(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه اول خرداد 1389- شماره 19650

موج مخالفت دانشجويان با پديده «بي حجابي»
بي تفاوتي اساتيد و دانشجويان مهمترين معضل در امر پژوهش
يك مرور تاريخي مواضع امام خميني (ره) در باره جايگاه شوراي عالي انقلاب فرهنگي
آژير خطر
گزارش نشست دفتر گفتمان انقلاب اسلامي
 بررسي تعليم و تربيت اسلامي و چالش هاي آن در عصر حاضر



موج مخالفت دانشجويان با پديده «بي حجابي»

بسيج دانشجويي دانشگاه شاهد با صدور بيانيه اي در رابطه با مبارزه با بدحجابي، ضمن هشدار به متوليان امور فرهنگي كشور، خواستار برخورد قانوني با بدحجابي در كشور شد.
بسيج دانشجويي دانشگاه خطاب به رياست جمهوري اسلامي ايران، رئيس قوه قضائيه، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، وزير ارشاد، رئيس صدا و سيما و همه متوليان امور فرهنگي كشور آورده است: «همچنان كه مستحضريد انقلاب اسلامي ايران مديون خون مبارك هزاران شهيد و جهاد ميليون ها جانباز و آزاده كشورمان است، لاله هايي كه وصيتشان مملو از تعهد، آزادگي و حجاب بود، چه شده است كه وصيت شهدايمان در تاريكي فضاي آلوده امروز برخي افراد گم شده است؟! كجاي كار مشكل دارد يا كدامين پايه مي لرزد؟!»
اين بيانيه در ادامه مي افزايد: «كجاي كار لنگ است كه حجاب به تحجر القا مي شود؟ چگونه است كه زنان و دختران مسلمان ايراني براي خريد لباس مناسب خود به زحمت مي افتند و در مقابل، عده اي لباس زننده خود را در هر «بقالي!» پيدا مي كنند.»
اين بيانيه در ادامه تصريح كرده است: «همه مي دانيم كه اگر ده ها سال جنگ مي شد و بيگانگان به هر شكل ايران اسلامي را مورد هدف تيرهاي وحشتناك خود قرار مي دادند، هرگز نمي توانستند به مثابه دولت اصلاحات حجاب و عفاف عمومي را به حاشيه بكشند.»
بسيج دانشجويي دانشگاه شاهد با تأكيد بر اين كه فرامين اصلي انقلاب راكد مانده است، مي افزايد: «چه شده است كه به جاي چادر شاهد بروز مانتوهاي آنچناني شده ايم، مسئولان قوه قضائيه، امر به معروف و نهي از منكر كجاي كارتان قرار گرفته است؟! چه ضمانت اجرايي براي آمران امر به معروف و نهي كنندگان از منكر داريد؟ نمايندگان مجلس شوراي اسلامي تاكنون چند قانون در رابطه با حجاب واهميت اخلاقي ارائه كرده ايد؟ آيا فراموش كرده ايد كه انقلاب ما انقلاب فرهنگي بود؟»
چندي پيش هم دانشجويان دانشگاه تهران در نامه سرگشاده اي خطاب به رياست اين دانشگاه، خواستار برخورد با ناهنجاري بدحجابي در دانشگاه شده بودند.

 



