تاكتيك گاز انبري در جنگ چهارم (يادداشت روز)

9 سال از آغاز جنگ جهاني چهارم مي گذرد. جنگ جهاني چهارم اصطلاحي بود كه توسط نو محافظه كاراني چون ژنرال مايكل هيدن رئيس بعدي سيا و جيمز وولسي رئيس وقت سازمان CIA باب شد. وولسي مقارن اردوكشي پنتاگون به افغانستان گفت جنگ جهاني چهارم با 21 كشور آغاز شده و 25 سال- تا سال 2026 ميلادي- طول مي كشد. رئيس سازمان سيا نام يكايك اين كشورها را كه همه كشورهاي اسلامي و از جمله ايران بودند، ذكر كرد. هدف از اين جنگ، انهدام اسلام سياسي، تغيير مرزهاي جهان اسلام و نابودي تمدني بود كه پس از دوره فترت، دوباره در حال سر برآوردن و چالش با تمدن سابقاً مدرن و «دمده» شده غرب بود. در كمتر از 2 سال (حد فاصل سال هاي 2001 تا 2003 ميلادي- 1380 تا 1382 شمسي) دو همسايه شرقي و غربي ايران به تسخير ارتش آمريكا درآمد.
اين دوره مقارن با دولت دوم خاتمي و مجلس ششم است. آمريكا گارد كاملا هجومي به خود گرفته بود و در اين ميان جريان سياسي حاكم بر دولت و مجلس با آميزه اي از 3 مؤلفه خوش باوري، ترس و خيانت، با مهاجمان مواجه شد. دولت وقت دور از چشم مسئولان عاليرتبه نظام به مهاجمان امدادرساني كرد تا آسان تر بتوانند افغانستان را اشغال كنند. تلخي اقدام جبراني دولت بوش آن قدر زياد بود كه خاتمي و وزير خارجه وي چند بار به طور علني از بي وفايي و جفاي كاخ سفيد گله كردند. در ماجراي ديگر، واشنگتن جواب سربالا به نامه محرمانه و سازش طلبانه دولت وقت ايران داد. آنها خود را در موضع قدرت و طرف مقابل را تسليم طلب مي يافتند. بنابراين دليلي نداشت امتياز بدهند.
حلقه خطا و خيانت، با اقدام بي سابقه 135 نماينده مجلس در انتشار نامه سرگشاده به رهبر معظم انقلاب و درخواست سر كشيدن جام زهردر چالش هسته اي كامل شد. كساني همان زمان در مجلس، لزوم تدوين طرح سه فوريتي براي فشار به دولت و پذيرش پروتكل الحاقي را زمزمه مي كردند. آنها هر چه در برابر دشمن، خوش گمان و سر به زير و مرعوب مي نمودند، به عربده كشي و لات بازي تمام عيار در برابر نظام و مردم روي آورده بودند كه ماجراي تحصن مجلس ششم عليه نظام و خروج از حاكميت و صف آرايي براي جلوگيري از برگزاري انتخابات مجلس هفتم نمونه هاي شاخص آن بود. كار خطاهاي استراتژيك به خيانت هاي استراتژيك كشيده بود و اين بيش از همه، مهاجمان را جسور و اميدوار مي كرد. طيفي از اصلاح طلبان همان خيانتي را مرتكب مي شدند كه به گفته اميرمؤمنان(ع) اشعث بن قيس مرتكب شده و «شمشير دشمن را به سوي قوم و قبيله و خويشان خود دلالت كرده بود».
9 سال از آغاز جنگ جهاني چهارم سپري شده است. جنگ هاي 33 روزه و 22 روزه در حمله رژيم صهيونيستي به جنوب لبنان و باريكه غزه (مقر حكومت مردمي حماس) ادامه همان جنگ است كه براساس طراحي اوليه قرار بوده 25 سال به طور بينجامد. اما اين جنگ طبق همان پروژه چيده شده پيش نرفته است، نمونه روشن براي اين ادعا عزيمت كاروان هاي آزادي و امدادرساني به سواحل غزه از كشورهاي مختلف است كه با وحشي گري كم سابقه رژيم صهيونيستي و حمايت آمريكا سركوب شد. اين حادثه به ظاهر كوچك نشان مي دهد كه اولا جنگ جهاني چهارم ادامه دارد ثانياً در مسيري خلاف برآورد بانيان جنگ پيش مي رود و ثالثاً به مفهوم واقعي كلمه، جهاني و فراگير شده است.
چند سال پس از اشغال عراق و افغانستان، هنگامي كه زمينگيري ارتش آمريكا و شكست طرح خاورميانه جديد آشكار شد، ژنرال مايكل هيدن با صداي بلند اعلام كرد اين حملات اشتباه بود، ما بايد جنگ جهاني چهارم را از ايران آغاز مي كرديم. البته معلوم بود كه چرا جنگ را از ايران آغاز نكرده اند. حكومت طالبان و حكومت صدام هر دو وابسته و بي ريشه بودند و با اشغال دو كشور عراق و افغانستان مي شد به لحاظ نظامي ايران را به محاصره درآورد و سپس هجوم آورد. اما هنگامي كه معلوم شد ايران چالش اصلي است و اين چالش با حذف تدريجي اصلاح طلبان- به واسطه مكانيزم سلامت بخش «جمهوريت»- و برآمدن اصولگرايان جدي تر شد، چيدمان تاكتيك هاي جنگ جهاني چهارم ضمن حفظ اهداف استراتژيك آن تغيير كرد. با وجود تداوم جنگ سخت در منطقه، جنگ نرم نيز از جمله درباره ايران چاشني پروژه تهاجم مي شد.
روي كار آمدن باراك اوباما در رقابت با جان مك كين -و در عين حال حفظ رابرت گيتس وزير دفاع بوش- حاصل اين تغيير تاكتيك در اتاق فكرهاي جنگ در آمريكا بود. اين اتاق فكرها همان ايده اي را به كار بستند كه يك سال بعد در كلمات شيمون پرز رئيس رژيم صهيونيستي پديدار شد. «جنگ ما با ايران از داخل مرزهاي اين كشور شروع مي شود و مخالفان به نيابت از ما با جمهوري اسلامي مي جنگند. ما بايد از جنبش سبز حمايت كنيم». فتنه سبز در چنين بستري زاده شد. روز شنبه مقارن سالگرد انتخابات رياست جمهوري، روزنامه واشنگتن پست در اولين سطر سرمقاله اي با عنوان «دولت اوباما و جنبش سبز» نوشت: «يك سال پيش در ايران جنبشي متولد شد كه بهترين فرصت را براي پايان دادن به خطر حمايت ايران از تروريسم و پيگيري برنامه تسليحات هسته اي به وجود آورد... اين يكي از پربارترين چالش هاي موجود در برابر حكومت اسلامي ايران بود... استراتژي آقاي اوباما نتوانسته آهنگ برنامه هسته اي ايران و يا رويكرد منفي آن كشور در قبال عراق، اسرائيل و لبنان را كندتر كند».
