(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 4 اسفند 1388- شماره 19589
 

دوشعراز قاسم فشنگ چي (رنج)
جاي هزار تا خاطره
غزل محبت
نگاهي به كتابخانه مركزي تبريز گشتي در باغ كاغذي
جانماز دل
چشمك ماه
جمله ها و نكته ها
آسمان
دفتر روشنايي
ماه من



دوشعراز قاسم فشنگ چي (رنج)
جاي هزار تا خاطره

اندازه هفت آسمون
مدرسه مون رودوست دارم
دلم يهو پرمي گيره
وقتي تو اون، پا ميذارم
¤
جاي هزار تا خاطره ست
هرگوشه ي مدرسه مون
ميون دلواپسي ها
خوش مي كنم دل رو با اون
¤
دوستاي خيلي خوب من
تومدرسه هم كلاسن
يكي توشون غريبه نيس
تموم اونها شناسن
¤
باباي خوب مدرسه
با بچه ها صميميه
برف باريده روي سرش
يه آدم قديميه
¤
تميزي مدرسه مون
حاصل زحمت اونه
بايد تميز نگهداريم
مدرسه رو مثل خونه
¤
نميدوني مديرمون
چقدر با ما مهربونه
حرف دل و با اون زدن
تومدرسه چه آسونه
¤
ناظم مهربون ما
ميون ناظما تكه
تكيه كلام اون، جونم
نه اهل شلاق و چكه
¤
معلما، آخ چي بگم
به يه تيكه ماه مي مونن
درسي رو كه نفهميدم
هي براي ما ميخونن
¤
خدا كنه دوستاي خوب
از هم ديگه نشن جدا
تو مدرسه با هم باشن
تموم روزاي خدا
¤

خدا جونم، شكر تو رو
هميشه ما، جا مي آريم
هديه آسمونيه
چيزاي خوبي كه داريم

بر فراز آسمان
جوجه زرد طلايي با شتاب
تخم خود را با نوك كوچك شكست
شادمان بيرون پريد از جاي تنگ
پر زد و درگوشه ايوان نشست
¤
خيره شد بر آسمان نقره اي
غرق در دنياي شيرين خيال
ديد خود را بر فراز آسمان
خسته در حال پريدن با دو بال
¤
دانه هاي ريز گندم، در زمين
زيربالش بود و او پر مي گشود
دردلش مي گفت از فرداي دور
مرغ نازي مي شوي تو ديرو زود
¤
گربه غمگين پشمالوي ناز
درنگاه اش حالتي دزدانه داشت
سخت ساكت بود، اما شيطنت
درميان چشم سبزش لانه داشت
¤
گرمي خورشيد سردي مي نمود
روز پنهان مي شد و شب آشكار
باد سردي مي وزيد از دور دست
جوجه مي لرزيد، از باد بهار

 



غزل محبت

فراوان عاشقم يعني فراوان دوستت دارم
بود حالم پريشان و پريشان دوستت دارم
به هر دين و به هر آئين كه خواهي باش اما من
اگر كافر اگر هستي مسلمان دوستت دارم
همه جسم و همه جاني، بده اي عشق فرماني
تو اي جان همه عالم چنان جان دوستت دارم
چون بالا رفتم از دارت نمي رنجم ز آزارت
بكش يا زنده ام گردان كماكان دوستت دارم
شكستي عهد و پيمانم، دلم را هم بيا بشكن
فراوان سخت مي گيري، كه آسان دوستت دارم
دل ديوانه اي دارم، دل ديوانه مي خواهي؟
بخواهي يا نخواهي من، به قرآن دوستت دارم
شدم بيمار چشمانت ولي حالم نمي پرسي
تو آنسان مي كني جور و من اينسان دوستت دارم
فراموشم كني حتي، فراموشت نخواهم كرد
تو كم يادم كن اما من فراوان دوستت دارم
مرضيه اسكندري

 



