برخورد شديد با عوامل افشاي سوالات آزمون دستياري پزشكي

معاون آموزشي وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي درباره تخلف در آزمون دستياري پزشكي گفت: نوع تخلف در اين آزمون درز سوالات به خارج بوده كه تصميم گيري درباره عوامل اين تخلف و داوطلباني كه از اين سوالات استفاده كرده اند به قوه قضاييه معرفي شده اند واين قوه درباره اين افراد تصميم گيري خواهد كرد.
به گزارش ايرنا محمدعلي محققي گفت: شركت كنندگان در آزمون مجدد دستياري پزشكي از آمادگي قابل توجهي برخوردار بودند.وي درباره نوع تخلف صورت گرفته در آزمون دستياري پزشكي گفت: در اين آزمون سوالات درز رفته و عوامل اين درز شناسايي و دستگير شدند و در اختيار قوه قضاييه قرار گرفتند.
وي درباره استفاده كنندگان از سوالات درز شده آزمون گفت: اين افراد نيز شناسايي شده اند و در اختيار قوه قضاييه قرار گرفته اند و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي از طريق كميته هاي رسيدگي به تخلفات اين جرم ها را پيگيري مي كند.معاون آموزشي وزير بهداشت درباره اظهارات خود درباره تعليق مادام العمر داوطلبان متخلف گفت: اين يك اظهارنظر شخصي است، به نظر من افرادي كه به خود اجازه مي دهند كه در سازمان مهم و حساسي مانند وزارت بهداشت به تخطي بپردازند، از ديدگاه من و از نظر اخلاقي شايستگي ورود به جامعه پزشكي را ندارند. بنابراين تعليق مادام العمر اين داوطلبان امري طبيعي است.از سوي ديگر، وزير بهداشت هم در پي درخواست داوطلبان مبني بر معرفي متخلفان آزمون دستياري، گفت: قوه قضاييه بزودي متخلفان آزمون دستياري را به عموم معرفي مي كند.دكتر مرضيه وحيد دستجردي، در گفت وگو با ايسنا، با بيان اينكه وزارت بهداشت در اين پرونده مدعي العموم مردم است، گفت: ما خودمان اولين كسي هستيم كه نسبت به متخلفان و تخلف معترض هستيم و از قوه قضاييه خواسته ايم متخلفان را معرفي كنند.وي اظهار داشت از نظر ما متخلفان حق ادامه تحصيل ندارند، زيرا اين افراد نسبت به سوگند پزشكي كه خورده اند تخلف كرده اند.

شهيد جنبش سبز! مخالف حجاب اسلامي بود

اخيرا سايت ضدانقلابي «روز آن لاين» مصاحبه اي با مادر ندا آقا سلطان، يكي از جان باختگان حوادث پس از انتخابات را منتشر كرده و از زبان ايشان به ويژگي هايي از آقاسلطان اشاره نموده كه جاي تامل بسيار دارد؛ چرا كه اين جان باخته فتنه پس از انتخابات، از سوي جريان سبز اموي «شهيد» لقب گرفته است. مادر آقا سلطان در توصيف دخترش مي گويد:
«ندا دنبال آزادي بود. او به عنوان زن، دنبال آزادي هاي اجتماعي و زندگي انساني بود. هميشه مي گفت: «زن و مرد هيچ تفاوتي با هم ندارند برابر هستند اما چرا در ايران حقوق زن و مرد يكي نيست. چه فرقي بين زن ومرد است؟ چرا چون زن هستيم بايد حجاب اجباري داشته باشم و در قانون حق من ضايع شود.» ندا دانشجوي دانشكده الهيات و معارف واحد تهران شمال بود. در اين دانشگاه، چادر اجباري بود و ندا نمي توانست بپذيرد و مدام مي گفت در محيطي كه همه زن هستند چرا بايد چادر سر كنم. او سه ترم بيشتر نخواند و انصراف داد. مي گفت چرا وقتي بيرون مي روم بايد نگران باشم كه به نوع پوشش من گير ندهند و چرا مهماني كه مي روم بايد استرس داشته باشم كه يكباره نريزند و نگيرند و...»
البته جا دارد به دليل درج اين خبر، پيشاپيش دو معذرت خواهي هم داشته باشيم:
اولا؛ به جاي سران و رهبران جنبش سبز، از تمام خانواده هاي شهدا- شهدايي دلباخته و جان باخته اسلام عزيز بودند- پوزش مي طلبيم كه فردي با اين توصيفات (بر فرض صحت)، لقب شهيد گرفته است.
دوم؛ از آنجا كه رسانه هاي حامي فتنه حتي به خانواده هاي داغدار جان باختگان اين فتنه هم رحم نمي كنند و گاها ادعاهاي كذبي را از زبان آنها بيان مي كنند، احتمال ساختگي بودن اين مصاحبه هم مي رود، در اين صورت از خانواده مرحوم آقاسلطان هم پوزش مي خواهيم؛ چرا كه درج اين خبر در راستاي رسالت مطبوعاتي در شفاف سازي افكار عمومي صورت مي گيرد.

