(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه اول خرداد 1389- شماره 19650

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
گزينه هاي راهبردي در بيانيه تهران (يادداشت روز)
كيهان و خوانندگان
عجب نفسي؟! (گفت و شنود)
اعتراض شديد برزيل و تركيه به پيش نويس قطعنامه آمريكا عليه ايران
سازمان كنفرانس اسلامي: بيانيه تهران حمايت جامعه جهاني را به دست آورد
سفير ايران در روسيه: ايران با وجود هرگونه تحريم جديد به غني سازي 20 درصد ادامه مي دهد
مدير ارشد شركت ملي نفت چين: چين به همكاري هاي نفتي خود با ايران ادامه مي دهد
روزنامه گاردين: ايران سخت ترين سيلي را به اوباما زد (خبر ويژه)
منوشه امير: همه ايراني ها اسرائيل را نجس مي دانند (خبر ويژه)
خبط بزرگ موسوي و «مردان خداجوي» او به روايت عباس عبدي (خبر ويژه)
قطعنامه به چه كار مي آيد وقتي ايران بدون انزوا پيش مي رود؟! (خبر ويژه)
همين مبارزه تو ما رو كشته! (خبر ويژه)



گزينه هاي راهبردي در بيانيه تهران (يادداشت روز)

واكنش آمريكا به بيانيه تهران و توزيع فوري پيش نويس قطعنامه چهارم تحريم ها در ميان اعضاي شوراي امنيت، در واقع كمي غير منتظره بود؛ نه به اين دليل كه كسي در تهران تصور مي كرد آمريكايي ها دست از كينه توزي عليه ايران بردارند بلكه از اين رو كه حقيقتا هيچ كس فكر نمي كرد دولتمردان آمريكا تا اين حد بي خرد و ناتوان از تشخيص سود و زيان خود باشند.
ايده مبادله بيش از يك سال قبل، زماني روي ميز مذاكرات گذاشته شد كه آمريكايي ها متوجه شدند هدف گذاري تعليق غير منطقي و دست نايافتني است و اصرار بر آن جز ريخته شدن هر چه بيشتر آبروي آنها حاصلي نخواهد داشت. درك اين موضوع كه آمريكايي ها به دليل مواجه شدن با« بحران گزينه» در مقابل ايران (ناكارآمد شدن گزينه هاي قبلي و ناتواني از ايجاد گزينه هاي جديد) مايل به يافتن راهي براي خروج آبرومند از بحران تقابل با ايران هستند، هرگز براي ايران دشوار نبوده است. سال هاست كه رسانه ها و تحليلگران آمريكايي تاكيد مي كنند اساسا هيچ روش كارآمدي براي متوقف كردن ايران وجود ندارد و دولت آمريكا بايد همان سياستي را در مقابل ايران در پيش بگيرد كه در دهه 80 در مقابل چين در پيش گرفت، يعني پذيرش موجوديت و قدرت آن و بعد تلاش براي يافتن راه هايي براي تعامل با آن كه حتي المقدور بر منافع مشترك تاكيد مي كند و از نقاط رويارويي فاصله مي گيرد. مقام هاي رسمي دولت آمريكا هم مدتي است -اگرچه با فاصله نسبت به جامعه رسانه اي و تحليلي- دقيقا همين رويكرد را در پيش گرفته اند. مهم ترين نمونه از اين دست نامه اي است كه رابرت گيتس در ژانويه 2010 به تيم امنيت ملي اوباما نوشت و در آن درخواست كرد فكري براي سبد خالي گزينه هاي آمريكا در مقابل ايران بكنند. تا آنجا كه مربوط به خالي بودن دست آمريكا در مقابل ايران مي شود، رابرت گيتس شايد صريح ترين مقام آمريكايي است. اين استدلال كه حمله نظامي فقط مي تواند برنامه ايران را براي مدت كمي به تاخير بيندازد ولي هرگز قادر به متوقف كردن آن براي هميشه نخواهد بود اساسا متعلق به اوست. در مورد تحريم ها هم اگرچه آمريكايي ها فكر مي كنند اعمال تحريم هاي «سنگين همراه با اجماع جهاني در زماني طولاني» ممكن است بتواند نهايتا روي ايران تاثير بگذارد ولي در حال حاضر حتي يك نفر هم در هيئت حاكمه آمريكا نيست كه عقيده داشته باشد قطعنامه چهارم تاثيري فوري بر ايران خواهد گذاشت و بلكه برعكس يك اليت قدرتمند وجود دارد كه مي گويد اگر ايران تصميم بگيرد به قطعنامه جديد پاسخ حقوقي يا فني بدهد، ممكن است ديگر هيچ چيز براي آمريكا باقي نماند چون پاسخ حقوقي بعدي به معناي ايجاد صدمه اساسي در همكاري ايران با آژانس و طبعا كور شدن چشم هاي غرب در ايران و پاسخ فني به معناي يك جهش عميق در برنامه غني سازي 20درصدي ايران خواهد بود و اينها كابوسي است كه توهمات آمريكا در مورد تاثير قطعنامه ها بر ايران را نابود خواهد كرد.
دقيقا بر اساس همين مباني يعني علم به نياز شديد آمريكا به خروج از بحران با حداقل آبروريزي بود كه ايران گزينه مبادله را هرگز رد نكرد و فقط اعلام كرد بايد تضمين هايي عيني در دست داشته باشد كه مطمئن شود در ازاي موادي كه خارج مي شود، سوخت 20 درصد وارد ايران خواهد شد. آمريكايي ها البته هرگز نخواستند تضمين هاي مورد نظر ايران را تامين كنند و حتي پس از مذاكرات وين اعلام كردند ديگر هيچ مذاكره فني با ايران نخواهند كرد (و جالب است كه حالا ايران را متهم به بي علاقگي به مذاكرات مي كنند!) با اين وجود، حتي وقتي آمريكايي ها مذاكرات تحريم را آغاز كردند ايران ايده مبادله را از روي ميز برنداشت چرا كه تصور مي كرد در اينكه اين راه باز بماند نهايتا اشكالي نيست. در كنار اين، ايران يك سلسله اقدامات استراتژيك انجام داد كه مباني بازي را به طور كامل تغيير داد. فهرست اين اقدامات چنين است: 1- ايران مطابق برنامه خود به توليد اورانيوم كم غني شده ادامه داد و ميزان ذخاير خود را از 2000 كيلوگرم فراتر برد. اين امر نهايتا ايران را در موقعيتي قرار داد كه خطر استراتژيك تهي شدن انبار ذخيره مواد هسته اي خود را -يعني همان چيزي كه غربي ها در پي آن بودند- براي هميشه از بين ببرد. 2- ايران با اعلام تاسيسات فردو و بعد اعلام برنامه خود در مورد ساخت 10 تاسيسات جديد غني سازي (در پاسخ به قطعنامه شوراي حكام) عملا وضعيتي بوجود آورد كه موضوع نطنز از دستور مباحثات استراتژيك خارج شود. 3- ايران در گام بعدي غني سازي 20 درصد را آغاز كرد و ظرف يك روز از آبشار S8 در نطنز محصول گرفت. اين كار چند پيام كليدي داشت. اولا توجه به اين نكته بسيار مهم است كه ايران تنها زماني غني سازي 20 درصد را آغاز كرد كه غربي ها نتوانستند پيام اعلام بي علاقگي ايران به بالاتر بردن غني سازي از سطح 5/3 درصد را دريابند. ثانيا ايران در شرايطي غني سازي 20 درصد را شروع كرد كه قبل از آن تمام جهان اذعان كرده بود ايران اورانيوم 20 درصد غنا را جز براي مصارف صلح آميز در راكتور تهران براي چيز ديگري نمي خواهد. در واقع اين اولين بار بود كه غربي ها اسير حرف هاي خود شدند و نتوانستند ايران را به اقدامات غير صلح آميز متهم كنند. ثالثا- نكته ديگر اين است كه آغاز غني سازي 20 درصد باعث شد ايران تجربه فني را به دست بياورد كه شايد در شرايط عادي هرگز توجيهي براي كسب آن نداشت. در واقع اگر غرب سوخت راكتور تهران را به ايران مي داد ايران هيچ وقت امكان اين تجربه فني را نمي يافت، تجربه اي كه اگر در آينده به هر دليل غني سازي 20 درصد در ايران متوقف شود هم براي ايران باقي خواهد ماند و ديگر قابل بازگشت به عقب نيست. غربي ها خود ضرب المثلي دارند كه مي گويند آدمي نمي تواند آنچه را كه مي داند نداند! رابعا و شايد مهم تر از همه اينها، ايران با آغاز غني سازي 20 درصد موضوع غني سازي 5/3 درصد را كاملا به حاشيه برد و آن را به يك گزينه غير قابل گفت وگو تبديل كرد.
