(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 3 خرداد 1389- شماره 19652

خويشتنداري را به كودكان بياموزيم
تأثير پذيري جوانان
صبحانه كافي و مناسب قدرت يادگيري كودكان را بالا مي برد
ماكروويو ارزش غذايي را كاهش مي دهد



خويشتنداري را به كودكان بياموزيم

امروزه كودكان بيشتر از گذشته با انواع استرس ها روبرو مي شوند و در مدارس نيز با مشكلاتي مواجه هستند.
در اين ميان از والدين چه كاري ساخته است؟ آنان بايد به كودكانشان هنر خويشتنداري را بياموزند تا بتوانند در موارد لازم احساسات خود را كنترل كنند.
به اين پنج شيوه توجه كنيد:
1-در مواجهه با مشكلات الگوي كودك خود باشيد. اگر به كودكان نشان دهيد كه حتي در زمان بحران مي توانيد خونسردي خود را حفظ كنند در واقع پيام روشني براي آنها فرستاده ايد.
يادتان باشد نشان دادن الگو به كودكان همواره بهترين آموزگار بوده است.
2-قدرت ابراز احساسات را در كودكان تقويت كنيد.
بسياري از كودكان رفتار پرخاشگرانه دارند تنها به اين دليل كه نمي دانند چگونه ناراحتي خود را بيان كنند. آنها براي ابراز احساسات خود به ادبيات مناسب نياز دارند.
3- از علائم هشداردهنده استفاده كنيد. به كودك خود بگوئيد همه، علائمي خاص خود دارند كه در زمان عصبانيت به آنها هشدار مي دهد و بايد به آنها توجه كنند تا دچار دردسر نشوند. بعد به او در تشخيص اين علائم كمك كنيد.
به عنوان مثال: «من بلندتر از حد معمول حرف مي زنم. گونه هايم سرخ شده است. مشت هايم را گره كرده ام. ضربان قلبم تند و آب دهانم خشك شده است و نفس نفس مي زنم.»
وقتي كودكتان با علائم آشنا شد هنگام عصبانيت او بگوئيد: «به نظر مي رسد داري كنترل خود را از دست مي دهي. دست هايت مشت شده است. آيا فكر مي كني داري عصباني مي شوي؟ هرچه زودتر كودكان را متوجه علائم هشداردهنده كنيم بهتر مي توانيم به آنها نحوه كنترل رفتارشان را بياموزيم.
4- حفظ خونسردي را به خود يادآوري كنيد. به عقيده كارشناسان يكي ديگر از راههاي تقويت خويشتنداري در كودكان اين است كه به آنها استفاده از پيام هاي مثبت در مواقع استر س زا را بياموزيم. به اين موارد توجه كنيد: «من بايد خونسرد باشم، خويشتنداري خود را حفظ كنم و نفس عميق بكشم. من مي توانم اين مشكل را حل كنم.»
چند جمله را به كودك خود پيشنهاد كنيد و از او بخواهيد يكي از آنها را انتخاب كند. به او كمك كنيد روزي چند بار به مرور اين جملات بپردازد.
شما مي توانيد جملات انتخابي او را بر روي ديوارها نصب كنيد.
هر چقدر تمرين او در اين زمينه بيشتر باشد بهتر مي تواند هنگام عصبانيت رفتار خود را كنترل كند.
5- نحوه درست نفس كشيدن را به او بياموزيد. آموختن شيوه درست نفس كشيدن- به ويژه در مواقع استرس زا- يكي از موثرترين راهها براي خويشتنداري كودكان است.
كارشناسان توصيه مي كنند كودك در اين مواقع صاف بنشيند و به يك صندلي تكيه دهد. به او نشان دهيد به آرامي نفس بكشد و اين كار را در فواصل مشخص تكرار كند. تكرار اين جلسات نتايج بهتري به همراه خواهد داشت.
كودك شما بايد بياموزد كه هنگام عصبانيت با نفس هاي آهسته و عميق خود را آرام كند.
آذر شايان

 