مسئولين پاسخ دهند؛ شرب خمر در دانشگاه؟!

برخي از خبرگزاري ها به نقل از روزنامه جمهوري اسلامي، از يك اتفاق شرم آور قابل تأمل در دانشگاه هنر خبر داده اند؛ بنابر اين خبر، در روزهاي اخير مشاهده شده است فردي به نام «ك» پيمانكار سلف و بوفه دانشكده هنرهاي زيبا دانشگاه تهران، اقدام به توزيع مشروبات الكلي در بين دانشجويان اين دانشكده مي كند.
به نوشته روزنامه «جمهوري اسلامي»، در يكي از كلاس هاي بعدازظهر دانشكده هنرهاي زيبا دانشگاه تهران از سوي يكي از دانشجويان پسر كه به دليل شرب خمر زياد كنترل خود را ازدست داده بود، حركات ناشايسته اي مشاهده شده است.شاهدان گفتند وي در هنگام نهار و پس از صرف نهار مشروبات الكلي زيادي مصرف كرده بود.انتشار اين خبر درحالي است كه هنوز واكنشي از سوي مسئولين وزارت علوم و دانشگاه مزبور صورت نگرفته است.

ادبيات نفاق در بيانيه به اصطلاح دانشگاهي

اخيرا تعدادي كه خود را «جمعي از اعضاي هيئت علمي و دانشگاهيان دانشگاه هاي سراسر كشور» عنوان نموده اند، با صدور بيانيه اي، خواستار آزادي بهزاديان نژاد، يكي از اساتيد بازداشتي دانشگاه تربيت مدرس و از صحنه گردانان فتنه پس از انتخابات شدند. نكته قابل توجه ادبيات كاملا منافقانه اين بيانيه است كه سعي نموده اند از اين استاد تعليقي يك چهره كاملا انقلابي و مدافع نظام ترسيم نمايند و نوشته اند: «دكتر بهزاديان نژاد در زمره علاقمندان به جمهوري اسلامي، دوستداران نظام و خواهان اصلاح امور با حفظ تمام شئونات و منافع ملي بوده و نقش ايشان و همراهانشان در تشويق مردم براي حضور در پاي صندوق هاي رأي در انتخابات رياست جمهوري دهم از جمله خدمات بي بديل ايشان به ايران اسلامي بوده است. قاطبه دانشگاهيان با توجه به حسن سابقه ايشان و به دليل حضور موفق در زمينه هاي گوناگون علمي و مديريتي، ايشان را فردي داراي ظرفيت هاي انساني فوق العاده، مسلماني متدين با سابقه روشن انقلابي، حق مدار و مسئول مي دانند و خواستار آزادي هرچه سريعتر ايشان از اسارت هستند.» اين توصيف اغراق آميز در حالي است كه به نقش تحريك آميز وي در حوادث پس از انتخابات كه نظام و انقلاب را در برابر يك كودتاي تمام عيار براندازانه- از نوع نرم آن- قرارداد، هيچ اشاره اي نگرديده است.

