(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 17 بهمن 1388- شماره 19578
 

شناسنامه انقلاب با مهر استكبارستيزي انقلاب اسلامي و فراز و نشيب هاي آن طي سه دهه- بخش پنجم



شناسنامه انقلاب با مهر استكبارستيزي انقلاب اسلامي و فراز و نشيب هاي آن طي سه دهه- بخش پنجم

صديقه توانا
با ورود امام همه جا شور وعشق و رهايي از اسارت، طاغوتيان موج مي زد، همه با وحدت و يكدلي و براي يك هدف مشترك يعني از ميان برداشتن حكومت ظلم و جور و مبارزه با استكبار واستبداد گام برداشتند و جان را در طبق اخلاص نهادند... و امروز اما درحالي رهايي از اسارت و روز پرواز و آزادي را جشن مي گيريم كه پس از گذشت سي و يك سال از بهمن 57، ملت سلحشور ايران همچون روزهاي اول انقلاب، روحيه استكبارستيزي خود را نه تنها حفظ كرده و به اوج خود رساندند، بلكه بيش از پيش درصدد تقويت اين روحيه هستند.
سي و يك سال قبل در چنين روزهايي دلاوران وغيورمرداني با مشت هايي گره كرده و عزم و اراده اي آهنين به خيابان ها آمدند و به جنگ ظلم و سياهي رفتند و پرده هاي غفلت و بي خبري را كنار زدند در آن روزگار، چشم ها به روي حقايق گشوده شد و مردم با ايماني راسخ كاخ هاي استبداد واستعمار را سرنگون كردند و پنجره هايي روبه افق آينده روشن گشودند.
مردم درس استكبارستيزي و مبارزه با مستكبران را به خوبي از معلم بزرگ اخلاق و معمار اوليه انقلاب آموختند و از پس هر امتحاني سربلند بيرون آمدند. آنها اين درس را ره توشه ساختند و امروز مي بينيم كه درخت تنومند انقلاب اسلامي نيز هرروز پربارتر از گذشته در سراسر گيتي سايه افكنده است و همه از ثمره آن كه درس شهامت، شجاعت و ايستادگي در برابر هرگونه ظلم و ستم مي باشد بهره ها مي برند. حضور يكپارچه و گسترده مردم در صحنه هاي مختلف انقلاب ومبارزه با رژيم ستمشاهي دفاع مردانه و جانانه در طول هشت سال جنگ تحميلي ودفاع مقدس وسربلند و پيروز ميدان شدن در اين عرصه ها، با سرلوحه قراردادن شعار مبارزه با استكبار، برداشتن گام هاي محكم و استوار در راه بازسازي كشور عزيزمان ايران و صعود به قله هاي عظيم علم و فناوري همچنين به اهتزاز درآوردن پرچم ايران در عرصه هاي گوناگون پيشرفت و توسعه همه وهمه با عزم و اراده ملت و تقويت روحيه استكبارستيزي به بار نشسته است تا جايي كه ما امروز شاهد همين حضور گسترده با همان روحيه انقلابي هستيم. گواه اين مدعي حضور يكپارچه و ميليوني مردم در 9 دي بود كه با همان روحيه استكبارستيزي به ميدان آمدند و اين روحيه را به اوج خود رساندند و با حضور ميليوني خود، فتنه فتنه گران را درهم پيچيدند.
رمز و راز ماندگاري روحيه استكبارستيزي بعد از گذشت 31 سال از بهمن 1357 و چگونگي تقويت اين روحيه والاي انساني براي نسل هاي امروز و فرداي انقلاب مهمترين محور بررسي ما در گزارش امروز و فرداي كيهان است.
مباني انقلاب اسلامي
حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب در ديداري با رئيس و نمايندگان مجلس خبرگان در سال گذشته در تبيين شاخص هاي اصلي انقلاب اسلامي تأكيد كردند: «عدالتخواهي، استقلال و آزادي به معناي حقيقي كلمه، استكبارستيزي و منفعل نشدن در مقابل دشمن، مردم گرايي، مستضعف نوازي و گرايش به طبقات محروم و پرهيز از اسراف و زندگي اشرافي گري جزو مباني انقلاب اسلامي هستندكه به هيچ وجه نبايد تغيير كنند.»
