(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 29 ارديبهشت 1389- شماره 19648

وقتي موسوي نقاب از چهره بركند ...

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




وقتي موسوي نقاب از چهره بركند ...

سابقه انقلابهاي نرم يا ساكت كه شيوه اي مسالمت آميز براي براندازي آرام حكومتهايي است كه آمريكا آنها را مانع بسط و گسترش خود مي داند به دهه پاياني قرن بيستم و كشورهاي اروپايي شرقي همچون چكسلواكي و روماني برمي گردد. اين انقلابها در دهه نخست قرن بيست ويكم به جمهوريهاي استقلال يافته شوروي سابق تسري يافت. در گرجستان با انقلاب گل رز، در اوكراين با انقلاب نارنجي و در قرقيزستان با انقلاب لاله اي به نتيجه رسيد و منجر به تغيير حكومت در آن كشورها شد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي دشمنان زخم خورده انقلاب، تمام توان و ظرفيت خود را براي سرنگوني اين رژيم نوپا بنا نهادند و در اين راه از هيچ تلاشي فروگذار نبودند. هشت سال جنگ تحميلي، تحريمها و بسياري رخدادها كه همه در راستاي همين امر اجرا شد. اما در هر بار با حضور قدرتمند ملّت قهرمان ايران و رهبريهاي حضرت امام خميني(ره) و پس از ايشان رهبريهاي مقام معظّم رهبري، با شكست مواجه شدند. از اين رو با فرا رسيدن ايام دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري با تغيير استراتژي و انتخاب راهبري جديد سعي در پياده كردن انقلاب رنگي در ايران نمودند. در اين رابطه از سوي مركز سابان ايالت متحده، با بررسي سناريوهاي مختلف عليه ايران، در كنار گزينه هاي مطرح ديپلماتيك و نظامي، موضوع تغيير حكومت در ايران را از طريق كودتاي مخملي، با ايجاد اغتشاش و هدايت آن توسط اپوزيسيون، تا مرحله فروپاشي به عنوان مناسب ترين گزينه دنبال گرديد. اين مركز در فصل ششم گزارش خود تحت عنوان كدام راه به سمت ايران، انقلاب مخملي را مناسب ترين راه براي تغيير حكومت ايران دانسته و ايجاد حكومتي كه بيشترين همراهي را با منافع آمريكا داشته باشد در دستور كار خود قرار دادند. 1
جورج بوش ( رئيس جمهور وقت آمريكا) براي تغيير رژيم جمهوري اسلامي 85 ميليون دلار را به تصويب كنگره رساند و اين مبلغ را براي ترويج دموكراسي و حمايت از گروههاي طرفدار آزادي در اختيار خانه آزادي (مركز عمليات براندازي نرم در ايران) قرار داد.
بوش كه در اواخر دوران رياست جمهوري اش به طور صريح بر حمايت از اصلاح طلبان تأكيد نموده بود، همواره در صدد تضعيف و در نهايت سقوط جمهوري اسلامي ايران بود. خانم رايس (وزير خارجه سابق آمريكا) در زمان تصويب بودجه در كنگره آمريكا گفت: «ما توانستيم با يك براندازي نرم از لهستان و با جنبش همبستگي تا پشت مرزهاي روسيه، انقلابهاي رنگين را سامان دهيم و رژيمهاي حاكم را ساقط و رژيمهاي دموكراتيك مورد نظر آمريكا را به قدرت برسانيم. تنها راه براي تغيير نظام در ايران، استفاده از همين تجربه است. »
اگرچه بسياري پيشينه انقلاب مخملي در ايران را به آغاز دوران اصلاحات يعني دوم خرداد 76 نسبت مي دهند اما مي توان گفت كه در دوران اصلاحات زمينه هاي آن فراهم گرديد. در روزهاي آغازين سال 78 نتانياهو (نخست وزير وقت رژيم صهيونيستي) خواستار اجراي فوري پروژه انفجار از درون ساختار حكومتي ايران شد و تأكيد كرد: «بايد با ايران كاري كرد كه همان اتفاقي كه در شوروي سابق صورت گرفت، پيش آيد و آن هم انفجار از درون است»2 در همين حال عباس عبدي از اصلاح طلبان هم طي مصاحبه اي با هفته نامه راه نو تصريح كرد. « انقلاب اسلامي متأثر از الگوي حكومت شوروي سابق است و سرانجام آنها نيز يكسان است». 3
حادثه كوي دانشگاه در سال 78، القاء انسداد سياسي در كشور توسط مسافرين كنفرانس برلين در سال 79 و تحصن و استعفاي دسته جمعي نمايندگان مجلس ششم را مي توان در راستاي مقدمات اين كار دانست.
