان سينما تصريح كرد: توسل به سيدالشهداء در فيلم سينه سرخ موجب استقبال تمامي بينندگان از اين فيلم شده است.
محمدتقي فهيم، منتقد سينما كه در اين نشست حضور داشت فيلم سينه سرخ را فيلمي متناسب با قواعد سينمايي و اصول دراماتيك ارزيابي كرد و گفت: شروع فيلم به صورت انفجار بود كه اين نوع دلهره در دقيقه هاي اوليه فيلم گره گشايي را براي بيننده جذاب مي كند.
وي وجود عوامل متخصص در ساخت فيلم سينه سرخ را موجب ساخت فيلم ارزشي، تخصصي دانست.
ناديا گلچين، بازيگر و مسئول انتخاب بازيگران فيلم سينه سرخ در اين نشست گفت: با توجه به اين كه فيلم داراي محدوده جغرافيايي خاصي نبوده است، بازيگران لهجه مشخصي در هنگام فيلمبرداري نداشته اند.
شقايق فراهاني، بازيگر سينما نيز دراين نشست گفت: فيلم سينه سرخ از وحدت خاصي ميان تصوير و انسانيت برخوردار است كه اين موضوع در سينما بسيار باارزش است.
شيرين بينا، بازيگر سينما و تلويزيون نيز كه دراين نشست حضور داشت گفت: در فيلم سينه سرخ تمام آيتم هاي هنري ساخت فيلم وجود دارد.
يوسف مراديان، ديگر بازيگر فيلم سينه سرخ در اين نشست با بيان اين كه با زبان ارمني از دوران كودكي آشنايي داشتم افزود: با توجه به آشنايي ام با اين زبان، تصويب شد كه نقش كشيش ارمني را دراين فيلم بازي كنم.

 



بازخواني ترسيم اهداف صهيونيستي در سينماي آخرزماني آمريكا واينك آخرزمان...

رضا فرخي
سينماي آمريكا از آغاز تاكنون و به ويژه در چند سال اخير سعي كرده است با تمركز بر روي سوژه هايي كه موردنظر مخاطبانش است، هم سود اقتصادي بسيار زيادي را كسب كند و هم با برداشت هاي دلخواه خود از اين موضوعات به نوعي دست به استحاله فرهنگي ديگر كشورهاي جهان در راستاي سياست هاي كاخ سفيد و صهيونيسم بزند.
هاليوود مأمور است كه با جلوه هاي خاص و پرهزينه خود اين سوژه ها را كه به نوعي از دغدغه هاي اصلي بينندگان اين فيلم ها است، به شيوه غربي و مورد سياستمداران سلطه گر جهان تفسير كند. چراكه همه مي دانند كه اين گونه فيلم ها به دليل انجام هزينه هاي بسيار و جلوه هاي تصويري فوق العاده، تأثير بسيار زيادي بر مخاطب دارد؛ تا آن حد كه در بعضي مواقع اگر بيننده بينش عميقي نداشته باشد تحت تأثير مسائل و جلوه نمايي هاي اين فيلم ها قرار خواهد گرفت؛ در اين صورت دستان پشت پرده اين فيلم ها به هدف خود رسيده اند. چون در اين صورت بيننده فيلم به گونه اي فكر خواهد كرد كه آنان مي خواهند. به همين دليل است كه مي توان اين موضوع را نوعي تهاجم فرهنگي دانست كه به صورت بي وقفه ازسوي سينماي آمريكا در حال انجام است.
اين سوژه ها در همه ابعاد و زمينه ها گسترش پيدا كرده است؛ هاليوود سعي دارد علاوه بر موضوعاتي مانند ثروت، عشق، سكس و يا قدرت، پا را فراتر نهاده و مسائل مذهبي وديني را كه مستقيماً با عقايد انسان ها سروكار دارد را نيز تحت تأثير خود قرار دهد. در اين راستا افكار اوانجليستي و صهيونيستي تأثير بسيار زيادي در القاي اين جريان دارد. ازجمله مسائلي كه در سال هاي اخير هاليوود بسيار به آن پرداخته شده است موضوع آخر الزمان است.
