(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 17 بهمن 1388- شماره 19578
 

اهداف راهبردي چهارگانه دشمن
گوشه اي از ماجراي توبه نامه توده اي ها خاطره هشتم؛ جنگ ظفار، حميد حميد و باقي قضايا- 31

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




اهداف راهبردي چهارگانه دشمن

دشمنان، تغيير ساختار اصل نظام را هدف گرفته اند
02 / 01 / 1383
دشمنان اين نظام و انقلاب، تغيير ساختار اصل نظام را هدف گرفته اند و اصلاحات از نظر آنها، يعني تغيير نظام و تبديل نظام جمهوري اسلامي به يك نظام وابسته و سرسپرده دشمن هاي مستكبر.
دشمنان به منابع انساني و سرمايه هاي اجتماعي ما چشم طمع دارند 15 /04 /1383
دشمنان ما بيش از آن كه به منابع طبيعي ما چشم طمع داشته باشند، به منابع انساني - كه منابع قدرت ما هستند - چشم طمع دارند. آنها مي دانند اگر اين سرمايه هاي اجتماعي از دست يك ملت گرفته شود، اگر يك ملت غيرت ملي و ايمان و وحدت و همبستگي خود را از دست بدهد، اگر نشاط كار و ابتكار را از دست بدهد، اگر حركت علمي رو به پيشرفت خود را از دست بدهد، كاملاً در دسترس دشمنان قرار خواهد گرفت؛ مي توانند راحت به او زور بگويند، مي توانند بر او سلطه پيدا كنند، مي توانند منابع طبيعي و مادي او را هم غارت كنند. آنچه سد مستحكمي در مقابل دشمنان قرار مي دهد، همين سرمايه هاي معنوي است كه بايد مراقب باشيم دچار شبيخون نشود.
اهداف تشكيل ناتوي فرهنگي 18/08/85
براي آنها ]دشمنان اسلام در حوزه بين الملل[ چيزي به نام هويت ملت ها اصلاً ارزش ندارد؛ كه متأسفانه اين در صد سال، صد و پنجاه سال اخير، در دنيا اتفاق افتاده است؛ يعني تحولات كشورهاي آسيايي و آفريقايي و امريكاي لاتين در دام طراحي باندهاي قدرت بين المللي افتاده است و طراح اينها صهيونيست و سرمايه داران بين المللي بوده اند. براي اينها آنچه مهم بوده، كسب قدرت سياسي است كه بتوانند در كشورها و دولت هاي اروپايي و غيره نفوذ كنند و قدرت سياسي را در دست بگيرند و پول كسب كنند و اين كمپاني ها، سرمايه هاي عظيم، كارتل ها و تراست ها را به وجود آورند. هدف اين بوده است؛ آن وقت اگر اقتضاء مي كرده است كه اخلاق جنسي ملت ها را خراب كنند، راحت مي كردند؛ مصرف گرايي را در بين آنها ترويج كنند، به راحتي اين كار را انجام مي دادند؛ بي اعتنايي به هويت هاي ملي و مباني فرهنگي را در آنها ترويج كنند، اين كار را مي كردند. اينها، اهداف كلان آنها بوده است كه تصوير مي كردند. آن وقت هميشه لشگري هم از امكانات فرهنگي و رسانه اي و روزنامه هاي فراوان و مسائل گوناگون تبليغات در مشت اينها بوده است.
همچنين بايد به اين نكته مهم - كه در سخنان رهبر انقلاب نيز اشاره شده- توجه نمود كه هدف نظام سلطه و جريان استكبار، فقط نابودي يا تضعيف اسلام در ايران نيست بلكه اسلام به عنوان دين خاتم، مورد تهاجم دشمن در سرتاسر دنياست.