نگاهي به كتابخانه مركزي تبريز گشتي در باغ كاغذي

تاريخچه
كتابخانه ملي تبريز در سال 1335 هـ.ش به همت خيرين فرهيخته و مساعدت عموم مردم تاسيس شد و با كتب نفيس اهدايي برادران نخجواني حاج محمد و حاج حسين و شخصيت هاي فرهيخته ديگر شروع به كار كرد. اين كتابخانه از بدو تاسيس به دليل داشتن منابع غني و منحصر به فرد، همواره محل مراجعه و مورد توجه محققان، نويسندگان، انديشمندان داخلي و خارجي بوده، به طوري كه اداره فعاليت هاي يونسكو در سال 1344 هـ.ش كتابخانه ملي تبريز را به عنوان كتابخانه امانتدار يونسكو شناخت و حق استفاده از كليه انتشارات يونسكو را به اين كتابخانه اعطاء كرد. در سال 1360 هـ.ش با انتقال كتابخانه از مكان اوليه خود در مجاورت ارك تبريز به ساختمان واقع در باغ گلستان تبريز، دور جديدي از فعاليت هاي كتابخانه تحت مديريت اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي آغاز شد. در سال 1369هـ.ش كار احداث ساختمان كتابخانه مركزي تبريز در خيابان آزادي تبريز آغاز شد و در سال 1380 هـ.ش به پايان رسيد. با انتقال كتابخانه ملي تبريز به اين محل، بخش اعظم كتاب ها و منابع كتابخانه مركزي تامين و با گسترش منابع و خدمات، شروع به كار كرد.
ساختمان بزرگ و با شكوه كتابخانه مطابق با استانداردهاي كتابخانه اي جهان طراحي و ساخته شده و با 11000 متر مربع زيربنا در داخل محوطه و فضاي سبز به مساحت حدود 5 هكتار واقع گرديده كه آن را همچون نگيني در ميان گرفته است.
كتابخانه مركزي داراي 7 مخزن با گنجايش حدود 500 هزار جلد كتاب و صدها هزار نسخه نشريه مجلد و تالارهاي مطالعه ويژه پژوهشگران، نشريات ادواري، منابع مرجع و تالار همايش هاي علمي فرهنگي و قسمت هاي مختلف تاسيساتي، خدماتي، فني و اداري مي باشد.
هيئت امنايي متشكل از افراد فرهيخته و صاحب نظران كتاب و كتابخواني بر فعاليتها و خدمات جاري كتابخانه نظارت دارد اين كتابخانه بزرگترين كتابخانه تحت پوشش نهاد كتابخانه هاي عمومي كشور مي باشد.
پذيرش و زمان ارائه خدمات
پذيرش براساس مدارج تحصيلي حوزوي و دانشگاهي و فعاليت هاي علمي و تحقيقاتي مراجعين، دو نوع عضويت عادي و ويژه پژوهشي داشته و كتابخانه همه روزه به جز روزهاي تعطيل از ساعت 30/7 صبح لغايت 30/19 عصر به ارائه خدمات به اعضاء و مراجعين مي پردازد.
معرفي بخش هاي مختلف كتابخانه
مخازن هفتگانه كتاب:
1)بخش امانت و گردش كتاب مخزن كتب چاپ فارسي
در اين بخش پس از ارائه برگه بازيابي كتاب هاي مورد نياز مراجعين، كتاب مورد نظر با انتقال از مخازن به بخش امانت و ثبت در سامانه كتابخانه اي، طبق مقررات مربوطه امانت داده مي شود، امكان جستجوي منابع توسط اعضاء از طريق رايانه هاي موجود براساس عنوان - موضوع - پديدآورنده در اين بخش فراهم مي باشد.
2) بخش امانت و گردش كتاب مخزن كتب غيرفارسي
در اين مجموعه بيش از 25 هزار نسخه كتاب در 11 زبان نگهداري و امانت داده مي شود. اين مخزن از چهار كتابخانه ويژه انگليسي، فرانسه، عربي و تركي، تشكيل يافته است.
3)بخش اهدا گران مخزن
مجموعه هاي اهدايي خيرين، پس از انجام خدمات فني به اين مخزن منتقل شده و به تفكيك به نام اهدا كننده، در قفسه ها جاي مي گيرند. كتب اين مجموعه به علت اهدا بودن در محل مخزن مطالعه مي شود.
اهدا كنندگان شاخص
