نودشه ؛ شهري محروم در صفر مرزي

«نودشه» شهري كوچك در نقطه صفر مرزي استان كرمانشاه است. هشت سال دفاع مقدس، اينجا فقط رشادت بود و صبوري، عشق به وطن بود و از جان گذشتگي، خانه ها سنگر بود و مردان و زنان دوشادوش هم مي جنگيدند و چه خون هاي عزيزي كه تقديم نكردند. گلوله باران هاي هرروزه و بمباران با بمب هاي خوشه اي و سه بار بمباران شيميايي هيچ كدام نتوانستند عهد اين مردم با امامشان را سست كند و تقديم بيش از يكصد شهيد دليل محكمي بر اين مدعاست.
سال ها از آن روزهاي حماسه و ايثار مي گذرد و «نودشه» از قافله پيشرفت و توسعه باز مانده است. تبعيض و اجحافي كه در سالهاي گذشته بر اين مردم وارد شده به دور از انصاف است.
استقرار مركزيت بخش و سامان دادن به چهره ظاهري شهر چرا بايد براي اين مردم آرزوي دست نيافتني باشد؟ اينجا با ورود بيش از پنج هزار نفر جمعيت از داشتن يك دستگاه ماشين آتش نشاني محروم است!
مضاف بر اين همه مشكلات ناشي از نبودن نظارت بر اقدام سازمان راهداري استان در مسدود نمودن جاده ارتباطي شهر با مركز شهرستان به مدت يكصد ساعت متوالي است!
هزينه هاي جانبي ناشي از اين كار موجب افزايش كرايه حمل مسافر به بيش از دو برابر عادي، سختي انتقال امكانات ضروري روزانه مردم بالاخص گاز مايع و اقلام خوراكي بر دوش مردم محروم تحميل كرده است.
فريد كريمي - نودشه

بهاي دارو را داروفروش تعيين مي كند!

براي خريد دو شيشه شربت اسپكتورانت با نسخه پزشك به داروخانه مراجعه كردم مسئول داروخانه فيشي به مبلغ 2400 تومان بدستم داد.
در حالي كه مبلغ درج شده بر روي شيشه 400 تومان بود. به وي تذكر دادم كه مبلغ دو شيشه به طور آزاد 800 تومان مي شود. چرا بايد 2400 تومان بپردازم؟ پاسخ داد مبلغ برچسب غيرواقعي است و قيمت هر شيشه 1200 تومان است كه 40 درصد آن را بيمه مي پردازد و 850 تومان نيز حق فني داروخانه دار است كه بايد توسط بيمار پرداخت شود.
حال متوليان پاسخ دهند كه قيمت دارو براساس برچسب روي آن تعيين مي شود يا وجهي كه داروخانه دار دريافت مي كند.
دوم آن كه مبلغ 850 تومان حق فني داروخانه ديگر چه صيغه اي است. پزشك بيمار را معاينه و دارو تجويز مي كند.
داروخانه دار آن را از قفسه برمي دارد و تحويل بيمار مي دهد. در كجاي اين كار فن به كار برده مي شود؟ اگر فن را اينگونه تعريف كنيم پس خواربارفروشي ها نيز بايد حق فني بگيرند. چون ممكن است به جاي ماست، پنير يا به جاي پفك چيپس بفروشند!
هوشنگ رسولي

چرا مرزبندي!

