پنجشنبه 23 ارديبهشت 1389-
شماره 19644
بيماري چرخه نشر كتاب درمان مي پذيرد؟
نگاهي به بيست و سومين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران- بخش پاياني
|
|
|
بيماري چرخه نشر كتاب درمان مي پذيرد؟
نگاهي به بيست و سومين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران- بخش پاياني
گاليا توانگر در اين شلوغي راهروهاي نمايشگاه كتاب كه تردد به ويژه براي زنان و كودكان بسيار دشوار است، چطور مي توان جلوي غرفه اي توقف كرد و عناوين را از نظر گذراند؟! يك لحظه سربرمي گردانم و خودم را در گردابي تصور مي كنم كه بيرون آمدن از آن كار بسيار دشواري است. اين حكايت بازديد از بزرگترين نمايشگاه بين المللي كشور است كه تنها سالي يكبار آن هم به مدت ده روز برگزار مي شود. به راستي اگر بخواهيم كتاب را وارد سبد خريد خانواده كنيم، چطور مي توان فقط به همين ده روز بسنده كرد؟ از يك سو بارها و بارها گفته شده كه مردم رغبتي به مطالعه ندارند، اما از سوي ديگر در اين ده روز نمايشگاه شاهد خيل عظيم جمعيت به سوي نمايشگاه كتاب هستيم. اين تضاد چطور توجيه پذير است؟ بياييم عوامل هجوم مردم به نمايشگاه را از قبيل متمركز بودن كارنامه يكساله نشر كشور در نمايشگاه، تخفيف، يافتن كتاب هاي ناياب و... بررسي كنيم. براستي اگر اين نمايشگاه طي چند نوبت در اقصي نقاط كشور و پايتخت برگزار مي شد، شاهد رشد آمار متقاضيان كتاب و كتابخواني در كشور نبوديم؟ اگر بخواهيم تحول عظيمي در صنعت نشر كشور ايجاد كنيم، بي گمان مهمترين اقدام و گام اوليه اين است كه مسئله نشر كشور را جدي بگيريم. وقتي مسائل مرتبط با كتاب و كتابخواني اولويت هاي دست چندم برنامه هاي فرهنگي است، چطور انتظار داريم كه مسائل از طريق قانوني پيگيري شوند و به سرانجام برسند؟ خيلي ها معتقدند يارانه هاي دولت به كاغذ بايد ادامه پيدا مي كرد، اما اگر درست نگاه كنيم ادامه دخالت مستقيم دولت در مسير رشد اين صنعت محدوديت هايي ايجاد مي كرد. الان كارت هاي كتاب كه جايگزين يارانه ها هستند، در بين اقشار مختلف توزيع شده اند. علاوه بر اين كه توزيع كارت و بن كتاب بين اقشار مختلف بايد ساماندهي شود، نيازمند تقويت سيستم عرضه كتاب هستيم. چنانچه بتوانيم توسعه فروشگاه ها، نمايشگاه ها و كتاب فروشي ها را در سراسر كشور داشته باشيم به نظر مي رسد نيمي از مسائل صنعت نشر به خودي خود حل خواهد شد و اينجاست كه تلاش دولت و بخش خصوصي را توأمان مي طلبد. تنها دو هزار كتاب فروشي براي كتابخوانان در سراسر كشور! مشكلات بازار نشر توسط حجت الاسلام شمس مديرمسئول بوستان كتاب قم در بيست مورد خلاصه شده است. وي مهمترين چالش پيش روي بازار نشر را در اين مي داند كه هيچ گاه مسئله نشر جزء مسائل جدي كشور و يا حتي چالش هاي فرهنگي نبوده است. مديرمسئول بوستان كتاب قم كه خود سال هاست در فضاي صنعت نشر كشور فعاليت دارد، مي گويد: «در بخش چاپ كه بخش كوچكي از صنعت نشر كشور را شامل مي شود، متأسفانه با نيروي متخصص و آموزش ديده مواجه نيستيم. براي بخش چاپ حتي در مقطع ديپلم در دبيرستان كارآموز نداريم. بنابراين چاپ و نشر ما غيرعلمي است. بعضاً به تجربيات پيشكسوتان نيز توجهي نمي شود، وگرنه بايد تجربيات حرفه اي هاي اين صنف در كتاب هايي پيش روي كارآموزان قرار مي گرفت.» وي در پاسخ به اين سؤال كه صنعت نشر بايد دولتي باشد يا خصوصي؟ مي گويد: «دولت نبايد متصدي مستقيم باشد. الان كه اصل 44 مطرح شده بايد به فكر فعال كردن بخش هاي خصوصي در حوزه نشر باشيم. دولت چون سه قوه را تحت اختيار خود دارد، مي تواند با پيگيري مسائل بازار نشر و وضع قوانين و اجراي هدفمند به رفع نقايص كمك قابل توجهي داشته باشد. يكي از شعارهاي اصلي انقلاب اسلامي كار فرهنگي بوده و هست، لذا در سال همت مضاعف، كار مضاعف بايد به اين حوزه توجه ويژه اي شود.» اين كارشناس مسائل كتاب به نواقص بيشمار سيستم خروجي نهايي كتاب بعد از چاپ و در كانال هاي توزيع اشاره كرده و توضيح مي دهد: «در سراسر كشور تنها 2000 كتابفروشي فعاليت دارند. در اين آمار فروشندگاني كه صرفاً كتاب مي فروشند با فروشندگاني كه لوازم التحرير هم دارند، جمع بسته شده اند. تعداد ناشران كل كشور 9000 عنوان است. اگر فرض كنيم در يك سال حداقل هر ناشر 400 عنوان كتاب ارائه دهد با وجود تنها 2000 كتاب فروشي در سراسر كشور چه تعداد از اين عناوين پيش روي مخاطب قرار مي گيرد؟ اكثر كتاب هايي كه شناخته نشده اند و يا گمان منفي مي رود كه مخاطب كثيري نخواهند داشت، به انبار مي روند تا در نمايشگاه عرضه شوند. البته اين كتاب ها شايد خيلي هم خوب باشند، اما فضاي ارائه در كتاب فروشي ها برايشان نيست. هدف ما اين است كه كتاب وارد سبد خريد مردم بشود، با اين حال تنها در طول يك سال يك نمايشگاه برگزار مي كنيم و انتظار داريم مردم خوراك روحي يكساله شان را از ميان همين ازدحام صيد كرده و تا سال ديگر كتابخوان باقي بمانند. آيا چنين چيزي امكان دارد؟» حجت الاسلام شمس راه اندازي فروشگاه هاي زنجيره اي كتاب را در مركز 10 استان اصلي كشور به عنوان راهكار توسعه فرهنگ كتابخواني پيشنهاد مي دهد و مي گويد: «در سالي كه با عنوان همت مضاعف و كار مضاعف نامگذاري شده و رويكرد سفرهاي دولت كار فرهنگي اعلام شده است، انتظار مي رود دولت به صحنه احداث فروشگاه هاي زنجيره اي كتاب در مراكز اصلي استان ها وارد شود و حداقل 10 فروشگاه را در گام نخست براي سراسر كشور ايجاد كند. اين برنامه به مرور زمان مي تواند به مراكز تمامي استان ها تعميم داده شود.» سيستم حمل و نقل كتاب در نمايشگاه ليلا افشار 33 ساله به همراه همسر و دو دختر دوساله و چهار ساله اش به نمايشگاه آمده تا از غرفه كتاب هاي كودك بازديدي داشته باشد. وي با خنده مي گويد: «تا زماني كه اين بچه ها را نداشتيم، مطالعه من و همسرم خيلي زياد بود، همين كه بچه ها به دنيا آمدند ديگر نمي توانيم زمان زيادي رابه مطالعه اختصاص دهيم. اما هرسال به نمايشگاه كتاب مي آييم و همين چندجلدي كه از نمايشگاه مي خريم در كل خانواده دست به دست مي چرخد.» از وي سؤال مي كنم: «با بن