آخرالزمان يكي ازدغدغه هاي اصلي بشريت در قرون گذشته و به ويژه در عصر جديد است. اما بايد توجه كرد كه نوع برداشت از اين موضوع بسيار مهم است و همين جا است كه هاليوود سعي دارد به شيوه خود آن را به مخاطب القا كند.
اينكه در آخر زمان چه خواهد شد؛ زندگي بشري به كجا خواهد كشيد و آيا همه چيز نابود خواهد شد؟ سؤالاتي است كه بشر به دنبال پاسخ دادن به آن است. به خصوص مذاهب ديني مختلف كه سعي كرده اند تا حدودي به اين موضوع پاسخ دهند و ذهن بشر را به سمت و سويي هدايت كنند اما در اين بين هاليوود سعي كرده به عنوان يك رسانه، خود نقش هدايت و سمت و سوگيري در اين موضوع را برعهده گيرد وبا نشان دادن آخر زمان و پرداختن به آن به شيوه موردنظر خودش ذهن جهان را هدايت كند كه در اين راستا فيلم هاي بسياري را توليد كرده است كه هركدام به گوشه اي از اين موضوع پرداخته اند.
اما مي توان آغاز رويكرد اصلي آخرزمان گرايانه در سينماي آمريكا را از يازده سپتامبر دانست. چرا كه اين حادثه خود به تعبيري عصر جديدي را در عرصه رسانه كليد زد. هنگامي كه بوش در سخنراني هاي مختلف خود- پس ازآن حادثه- به آرماگدون اشاره كرد و گفت آخرالزمان فرارسيده، جنگ نهايي آغاز شده، دنيا ديگر تا صلح نهايي پايدار نخواهد ماند و در آن سخنراني ها به نوعي تروريست ها را كه منظورش مسلمانان بودند، شر نهايي توصيف كرد كه بايد در يك جنگ تمام عيار نابود شوند و خود را منجي بشريت و مأمور خداوند ناميد؛ هاليوود هم از اين صحبت ها اطاعت كرد و پروژه آخرالزمان را با رويكرد جديدي آغاز كرد.
اوج اين رويكرد در فيلم «ارباب حلقه ها» به نمايش درآمد كه نبرد نهايي خير وشر را به تصوير كشاند. ارباب حلقه ها، رمان سه جلدي جي.آر.آر. تالكين است كه در دهه شصت نوشته شده بود و با اقتباس ازآن، سه فيلم ساخته شد. قسمت سوم اين سه گانه با عنوان «ارباب حلقه ها:بازگشت پادشاه» است كه داستاني درباره پايتخت گوندور است كه در محاصره نيرويي شيطاني (سارون) قرار گرفته است. كندالف كه به عنوان كاهن وضامن صلح و نور ناميده مي شود، ارتش شكست خورده را احيا مي كند و...
به واقع تفسير صهيونيستي ازاين فيلم كه در آن بارها بر سرزمين موعود خود تأكيد مي كنند و صحبت هاي كاراكتر گاندولف (جادوگر خوبي ها) در اين فيلم كه ما بايد به سرزمين موعود بازگرديم، همه و همه نشان ازتأثير تفكرات صهيونيستي در اين فيلم است. فيلم چنان آرماگدون- به تعبير جرج بوش جنگ نهايي- را به تصاوير كشانده كه بيينده تصويري از آخر الزمان و نبرد نهايي خير و شر را به وضوح در مقابل خود احساس مي كند. جايي كه به تعبير هاليوود آراگورن كه منجي وفرمانده خوبي ها است به نبرد با تمام بدي ها مي رود ودراين بين بر لشگر شيطان كه قدرت نظامي اش چندين برابر سپاه آراگورن است پيروز مي شود. نكته جالب در نوع لباس پوشيدن و چهره آراگورن و يارانش است كه همگي شبيه جنگجويان تمدن آنگلوساكسوني غرب و تمدن يونان است كه در پس اين موضوع منجي بودن غرب به نمايش گذاشته شده است. اين فيلم سعي مي كند كه دشمنان غرب را در شرايط امروز جهان، لشكر شيطان نشان دهد. به واقع صحنه هاي پاياني فيلم و حضور همه افراد در سرزمين موعود و قسمت هاي انتهايي، همه و همه نشان دهنده رمزهاي صهيونيستي و غربي در اين فيلم است. در اين فيلم مشاهده مي كنيم كه 8 دقيقه