حاج محمد نخجواني، حاج حسين نخجواني، محمد علي زيني، رسول فتحي، مجد، دكتر اسماعيل رفيعيان، دكتر جواد هيئت، دكتر حسن شكوهي، دكتر محمد آبادي باويلي، دكتر سلام الله جاويد، دكتر احمد كوپاهي، دكتر بهروز گلزاري تبريزي، آيت الله نصرالله شبستري، آيت الله جعفر اشرقي، حجت الاسلام علي عبداللهي نمروي، آيت الله محسن موسوي تبريزي، آيت الله جواد غروي علياري، جواد مجيري، علي اصغر بلاغي آصفي، رسول بشيري وند، محمود منتخب، محمد عابد، مهندس جلال غفاريان، محمد علي بن علي مولوي، حسين ستارزاده توتونچي، يدالله بيدار طبعي، غلامرضا صدر الاشرافي، مرتضي رسام نخجواني
4) بخش ويژه خدمات مرجع
منابع مرجع و نفيس كتابخانه مركزي تبريز كه در مجموعه هاي ويژه هنر، كتابداري و اطلاع رساني، آذربايجان شناسي، قرآن. نهج البلاغه، پيامبر اعظم(ص)، ايثار و شهادت، دفاع مقدس، ديوان شعرا، قوانين و مقررات، پايان نامه ها، دائره المعارف ها وساير كتب مرجع گرد آمده اند در اين بخش به صورت حضوري در اختيار مراجعين گذاشته مي شود. تعدادي از مجموعه كتب اين بخش از جمله: مجموعه دفاع مقدس، ايثار و شهادت و آذربايجان شناسي علي رغم مرجع نبودن و به لحاظ اهميت موضوعي و كمياب بودن در اين بخش نگهداري مي شوند.
5) مخزن مواد غير كتابي
انواع عكس، پوستر، كاتولوگ، بروشور، تراكت، بيانيه ها، نوارهاي صوتي و تصويري، سي دي، فلاپي، اسلايد و ... مربوط به مراسم و وقايع و رويدادهاي تاريخي، براي استفاده محققان، نويسندگان و هنرمندان، در اين بخش گردآوري و طبقه بندي مي شوند.
6) بخش نشريات ادواري
هزاران عنوان از نشريات ادواري ازدوره قاجار تاكنون به صورت مجلد و فهرست نويسي و داده پردازي رايانه اي در اين مجموعه نگهداري و مورد استفاده محققان و علاقمندان قرار مي گيرند. در اين مجموعه بيش از 2090 عنوان نشريه در بيش از 70 هزار نسخه مجله آرشيو گرديده است.
7) بخش خطي
(گنجينه مخطوطات و نفايس)
هزاران جلد كتاب خطي، چاپ سنگي، چاپ سربي قديمي و نيز اسناد خطي و كتيبه ها و تابلوهاي بسيار نفيس خوشنويسي، از هنرمندان دوره هاي صفوي و قاجاريه در اين بخش نگهداري و مورد بهره برداري محققان قرار دارد. بخش زيادي از مجموعه هاي خطي و چاپ سنگي و سربي موجود در اين بخش، اهدايي مرحوم حاج محمد نخجواني و مرحوم حاج حسين نخجواني مي باشد. اين منابع به لحاظ قدمت، محتوي، نوع جلد، جنس كاغذ و آرايه هاي بسيار زيباي هنري و نيز دست خط برخي از بزرگان علم و انديشه،
منحصر به فرد بوده و از ارزش معنوي بسيار بالايي برخوردارند. وقف نامه ربع رشيدي كه در سال 86 به عنوان اولين اثر مكتوب از ايران در حافظه جهاني ثبت گرديده در اين بخش نگهداري مي شود.
بخش خدمات و اطلاع رساني
و چند رسانه اي
در اين بخش امكان دسترسي مراجعين به منابع ديجيتالي و استفاده از انواع سي دي (لوح هاي فشرده) نوارهاي صوتي و تصويري و ميكرو فيلم و خدمات اينترنتي فراهم گرديده است.
بخش خدمات فني
كليه كتب و منابع رسيده در بدو ورود به كتابخانه، در بخش خدمات فني ثبت شده و طي فرايند فهرست نويسي، داده پردازي و الصاق برچسب نشانه بازيابي كتاب و باركد در اين بخش، به مخازن 1 ، 2 ، 3 و بخش مرجع منتقل مي شوند.
بخش نقشه ها و اطلس ها
دراين بخش نقشه ها و اطلس هاي مختلف سياسي، جغرافيايي، طبيعي، انساني و اقتصادي كه قدمت برخي از آنها به بيش از 120 سال مي رسد، نگهداري مي شوند.
بخش صحافي
كتاب هاي آسيب ديده نشريات ادواري، پايان نامه ها و گزارش هاي تحقيقي محققان در اين بخش صحافي و مجلد شده و به مخازن و محل هاي مربوطه منتقل مي شوند.