افزايش خشم مسلمانان
در مواجهه با روند استكبار جهاني
دكتر صادق كوشكي استاد دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي در گفت وگو با گزارشگر كيهان اولين عامل در ايجاد و پرورش روحيه و تفكر مقابله با ظلم و استكبارستيزي در جامعه اسلامي ايران و حتي بسياري ديگر از جوامع انساني را فطرت بيدار الهي مي داند و مي گويد: «برمبناي فطرت الهي انسان ها است كه همه از ظلم، تعدي و حق كشي نفرت داشته و در مقابل به عدالت، حق جويي و مظلوم نوازي علاقه مند مي باشند، اين خصوصيت فطري در جامعه ايراني به ويژه در فضاي نهضت اسلامي حضرت امام خميني و پس از آن در عصر انقلاب به چند دليل تقويت شد.»
وي با ذكر اين دلايل، به توضيحات بيشتري درمورد آنها مي پردازد و مي گويد: «آميخته شدن مباني فطري با آموزه هاي اسلامي به ويژه تعاليم و تفكرات شيعي درخصوص لزوم مقابله با اشكال ظلم و استكبار و حتي تبيين مبارزه دائمي با جبهه باطل به عنوان معنا و فلسفه حيات و افزايش آگاهي هاي سياسي و بين المللي نسبت به ابعاد وحشتناك و گسترده ظلم و استكبار بين المللي و به دنبال آن افزايش خشم و نفرت مردم مسلمان ما در مواجه با روند جهاني استكبار، دلايل تقويت روحيه استكبارستيزي در مردم ايران مي باشد.»
وي با ذكر مثالي مي گويد: «افزايش جدي آگاهي مردم مسلمان ايران نسبت به عمق فجايع و ظلم و ستم روا شده بر حق مردم مسلمان فلسطين و لبنان ازسوي صهيونيسم بين الملل و حاميان غربي آن و به دنبال آن افزايش روحيه مقابله با استكبار به ويژه در قالب صهيونيستي آن نمونه اي بارز از اين افزايش روحيه استكبارستيزي است.»
دكتر كوشكي با اشاره به اينكه افزايش جدي فشارها و تهديدات ظالمانه جهان استكباري عليه كشورمان دليل ديگري بر تقويت روحيه استكبارستيزي در جامعه ايراني شده است، چنين مي گويد: «از آنجا كه ملت مسلمان ايران در طول سال هاي قبل و پس از پيروزي انقلاب اسلامي از جمله قربانيان مستقيم رفتارهاي وحشيانه و ظالمانه جهان استكباري بود. لذا اين نكته نيز به افزايش روحيه استكبار ستيزي درميان مردم مسلمان ايران منجر شده است.»
دكتر كوشكي به راههاي تقويت اين روحيه هم اشاره مي كند و مي گويد: «در مسير تقويت روحيه استكبار ستيزي مي توان براي تبديل اين روحيه به يك تفكر سازمان يافته منطقي با روند تبديل احساس و عقلانيت، تلاش كرد، ميزان آگاهي و بينش جامعه اسلامي را نسبت به گستره و عمق خشونت و ظلم جهان استكبار درعرصه بين المللي بويژه در مناطق مرتبط با جامعه مانند عراق، افغانستان، يمن و بويژه فلسطين افزايش داد، ضمن اينكه بازگويي ناگفته هاي تاريخي و معاصر درخصوص ابعاد ظلم گسترده جهان استكبار در حق ملت مسلمان ايران در اين زمينه مي تواند بسيار مؤثر باشد.
وقتي از اين استاد دانشگاه مي خواهم به مصاديق استكبار در عصر كنوني هم اشاره اي داشته باشد، قبل از آن به تعريف مفهوم استكبار مي پردازد و خاطرنشان مي سازد: «در معارف ديني ما مفهوم استكبار نمايانگر طغيان انسان در برابر خداوند و تعاليم او و خود برتر بيني انسان در مقايسه با ساير انسانها و جوامع و تلاش براي ستيزه طلبي نامشروع بيان شده است. از اين رو تمامي مصاديق استكبار در فرهنگ ديني ما در قالب جبهه تاريخي باطل كه در طول تاريخ بشر گسترش يافته، تجلي مي يابد.»