سازماندهي انقلاب مخملي در ايران به وسيله بنياد سوروس با واسطه افرادي چون؛ هاله اسفندياري و كيان تاجبخش و رامين جهانبگلو انجام مي گرفت. اما شواهد و قرائن نشان داد كه اين طرح در انتخابات دهم رياست جمهوري به اوج خود رسيد. بويژه در روزهاي پاياني رقابتهاي انتخاباتي و با خيابان گرديهاي حاميان برخي كانديداها كه گاهي نيز به درگيري و اغتشاش منجر شده آشكارا امنيت جامعه را در معرض تهديد قرار داد. ضرب و شتم هواداران ساير كانديداها توسط ديگر كانديداها ترديدي باقي نمي گذاشت كه پروژه ناآرامي براي برهم زدن شرايط برگزاري انتخابات آرام كليد خورده است و تجمعات هواداران برخي كانديداها به بهانه حمايت از ايشان و مسدود كردن خيابانها و ايجاد راهبندان و زدن بوق ممتد در خيابانها، نشان از برنامه ريزي گسترده اي براي بحران آفريني در آستانه انتخابات دهم داشت. 4
پرويز سروري (عضو كميسيون امنيت ملي مجلس هشتم) در اين رابطه تأكيد كرد: «همواره هواداران اشخاصي دست به اغتشاش و تهديد نظم عمومي مي زنند كه آثار شكست شان از قبل مشخص و محرز بوده و مي دانند مردم به آنها اقبالي نشان نخواهند داد. »5
مجيد مجيري (دبير سياسي اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان) با اشاره به مناظره هاي تلويزيوني گفت: « اغتشاشگران حامي موسوي پس از شكست سنگين خود در مناظره تلويزيوني با احمدي نژاد، مي خواهند با آشوب طلبي و احساس ناامني را القاء كنند. »6
سعيد سليماني (مسئول بسيج دانشجويي دانشگاه علم و صنعت) با اشاره به برخي اغتشاشات و ناآراميها در آستانه انتخابات گفت: «بد اخلاقي انتخاباتي و نافرماني مدني به نفع هيچ گروه و طيف موافق نظام نيست و اين شائبه را در اذهان به وجود مي آورد كه شايد آنهايي كه در خيابان دست به افراطي گري و اغتشاش مي زنند، هدف ديگري دارند.»7
حجه الاسلام احمد سالك (عضو شوراي مركزي جامعه و روحانيت مبارز) با تأكيد بر اين كه هدف از اتفاقات بعد از انتخابات براندازي بوده است بيان داشت: «قانون انتخابات رياست جمهوري دهم، همان قانوني بود كه 03 سال انتخابات جمهوري اسلامي در چارچوب آن برگزار شد. اين قانون، قانوني جامع و بي نقص است. » وي با اشاره به شكل گيري وقايع پس از انتخابات گفت: «برخي كانديداها و هوادارانشان بعضي از اصول قانون اساسي را زير پا گذاشتند. آنان خوب مي دانند شرارتها و ويرانگريهاي اخير با هدف تخريب و براندازي صورت گرفت و هيچ ارتباطي با چگونگي اجراي قانون نداشت. »8
لطف الله فروزنده (سخنگوي جمعيت ايثارگران) در گفتگو با ايرنا با اشاره به كودتاي 82 مرداد 1332 و اين كه ماهيت استكباري آمريكا هيچ تفاوتي نكرده است گفت: «در اين انتخابات شاهد اين مسأله بوديم كه آمريكاييها بار ديگر مانند گذشته شعبان بي مخ ها را به خيابان آوردند و با استفاده از عوامل اغتشاشگر و جاسوسان سعي كردند انقلاب را نابود كنند. »9
در حالي كه بسياري از اصلاح طلبان ارتباط با بيگانگان براي ساماندهي انقلاب رنگي در ايران را انكار مي كردند و از وجود عوامل خارجي در جريان ناآراميهاي پس از انتخابات اظهار بي اطلاعي مي نمودند، اما دستگيري برخي عناصر بيگانه در اغتشاشات خياباني از يك سو و اعتراف برخي دستگيرشدگان داخلي به ارتباط با سازمانهاي آمريكايي و انگليسي از سوي ديگر، وقوع انقلاب رنگي در ايران را بيش از پيش نمايان مي ساخت. مسأله اي كه بسياري از بيگانگان نيز بدان اقرار نمودند.