وقتي از اين منظر به صحنه تحولات جهاني نگريسته شود، بازيگران سرشناس فتنه سبز بيش از چند نوچه كدخداي دهكده جهاني كه به نيابت از بزرگ خود چوب خوردند، ديده نمي شوند. آنها وسط بازي بزرگان بلكه يك جنگ بزرگ عالمگير خواستند عقده هاي كوچك خود را بر گرده ملت و حاكميت ايران تحميل كنند. تلخ است گفتن اين واقعيت كه 56 سال پس از كودتاي 28 مرداد 1332 و 89 سال بعد از كودتاي سوم اسفند 1299، جماعتي به سرشان زده بود نقش خيانت آلود محمدرضا و رضاخان را دوباره بازآفريني كنند، كشور و ملتي را نقد بدهند و سوداي نسيه قدرت را به توهم در سر بپزند! آنها اين بار فقط اعتبار اصلاح طلبان را به حراج نگذاشته بودند بلكه اميدوار بودند چتري فراگير از خيانت حتي بر سر برخي اصولگرايان بگشايند. سران فتنه و كودتاي مخملي چند محور موازي را به طور همزمان مدنظر داشتند: 1-اعتبارزدايي و مشروعيت زدايي از حاكميت به واسطه سناريوهاي تقلب، دروغ و جنايت 2-شكاف درون نظام و در ميان گروه هاي حامي انقلاب و حاكميت با هدف ريزش از حاكميت و الحاق به فتنه سبز 3-آشوب و اردوكشي خياباني بر مبناي همان شكاف و باج خواهي از نظام 4-پيش كشيدن پروژه فريب «حكميت و ميانجي گري» 5-به هم رساندن حمايت جبهه خارجي و فشار داخلي در تقاطع «فتنه» (فشار گاز انبري) و نشاندن جمهوري اسلامي پاي ميز مذاكره با جبهه استكبار از موضع ضعف و تسليم.
سازمان فتنه قصد داشت با اغواي برخي اصولگرايان و پيش كشيدن طرح هايي چون دولت وحدت ملي و دولت ائتلافي، شيرازه انسجام جبهه وفاداران به انقلاب را از هم بگسلد. طيفي از كارگزاران و مشاركت، نقش مشوق را در طرح هاي مذكور ايفا كردند. هنگامي كه هيچ يك از دو پروژه به ثمر ننشست، عاليجناب خاكستري 20 سال سايه نشين و منزه! به ميدان فراخوانده شد تا گسيختگي و شكاف مورد نظر را عملي كند. آقاي چند پهلو و رنگارنگ شايد مي توانست با پرچم سبز و شعار «من هم اصلاح طلبم و هم اصولگرا» به سرمايه اجتماعي هر دو طرف دست پيدا كند. اما او با شكست در اين برآورد توهم آلود، به جاي قهرمان ملي در قواره هاي يك ياغي قداره بند به خيابان هل داده شد و نه تنها اعتبار خود كه سرمايه و اعتبار- و حداقل رسميت- جريان هايي نظير مجمع روحانيون و كارگزاران را در ميانه آتش آشوب سوزاند. اكنون چهره هاي عاقل تر يا سرخورده و سر عقل آمده بسياري را مي توان در همان ائتلاف از هم پاشيده سبز جست وجو كرد كه مي گويند دست يازيدن به ساختارشكني، اردوكشي خياباني، شورش عليه قانون و توسل به خشونت، عين بلاهت و خودكشي بود. و عجيب آن كه زوج ورشكسته موسوي- كروبي نيز در آخرين بيانيه خود مبني بر لغو راهپيمايي22 خرداد و سپس سايت هاي آنها، خياباني شدن و خشونت را توطئه نظام! و پرهيز از آن را عين عقلانيت و تدبير توصيف مي كنند؛ يعني اينكه در رفتار 8 ماهه خود مدام در حال تشديد و تصاعد حماقت بوده و به جاي بازي هماهنگ در زمين دشمن، در زمين جمهوري اسلامي بازي كرده اند! آيا اكنون كسي ادعاي رفتار مدني و مبارزه بدون خشونت و مسالمت آميز در چارچوب قانون را از اين جماعت باور مي كند؟
سرنوشت اين جماعت بسيار به اشعث بن قيس شبيه است. اشعث روزگاري كه والي آذربايجان بود، آن قدر اجحاف و لاقيدي نشان داد كه اميرمؤمنان خطاب به وي نوشت: «انّ عملك ليس لك بطعمه و لكنه في عنقك امانه . به يقين قدرتي كه در دست توست، طعمه نيست بلكه امانتي آويخته به گردن توست». (نامه 5 نهج البلاغه). هنگامي هم كه به كوفه بازگشت، مدام در كار دوگانه ساختن حاكميت بود. يك بار به امام ايراد گرفت كه جمله اي كه گفتي به ضرر توست. علي عليه السلام در جواب، او را منافق ناميد و لعنت كرد و فرمود: «يكبار كفار تو را اسير كردند و بار ديگر مسلمانان. ننگ هيچ يك از اين دو اسارت را نه مالت مرتفع ساخت و نه حسب و شخصيت تو. و آن مردي كه شمشير دشمن را به قوم خود راهنمايي كند و مرگ را به سوي بستگانش بكشاند، سزاوار است كه نزديكانش با او عداوت ورزند و ديگران و دورترها از او در امان نباشند» (خطبه 91 نهج البلاغه). و اشاره امام به فريب قوم خود از سوي اشعث بود تا خالد بن وليد بر آنها هجوم آورد. اين منافق سرشناس در بحبوحه پيروزي جبهه ايمان در جنگ صفين هم به دوستي و قول و قرار با معاويه تن داد تا آن هنگام كه سپاه شام قرآن بر سر نيزه كرد، او و هوادارانش شعار «نه جنگ» و حكميت سر دهند. او سر دسته سپاه شورشي خوارج (مارقين) شد و البته حكايت غمبار پسر و دختر او (محمدبن اشعث و جعده) و جنايت هايي كه در حق حسنين عليهماالسلام كردند حكايت تلخ ديگري است.
نهمين سال جنگ جهاني چهارم آغاز شده است. دشمن و جبهه پياده نظام او در اين جنگ هيچ مجامله و تعارفي ندارند. هر جا كه بتوانند بغض و عداوت فرو خورده خود را بيرون مي ريزند. بمب گذاري و ترور، آشوب، قطعنامه، تحريم، قتل عام كاروان امدادرساني و... در چنين جنگي مداهنه و مجامله و مصانعه عين خطاست. اكنون يك سال پس از آغاز فاز جديد جنگ و درحالي كه غبار فتنه فرو نشسته و حجت بر همه آشكار است، نبايد به سادگي از مجازات خيانتكاران گذشت. همه جاي دنيا ستون پنجمي را كه در ميانه جنگ خيانت كند و راه بلد دشمن شود و به او «گرا» بدهد، سخت مجازات مي كنند. اگر بنا بر بصيرت و آگاهي عمومي بود، اين مهم حاصل آمده است. آنها كه صادقانه حساب خويش را از فتنه گران جدا كردند و صراحتا از آنها برائت جستند، محترمند اما مجازات فتنه گران نبايد فراموش شود. اميرمؤمنان علي عليه السلام فرمود «سنگ را به همان جايي كه پرتاب شده برگردانيد، كه به يقين شرارت را جز شر دفع نمي كند» (كلمات قصار نهج البلاغه، كلمه 413).
محمد ايماني

ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323 كيهان و خوانندگان

¤كساني كه حاضر شدند در برابر هجمه اوباش جهت پايمال كردن خون هزاران شهيد و اعلان مخالفت صريح با اصل مترقي ولايت فقيه و بيان موضع اعلام برپايي جمهوري ايراني سكوت نمايند، ظلم كردند و بدتر از آن كساني بودند كه به ديدار زندانيان آزاد شده رفته و به آنها خسته نباشيد گفتند.
رستمي
¤واكنش قاطع شهروندان قم به حضور يكي از سران فتنه در آن شهرستان، بار ديگر نشان داد كه اين جريان سياسي، امروز به اوج نفرت در ميان مردم رسيده است.
اكبري از قم
¤بگذاريد آمريكايي ها با زورگويي خود آنقدر قطعنامه پشت قطعنامه عليه ايران صادر كنند كه خودشان زير همين قطعنامه ها دفن بشوند. ايران سرافراز با اين تهديدها ميدان را خالي نمي كند.
9689---0932
¤نتيجه تحريم مسلمانان در صدر اسلام توسط قريش، عزت و اقتدار اسلام و مسلمين در فتح مكه بود. ملت ما پيرو چنين مكتب و پيامبري هستند و تا آخر ايستاده اند.
7988---0919
¤تب و تاب جام جهاني فوتبال كه صدا و سيماي جمهوري اسلامي حسابي به آن دامن زده باعث شده بعضي از مسائل مهم مثل موضوع غزه و پديده بدحجابي و لزوم مبارزه با آن فراموش شود. تا وقتي كه وضعيت حجاب در جامعه وضعيت مناسبي پيدا نكرده نبايد از آن غفلت صورت بگيرد و زحمت هاي كشيده شده در اين راه هدر برود.
رحمتي
¤با توجه به دشمني آمريكاي جنايتكار و انگليس خبيث سزاوار نبود كه صدا و سيما فوتبال آنها را به طور مستقيم پخش نمايد.
1418--0912
¤مدرسه كه مي رفتيم تا مي توانستند برايمان از دين و مذهب و فرهنگ و مي گفتند ولي همين كه دانشجو شديم ديگر هيچ خبري از اين صحبتها نشد در صورتي كه در دانشگاه نياز بيشتري به شناساندن اين موضوعات داريم.
0749---0917
¤صدا و سيما مدتي است كه در بصيرت افزايي مردم كشورمان پرتلاش ظاهر شده است. از رسانه ملي، به خاطر اقدامات روشنگرانه تشكر مي كنم.
رضا غنيمي
¤نرخ اجاره منزل متاسفانه عادلانه نيست. از دولت محترم تقاضا مي شود، همان طور كه براي كاهش قيمت مسكن تمهيداتي به كار برده، براي كنترل هزينه اجاره نيز تدابيري انديشيده شود.
غزاله از كرج
¤در حالي كه دولت چين هم در شوراي امنيت بر ضد ايران راي داد، ديگر هيچ توجيهي براي فروش كالاهاي چيني در بازارهاي ايران وجود ندارد.
پارسي
¤كاهش نرخ سود بانكي باعث خواهد شد كه هيچ صاحب خانه اي حاضر به پذيرش پول پيش (رهن) نشود و به اين ترتيب فشار بسيار سنگيني به مستاجران خواهد آمد. از بانك مركزي تقاضا مي شود كه فكري به حال اين مشكل نمايد.
جلالي از تهران
¤ مديرعامل شركت واحد، 5 ماه پيش وعده صدور كارت منزلت براي فرهنگيان بازنشسته داد. اما هنوز هيچ اقدامي نشده است.
يك فرهنگي بازنشسته
¤ مدتي است كه براي ثبت نام فرزندم، به مهدهاي كودك گوناگون سر مي زنم. جالب اين است كه تفاوت قيمت ثبت نام بين اين مراكز بسيار زياد است و گاه بين شهريه دو مهدكودك، 300 هزار تومان فرق است. از سازمان بهزيستي تقاضا مي شود كه بر شهريه هاي دريافتي از سوي مهدهاي كودك نظارت شود.
فريده خامسي از تهران
¤ چرا براي حقوق كارمندان تازه استخدام چاره جويي نمي شود بنده متأهل با مدرك تحصيلي مهندسي برق و پست سازماني «بازرس» متاسفانه تنها 400 هزار تومان حقوق مي گيرم؟
2003--0919
¤ مسئولين آموزش و پرورش و سازمان علوم جواب بدهند تكليف ادامه تحصيل هنرجويان مراكز فني و حرفه اي و كار و دانش چه مي شود اين بلاتكليفي اسباب نارضايتي ارباب رجوع و افت شديد در تحصيل هنرجويان شده است.
4941--0918
¤ خواهش مي كنم يك گزارش كاملي در مورد سرنوشت شركتهاي تامين نيروي انساني در ادارات و شركتهاي دولتي (با توجه به اينكه رئيس جمهور و وزارت كار دستور حذف اين شركتهاي وابسته را داده اند) تهيه نمائيد.
4561--0911
¤ چند روزي است كه گرد و غبار در استان ايلام بسيار شديد شده است. به طوري كه تردد در فضاي خارج از منزل دشوار است. مسئولان فكر چاره اي براي حل اين مشكل نمايند.
حميدرضا اردكاني
¤ از كادر اورژانس بيمارستان سينا به خاطر دلسوزي و سرعت عمل تشكر مي كنم. زيرا ابتدا به بيمار رسيدگي نمودند و سپس اقدام به تشكيل پرونده و دريافت پول كردند.
فرزانه پور
¤ جاده اصلي تكاب- سقز هنوز آسفالت نشده و همين مسئله آسيب فراواني به وسائل نقليه وارد نموده است. لطفاً رسيدگي شود.
فاطمه گوازي از تكاب