اين مدرس دانشگاه در ادامه مي گويد: «در ادبيات قرآني مصداق بارز مفهوم استكبار، فرعون معرفي مي شود چرا كه او واجد تمام خصوصياتي است كه در مفهوم مستكبر نهفته است كه ظلم بي حد و مرز، خود برتربيني و گردن كشي در برابر خداوند و تبديل شدن به يك طاغوت از جمله اين مفاهيم است و طبيعي است كه اين مصداق در دوران تاريخي مختلف چهره هاي جديدي را در زمره مستكبرين قرار داده است، اما وجه مشترك تمامي اين چهره ها از گذشته تا به امروز همين خصوصيات بوده و تمامي چهره ها به يك جبهه تاريخي كه همان جبهه باطل است، منصوبند و جالب آنكه درهر مقطع تاريخي يك يا چند چهره شاخص به مصاديق استكبار در آن دوران تبديل شده است، همانگونه كه در روزگار معاصر جهان غرب با تمثيل در سه قالب امپرياليسم، ليبراليسم و دموكراسي و برپايه اومانيسم عنوان مصداق امروزين استكبار در برابر صفوف جبهه حق صف آرايي نموده و با تمام قوا به مقابله با جبهه حق پرداخته است.»
تبعيت از ولايت فقيه مؤلفه مهم اقتدار نظام اسلامي
تبيين استكبار ستيزي و تبعيت از فرمايشات رهبر معظم انقلاب اسلامي به عنوان دو اصل عزت و افتخار نظام اسلامي در جامعه امروز ايران محسوب مي شود.
حجت الاسلام والمسلمين حسن مظهري نويسنده و پژوهشگر مسائل سياسي در گفت و گو با كيهان مي گويد: «ما بايد گوش به فرمان مقام معظم رهبري ضمن هوشياري در برابر ترفندهاي معاندان و عوامل آنها، از ارزشهاي والاي نظام به طور قاطع دفاع كنيم.»
وي در ادامه با اشاره به فرمايشات امام راحل تاكيد مي كند: «ما نبايد در ارتباط با كشورهاي استكباري حسن ظن داشته باشيم، چون آنها به هيچ خير و صلاح ما را نمي خواهند و از عداوت به ما كوتاه نمي آيند.»
اين محقق و پژوهشگر مي گويد: «ما در نظامي كه رهبري آن را حجت امام زمان(عج) و مقام عظماي ولايت عهده دار هستند، زندگي مي كنيم، لذا نبايد ترس به خود راه دهيم و بايد همواره در صحنه هاي دفاع از ارزشهاي نظام فعالانه حضور تأثيرگذار داشته باشيم.»
حجت الاسلام والمسلمين حميد رسايي نماينده مردم تهران و عضو هيئت رئيسه كميسيون فرهنگي مجلس هم در گفت وگو با گزارشگر كيهان مي گويد: «آموزه هاي ديني و بيانات رهبر معظم انقلاب، از مهمترين محورهاي ايجاد روحيه استكبارستيزي، در ملت ايران است. كاري كه حضرت امام در آن روز كردند و رهبر معظم انقلاب هم در 20 سال گذشته در همين راه قدم برداشته و تلاش كردند.»
حجت الاسلام رسايي در ادامه مي گويد: «خيلي از جوامع ديندارند، اما از خودباوري اي كه در تقويت روحيه مبارزه با ظلم و استكبار بسيار مهم است، بي بهره اند و همانطور كه در آيات قرآن و سنت هم داريم كه كفار حق استعلا (برتري جويي) را بر مسلمانان ندارند، اما متاسفانه شاهديم كه در مجامع ملي، كشورهايي كه معتقد به اعتقادات ديني هستند، اما عامل خودباوري را در خود زنده نكردند، به همين دليل دستورات ديني در آن جامعه ظهور پيدا نمي كند و طبق آيات قرآني در رفتارهاي آنها رابطه اي بين استكبارستيزي و مقاومت در برابر استكبار و جامعه ديني را مي بينيم و خداوند درسوره مائده صفات و نشانه هاي مردمي را ذكر مي كند كه يكي از آنها برتري مؤمنين است.