فيل ويلاتيو (نويسنده مشهور غربي) در مطلبي تحليلي بر دخالت داشتن نيروهاي خارجي در بروز ناآراميهاي اخير ايران تأكيد كرد و نوشت: «بسيار ساده لوحانه است اگر فكر كنيم عوامل خارجي در ناآراميهاي ايران دست نداشته اند. »10
روزنامه الوطن چاپ سوريه نيز از اهداف غرب در جريان انتخابات ايران خبر داد و نوشت: « غربيها مي خواستند نقش و قدرت ايران در منطقه را كاهش داده و آن را از مواضعش در قبال پرونده هسته اي دور سازند، نه اين كه چه كسي به مقام رياست جمهوري برسد. »11
هفته نامه آمريكايي آمريكن فري پرس در مقاله اي با رد ادعاي اوباما مبني بر عدم دخالت در امور داخلي ايران نوشت: «دخالت آمريكا در وقايع اخير ايران محرز است. »12
آغاز ديكتاتوري
شوك پيروزي دكتر محمود احمدي نژاد و اختلاف يازده ميليوني آراء موجب شد تا ميرحسين موسوي كه خود را پيروز انتخابات مي دانست، بيانيه هاي متعددي را صادر نمايد. اوّلين بيانيه موسوي كاملاً احساسي و خالي از هرگونه منطق و استدلال، با حمله به روند برگزاري انتخابات همراه بود. موسوي در پي اعلام بخش عمده اي از نتايج انتخابات كه در آن احمدي نژاد پيشتاز بود، اين نتايج را شعبده بازي دست اندركاران انتخابات و صدا و سيما خواند! وي ضمن اعتراض شديد به روند موجود و تخلّفات آشكار و فراوان روز انتخابات هشدار داد كه تسليم اين صحنه آرايي خطرناك نخواهد شد. موسوي با انتقاد از عملكرد برگزاركنندگان انتخابات آنان را متصديان بي امانت خواند و نوشت: «اين كار جز تزلزل اركان نظام جمهوري اسلامي ايران و حاكميت دروغ و استبداد نيست. » وي در پايان تأكيد كرد: «خائنين به آراء مردم هيچ ابايي ندارند كه اين خانه پارسيان به آتش كشيده شود. » علاوه بر موسوي، مهدي كروبي نيز كه با سقوط شديد آراء و بي اعتمادي مردم مواجه شده بود، با انتشار بيانه اعتراض خود را اعلام كرد. كروبي در بيانيه خود نوشت: «جشنواره انتخابات به سوگواري تبديل شده و بايد مرثيه خواند! نتايج اعلام شده چنان مضحك و شگفت بود كه در بيان و بيانيه نمي آيد. شگفت كه مشاركت ملّت به ابزار تحكيم دولت تبديل شد». وي در ادامه نوشت: «دستان همه رأي دهندگان بخصوص افراد مورد تبعيض، اقليتهاي قومي و مذهبي، دراويش و اهل حق ّ را مي بوسم!»13
در پي اقدامات آشوب طلبانه برخي عناصر، ميرحسين موسوي در اقدامي دير هنگام از معترضين خواست كه حساب خود را از رفتارهاي خشونت آميز جدا كنند. وي در پيام خود آورد: «قاطعانه از شما مي خواهم هيچ فرد يا گروهي خود را در معرض صدمه قرار نداده و آرامش و متانت خويش را از دست ندهد. »14
ميرحسين موسوي كه در ايام تبليغات انتخابات، پايبندي به قانون و پرهيز از قانون گريزي را محور كار خود قرار داده بود و حتي با اين كه در جريان رقابتها گفته بود نظارت استصوابي را قبول ندارد اما چون در قانون آمده است در صورت عهده دار شدن سكان اجرايي كشور و پست رياست جمهوري اين شيوه اجرايي را به اجرا خواهد گذاشت، ولي بعد از اعتراض و شكايت به شوراي نگهبان، در حالي كه همه انتظار داشتند وي همچون معترضين دوره هاي گذشته دنبال رسيدگي شكايت خود و پاسخ شوراي نگهبان باشد، موسوي با صدور بيانيه اي كه بدان اشاره شد، خطاب به مردم تصريح كرد كه تقلبي فضاحت بار در اين دوره انتخابات رخ داده است.
