خستگي مزمن

آيا تا به حال كسي را ديده ايد كه پيوسته از خستگي، بي حوصلگي يا حتي افسردگي و درد طولاني مدت شكايت داشته باشد؟
خستگي مزمن يا CFS اختلالي است كه فرد مبتلا به آن دچار خستگي ناتوان كننده است و چند نشانه عصبي، رواني و جسمي در وي وجود دارد. اين نشانگان موضوع جديدي نيست و در گذشته با نام هاي مختلفي تشخيص داده مي شد كه از متداول ترين آنها سندرم يا نشانگان ME، آنسفالو ميليت ميالژيك (يعني دردهاي عضلاني به علت التهاب در سيستم عصبي مركزي؛ مغز و نخاع) قابل ذكر است.
نشانگان با عارضه خستگي مزمن در زنان، دو برابر مردان است. هر چند كه هم در كودكان و هم در سنين پس از 45 سالگي مشاهده مي شود، ولي معمولا افراد 25 تا 45 سال به اين بيماري مبتلا مي شوند.
در بيش از 80 درصد موارد، نشانه هاي بيماري كه خود بيمار از آنها شكايت دارد (به ترتيب از زياد به كم) شامل موارد زير است؛ خستگي، اشكال در تمركز، سردرد، گلودرد، دردهاي عضلاني و مفصلي و تب.
نظريه هاي زيادي درباره علت اين نشانه ها وجود دارد. آلودگي به برخي ويروس ها و تضعيف يا اختلال دستگاه ايمني به عنوان عامل و مسبب اصلي بروز نشانگان مطرح شده اند. به هر حال مهم اين است كه مانند ديگر بيماري هاي مزمن، در اين بيماري نيز افسردگي زياد ديده مي شود.
پزشكان براي تشخيص درست نشانگان خستگي مزمن، يكسري معيارهايي را در نظر مي گيرند، يكي از آنها وجود خستگي است، يعني معمولا بيمار در انجام كارهاي روزانه دچار ضعف، خستگي و ناتواني است. در بعضي افراد هم حالت التهاب و درد مفاصل و عضلات وجود دارد، يا برخي افراد دچار تب و افزايش درجه حرارت مي شوند. براساس اينكه چه عواملي باعث نشانگان خستگي مزمن شده است، علائم خاصي مشاهده مي شود. ممكن است در بدن فرد نقاط حساس به لمس وجود داشته باشد و بافشار بر هر نقطه بيمار احساس درد يا سوزش كند.
همچنين نشانگان خستگي مزمن موجب افسردگي بيماران مي شود و افسردگي به علت خصوصيات و طبيعت خود، تشديد بيماري زمينه اي را به دنبال دارد. ازطرفي افسردگي به علت بيماري خستگي مزمن باعث مي شود بيمار كمتر انگيزه پيگيري و درمان خود را داشته باشد و در نتيجه كيفيت زندگي كاهش مي يابد. برخي افراد به علت ابتلا به اين بيماري ممكن است دچار اضطراب شوند و اضطراب و نگراني موجب شدت يافتن درد و ناراحتي اين بيماران مي شود و به همين علت بيماران در چرخه معيوبي قرار مي گيرند كه هر عارضه ديگري را تشديد مي كند.
پيشگيري و درمان
اين عارضه علت هاي مختلفي دارد و بسياري از بيماران با سازوكارهاي مختلفي در نهايت به اين نشانگان دچار مي شوند. با توجه به اين موضوع بايد درمان هم چند جهت داشته باشد كه شامل رفع علت زمينه اي نگهداري و مديريت درد، خستگي و شرايط روحي است.
مهمترين اقدام كنترل و رفع درداست. در ابتدا براي آنكه با كيفيت بيشتري به زندگي ادامه دهد. نياز است تا داروهاي مسكن مانند بروفن، ديكلوفناك يا استامينوفن تجويز شود.
با توجه به اينكه داروهاي گروه بروفن ضد التهاب نيز هستند، براي استفاده ازارجح اند كه هم التهاب و هم درد را كاهش دهند. بسياري افراد ترجيح مي دهند دوره هاي مختلف ماساژ را بگذرانند تا به اين وسيله درد خود را كمتر و شادابي و نشاط شان را بيشتر كنند، به همين علت بسياري از پزشكان توصيه مي كنند كه اينگونه بيماران فعاليت متوسطي داشته باشند و ورزش هايي مانند پياده روي، شنا و نرمش هاي خفيف را انجام دهند و با وجود درد و التهاب و افزايش درجه حرارت هر چه استراحت اين افراد بيشتر شود بيشتر احساس ناتواني و ضعف مي كنند.
بسياري از بيماران به علت طولاني مدت بودن ماهيت بيماري روحيه ضعيفي دارند و احساس ناتواني مي كنند و به همين علت توصيه مي شود تا با روش هاي رفتاري و شناختي نيز درمان انجام گيرد. اين روش كه CBT ناميده مي شود، موجب اصلاح سبك زندگي بيماران و افزايش انگيزه آنان براي ادامه درمان مشكل شان مي شود. از سويي استفاده از روش درمان رفتاري و شناختي موجب مي شود تا عوارض رفتاري و رواني ناشي از ابتلا به نشانگان خستگي مزمن برطرف يا از آن پيشگيري شود.
در كشوري مانند آمريكا براي نشانگان خستگي مزمن كه به علت بيماري مانند فيروميالژي به وجود مي آيد، از داروهايي مانند قرص گانفيزين استفاده مي شود و با تاثير بر فعل و انفعالات شيميايي بافت همبند، موجب كاهش و رفع درد مي شود. البته اين موضوع هنوز در حد تحقيقاتي است و پزشكان اميد زيادي دارند كه اين كار معمول شود.