زمان معرفي رئيس جديد دانشگاه آزاد

باتوجه به ابلاغ اصلاحات اساسنامه دانشگاه آزاد، معاون شوراي عالي انقلاب فرهنگي، مدت زماني را كه هيئت امناي دانشگاه آزاد اسلامي بايد تشكيل جلسه داده و رئيس جديد اين دانشگاه را به شوراي عالي انقلاب فرهنگي معرفي كند اعلام كرد.بابك نگاهداري در گفتگو با خبرنگار مهر درباره مهلت زمان دانشگاه آزاد براي معرفي رياست جديد اين دانشگاه به شوراي عالي انقلاب فرهنگي افزود: از زماني كه اساسنامه ابلاغ و به دست مسئولين دانشگاه آزاد مي رسد هيئت امناي اين دانشگاه فرصت دارند تشكيل جلسه بدهند و پس از يك ماه از تشكيل جلسه رسمي هيئت امنا بايد رئيس جديد را به شورا ي عالي انقلاب فرهنگي پيشنهاد كنند.

اعتراض دانشجويان دانشگاه تهران به وضعيت حجاب در اين دانشگاه

به نوشته نشريه دانشجويي «سپيدار» ارگان بسيج دانشجويي دانشگاه تهران، اخيراً جمعي از دانشجويان اين دانشگاه با صدور نامه اي خطاب به فرهاد رهبر، رئيس دانشگاه تهران، نسبت به بدحجابي در دانشگاه تحت مديريت ايشان اعتراض كردند.