مجموعه اين اتفاقات باعث شد غرب احساس كند دچار نوعي عقب ماندگي استراتژيك شده است. ايران دائما گزينه هاي جديدي را به سبد خود اضافه مي كرد در حالي كه غربي ها در كارآمد كردن همان يك گزينه مورد ادعاي خود يعني تحريم درمانده بودند. فعال شدن تركيه و برزيل براي واسطه گري ميان ايران و گروه 6 علاوه بر انگيزه هاي اختصاصي كه خود آنها داشتند، محصول چراغ سبزي بود كه آمريكايي ها پس از مشاهده همين دورنماي تاريك مبارزه جويي با ايران به اين دو كشور نشان دادند. تركيه و برزيل در اصل 3 انگيزه بيشتر نداشته اند. اول اينكه مي خواستند گرهي كه آمريكا در پي باز كردن آن با دندان بود و نمي توانست، را با دست باز كنند و از اين طريق جايگاه بين المللي خود را ارتقا ببخشند. دوم، اين دو كشور مي دانستند كه هرگونه تحريم جديد در شوراي امنيت مي تواند به مبادلات اقتصادي وسيع آنها با ايران آسيب بزند (البته پيش نويس جديد نشان مي دهد كه اين تحليل درست نبوده است) و در نتيجه مي خواستند يك راه حل مذاكراتي ماقبل تحريم پيدا كنند و سوم، تركيه و برزيل به اين نكته واقف بودند كه گذشته ايران در پرونده هسته اي آينده آنهاست و غرب اگر اكنون از خاكريز ايران بگذرد رويه اي ايجاد خواهد كرد كه خيلي زود دامن آنكارا و برازيليا را هم مي گيرد. ايران علاوه بر اينكه از اين انگيزه ها آگاه بود، به دليل استراتژي مبنايي خود در سياست خارجي كه مي توان آن را «به هم ريختن نظم شمال محور در روابط بين الملل» خواند، به آنها اجازه رشد داد و در زماني كوتاه نتيجه اين تعامل در قالب بيانيه تهران ظاهر شد.
بيانيه تهران براي طرف غربي حقيقتا غافلگير كننده بود. اين بيانيه دقيقا زماني در تهران امضا شد كه طرف هاي غربي خود را براي گرفتن قيافه حق به جانب در مقابل تركيه و برزيل و گفتن اين جمله كه «ديديد گفتيم با ايران نمي شود به نتيجه رسيد» آماده كرده بودند. حتي پيش از نشست تهران هم معلوم بود كه غربي ها باور نمي كردند در ايران اتفاق غير منتظره اي رخ بدهد. ديميتري مدودف رئيس جمهور روسيه روز 26 ارديبهشت در مسكو به لولا داسيلوا گفت در تهران شانسي بيش از 30 درصد ندارد و چند روز قبل از او هم هيلاري كلينتون گفته بود امكان ندارد كه تلاش هاي تركيه و برزيل به نتيجه اي برسد. وقتي همه اين پيش بيني ها نادرست از آب درآمد واضح بود كه غربي ها دچار سرگيجه شده اند. در واقع، بيانيه تهران همه مباني اقدام آمريكا عليه ايران را فرو ريخت. اجازه بدهيد اين مباني را مرور كنيم: 1- آمريكايي ها هميشه مي گفتند ايران فقط بازي مي كند و هرگز تن به هيچ توافقي نخواهد داد. بيانيه تهران نشان داد ايران اتفاقا اهل توافق است به شرطي كه طرفي براي توافق وجود داشته باشد. 2- آمريكايي ها همواره تاكيد مي كردند برنامه هسته اي ايران يك تهديد است اما بيانيه تهران نشان داد ايران يك برنامه تجاري كاملا شفاف را تعقيب مي كند. 3- آمريكايي ها مي گفتند در مورد ايران اجماع وجود دارد اما بلافاصله پس از امضاي بيانيه تهران معلوم شد همه آن سيستم اجماعي كه آمريكايي ها ساخته بودند و هدف آن به قول خودشان فرستادن پيام يكپارچه جامعه بين المللي به ايران بود، تا چه حد شكننده است. و 4- آمريكايي ها همواره مي گفتند يافته شدن هرگونه راه حل براي مسائل مهم جهاني از جمله مسئله ايران بدون مشاركت آنها ممكن نيست. بيانيه تهران نشان داد كه اتفاقا آمريكا بخشي از مشكل است نه بخشي از راه حل و بلوك هاي جديدي شكل گرفته كه مي توانند براي مسائل مهم جهاني راه حل پيدا كنند بدون آنكه از آمريكا اجازه گرفته يا به خط قرمز هاي آن پاي بند باشند.
شايد چيزي كه بيشتر از هر موضوع ديگري آمريكا را عصباني كرد متن بيانيه تهران بود كه كساني حتي در داخل ايران هم هنوز آن را به درستي نفهميده اند. ايران طبق بيانيه تهران حتي يك گرم اورانيوم از خاك خود خارج نمي كند مگر اينكه آمريكايي ها (و گروه وين) به طور مكتوب و رسمي كليه بندهاي بيانيه را بپذيرند. پذيرش كليه بندها دقيقا به اين معناست كه آمريكا بايد غني سازي در ايران را بدون اشاره به درصد بپذيرد (بند2)، براي ساخت نيروگاه و راكتورهاي تحقيقاتي در ايران وارد عمل شود (بند3)، همه تهديدهاي خودعليه ايران را متوقف كند (بند4)، هرگونه مذاكره ميان ايران و گروه 1+5 فقط بر مبناي مشتركات دوبسته پيشنهادي باشد (بند9) و نهايتا اذعان كند كه ايران هيچ عدم پاي بندي به NPT نداشته است (بند10). در كنار اينها بيانيه تهران هيچ الزامي براي توقف غني سازي 20 يا 5/3 درصد، ساخت تاسيسات جديد و ساخت و مونتاژ ماشين هاي جديد براي ايران ايجاد نمي كند. در واقع روشن بود كه آمريكايي ها با ديدن چنين متني شوكه خواهند شد، متني كه پيشنهاد آژانس را كاملا مراعات مي كند اما از هيچ كدام از حقوق و خطوط قرمز ايران به قدر ذره اي كوتاه نمي آيد.
ارائه پيش نويس قطعنامه ششم عليه ايران پس از مواجهه با اين شوك، در واقع به اين معنا بود كه درست بودن همه استدلال هاي ايران ثابت شود. واكنش آمريكا نشان داد كه ايران در مورد همه چيز راست مي گفته است. از جمله ايران راست مي گفته كه آمريكايي ها با تركيه، برزيل و آژانس صادق نيستند و فقط مي خواهند آن را بازي بدهند، ايران راست مي گفته است كه قصد واقعي آمريكا مبادله نيست و آمريكا فقط توطئه اي براي تهي كردن انبار ذخيره مواد هسته اي ايران ترتيب داده است و ايران راست مي گفته است كه اوباما با بوش فرقي ندارد و فقط دروغگوي بهتري است. اينها مسائلي است كه اكنون ديگر نه فقط ايران بلكه كشورهايي مانند برزيل و تركيه -و بسياري كشورهاي ديگر كه فعلا ترجيح مي دهند صدايشان را بلند نكنند- آن را دريافته اند و تحت اين شرايط شايد آمريكا بتواند چند قطعنامه هم بدهد اما بايد مطمئن باشد ارزش اين قطعنامه ها براي كشورهاي جهان از حد ورق پاره هايي بي خاصيت فراتر نخواهد رفت.
جالب است كه آمريكايي اخيرا چيزهايي در اين باره مي گويند كه ايران نشان داد از فشارها تاثير مي پذيرد و احتمالا به همين دليل هم هست كه بحث قطعنامه را جدي كرده اند تا شايد بتوانند به خيال خودشان ايران را وادار به امتيازدهي كنند. چيزي كه اين گمان را تقويت مي كند زنده شدن يكباره مرده ريگ تعليق توسط آمريكايي هاست و بيان جملاتي از اين دست كه قطعنامه صادر مي شود چون ايران در مذاكره با تركيه و برزيل تعليق را نپذيرفته است! جالب است كه آمريكايي ها تا همين هفته پيش مي گفتند تنها چيزي كه از ايران مي خواهند پذيرش مبادله در كشور ثالث است (نامه اوباما به اردوغان و داسيلوا همين را مي گويد) اما حالا مي گويند ايران چرا تعليق را نپذيرفته است؟! اين اظهارات نتيجه فعاليت همان دستگاه محاسباتي معيوبي است كه قبلا در باره آن سخن گفته ايم. اگر دستگاه محاسباتي آمريكا درست كار مي كرد طبعا آمريكايي ها بايد مي فهميدند كه بيانيه تهران سقف توافقي است كه مي توان كرد . با اين حال بايد گفت در واقع اين واكنش آمريكا در زماني بسيار خوب انجام شد چرا كه هنوز هيچ موادي از ايران خارج نشده است. حتي اگر قطعنامه اي صادر شود ايران به راحتي مي تواند در حالي كه تركيه، برزيل و بسياري كشورها را در كنار خود دارد گزينه مبادله را از روي ميز بردارد، با توجيه كامل غني سازي 20درصد و ساخت تاسيسات جديد را هم ادامه بدهد و در كنار همه اينها آمريكا را در جامعه جهاني بابت دروغگويي و خيانت پيشگي اش به چالش بكشد. فكر نمي كنم وضعيتي بهتر از اين وجود داشته باشد.
برداشته شدن گزينه مبادله از روي ميز به معناي مسدود شدن تنها راه موجود پيش پاي آمريكاست. ايران علاقه اي به ايجاد اين بن بست نداشت و اراده خود را هم نشان داد. اگر آمريكايي ها واقعا مايل به دويدن در كوچه بن بست هستند، ايران بدش نمي آيد اندكي تفريح كند.
مهدي محمدي