¤ ما ساكنين 20 متري ولي عصر در قلعه حسن خان با مشكل افت برق مواجه هستيم. دليل آن هم اين است كه سيم هاي برق اين منطقه قديمي است و براي تعويض آنها اقدام نمي شود..
حسيني
¤ در روستاي مغانجوق از توابع شهر سلماس در آذربايجان غربي هر روز بيش از سه مرتبه برق قطع مي شود و به وسايل برقي روستائيان خسارت وارد مي كند. از مسئولين امر تقاضاي رسيدگي و جبران خسارات وارده را داريم.
5190--0938
پاسخ روابط عمومي دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني شهيد بهشتي
در پاسخ به مطلب مندرج در ستون كيهان و خوانندگان مورخ 5/8/88 با عنوان: «بيمارستان شهيد مفتح ورامين» به آگاهي مي رساند: طبق قوانين مصوب، داروخانه هاي دولتي مجاز مي باشند در ازاي تحويل نسخ دارويي با قيمت پايين تر از ده هزار ريال مبلغ 1750ريال و با قيمت بالاتر از ده هزار ريال مبلغ 2500 ريال به عنوان حق فني از بيمار دريافت نمايند.»
پاسخ روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش
در پاسخ به مطلب مندرج در كيهان مورخ 21/2/89 با عنوان «نظارت بر بازدهي ساعات درسي ديني و پرورشي» به اطلاع مي رساند: ساعت درس ديني در مدارس منفك از درس پرورشي مي باشد كه چگونگي اجراي آن مانند ساير برنامه هاي درسي انجام مي پذيريد.فرآيند تدريس درس پرورشي در دوره هاي تحصيلي راهنمايي و متوسطه مطابق با مصوبه ششصد و چهل و سومين جلسه كميسيون معين شوراي عالي آموزش و پرورش مورخ 2/10/78، مي باشد كه نحوه اجرا و ارزشيابي اين درس در دوره هاي مذكور به مدارس ابلاغ شده است.نظارت بر حسن اجراي دروس نامبرده در مدارس برابر آيين نامه آموزشي مربوطه مي باشد.
پاسخ روابط عمومي شركت توزيع نيروي برق غرب استان تهران
در پاسخ به مطلب مندرج مورخ 29/2/89 روزنامه وزين كيهان موضوع استفاده غيرمجاز از برق توسط صاحبان مغازه هاي خيابان شهيد بهشتي ماهدشت به آگاهي مي رساند: بنابر گزارش اداره برق ماهدشت تمامي مغازه هاي موجود در آن خيابان داراي انشعاب قانوني مي باشند و تنها يكي از مغازه ها كه كنتور آن بدليل بدهي برق مصرفي جمع آوري گرديده است نسبت به استفاده از برق غيرمجاز مبادرت مي نمايد كه مكرراً قطع و از طريق مراجع قضايي جهت برخورد با استفاده كننده از آن در حال پيگيري مي باشد.
پاسخ روابط عمومي لشكر 92 زرهي خوزستان
در پاسخ به مطلب مندرج در تاريخ 13/2/89 در مورد تاخير در صدور كارت پايان خدمت به آگاهي مي رساند كه: 1- وظيفه تهيه، تنظيم، چاپ و تقديم كارت پايان خدمت به كاركنان وظيفه تا پايان مرداد ماه سال 1388 به عهده معاونت احتياط نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران بوده است و در همين راستا، يكماه قبل از ترخيص كاركنان مذكور كارت آنان به يگان سازماني تحويل و هيچگونه مشكلي در اين زمينه وجود نداشته است. 2- از شهريور ماه سال 1388چاپ و توزيع كليه كارتهاي پايان خدمت كاركنان وظيفه نيروي مسلح كشور طي دستورالعمل به معاونت احتياط ناجا محول گرديده كه يگان هاي نزاجا نيز صورت اسامي و مدارك ترخيصي كاركنان وظيفه را همه با هم به همراه فرم 111 كامپيوتري از اين معاونت احتياط نزاجا به ناجا تحويل داده كه متأسفانه اين امر باعث بروز مشكلات عديده و نارضايتي و شكايات كاركنان ترخيصي و خانواده آنان را به دليل اشتباهات در چاپ و تاخير طولاني در تحويل به آنان را در پي داشته و پيگيري و مكاتبات عديده يگانها با منبع مذكور نيز تاكنون بجايي نرسيده و مثمر ثمر واقع نشده است.

سوسك (گفت و شنود)

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: زهرا رهنورد در مصاحبه با يك روزنامه اروپايي گفته است؛ «من براي چوبه دار آماده ام»!
گفت: به قول يكي از اصلاح طلبان فراري؛ «اين پيرزن بچه هاي مردم را فرستاده آب خنك بخورند و خودش بدون آب پرتقال و مخلوط شير و نارگيل و عسل صبحانه نمي خورد».
گفتم: حالا مگر او سر پياز است يا ته پياز كه پز مي دهد؛ «براي چوبه دار آماده ام»؟!
گفت: خواسته خودش را مهم جلوه بدهد. اينجور آدما به دار احتياج ندارند، اگر آب پرتقال را از صبحانه اش حذف كنند، روزي صد مرتبه تعظيم مي كند!
گفتم: پيرزني كه خيلي از سوسك مي ترسيد وارد آشپزخونه شد و ديد يك سوسك طاقباز كف آشپزخونه افتاده و داره دست و پا مي زنه، با جيغ وداد شوهرشو صدا كرد و گفت؛ يه دمپايي بزن بكشش، شوهرش گفت؛ چرا خانم؟! اين حيوون زبون بسته از كارهاي تو خنده اش گرفته و داره غش و ريسه ميره!!