مخدوش دانستن سلامت انتخابات توسط موسوي قبل از اعلام نظر نهايي شوراي نگهبان پيامي نداشت جز خروج از مسير پايبندي به قانون. در روز يكشنبه 42 خرداد ميرحسين موسوي جلسه اي را با بهزاد نبوي، مصطفي تاج زاده به همراه محسن امين زاده برگزار كردند. حاصل اين جلسه صدور بيانيه شديداللحني بود كه در آن انتخابات را بشدّت زير سؤال مي برد. 15 سايت انتخاب در همين روز از حضور غير منتظره خاتمي و موسوي و كروبي در منزل هاشمي خبر داد. عناصر افراطي حزب مشاركت، ملي گراها و سازمان مجاهدين هم آن روز بيكار ننشستند و با طرح ريزي برنامه اي در صدد برپايي تحصن در حرم امام خميني(ره) و يا حسينيه جماران برآمدند. 16 ميرحسين موسوي عصر روز يك شنبه 42 خرداد به ديدار مقام معظّم رهبري رفت و ضمن گزارشي، ديدگاه خود را درباره روند انتخابات بيان كرد. رهبر انقلاب در اين ديدار با تأكيد بر لزوم حفظ آرامش و متانت بيان داشتند:
«در دوره هاي قبلي انتخابات نيز برخي افراد و نامزدها، مسائلي داشتند كه از طريق شوراي نگهبان به عنوان مرجع قانوني رسيدگي به شكايات انتخاباتي پيگيري كردند و طبعاً در اين دوره نيز مسائل بايد از طريق قانوني دنبال شود».
ايشان با اشاره به نامه موسوي به شوراي نگهبان افزودند:
«به شوراي نگهبان تأكيد شده كه با دقت به اين نامه رسيدگي شود. »
حضرت آيت الله خامنه اي با اشاره به تحريكات دشمن و برخي طراحيهاي پشت صحنه براي به آشوب كشاندن خيابانها خطاب به موسوي فرمودند:
«جنس شما با اين گونه افراد متفاوت است و لازم است كارها را با متانت و آرامش پيگيري كنيد. »17
در پي اين ديدار سخنگوي شوراي نگهبان اعلام كرد كه از نامزدهاي معترض دعوت مي شود تا در جلسه اي مسايل خود را بيان كنند. اما غير از محسن رضايي، دو كانديداي ديگر حاضر به پذيرش دعوت شوراي نگهبان نشدند!
ميرحسين موسوي در اقدامي عجيب در بيانيه اي انتخابات 22 خرداد را معيوب و واجب الابطال دانست. وي در نامه اي به شوراي نگهبان سفرهاي استاني احمدي نژاد، توزيع نامناسب تعرفه هاي انتخاباتي كارشكني مسئولان فرمانداريها در ارائه كارت ناظرين انتخاباتي، توزيع سهام عدالت ميان محرومان، سخن گفتن احمدي نژاد در مورد برخي اشخاص در مناظره و. . . را دليل بر ابطال انتخابات اعلام كرد. سيد محمد خاتمي نيز با صدور بيانيه اي خواسته يا ناخواسته از تجمعات غير قانوني دفاع كرد. وي با دعوت هواداران به آرامش و متانت بستن راه اعتراض مدني را گشودن راههاي خطرناكي دانست كه خدا مي داند به كدام سرانجام برسد. 18
كدخدايي (سخنگوي شوراي نگهبان) در اين باره اعلام كرد: «اگر ميرحسين موسوي و مهدي كروبي درخواست خود را براي بازشماري 01 درصد صندوقها ارائه كنند، شوراي نگهبان آماده عملي كردن اين پيشنهاد است. » اين در حالي بود كه ميرحسين موسوي و كروبي هيچ گونه واكنشي نسبت به اين پيشنهاد شوراي نگهبان نشان ندادند. حال آن كه اگر براستي به ادعاي خود در مورد تقلب در انتخابات باور داشتند قاعدتاً بايد از آن استقبال مي كردند.
