(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 6 اسفند 1388- شماره 19591
 

بايد مرزهاي اعتقادي و فكري را برجسته كرد
نمايش شهرقصه خاطره پانزدهم؛ جشن هنر شيراز - 26

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




بايد مرزهاي اعتقادي و فكري را برجسته كرد

ابزار تشكيل ناتوي فرهنگي 18/08/1385
براي آنها ]دشمنان اسلام در حوزه بين الملل[ چيزي به نام هويت ملت ها اصلاً ارزش ندارد؛ كه متأسفانه اين در صد سال، صد و پنجاه سال اخير، در دنيا اتفاق افتاده است؛ يعني تحولات كشورهاي آسيايي و آفريقايي و امريكاي لاتين در دام طراحي باندهاي قدرت بين المللي افتاده است و طراح اينها صهيونيست و سرمايه داران بين المللي بوده اند. براي اين ها آنچه مهم بوده، كسب قدرت سياسي است كه بتوانند در كشورها و دولت هاي اروپايي و غيره نفوذ كنند و قدرت سياسي را در دست بگيرند و پول كسب كنند و اين كمپاني ها، سرمايه هاي عظيم، كارتل ها و تراست ها را به وجود آورند. هدف اين بوده است؛ آن وقت اگر اقتضاء مي كرده است كه اخلاق جنسي ملت ها را خراب كنند، راحت مي كردند؛ مصرف گرايي را در بين آنها ترويج كنند، به راحتي اين كار را انجام مي دادند؛ بي اعتنايي به هويت هاي ملي و مباني فرهنگي را در آنها ترويج كنند، اين كار را مي كردند. اينها، اهداف كلان آنها بوده است كه تصوير مي كردند. آن وقت هميشه لشگري هم از امكانات فرهنگي و رسانه اي و روزنامه هاي فراوان و مسائل گوناگون تبليغات در مشت اينها بوده است، كه اينها امروز يواش يواش دارد پخش مي شود و من پريروز در روزنامه - البته سه، چهار ماه قبل از اين، من مقاله اش را ديده بودم - گزارشي از تشكيل «ناتوي فرهنگي» را خواندم. يعني در مقابل پيمان ناتو كه امريكايي ها در اروپا به عنوان مقابله با شوروي سابق يك مجموعه مقتدر نظامي به وجود آوردند؛ اما براي سركوب هر صداي معارض با خودشان در منطقه خاور ميانه و آسيا و غيره از آن استفاده مي كردند، حالا يك ناتوي فرهنگي هم به وجود آورده اند. اين، بسيار چيز خطرناكي است. البته حالا هم نيست؛ سالهاست كه اين اتفاق افتاده است. مجموعه زنجيره به هم پيوسته رسانه هاي گوناگون - كه حالا اينترنت هم داخلش شده است و ماهواره ها و تلويزيون ها و راديوها - در جهت مشخصي حركت مي كنند تا سررشته ي تحولات جوامع را به عهده بگيرند؛ حالا كه ديگر خيلي هم آسان و روراست شده است.
نقش جريان هاي سرمايه داري در براندازي حكومت ها
18/08/1385
در گرجستان كه يك تحول سياسي اتفاق افتاد و جا به جايي قدرت انجام گرفت، يك سرمايه دار امريكايي و صهيونيست يهودي - البته اسمش معروف است، من نمي خواهم اسمش را بياورم - اعلام كرد كه من ده ميليون دلار در كشور گرجستان خرج كردم و تحول سياسي ايجاد كردم؛ خيلي راحت. ده ميليون دلار خرج مي كنند، يك حكومت را كنار مي گذارند، يك حكومت ديگر را سر كار مي آورند! اينها بايد روي مردم اثر بگذارند؛ بايد اجتماعات درست كنند. در اوكراين هم همين كار را كردند؛ در جاهاي ديگر هم همين كار را كردند. گاهي اوقات تأثيراتشان به شكل ديگري است و تعيين كننده است.