بخش آفت زدايي و آزمايشگاه آسيب شناسي
اين بخش براي شناسايي و از بين بردن آفات منابع مكتوب، به ويژه نسخ خطي و نفيس پيش بيني شده و به دستگاه آفت زدايي مجهز گرديده است.
بخش ويژه روشندلان
اين بخش مجهز به تجهيزات سيستم هاي سخت افزاري و نرم افزاري، انواع سي دي، نوارهاي صوتي، چاپگر، برجسته نگار كرزوايل و نرم افزار گويا ساز فارسي پارس آوا، نشريات JAWS رايانه هاي مجهز به نرم افزار گويا ساز نويد 4 و 5، و امكانات ويژه اينترنتي ويژه روشندلان مي باشد كه در اختيار مراجعين نابينا و كم بينا قرار مي گيرد.
مراجعين مي توانند در محل مخزن بخش مطالعه نمايند
بخش عكاسي
اين بخش ضمن حفاظت از نسخ و اسناد دسترسي آسان مراجعين به منابع را فراهم مي سازد و از طريق كپي سي دي، اسكن و پرينت به نيازهاي خدمات عكس و تكثير مراجعين پاسخ مي دهد.
محققان و علاقمندان براي استفاده از عكس و كپي نسخ خطي و نقاشي و نشريات قديمي مي توانند از خدمات اين بخش استفاده نمايند.
بخش بازسازي و مرمت
اين بخش براي بازسازي و ترميم قسمت هاي آسيب ديده نسخ و منابع مكتوب پيش بيني شده است.
مركز رايانه و مديريت شبكه
در اين مركز كار مديريت، نگهداري و كنترل شبكه رايانه، ورود و كنترل اطلاعات كتابخانه ديجيتالي و سيستم اتوماسيون و ساير فعاليت ها در زمينه ICT به انجام مي رسد.
خانه كتاب
ماهانه بيش از صدها عنوان از تازه هاي نشر كتاب كشور به اين كتابخانه ارسال شده و در خانه كتاب بصورت موقت و در معرض ديد و استفاده علاقمندان قرار مي گيرند. اين كتابها پس از طي مراحل خدمات فني و آماده سازي به مجموعه مخازن انتقال ميابد.
كتابخانه ديجيتالي
با شكل گيري كتابخانه هاي الكترونيكي در جهان و استفاده گسترده علاقمندان و محققان از اين گونه كتابخانه ها، كتابخانه مركزي تبريز نيز با درك اين نياز و به منظور معرفي نسخه هاي خطي و نفيس و ساير منابع مكتوب و يكپارچه سازي و متمركز كردن فعاليت ها و خدمات كتابخانه اي كتابخانه هاي عمومي استان آذربايجان شرقي، نسبت به طراحي و اجراي سامانه كتابخانه ديجيتالي اقدام نموده است كه فاز اول آن در حال بهره برداري است. با مراجعه به سايت كتابخانه و ثبت نام علاقمندان مي توانند ليست منابع مورد نياز خود را در سرتاسر كتابخانه هاي عمومي مشاهده نمايند.
تالار مطالعه ويژه پژوهشگران
پژوهشگراني كه طبق مقررات مربوطه، كارت ويژه خدمات پژوهش دريافت كرده اند، مي توانند با مراجعه به اين تالار از خدمات ويژه اين بخش كه شامل: ميز مخصوص مطالعه، اينترنت و امكان دريافت بيشتر منابع استفاده نمايند.
تالار مطالعه نشريات ادواري
در اين بخش امكان مطالعه نشريات منتشر شده داخلي و خارجي اعم از روزنامه - هفته نامه - ماهنامه - فصلنامه، گاهنامه و ويژه نامه فراهم گرديده و مراجعين مي توانند با استفاده از نرم افزار لوح فشرده از منتخب نشريات علمي و آموزشي كشور مقالات مورد نظر خود را جستجو و نسخه چاپ شده آن را دريافت نمايند.
تالار همايش هاي فرهنگي مرحوم حاج محمد نخجواني
اين تالار مجهز به سيستم هاي صوتي و تصويري مدرن مي باشد كه براي برگزاري همايش هاي علمي، كارگاههاي آموزشي و ساير گردهمايي هاي علمي و فرهنگي طراحي و ايجاد شده است. به خاطر خدمات ارزنده مرحوم شادروان، حاج محمد نخجواني به كتابخانه ملي تبريز، اين تالار به نام ايشان نامگذاري شده است.
تهيه كننده: وحيد بلندي روشن تبريز