كامپيوترهاي كوآنتومي در راهند

كامپيوترهاي اوليه علاوه بر وزن زياد، حجم بسيار بزرگي هم داشتند و براي نگهداري آنها يك ساختمان چندطبقه لازم بود ولي با وجود اين، توانايي آنها هزاران بار كمتر از كامپيوترهاي امروزي بود.
يكي از اين كامپيوترهاي اوليه كه «ايناك» نام داشت، هنگامي كه روشن شده و شروع به كار مي كرد، برق نيمي از شهر نيويورك قطع مي شد و فضايي به وسعت 150مترمربع را هم اشغال مي كرد. در نهايت با اختراع ترانزيستورهاي نيمه هادي، عمر آنها به پايان رسيد.
با اختراع ترانزيستورهاي نيمه هادي در سال 1959 كه نسبت به لامپ هاي خلأ بسيار كوچك تر و به نحو چشمگيري كارآمدتر بودند، ديگر از لامپ هاي خلأ استفاده نشد. به ويژه آنكه ترانزيستورها پس از سال ها استفاده خراب هم نمي شدند. ولي موضوع به اينجا ختم نشد و با اختراع مدارهاي مجتمع (IC) كه با ابعاد چند ميلي متري مي توانستند هزاران ترانزيستور را در خود جاي دهند، باز هم نسل جديد كامپيوترها، كوچك تر و پيشرفته تر و البته سريع تر شد. وقتي اندازه ترانزيستورها به ابعاد اتمي نزديك مي شود، ديگر قوانين حاكم بر فيزيك كلاسيك بر رفتار آنها حاكم نيست. به طور مثال كسي نمي داند يك الكترون در زمان مشخصي دقيقاً در كجا قرار دارد يا كسي نمي تواند به درستي تشخيص دهد كه الكترون در يك سيم به كجا مي رود. يعني وقتي به ابعاد اتمي نزديك مي شويم، فيزيك كوانتومي رفتار اتم ها را توضيح مي دهد و ديگر قوانين كلاسيك كاربرد ندارد. براساس الگوريتم كوانتومي مي توان با استفاده از كامپيوترهاي كوانتومي، يك عدد را با سرعت فوق العاده اي به مقسوم عليه هاي اول آن تجزيه كرد. اگر براي انجام عمل رياضي مشابهي از كامپيوترهاي فعلي استفاده كنيم، با افزودن هر رقم به عدد موردنظر سرعت كامپيوتر براي حل مسئله به نصف كاهش مي يابد. در كامپيوترها از يك دستور ساده گرفته تا يك سيستم عامل، همه در نهايت به صورت رشته هايي از صفر و يك در مي آيند. اين رشته ها مي توانند روي هارد كامپيوتر شما، يك ديسك فشرده يا حتي موبايل تان ذخيره شوند. كوچك ترين واحد ذخيره اطلاعات كه بيت (bit) نام دارد، يك سلول مغناطيسي است كه بسته به جهت مغناطيس مي تواند صفر يا يك باشد. اما در كامپيوترهاي كوانتومي وضعيت به شكل ديگري است. يعني صفر و يك ها جاي خود را از ميدان مغناطيسي به يك خصوصيت كوانتومي ماده به نام «اسپين» مي دهند. اسپين را مي توان به جهت چرخش يك ذره تشبيه كرد. مثلاً بنابر قوانين كوانتومي از دو الكترون اتم هليوم، اگر يكي اسپين مثبت باشد، ديگري حتماً اسپين منفي است. در نتيجه مي تواند ابزار بسيار مناسبي براي ذخيره سازي صفر و يك باشد. بنابراين در كامپيوترهاي آينده به كوچك ترين واحد ذخيره اطلاعات «كيوبيت» (Qbit) مي گويند.
از همه مهمتر اينكه هر بيت در حالت كلاسيك خود در يك لحظه مشخص فقط مي تواند يك حالت صفر يا يك داشته باشد. در صورتي كه در كوانتوم، يك بيت مي تواند در يك زمان مشخص حاوي هر دو حالت صفر و يك باشد. با توجه به ماهيت ساختار كامپيوترهاي كوانتومي، روش برقراري ارتباط آنها كاملا متفاوت با كامپيوترهاي امروزي است. بدين صورت كه پالس هاي راديويي نقش صفحه كليد را دارند كه به وسيله آن اطلاعات وارد كامپيوتر مي شود و دستگاه تشديد مغناطيسي كه دستگاهي شبيه به دستگاه MRI بيمارستان است و با همان اصول كار مي كند، نقش صفحه نمايشگر كامپيوتر را ايفا مي كند. با ارائه تصوير مغناطيسي از توده مولكول ها، كامپيوتر پاسخ محاسبات را به ما نشان مي دهد. مسئله ديگر نرم افزارهاي كوانتومي هستند كه حالت كوانتومي مشخصي دارند و كامپيوترهاي آينده را قادر مي سازند وظيفه خاصي را انجام دهند.
حاصل كار بسته به نسخه نرم افزار متغير خواهد بود. اما مشكل اين است كه نرم افزارها حالت يك بار مصرف خواهند داشت كه البته اين هم باعث رشد صنعت نرم افزار به ويژه در ايران خواهد شد. البته نرم افزارهاي كوانتومي در شرايط خاص مي توانند نقش كاتاليزوري را انجام دهند و طي فرآيند محاسبه، بدون مصرف شدن باعث اجراي عمليات شوند.
بدون شك اين تحقيقات در مورد كامپيوترهاي كوانتومي، شروعي براي گام هاي بزرگتر در آينده خواهد بود و با توجه به اهميت الگوريتم كوانتومي مي توان آينده درخشاني را براي نسل آينده كامپيوترها متصور بود.
WWW New York Times com