هدف تهاجم فرهنگي دشمن، در خطر انداختن دين مسلمانان 25/2/1373
امروز دين مسلمانان به وسيله تهاجم فرهنگي دشمن و ترويج فساد و ظلم و بي ايماني و بي بندوباري در ميان جوامع اسلامي كه غالباً با ابتكار قدرتهاي ضدّ اسلامي و به كمك تبليغات و رسانه هاي آنان و غير آن انجام مي گيرد در خطر است.
بسيج فرهنگي استكبار جهاني براي نابودي فرهنگ اسلام
26/2/1375
امروز استكبار جهاني، نيروي علمي و خيل رجل خود را بسيج كرده، تا بلكه بتواند با تفكر و فرهنگ و ابزار دانش، تفكر اسلامي را متزلزل كند.
ب) اهداف راهبردي چهارگانه
اما دشمن براي پيروزي بر جبهه مقاومت و نيروهاي اسلام و انقلاب اسلامي چهار هدف راهبردي نيز تعريف كرده كه در دو حوزه داخلي و خارجي قابل تقسيم بندي است.
در حوزه داخلي پوك شدن مسئولان و نخبگان و عموم مردم از محتواي اسلامي و انقلابي (كه از آن تحت عنوان استحاله ياد كرديم) يكي از اين اهداف است. همچنين همانگونه كه در ابتداي فصل ذكر شد، بي ثبات سازي و براندازي دو هدف ديگر دشمن براي ضربه زدن به نظام در بعد داخلي است. در بعد خارجي نيز هدف اصلي دشمن، مهار و انزواي جهاني جمهوري اسلامي است.
هدف بي اعتقاد كردن نسل نو نسبت به دين و انقلاب
25/10/1370
تهاجم فرهنگي ، به مقصود بي اعتقاد كردن نسل نو انجام مي گيرد؛ هم بي اعتقاد كردن به دين ، هم بي اعتقاد كردن به اصول انقلابي و آن تفكر فعالي كه امروز استكبار از آن مي ترسد و قلمرو قدرتهاي استكباري را به خطر مي اندازد.
مي خواهند يا نظام را از بين ببرند يا جهت گيريها را عوض كنند 14/3/1381
علت اين كه جريانهاي مسلط عالم و سياستهاي استكباري - و در رأس آنها امريكا - عليه جمهوري اسلامي اين همه تلاش مي كنند، اين است كه مي خواهند اين كانون و سرچشمه را در اين جا از بين ببرند؛ مي دانند تا اين چشمه مي جوشد و تا كانون اين فكر نو در اين جا زنده است، در دنيا نمي توانند ملتها را از عدالتخواهي و حق طلبي شان مأيوس كنند؛ بنابراين سعي مي كنند يكي از دو كار را بكنند: يا اين سرچشمه را در اين جا به كلي از بين ببرند؛ يا چون مي دانند كه با بيداري و زنده بودن اين ملت اين كار ممكن نيست، مي خواهند محتواي جمهوري اسلامي را از بين ببرند؛ جهتگيري ها را عوض كنند و در مفاهيم مسلّم و بينات انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي خدشه ايجاد كنند؛ ولو صورت آن محفوظ بماند.
آمريكا دنبال استحاله از درون ملت ايران است 23/8/1382
آنچه براي مردم ما مهم است، اين است: امريكا در موضع يك چهره مهاجم، در باطن فهميده است نقشه هاي قبلي او در اين منطقه فايده اي ندارد. نقشه قبلي، تهاجم نظامي بود؛ اما قضيه افغانستان و عراق نشان داد كه در اين منطقه با تهاجم نظامي نمي شود طرفي بست و كاري كرد؛ مشكلات فراواني به وجود مي آيد؛ به خصوص وقتي طرف مقابل، كشوري باشد مثل ايران بزرگ؛ ملتي باشند مثل ملت شجاع و مؤمن ما؛ منطقه اي باشد با اين همه عمق فرهنگي، با احساسات سرشار برخاسته از ايمان در ميان مردم، و با دولتي كه متكي به آراء مردم است؛ اين جا كار براي آنها به مراتب مشكل تر است. قبلاً به تهاجم نظامي تهديد مي كردند؛ اما الان اعتراف مي كنند كه نقشه قبلي آنها غلط بوده است. آنها مي گويند نقشه بايد اين باشد كه ما بتوانيم از درون، ملت ايران را استحاله كنيم؛ آنها دنبال اين هستند.