نقش جريانهاي سرمايه داري در ورشكستگي كشورهاي
آسياي شرقي 18/08/1385
شايد اين را در يك جمع دانشجويي ديگر گفته باشم كه ماهاتير محمد، نخست وزير سابق مالزي - كه بسيار هم آدم پركار و دقيق و جدي و پايبندي بود- به تهران آمد، به ديدن من هم آمد؛ همان اوقات بود كه تحولات گوناگوني در آسياي شرقي اتفاق افتاده بود؛ در مالزي، اندونزي و تايلند، و زلزله اقتصادي به وجود آمده بود. همين سرمايه دار صهيونيستي و بعد سرمايه دارهاي ديگر، با بازي هاي بانكي و پولي توانستند چند تا كشور را به ورشكستگي بكشانند.
بسياري از دانشمندان، هنرمندان و امثال اينها
در شبكه ناتوي فرهنگي اند 18/08/1385
كاهش مرگ و مير كودكان، ريشه كني بيماري هاي گوناگون در كشور، رشد ارتباطات و امثال اينها، شاخص هايي است كه در دنيا براي يك كشور پيشرفته ذكر مي كنند و ما اين شاخص ها را رد نمي كنيم و قبول داريم. منتها توجه داشته باشيد اين شاخص ها را وقتي كه به ما تحويل مي دهند -به ما كه تشكيل دهنده اين شاخص ها نيستيم - در لابه لاي آن، چيزهايي است كه ديگر آنها جزو شاخص هاي پيشرفت و توسعه نيست؛ چيزهايي را به ميان مي آورند كه اين صادر كردن فرهنگ مخالف با هويت و شخصيت ملي و ميل براي وابسته كردن كشورهاست. آن كساني كه اين شاخص ها را تهيه و ارائه مي كنند، اگر چه غالباً دانشمندانند، اما بسياري از آنان آدم هاي مستقلي نيستند؛ يعني همان شبكه و همان ناتوي فرهنگي در مجموعه خود، بسياري از اين دانشمندان، متفكران، هنرمندان، ادبا و امثال اينها را هم دارد.
هر كس امروز نقش دشمن را در ذهنهاي مردم بي اهميت جلوه دهد براي دشمن كار مي كند 19/11/1379
هر كس امروز سعي كند نقش دشمن را در ذهن هاي مردم بي هميت و كوچك جلوه بدهد - چه بداند، چه نداند - دارد براي دشمن كار مي كند.
اشكال تراشي هاي غيرمنطقي 13/10/1386
يك نمونه از ايجاد يأس كه من اين را لازم است عرض كنم - يعني انصاف اقتضاء مي كند كه انسان اينها را بگويد - اشكال تراشي هاي غيرمنطقي است. امروز شما ملاحظه كنيد؛ متأسفانه راجع به اغلب تصميمات دستگاه اداره كشور از سوي يك عده مخالف خوان اشكال تراشي مي شود؛ اشكال تراشي هاي غيرمنطقي . اگر تصميم اقتصادي است، اگر تصميم سياسي است، اگر تصميم در حوزه مسائل هنري و فرهنگي است، اگر تصميم در حوزه مسائل بين المللي است، به خصوص نسبت به دولت - حالا نسبت به رهبري يك مقدار رودربايستي اي هست و يك چيزهائي را ملاحظه مي كنند - آزاد، راحت و با اهانت مطالبي مي گويند. اين كارها زشت است.
ممكن است كساني كه اين كارها را مي كنند، ندانند چه تأثير سوئي اين كار دارد. اين، همان ايجاد يأس است؛ يعني نقطه مقابل اعتماد به نفس. اين، حالت ايجاد خودباختگي و انفعال و خودكم بيني است. خيلي از كساني كه در اين ميدان ها تلاش ميكنند، فعاليت مي كنند، متأسفانه نمي فهمند و توجه ندارند كه تأثير كارشان چيست. اينها آدم هاي بدخواهي نيستند. البته بعضي بدخواه هستند، اما غالباً بدخواه نيستند؛ ملتفت نيستند، ارزيابي درستي از كار خودشان ندارند. دولت تصميم اقتصادي ميگيرد، اعتراض پشت سر اعتراض، آن هم با لحن هاي اهانت آميز؛ تصميم سياسي مي گيرد، همين طور؛ تصميم بين المللي مي گيرد، همين طور؛ به فلان سفر مي رود، همين طور؛ به فلان سفر نمي رود، همين طور ... هوچيگري كردن، مردم را دلسرد كردن، اعتماد به نفس مردم را شكستن، آنها را نااميد كردن نسبت به آينده، هيچ روا نيست. اين خطاب من به همه است؛ هم به مطبوعات، هم به رسانه ها، هم به مسئولين، هم به كساني كه منبرهاي گوناگون خطابه و سخن گفتن با مردم را دارند؛ در مجلس، در نماز جمعه، در جاهاي ديگر، در دانشگاه ها.