به دنبال اصرار موسوي بر برپايي تجمعات غيرقانوني و اغتشاشات انجام شده در برخي مناطق در سطح تهران، تجمع اعتراض آميزي با مجوز وزارت كشور در محكوميت اين رفتار در ميدان ولي عصر (عج) برگزار شد. در اين راهپيمايي كه به راهپيمايي وحدت نام گرفت از همه گروهها و جريانهاي سياسي دعوت شد تا حساب خود را از آشوب طلبان جدا نمايند، اما ميرحسين موسوي از هوادارانش خواست تا در اين تجمع وحدت آفرين شركت ننمايند. دكتر حداد عادل به عنوان سخنران اين تجمع در جمع راهپيمايي كنندگان خطاب به موسوي گفت: «ما شما را به عنوان نخست وزير دوران دفاع مقدّس و نخست وزير امام(ره) و اين كه شما را فرزند انقلاب مي دانيم، دوست داريم و رهبر انقلاب هم شما را عضو خانواده انقلاب مي داند، اما از شما سؤال مي كنم وقتي هنوز انتخابات تمام نشده و در صندوق رأي باز نشده شما از كجا مطمئن بوديد كه اكثريت آراء را به دست آورده و اعلام پيروزي كرديد؟. . . عده زيادي به شما رأي دادند اما نبايد شما فقط به آراي مردم تهران و اطرافيان خودتان نگاه كنيد. آيا شما از آراء استانهاي محروم اطلاع داشتيد؟. . . » در روز سه شنبه 62 خرداد جلسه اي با حضور نمايندگان كانديداهاي معترض در محل شوراي نگهبان برگزار گرديد.
محتشمي پور، كرباسچي و دانش جعفري به عنوان نمايندگان معترضين در جلسه خود با كدخدايي سخنگوي اين شورا همانند بيانيه هاي صادر شده از سوي موسوي و كروبي فقط به كلّي گويي در خصوص وقوع پاره اي تخلّفات پرداختند و از ذكر مصاديق و مستندات خودداري نمودند شوراي نگهبان نيز با توجه به اين كه نمي تواند براساس سخنان و ادعاي كلّي اقدامي نمايد از آنان خواست تا مصاديق تخلّفات مورد نظر خود را در موعد مقرر ارائه نمايند. 19 همچنين در راستاي رسيدن به وحدت و رسيدگي به مسائل مطرح شده و حوادث پيش آمده نمايندگان ستادهاي نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري در همان روز با رهبر معظّم انقلاب ديدار و گفتگو كردند. در اين نشست مقام معظّم رهبري با بيان اين كه در خلق اين حماسه انتخابات همه رأي دهندگان با سلايق مختلف سهيم هستند اظهار داشتند:
«اين كه تصور شود در يك طرف 42 ميليون نفر و در طرف ديگر 41 ميليون نفر قرار دارند خطاي بزرگي است زيرا آن كساني كه به رئيس جمهور منتخب و همچنين كانديداهاي ديگر رأي دادند، همه به يك اندازه دلبسته و معتقد به نظام اسلامي هستند. . . قاعده مردم سالاري اين است كه اكثريت بر اقليت تقدم پيدا مي كنند ولي اين به معناي تعارض و دشمني نيست و همه وظيفه دارند مانع از شكل گيري فضاي كدورت و تعارض شوند. . . من از شوراي محترم نگهبان و وزارت كشور مي خواهم اشكالات مطرح شده دقيقاً بررسي شود تا شبهه اي باقي نماند. » ايشان در ادامه فرمودند: «اين تخريبها و كارهاي زشت و بعضي جناياتي كه اتفاق افتاد مربوط به مردم و حاميان نامزدها نيست، بلكه مربوط به اخلالگران است و همه بايد در مقابل آن بايستند و صريحاً اعلام موضع كنند. . . اين افراد طرفدار اغتشاش و تشنج هستند و اگر نتايج انتخابات غير از اين هم مي شد، قطعاً چنين حوادثي پيش مي آمد. »
1- كيهان، 42/4/.1388
2- ايران، 3/4/.1388
3- نشريه راه نو، 12/6/.1377
4- كيهان، 81/3/.1388
5- ايران، 91/3/.1388
6- همان.
7- همان.
8- كيهان، 8/4/.1388
9- همان، 72/5/.1388
10- كيهان، 71/5/.1388
11- همان، 91/5/.1388
12- همان، 12/5/.1388
13- كيهان، 42/3/.1388
14- كيهان، 52/3/.1388
15- سايت جهان، 42/3/.1388
16- خبرگزاري فارس ، 42/3/.1388
17- كيهان، 62/3/.1388
18- كيهان 1/4/.1388
19- كيهان، 72/3/.1388
پاورقي

 

(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14