 



كيهان و خوانندگان

سامانه پيام كوتاه 30003232
¤ به رئيس جمهور و دستگاه ديپلماسي كشورمان دست مريزاد مي گويم كه بار ديگر ايران را وارد يك بازي برد-برد كردند و هوشمندي و توانمندي خود را به رخ جهانيان كشاندند.
قدسي عبدالهي
¤ ايران اسلامي، با بيانيه 3 جانبه تهران مشت محكمي بر ياوه گويي هاي مستكبران زدند و قدرت هاي زور گوي جهاني را به چالش كشاندند. اين پيروزي بر همه مبارك باد.
رضايي از مشهد
¤ بيانيه 3 جانبه تهران در قضيه هسته اي توپ را به ميدان گروه وين انداخت. حال موافقت و يا عدم موافقت اين گروه مهم نيست و مهمتر اينكه هر كدام از اين دو حالت كه اتفاق بيفتد به نفع ايران است و نوعي پيروزي كشورمان محسوب مي شود.
0762-0935
¤ عصبانيت شديد رژيم اشغالگر قدس و آمريكا از توافق ايران، برزيل و تركيه را كه حكايت از تشكيل بلوك جديدي در نظام بين الملل دارد به مسئولين محترم و ملت ايران تبريك عرض مي كنم. هرگاه دشمنان انقلاب ناراحت باشند ما مردم ايران بايد خوشحال باشيم.
1941--0918
¤ عدم رسيدگي به شكايات مردم و نمايندگان مجلس از سران فتنه، باعث طلب كاري فتنه گران از قوه قضائيه و مردم شده است.
محمدي از تهرانسر
¤ از آقايان مجتبي شاكري و نبويان كه در برنامه دوشنبه شب «ديروز امروز فردا» به افشاي اهداف شوم و منافقانه اصلاح طلبان، به خصوص تلاش براي حذف قرآن از زندگي مردم پرداختند تشكر و توجه قوه قضائيه را به اين واقعيت ها جلب مي كنم.
محمدي از فرديس كرج
¤ از مسئولين محترم وزارت خارجه و قوه قضائيه مي خواهيم هر سال طوماري از موارد نقض حقوق بشر در كشورهاي غربي بويژه در آمريكا، كانادا، فرانسه، انگليس و هلند را رديف كنند و سپس به جهانيان اعلام نمايند. بايد با دشمن به روش خودش مقابله كرد.
9912--0919
¤ از شهرداري اهواز تقاضا مي شود خيابان كارون حصيرآباد به نام شهيد هاشمي تغيير كند. زيرا شهيد هاشمي متعلق به اين منطقه است.
از طرف جوانان مسجد اميرالمأمنين آسياباد اهواز
¤ خوزستان اين همه شهيد نداد كه الان شاهد پديده آزار دهنده بدحجابي در اين استان باشيم. مي خواستم اطلاع بدهم بدحجابي در شهرستان اميديه وضع اسفناكي دارد. از مسئولين شهر تقاضا داريم فكري براي حل اين معضل بكنند.
9383--0917
¤ متأسفانه امسال افزايش حقوق بازنشسته ها خيلي جدي گرفته نشد. اين در حالي است كه حقوق اين گروه، بايد هماهنگ با ميزان تورم افزايش يابد.
كاشاني از تهران
¤ در يكي از خطوط شركت واحد كه تا ديروز كرايه اش 25 تومان بود، ناگهان به 75 تومان افزايش يافت. چرا؟ از شهرداري تهران و اعضاي محترم شوراي شهر درخواست رسيدگي دارم.
ابراهيم جوادي
¤ به رغم كاهش قيمت خريد مسكن، برخي دلالان و صاحب خانه هاي سودجو، اجاره ها را افزايش داده اند. از دستگاه هاي مسئول تقاضاي نظارت بر اعمال اجاره خانه ها مي شود.
كاظم آبادي از تهران
¤ چرا در شرايطي كه مسئله حجاب دغدغه نظام و مردم است، همچنان مانتوهاي نامناسب و چسبان در فروشگاه ها عرضه مي شود؟ ضمن اين كه در برخي از دانشگاه ها پوشش چادر براي دانشجويان خانم اجباري است، اما در عين حال، آرايش هاي بسيار غليظي هم از سوي آن ها انجام مي شود. علاوه بر اين، در بسياري از دانشگاه ها، خانم هاي محجبه و متين، مورد تمسخر سايرين قرار مي گيرند.
حسين اصغري از بابل
¤ خواهشمند است با توجه به نزديك بودن سالگرد دوم خرداد، درباره شكل گيري اين جريان، اهداف و عملكرد آن ها مطالبي را چاپ نمائيد.
خدمتي
¤ از رسانه ملي تقاضا مي شود كه درباره برنامه هاي ارزشمندي چون «ديروز امروز فردا» اطلاع رساني شود و تكرار آن نيز پخش گردد. همچنين اگر اين برنامه ها در قالب سي دي نيز منتشر شوند، با استقبال خوبي مواجه خواهند شد.
دروون
¤ در ايام شهادت حضرت فاطمه(س) در اطراف شهرستان هاي اوشان و فشم عده اي به عنوان تفريح جمع شده و به پايكوبي مشغول بودند.
هادي از تهران
¤ مي خواستم يك گزارش از شركت نساجي كاشان تهيه بكنيد، كارگران شاغل اين شركت بابت حقوق ارديبهشت سال گذشته طلبكار هستند. همچنين تعدادي از بازنشستگان نيز از چند سال قبل تا الان مطالبات معوقه خود را دريافت نكرده اند.
8973---0935
¤ واقعاً جاي تأسف دارد عده اي بي توجه به شئون اسلامي منطقه فرحزادكه پيشينه مذهبي دارد آن را به مكاني آلوده به فسادهاي علني تبديل كنند و صداي هيچ كس هم در نيايد.
8717--0919
¤ سال گذشته براي خريد يك دستگاه خودروي ريو نقره اي رنگ در شركت سايپا ثبت نام كردم. قرار بود زمستان گذشته تحويل دهند. اما علاوه بر تأخير چند ماهه، خودرويي با رنگي ديگر به بنده عرضه كردند. شركت هاي خودروسازي چه زماني قصد دارند به تعهدات خود عمل كنند؟
عبدالله رزاقي
¤ پيشنهاد مي شود يك سوپرجام فوتبال برگزار شود كه طي آن قهرمان هاي ليگ برتر و جام حذفي با هم بازي كنند و عوايد آن صرف امور خيريه شود.
يك هموطن
¤ در انتهاي پارك دانشجوي اراك هر روز تعدادي خودرو به شيوه خطرناكي با كپسول گاز خانگي اقدام به سوخت گيري مي كنند از آنجا كه تعدادي از اين ماشين ها تاكسي هستند خطر انفجار جان مسافرين و سرنشينان اين اتومبيل ها را تهديد مي كند. مسئولين امر قبل از اينكه اتفاق ناگواري پيش آيد به علاج واقعه بپردازند.
0576--0918

