(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 30  تير 1389- شماره 19661

پيش بيني هاي اختاپوس مشهور درباره جنبش سبز
پينوكيو آدم شد اما تو...
ولي نعمتان قيام 30 تير 1331
اصلاحات در گفت وگو با حجت الاسلام اشكوري
فتنه 88 اوج تنازع اصلاح طلبان ديني و غربي بود



پيش بيني هاي اختاپوس مشهور درباره جنبش سبز
پينوكيو آدم شد اما تو...

اختاپوس يا همان هشت پاي معروف جام جهاني را كه حتماً به خاطر داريد. همان موجود كريه المنظري كه با پيش گويي هايش به ستاره جام جهاني بدل شد و ظاهراً همه آنها هم درست از آب درآمد. بالاخره جام جهاني هم تمام شد اما ظاهراً كار جناب اختاپوس تمام نشده است. درخبرها آمده بود سيل نامه و ايميل و تلفن است كه همچنان به باغ وحش آلماني- محل زندگي جناب اختاپوس- روان بوده و همه مي خواهند درباره آينده آنچه پيش مي آيد بدانند. سوال ها هم ماشاالله حسابي متنوع است و به قول معروف از شير مرغ گرفته تا جان آدميزاد!
خبرگزاري هاي خارجي اعلام كردند زني از اين اختاپوس پرسيده كه آيا شوهرش به دنبال طلاق وي و ازدواج با زن ديگري است؟! فردي هم درباره آينده دولت ائتلافي آلمان و دانش آموزي هم درباره نمره درسي رياضي خود پرسيده است!
در اين گير و دار يك منبع آگاه از تماس «پ.خ»- يكي از سران فتنه- با اختاپوس مشهور خبر داد. وي كه به چگونگي اين تماس اشاره اي نكرد، درباره محتويات اين تماس گفت: فرد مزبور طي تماس خود از اين هشت پا خواست درباره آينده جنبش سبز و برخي ابهامات و مسائل ديگر پاسخگو باشد. در ادامه بخش هايي از اين پرسش و پاسخ را براي نخستين بار منتشر مي كنيم.
پ.خ: با فرض اينكه در انتخابات رياست جمهوري يازدهم، «غضنفر» و «چيز» كانديد شده و از فيلتر شوراي نگهبان نيز به سلامت و با موفقيت عبور كنند، كداميك پيروز اين ميدان مي شوند؟
اختاپوس: هيچكدام، آراي باطله. در ضمن شما هم شب ها شام سبك تر بخور كه خواب هاي پريشان نبيني.
پ.خ: آن آقازاده اي كه برخي مي گويند لندن است و عده اي معتقدند دبي است برخي او را در بيروت ديده اند، كجاست و كي از اين آوارگي نجات يافته و به وطنش برمي گردد؟
اختاپوس: همه تان اشتباه مي كنيد. او آخرين بار در آفريقاي جنوبي بود. داشت با ووووزلا تيم مورد علاقه اش انگليس را تشويق مي كرد. الآن هم مشغول گفت وگو و مذاكره با هيئت امناي فيفاست. مي دانيد كه فيفا در اصل مال ايشان است و بعد از او به فرزندانش مي رسد. اين آقاي سب بلاتر خدانشناس مي خواهد آن را تصاحب كند. آقازاده هم كه مي دانيد، جانش درمي رود براي كارهاي عام المنفعه. مي خواهد فيفا را وقف كند تا از شر اين آدم هاي مزاحم و حسود خلاص شود. اصلاً يكي نيست به اين آقاي بلاتر بگويد، تو عكس با شورت ورزشي داري كه ادعاي فيفا مي كني؟
پ.خ: گفتي فيفا ياد دانشگاه آزاد افتادم.
اختاپوس: فيفا چه ربطي به دانشگاه آزاد داره؟
پ.خ: خب ما موقع تماشاي فوتبال قهوه مي خوريم و هر وقت هم قهوه مي بينم ناخودآگاه ياد دانشگاه آزاد مي افتم! بالاخره تكليف دانشگاه آزاد و رئيس مادام العمر آن چه مي شود؟
اختاپوس: من كه هشت پا بيشتر ندارم، اگر 18 تا پا هم داشتم نمي توانستم جواب اين سؤال را بدهم. بعدي!
پ.خ: باشه. پيش بينيت درباره آينده كساني كه مواضع دوپهلو مي گيرند، چيه؟
اختاپوس: اينا كساني هستند كه وسط لحاف مي خوابند. يك پهلويشان كنار اينطرفي هاست و يك پهلويشان هم كنار آنطرفي ها. به خاطر همين به اينها مي گويند دوپهلو. به قول شما ايراني ها هم از توبره مي خورند و هم از آخور. به همين دليل بزودي دچار بيماري هاي مشترك انسان و دام شده و سقط مي شوند.
پ.خ: آينده سياسي حزب مشاركت و مجاهدين چي مي شه؟
اختاپوس: شرمنده من درباره مرده ها پيش بيني نمي كنم.
پ.خ: آيا جامعه در آينده به اون اندازه از بلوغ سياسي مي رسه كه قدر آدمهايي مثل شهرام جزايري رو بدونه و هي از اين و اون نپرسه چرا ازش هديه گرفتن؟
اختاپوس: بله مي رسه.
پ.خ: آخه كي؟!
اختاپوس: هر وقت مالديو قهرمان جام جهاني شد.
پ.خ: چهره مشهور سال آينده به انتخاب تايم كيه؟
اختاپوس: رقابت اصلي بين ليدي گاگا و سومين زن متفكر جهانه. اما يه نفر با تقلب برنده مي شه. وقتت داره تموم ميشه. آخرين سوالت رو بپرس. زود باش.
پ.خ: آينده من چي ميشه؟
اختاپوس: داستان پينوكيو رو مي دوني؟
پ.خ: چطور مگه؟
اختاپوس: اون با همه دروغ هاش و دماغ درازش بالاخره آدم شد اما تو نمي شي!
گل باقالي
كارشناس ارشد مسائل پيچيده