با اشاره به سالگرد انتخابات 22 خرداد
مشاور كلينتون: قدرت سايبري ايران برنامه اغتشاش ها را ناكام گذاشت

مشاور ارشد وزير امور خارجه آمريكا اعتراف كرد كه قدرت سايبري ايران تمامي تلاش هاي غرب براي ايجاد اغتشاش و ناامني در سالروز انتخابات رياست جمهوري اين كشور را ناكام گذاشت.
به گزارش فارس، «الك راس» (Alec Ross) درجلسه اي با عنوان سانسور آنلاين كه در موسسه «مديا اكسس پروجكت» (Media Access Project) برگزار شد، با اشاره به رويكرد دولت ايران مدعي شد:
در اتفاقات بعد از انتخابات، ديديم كه واقعا مخالفت هايي با رسانه هاي جمعي سازماندهي شد. مردم در مناطقي كه قبلا از تجمع كردن در آنها هراسي نداشتند، بعد از انتخابات اين ترس در آنها ديده شد. راس (Ross) در اين نشست با طرح اين سوال كه «بين ژوئن 2009 و فوريه 2010 چه چيزي در ايران تغيير كرده» گفت: در سالگرد انتخابات، بسياري از مردم سراسر جهان انتظار يك رشته تظاهرات ديگر را داشتند اما اين امر به دلايل متفاوتي به وقوع نپيوست.
مشاور ارشد وزير خارجه آمريكا در ادامه اعتراف كرد: يك دليلش اين است كه دولت ايران به قدرت تكنولوژي هاي ارتباطي توجه كرد و توانايي اش را براي نفوذ، مانيتور كردن و دستكاري كردن در شبكه هاي ارتباطي جهاني افزايش داد، آن فضاهاي اجتماعي كاملا ناامن شد.
گفتني است در طول سال هاي اخير و پس از شدت يافتن نبرد سايبرنتيك غرب عليه ايران، مركز بررسي جرايم سازمان يافته سپاه در چند مرحله عمليات مقتدرانه و غرورآفرين اقدام به خنثي نمودن عمليات سازماندهي شده غربي ها نمود. در آخرين مرحله از عمليات هاي صورت گرفته توسط اطلاعات سپاه، شبكه پيچيده جاسوسان سايبري، كشف و منهدم گرديد، اين عمليات پيچيده پروژه براندازي نرم سرويس جاسوسي آمريكا در حوزه اينترنت را ناكام گذارد.

سناتور مك كين: سبزها سربازان ما هستند (خبر ويژه)

يك روزنامه آمريكايي، اپوزيسيون سبز را بهترين فرصت براي مقابله با قدرت فزاينده جمهوري اسلامي ايران در منطقه توصيف كرد.
واشنگتن پست نوشت: جنبش سبز بهترين فرصت را براي پايان دادن به خطر حمايت ايران از تروريسم ]جبهه مقاومت اسلامي در خاورميانه[ و پيگيري برنامه تسليحات هسته اي به وجود آورد. اين جريان يكي از پربارترين چالش هاي موجود در برابر حكومت ديني ايران است.
روزنامه آمريكايي با اشاره به شعار آشوبگران در دعوت از اوباما براي حمايت از اپوزيسيون نوشت: اخيرا آقاي اوباما اظهارات محكم تري در حمايت از جنبش سبز به زبان آورده از جمله بيانيه اي كه به همايش بنياد ملي حمايت از دموكراسي فرستاد و جايزه اي كه به جنبش سبز اهدا كرد. سناتور مك كين در همان همايش گفت ما بايد حمايت بيشتري از مخالفان بكنيم. به گفته او ما مي توانيم دوستان و متحدان خود را براي به چالش كشيدن مشروعيت رژيم ايران به تحرك واداريم.
واشنگتن پست تاكيد مي كند: استراتژي اوباما نتوانسته آهنگ برنامه هسته اي ايران و يا رويكرد تهاجمي آن كشور در قبال عراق و اسرائيل و لبنان را كندتر كند. اكنون زمان آن است كه اوباما از جنبش سبز كاملا پشتيباني كند.
از سوي ديگر و در حالي كه آمريكا و 3 دولت اروپايي عضو شوراي امنيت تلاش كردند در آستانه سالگرد انتخابات رياست جمهوري، قطعنامه اي عليه جمهوري اسلامي صادر كنند و بدين ترتيب به بازيگران فتنه سبز اميد بدهند، روزنامه وال استريت ژورنال تاكيد كرد اين كار عملا بر عليه اپوزيسيون سبز تبديل شده است.
اين روزنامه تاكيد مي كند: پس از آن كه شوراي امنيت قطعنامه اي عليه ايران صادر كرد و نيروهاي امنيتي موفق شدند تظاهرات نخستين سالگرد انتخابات جنجالي سال گذشته اين كشور را سركوب كنند، دولتمردان ايراني از جمله اكبر هاشمي رفسنجاني، هم از سياست حكومت در برنامه هسته اي حمايت كردند.
وال استريت ژورنال مي افزايد: سالگرد آرام انتخابات رياست جمهوري ايران، نمايانگر تازه ترين عقب نشيني مخالفان بود كه سران آنها پيش تر براي بازگرداندن مردم به خيابان ها با وجود حضور نيروهاي امنيتي، سخت تلاش كرده بودند. برخي تحليلگران مي گويند كه زمان بندي صدور قطعنامه شوراي امنيت و هم زماني صدور آن با سالگرد انتخابات ايران موجب تضعيف خواسته اپوزيسيون مخالف در برابر دولت شده است.