در ارتباط با پيش نويس لايحه اصلاح ماده (190) قانون مقررات استخدامي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي چند نكته قابل ذكر است كه اميدواريم مسئولان نسبت به رفع آن اقدام كنند.
تمامي بسيجيان و سربازان دوران هشت سال دفاع مقدس در راستاي شرح وظايف پرسنل نيروهاي مسلح انجام وظيفه نموده اند بنابراين به حكم عقل و منطق مشمول برخورداري از حقوق مستمري بنياد شهيد و امور ايثارگران مي شوند اين در حالي است كه بخشي از آنان با استفاده از قانون حالت اشتغال مشمول تبصره 1 شده و جمعي ديگر نيز مي توانند با استفاده از ماده (190) قانون مذكور از حقوق و مزاياي سازمان تامين اجتماعي نيروهاي مسلح برخوردار شدندكه اين دريافتي مانع بهره مندي از خدمات و امتيازات بنياد شهيد و ايثارگران نمي شود و از طرفي چون مفهوم استفاده از تسهيلات مورد نظر به شكل حالت اشتغال و ساير مصاديق مشابه تحت عنوان مستمري جانبازي، تصدي شغل دولتي محسوب نمي شود، مشمول ممنوعيت اصل 141 قانون اساسي است در حالي كه جانبازان گرانقدر بسيجي و وظيفه معمولا به اعتبار تصدي شغل، چنين حقوق و مستمري را دريافت نمي كنند بلكه نوع دريافتي آنها به اعتبار ايثارگري و وضعيت خاص آنها مرتبط است. اين در حالي است كه از نظر قانونگذار دريافت دو حقوق يا مستمري از صندوق دولت به استناد بند 2 و مفاد ذيل ماده واحده قانون الحاق يك تبصره به قانون استخدام جانبازان، اسرا و افراد خانواده هاي شهدا، جانبازان از كار افتاده (مصوب 7/10/67 مجلس شوراي اسلامي) منتفي است و دريافتي هاي فوق الذكر مشمول هيچ يك از مقررات مربوط به دريافت دو حقوق از صندوق دولت و صندوق هاي بازنشستگي نمي شود. لذا با عنايت به مراتب ياد شده و به منظور جامعيت بخشيدن به پيش نويس لايحه ماده (190) قانون مورد نظر پيشنهاد مي شود اين تبصره اضافه شود: جانبازان بسيجي و سربازان (مشمولان وظيفه) اعم از تبصره 1 و 6 و... در هر صورت و به اعتبار وضعيت و شرايط خاص ايثارگري (صدمات ناشي از جنگ تحميلي) بدون در نظر گرفتن دريافت حقوق ناشي از كارمندي و اشتغال مشمول استفاده از حقوق يا مستمري ناشي از مراتب ايثارگري شوندو بنياد شهيد و امور ايثارگران موظف است براي تعيين ميزان حقوق يا مستمري مورد نظر براي آنها اقدام كند.
محمدرضا گنجي