بي تفاوتي اساتيد و دانشجويان مهمترين معضل در امر پژوهش

داشتن سواد اطلاعاتي و اشراف كامل داشتن دانشجويان فارغ التحصيل بر روي دروس گذرانده شده خصوصا در دوره هاي كارشناسي به بالا از مسائل مهم و اساسي به شمار مي رود .
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجويان ايران » ، يكي از موضوعاتي كه شايد به عنوان چالش بزرگ ذهني كه دانشجوياني كه به مقاطع بالاتر صعود مي كنند با آن مواجه هستند سردرگمي در انجام و اجراي كار پژوهشي و تحقيقاتي است .
اين موضوع به گونه اي است كه اكثر دانشجويان در حالي واحدهاي درسي خود را پشت سر مي گذارند كه تنها دانش اندكي در زمينه چگونگي انجام پژوهش دارند، كه اساسا خود به خود اين موضوع موجب مي شود تا دانشجويان فاقد مهارت هاي پژوهشي و سواد اطلاعاتي لازم، پس از فراغت از تحصيل قادر به فعاليت مؤثر و مطلوب در محيط هاي تكنولوژيكي پيشرفته نباشند .
هر چند اساتيد و دانشگاه ها به داشتن سواد اطلاعاتي كه اساس كار پژوهشي است، اصرار دارند اما با اين حال معلوم نيست كه پرداختن به اين موضوع در كجاي دروس آموزشي قرار دارد .
از طرف ديگر يكي از معضل هاي موجود در بين دانشجوها و اساتيد كه انگار به صورت قراردادي نانوشته در آمده بي تفاوتي هر دو طرف در امر تحقيق در اكثر موارد و به راحتي عبور كردن از مؤلفه هاي اصلي تحقيق است؛ به گونه اي كه دانشجو بدون دانستن و شناخت روشهاي مختلف پژوهش و انتخاب يك روش خاص، طرح سوال پژوهشي و گردآوري اطلاعات تخصصي با روي آوردن به سرچ اينترنتي و دست يابي به اطلاعاتي غير جامع و شايد هم غير مفيد بار را از دوش خود برداشته تا بتواند حداقل نتيجه را از كاري كه انجام داده به دست بياورد .
برخي از اساتيد نيز در اين ميان بدون اهميت قائل شد براي اين موضوع به راحتي از كنار ان عبور كرده و با اين كار در بي سواد بار آوردن دانشجوها سهيم مي شوند.اين امر باعث مي شود تا دانشجو در مقاطع بالاتر با مشكلات اساسي تحقيق و پژوهش مواجه شود .
به نظر مي رسد كه دانشجو بايد مراحلي را در مقاطع پايين بگذراند تا با استفاده از آن و نيز مواجه شدن با نادانسته ها و مشكلات خود در موضوع پژوهش، بتواند بهترين بازدهي را در مراحل و مقاطع بالاتر از خود نشان دهد .
يكي از مواردي را كه صاحب نظران به آن اشاره دارند گذراندن درس روش تحقيق است .
تمرينات و تكاليف مربوط به درس روش تحقيق معمولا شامل انتخاب يك عنوان در يك زمينه موضوعي خاص و نوشتن مقاله مربوط به آن است. در اين حال، دانشجويان موظف به ارائه يك فرضيه پژوهش و اثبات آن با استفاده از اطلاعات موجود مي باشند. طرح چنين تكاليفي هر چند كه ساده به نظر مي رسد ولي موجب بروز مشكلات و سوالات بسيار براي دانشجوياني كه از سواد اطلاعاتي لازم بي بهره اند، مي شود . در اين بين ممكن است دانشجويان و پژوهشگران تازه كار با مشكلاتي چون طرح موضوع و نيز طرح سؤال هاي پژوهشي و اطلاعات مورد نياز آن مواجه شوند كه در آن تخصصي ندارند .
دايره المعارفهاي موضوعي از مهمترين ابزارها و مواد كتابخانه اي محسوب مي شوند كه مي توانند در جريان طرح سوالات پژوهشي و تهيه اطلاعات معتبر مورد استفاده آنان قرار گرفته و به عنوان يك نقطه شروع براي پژوهشگران و ساير افرادي كه در جستجوي اطلاعات جامع و معتبر مي باشند، مفيد واقع شوند .
در بيشتر موارد، جستجو براي يك سوال پژوهشي از طريق اينترنت و به شيوه اي نه چندان دقيق صورت مي گيرد. واقعيت اين است كه استفاده از سايتهاي فاقد اعتبار معمولا منجر به كسب نتايج و اطلاعات پيش پا افتاده و متوسطي مي شود كه يا بسيار كلي هستند و يا بارها مورد استفاده قرار گرفته اند .
براي از بين بردن اين اتفاق كه گريبان گير بيشتر كارهاي پژوهشي و تحقيقاتي شده است و اصلا به عنوان يك راه كار دم دستي مورد استفاده دانشجوها قرار مي گيرد، يكي از راه حل ها مي تواند اين باشد كه اساتيد در مورد منبع محل رجوع اين پروژه ها حتي در مورد موضوع و طرح سؤال از پژوهشگر چند سطري بخواهد تا موجب گردد دانشجو به منابع معتبر غير از اينترنت كه موثق تر است مراجعه كند . در هر صورت بايد جرياني چه از سمت دانشجو و چه از سمت اساتيد و نيز چه از نگاه مسائل آموزشي و ساختارهاي مربوط به آن شكل بگيرد تا از آسيب جدي كه بدنه دانشجويي در موضوع پژوهش با آن مواجه است جلوگيري شود و قطع به يقين حل اين معضلات آموزشي راه را براي پيشرفت كشور و بالا رفتن سطح رتبه بندي علمي در جهان باز خواهد كرد .


 