اداي احترام بالاترين براي (...) و (...) (خبر ويژه)

موقعيت هاي نادري پيش مي آيد كه صداقت رسانه هاي ضد انقلاب مخاطب را مي كشد، از جمله اين بار كه «بالاترين» به ارزيابي خود از برخي سران فتنه پرداخته است.
به دنبال كشيدن كاريكاتوري از يكي از سران فتنه توسط يك كاريكاتوريست فراري كه وي را 10 سال بعد در حال تنظيم سيصدمين بيانيه خود تصوير كرده، يك كاربر سايت بالاترين خطاب به «نيك آهنگ- ك» نوشت: آقاي نيك آهنگ از لوس بازي دست بردار. بگذار اين گونه شروع كنم، قبر فلان]...[ و ]...[. من هم از ]...[ و هم ]...[ متنفرم ولي در شرايط فعلي آنها اداره اپوزيسيون را به دست دارند. من نمي گويم به احتمال 90 درصد، مي گويم 100 درصد ]...[ و ]...[ به دنبال قدرت هستند ولي وقتي به قدرت رسيدن خود را در راستاي مبارزه با رژيم مي بينند و در اين راه گام برمي دارند، بايد از آنها حمايت كنيم.

تازه شدي مثل مريم قجر عضدانلو ابريشمچي رجوي! (خبر ويژه)

وزارت خارجه فرانسه در اقدامي تحقيرآميز و حساب شده، براي جان مهدي كروبي ابراز نگراني كرد و خواستار حفظ امنيت وي شد.
برنار كوشنر وزير خارجه فرانسه در بيانيه اي از مقامات ايراني خواست امنيت و حفظ جان مهدي كروبي و ساير سران مخالفان را تضمين كنند.
به گزارش سحام نيوز، در بيانيه وزارت خارجه فرانسه آمده است: كروبي در حالي مورد تهديد قرار گرفته كه همه را به رعايت دموكراسي فرا خوانده است. ما ضمن ابراز مراتب نگراني خود، از مقامات ايراني مي خواهيم امنيت و حفاظت آقاي مهدي كروبي و ساير سران مخالفان را تضمين كنند.
اين بيانيه در حالي صادر مي شود كه فرانسه طي 30 سال گذشته به يكي از ترمينال هاي آمد و شد و اعزام تروريست به ايران تبديل شده و پاريس يكي از مقرهاي امن گروهك هاي تروريستي منافقين، پژاك و كومله محسوب مي شود. حتي جنايتكار بدنامي چون مريم ابريشمچي قجر عضدانلو رجوي نيز با وجود بازداشت اوليه، بلافاصله از سوي دستگاههاي امنيتي فرانسه آزاد شد تا بتواند در جريان آشوب هاي خياباني سال گذشته در ايران به ايفاي نقش بپردازد.
ترجيح كروبي از سوي وزارت خارجه فرانسه در واقع به نوعي قدرداني از خيانت هاي بي سابقه وي به كشور و نظام در زمينه اتهام پراكني و همچنين اقدامي در راستاي تحريك كساني چون موسوي بر تندروي و راديكاليزم بيشتر است.
وزير خارجه فرانسه كه يكي از حاميان جنايات رژيم صهيونيستي هم به شمار مي رود، توضيح نداده آيا ده ها نفري كه در آشوب هاي سال گذشته قرباني خيانت هاي امثال كروبي شدند، اندازه جان او ارزش نداشتند؟
در هر صورت جا دارد به كروبي به خاطر دريافت علني عنوان تحت الحمايگي دولت فرانسه تسليت بگوييم اگرچه دولت هاي آمريكا و انگليس براي اين حمايت ارجح بودند.

نيويورك تايمز: آمريكا از دوست خود در شوراي امنيت سيلي خورد (خبر ويژه)

با وجود سپري شدن يك هفته از رأي مخالف تركيه به قطعنامه شوراي امنيت عليه ايران، هنوز هم تلخي اين اقدام از كام آمريكايي ها بيرون نرفته است.
روزنامه نيويورك تايمز با اشاره به اين ماجرا نوشت: از نگاه واشنگتن، ائتلاف ايران و تركيه چيز غريبي است. يكي عضو ناتو است و قانون اساسي سكولار بر آن حاكم است و آن يكي نظامي ايدئولوژيك و اسلامي دارد كه برنامه اتمي اش به يكي از بغرنج ترين مسائل سياست خارجي ايالات متحده در سال هاي اخير تبديل شده است. پس چگونه است كه اين دو كشور به هم مي پيوندند و تركيه علناً در شوراي امنيت عليه آمريكا موضع گرفته و به قطعنامه تحريم هاي ايران راي منفي مي دهد؟
اين روزنامه تاكيد كرد: براي آمريكا، راي منفي تركيه به معناي دريافت يك سيلي از يك دوست نزديك بود. روز چهارشنبه پيش در لندن، رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا ابراز تعجب كرد كه تركيه به جاي حركت بيشتر به سمت غرب و اتحاديه اروپا، به سمت شرق حركت كرده و برخلاف مواضعي كه قبلاً داشت عمل كرده است... بخشي از تلاش تركيه براي نزديكي به ايران واقعي است. ايران همسايه و شريك اقتصادي تركيه است. سدات لاسينر مدير مركز تحقيقات استراتژيك جهاني در آنكارا مي گويد «كشورهاي غربي دست به كاري مي زنند و هزينه آن را تركيه بايد بپردازد. ما نمي خواهيم بار ديگر قضيه عراق اتفاق بيافتد.» رهبران ارشد حزب اردوغان مي گويند تركيه مستقل در آينده دور براي آمريكا مفيد است. آمريكا به دليل جنگ هاي زمان جورج بوش با جهان اسلام مشكل دارد و به نظر خيلي ها در مورد اسرائيل به استانداردهاي دوگانه دست مي زند. يك مقام آمريكايي مي گويد « به نظر خودشان، آنها از ما باهوش ترند. آنها فكر مي كنند ما به طرفدار نياز داريم ولي مي گويند كاري كه ما مي كنيم، اهميت بيشتري دارد.» اما خيلي وقت ها اين سياست ها براي آمريكا ناراحت كننده است. مانند سال 2006 كه تركيه، خالد مشعل، از رهبران حماس را در خاك خود پذيرفت.
نيويورك تايمز در پايان نوشت: به هر حال ادعاي تركيه روي كاغذ خوب است و در دنياي واقعي، محبوب بودن در جهان اسلام و دور شدن از رابطه با آمريكا خيلي سخت است.