 



جانماز دل

به نام حضرت دوست
نماز درياي معناست. نيايشي است محرمانه و احساسي است زيبنده ي جسم و جان. بيا نماز را در قطره هاي اشك گونه ي شمع بنگر و زيبايي آسماني آن را در عمق آسمان هفتم نظاره كن. آيا براي آسماني شدن راهي جز نماز هست؟ نماز روح عشق است. ترنم باران معرفت بر برگ هاي درخت دل. بعد از نماز، سري به روح خود بزن و پاكي را تماشا كن. عشق را بنگر و ببين كلمات چه خوب مي توانند روح را به اصل خويش ارتباط دهند و ريسمان محكم الهي شوند براي نجات آن ها كه نمي خواهند دنيا شمع روحشان را آب كند و بال هاي پروانه هاي بهشتي هدايتشان را بسوزاند.
نماز يعني آن طور كه خدا مي خواهد او را بخوان و آن گونه كه دوست مي دارد ستايشش كن. بيا قطره قطره نمازهايمان را در قلك عشق بريزيم تا شايد روز لقاء يار اشكي يا عرق شرمي باشد براي نثار يار كردن. بيا تا با نمازهايمان ريشه آفتابگردان زندگي را آبياري كنيم تا به زيبايي بشكفد و تا فقط همراه پيام آور محبت خورشيد و به سوي نور آسمان و زمين خم شود. بيا تا آفتابگردان زندگي را در اين روزگار پشت ابر ماندن خورشيد اسير باد نكنيم تا به هرجا نبرد ريحان زندگي ما را.
نماز نويد مهربان الهه تمام زيبايي هاست. جشني است كه هر روز در سحرگاه و ميانه روز و شامگاه در دل هر قاصد به قصد راز و نياز با معبود و مقصود برگزار مي گردد. آيا مراسمي بهتر و شايسته تر از جشن بي همتاي نماز براي رازگويي با معبود هست؟ محبوب خود را ميان جشن شبنم گونه نماز بيابيم.
جانماز دل خود را به سوي قبله روح پهن كنيم و اگر تا به حال كم گفته ايم با كسي كه گفتني زياد دارد و كم نياز آورده ايم به درگاه كسي كه همه ي نيازها را برآورده مي كند، حال ديگر طلاي فرصت هاي تكرار نشدني را از دست ندهيم و شمع زندگي خود را بيهوده نسوزانيم تا شايد كه رحم آن رحمن رحيم موجب قرب قلب ما به خون او در زمين و حسين زمانه شود و دست ما را بگيرد و ما را هم در كشتي نجات بنشاند.
اگر اول نماز خدا را به بزرگي مي خوانيم شايد از براي اين باشد كه بدانيم همه هيچ اند در برابر بي نهايت بزرگي او. همه مهرباني ها كوچك اند مقابل محبت هاي بي بديل او. بدانيم همه پاداش ها كم اند در برابر لقاء او. پس دريا را به قطره نفروشيم. قلب خود را كه حريم خداست جايگاه نامحرمان نااهل نكنيم و نماز را حاشيه سطر هاي زندگي نسازيم.
بيا لكه سياه شيطان را با گناه نكردن از نعمت دل پاك كنيم و با نماز خداي بي نياز را ياد كنيم تا به معناي «فاذكروني اذكركم» برسيم و صداي خدا را ميان نيايش گنجشك ها و گذر نسيم صبحگاهي از ميان شاخ هاي به دعا بلند شده درختان نمازگزار بشنويم. نماز تمرين پرواز است. هنگام نماز دلت را به سوي معبود رها كن و بگذار بال هاي فرشته دل پرواز را ياد بگيرند تا هنگام پرواز نهايي در آتش گناه سقوط نكنند و موفق به لقاء خداي خود شوند. بي نمازي بال هاي پرواز را مي شكند و عروج را
غير ممكن مي سازد. آخر مگر فرشته ها بدون بال هاي پاكي و عصمت توان پرواز دارند؟
بيا تا با جمع قلب هايمان در نماز جماعت نيايشي شايسته معبود اقامه كنيم. نيايشي كه دلخواه معشوق ازلي و ابدي ما باشد. كسي كه در عدم عاشقش شديم و حال زمان اثبات عشق در عمل با صادقانه خواندن نماز است. نمازي كه قبول شود. يادمان هست كه به گفته ي معصوم هر نماز به همان اندازه قبول مي شود كه تو را از گناه بازدارد و به خوبي ها راغب سازد.
با نماز عروج كن، با نماز مي تواني از مقرب ترين فرشته هاي خدا هم بالاتر بروي و به خدا برسي و در آغوش بهشتي خدا جاي بگيري. ميوه نيايش بخوري و شراب ستايش بنوشي.
نجمه پرنيان/ جهرم