خبري خوش براي ديابتي ها!

دانشمندان موفق به ساخت لنزهاي چشمي تماسي شده اند كه رنگ آنها براي هشدار دادن به بيماران ديابتي كه از آنها استفاده مي كنند، تغيير مي كند.
اين فناوري جالب، خبري خوش براي مبتلايان به ديابت است چرا كه به آنها كمك مي كند كه دائما بدون نياز به خارج كردن خون از بدنشان، قند خون خود را اندازه بگيرند.
اين لنزهاي تماسي با تغيير رنگ خود تغييرات درميزان قند خون بيماران را به آنها اطلاع مي دهند و اين بيماران به زودي مي توانند از اين لنزهاي جديد استفاده كنند.
اين لنز كه توسط «جين شانگ» استاد مهندسي بيوشيمي در دانشگاه اونتاريوي غربي ابداع شده، يك فناوري غير تهاجمي است كه از نانو ذرات در درون لنزهاي تماسي هيدروژلي استفاده مي كند.
اين نانو ذرات به مولكول هاي گلولز دراشك چشم واكنش نشان داده و واكنش شيميايي ايجاد شده سبب تغيير رنگ لنز مي شود.
محققان مي گويند: اين فناوري كاربردهاي بالقوه ديگري نيز در ابزار بيوشيمي خواهد داشت.

سكته چگونه مي آيد؟

دانشمندان انگليسي در تحقيقات خود نشان دادند كه فعاليت زياد يك مولكول موجب سكته قلبي و تصلب شرياني مي شود.
محققان دانشگاه كالج امپريال لندن كشف كردند كه فعاليت بيش از حد يك مولكول كوچك به نام TLR-2 كه سطح سلولهاي سيستم ايمني بدن را مي پوشاند موجب تصلب شرياني و سكته قلبي مي شود.
اين دانشمندان پلاكهاي تصلبي ايجادشده در شريانهاي 58 بيماري كه تجربه سكته داشتند را با آنزيمهاي ويژه اي حل كرده و پس از چهار روز آنها را بررسي كردند.
نتايج اين بررسي ها نشان داد كه سلولهاي شرياني ميزان زيادي از مولكولهاي التهابي و مواردي را كه قادرند به شريانها آسيب برسانند توليد كرده اند. سپس اين پلاكها را در تماس با پادتن هايي قرار دادند كه با گيرنده ها و مولكولهاي حاضر در فرآيندهاي التهابي مبارزه مي كنند.
براساس گزارش يونايتدپرس اينترنشنال، اين تحقيقات نشان داد كه پادتن هاي ضدمولكول TLR-2 تا حد چشمگيري توليد مولكولهاي التهابي را كاهش مي دهند.
مولكول TLR-2 مسئول التهاب و صدمات شرياني است. اين مولكول گيرنده اي است كه روي سطح سلولهاي سيستم ايمني را مي پوشاند و باكتري ها و پروتئين هاي خارجي را تشخيص داده و لنفوسيتها را براي دفاع از بدن فعال مي كند.
به گفته اين محققان بروز سكته هاي قلبي و مغزي مي تواند نوعي پاسخ ايمني براي دفاع درمقابل ميكروارگانيسم هاي خارجي باشد. اين ميكروارگانيسم هاي خارجي درسطح رگها موجب التهاب شده، به ديواره شريانها آسيب رسانده، تشكيل پلاكهاي تصلب شرياني را تسهيل كرده و خطر بروز سكته را افزايش مي دهند.