يك مرور تاريخي مواضع امام خميني (ره) در باره جايگاه شوراي عالي انقلاب فرهنگي

به دنبال استفسار مورخ 29/11/63 رئيس جمهور وقت درباره اعتبار مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي، حضرت امام(ره) در تاريخ 6/12/63 پاسخ فرمودند: «ضوابط و قواعدي را كه شوراي محترم عالي انقلاب فرهنگي وضع مي نمايند بايد ترتيب آثار داده شود.»
به گزارش فارس، پس از كش وقوس هاي فراوان درباره اساسنامه دانشگاه آزاد، اين اساسنامه بالاخره توسط شوراي عالي انقلاب فرهنگي اصلاح و اجرايي شدن آن منوط به ابلاغ آن توسط رئيس جمهور به عنوان رئيس شوراي عالي انقلاب فرهنگي شد كه سرانجام محمود احمدي نژاد روز يك شنبه 5 ارديبهشت 89 اساسنامه دانشگاه آزاد را براي اجرا ابلاغ كرد.
پس از آن، هيئت موسس دانشگاه آزاد به رياست آقاي هاشمي تشكيل جلسه داد و با اعلام اينكه اساسنامه جديد دانشگاه آزاد مغاير با شرع و قانون اساسي است به نوعي اعلام كرد كه خيال آن را ندارد كه اساسنامه جديد را اجرا كند.
عدم تمكين دانشگاه آزاد به راي شورايعالي انقلاب فرهنگي موجب شد تا فارس، تاريخچه كوتاهي را از شورايعالي انقلاب فرهنگي به منظور آشنايي با اختيارات اين شورا منتشر كند.
پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي در بهمن 1357 و بدنبال آن استقرار نظام جمهوري اسلامي به جاي نظام ستم شاهي پهلوي تغيير و تحول بنيادين در عرصه هاي گوناگون اجتماعي را ايجاب مي كرد چرا كه تحول در نظام از طريق تحول در بنيادها و ساختارها تحقق مي يابد.
در اين راستا مقوله «فرهنگ» از جايگاه ويژه و پايگاه ممتازي برخوردار است و تصور تغيير در نظام بدون تغيير در فرهنگ حاكم بر آن، تصوري ناموجه است.
صدور پيام نوروزي امام خميني(ره) در اول فروردين 1359 را بايد نقطه عطفي در تاريخ انقلاب فرهنگي دانست، ايشان در بند يازده اين پيام بر ضرورت ايجاد «انقلاب اساسي در دانشگاه هاي سراسر كشور»، «تصفيه اساتيد مرتبط با شرق و غرب» و «تبديل دانشگاه به محيطي سالم براي تدوين علوم عالي اسلامي» تاكيد كردند.
شوراي انقلاب به دنبال ملاقات با امام(ره) در بيانيه 29/1/59 خود مقرر كرد كه دانشگاه بايد از حالت ستاد عملياتي گروه هاي گوناگون خارج شود.
در اين بيانيه، 3 روز مهلت براي برچيده شدن دفاتر و تشكيلات گروه ها در دانشگاه ها تعيين و افزوده شده بود كه امتحانات دانشگاهي بايد تا 14 خرداد به پايان برسد و از 15خرداد دانشگاه ها تعطيل و هرگونه اقدام استخدامي و مانند آن در دانشگاه متوقف شده و نظام آموزشي كشور براساس موازين انقلابي و اسلامي طرح ريزي شود. پس از تعطيل رسمي دانشگاه ها، امام خميني(ره) در 23/3/59 فرماني را مبني بر تشكيل ستاد انقلاب فرهنگي صادر كردند.
در قسمتي از فرمان ايشان آمده است:
«مدتي است ضرورت انقلاب فرهنگي كه امري اسلامي است و خواست ملت مسلمان مي باشد اعلام شده است و تاكنون اقدام موثري انجام نشده است و ملت اسلامي و خصوصا دانشجويان با ايمان متعهد نگران آن هستند و نيز نگران اخلال توطئه گران كه هم اكنون گاه گاه آثارش نمايان مي شود و ملت مسلمان و پايبند به اسلام خوف آن دارند كه خداي نخواسته فرصت از دست برود و كار مثبتي انجام نگيرد و فرهنگ همان باشد كه در طول مدت سلطه رژيم فاسد كارفرمايان بي فرهنگ، اين مركز مهم اساسي را در خدمت استعمارگران قرار داده بودند. ادامه اين فاجعه كه مع الاسف خواست بعضي گروه هاي وابسته به اجانب است، ضربه اي مهلك به انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي وارد خواهد كرد و تسامح در اين امر حياتي، خيانتي عظيم بر اسلام و كشور اسلامي است.
بر اين اساس به حضرات آقايان محترم محمد جواد باهنر، مهدي رباني املشي، حسن حبيبي، عبدالكريم سروش، شمس آل احمد، جلال الدين فارسي و علي شريعتمداري مسئوليت داده مي شود تا ستادي تشكيل دهند و از افراد صاحب نظر متعهد، از بين اساتيد مسلمان و كاركنان متعهد با ايمان و ديگر قشرهاي تحصيل كرده، متعهد و مومن به جمهوري اسلامي دعوت نمايند تا شورايي تشكيل دهند و براي برنامه ريزي رشته هاي مختلف و خط مشي فرهنگي آينده دانشگاه ها، براساس فرهنگ اسلامي و انتخاب و آماده سازي اساتيد شايسته، متعهد و آگاه و ديگر امور مربوط به انقلاب آموزشي اسلامي اقدام نمايند.»
ستاد انقلاب فرهنگي طبق فرمان امام(ره) ملزم بود كه در برخورد با مسايل دانشگاهي فعاليت هاي خود را بر چند محور متمركز كند:
1-تربيت استاد و گزينش افراد شايسته براي تدريس در دانشگاه ها
2- گزينش دانشجو
3- اسلامي كردن جو دانشگاه ها و تغيير برنامه هاي آموزشي دانشگاه ها، به صورتي كه محصول كار آنها در خدمت مردم قرار گيرد.