 



عجب نفسي؟! (گفت و شنود)

گفت: چه خبر؟!
گفتم: به نوشته سايت وزارت خارجه اسرائيل، در تل آويو مراسمي به ياد ندا آقا سلطان و با حضور شخصي به نام كاسپين ماكان كه خود را نامزد او معرفي مي كند، برپا شده است.
گفت: كاسپين ماكان كه مطابق اسناد موجود به همكاري با آرش حجازي در قتل ندا آقاسلطان متهم است و بعد از قتل او هر دو به انگليس فرار كرده اند.
گفتم: حالا با رفتن ماكان به اسرائيل و ملاقات با شيمون پرز و مقامات اطلاعاتي رژيم صهيونيستي معلوم شده كه قتل ندا آقاسلطان پروژه مشترك اسرائيل و انگليس بوده است.
گفت: در اين جلسه از سران فتنه به عنوان قهرمانان آزادي ياد شد! و منوشه امير مدير راديو اسرائيل آرزو كرد، بي تحركي سران فتنه به خاطر تجديد نفس باشد!
گفتم: يارو كنار دريا نشسته بود و پشت سرهم مي گفت؛ اي ول! بابا دست مريزاد! جداً كه قهرمان واقعي هستي! از او پرسيدند چي ميگي؟ با كي حرف مي زني؟ يارو گفت؛ رفيقم رو ميگم، عجب نفسي داره! الان دو ساعته كه رفته زير آب و هنوز بالا نيومده!

 



اعتراض شديد برزيل و تركيه به پيش نويس قطعنامه آمريكا عليه ايران

سرويس سياسي-
سران كشورهاي برزيل و تركيه كه چند روز پيش موفق به امضاي نامه مشتركي با ايران پيرامون مبادله سوخت شده بودند به شدت از اقدام موازي آمريكا در ارائه پيش نويس قطعنامه جديد تحريم ها عليه ايران در شوراي امنيت انتقاد كردند.
خبرگزاري رويترز در اين باره گزارش داد: رئيس جمهور برزيل با انتقاد از مواضع اخير آمريكا پس از صدور بيانيه تهران، گفت كه ايران تمايل خود به گفت وگو و مذاكره درباره برنامه هسته ايش را نشان داده است و اكنون ساير كشورها نيز بايد همين كار را بكنند.
«لوييز ايناسيو لولاداسيلوا» روز پنج شنبه در يك سخنراني در برازيليا تصريح كرد: من مي خواهم ديگران نيز خود از آنچه مي خواستند ايران انجام دهد پيروي كنند.
لولا داسيلوا در بخش ديگري از اظهاراتش با اشاره به قدرت هاي غربي مخالف با ايران افزود: برخي افراد نمي دانند چگونه بدون دشمن تراشي عرصه سياست را دنبال كنند.
همچنين براساس گزارش خبرگزاري فرانسه رئيس جمهور برزيل در بخش ديگري از سخنانش با بيان اين كه برخي روزنامه ها «مي گويند ربطي به برزيل ندارد كه براي ايران ميانجي گري كند» افزود: اما چه كسي گفته است كه اين مساله فقط به آمريكا ربط دارد؟ حقيقت اين است كه آن ها چهره اي از ايران به نمايش گذاشته اند كه خواستار مذاكرات و نشستن بر سر ميز گفت وگو نيست، اما ديديم كه ايران بر سر ميز مذاكرات نشست.
داسيلوا در ادامه گفت: ما به ايران رفتيم و پس از 18 ساعت گفت وگو اين كشور را متقاعد كرديم كه كاري كه سازمان ملل شش ماه است از او مي خواهد كه انجام دهد، انجام دهد.
«رجب طيب اردوغان» نخست وزير تركيه هم در واكنش به اقدام آمريكا در توزيع پيش نويس قطعنامه عليه ايران گفت: بعد از توافق بر سر تبادل سوخت ميان ايران، تركيه و برزيل، جامعه جهاني بايد حمايت لازم را در پيشبرد اين امر داشته باشد، اين حمايت داراي اهميتي خاص در منطقه و جهان است.
وي افزود: توافق تبادل سوخت پيروزي ديپلماتيك محسوب مي شود كه در نتيجه اراده و تصميم عظيم كشورهاي مشاركت كننده در اين توافق است.
اردوغان ادامه داد: اين توافق گامي مهم در مسير ايجاد فضايي از اعتماد متقابل و ادامه حل مسالمت آميز برنامه هسته اي ايران است.
وي افزود: كشورهاي منطقه و جامعه جهاني نيز بايد از اين فرصت استفاده كنند.
اردوغان خاطرنشان كرد: ايران آنچه كه بايد انجام مي داد را انجام داد و جامعه جهاني بايد آن را ارج بگذارد و حمايت لازم را ارائه كند.
وي افزود: جامعه جهاني نبايد تحريم هاي بيشتري عليه ايران اعمال كند، چرا كه ايران به درخواست هاي جامعه جهاني و آمريكا پاسخ داده است.
گفت وگوي تلفني اردوغان و اوباما
«باراك اوباما»، رئيس جمهوري آمريكا در تماس تلفني با رجب طيب اردوغان، نخست وزير تركيه مدعي شد كه آمريكا همچنان به تلاش خود براي تشديد تحريم هاي بين المللي عليه ايران ادامه خواهد داد.
كاخ سفيد در بيانيه اي اعلام كرد: اوباما در اين مكالمه از ميانجيگري تركيه و برزيل تمجيد كرد ولي گفت جامعه جهاني همچنان نگران برنامه اتمي ايران است.
اوباما همچنين گفت آمريكا و جامعه جهاني منتظر اطلاع رساني رسمي ايران به آژانس بين المللي انرژي اتمي درباره توافق صورت گرفته هستند.
استقبال از بيانيه تهران
عمرو موسي، دبيركل اتحاديه عرب اعلام كرد كه بيانيه اي كه روز دوشنبه بين ايران، تركيه و برزيل درباره مبادله اورانيوم به امضا رسيد به عادي سازي منطقه خاورميانه از سلاح هاي هسته اي كمك مي كند.
وي در ادامه بر لزوم توقف فعاليتهاي هسته اي رژيم صهيونيستي تاكيد و خاطر نشان كرد: فعاليتهاي هسته اي تل آويو بايد تحت نظارت كامل آژانس بين المللي انرژي اتمي قرار گيرد.
«كاتسويا اوكادا» وزير امور خارجه ژاپن نيز در گفت -وگوي تلفني با «سلسو لوئيس مونس آموريم» همتاي برزيلي خود از بيانيه مشترك اين كشور با ايران استقبال كرد.
به گزارش روزنامه ژاپن تايمز، اوكادا در اين تماس تلفني با اشاره به قطعنامه پيشنهادي آمريكا عليه ايران، با همتاي برزيلي خود توافق كرد كه در اين زمينه با يكديگر به مشورت هاي نزديك بپردازند.
براساس اين گزارش اوكادا ضمن مهم ارزيابي كردن توافق سه جانبه ايران، برزيل و تركيه خاطر نشان كرد كه مهمترين اصل در توافق به دست آمده ميان اين سه كشور اجراي بيانيه مشترك است كه براساس آن ايران با ارسال يك هزار و 200تن اورانيوم غني شده در سطح پايين خود به تركيه موافقت كرده است.
وزير امور خارجه امارات هم بيانيه تهران را گامي مهم در مسير پايان دادن به اختلافات ميان ايران و غرب درباره برنامه هسته اي ايران دانست و بر اهميت آن تاكيد كرد.
«عبدالله بن زايد آل نهيان» در گفت وگو با شبكه خبري العالم گفت: من با وزير امور خارجه ايران ديدار كردم و برداشتن اين گام را تبريك گفتم.
وي تصريح كرد: من معتقدم تلاش تركيه و برزيل دراين خصوص از اهميت برخوردار بود و تدبير ايراني ها نيز بجا بود. اين اقدام گامي مهم در جهت پايان دادن به اختلافات گروه پنج به علاوه يك با ايران بود كه در مسير درست حركت خواهد كرد.
وي افزود: اميدواريم كه آژانس بين المللي انرژي اتمي هفته آينده پس از دريافت گزارش ايران، فوراً گزارشي براي رفع نگراني منتشر كند و پرونده ايران را كه مدت هاست در شوراي امنيت است، به آژانس بين المللي انرژي اتمي منتقل كند.
«يوسف رضا گيلاني» نخست وزير پاكستان نيز در تماس تلفني با نخست وزير تركيه ضمن حمايت از برنامه هسته اي ايران، دستيابي سه كشور برزيل، تركيه و ايران در صدور بيانيه اي مشترك را بسيار مهم ارزيابي كرد.