كتاب به نمايشگاه آمده ايد؟» پاسخ مي دهد: «نه، محل كار همسرم تسهيلات اين چنيني نداده اند، اما برخي خانواده ها را مي بينم كه با چندين عنوان بن كتاب از جاهاي مختلف به نمايشگاه آمده اند. اين گونه عادلانه نيست. پس خانواده هايي كه از هيچ جا بن نگرفته اند، چطور از پس قيمت هاي گران كتاب بربيايند، بخصوص كه با برداشت يارانه كاغذ قيمت ها سه، چهار برابر شده است. به نظر من توزيع نادرست بن ها اشكال شرعي دارد.» راهروها آنقدر تنگ و جمعيت به حدي است كه اصلاً نمي توان به فكر استفاده از چرخ هاي باربري در فضاي بين غرفه ها افتاد. مهدي حسن پور يك بازنشسته و بازديدكننده نمايشگاه كتاب، ده جلد كتاب سنگين را كه خريداري كرده روبرويش گذاشته و دست به كمر در حواشي غرفه ها لحظه اي استراحت مي كند. وي مي گويد: «نفس كم آوردم و نتوانستم جستجويم را ادامه دهم. اين فضا كفاف اين جمعيت را نمي دهد. ضمناً سيستم حمل و نقل وجود ندارد.كتاب ها وقتي حجم بالايي دارند، چه در داخل تهران و چه براي ارسال به شهرستان ها، بايد از داخل غرفه بسته بندي شده و صرفاً با گرفتن آدرس به مقصد موردنظر خريدار ارسال شوند. اما شما برويد در صف پست بايستيد، ببينيد چه خبر است؟» امسال بهزيستي نيز غرفه هاي عرضه صنايع دستي در كنار غرفه هاي كتاب برپا كرده تا درصدي نيز به نيازمندان كمك شود. در غرفه پوست يك كيف سنتي 30 تا 40هزار تومان قيمت خورده است. بنابراين اين غرفه ها اتفاقاً خلوت ترين غرفه ها هستند ونه تنها كمكي به نيازمندان صورت نمي گيرد، بلكه فضايي نيز اشغال كرده اند، حتي ما متوجه نشديم كه بين محصولات پوست و كتاب چه سنخيتي وجود دارد؟!! مبناي غرفه بندي ها خودمان را به غرفه كيهان مي رسانيم و با آب خنكي گلو تازه مي كنيم. غرفه انتشارات كيهان كوچك تر از سال هاي قبل به نظر مي رسد . و البته عناوين عرضه شده زيادند و اين خود گواه اين است كه توزيع غرفه ها برپايه معيار سنجيده اي صورت نگرفته است. علي نيك كار مسئول انتشارات موسسه كيهان توضيح مي دهد: «يك اشكال اساسي نمايشگاه امسال غرفه بندي و متراژ غرفه ها براساس عناوين كتاب ها متعلق به هر انتشارات بود. شما ببينيد كتاب دانش مالي رفتاري و مديريت دارايي و نيز كتاب ارزش گذاري سهام توسط انتشارات كيهان در دو جلد منتشر شده اند، اما يك عنوان به حساب آمده، در صورتي كه يك كتاب 50 صفحه اي جيبي را هم يك عنوان ديده اند! براساس اعتراضات سنگيني كه شد بالاخره قبول كردند كه مبناي غرفه بندي ها در سال هاي بعد بايد چيزي به غير از تعداد عناوين باشد. چه بسيار شخصيت ها و مؤلفين را دعوت كرده بوديم كه چون امكان پذيرايي به دليل محدوديت فضا نداشتيم، شرمنده شديم.» وي ادامه مي دهد: «كار خوب در نمايشگاه اين است كه هيچ ناشري حق فروش كتاب ساير ناشران را در غرفه اش ندارد و ضمنا عناويني كه قبل از سال 84 چاپ شده اند، اجازه فروش در غرفه ها را ندارند. با اين حال از يك سو نبايد جلوي تجديد چاپ و عرضه برخي عناوين كليدي را گرفت. براي مثال مي توان از كتاب دانشگاهي