بر اين اساس، ستاد، از صاحب نظران مختلف دعوت به همكاري كرد و در اولين گام گروه هاي برنامه ريزي در رشته هاي پزشكي، فني و مهندسي، علوم پايه كشاورزي، علوم انساني و هنر تشكيل شد.
از آنجايي كه مديريت دانشگاه ها درگذشته هماهنگ با فرهنگ اسلامي جامعه نبود، بايد تغييراتي در مديريت دانشگاه ها به عمل مي آمد، سازمان دانشگاه ها بايد دگرگون مي شد و مهمتر از همه، محيط دانشگاه ها اسلامي مي شد.
براي اين منظور، كميته اي در ستاد با عنوان «كميته اسلامي كردن دانشگاه ها» تشكيل شد.
با توجه به ناهماهنگي ضوابط و مقررات حاكم بر دانشگاه ها با شرايط انقلابي جامعه، قسمت اعظم فعاليت هاي ستاد بر اسلامي كردن دانشگاه ها و تعيين ضوابط و مقرراتي منطبق با موازين اسلامي متمركز شد.در شهريور ماه سال 62 با توجه به نظر امام(ره) مبني بر لزوم ترميم و تقويت ستاد و مخصوصا حضور مسئولين اجرايي در آن، به دنبال نامه رئيس جمهور وقت (آيت الله خامنه اي)، امام امت در تاريخ 8/6/62 طي نامه اي به پيشنهاد رئيس جمهور مبني بر ترميم و تكميل ستاد انقلاب فرهنگي پاسخ دادند و از اين تاريخ ستاد با تركيب ذيل به فعاليت خود ادامه داد: نخست وزير، وزراي فرهنگ و آموزش عالي و فرهنگ و ارشاد اسلامي، دو نفر دانشجو به انتخاب جهاد دانشگاهي و آقايان علي شريعتمداري، احمد احمدي، عبدالكريم سروش و مصطفي معين.
با بازگشايي دانشگاهها و توسعه مراكز آموزشي و گستردگي فعاليت ستاد انقلاب فرهنگي ضرورت تقويت اين نهاد بيش از پيش احساس شد بطوري كه در 19 آذر 1363 دومين ترميم عمده ستاد انقلاب فرهنگي توسط حضرت امام خميني(ره) انجام گرفت و به اين ترتيب شوراي عالي انقلاب فرهنگي با تركيبي جديد تشكيل شد، در بخشي از اين فرمان آمده است:
«خروج از فرهنگ بدآموز غربي و نفوذ و جايگزين شدن فرهنگ آموزنده اسلامي، ملي و انقلاب فرهنگي در تمام زمينه ها درسطح كشور آن چنان محتاج تلاش و كوشش است كه براي تحقق آن ساليان دراز بايد زحمت كشيد و با نفوذ عميق ريشه دار غرب مبارزه كرد. اينك با تشكر از زحمات ستاد انقلاب فرهنگي براي هرچه بارورترشدن انقلاب درسطح كشور، تقويت اين نهاد را لازم ديدم بدين جهت علاوه بر كليه افراد ستاد انقلاب فرهنگي و رؤساي محترم سه قوه، حجج اسلام آقاي خامنه اي، آقاي اردبيلي و آقاي رفسنجاني و همچنين جناب حجت الاسلام آقاي مهدوي كني و آقايان سيدكاظم اكرمي وزير آموزش و پرورش و رضا داوري و نصرالله پورجوادي و محمدرضا هاشمي را به آنان اضافه نمودم.»
به دنبال استفسار مورخ 29/11/63 رئيس جمهور وقت درباره اعتبار مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي، حضرت امام(ره) در تاريخ 6/12/63 پاسخ فرمودند:
«ضوابط و قواعدي را كه شوراي محترم عالي انقلاب فرهنگي وضع مي نمايند بايد ترتيب آثار داده شود.»
سومين ترميم عمده شوراي عالي انقلاب فرهنگي به سال 1375 برمي گردد. حضرت آيت الله خامنه اي رهبرمعظم انقلاب اسلامي درتاريخ 14/6/75 با صدور پيامي ضمن تعيين تركيب جديد اعضاي شوراي عالي بر اهميت جايگاه و وظايف خطير آن نيز تاكيد كردند، دراين بيانيه آمده است:
«شوراي عالي انقلاب فرهنگي كه با تدبير حكيمانه امام راحل عظيم الشأن به جاي ستاد انقلاب فرهنگي پديد آمد، نقش فعال و موثري را درعرصه هاي امور فرهنگي كشور به خصوص دانشگاهها ايفا كرد و بركات زيادي از خود به جاي گذارد.
اكنون با پيشرفت كشور در كار سازندگي و گسترش دامنه نياز به دانش و تخصص و لزوم فراگيري علوم و فنون و پرورش محققان و نوآوران و استادان و متخصصان كارآمد، اهميت اين بخش از مسائل فرهنگي تاكيد مضاعف يافته است. توسعه دانشگاهها و پژوهشگاهها و ديگر مراكز آموزش و آموزش عالي كه پاسخ طبيعي به آن نياز است و افزايش چشمگير كميت دانشجويي، به نوبه خود تكاليف تازه اي را برعهده مسئولان امورفرهنگي كشور مي گذارد كه برتر از همه آنها اولا كيفيت بخشيدن به مايه هاي علم و تحقيق در اين مراكز و ثانيا پرداختن به تربيت معنوي دانشجويان و هدايت فكر و عمل آنان است.»
دربخشي ديگر از اين پيام، با اشاره به هجوم فرهنگي همه جانبه دشمن به ارزش هاي اسلامي، فرهنگ اصيل ملي و باورهاي مردم آمده است:
«همه اين حقايق مهم و هشداردهنده مسئولان فرهنگي كشور را به تدبيري برتر و اهتمامي بيشتر و تلاشي گسترده فرامي خواند و به ويژه شوراي عالي انقلاب فرهنگي را كه در جهاد ملي با بي سوادي و عقب ماندگي علمي و تبعيت فرهنگي، در حكم ستاد مركزي و اصلي است، به تحرك و نوآوري و همت گماري برمي انگيزد.»
بدين ترتيب شوراي عالي انقلاب فرهنگي وارد مرحله جديد از حيات تشكيلاتي شد.
دراين مرحله شوراي عالي انقلاب فرهنگي موظف گرديد در رأس فعاليتهاي خود به «مديريت فرهنگي» جامعه در عرصه هاي مختلف بپردازد و با سياستگذاري هاي اصولي خود زمينه را براي پيدايش جامعه اي بهره مند از حيات طيبه الهي فراهم سازد.