بازيگران جنگ نرم 13/08/1387
پايان اين روياروئي و مقابله ]انقلاب اسلامي با استكبار و امريكا[ چه خواهد بود؟ اين مهم است. همه دستگاه هاي تبليغاتي غرب و به خصوص آمريكا - دستگاه هاي هنري، دستگاه هاي مطبوعاتي، دستگاه هاي گوناگون تبليغاتي، دستگاه هاي به ظاهر پژوهشي سياسي يا علمي - تلاش مي كنند اين جور وانمود كنند كه پايان اين راه براي ملت ايران بن بست است و آمريكا در راه خود پيش مي رود! اين، دروغ محض است؛ قضيه عكس است. پايان اين راه، بن بست براي رژيم طاغوت و رژيم استكبارگر آمريكاست.
مطبوعات ما جدايي دين از سياست و دفاع از رژيم پهلوي را تبليغ كردند
ما يك دوره اي را هم مشاهده كرديم كه در مطبوعات ما رسماً، علناً، جدائي و تفكيك دين از سياست را اعلان كردند! اصلاً مسئله يكي بودن دين و سياست را كه اساس جمهوري اسلامي و اساس حركت عمومي مردم بود، زير سؤال بردند. از اين بالاتر؟! در دوراني، در مطبوعات ما ديده شد كه صريحاً، علناً، از رژيم ظالم، جبار و سفاك پهلوي دفاع شد! براي اينكه چنين حالتي پيش نيايد و براي برخورد با اين انحراف، مي شود با برجسته كردن مرزهاي اعتقادي و فكري و سياسي، جلوي اين انحراف را گرفت.
خوشبينانه اش اين است كه بگوئيم كوته نظرند و بدبينانه اينكه مغرض و خائن
حالا شما نگاه كنيد در اين نوشته جات آدم هاي يا كوته نظر - كه خوشبينانه اش اين است كه بگوئيم كوته نظرند - يا اگر بدبينانه نگاه كنيم، مغرض و خائن، كه از ارتباط جمهوري اسلامي با مردم لبنان، با مردم عراق، با مردم افغانستان، با مردم فلسطين، صريحاً و بارها انتقاد كرده اند و انتقاد مي كنند. ديده ايد شما، متأسفانه در مطبوعات ما و در بعضي از تريبون هاي سياسي، كه اين چيزها گفته مي شود. اين ضديت با يكي از شاخص هاي اساسي جمهوري اسلامي است. نه، جمهوري اسلامي منافع ملت هاي مسلمان را منافع خودش مي داند؛ با آنها مرتبط است، از آنها دفاع مي كند؛ از مظلوم دفاع مي كند، از ملت فلسطين دفاع مي كند؛ اينها شاخص هاست و اينها بايستي برجسته شود.