 



سازمان كنفرانس اسلامي: بيانيه تهران حمايت جامعه جهاني را به دست آورد

سازمان كنفرانس اسلامي در اعلاميه پاياني خود تاكيد كرد كه بيانيه تهران حمايت جامعه جهاني را به دست آورد.
سي وهفتمين اجلاس وزراي امورخارجه كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي در حالي روز پنج شنبه به كار خود پايان داد كه در اعلاميه پاياني آن تاكيد شد كه بيانيه سه جانبه ايران، تركيه و برزيل حمايت جهاني را به دست آورد.
به گزارش العالم «اكمل الدين احسان اوغلو» دبيركل سازمان كنفرانس اسلامي در پايان اجلاس وزراي امورخارجه كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي در دوشنبه پايتخت تاجيكستان اظهار اميدواري كرد كه بيانيه سه جانبه مبادله سوخت هسته اي تهران فضاي مناسبي براي توافق هاي بعدي در اين زمينه ايجاد كند و جلوي اعمال نامطلوب و قهري را بگيرد.
احسان اوغلو بعدازظهر پنجشنبه در كنفرانس مطبوعاتي درباره نتايج اجلاس سه روزه وزيران امورخارجه اين سازمان با اشاره به اينكه همه كشورهاي جهان حق دارند از انرژي صلح آميز هسته اي استفاده كنند، گفت: امضاي اين بيانيه كه يك روز پيش از آغاز اجلاس به امضاي سران ايران، تركيه و برزيل رسيد، حمايت جامعه جهاني را به دست آورد.
همچنين «وليد المعلم» وزير امورخارجه سوريه نيز گفت: جمهوري عربي سوريه از بيانيه تهران كه بيان كننده روح تعامل و همكاري حكيمانه مسئولان ايراني و حاصل تلاش برادران ما در تركيه و دوستانمان در برزيل است، استقبال مي كند.
وي افزود: اين بيانيه نشان مي دهد كه ايران با حس مسئوليت بالا عمل مي كند و ما اميدواريم كه آژانس بين المللي انرژي هسته اي و گروه كشورهاي عضو شوراي امنيت اين پيام آشكار را دريافت كنند.
المعلم گفت: اشاره تلويحي آمريكا به انتخاب گزينه تحريم ها عليه ايران، فايده اي نخواهد داشت و گفت وگوي سياسي تنها راه براي حل اين مسئله است.
منوچهر متكي وزير امورخارجه كشورمان نيز پـيش از ترك دوشنبه پايتخت تاجيكستان و در پايان سي وهفتمين اجلاس وزراي امورخارجه عضو سازمان كنفرانس اسلامي با اشاره به امضاي بيانيه سه جانبه درباره مبادله سوخت ميان ايران، تركيه و برزيل، خاطرنشان كرد: مهم بود از اين كنفرانس بازتابي درباره اين بيانيه بروز پيدا كند و شاهد بوديد كه رويكرد منطقي و مبتني بر ديپلماسي مورد حمايت بسياري از هيئت ها قرار گرفت و پيشنهاد شد تا پاراگرافي در قطعنامه پاياني كنفرانس درباره حمايت از بيانيه سه جانبه ايران، تركيه و برزيل قيد شود.
وزير امورخارجه كشورمان گفت كه بهتر است آمريكا و همپيمانانش فرصت آفريني جمهوري اسلامي ايران را قدر بدانند؛ وگرنه نقطه سر خط؛ آنها همان جا كه بودند مي توانند بمانند.

 



سفير ايران در روسيه: ايران با وجود هرگونه تحريم جديد به غني سازي 20 درصد ادامه مي دهد

سفير كشورمان در مسكو تصريح كرد كه در صورت اعمال هرگونه تحريم جديد، تهران به كار خود براي غني سازي 20 درصد ادامه خواهد داد.
سيدرضا سجادي در گفت وگوي زنده راديويي با راديو پژواك مسكو درباره موضع گيري ايران در قبال پيش نويس قطعنامه شوراي امنيت و اينكه دليل غيرقانوني خواندن آن از سوي جمهوري اسلامي چيست گفت: مسئله اين بود كه مي گفتند اگر ايران 1200 كيلوگرم موادغني شده خود را تحويل دهد، در آن صورت مسائل مربوط به تحريم ها بسته خواهد شد. ما در وين به اين پيشنهاد پاسخ مثبت داديم. تنها مسئله اي كه باقي ماند، فرمول بندي اجراي اين پيشنهاد بود. ما فرآيند تحويل مواد را كه مي خواستند از طريق كانال فرانسه انجام دهند نپذيرفتيم. اگر اين مشكل حل مي شد و ما تضمين مي گرفتيم و مطمئن مي شديم كه مواد بيست درصد به ما داده مي شود، در آن صورت فكر مي كنم كه در اينجا هيچ مشكلي پيش نمي آمد. توافقي كه با كمك تركيه و برزيل انجام شد، مسئله ما مبني بر اخذ تضمين عيني را حل كرد. بنابراين دنبال شدن موضوع تحريم ها و مسائل مربوط به آن بي مورد هستند. به گزارش مهر، وي افزود: در واقع اين امر نيت آمريكا و كشورهاي غربي را زير سوال مي برد و حرف ملت ايران در اينجا تاييد مي شود كه مي گويد آمريكايي ها كاري به برنامه ما ندارند، آنها مي خواهند انقلاب اسلامي ما را از پاي درآورند.
وي در ادامه گفت: من فكر مي كنم كه اين احتمال وجود دارد كه اگراز دريافت مواد 20 درصدي براي رفع نياز درماني بيمارانمان مايوس شويم و در نتيجه با مشكل مواجه باشيم، ايران به غني سازي تا سطح بيست درصد خواهد پرداخت، اين توافقات يا توافقات تهران در واقع بيانيه اي است كه از ايده وين حمايت مي كند. ما بايستي بر طبق آن در عرض يك هفته به آژانس بين المللي انرژي اتمي اطلاع دهيم كه آماده ايم تا تبادل را انجام دهيم. شايد يكي از دلايل عصباني بودن غرب اين است كه چرا كشورهايي چون تركيه و برزيل توانستند اين مشكل را حل كنند. آنها تلاش خواهند كرد تا اين راه حل با شكست مواجه شود.
وي در پاسخ به اينكه چرا ايران با شرايط تركيه موافقت كرد و با گزينه فرانسه و روسيه موافقت نكرد، گفت: در پيشنهاد اوليه تنها مشكلي كه وجود داشت اين بود كه تضمين قطعي در مورد اينكه وقتي ما مواد خود را تحويل مي دهيم، در عوض مواد بيست درصدي را دريافت خواهيم كرد وجود نداشت. در واقع مواد از حوزه مالكيت ايران خارج مي شد. در فرمول بندي جديد كه به آن دست يافتيم، اين مواد در قلمرو تركيه قرار خواهند داشت و تحت نظارت ايران و آژانس بين المللي انرژي اتمي خواهند بود. به همين خاطر اگر پس از يكسال آژانس بين المللي انرژي اتمي مواد بيست درصدي را به ما تحويل ندهد، در آن صورت تركيه مواد سه ونيم درصدي را به ما بازخواهند گرداند.