 



آژير خطر

اميد گوهري
مدتي است آژير خطر بدحجابي و بي حجابي كه از ترفندهاي دشمن براي به انحراف كشاندن انقلاب اسلامي از مباني و اصول است به صدا درآمده است. اخيراً نيز بسياري علماء، ائمه جمعه، مسئولان دلسوز و به معناي واقعي متعهد از وقوع اين بحران احساس نگراني كرده اند. حساسيت اين مسئله به حدي است كه حتي رهبر انقلاب در يكي از ديدارهاي اخير با برخي از فرماندهان نيروي انتظامي برخورد صريح با آن را خواستار شدند. معضل بدحجابي كه يك آسيب اجتماعي در حكومت اسلامي محسوب مي شود متأسفانه در بسياري از مراكز دولتي و نيمه دولتي نيز به چشم مي خورد. در كمال تأسف اين ضرر فرهنگي در حوزه تعليم و تربيت نيز در دانشگاهها و مدارس تاحدودي ضربه خود را وارد آورده است. اين لطمات از هجمه سنگين بي حجابي از طرف جامعه برروي مدارس و دانشگاهها و عدم اطلاع كامل و دقيق دانش آموزان از فلسفه حجاب براي مقابله با آن ناشي شده است. در مراكزي كه رسالت آنها آموزش وپرورش دانش آموزان و دانشجويان است فراهم كردن فضايي كه منجر به آرامش رواني و تمركز شود يك ضرورت انكارناپذير است. اين درحالي است كه بي حجابي دقيقاً از نقاط مقابل و نقض كننده اين ضرورت است و بايد حتي الامكان از اين مراكز زدوده شود. با يك مقايسه در كشورهاي پيشرفته جهان كه در سطح جوامعشان از بي بندوباري و آزادي هاي نامشروع رنج مي برند مي توان دريافت كه سالهاست اين دولت ها همه توان خود را براي وضع و اجراي قوانين محكم تر و متفاوت پوشش نسبت به فضاي عمومي جامعه به كارگرفته اند تا مبادا آثار نامطلوب اين بي بندوباري بر سلامت رواني سرمايه هاي علمي اين كشورها ظاهر شود. شايد در اينجا اشاره اجمالي به بعضي از قوانين اين كشورها به عنوان نمونه خالي از لطف نباشد.
1- دانشگاه گرين ويل شمالي (آمريكا): هرگونه لباس يا زينت آلات كه نشان دهنده هر نوع بي حرمتي و كفرگويي يا در برگيرنده عبارات وسوسه انگيز، تبليغات مشروبات الكلي، تنباكو، موادمخدر يا ديگر عبارات و نمادهاي نامناسب است مجاز نمي باشد. لباسي كه به صورتي نامناسب اندامها را نشان مي دهد مجاز نمي باشد. رنگ كردن مو مجاز نمي باشد. لباس نبايد روي زمين كشيده شود موارد و اقلام نامربوط آويزان از لباس از قبيل زنجير يا ديگر موارد به نظر نامناسب آمده مجاز نمي باشد. آرايش كردن مجاز نيست. آقاياني كه رسماً نماينده دانشگاه مي باشند اجازه سوراخ كردن گوششان را ندارند.
2- دانشگاه آكسفورد(انگليس): فارغ التحصيلان دانشگاه بايد لباس بلند، گشاد و روپوشهاي رنگي مصوب دانشگاه را بپوشند. مردان بايد از كت و شلوار تيره، پيراهن سفيد ساده و جوراب استفاده كنند. لباس باز و بدن نما نامناسب است. مو بايد رنگ طبيعي داشته باشد و از مدلهاي افراطي پرهيز شود. خط ريشها نبايد بيش از اندازه بلند باشند بلكه بايد كوتاه شده باشند. ريش بزي، گوشواره و ديگر موارد مشابه غيرقابل پذيرش است. لباس زنان نبايد پشت باز يا بدون آستين تنگ و بالاي زانو باشد.
3- كالج رابرت(تركيه): دانشجويان بايد پوششي مناسب، پوششي تميز، مرتب و عفيف داشته باشند پوششي كه باعث حواس پرتي خود اشخاص و مانع تمركز برروي دروس نشود. لباسها نبايد بيش از حد تنگ يا گشاد باشند دامنهاي تزيين شده با دكمه ربان و هرگونه تزيين روي لباس قابل قبول نيست. هيچ گونه جواهرآلات بجز ساعت مجاز نمي باشد. رنگ كردن مو با حنا و يا به صورت راه راه قابل قبول نمي باشد. موي پسران بايد كوتاه باشد آرايش كردن مجاز نيست. اگر دانشجويي نتواند پوشش مناسب در دانشكده داشته باشد به خانه فرستاده مي شود.