بعد از آغاز فيلم «پپين» با نگاه كردن به «گوي آتشين» كه گندالف آن را به پارچه مي پيچيد تا چشمي به آن نيفتد، آينده را مي بيند و از تصرف شهر در آينده مطلع مي شود و آن را به گندالف بازگو مي كند. اين رازي است كه گندالف از مدت ها قبل بر وقوع آن آگاه است. همان رازي كه مسيحيان صهيونيست سعي در ترويجش دارند. در اين فيلم «گندالف» قدرت اساطيري بينش الهام يافته دارد و كسي است كه بايد زير نظرش حلقه به مذاب انداخته شود و پادشاهي اراگون اعاده شود، موجودي نمايانده مي شود كه از ازل تا ابد جهان را آگاه است و تولد و نوجواني و جواني نداشته، هميشه سپيدموي دانا و توانا بوده و در آخر فيلم هم همچون ناظري بي طرف از چشم ها پنهان مي شود. اين ويژگي ها كه درواقع نمادي از يهود است، سخن او را براي مخاطب اثرگذار و ماندگار مي كند. و البته اين موضوع تعجب برانگيز نيست چرا كه قسمت اعظم هزينه هاي اين گونه فيلم ها را آيپك تأمين مي كند كه بزرگترين لابي صهيونيستي است.
در اين بين مي توان به فيلم منجي گرايانه ماتريكس اشاره كرد كه در آن نئو وزايون دو جايگاه اصلي يهود در آخر زمان كه با رويكردي نمادين به اساطير كهن قوم يهود، قصه ظهور منجي و سفر به آرمانشهر يهود (ZAYAN يا ZION) را به تصوير مي كشد. ناگفته نماند كه «زايان» يا همان «صهيون» نام كوهي مقدس در بيرون از شهر اورشليم است كه صهيونيست ها نام آن كوه را بر آيين خويش نهاده اند. در فيلم «ماتريكس» دنيا اسير تاريكي است و تنها چند انسان آزاديخواه در يك زيردريايي اسرارآميز كه به كشتي نوح عليه السلام نسب مي برد، با اين دنياي تاريكي در ستيزاند. مقصد زيردريايي همان آرمانشهر «زايان» است كه فقط ناخدا و رهبر گروه «كاپيتان مورفي» نشان دقيق آن را مي داند. مورفي خود نيز از نيروهاي فرمانروايان شهر زايان است. ولي مورفي بدون امداد يك منجي نمي تواند بر امپراطوري ماتريكس غلبه كند و اين بار منجي يا پيامبر جديد را از بين متخصصين كامپيوتر برمي گزيند!
رويكرد منجي گرايانه و آخرزماني در اين عصر جديد چنان گسترش يافت كه طبق آمار حدود 60درصد فروش بالاي هاليوود از طرف اين فيلم ها است. به واقع نگاه آخرزمان به دنيا بر مبناي تفكر صهيونيستي و آمريكايي آنقدر در اين گونه فيلم ها جريان دارد كه به هيچ گروه يا مذهبي اين فرصت را نمي دهد تا بتوانند ديدگاه آنان را نفي كنند و ابزار قدرتمند هاليوود ديدگاه صهيونيست و غرب را به مخاطب القا مي كنند و همين نشان دهنده نوعي استبداد رسانه است كه برجو رسانه اي دنيا و هاليوود حاكم است. اين موضوع را مي توان در فيلم هاي ديگري هم مشاهده كرد كه مي توان به عنوان نمونه از برخي فيلم هاي اين چند سال اخير مانند «دروازه نهم»، «پايان روزها» «كودك متبرك»، «هفتمين گناه» و ... نام برد. علايم هم يكسان است، براي مثال در كتاب «هري پاتر 3: زنداني آزكابان» آمده است كه سگ سياه، نشانه طالع نحس است و در فيلم «طالع نحس»، بارها و بارها سگ هاي سياه را مشاهده مي كنيم، سگ هايي كه از ديمين و حتي راز قبر مادرش حفاظت مي كنند. ستاره داوود يهود و يا در همين فيلم طالع نحس نشانه هاي پيشگويي هاي يهود و ظهور شيطان در آخر زمان همه و همه نشان دهنده تفكر صهيونيستي حاكم بر اين فيلم ها است.
ادامه دارد

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14