كوتاه ازنامه هاي شما

¤ مجتمع پتروشيمي كرمانشاه كه بزرگترين طرح توليد اوره و آمونياك در غرب كشور است، حدود 2 سال است به بهره برداري رسيده و در سال 87 حدود 415 تن كود به بازار عرضه نموده است. اين در حالي است كه سهامداران اين شركت كه از هفت سال قبل در اين شركت سرمايه گذاري كرده اند، تاكنون سودي دريافت نكرده اند. مسئولان مربوطه در اين رابطه از دادن هرگونه جوابي طفره مي روند. آيا دستگاه عريض و طويلي مثل شركت ملي صنايع پتروشيمي نمي تواند علت نپرداختن سود را مشخص كند و سهامداران را از بلاتكليفي نجات دهد.
عليرضا حامد - اهواز
¤ امسال وزير آموزش و پرورش از استخدام 40 هزار نيروي جديد معلم و 26 هزار معلم حق التدريسي در مقطع ابتدايي خبر داد. در حالي كه 34 هزار معلم حق التدريس همچنان در بلاتكليفي به سر برده اند. معلمان حق التدريس حدود 10 سال است با شرايط نامناسب كاري سر كرده اند، به اميد استخدام و حالا بايد سالها همچنان منتظر باشند. اگر آموزش و پرورش نياز به استخدام نيروي جديد دارد چرا نبايد نيروهاي حق التدريسي خود را استخدام كند؟ چرا بايد معلمان حق التدريسي كه نزديك يك دهه در هنرستانها و دبيرستانها تدريس كرده اند و تخصص و تجربه اين كار را دارند، براي استخدام بالاجبار به مدارس ابتدايي منتقل شوند؟
معلم حق التدريسي
¤ در استان كرمان كلينيك يا بيمارستان براي خانواده هاي شاهد، ايثارگر و جانبازان وجود ندارد و تنها درمانگاه اين استان تعطيل شده است. بيمه ايران هم همه هزينه هاي درماني آنان را پوشش نمي دهد. از مسئولان بنيادشهيد و امور ايثارگران تقاضا مي شود امكان درمان رايگان خانواده هاي ايثارگر را فراهم كنند.
محمدي - كرمان
¤ جداسازي منطقه گدوك از مازندران تجاوز به حريم اين استان است. مردم مازندران خواهان آن هستند كه گدوك سوادكوه جزو خاك استان مازندران بماند. آيا جداسازي استان گلستان از مازندران و حال زمزمه جدايي گدوك از سوادكوه مقدمه اي بر جداسازي غرب مازندران از اين استان نيست؟
فرامرز از سوئيس
¤ اينجانب ساكن شهرك نوبنياد بابل آباد هستم كه چندين سال قبل همسرم براي ساخت خانه مبلغ 5 ميليون تومان از بانك كشاورزي وام گرفت اما از آنجا كه بيش از سه سال است معتاد و متواري است اقساط آن پرداخت نشده است. در حال حاضر پنج فرزند دارم كه دختر هفت ساله ام در چهارشنبه سوري سال 86 حين آتشبازي صورتش به كلي سوخت در حال حاضر بانك براي بازپرداخت وام خود مرا تحت فشار قرار داده است در حالي كه هزينه هاي جانبي درماني دخترم زياد است. غير از اين خانه نه درآمدي دارم و نه سرپناهي. از مسئولان بانك كشاورزي درخواست دارم باتوجه به شرايط حاد زندگي من مبلغ وام را ببخشند.
رهان دود كانلوي ميلاني - چايپاره
¤ شرايط استفاده از تسهيلات مسكن مهر معرفي ضامن كارمند رسمي بومي با 5 سال سابقه كار است. اين شرايط موجب انصراف بسياري از متقاضيان شده است. براي مثال اينجانب فردي متاهل و مستاجرم و هشت سال سابقه كار در شهرستان هاي ساوه و زرنديه دارم. اما به دليل نبود اشتغال مجبور به مهاجرت به زادگاه خود شده ام و در حال حاضر شرايط استفاده از اين تسهيلات را ندارم. از مسئولان تقاضا دارم با توجه به نيت تشكيل دهندگان تعاوني مسكن مهر در صاحبخانه كردن اقشار محروم شرايط استفاده از اين تسهيلات را آسانتر كنند.
عباس عزيزي
¤ كارمندي هستم كه سالها قبل به عقد مردي كه از خودم بسيار بزرگتر بود درآمد در حال حاضر وي به رحمت خدا رفته است و از آنجا كه فرزندي از وي ندارم، فرزندان خواهر شوهرم كه همگي صاحب زندگي هستند، اموال دايي خود را طلب مي كنند با يك چهارم اموال شوهر مرحومم حتي نمي توانم پول رهن يك خانه را بپردازم. از رئيس قوه قضائيه تقاضا دارم براي نجات زن هايي امثال من كه دستشان به جايي بند نيست چاره اي بينديشند.
امضا محفوظ
¤ جوانان براي شروع زندگي دغدغه هاي بسياري دارند كه برخي از آنها با تدابير مسئولان قابل رفع است. از جمله خدمت سربازي كه به كابوسي براي آنان بدل شده است. به ويژه براي كساني كه به دليل بي اطلاعي از زمان شروع مشموليت با مشكل غيبت و سه ماه اضافه خدمت مواجه شده اند. از مسئولان نظام وظيفه درخواست مي شود براي دلگرمي جوانان در اعياد و مناسبت هاي ملي و مذهبي غيبت ها را مورد بخشش قرار دهند. جالب است كه سازمان نظام وظيفه در روزهاي پاياني سال 88 شرط درگذشت يكي از والدين را براي رفع غيبت سنواتي مشمولان اعلام كرد كه استفاده از اين بخشش اگر محال نباشد، براي بسياري از مشمولان بعيد است.
سعيدي
¤ از دولت و صدا و سيما درخواست مي شود براي معرفي فعاليتهاي صندوق بيمه اجتماعي روستائيان و عشاير كشور سرمايه گذاري كنند. چون عده كمي از مزاياي اين صندوق باخبرند.
عيسي محمودي نودژ

پاركبان ها از كدام فيلتر مي گذرند؟

كارمند رسمي يكي از وزارتخانه هاي دولتي هستم كه اواخر فروردين ماه گذشته براي انجام كاري مجبور به پارك خودروي خود در زير پل صدر شدم. در آن محل هيچگونه تابلوي پاركبان و يا خط كشي خاصي وجود نداشت حين پارك خودرو جواني 20 ساله با ظاهري آشفته و نامرتب سعي در كمك كردن من براي پارك خودرو در فضايي 50 متري داشت! از آنجا كه بسيار عجله داشتم از خودرو پياده شدم و به راه خود ادامه دادم كه وي شروع به صدا كردن من با القاب ناشايست نمود سپس به سمت من حمله كرد و مرا مورد ضرب و شتم قرار داد كار به شكايت و حضور پليس رسيد. حال اين سؤال مطرح است:
1- آيا افرادي كه در اين طرح به كار گرفته مي شوند
نبايد آموزش هاي اوليه روابط اجتماعي را ببينند؟
2- در قانون اجراي طرح پاركبان آيا حمله و ضرب و شتم براي دريافت پول از شهروندان تعريف شده است؟
3- چه كسي مسئول نظارت بر كار اينگونه شركت هاست؟
4- مسئوليت كار اين جوان اگر منجر به واقعه بدتري مي شد با چه كسي بود؟
5- خيابان فروشي براي چيست؟ و چه منفعتي براي شهروندان دارد؟
امضا محفوظ