4- دانشگاه ايالتي فلوريدا(آمريكا): شلوارهاي كشي به استثناي يونيفرم دانشكده يا يونيفرم ورزشي قابل قبول نمي باشد. پيراهن زنانه، تيشرت آستين دار با رنگ يك دست مجاز مي باشد. كفشهاي شكيل، ساده و بدون مدل قابل قبول مي باشد. هر نوع پوششي كه در بردارنده عبارات زشت يا توهين آميز به مقدسات، وسوسه انگيز و ناشايست يا مرتبط با دسته ها، احزاب و گرايشاتي كه شخص را به ترغيب به استفاده از موادمخدر، مشروبات الكلي و يا خشونت كند قابل قبول نمي باشد. هرگونه پوشش سر، پيراهن كلاه دار، كت و ژاكت يا بادگير، پيراهنهاي زنانه و مردانه پشت باز، بلوز يا پيراهنهاي يقه باز، هرگونه پوشش بدن نما، دامنهاي كوتاه يا زيرشلواري، بازوبند، مچ بند، كمربند يا ديگر اقلام با قطعات سنگين آهني و زنجير، عينك آفتابي روي چشم يا بالاي سر قابل قبول نمي باشد. اگر دانشجويي به قوانين عمل نكند بار اول تخلف ثبت خواهد شد بار دوم يك روز شنبه دانشجو بازداشت خواهد شد، بار سوم دو روز بازداشت خواهد شد، از چهارمين مرتبه به بعد و تمام دفعات بعدي يك روز اخراج از دانشكده يا حالت تعليق و يا روش تأديب ديگري كه از سوي مسئول تعيين سطح معين نمايد.
5- دانشگاه ادكونل اجاسين(نيجريه): هرگونه لباسي كه ازنظر جنسي تحريك آميز و شهوت انگيز باشد مانند لباسهايي كه بدن نما هستند و قسمت هاي حساس بدن را نمايان مي سازند (بخصوص در دختران) ممنوع مي باشد. استفاده از گوشواره و بافتن مو از سوي دانشجويان پسر، قدغن مي باشد. استفاده از پوشش هاي خاص از قبيل تي شرت مشكي، بازوبند مشكي، كلاه هاي مخصوص پسرانه، روسري ها و جين هاي كارشده دخترانه و مواردي از اين قبيل كه نشان دهنده تعلق اين افراد به گروه يا دسته اي مخفي باشد نيز ممنوع است. با تمامي دانشجوياني كه به نظر بيايد به گونه اي اين قوانين و ضوابط را نفي كرده اند، فوراً برخورد خواهد شد.
6- دانشگاه استمپ فورد(بنگلادش): پوشيدن تي شرت يا زيرپيراهني زنانه (پيراهن گشاد زنانه) و بي آستين مجاز نمي باشد. استفاده از لباسهاي تحريك آميز (شهوت انگيز) و وسوسه انگيز ممنوع است.
نكته جالب و قابل توجه در ميان دانشگاههاي كشورهاي پيشرفته آمريكا، اروپا و برخي از كشورهاي آسيايي اينجاست كه قوانين پوشش به صورت قاطع اجرا مي شود و دانشجوي خاطي حق حضور در كلاس و دانشگاه را ندارد. در جمهوري اسلامي ايران نيز قوانين پوشش براي دانشگاهها كه مبتني بر احكام اسلام عزيز است سالهاست كه وضع شده است. در تاريخ 1/5/64 در شوراي عالي انقلاب فرهنگي، آيين نامه انضباطي دانشجويان دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي به تصويب درآمد و چند روز بعد ابلاغ شد. در بند ج ماده چهار اين آيين نامه عدم رعايت پوشش اسلامي از تخلفات سياسي و اخلاقي دانسته شده است كه طبق دستور اين شورا برخورد با اين ناهنجاري از وظايف و اختيارات كميته انضباطي دانشگاه است. بر طبق قسمت سوم بند د از ماده2 مصوبه بيستم شهريور ماه اين شورا نيز عدم رعايت پوشش اسلامي يا استفاده از پوشش يا آرايش مبتذل از تخلفات اخلاقي در دانشگاه محسوب مي شود. از آنجا كه مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي براي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و دانشگاه آزاد اسلامي لازم الاجراست بايد از مسئولين دلسوز و پركار كشورمان پرسيد به چه دليل اين قوانين به شكل كامل در مراكز آموزشي به اجرا درنمي آيد؟ اين روزها كه بخش اعظم رهنمودهاي رهبر عزيزمان تسريع پيشرفت علمي است، چرا با تقديم آرامش رواني به دانشجويان كه نتيجه رعايت قانون پوشش اسلامي در دانشگاههاست به روند پيشرفت علم سرعت بيشتري بخشيده نمي شود؟
¤ دانشجوي دانشگاه شهيدرجايي