ژنرال هايي كه پياده نظام را قرباني كردند و گريختند (خبر ويژه)

عجب دردسري شده اين بيانيه لغو راهپيمايي 22خرداد براي سران فتنه اي كه مي گفتند ما همراه جنبش هستيم نه رهبر آن.
جريان هاي ضدانقلاب كه متوليان اصلي- و البته حاشيه امنيت گزيده- فتنه و آشوب محسوب مي شوند با وجود سپري شدن 6-5 روز از صدور بيانيه كذايي توسط موسوي و كروبي، همچنان خشمگين به نظر مي رسند. حسين لاجوردي از اعضاي اپوزيسيون ملي گراي مقيم خارج در گفت وگو با راديو زمانه با حمله به كروبي و موسوي اظهار داشت: بدون ترديد تصميم به لغو راهپيمايي تصميم نادرستي است كه مخالفان را متوقف مي كند. براساس نظرسنجي ما، موسوي و كروبي بهانه مخالفان هستند تا بتوانند جمهوري اسلامي را سرنگون كنند.
وي درباره اين پرسش كه «آيا عقل سليم و اين كه مخالفان جلوي گلوله قرار نگيرند، باعث لغو تظاهرات نشد؟ استدلال اين دو حفظ جان و مال مردم بود»، گفت: وقتي بحث برعهده گرفتن مسئوليت جان و مال مردم به ميان مي آيد، بهتر است به يك سال گذشته نگاه كنيم و بپرسيم كه چرا در يك سال گذشته اين مسئوليت را برعهده نگرفتند. در سال گذشته نزديك به 100نفر كشته شدند. حركت آقاي موسوي و آقاي كروبي در سه ماه اوليه، باعث شد اين تعداد كشته شوند. چرا مسئوليت را در آنجا برعهده نگرفتند؟
اما محمدعلي عمويي عضو مركزيت حزب توده در توجيه اقدام موسوي و كروبي، بر تندرو بودن آنها تاكيد كرد و گفت: مخالفت با نظرات اين آقايان كار دشواري نيست. مي شود شعارهاي تند سر داد و گفت كه بايد مي آمدند، كشته هم مي دادند ولي اين مقداري از كنار گود صحبت كردن است. الان همين محكوم كردن اعدام بعضي از مخالفان ]تروريست ها[ كه اخيرا اتفاق افتاد، نشانگر آن است كه موضع آقايان بسيار راديكال و درست است.
وي اضافه كرد: دوستاني كه اين قدر علاقه به حضور مخالفان در خيابان دارند، به محذورات و مشكلات پرداخت كنندگان هزينه نيز توجه كنند. تحمل اين هزينه ها هم حد و اندازه اي دارد. نبايد در حد محو شدن مخالفان و مايوس شدن شان پيش رفت؛ آن هم با اين دليل كه به هيچ وجه نمي شود حضور به هم رساند.
در همين حال سايت صهيونيستي بالاترين كه به شدت براي راه اندازي آشوب تازه فعال بود و سرش به سنگ خورد، با لحني اعتراض آلود نوشت: بيانيه روز گذشته موسوي بسيار سردرگم است. با مرور تناقضات اين بيانيه بايد پرسيد بالاخره يعني چه؟ آنها كه در 22خرداد به خيابان آمدند و سركوب شدند آگاهاني جسور بودند كه نگذاشتند آتش اين جنبش به سردي گرايد يا ناآگاهاني بودند كه فرصت هياهو به دولتي كه بحران مي پسندد داده اند؟ اگر شما اعتقاد داريد دولت دنبال بحران است پس چرا تقاضاي راهپيمايي داديد آيا تقاضاي راهپيمايي اشتباه بود؟ تازه گيريم مجوز مي دادند بعد گروهي خودشان مي فرستادند تا به نام مردم اغتشاش كنند. با كلي گويي كه «22خرداد بلوغ جنبش عظيم سبز را نشان داد و نشان داد كه هر شهروند سبز هرجا كه باشد، از خانه و اداره و محل كار و كارخانه و مدرسه و خيابان، با ابتكارات و خلاقيت، خود يك جنبش است.» چه چيزي را مي توان حل كرد؟... تقصير متوجه كروبي يا موسوي نيست. ما خود مقصريم كه درك نمي كنيم اين بار سنگين تر از شانه هاي اينان است. آنها عملا اسير دست رژيمند و اگر بخواهند هم نمي توانند نقش اصلي را بازي كنند. رهبري جنبش را بايد به خارج كشور برد.
سايت «ايران گلوبال» از زاويه ديگري به ماجرا پرداخت و با تاكيد بر اينكه موسوي و كروبي مايل بودند مسئوليت كار را از دوش خود بردارند و در عين حال مخالفان را به خيابان بكشانند، نوشت: آقاي موسوي روز عاشورا هم گفت از مردم دعوت نكرده بود و آنها به صورت خودجوش آمده بودند. طرفدارانشان مي گويند اين طوري آنها بازداشت نمي شوند، گويي فقط چون رسما دعوت نكرده اند بازداشت نشده اند. گويي با رژيمي طرف هستيم كه بچه است و اينطوري گولش مي زنند. مگر حركت سياسي رژيم بچه بازي است كه نياز به نص صريح از طرف ايشان داشته باشد كه دستگيرش كنند يا نكنند. حركت ايشان بعد از 29 خرداد 1388 بازگردان موضوع مشروعيت كه در 25 خرداد يعني 4 روز قبل از سخنراني آيت الله خامنه اي به خيابان منتقل شده بود، دوباره، از خيابان به كريدورهاي قدرت بود، و درست به همين دليل هم از سوي نظام تحمل شدند. آقاي موسوي! يك رهبر واقعي مسئوليت مي گيرد. اگر نتواند رهبري كند كنار مي كشد و روشن مي گويد من رهبر نيستم. به مردم مي گويد مردم من خودم هم از فلاني حمايت مي كنم و يا اينكه اصلا نمي دانم خودم هم از كي دفاع كنم ولي توان رهبري شما را ندارم. اما عدم صداقت و سوء استفاده از احساسات مردم با گنگ و دو پهلو حرف زدن، اوج ناصداقتي است، و آقاي موسوي بارها اين كار را كردند و آخرين بار هم چند روز پيش در 22خرداد 1389 با لغو تظاهرات دوباره اين كار را كردند. تكرار مي كنم ايراد من به عقب نشيني نيست. يك رهبر مي تواند تشخيص دهد در زمان معيني نيروي كافي ندارد و عقب نشيني كند، نه آنكه از سويي به رغم آنكه بگويد رهبر نيستم اعلام تظاهرات كند و بعد هم آن را لغو كند و از سوي ديگر دوباره در همان اعلاميه لغو تظاهرات دوپهلو بنويسد و به مردم اين تصور را القا كند كه حركت خودبخودي بكنند و فكر كند چون اين هم را خودجوش ناميده است، مسئوليتي ندارد.
ايران گلوبال تاكيد كرد: اگر اين روش آقاي موسوي حتي به عمد براي فرار از مسئوليت نبوده باشد مطمئنا غيرصادقانه است كه تلاش كرد وقتي مخالفان از او پيروي مي كنند آنها را به تكرار 25 خرداد 1388 فرا خواند كه جز بازي با جان مردم نيست و نشان از عدم صداقت دارد و وقتي رژيم بسيار آماده است ديگر حركت خودجوش هم صدبرابر بهتر از گذشته سركوب مي شود. آقاي موسوي در چنين شرايطي مي گويد در خارج رسانه راه بياندازند گويي در خارج رسانه اي وجود ندارد كه حرف هاي ايشان را پخش كند. در يكسال گذشته همه رسانه هاي خارج كشور حرف هاي ايشان را بيش از هر فرد ديگري پخش كردند. اگر هم آقاي موسوي مي خواهند تلويزيوني مختص ايشان باشد كه نظير سايت جرس طرفدار ايشان كار كند كه آقاي عطاءالله مهاجراني در يكسال گذشته مي گرداندند ديگر اسمش را نگذارند رسانه ملي چرا كه آقاي مهاجراني حتي نوشته هاي نزديك ترين طرفداران جنبش سبز را هم كه به مذاق ايشان خوش نمي آمد منتشر نكردند و سانسور كردند.
نويسنده خشمگين اين سايت ضدانقلابي افزود: اپوزيسيون با پيام دوپهلو چه كار كنند، فقط در حركتشان ضعيف تر مي شوند كه شدند. هيچ ژنرالي وقتي بخواهد عقب نشيني كند به هوادارانش نمي گويد ما در اين جبهه بايد عقب نشيني كنيم اما شما اگر دوست داريد به جنگ در اين جبهه ادامه دهيد به خودتان مربوط است. آقاي موسوي شما قبل از انتشار هر بيانيه اي اول از خود بپرسيد كه چه نقشي در اين جنبش داريد. رهبري را با دست پس نزنيد وقتي با پا پيش مي كشيد و ظاهر تواضع را به كنار مي گذاريد.