جامعه شناسي روستايي تاليف منصور وثوقي كه به چاپ سيزدهم توسط انتشارات كيهان رسيده، نام برد. ناشران به دليل هزينه هاي بالاي چاپ بيشتر به سمت تجديد چاپ كتاب هايي رو آورده اند كه در طول يكسال به فروش مي رسند. اكثرا ريسك چاپ عناوين جديد و انبار كردن آنها را نمي پذيرند. در اين سيستم به حوزه ادبيات و كارهاي پژوهشي جوانان نيز آسيب هايي وارد مي شود.» گم شدن كتاب هاي تخصصي در شلوغي نمايشگاه ميعاد كماليان يكي از بازديدكنندگان به نظم در نمايشگاه نقدهايي دارد. وي مي گويد: «اين ده روز را براي هر قشري با توجه به ميزان تحصيلات تقسيم بندي كرده بودند، مثلا روز اول متعلق به اهل قلم و روز بعد متعلق به رشته هاي پزشكي و سطح تحصيلي دكتري بود. يك دفعه به رنج تحصيلي ليسانسه ها رسيديم. بايد روزهاي بيشتري به هر طيف تحصيلي اختصاص مي يافت. روز متعلق فوق ديپلم و ليسانسه ها را نبايد سريعا پشت سر روزهاي عرضه كتاب هاي تخصصي مي انداختند. اين گونه بيشتر كتاب هاي تخصصي همان روز اول و دوم ناياب شدند.» وي پيشنهاد مي دهد: «روز گشايش نمايشگاه بايد اوايل و يا اواسط هفته باشد. اين كه روز دوم و سوم به پنج شنبه و جمعه بخورد، همه ازدحام مي كنند و هيچ كس خريد خوبي نخواهد داشت. اين گونه فرصت ها تلف مي شود.» بازار كتاب هاي كودك و نوجوان در پاركينگ هاي نمايشگاه كه با چادر سقفشان پوشيده شده غرفه هاي كودك و نوجوان فعالند. چشم كه برمي گرداني پوسترهاي بزرگ شخصيت هاي داستاني آن هم از نوع وحشتناك نظرت را جلب مي كند. عكس هاي سفيد برفي، سيندرلا و يا حتي باربي و اسپايدرمن هم جابه جا ديده مي شود. طفلكي عكس كپه نخودي و شنگول و منگول كه در زير عكس شخصيت هاي وارداتي اصلا به چشم نمي آيند. پوستر شخصيت داستان هاي فضايي و يا بهتر بگويم كارتون هاي فضايي علاوه بر اينكه بدآموزي دارند، سليقه بچه ها را به سمت موضوعات دم دستي و بي محتوا سوق مي دهند. يك مادر كه با پسرش براي خريد كتاب به غرفه هاي كودك و نوجوان مراجعه كرده مي گويد: «امسال پسرم را راهنمايي كردم كه به جاي كتاب هاي وحشتناك پليسي و يا فضايي به سمت كتاب هاي پزشكي و گياهشناسي برود، اما اين كتاب ها كه به صورت دايره المعارف عرضه مي شوند، معمولا عكس هاي بزرگ و كاغذهاي تمام گلاسه دارند كه قيمتشان را چند برابر مي كند. از آن طرف مشاوران مدارس راهنمايي دائما سخنراني دارند كه براي علايق فرزندتان هزينه كنيد، ولي ما با حقوق كارمندي تا چه حد مي توانيم خوراك فكري فرزندمان را تامين كنيم؟» از اين مادر سوال مي كنم: «آيا از بن كتاب دانش آموزي استفاده كرديد؟!» وي پاسخ مي دهد: «امسال كه اصلا چيزي به اسم بن كتاب در مدارس نديديم. پارسال هم كه بود بيشتر بين كادر آموزش و پرورش توزيع شد و به دست دانش آموزان نرسيد.» خسته و با هزار سوال اساسي به سمت ايستگاه مترو راه مي افتم، تمام مسير به اين فكر مي كنم كه اتهام بي علاقگي به كتاب آيا در حق مردم رواست؟ و اگر توان خريد بود مشتاقان تا چه حد كتاب به خانه مي بردند؟ گزارش روز
|
|
|