تأثير پذيري جوانان

محققان دانشگاه لستر در انگليس معتقدند كه جايگاه و موقعيت ذهني و رواني جوانان، مستقيما از عواملي مانند درآمد يا تربيت آنها ناشي نمي شود بلكه تا حد زيادي به گروه هاي اجتماعي اي بستگي دارد كه به عنوان هويت اجتماعي آنان شناخته مي شوند.
واقعيت اين است كه بين پدر و مادرها در مورد سخت ترين زمان فرزندداري اختلاف نظر وجود دارد؛ اين زمان سخت به فراخور تجربه والدين از نوزادي به سمت نوجواني و جواني كشيده مي شود.
پدر و مادرهاي جوان سخت ترين مرحله را نوزادي و پدر و مادرهاي ميانسال، جواني را سخت ترين مرحله مي دانند. خيلي از والدين از مرحله اي كه در آن فرزندشان ديگر بزرگ شده و از دايره اختيارات و فرمان پذيري خارج شده به عنوان سخت ترين مرحله فرزندداري ياد مي كنند. ولي واقعيت اين است كه چه بخواهيم چه نخواهيم بچه هاي ما از يك جايي به بعد زياد به حرف ما گوش نمي كنند.
در واقع اين هويت منبع الهام بخشي براي شكل گيري نگرش ها، ارزيابي ها و رفتار، مرجع اخذ هنجارها، اهداف، الگويي براي نمونه سازي و... هستند. اين گروه ها نقش بسيار مهمي در جامعه پذيري و ايجاد هويت جوانان امروزي دارند ولي بايد دانست كه همواره نقش مثبت ايفا نمي كنند؛ مانند گروه هاي ضداجتماعي، گروه هاي تبهكاري و توليدكننده مواد مخدر كه نقش منفي و زيانبار در اجتماع دارند.
اگرچه خانواده همچنان مهمترين و مطمئن ترين پناه جوانان براي طرح مسائل و مشكلات شخصي در زندگي محسوب مي شوند، اما در رتبه بندي افراد مهم، اول مادر بعد پدر سپس دوستان و در مرحله بعد خواهر و برادر قرار دارند.
به گفته محققان همدلي كمتر يا تمايل كمتر براي برقراري فضايي اعتمادانگيز براي صحبت و مراجعه جوانان مي تواند دلايل اصلي بخش از اين فاصله باشد.
البته خانواده همچنان حساسيت هاي خود براي مراقبت و در صورت لزوم كنترل جوانان را حفظ كرده است. اين مراقبت ها در درجه اول متوجه عادات زيان بار جسماني همچون مصرف سيگار و مواد مخدر و در مرحله بعد متوجه رعايت هنجارهاي اخلاقي است.
كمترين حساسيت ها و كنترل والدين متوجه استفاده شخصي آنها از رسانه هاي مكتوب و تصويري و در مرحله بعد تظاهرات ظاهري و رفتاري آنها (نحوه پوشش و واژگان مورد استفاده) است.
آنچه در اعمال اين مراقبت ها به وضوح قابل مشاهده است، تفاوت هاي جنسيتي است؛ به گونه اي كه تقريبا در همه موارد، پاسخگويان دختر به اعمال مراقبت بيشتر از جانب والدين خود اشاره كرده اند.
بنا به گفته پژوهشگران حساسيت ها و مراقبت هاي والدين به معناي تحميل شدن شديد هنجارها و انعطاف ناپذيري والدين و به ويژه ناتواني جوانان در تعقيب انتخاب ها و سليقه هاي خود نيست.
تحول در الگوي ارتباطي والدين، شكل گيري فرايند اجتماعي شدن دوطرفه ايجاد كرده است كه به موجب آن والدين نيز تمايل بيشتري براي يادگيري از جانب جوانان دارند. آزادسازي نسبي هنجاري در خصوص بعضي انتخاب ها و تعلقات فرهنگي و سبك زندگي بخشي از نمونه هاي اين انعطاف پذيري است.
ضمن اينكه به همان اندازه اتكاي زياد خانواده به استفاده از شيوه هاي دمكراتيك و فاصله گرفتن از روش هاي مبتني بر اعمال خشونت كلامي و فيزيكي شاخص مهم ديگري است كه تغيير در نگرش هاي تربيتي و ارتباطي والدين و جوانان را نشان مي دهد.»
يكي از دلايلي كه خانواده ها بيشتر از قبل با بچه هايشان راه مي آيند اعتماد بسيار زياد والدين به جوانان و نيز مجاز دانستن جوانان براي تصميم گيري در مسائل مربوط به خودشان است.
اين گوياي فاصله گرفتن والدين از شيوه هاي دستوري و فرمان دهنده در انتقال هنجارها و الگوهاي تربيتي و عامليت و انتخاب گري بيشتر جوانان است.