يعني مؤمن بايد در برابر برادران ديني متواضع و در برابر كفار عزيز باشد و اين تقدم تواضع بر برتري، دليلي بر اين مسئله است كه تا ما در برابر برادران ديني متواضع نباشيم، نمي توانيم در برابر كفار عزيز واقع گرديم.»
عضو هيئت رئيسه كميسيون فرهنگي مجلس مي گويد: «اگر امروز جمهوري اسلامي با شجاعت اعلام مي كند كه آمريكا هيچ غلطي نمي تواند بكند، به اين دليل است كه در برابر مؤمنين متواضع است.»
وي با اشاره به مصاديق استكبار داخلي و خارجي مي گويد: «در بعد خارجي، آمريكا و اسرائيل در راس استكبار قرار دارند كه بدون هيچ مبنا و منطقي براي خود حق حاكميت قائلند و در داخل هم پس از گذشت 30 سال از انقلاب شاهد ظهور خواصي هستيم كه خود را نخبه هاي علي البدل و من الاول مي دانند و براي خود شرف و عزت قائلند و هميشه خود را برتر از مردم عادي مي دانند و وقتي جامعه به يك جمع بندي مي رسد، آنها ادعا مي كنند چون ما در اين جمع بندي نيستيم. لذا نبايد مثلا فلان مسئله تحقق يابد.»
رسايي مي گويد: «در انتخابات دهم رياست جمهوري، ديديم با توجه به اينكه دكتر احمدي نژاد به عنوان رئيس جمهور منتخب مردم شناخته شد، تعدادي از خواص و نخبگان مدعي شدند چون انتخاب ما نبوده پس گزينه خوبي نيست، كه اين هم نوعي روحيه استكباري و زورگويي است.»
دفاع از مظلوم، شاخصه
هويت بخش انقلاب اسلامي
انقلاب اسلامي، انقلابي براي عدالت، استكبارستيزي و دفاع از مظلومين است و هويت انقلاب دفاع از آرمان مظلومان و استكبارستيزي است.
حجت الاسلام والمسلمين دكتر سيدمهدي خاموشي رئيس سازمان تبليغات اسلامي درگفت وگو با گزارشگر كيهان نظر خود را در مورد حسن عدل و قبح ظلم اينطور بيان مي كند: «فطرت الهي انسان از ظلم متنفر است و عقل سليم نيز پليدي و ناپاكي ظلم را درك مي كند، با اين وجود اديان الهي مي آيند و همين پليدي و ناپاكي ظلم را به طور مكرر، تذكر مي دهند به علاوه اين نكته دقيق را تعليم مي دهند كه ظالم علاوه بر آنكه به ديگران ظلم مي كند به خود نيز ظلم مي نمايد. همين موارد مصداقي بارز در تحقق پيروزي انقلاب اسلامي در ايران است.»
رئيس سازمان تبليغات اسلامي در ادامه مي گويد: «وقتي درجه ظلم تشديد شد، يعني ظالم مرتكب ظلم بزرگي شد، به ميزان شدت ظلمي كه كرده است، به همان شدت منحط مي گردد و از ارزش انساني او كاسته مي شود و ديگر نمي توان بر او نام انسان گذاشت، با آن ظلم بزرگ مسخ مي گردد و ديگر نمي توان از كرامت ظالم سخن گفت.»
دكتر خاموشي اضافه مي كند: «درميان اديان آسماني، هيچ ديني به اندازه دين اسلام در مورد قبح ظلم و محكوم بودن ظالم و مقابله با آن سخن نگفته است و حجم كمي و محتواي عميق و عالي تعاليم اسلام در مورد ظلم بي نظير و بي سابقه است و لغت ظلم و مشتقات آن حداقل 339 بار در قرآن بكار رفته است.»
وي مي گويد: «در اسلام بيشتر از هر دين و مكتبي در مورد ارزش والاي تقوا و منفور بودن ظلم سخن گفته و تاكيد شده است و از ديدگاه قرآن تزكيه، تهذيب و تقوي و اقامه عدل و مقابله با ظلم دو هدف اساسي براي بعثت انبياء مي باشد.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14