 



چشمك ماه

ديوارهاي بلند كوچه شون اجازه نمي داد ماه روببينه رفت و به ديوار تكيه زد. زانوي غم به بغل گرفت خسته شد و رفت تو خونشون كنار باغچه.
دلش گرفته بود و با خودش مي گفت آخه من قول داده بودم! نمي تونم كه زير قولم بزنم!
ماه شب چهارده واقعاً قشنگه اي كاش بر مي گشتم 30 سال قبل تا اين ساختمون هاي سر به فلك كشيده نبودند.
يادش بخير وقتي بابا بود چه قدر با هم بازي مي كرديم اون موقع من خيلي شاد بودم ولي حالا...
من مرد اين خونه هستم بايد از مادرم مراقبت كنم آخه اين تنها سفارش بابام به من بود.
يك دفعه چشمش به آبپاش گوشه ي حياط افتاد...
يادش بخير وقتي بابا بود آب مي ريختم رو زمين و كلي شكلك درمي آورديم و خودمون را توي آب نگاه مي كرديم.
رفت سمت آب پاش. آب ريخت و به آب نگاه كرد با تعجب داد زد واي!؟ هم جاي خالي بابام پر شد هم ماه رو ديدم.
زهرا محمدي- نيايش 1

نقاب
هرگز فكرش را هم نمي كردم روزي فرا رسد كه من و تو اين چنين يكسان باشيم در نمودار آماري قلب مردمان اما هنوز هم زير اين نقاب هاي قشنگ در شگفتي من و بي تفاوتي تو فرقي باقي است.
آيدا نظري 14 ساله- نيايش1
كوچك مرد بزرگ
روز مانند شفق خورشيد بود. باران نيز ديوانه وار شلاق بر تن خيابان هاي تنگ و تاريك مي كوباند.
پسرك از فرط خستگي رمق راه رفتن نداشت. پيرمردي خميده پشت از پيچ خيابان طلوع كرد. پسرك با تمام خستگي چتر خود را به پيرمرد داد و آن روز هم غيرت را از فردي 5 ساله آموختند.
پيرمرد روي باراني او ميخ كوب شد.
پسرك خيس، خيس، خيس بود....
حتي خيس تر از پيراهن پاره ي پيرمرد.
مريم رسول زاده- پانزده ساله- دبيرستان نيايش 1

اي كاش...
كاش مي شد غصه هاي فردا را دانست
راز جاودانه ي مرواريد در صدف را دانست
كاش مي شد از ناله هاي كودك يك ماهه آگاه شد
كاش مي شد فردايي دوباره ساخت
و ديروز خوش را دوباره طلب كرد
كاش مي شد دوباره متولد شد
از نو، بي رنگ بي گناه...
لحظه هاي سرد و پر شتابي كه گذشتند
همه و همه، كاش ها افسوس هاي تو را معنا مي كردند!
فهيمه شرفي / 15 ساله/ دبيرستان نيايش 1

 



جمله ها و نكته ها

1-سپري شدن ثانيه به ثانيه زمان، براي انسان ها همانند
آب شدن يخ يا سوختن شمع است پس فرصت را بايد غنيمت شمرد و ذخيره آخرت را وسيع تر و سنگين تر كرد.