پژوهش ها نشان مي دهد كه نقش مسلط و تعيين كننده خانواده مرجع قاطع در انتخاب هاي جوانان تا حدودي تخفيف يافته و به موازات اهميت يافتن نهادهاي ديگر اجتماعي كننده (به ويژه رسانه ها) خانواده ها خودبخشي از مسئوليت انتقال ارزش ها را به ديگران سپرده اند.
از طرف ديگر بيشتر خانواده ها خود نيز تمايلي به در اختيار گرفتن و تسلط كامل بر همه امورات جوانان نداشته يا نقش خود را در اين زمينه حاشيه اي ديده و از اين رو به رقابت يا چالش منابع هنجارپذيري جايگزين جوانان نمي پردازند.
در كنار اهميت خانواده، نمي توان به جايگاه گروه هاي هم سال در شكل دهي به ارزش ها و هويت جوانان توجه نكرد.
انتظار مي رود به تدريج سهم خانواده تحت الشعاع قرار گيرد. تمايل اكثريت به گذران وقت هاي آزاد با دوستان گواهي بر اين مدعاست.
البته اين تمايل همچنان خصلتي جنسيتي دارد و از جانب پسران بيش از دختران ابراز شده است، به علاوه با دوره زندگي هم ارتباط دارد؛ به طوري كه به موازات سن جايگاه گروه دوستان در پر كردن فرصت هاي فراغتي كاهش يافته و عوامل ديگر (به ويژه مصرف رسانه اي) جاي آن را مي گيرند.
تحقيق به دست آمده نشان مي دهد كه رسانه ها در عمل نقش مهم تر و بزرگ تري به عنوان منبع هنجاري براي جوانان بازي مي كنند. تاثيرپذيري جوانان از آنچه فرهنگ رسانه اي خوانده مي شود، مشهود است. شناخت، هويت، سليقه و سبك زندگي كه جلوه هاي مهمي از فرهنگ جامعه معاصر به شمار مي آيند، به واسطه مصرف افراد از متون و تصاوير رسانه اي مفهوم سازي و عملياتي مي شوند.
در اين ميان تلويزيون همچنان فراگيرترين رسانه ميان جوانان است و نزديك به 90درصد جوانان به آن دسترسي دارند. رسانه هاي نو مانند كامپيوتر و تلفن همراه با 78 و 72درصد در رتبه هاي بعدي و اينترنت، بازي هاي كامپيوتري و ماهواره در رتبه هاي پاياني هستند.
بدين ترتيب مي توان انتظار داشت كه مصرف رسانه ها جايگاه عمده اي در گذران اوقات فراغت جوانان داشته باشد. در نمونه هاي مورد مطالعه، ورزش و تماشاي تلويزيون و فيلم شيوه هاي عمده گذران فراغت محسوب شده اند، با اين حال اين ترتيب تابع شرايط زمينه اي و به ويژه جنسيتي است.
براي مثال در حالي كه ورزش، مطالعه و گردش اولويت هاي فراغتي جوانان پسر است، مطالعه ، تماشاي تلويزيون و گردش، اولويت هاي دختران را تشكيل مي دهد. اين نتيجه، تاثيرپذيري بيشتر دختران از فرهنگ تلويزيون (كه به ويژه براي آنها در قالب تماشاي فيلم و سريال هاي تلويزيوني شكل مي گيرد) را نشان مي دهد.
اين تحقيق نشان مي دهد كه بخشي از جاذبه سريال هاي تلويزيوني براي تماشاگران خانم، امكاني است كه آنها را قادر به پيوند دادن خود با خط داستان و شخصيت ها و سناريوهاي هفتگي در زندگي روزمره مي كند. اين سريال ها به جوانان و به ويژه دختران (به عنوان مخاطبين اصلي) مي آموزد كه زندگي فردي را چگونه مي بايست تجربه كرد و فرصت هاي زيادي را به آنها براي بررسي مسائلي از قبيل وفاداري، خيانت، اميد، نااميدي و انتخاب ها و محدوديت ها و موارد مشابه مي دهد.
واضح است كه تاثيرپذيري جوانان از اين رسانه ها مطلق و قطعي نيست و آنها تا حدودي (بسته به سرمايه فرهنگي در دسترس و زمينه هاي ديگر) امكان كار كردن روي متن سريال ها و منطبق ساختن (تفسير) آنها با شرايط خويش را دارند. به گفته پژوهشگران بايد به اين نكته توجه كرد كه براي غالب افراد فقدان سواد رسانه اي كافي به معناي تاثيرپذيري بيشتر از پيام و تلقي روايت اين سريال ها به مثابه روايتي تمام شده خواهد بود.
سزاوار