هركس هويت ما را لو بدهد ، ديگر از ما نيست! (خبر ويژه)

افتضاحات به بار آمده از سوي محسن سازگارا در خارج كشور و مزدوري علني وي براي سازمان سيا باعث شد تا سازمان مجاهدين (انقلاب) از عملكرد وي سلب مسئوليت كند.
به دنبال پخش مستندي در سيما كه از جمله به خيانت هاي سازگارا پرداخته بود سازمان مجاهدين در بيانيه اي نوشت: «آقاي سازگارا هيچ وقت عضو و يا مرتبط با اين تشكل نبوده است. علاوه بر آن، اعتقاد ما بر اين است كه افراد به صفت آنكه انسان هستند و در طي زمان مي توانند تغيير موضع دهند و به جريان سياسي اي بپيوندند يا از آن منفك شوند، حتي اگر نامبرده روزگاري ارتباطي با اين سازمان مي داشت كه نداشته است همان اندازه قبح يا افتخار عملش متوجه سازمان بود كه قبح و افتخارش متوجه سپاه پاسداران كه به واقع از اعضاي آن بوده است مي باشد. يادآور مي شود كه اگر قرار بود بستگي افرادي به يكديگر ملاك قضاوت باشد حافظه تاريخي مردم به خوبي به ياد مي آورد كه فرزندان و بستگان برخي از مسئولين نظام عليه مردم و انقلاب اسلحه به دست گرفتند... آيا بايد مواضع آنها را به بستگانشان تسري داد؟» شايان ذكر است سازگارا از دوستان بسيار صميمي بهزاد نبوي در نخست وزيري بود و يكي از متهمان انفجار نخست وزيري به شمار مي رود. وي بعدها به وزارت صنايع و مركز تحقيقات استراتژيك راه پيدا كرد و پس از دوره اصلاحات نيز از پايه گذاران و سياستگذاران و تامين كنندگان مالي نشريات زنجيره اي محسوب مي شود كه دو طيف ائتلافي ملي-مذهبي و اصلاح طلبان را در هماهنگي كامل پوشش مي دادند. در واقع نشريات مذكور همان خطي را در هجمه به ارزش هاي انقلاب و اسلام ايفا مي كردند كه «سازمان مجاهدين» در حوزه سياست و قدرت و دولت و پارلمان پيگيري مي كرد. وي پس از فرار از كشور نيز يكي از سخنگويان رسمي فتنه سبز به شمار مي رود و در اوج آشوب ها در هماهنگي كامل با ستاد موسوي قرار داشت. او حتي نحوه آشوب خياباني و ساخت كوكتل مولوتف را نيز آموزش مي داد! نافرماني مدني، خروج از حاكميت، تحصن و استعفا و القاي تقلب و آشوب و... از جمله تاكتيك هاي ابلاغي سازمان سيا بود كه عيناً توسط امثال سازگارا در خارج و برخي اعضاي سازمان در داخل دنبال شد.
سازگارا چندي پيش طي مصاحبه اي اعلام كرد دو طيف ملي-مذهبي و ماركسيست ها به اپوزيسيون پيوسته اند و اكنون چپ ها و انقلابي هاي شرمگين هستند كه با وجود همسويي مواضع، هنوز علناً الحاق به اپوزيسيون را اعلام نكرده اند.
اما درباره همسويي فرزندان برخي مسئولان با ضدانقلاب جاي تاكيد دارد كه شماري از اين بزرگان علناً از فرزندان خائن خود برائت جستند و حتي در مجازات آنها مشاركت كردند اما برخي ديگر دنبال فرزندان رفتند كه سقوط كردند و اين توجيهي براي خيانت هاي سازمان مجاهدين نمي شود.
ذكر اين نكته هم ضروري است كه محمدعلي توفيقي عضو فراري سازمان هم اكنون در خارج كشور با ديگر عناصر ضدانقلاب نظير سازگارا و گنجي و افشاري و حقيقت جو و موسوي خوئيني همكاري مي كند.