مي خواهند ملت را نسبت به آرمانها بي تفاوت كنند 23/8/1382
استحاله هم دو جريان دارد: يك جريان فرهنگي، يك جريان سياسي؛ ملت ايران متوجه باشند. قصد نظام استكباري امريكا و صهيونيست هايي كه دستشان در دست آنهاست و با هم در يك جبهه هستند، اين است كه بتوانند ملت را نسبت به آرمان ها و عقايد و هدف هايش بي تفاوت و بي اعتنا كنند و بعد بتوانند به وسيله عوامل و مزدوران خود زمينه را براي بازگشت سيطره امريكا بر ايران فراهم كنند.
تلاش آمريكا براي استحاله ي نظام جمهوري اسلامي
02/ 06/ 1384
امريكا در مسأله ي انتخابات ]نهم رياست جمهوري[ ما ناشرافتمندانه عمل كرد. حركتي كه در مقابل انتخابات و براي سوءاستفادهي از انتخابات انجام دادند، خارج از همه قواعد انساني و قواعد ارتباطات بين المللي بود؛ اما شكست خوردند. آنچه در ايران اتفاق افتاد، درست نقطه مقابل چيزي است كه آنها مي خواستند. شكست بزرگتر امريكايي ها در ميداني است كه امروز آراسته اند؛ و آن عبارت است از تلاش براي استحاله نظام جمهوري اسلامي. آنها مي خواهند با ابزارهاي سياسي، با ابزارهاي فرهنگي و با دست نشاندگان فرهنگي و سياسي، نظام اسلامي را از حقيقتش، از روحش و از هويت واقعي اش تهي كنند؛ و اين هم شكست خواهد خورد؛ و اين بزرگترين شكست امريكا از شما عزيزان مؤمن جوان در نيروهاي بسيج است.
دشمنان هميشه مي خواسته اند از اين ملت سلب هويت كنند 16/02/1387
ملت ايران در دوران انقلاب اسلامي احساس هويت كرد. آنچه كه دشمنان، دشمنان بنياني اين ملت هميشه مي خواسته اند و دنبال مي كرده اند، اين بوده است كه از اين ملت سلب هويت كنند. وقتي يك ملتي احساس شخصيت نكرد، احساس هويت نكرد، راحت تر زير بار مي رود؛ گذشته او را انكار مي كنند، امكانات او را انكار مي كنند، قدرت هاي دروني و ذاتي او را انكار مي كنند، براي اينكه بتوانند به راحتي آن ملت را، آن كشور را در مشت بگيرند. اين كاري بود كه در دوران استحاله فرهنگي ، يعني دوران منحوس پهلوي ، در اين كشور با شدت ادامه پيدا كرد و روز به روز در آن سال ها تقويت شد.
جمهوري اسلامي ، جهت را صد و هشتاد درجه تغيير داد. ملت ايران احساس هويت مي كند؛ هويت اسلامي كه هويت ايراني هم نشأت گرفته از همين هويت اسلامي است. احساس مي كند كه ايران اسلامي همان هويت گمشده اي است كه بايستي اين ملت دوباره آن را به دست بياورد و بر اساس او، آرمان هاي خود را معين و برنامه ريزي كند و تلاش و مجاهدت خود را شكل دهد. اين كاري است كه ملت ما به خوبي انجام داده است و دارد انجام مي دهد. من اين آيه هاي يأسي را كه بعضي پي درپي تكرار مي كنند، مطلقاً قبول ندارم و آنها را انكار مي كنم.