 



صبحانه كافي و مناسب قدرت يادگيري كودكان را بالا مي برد

صبحانه كافي و مناسب در قدرت يادگيري كودكان موثر است.
افزايش نسبي قند خون بدنبال صرف صبحانه موجب بهبود عملكرد مغز و تامين انرژي لازم براي فعاليت روزانه مي شود.
نخوردن صبحانه اثرات منفي بر يادگيري دانش آموزان برجاي گذاشته و در نتيجه بر اثر مختل شدن فعاليت طبيعي مغز، يادگيري و تمركز حواس كاهش مي يابد. كودكاني كه از خوردن صبحانه امتناع مي ورزند، در انجام تكاليف رياضي كارايي كمتري داشته و قدرت خلاقيت و ابتكار آن ها كاهش مي يابد.
با حذف صبحانه وعده هاي غذايي مواد مغذي كه در اين وعده دريافت مي شود، در وعده هاي ديگر جايگزين نخواهد شد و فرد را دچار كمبود كالري، ويتامين ها و املاح مي كند.
در وعده صبحانه دانش آموزان، نان به عنوان منبع تامين انرژي، پنير يا تخم مرغ به عنوان يك منبع پروتئين و شير براي تامين پروتئين و كلسيم بايد گنجانيده شود.
كره همراه با مربا يا عسل و يا خرما بخشي از انرژي مورد نياز روزانه را تامين مي كند، علاوه بر آن كره منبع خوبي از ويتامينهاي محلول در چربي مانند ويتامين A و D است.
البته شير اهميت خاصي در رژيم غذايي دانش آموزان دارد. شير حاوي مواد مغذي مهم از جمله پروتئين، كلسيم، فسفر و بعضي از انواع ويتامين هاي گروه B و ويتامين A است كه به خانواده ها توصيه مي شود حتي الامكان از شيرهاي پاستوريزه كم چربي استفاده كنند.
به والدين توصيه مي شود كه صبحانه را به عنوان يك وعده غذايي مهم تلقي كنند و همگي به دور يك سفره به صرف صبحانه بپردازند تا تشويقي براي كودكان باشد.
حتي الامكان شام در ساعات ابتداي شب صرف شود و كودكان زودتر بخوابند تا صبح براي صرف صبحانه اشتها لازم را پيدا كنند.
تنوع در مواد صبحانه سبب جلب كودكان و نوجوانان به مصرف صبحانه مي شود و اين روش در سنين بالاتر هم رغبت افراد را به صرف صبحانه افزايش مي دهد. استفاده از انواع آب ميوه طبيعي در كنار صبحانه مي تواند به تغيير ذائقه در زمان صرف غذا و افزايش تمايل به صرف صبحانه كمك كند.

 



ماكروويو ارزش غذايي را كاهش مي دهد

پخت غذا در ماكروويو موجب كاهش ارزش غذايي مي شود و تغيير در عناصر غذايي و در نتيجه اختلال در هضم غذا از معايب ماكروويو است.
حرارت دهي يكي از مهمترين روش هاي متداول در فرايند موادغذايي است.
از انرژي مايكروويو برخلاف پرتوهاي يونيزه براي حرارت دادن مواد غذايي استفاده مي شود. در روش پخت متداول حرارت از منبع حرارتي خارجي به ماده غذايي وارد مي شود ولي در پخت با مايكروفر حرارت در داخل خود ماده غذايي توليد مي شود.
امواج توليد شده توسط مگنترون يك ميدان متناوب مغناطيسي ايجاد مي كند و مولكول هاي غذا مخصوصا مولكول هاي قطبي مثل آب، پروتئين ها و چربي ها خودشان را با تغييرات سريع ميدان متناوب الكتريكي همسو مي كنند.
آنها حول يك محورنوسان مي كنند كه حدود 245ميليون بار در ثانيه است، اين نوسانات موجب ايجاد اصطكاك قابل توجهي بين مولكول ها شده كه نتيجه آن توليد انرژي است. پس درون غذا گرم شده در حالي كه ظرف غذا خنك است.
امواج مايكروويو به دليل دارا بودن فركانس كم قادر به شكستن پيوندهاي شيميايي و آسيب رساني مولكول هاي مواد غذايي نيستند. امواج مايكروويو از طريق ايجاد اصطكاك مولكولي به خصوص بين مولكول هاي آب در غذا توليد حرارت مي كنند.
هر چه توان مايكروويو بالاتر باشد به دليل افزايش سرعت رسيدن ماده غذايي به دماي مورد نظر كاهش مواد مغذي كمتر خواهد بود.
هر چه عمق نفوذ امواج در ماده غذايي بيشتر باشد، زمان پخت كمتر خواهد بود.
عدم سرخ كردن غذا به دليل نفوذ امواج، تشكيل نقاط گرم و سرد در غذا به علت جذب متفاوت امواج توسط تركيبات مختلف غذا و كاهش 60 تا 90 درصد انرژي حياتي غذا و تغيير در عناصر غذايي و در نتيجه اختلال در هضم غذا از معايب ماكروويو است.

 

(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14