 



مدير ارشد شركت ملي نفت چين: چين به همكاري هاي نفتي خود با ايران ادامه مي دهد

شركت ملي نفت چين كه بيش از 60 ميليارد دلار پروژه نفت و گاز در ايران دارد، تاكيد كرد كه به همكاري هاي نفتي خود با تهران ادامه مي دهد.
به گزارش وال استريت ژورنال، «جيانگ جيه مين» مدير بخش اجرايي شركت ملي نفت چين كه بزرگترين شركت نفتي اين كشور محسوب مي شود، طي اظهاراتي تاكيد كرد كه چين همكاري هاي دهها ميليارد دلاري خود را با ايران در زمينه پروژه هاي نفت و گاز ادامه خواهد داد.
اظهارات اين مقام ارشد شركت ملي نفت چين، دو روز پس از آن بيان مي شود كه وزير خارجه آمريكا پيش نويس قطعنامه جديدي عليه ايران را به شوراي امنيت ارائه داد و مدعي شد كه چين و روسيه نيز با آن موافقت كرده اند.
به گزارش وال استريت ژورنال، اين اظهارات نشان دهنده در هم تنيدگي روابط چين با ايران است كه يكي از بزرگترين عرضه كنندگان نفت به اين كشور محسوب مي شود.
جيانگ جيه مين كه در يك كنفرانس خبري سخن مي گفت افزود: ما طبق روال عادي پروژه هاي خود را در ايران اجرا مي كنيم و البته برنامه اي براي سرعت بخشيدن به آنها نداريم.

 



روزنامه گاردين: ايران سخت ترين سيلي را به اوباما زد (خبر ويژه)

محافل رسانه اي جهان ابتكار ايران در برگزاري نشست سه جانبه و صدور بيانيه تهران را «سيلي به گوش آمريكا» ارزيابي مي كنند. آنها تفاوت توافق اخير با پيشنهاد 6 ماه پيش وين را در اين مي دانند كه ايران آن روز مجبور بود همه اورانيوم 5/3 درصد غني شده را مبادله كند و به خارج بفرستد اما اكنون با توجه به حجم گسترده غني سازي در ايران، نيمي از اورانيوم ها در ايران مي ماند.
نيويورك تايمز روزنامه آمريكايي در اين زمينه با اشاره به اينكه احتمالاً صدور قطعنامه جديد هم براي عوض كردن رفتار ايران بي فايده خواهد بود نوشت: توافق اخير در تهران بيشتر شبيه توافق پاييز گذشته در وين است و ايران 1200 كيلوگرم اورانيوم غني شده با غلظت 5/3 درصد را براي مبادله به تركيه مي فرستد. اما تفاوت هاي بزرگي هم وجود دارد. اكتبر (مهر) سال گذشته، 1200 كيلوگرم اورانيوم معادل 80 درصد ذخيره اورانيوم غني شده ايران بود اما اين رقم اكنون نصف اورانيوم غني شده در ايران است. همچنين هدف اوليه به گونه اي حساب شده، تأخير انداختن پيشروي اتمي ايران بود اما قرارداد فعلي، سوخت اتمي بيش از حدي را در ايران باقي مي گذارد و غني سازي با درصد بالاتر را متوقف نمي كند. همچنين به تهران اين امكان را مي دهد سوخت انبار شده در تركيه را هر وقت اراده كرد، بازگرداند و تعهدي هم به مذاكره ندارد.
روزنامه صهيونيستي يديعوت آحرونوت هم به قلم يك تحليلگر امور اطلاعاتي و راهبردي خود (الكس فيشمن) نوشت: اقدام ايران در صدور بيانيه هسته اي اخير بسيار هوشمندانه و به مثابه سيلي سخت به گونه آمريكايي هاي كودن بود. ايراني ها كاري كردند كه رئيس جمهور برزيل از ايالات متحده يك مضحكه ساخت. او گامي را برداشت كه در كانون سياست خارجي آمريكا قرار دارد، بدون آنكه با آمريكايي ها در اين رابطه مشورت كرده يا حتي ايالات متحده را در جريان آن قرار دهد. داسيلوا نتيجه اي را محقق ساخت كه هيچ ارتباطي با منافع آمريكايي ندارد، زيرا واشنگتن اكنون بايد توضيح دهد به چه دليل بايد به سوي تحريم ها برود در حالي كه «لولا» توافقنامه اي را به جهانيان هديه داد. اگر دولت اوباما تا به امروز موفق به ايجاد ائتلافي براي اعمال تحريم هاي خفيف عليه ايران شده بود اما از اين پس بايد سختي هاي زيادي را براي حفظ آن تحمل كند.
گاردين روزنامه معروف انگليسي هم در تحليلي مشابه، ابتكار ايران را «سيلي به آمريكا و قدرت هاي هم پيمان» توصيف كرد و نوشت: اوباما از ايران سيلي خورد. اقدام ايران يعني اينكه در اين دنياي چند قطبي، كاري را كه اوباما نتوانست انجام دهد، حالا تركيه و برزيل انجام مي دهند. حتي ژاپن هم متعهد شده راه حلي براي برنامه اتمي ايران پيدا كند. از لحاظ سياسي پيشنهاد ايران و بيانيه تهران براي شكستن توافق بوجود آمده بر سر قطعنامه آمريكا در شوراي امنيت ارائه شده است. اما از لحاظ فني، توافقنامه اي كه ايران بدان گردن نهاده تقريباً شبيه به همان است كه در ماه اكتبر رد كرده بود با اين تفاوت كه زماني كه اين پيشنهاد داده شد، 1200 كيلوگرم اورانيوم نيمه غني سازي شده، بخش اعظم اورانيومي بود كه ايران داشت. اما امروز اين مقدار از نصف هم كمتر است. به عبارت ديگر، ذخيره اورانيوم ايران حتي اگر معامله با تركيه هم انجام شود، سر جاي خود مي ماند.
روزنامه فرانسوي ليبراسيون نيز در اين باره تأكيد كرد: رقم فعلي اورانيوم غني شده ايران همان ميزان ماه اكتبر گذشته نيست. برونو ترتره يك كارشناس اتمي متخصص پرونده ايران مي گويد ماه اكتبر گذشته كه 1+5 خواستار انتقال هزار و دويست كيلوگرم اورانيوم غني شده ايران به خارج بود، ايران تنها 1300 كيلوگرم اورانيوم در اختيار داشت، ولي از آن زمان تاكنون ايران به غني سازي ادامه داده و اكنون حداقل 2400 كيلوگرم اورانيوم غني شده ذخيره كرده است. اكنون در واقع غرب در همان تله اي گير كرده است كه خود در ماه اكتبر گذشته پهن كرده بود، يعني در آن زمان غرب خواسته بود كه ايران اورانيوم غني شده خود را به خارج انتقال دهد، و اكنون ايران مي گويد حاضر است آن پيشنهاد را بپذيرد.