 



ولي نعمتان قيام 30 تير 1331

امير حسين خالقي نژاد -كنگاور
يكي از نمونه هاي بارز روحانيت روشنفكر كه به تلاش گسترده اي در مبارزه با استبداد داخلي و استعمار خارجي دست زد، آيت الله كاشاني بود. دراين مجال به مناسبت سالروز قيام 30 تير سال 1331 ابتدا مختصري از زندگينامه علمي آيت الله كاشاني مرور و سپس به فعاليت هاي سياسي او علي الخصوص در ارتباط با ملي شدن صنعت نفت اشاره مي شود.
آيت الله كاشاني سال 1264 هجري شمسي در تهران در خانواده اي مذهبي و محب اهل بيت (ع) به دنيا آمد و او را ابوالقاسم ناميدند. پدرش آيت الله حاج سيد مصطفي كاشاني، از علماي بزرگ شيعه در عصر خويش بود كه در سال 1280 هجري شمسي از ايران همراه خانواده به نجف اشرف هجرت كرد و به تحقيق و تدريس پرداخت.
وي علاوه بر استفاده از حلقه درس پدرو ديگر استادان، دوره سطح را به پايان برد و سپس در درس آيت الله ميرزا محمد تقي شيرازي و آيت الله آخوند خراساني شركت جست. او از همان آغاز جواني به نكته سنجي و دقت نظر مشهور شد و در دانش سرآمد، طوري كه در 25 سالگي به درجه اجتهاد رسيد و بزرگاني مانند آيت الله شيخ الشريعه اصفهاني، آيت الله ضياء الدين عراقي و آيت الله صدر در نوشته هاي خود مقام علمي اش را ستودند و آيت الله ميرزا محمد تقي شيرازي، تقليد از وي را تأييد مي كرد.
او از جواني داراي افكار آزاديخواه و ستم ستيز بود و از اين رو در منطقه اي به وسعت جهان اسلام با استعمار و استبداد وارد مبارزه شد. آيت الله كاشاني در نهضت مشروطه، مشاور شخصيتي مهم چون آيت الله آخوند خراساني (از رهبران اصلي نهضت) بود و او را در تصميم گيري ها و تنظيم اعلاميه ها ياري مي داد.
از موارد ديگر جنبه هاي مبارزاتي آيت الله كاشاني مي توان به نقش او در جنگ جهاني اول اشاره كرد. وي هنگام اشغال شهرهاي عراق از جمله فاو و بصره در صف اول نبرد علماي شيعه بر ضد نيروهاي انگليسي قرار داشت.
آيت الله كاشاني فكر جدايي دين از سياست را بيش از هر چيز ديگر ساخته تبليغات استعمارگران مي دانست، زيرا آنها با كناره گيري دين و روحانيت از امور اجتماعي و سياسي براحتي مي توانستند حكومت هاي استبدادي را براي حفظ منافع خويش در كشورهاي اسلامي بر منصب قدرت بنشانند.
از نظر آيت الله كاشاني، مقابله با استعمار انگلستان كه در كليه شئون اجتماعي و سياسي ايران دخالت مي كرد، يك وظيفه شرعي و ملي محسوب مي شد.
به دليل مخالفت هاي آيت الله كاشاني با غارت ثروت ملي ايران يعني نفت و اعلاميه هاي ضدانگليسي او، دولت وقت با اشاره انگليسي ها وي را به مدت 28 ماه در زندان متفقين در شهرهاي اراك و كرمانشاه به حبس كشيد.