بازخواني پرونده ارديبهشت سياه آن سوي پرونده نشريات موهن اميركبير در ارديبهشت 86

دهم ارديبهشت ماه سال 1386 چهار نشريه دانشجويي در دانشگاه اميركبير مطالبي را منتشر كردند كه آبستن حوادث، تهمت ها و اظهار نظرهاي زيادي شد.
حدوداً پنج ماه قبل از اين حادثه در دانشگاه اميركبير برخي از دانشجويان دانشگاه اميركبير همچون احمد قصابان، مجيد توكلي و احسان منصوري در فشم با همديگر جلسه مي گذارند و راهكارهاي خروج از فضاي آرام دانشگاه را بررسي مي كنند.
¤¤¤
اين زمان تقريبا مطابق زماني است كه نمايندگان تشكل هاي اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل، بسيج دانشجويي، دفتر تحكيم وحدت، جامعه اسلامي دانشجويان، جنبش عدالتخواه دانشجويي، اتحاديه تشكل هاي دانشجويي دانشگاه آزاد اسلامي، سازمان اسلامي دانشجويان ايران و مجمع تشكل هاي اسلامي دانشجويان دانشگاه آزاد نيز در فكر ايجاد يك فضاي با نشاط با محوريت دانشجويان مسلمان با تاكيد بر وحدت در منافع ملي بودند و جلسات مداومي را براي رسيدن به نتيجه برگزار مي كردند.
اما اين دانشجويان دانشگاه اميركبير و همكلاسي هايي همچون افشاري، پس از بررسي موضوع ولايت فقيه به اين نتيجه مي رسند كه ديگر اين موضوع نمي تواند فضاي دانشگاه را به سمتي ببرد كه بتواند بازخوردي كشوري داشته باشد و آنها راهكار خروج از وضعيت فعلي را دراهانت به مقدساتي همچون پيامبر اكرم مي بينند كه بايد با زير سوال بردن احترام و تقدس ايشان ديگر محلي براي ديگر مقدسات، همچون ولايت فقيه نگذاريم و با همديگر به اين اعتقاد مي رسند كه دانشگاه نياز به حركت انفجاري دارد.
البته نمايندگان تشكل هاي دانشجويي نيز درست درهمين روزها درحال نگارش منشور جنبش دانشجويان ايران اسلامي هستند تا بتوانند با تعيين نقاط مشترك خود همچون منافع ملي و اعتقادات ديني درجهت ايجاد يك فضاي سالم رقابتي و با درنظر گرفتن نقاط اشتراك خود گام بردارند تا اولين منشور تاريخ جنبش دانشجويي را به نام اين نسل ثبت نمايند.
پس از توافق بر سركليت اين طرح آنها كار نگارش مقالات و آماده سازي نشريات را مابين خود تقسيم مي كنند كه براين اساس احمد قصابان مسئول نگارش مقاله فاحشه ها در كجاي شهر بيشترند؟ و مجيد توكلي نيز مسئول نگارش هيچ كس مقدس نيست و كلاغ ها مي گردد. همچنين احسان منصوري نيز در شب قبل از ماجرا صفحه بندي و آماده سازي نشريه را انجام مي دهد، تا به خيال خود بتوانند درجهت خروج از فضاي رخوت در دانشگاه گام مهمي بردارند.
البته دقيقا در همين زمان و به مناسبت 10 ارديبهشت ماه روز ملي خليج فارس و همچنين پرده برداري از منشور جنبش دانشجويان ايران اسلامي، دانشجويان ايراني به دعوت تشكل هاي دانشجويي لبيك گفتند و دربزرگترين همايش دانشجويي سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي شركت نموده و درمسير تهران تا كنارآب هاي نيلگون خليج فارس شركت كردند.
ساعت 5 صبح روز 10 ارديبهشت ماه احسان منصوري نشريات آماده شده را به علي صابري مي دهد تا اقدامات لازم را درجهت چاپ نشريات انجام دهد. البته اين روند پيش از اين نيز توسط علي صابري براي چاپ نشريات انجام مي شده است و احتمال اينكه وي از مطالب اين نشريات اطلاعي نداشته است، وجود دارد.
اما به هرترتيب وي پس از آماده شدن نشريات آن را به دانشگاه مي برد و عباس حكيم زاده به همراه احمد قصابان نشريات چاپ شده را در 3 نقطه دانشگاه قرار مي دهند.
البته بايد اشاره كرد كه عباس حكيم زاده در عين عدم دخالت در امور اجرايي از ماجراي نشريات آگاهي داشته است و به همين دليل مورد اعتماد براي پخش در دانشگاه قرار مي گيرد.
اما نكته جالب اينجاست كه برخلاف انتظار اين افراد مطالب نشريات نه تنها مورد استقبال دانشجويان قرار نمي گيرد بلكه اكثر آنها نسبت به مطالب مندرج در نشريات معترض مي شوند و در اين هنگام به نظر مي رسد كه علي صابري تازه متوجه مي شود نشرياتي را كه براي چاپ رفقايش به وي دادند چه مطالب توهين آميز و بي پايه اي دارد و به پيش دوستانش مي رود و محكم به سر خود مي كوبد كه دانشجويان نسبت به مطالب چاپ شده معترض هستند.