 



منوشه امير: همه ايراني ها اسرائيل را نجس مي دانند (خبر ويژه)

مراسم برگزار شده از سوي وزارت خارجه رژيم صهيونيستي به بهانه حضور نامزد ندا آقاسلطان در تل آويو، به يك رسوايي تازه براي اين رژيم تبديل شد. منوشه امير (منوچهر ساچمه چي) همكار وزارت خارجه اسرائيل در حالي كه در اين مراسم تلاش كرد چهره حامي دموكراسي و حقوق بشر براي رژيم صهيونيستي ترسيم كند اذعان كرد كه مردم ايران اين رژيم را «نجس مي دانند و حتي برخي مخالفان جمهوري اسلامي هم از ترس واكنش عمومي، حاضر نيستند به فلسطين اشغالي سفر كنند»
كاسپين ماكان- نامزد ندا آقاسلطان، دختري كه به طرزي مشكوك در خياباني نسبتا خلوت و به دور از تشنجات خياباني ترور شد- پس از فرار از كشور و حضور چند ماهه در لندن از حدود يك ماه پيش در فلسطين اشغالي به سر مي برد و حتي با شيمون پرز نيز ملاقات كرد تا رد پاي ترور آقاسلطان به تل آويو و سرويس جاسوسي موساد امتداد پيدا كند.
به گزارش سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي، ماكان در مراسم برگزار شده در تل آويو از تلاش هاي اسرائيل براي دفاع از نامزد خود تشكر كرد. اما پس از آن نوبت به منوشه امير رسيد تا با خرابكاري هاي خود موجب اعتراض برخي از حضار صهيونيست شود. اين صهيونيست ابتدا به جو منفي و بدگماني شديد موجود عليه كاسپين ماكان حتي در ميان طيفي از اپوزيسيون جمهوري اسلامي اشاره كرد و با اذعان به بدنامي رژيم صهيونيستي گفت: «من از نزديك همه افتراهايي را كه به شما وارد آمد دنبال كردم. علت اصلي اين مسئله آن بود كه شما با شهامت به اسرائيل آمده و با رئيس جمهوري ديدار كرده و فرياد دادخواهي ملت ايران را به گوش آنان نيز رسانيده ايد. اگر به كشور ديگري مي رفتيد، چنين هياهويي به راه نمي انداختند]![ و شجاعت شما را بايد ستود».
وي اضافه كرد: ما برخي از آناني را كه خود را معتقد به جنبش سبز مي دانند براي مصاحبه با راديو اسرائيل دعوت كرديم. اما آنها دعوت ما براي مصاحبه را رد كردند. من از آنها مي پرسم آيا شما اسرائيل را نجس مي دانيد؟
به گزارش سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي، در اين هنگام يكي از حضار به سخنان منوشه امير اعتراض كرد و گفت: هرگز كسي اسرائيل را نجس نخوانده ولي در شرايط كنوني، سخن از اسرائيل و ارتباط با آن به جنبش سبز لطمه مي زند و زيانبار است.
منوشه امير در اين هنگام با تلاش براي رفع و رجوع گافي كه داده به كاسپين ماكان مي گويد: دقيقا براي شكستن اين تابو بايد به شما براي انجام اين سفر قدر نهاد. در حالي كه حكومت ايران در ماه هاي گذشته و پيش از آمدن ماكان به اسرائيل، همه ادعاها را براي نسبت دادن جنبش به بيگانگان عنوان كرده، امروز ديگر كسي نبايد از سفر به اسرائيل دل نگران باشد.
در اين نشست پرماجرا يك دختر صهيونيست به نام «عدي ليبرمن» كه مي گفت خود را در فيس بوك نسترن معرفي مي كند، اظهار داشت: من از طريق فيس بوك و به واسطه يكي از دوستان با كاسپين آشنا شدم و او را دعوت كردم به تل آويو بيايد و او آمد. گفتني است اخيرا مطبوعات گوناگون در آلمان و انگليس از مديريت صهيونيستي شبكه فيس بوك خبر دادند و اعلام كردند موساد از طريق اين شبكه به عمليات جاسوسي و خرابكاري مي پردازد.
شايان ذكر است گزارش اين نشست آن قدر افتضاح و شرم آور بود كه سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي ساعاتي بعد، متن گزارش را به طور كلي سانسور كرد و از خير بازسازي حيثيت و آبروي رژيم متبوع خود گذشت!

 



خبط بزرگ موسوي و «مردان خداجوي» او به روايت عباس عبدي (خبر ويژه)

يك افراطي نفوذي در مركزيت ستاد كروبي، توسل فتنه گران به خشونت و ساختارشكني را خطاي استراتژيك آنها به ويژه پس از 13 آبان و عاشورا توصيف كرد.
عباس عبدي در گفت وگو با «جرس» با اشاره به اغتشاشات خياباني اظهار داشت: آتش زدن ساختمان ها، حمله به پليس، درگيري هاي خشونت آميز و شعارهاي تند به خاطر عدم نظارت بر حضور خياباني و حضور شبكه هاي ارتباطي مستقل از مديريت جنبش سبز]همان ها كه موسوي آنان را رهبران و شبكه هاي جنبش توصيف مي كرد[ به مرور افزايش يافت و در 13 آبان وارد فاز ديگري شد كه نهايت آن اتفاقات عاشورا بود. مهمترين مصداق تخطي از راهبرد خشونت گريزي، در شعارهاي مرگ بر فلان و بهمان بود، اشاعه دروغ هايي به نام جنبش سبز و سپس شعارهاي توأم با تمسخر و توهين هم اضافه شد. روشن است كه پاسخ قابل انتظار اين شعارها از سوي حكومت چيست. در حالي كه قدرت منتقدين در كتك زدن نبود، در كتك خوردن و مظلوميت بود. شما اين را مقايسه كنيد با شعار جمهوري ايراني كه جز تبعات منفي نتيجه ديگري نداشت و به سرعت هم فراموش شد.
عضو به ظاهر مستعفي حزب مشاركت و مشاور ارشد كروبي روشن نكرد كه چرا اين لالايي ها را در گوش امثال كروبي نخوانده تا از دامن زدن به راديكاليسم اجتناب كنند اما اظهار داشت: من با اطمينان و جرات مي گويم اگر دست اندركاران جنبش قادر بودند كه جلوي رفتارهاي تحريك آميز از سوي طرفداران خود را بگيرند و در برابر دروغ هايي كه به اسم جنبش منتشر شد، موضع گيري مي كردند، و مانع طرح شعارهايي كه فراتر از اهداف اوليه بود مي شدند، قطعا دستاوردهاي امروز جنبش مذكور چنان ملموس و چشمگير بود كه فضاي متفاوتي را تجربه مي كرديم. اما به دلايل متعددي كه فعلا مجال بحث آنها نيست، روند ديگري را شاهد بوديم در حالي كه موسوي اصرار داشت عناصر حرمت شكن و آتش افروز روز عاشورا را «مردان خداجو» توصيف كند، عبدي مدعي شد: نفوذي هاي حكومت نقش ايفا كرده اند. او گفت: برخي از طرفداران خشونت سال هاي سال در مذمت خشونت نوشته اند اما به يك باره توجيه گر خشونت شدند. اين افراد در همان تله اي افتادند كه جناح هاي خشونت طلب حكومت براي آنان تدارك ديده بودند، موارد زيادي از اتفاقات روز عاشورا و حتي روز قبل را نقل مي كنند كه مويد اين ايده است كه شروع راديكال شدن جريان در طرف تظاهركنندگان عمدتا محصول برنامه ريزي عوامل نفوذي عناصر تندروي طرف مقابل بوده است(!)
وي در باره شيوه هاي نخ نمايي چون ديوارنويسي و اسكناس نويسي هم گفت: سطح جنبش سياسي را بايد بسيار فراتر از اين امور دانست. ديوارنويسي و اسكناس خراب كردن، چيزي نيست كه افتخاري براي تاكتيك هاي سياسي باشد. مهمترين كاري كه مي بايست صورت مي گرفت، رفتن راهي براي باز كردن درهاي گفت وگو و تفاهم و سازش بود و الا نوشتن يك جمله روي اسكناس بي زبان فقط مي تواند يك جوان را اقناع كند و ديگر هيچ.
عبدي همچنين درباره دعوت اعتصاب از آن سوي مرزها و اين كه اين پيشنهاد در داخل استقبال يا عملي نمي شود گفت: حضور تا همين حد هم براي بسياري غيرمترقبه بود، چه رسد به اين كه بيش از اين را انتظار داشته باشند. اين خطاي تحليلي از آنجا ناشي مي شود كه از يك سو ارزيابي درستي از آرايش نيروها ندارند و از سوي ديگر درك دقيقي از افراد حاضر در دو سوي جنبش ندارند. وقتي كه خط دهي رسانه اي از هزاران كيلومتر آن طرف تر است كه هم به لحاظ جغرافيايي و هم به لحاظ ذهني و هم به لحاظ ارتباطي و سياسي از فضاي ايران دور است، نتيجه اي بهتر از اين برداشت ها حاصل نخواهد شد.