 



گزارش نشست دفتر گفتمان انقلاب اسلامي
بررسي تعليم و تربيت اسلامي و چالش هاي آن در عصر حاضر

دفتر گفتمان انقلاب اسلامي چندي است با برگزاري جلسات و نشست هايي، با توجه به مناسبت هاي موجود و مسايل سياسي و فرهنگي كشور، پرونده اي از پرونده هاي انقلاب اسلامي را پاي ميز نقد و بررسي مي كشاند. اين بار جوانان دغدغه مند و مسئولان اين دفتر تصميم گرفتند به بهانه هفته معلم، از تعليم و تربيت بگويند و با همفكري دانشجويان بسيجي دانشكده روانشناسي دانشگاه تهران نظام تعليم و تربيت رسمي و غيررسمي كشور را با ذره بين نقادانه خود به كنكاش و احياناً چالش بكشانند.
در آغاز اين نشست، دكتر «جميله علم الهدي» استاد دانشگاه، ذيل عنوان فلسفه تعليم و تربيت سخن گفت و از حركت انقلابي امام در سال 42و بلوغ آن در سال 58 گفت و اينكه امام مي خواست بعد از انقلاب سياسي، حركت را به صورت انقلاب فرهنگي ادامه دهد اما ظاهراً ايده امام از بلوغ اجتماعي ما بيشتر بود و برخلاف آنچه تصور مي رفت انقلاب فرهنگي رخ دهد، بدنه دانشگاهي و تخصصي جامعه آمادگي اين انقلاب را نداشت.
وي از نبود الگوي توسعه گفت كه در زمان شروع تمدن سازي به دليل فقدان الگوي صحيح دوباره دست ما به سوي الگوي توسعه غرب دراز شد و بر حسب اتفاق دانشگاه ها محمل اين دست درازي بودند و به دليل تعلق خاطر و وابستگي فكري، همان الگوي توسعه فكري كه اقتصاد را پيش رو مي داند نه تعليم و تربيت، در جامعه ما دنبال شد.
به گفته دكتر علم الهدي بر اساس تفكر اسلامي هدف از رسالت تعليم و تربيت است و ساير لوازم و جوانب زندگي نيز بايد در خدمت اين هدف قرار گيرد و به همين منوال، الگوي توسعه اسلامي نيز از همين اصل پيروي مي كند اما به دليل نبود اين الگو در گذشته، از همان الگوي توسعه اي اقتصاد محور تبعيت شد و دولت ما شبيه دولت رفاه شد و دانشگاه ها هم در خدمت صنعت و بازار درآمد.
دانشگاه هاي ويلچري
دانشگاه هاي ما بيشتر ويلچري هستند. اين توصيفي بود كه دكتر علم الهدي از وضعيت دانشگاه ها داشت و در راستاي تبيين آن اظهار داشت: دانشگاه هاي ما بيشتر توسط ابزارهاي قدرت و بيشتر از آن جنبه هاي قدرت سياسي، اقتصادي حركت مي كند و به همين دليل بود كه دانشگاه ما نتوانست به انقلاب فرهنگي مورد نظر دست يابد. سيطره قالب هاي انديشه اي غرب بر تفكر ما و ارزيابي همه مسايل با اين قالب، سبب شد انقلاب فرهنگي از درون دانشگاه بيشتر به عنوان يك انتظار سياسي مطرح شود و به همين دليل بيشتر سياستمداران طرفدار آن بودند. حس عقب ماندگي و جهان سومي بودن يكي از قالب هاي حاكم بر انديشه اساتيدي بود كه انتظار مي رفت پرچمدار انقلاب فرهنگي باشند. اين حس عقب ماندگي با نوعي رودربايستي همراه شد و به لحاظ اخلاقي بر نوع توليدات فرهنگي و بخصوص توليدات آموزشي ما تأثير گذاشت و سبب ركود ما در انقلاب فرهنگي بود.
چالش هاي انقلاب فرهنگي