2-با ذكر خدا، نشاط وارد جسم و روح آدم مي شود و با عمل به دستورات خدا اين نشاط به سمت اوج پيشرفت مي كند.
3-خشم غيرمقدس ضربه اي است كه قبل از آنكه به ديگران وارد شود فرد خشمگين در اصل به خودش مي زند.
4-نماز، يكي از بااستمرارترين و بيشترين وسيله ذكر و ياد خداوند در فروع دين است.
5-شرك به خدا و بي صاحب دانستن جهان همانند تصور وجود مدرسه و دانشگاه با تمام امكانات اما بدون معلم و استاد و درس است
6-خلقت و زندگي انسانها - پيامبران و امامان معصوم(ع) - نيز با صبر و صبوري عجين شده است و اگر بخواهيم آن را حذف كنيم نه دنيا داريم و نه آخرت!
7-شكوفايي و گل شدن هر غنچه و تولد هر نوزاد اين نويد فرحبخش را به ما مي دهد كه زنده شدن مردگان در قيامت حتمي و امكان پذير است.
8-با گريه از ترس خداوند و به خاطر معاصي، خود را زير چتر حمايت و پناه خدا قرار دهيم و بدينوسيله به بخشايش گناهاني كه از روي جهالت انجام داديم اميدوار باشيم.
9-باتوجه به فرمايش حضرت امام علي(ع) هر روزي كه در آن نافرماني خدا نشود آن روز عيد است .
كاملاً غيرممكن است كه آدم پس از استجابت خواهشها و هوسهاي نفساني شيطاني آرامش واقعي داشته باشد.
پس آرامش و نشاط دائمي را به لذات زودگذر شيطاني نفروشيم.
10-اگراز همه اطراف مشكلات، غمها و رنجها به ما حمله ور بشود، خود را در پناه خدا قرار دهيم، از همه ابعاد آسوده ايم.

سليمان بلغار

 



آسمان

بغضي گلوي آسمان را گرفته بود و مي خواست بگريد. تا شايد كمي از بغضش كاسته شود. وقتي معلمم در روز باراني از او سخن مي گفت در خيال خود فرشته اي تجسم كرده و با او حرف مي زدم .چه زيبا سخن مي گويد كلامش شيرين صدايش دل نشين است.
چند روز از آن روز باراني عجيب و غريب مي گذرد. هنوز حال و هواي ديگري دارم آن قدر فكرم درگير اوست، كه در كلاس رياضي به جاي حل معادله سعي مي كنم كه زيبايي هايش را جمع ببندم ،در كلاس هنر فكرم مشغول آن بود كه چگونه صورت دل نشينش را برروي تخته بكشم كه با ديدنش شوق دوباره زيستن به من بدهد. ولي افسوس كه نتوانستم حتي كمي از چهره مهربانش را بكشم و به همه نشان بدهم و بگويم كه اين آقاي كل جهان است كه ما بايد مطيع او باشيم. اللهم عجل لوليك الفرج.
زينب الله وردي زاده 1/3
مدرسه راهنمايي پونه رونقي منطقه 15 تهران