مي خواهند جمهوري اسلامي تغيير رفتار دهد
اگر نفوذ آمريكا را قبول كنيم، دشمني ها كم خواهد شد؛ اگر راضي شويم كه ملت ما به وسيله بيگانگان به طرق مختلف تحقير شود، دفاع از هويت ملي يا دفاع از ارزش هاي اسلامي را كنار بگذاريم، مطمئناً دشمني ها به همين نسبت كم خواهد شد. اينكه مي گويند جمهوري اسلامي رفتار خود را عوض كند، يعني اين. شنفته ايد گاهي مسئولين سياسي كشورهاي مستكبر از قبيل آمريكا، درباره ايران كه صحبت مي كنند، مي گويند: ما نمي گوئيم جمهوري اسلامي از بين برود، مي گوئيم جمهوري اسلامي رفتارش را عوض كند. رفتارش را عوض كند، يعني اين؛ يعني از اين نفي و از اين اثبات دست بردارد. اين را مي خواهند.

 



گوشه اي از ماجراي توبه نامه توده اي ها خاطره هشتم؛ جنگ ظفار، حميد حميد و باقي قضايا- 31

در سال هاي اوليه دهه 1350 در اوج جنگ ظفار، دو نوع تفكر در بين نيروهاي مبارز، بويژه دانشجويان ماركسيست وجود داشت، گروهي كه در بين مردم به «سازمان چريك هاي فدايي خلق ايران» شهرت يافته بودند و به طور كلي افرادي كه تحت تأثير نظرات و آرأ «رژي دبره» و متأثر از جنگ كوبا و رفتار «چه گوارا» بودند و عمدتاً از لحاظ عقيدتي طرفدار «مائوتسه دون» - رهبر وقت و صدر هيأت رئيسه چين كمونيست - بودند و از جانب آنها تغذيه ايدئولوژيك و آموزشي مي شدند، و طرفدار انقلابيون ظفار بودند و جنگ آنان عليه نيروهاي انگليسي را جنگي «تدافعي» مي دانستند و نيروهاي انگليسي و اعوانش را عناصري مهاجم ارزيابي مي نمودند كه براي تداوم منافع امپرياليسم جهاني مردم فقير و گرسنه اين سرزمين را آماج گلوله هاي خود ساخته و جنگي سخت و تمام عيار را به مردم و انقلابيون اين خاك تحميل كرده بودند.
در اين ميان چين كمونيست از طريق برنامه راديويي خود و از طريق بيانيه ها و جزوه هاي تشريحي، حقانيت مردم ظفار را در اين جنگ نابرابر اثبات مي كردند و از ديگر سو اردوگاه امپرياليستي با تشكيلات عظيم خبري و تبليغاتي خود، انقلابيون ظفار را كه براي رهايي از ستم امپرياليستي و جلوگيري از غارت هر چه بيشتر آن كشور با ابتدايي ترين جنگ افزارهاي موجود - كه مهمترين آنها «آرپي جي » بود، به مقابله آنان برخاسته بودند. عده اي خرابكار، راهزن و مخل امنيت مردم اين سامان معرفي مي كردند.
ماشين عظيم تبليغاتي انگلستان اين برنامه را در سرتاسر جهان دنبال مي كرد، اما اين تبليغات در ايران به اين مناسبت كه نيروهاي ارتش شاهنشاهي ايران به صورت علني و فعال در اين جنگ حضور داشت، بسيار گسترده تر از ديگر نقاط جهان بود.
هر هفته سلسله مطالبي كه اكثر آنها را فردي به نام حميد حميد مي نوشت از طريق اداره خدمات مطبوعاتي - كه يكي از ادارات زيرمجموعه مديريت كل مطبوعات بود، ولي به دليل اهميت جنگ ظفار، مسائل مربوط به اين جنگ به صورت كاملاً مستقيم زير نظر معاونت مطبوعاتي وزير، اداره مي شد.