كسي كه ميان آحاد ملت اختلاف و تفرقه به وجود مي آورد سرانگشت دشمن است 22/02/1388
من از همه ملت ايران به خصوص از خانواده هاي شهيدان و از همه شما عزيزان، به خصوص از جوان ها خواهش مي كنم با هوشياري كامل مرزهاي فكري و روحي را حراست كنيد. نگذاريد دشمن مثل موريانه اي به جان پايه هاي فكري و اعتقادي و ايماني مردم بيفتد و آنها را دچار رخنه كند؛ اين مهم است. همه وظيفه داريم مرزهاي ايماني و مرزهاي روحي خودمان را حفظ كنيم. امروز متأسفانه دشمنان ملت ايران توانسته اند حتّي تا پشت مرزهاي ما حضور پيدا كنند. در گذشته و اوائل انقلاب هم، طراحي ها مال دشمنان بود؛ دشمنان قدرتمند، استكبار، صهيونيسم؛ اما امروز همان ها با تحولاتي كه در منطقه پيش آمده، پايگاهها و مراكزي را در كنار مرزهاي جغرافيائي شما به وجود آورده اند و از آن براي فعاليتهاي نرم و بسيار خصمانه استفاده مي كنند. همه بايد هوشيار باشند. و من به خصوص به جوان ها عرض مي كنم: جوانان عزيز! ميهن شما امروز احتياج دارد به آگاهي ، به بيداري . حركات كساني را كه دلها را از وحدت و صميميت مي خواهند دور كنند، رصد كنيد... كساني مي خواهند به هر وسيله اي ، به هر بهانه اي ، ميان آحاد ملت اختلاف و تفرقه به وجود بياورند. هر كسي كه ديديد در اين زمينه كار مي كند، درباره او داوري كنيد كه سرانگشت دشمن است؛ بداند يا نداند. ممكن است ندانند، اما سرانگشت دشمنند؛ براي دشمن كار مي كنند. نتيجه يكي است. آن كسي كه دانسته به شما ضربه ميزند، با آن كسي كه ندانسته همان ضربه را وارد مي كند، با هم فرقي در نتيجه ندارند. بايد هوشيار بود؛ بايد بيدار بود.

 



نمايش شهرقصه خاطره پانزدهم؛ جشن هنر شيراز - 26

جشن هنر شيراز معروف ترين جشنواره ايران بود كه هرسال به مدت 10 روز، زيرنظر و با هدايت مستقيم فرح پهلوي اداره مي شد و به عرضه انواع آثار هنري و نمايشي اعم از رقص و آواز و تئاتر و موسيقي مي پرداخت.
ده روز فرصت اجرايي اين جشن، براستي فصل «سورچراني» روشنفكران و هنرمندان به اصطلاح مدرنيست و آوانگارد ايراني و خارجي بود. در اين مدت تمام هتل هاي ستاره دار و فوق مدرن و اشرافي شيراز به صورت رايگان در اختيار ميهمانان خارجي قرار مي گرفت و خوابگاه دانشجويان دانشگاه پهلوي سابق محل استقرار ايرانيان بود و سلف سرويس اين دانشگاه هم صبح و ظهر و شب به رايگان از همه پذيرايي مي كرد. در طول اين ده روز كليه امكانات دولتي در اختيار كارگزاران جشن هنر بود. حتي ارتش، سه فروند هواپيماي نظامي هركولس C. 130 به صورت 24 ساعته در اختيار جشن هنر قرار داده بود و افراد و ملزومات مورد نظر را از تهران به شيراز و يا بالعكس از شيراز به تهران مي برد.
ظاهراً براي برنامه هاي جشن هنر شيراز بليط وجود داشت و مسئولان آن آگهي هايي درباره قيمت و روش خريد اين بليطها در جرايد معروف خارجي و رسانه هاي داخلي چاپ مي كردند. اما حتي يك عدد از اين بليطها، به فروش نمي رسيد. زيرا كارگزاران جشن هنر از كسي بليط مطالبه نمي كردند و كسي هم بليط نمي خريد و اكثراً كوشش داشتند تا هزينه رفت و آمد خود را هم به گردن دولت بيندازند و با هواپيماهايي كه از سوي نيروي هوايي در اختيار جشن هنر شيراز بود به شيراز بروند و يا پس از پايان جشن به تهران بازگردند. در طول ده روز فرصت برگزاري اين جشن، اسراف و تبذير به اوج مي رسيد و من بارها شاهد بودم كه يك هواپيماي غول پيكر ارتشي براي انجام يك كار ساده يا رساندن يك نامه به تهران پرواز مي كرد و يا يك دستورالعمل كتبي را از تهران به شيراز مي برد. و اين غير از هزينه بليط هواپيماهايي بود كه هنرمندان و ميهمانان خارجي جشن را از نقاط مختلف دنيا به تهران و سپس به شيراز مي آورد و برمي گرداند.