 



دفتر روشنايي

شب و سياهي سراسر بيابان را فراگرفته و شمع ها نور كم سويي را به خانه هاي دهكده هديه مي دهند. الماس هاي آسمان با چشمك هاي خود، گويي مژده اي را مي خواهند بدهند ، اما ناگهان از لابه لاي پنبه هاي سفيد آسماني نور طلايي و درخشاني بر روي زمين مي تابد.
آري دفتر روشنايي دوباره از ميان نورهاي زرين و درخشان خودنمايي مي كند و باز نويد يك روز زيبا و خوب به اهالي كره زيبايي ها ابلاغ مي گردد.
فاطمه درويش 16 ساله تهران

 



ماه من

آهاي، اي ماه سپيد نقره اي كه در پس ابرها پنهاني و فقط اين ابرها هستند كه جايگاه خفاي تو به روزهاي باراني است و تو اي ماه من كه در آسمان شب مي درخشي، مهتاب نقره گون تو به كدام آشيانه مي گريزد؟ با توام اي نقره پاش من، آهاي! صداي مرا مي شنوي؟ اي كه در تاريكي شبهاي من فانوسي به كجا مي گريزي؟ لحظه اي چند با من باش كه هنوز درد دل هايم با تو باقي است در اين شب ها كه در مسلخ تنهايي ام مي سوزم و مي سازم كسي نيست با من هم صدا شود. بتابد، بسوزد، بسازد، بگريد، به دنبالم بگردد و تنها تو هستي كه براي من مي تابي و بي تابي! و تنها اين ستاره است كه در دل آسمان مي سوزد و آن نفس مسيحايي صباست كه از جانب شمال به دنبال من مي گردد و خريدار غم هاي من است تا آن را به دوش گيرد و تا دشت و صحرا ببرد و آن را به باد فراموشي بسپارد. با تو سخن تو مي گويم اي يار پاك و سپيد بي كرانه شبهايم كه شاعر ترانه هاي عاشقانه در شبهاي عارفانه را ماني!
آن زمان كه خدا را فرياد مي زنم در دل شبهاي سياهي كه به روز خنديده اند اي ماه، خنده ات را مي بينم كه رخسار زيبايت چه ماه شده است! كرم شب تاب، ماهي نقره اي حوض خانه مان هنگامي كه انعكاس تو را در آب مي بينند با تو چه رقابتي دارند و در اين رقابت چه آسان مي توان فهميد كه تو، فقط تو سوگل شبهاي تاريك من هستي، و چه سخت است هنگامي كه صبح از راه فرا مي رسد و ماه را به خواب دعوت مي كند و خورشيد جاي او مي نشيند. آهاي اي ستاره سوزان كه به هنگام روز در آسمان من مي درخشي، تو بامن سخن بگو و برايم تا ابد از سپيدي ترانه بساز چرا كه تنها اين ترانه هاي طلايي توست كه آغوش مرا براي نفس كشيدن و زنده بودن را در صبحي نو تا فراخ سينه عشق باز مي كند و مرا به روزي نو اميدوار!
اي صداي سپيد روشنايي به هنگام صبح، اي كه صدايت هواي تاريك شب را رنگ پريده مي كند و به رنگ اركيده هاي سپيد باغ مي كند آن زمان كه مي تابي كار و نور و گندم را براي ما هديه مي آوري كه فرياد مي زني: «اي زمينيان خواب آلود برخيزيد كه صبح مسافر هميشگي تان از جاده هاي شب فرا رسيد.»
زهرا مرادي (رها) تهران

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14