حميد حميد يكي از اعضاي قديمي حزب توده ايران بود كه پس از پيروزي كودتاي 28 مرداد و شكست نهضت ملي، تاب مقاومت دشواري هاي زندان را نياورد و طي يك «توبه نامه» يا به قول زنده ياد جلال آل احمد «گأ خوردم نامه» از شاه درخواست عفو كرد و گذشته خود و دوران همكاري با حزب توده را دوران سياه ناداني و فريب خوردگي ناميد.
اين «توبه نامه» مانند ديگر «توبه نامه»ها و اعلام تنفرهاي اعضاي حزب توده ظاهراً مورد توجه محمدرضا پهلوي قرار گرفت و او هم مانند ديگر همفكران به اصطلاح مبارزش و حتي برخي از اعضاي مركزيت اين حزب كه فرصت و امكان گريختن از ايران و رساندن خود به اتحاد جماهير شوروي را نيافته بودند، مشمول به اصطلاح «عفو ملوكانه» قرار گرفت و آزاد شد.
نمي دانم حميد حميد قبل از پيروزي كودتاي 28 مرداد يا پس از آن به دام اعتياد به مواد مخدر افتاد، اما به آنچه يقين و اعتقاد راسخ دارم، معتاد بودن او به الكل و هم به ترياك بود. او هر روز صبح به محض برخاستن از خواب به سراغ يخچال خانه اش مي رفت و يك ليوان پر - مشروب فروش ها به آن «چتول» مي گفتند - را به صورت ناشتا. . . يك نفس سر مي كشيد و سپس سيگاري آتش مي زد و گوشه لب مي گذاشت و با حرص و ولع به آن پك مي زد و دود تلخ آن را با شتاب به درون ريه هايش مي فرستاد. . . پس از آن سراغ لوله و زرورق - كه در آن سال ها هروئين را به صورت دودي و با آن مي كشيدند - مي رفت و حدود يك ساعتي را با اين كار مي گذراند و زماني از نشئه الكل و هروئين به آرامش دلخواه رسيده بود و تكه نان و پنيري براي صبحانه مي آورد و پس از فراغت از خوردن صبحانه قلم و كاغذي پيش روي مي گذاشت و به نگارش مطالبي درباره سوژه هايي كه اداره خدمات مطبوعاتي به او داده بود، مشغول مي شد. در سال هاي 74 يا 84 كار حميد حميد اكثراً نگارش و تدوين و ترجمه مطالبي درباره جنگ ظفار بود.
مطالب مربوط به ظفار در نشريات پرتيراژ كشور نظير اطلاعات و كيهان و برخي از نشريات تخصصي مانند مسائل ايران - كه زير نظارت فائقه محمود جعفريان اداره مي گرديد، چاپ مي شد و ترجمه هاي انگليسي و فرانسه آنها به همراه مطالبي كه امير طاهري(1) شخصاً در اين مورد مي نوشت در كيهان اينترناشنال و تهران جورنال و جورنال دو تهران انتشار مي يافت.
در اين سال ها« كنفدراسيون دانشجويان ايراني در اروپا و آمريكا» برنامه تبليغاتي وسيعي را براي افشاي حضور ايران در جنگ ظفار آغاز كرد و از طريق چاپ بيانيه ها و اعلاميه ها و مقالات مختلف و تهيه طومارهاي متعدد برائت ايران در اين جنگ را به اطلاع جهانيان مي رساندند و از رهگذر مجلات و روزنامه هاي معتبر و راديوها درباره عدم ضرورت دخالت ايران در كشوري كه مردم آن به دنبال اعمال حق حاكميت خويش است، را محكوم مي كردند و هر چند روز يك بار صورتي از اسامي سربازان و درجه داران و افسران ايراني كشته شده در اين جنگ و يا نابود كردن و به سقوط كشاندن هلي كوپترهاي ايراني و غنائمي كه به چنگ مبارزان ظفار افتاده بود، انتشار مي دادند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- براي آشنايي با شرح حال و عملكرد «امير طاهري» ر ك «نيمه پنهان» جلد يك تاليف دفتر پژوهشهاي موسسه كيهان .

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14