وي در ادامه از چالش هاي انقلاب فرهنگي سخن گفت و بيان داشت: يكي از چالش هاي ما در انقلاب فرهنگي ابهام مرز شرق و غرب بود نكته بعد هژموني فرهنگي كه از طريق متون آموزشي مسلط شد. يكي از مشكلات ما در اينكه انقلاب فرهنگي از دل دانشگاهيان و با تغيير ذهنيت دانشگاهي به سرعت اتفاق نيفتاد؛ فاصله بسيار زياد آنچه هست با آنچه بايد باشد. فاصله بين كثرت و وحدت. يك تفكر توحيدي كه مي خواهد جهان را يكپارچه تلقي كند، جهاني كه توسط علم و نه فلسفه شناخته مي شود و علمي كه متكثر و جزء نگر است كه اگر كل نگر هم هست بناي اتحاد دارد نه وحدت. به همين دليل ميان رشته هايي مثل علوم تربيتي و به طور اخص فلسفه تعليم و تربيت، از آن وحدت برخوردار نيستند. خودشان وحدت بخش نيستند كه بخواهند نگاه وحدت بخش به مخاطب بدهند. ما در تمام رشته ها به خصوص علوم تربيتي كل گرايي را حد مطلوب تلقي كرديم. فاصله بسيار زيادي بين كل گرايي با وحدت گرايي در تفكر اسلامي وجود دارد كه سبب بروز مقاومت در برابر هر نوع انقلاب فرهنگي مي شود و مسئله ديگر عدم اطمينان به اسلام و عدم ايمان به اسلام به عنوان يك دين معرفت بخش است.
علم الهدي سپس از چالش هاي نظري تعليم و تربيت گفت كه چالش هاي وجود شناختي، معرفت شناختي و روان شناختي از جمله آنها بود.
ضرورت تربيت اسلامي
اين استاد دانشگاه در بخش ديگري از سخنانش از عوامل ضرورت يافتن تربيت اسلامي در جوامع سخن گفت و بيان داشت: گاهي باورهاي شخصي فرد را وادار به بحث در مورد علوم اسلامي از جمله تربيت اسلامي مي كند، گاه تقاضاي سياسي حكومتي مثل جمهوري اسلامي كه بعد از اسلامي شدن، اسلامي شدن دانشگاه ها و مدارس را در دستور كار قرارداد. اما علاوه بر اينها يك ضرورت تاريخي براي تربيت اسلامي وجود دارد. در اكثر كشورهاي توسعه يافته، پس از اتفاقات و دلزدگي ها از تمدن مدرن، يك نوع بازگشت به سوي معنويت مشاهده مي شود. وقتي اينجا انتخابي مي خواهد صورت گيرد مطمئناً سراغ معنويتي خواهيد رفت كه به لحاظ موضوع مورد مطالعه از همه فراگيرتر باشد. اگر ما با اين مسير حركت كنيم به اديان الهي مي رسيم و از ميان اديان الهي ديني كه بيشتر از همه در اين خصوص بحث كرده مورد توجه ما قرار خواهد گرفت.
دكتر علم الهدي مصحف شريف قرآن را كتابي دانست كه نسبت به ساير كتب پيشين در موضوعات متنوع بحث هاي بيشتري داشته و تصريح كرد: اينگونه به نظر مي رسد كه يك ضرورت تاريخي ما را به سمتي مي كشاند كه بحث هاي تربيت اسلامي را خارج از علاقه و باور شخصي و انتظارات سياسي دنبال كنيم و به همين دليل شاهد اسلام گرايي و گرايش به تربيت اسلامي هستيم. تعليم و تربيت اسلامي داعيه دار تربيت نه مسلمانان كه تربيت اسلامي غيرمسلمانان است.
يادآور مي شود اين نشست كار مشتركي بود از دفتر گفتمان انقلاب اسلامي و بسيج دانشجويي دانشكده روانشناسي دانشگاه تهران كه همزمان با هفته معلم برگزار شد.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14