اما مجيد توكلي به دوستان خود آرامش مي دهد و مدعي مي شود كه لحظه اي به او اجازه بدهند وي كارها را درست مي كند و بعد در بين دانشجويان حاضر شده و مدعي مي شود كه اين نشريات را بسيجي ها زده اند! تا ما را خراب كنند و اين طرح براي اولين بار توسط مجيد توكلي براي خروج از بن بست پيش آمده مطرح مي گردد كه البته در روزهاي بعد توسط برخي رسانه ها همچون ايلنا و ايسنا پرورش پيدا مي كند و طراحان اين پروژه به صورت جانبدارانه اي از طرف سياست گذاران اين رسانه ها مورد حمايت واقع مي شوند.
و سناريوي اتهام به دانشجويان مذهبي دانشگاه كليد مي خورد، كه هر روز با دروغ پردازي از طرف جريان افراطي رقم مي خورد.
البته آنها به دنبال اين بودند تا از فضاي گل آلود موجود در دانشگاه بيشترين استفاده را ببرند و پروژه برگزاري انتخابات انجمن غيردانشجويي طيف علامه دانشگاه را نيز برگزار نمايند كه دانشجويان و به ويژه اعضاي اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه هاي سراسر كشور با حضور گسترده خود نسبت به انجام اين انتخابات غيرقانوني معترض شدند و حمايت خودشان را از انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير كه به حق در اين ماجرا مظلوم واقع شده بود اعلام نمودند و برنامه براندازي نرم آنها را با مشكل روبرو كردند. تا جايي كه آنها مجبور به تعويق اين كار غيرقانوني خود در دانشگاه شدند.
اما متحصنين در مقابل دانشگاه مطالبات ديگري را نيز پيگيري مي كردند و آن پيگيري دقيق اين حادثه از سوي مراجع ذي صلاح و اخراج آنها از صحن مقدس دانشگاه بود و اين مطالبات به حق جريان دانشجويي مسلمان بالاخره نتيجه داد و در اولين گام پس از دستگيري احمد قصابان، علي صابري (دبير انجمن غيردانشجويي طيف علامه دانشگاه اميركبير) و عباس حكيم زاده (فردي كه بيشترين مصاحبه ها را با رسانه هاي غربي داشته است) نيز بازداشت مي شوند.
با گذشت چند وقت از اين ماجرا مجيد توكلي به دوستان خود كه برخي از آنها صاحبان نشرياتي بودند كه توسط وي و دوستانش جعل شده بود معترف مي شود كه اين كار وي بوده است و لوگوي نشريات را وي در اختيار داشته و مطالب را با نام نشريات مختلف به چاپ رسانده، كه يكي از دانشجويان به نام خليل پور نسبت به اين كار وي معترض مي شود و درگيري بين آنها رخ مي دهد. كه يكي از نتايج اين درگيري افشاي پشت پرده اين ماجرا و دستگيري ديگر مجريان اين پروژه است.
در روز چهارشنبه 30 خردادماه در زندان اوين جلسه اي با حضور بازداشت شدگان و اساتيد مختلف دانشگاه از طيف هاي مختلف فكري و سياسي برگزار مي گردد كه بازداشت شدگان در مقابل اساتيد دانشگاهيشان به كارهاي انجام گرفته خود اعتراف مي كنند و هرگونه اعتراف خود را از روي شكنجه رد مي نمايند.
همچنين در روز دوشنبه 4 تيرماه خانواده هاي بازداشت شدگان با آنها ديدار و گفتگو كردند كه از حال مساعد فرزندان خود خبر دادند و هرگونه برخورد فيزيكي با فرزندان خود را رد كردند.
اما پس از اين جلسه فردي به نام ابوالحسني مدعي شد كه احمد قصابان در اين جلسه به مادر خود مي گويد كه من هرچه را كه اعتراف كردم دروغ بوده است.
اين ادعا باعث شد كمي فضاي دانشگاه به سمت تشنج كشيده شود اما طبق صحبت هاي انجام شده با مادر قصابان وي چنين حرف هايي را تكذيب مي كند و درخصوص برخورد با فشار و شكنجه مي گويد: من مادر هستم، و هر روز دارم با فرزندم در زندان اوين صحبت مي كنم و مي دانم كه او هيچگونه اضطرابي ندارد.
البته همچنان سؤالاتي همچون انتشار اين خبر پيش از رخداد آن توسط سايت روزنا متعلق به اعتماد ملي و ارتباط اين حادثه با عوامل بيرون دانشگاه و حلقه متصل كننده اين ارتباط وجود دارد كه مي توان آن را از ماجراي بدست آمده مهمتر دانست چراكه اين افراد از نگاه طراحان اصلي خارج دانشگاه نقشي همچون دستمال كاغذي را دارند و به راحتي مي توانند فردا و فردا باز هم اين گونه اقدامات را طراحي نمايند.
منبع : خبرنامه دانشجويان ايران