مسئولان جشن هنر شيراز مرداد هر سال، صدها بليط رفت و برگشت از شركتهاي مختلف هواپيمايي مي خريدند و به رايگان براي اعضاي گروههاي شركت كننده و مدعوين و ميهمانان اين جشن مي فرستادند. كارگزاران اين جشنواره هيچ گونه محدوديتي براي اين گونه هزينه ها نداشتند و هرسال چندتن از هنرمندان مشهور را با هواپيماهاي «چارتر» (دربست) به تهران و شيراز مي آوردند. از جمله اين گونه هنرمندان و ميهمانان جشن هنر مي توان از يهودي منوهين آهنگساز معروف و «موريس بژار» رقاص نامدار فرانسوي و «پيتر بروك» كارگردان تئاتر انگليسي ياد كرد. دقيقاً به خاطر دارم كه يهودي منوهين را يك هواپيماي دربست (چارتر) شركت هواپيمايي «پان آمريكن» به شيراز آورد و او در ازاي اجراي سه يا چهار برنامه، مبلغ دهها هزار دلار دستمزد گرفت. افزون بر آن فرح پهلوي يك ويولن عتيقه كه چند ميليون دلار ارزش داشت به يهودي منوهين هديه كرد. اين ويولن تا آن حد گرانبها بود كه تا آنجا كه به خاطر دارم پس از پيروزي انقلاب مسئولان وزارت امورخارجه جمهوري اسلامي ايران عليه فرح پهلوي به سبب اين حاتم بخشي اعلام جرم كردند و براي پس گرفتن آن از يهودي منوهين به دادگاه بين المللي شكايت بردند.
نشريه هاي معتبر بين المللي در همان زمان برگزاري جشن هنر نوشتند كه ارزش اين ويولون عتيقه حدود 18 ميليون دلار برآورد شده است. و يهودي منوهين در شمار شرايطي كه براي اجراي برنامه در جشن هنر شيراز معين كرده بود، از مسئولان اين چنين خواسته بود تا فرح پهلوي اين ويولون را طي مراسم ويژه اي به او هديه بدهد.
دين ستيزي و مبارزه با آداب و سنن مردم ايران در شمار مهم ترين اهداف جشن هنر شيراز بود و مسئولان و كارگزاران آن از نخستين دوره برگزاري اين فستيوال كوشش وسيعي براي تحقق اين هدف مبذول مي داشتند. نمايش شهر قصه نمونه اي از برنامه هايي بود كه با هدف دين ستيزي در اولين دوره جشن هنر شيراز اجرا گرديد. اين نمايشنامه كه توسط بيژن مفيد نوشته و كارگرداني شده بود به عنوان بهترين اثر نمايشي اولين جشن هنر برگزيده شد و روزنامه ها و مجلات و راديو و تلويزيون به اشاره و هدايت دولت، به بحث و گفتگو و تبليغ و جنجال در اطراف آن پرداختند.
«شهر قصه» يك نمايش سمبوليك با زباني شعرگونه و آميخته با ساز و آواز و ترانه هاي نمايشي بود و كليه شخصيت هاي اين نمايش نقاب به چهره داشتند بيژن مفيد(1) نويسنده و كارگردان اين نمايش با صراحت مي گفت:
«من با شهر قصه جامعه ايراني را نشان مي دهم و ماسكهايي كه بازيگران اين نمايش به چهره دارند، مبين جايگاه و وضعيت طبقاتي و پايگاه فكري آنان است. »
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- بيژن مفيد از هنرپيشگان تئاتر بود كه به سبب محتواي دين ستيزانه آثارش مورد عنايت رژيم پهلوي قرار داشت. او در خانواده اي علاقه مند به هنرهاي نمايشي به دنيا آمد و پدرش نيز از هنرپيشگان تئاترهاي لاله زار در اواخر دوره قاجاريه بود. او دو برادر ديگر به نام هاي بهمن و اردوان مفيد داشت كه در شهرلوس آنجلس آمريكا اقامت دارند.
بيژن مفيد موجودي معتاد و دائم الخمر بود. وي با پيروزي انقلاب اسلامي، از ايران گريخت و در انگلستان ساكن شد و در همانجا مرد و طبق وصيتنامه اش جنازه اش را سوزاندند.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14