 



قطعنامه به چه كار مي آيد وقتي ايران بدون انزوا پيش مي رود؟! (خبر ويژه)

در حالي كه پيگيري آمريكا براي صدور قطعنامه تحريم عليه ايران نه بار است و نه بردار، مجالس فاتحه خواني براي تحريم هاي جديد پيشاپيش در غرب منعقد شده است! اين محافل معتقدند حتي اگر تحريم هاي مورد نظر آمريكا به تصويب برسند، بيهوده خواهند بود و باخت هاي آمريكا مقابل ايران را جبران نخواهند كرد.
شايد به خاطر اين اجماع عمومي در غرب بود كه رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا با شتابزدگي، پيشدستي كرد و به جاي وزيرخارجه قول داد تحريم ها موثر باشد. گيتس با اذعان به ناموفق بودن تحريم هاي قبلي براي تغيير موضع جمهوري اسلامي ايران گفت: شايد گفته شود تحريم هاي قبلي باعث تغيير رفتار ايران نشده اما با افزايش اين فشارها و تصويب قطعنامه جديد زمينه لازم را براي افزايش فشار به ايران در اختيار ما قرار مي دهد تا به تغيير رفتار تهران منجر شود.
اين اظهارات در حالي عنوان شد كه حتي هنري كيسينجر استراتژيست راديكال آمريكايي هم معتقد بود: تلاش براي تشديد تحريم ها عليه ايران بيهوده و اتلاف وقت است.
وي طي سخنراني در مركز نيكسون گفت: تشديد تحريم هاي ايران نوعي اتلاف وقت است و نتيجه اي دربرنخواهد داشت. به نظر نمي رسد از اين طريق بتوان ايران را از ادامه برنامه هسته اي بازداشت. اين تحريم ها شايد ايذايي باشد اما احتمال اينكه برنامه غني سازي را در ايران متوقف كند، وجود ندارد. اين كارها در نهايت وقت تلف كردن است.
ظاهراً روزنامه واشنگتن پست هم با كيسينجر موافق بود كه در تحليل خود تاكيد كرد: قطعنامه جديد حتي اگر تصويب شود مثل قطعنامه هاي قبلي، ايران را متوقف نخواهد كرد. مشكل روش طولاني و پر از وقفه «فشار و مذاكره» در اين است كه گذشت زمان به نفع ايران و توسعه بيشتر برنامه هسته اي آن كشور است. ايران همواره با تغيير موضع خود، از دادن پاسخ قطعي و تضمين هاي لازم شانه خالي كرده است. به نظر مي رسد كه فقط زماني اين بازي به پايان خواهد رسيد كه ايران اعلام كند تمام عوامل، مواد و تكنولوژي لازم براي ساخت سلاح هسته اي را دارد و بنابراين خود را يك قدرت هسته اي قلمداد كند.
وال استريت ژورنال ديگر روزنامه آمريكايي هم نشست سه جانبه تهران در هفته گذشته را «افتضاحي عجيب براي آمريكا» توصيف كرد و نوشت: آمريكا بلافاصله سعي كرد واكنش به موقعي نشان دهد و اعلام كرد درباره تحريم هاي جديد عليه ايران توافق وجود دارد. ببينيم چه كار مي كنند. قرار بود تحريم ها بهانه اي براي يكپارچگي جهاني در برابر ايران باشد اما اكنون دوباره آن يكپارچگي از بين رفته است.
وال استريت ژورنال افزود: رئيس جمهور برزيل گفته هاي اوباما را به خود او برگرداند و گفت امروز ديپلماسي نشان داد كه پيروز است. آمريكا سرخورده شده و در تلاش است از ايران عقب نماند. اين مبارزه اي در عرصه جهاني است. تلاش هاي جهاني آمريكا نتيجه اندكي داشته است. از همه مهم تر، دولت آمريكا بر اين باور است كه هر چند مايل نيست ايران اتمي شود اما اگر هم شد، قدرت بازدارندگي در مقابل آن وجود دارد، كاري كه در مقابل شوروي انجام گرفت. در اين وضعيت ديگر كشورها هم مانده اند كه چرا وقتي اين طور است بايد قطعنامه تحريم ها را امضا كنند؟! در اين احوال از زماني كه اوباما روي كار آمده، فعاليت هسته اي ايران هم شدت گرفته است. پس از 16 ماه از ترك كاخ سفيد توسط بوش، اوباما مي بيند كه هم ايران چه قدر به نهايت برنامه هسته اي نزديك شده و هم به انزوا نيفتاده است.

 



همين مبارزه تو ما رو كشته! (خبر ويژه)

سلطنت طلب فراري و نامزد گروهك تروريستي منافقين براي جايزه صلح نوبل، يكبار ديگر ننگ نوكري و خيانت را به جان خريد و اين بار از مقامات دولتي آلمان پول دريافت كرد.
به گزارش شبكه دولتي دويچه وله، عبادي مبلغ 10 هزار يورو را تحت عنوان جايزه دموكراسي و از ورنر هوير معاون وزير خارجه و اريك تبرمان رئيس شبكه دويچه وله و نيز آرمين لاشت وزير ايالت نوردراين وستفالين «در امور جذب بيگانگان» دريافت كرد. عبادي همچنين متن ديكته شده اي از سوي دولت آلمان را با محتواي نقض حقوق بشر در ايران، حمله به نظام ديني جمهوري اسلامي تحت عنوان اختناق و استبداد را قرائت كرد.
عبادي از زمان دولت اصلاحات و پس از انجام خيانت هاي متعدد از كشور گريخت و با مشورت كساني چون كروبي و خاتمي مطلع شد كه نبايد به كشور بازگردد! اما معاون وزير خارجه آلمان به هنگام دادن پول به وي مدعي شد: شهامت شما مرا به شدت تحت تأثير قرار مي دهد. شما هرگز به ميدان مبارزه پشت نكرديد. من از اين بابت از شما متشكرم.
پول هاي اعطايي از سوي دولت هاي غربي - آمريكا، انگليس، فرانسه و آلمان- به عناصر نوكرمآب در واقع پول هاي آغشته به خون شهروندان ايراني است كه طي عمليات هاي گوناگون ترور و آشوب - با هدايت سرويس هاي جاسوسي خارجي- در ايران جان باختند. سرويس هاي جاسوسي غربي از اهداي علني پول به مهره هاي سوخته، به عنوان طعمه سرقلاب براي به دام انداختن مهره هاي جديد استفاده مي كنند و اين در حالي است كه از ميان صدها عنصر فريب خورده و جذب سرويس هاي جاسوسي شده تنها يكي به آب و نان مي رسد و 99 درصد آنها بي آنكه كوچك ترين مواجبي بگيرند، مجبور به بيگاري سياسي مي شوند كه بيگاري هاي امثال عبادي نزد آن بيگاري ها، هيچ است.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14