غذاهاي آينده بوي سيري مي دهند!

گروهي از پژوهشگران هلندي با هدف مبارزه با چاقي نسلي از غذاهاي آينده را توسعه داده اند كه تنها با انتشار رايحه اي حس سيري را القا كرده و مانع خوردن بيش از حد غذا مي شوند.
محققان مركز تحقيقات غذايي «نيزو» شركت هلندي متخصص در فناوريها و امنيت مواد غذايي يكسري از رايحه هاي غذايي را توسعه داده اند كه در مدت فرايند جويدن از غذا خارج شده و حس سيري را به بدن القا مي كنند.
اين مواد «آروماتيك» (رايحه اي) هنگام جويدن غذا در دهان آزاد مي شوند و از راه بيني بر روي فضايي از مغز اثر مي گذارند كه حس سيري بدن را پردازش مي كند. اين مواد آروماتيك مي توانند درتمام مواد غذايي مورد استفاده قرار گيرند و به خصوص براي غذاهايي كه ميزان كالري درآنها بالا است بسيار كاربردي هستند.
به اين ترتيب كالريهاي بدن بدون اينكه فرد احساس گرسنگي كند مي سوزند و اين متابوليسم از ابتلا به چاقي جلوگيري مي كند.
براساس گزارش سايبرمد، اين نوع تركيبات آروماتيك مي توانند درصنايع غذايي آينده مورد استفاده قرارگيرند و مانع توسعه اپيدمي جهاني چاقي مفرط شوند.

ام. آر.آي بهتر است يا سي تي اسكن؟

معمول ترين شيوه تشخيص سكته مغزي در اورژانس ها استفاده از اسكن است. اما مطالعات جديد نشان مي دهد كه اسكن مغزي معمولي در 25درصد افراد دچار سكته مغزي هيچ عارضه اي را نشان نمي دهد. اين در حالي است كه در بسياري MRI مي تواند تشخيص اين حالت را بدهد.
در نتايج اين مطالعه كه در نشريه پزشكي لانست به چاپ رسيده است، پيشنهاد شده كه استفاده از MRI در اورژانس ها جايگزين استفاده از سي تي اسكن شود. دكتر جفري آلبرت دونان و همكارانش در دانشگاه ملبورن استراليا اين تحقيق را انجام داده اند. اين پزشك در مقدمه تحقيق خود نوشته است: «ما بايد به سوي استفاده از MRI براي تشخيص سكته هاي مغزي حركت كنيم. اين شيوه جديد و مدرن تر با دقت بيشتر و درصد خطاي كمتر مي تواند سكته ها را مشخص كند.» و البته دكتر دونان به نكته مهم ديگري هم اشاره مي كند. «استفاده از MRI به زمان بيشتر و افراد با تخصص بيشتر نياز دارد. براي همين شايد در اورژانس ها و در گام اوليه براي بيماراني كه شك به سكته مغزي در آنها وجود دارد و زمان در درمان آنها بسيار مهم است نمي توان از MRI به عنوان بهترين گزينه استفاده كرد.» دكتر جوزف برادر يك متخصص نورولوژي از دانشگاه سينسيناتي مي گويد: تفاوت زماني استفاده از MRI و سي تي اسكن بين 15تا 20 دقيقه است و اين براي درمان افراد مبتلا به سكته مغزي مي تواند بسيار مهم و حتي نجات دهنده باشد. در مطالعه اي كه دكتر دونان انجام داد 356بيمار با علائم مشكوك به سكته مغزي مورد بررسي قرار گرفتند كه در نهايت مشخص شد 217 نفر آنها واقعا دچار سكته مغزي شده اند كه از اين تعداد سي تي اسكن تنها در 159 نفر توانسته بود علائم سكته مغزي را ثبت كند.