پس از آزادي، با گذشت حدود يك سال، بار ديگر به وسيله دولت در تير 1325 دستگير و به مدت يكسال ديگر تبعيد شد كه در نهايت در سال 1326 آزاد گرديد، سپس به تهران مراجعه و رهبري ديني مبارزات سياسي را براي بيرون كردن انگليسي ها از ايران به عهده گرفت. به خاطر روحيه استقلال طلبي و بيگانه ستيزي، آيت الله كاشاني سال ها پيش از فعاليت ملي گرايانه به فكر قطع دست انگليسي ها از نفت ايران افتاد و آن را شرط لازم و مقدمه استقلال سياسي و اقتصادي كشور مي دانست.
بهمن 1327 به دليل اعلاميه اي شديداللحن عليه انگليس و به بهانه تيراندازي به شاه، آيت الله كاشاني بار ديگر دستگير و بعد از چند روز به لبنان تبعيد شد؛ اما پس از انتخاب شدن به عنوان نماينده مجلس شانزدهم از سوي مردم، دولت مجبور شد طي تلگرافي بازگشت او را به ايران بدون اشكال اعلام كند.
با بازگشت آيت الله كاشاني به تهران و استقبال با شكوه مردم و چهره هاي سياسي از ايشان، فصل ديگري از مبارزه با انگليس با محوريت ايشان آغاز شد.
در اولين روزهاي بازگشت آيت الله كاشاني از تبعيد، در يكي از نخستين جلسات مجلس شانزدهم، دكتر مصدق پيام تاريخي ايشان را درباره تفكر ملي شدن صنعت نفت و اعتراض به تبعيد غيرقانوني خود و بي اعتباري مصوبات مجلس مؤسسان، در صحن مجلس قرائت كرد. در بخشي از اين پيام آمده بود: «... وظيفه ديني و ملي دانستم كه نظر ملت ايران را درباب مظالم شركت نفت و حقوق مغضوبه ملت ايران در طي اعلاميه اي منتشر كنم و جدا استيفاي حقوق از دست رفته آنها را بخواهم و مخالفت مردم را با هر قرارداد يا عملي كه مشعر بر تثبيت و تاييد عمل اكراهي غيرنافذ سنه 1312 شمسي مطابق با سال 1933 ميلادي باشد اظهار نمايم. نفت ايران متعلق به ملت ايران است و به هر ترتيبي كه بخواهد نسبت به آن رفتار مي كند و قرارداد قانوني كه به اكراه و اجبار تحميل شود هيچ نوع ارزش قضايي ندارد و نمي تواند ملت ايران را از حقوق مسلمه خود محروم كند.»
با اعلام نخست وزيري رزم آرا در تيرماه 1329 كه براي تصويب قرارداد نفت و حل آن به روش نظامي به صحنه آمده بود، آيت الله كاشاني مبارزه شديدي را با او شروع كرد و با صادركردن اعلاميه اي تند، مردم را به مقاومت در مقابل حكومت او فراخواند.
دكتر مصدق هم با صدور فرمان نخست وزيري رزم آرا، اعلاميه آيت الله كاشاني عليه رزم آرا در مجلس قرائت كرد كه در آن، مخالفت شديد و قطعي با حكومت رزم آرا كه برخلاف افكار عمومي و به كمك و تحريك بيگانگان بر سر كار آمده بود، بيان شده بود.
ترور رزم آرا به وسيله خليل طهماسبي (عبدالله رستگار) كه يكي از اعضاي فدائيان اسلام بود، باعث شد او نتواند در هدف خود يعني تصويب لايحه الحاقي نفت موفق شود حمايت از قاتل رزم آرا و آزادي او براين اساس كه او در راه خدمت به ملت ايران و برادران مسلمانش، رزم آرا را به قتل رسانده و حكم اعدام او توسط ملت صادر شده است نشان از جديت و اهميت قائل شدن آيت الله كاشاني براي مسئله نفت و مقابله با انگليس مي داد.
اعلاميه ها و مصاحبه آيت الله كاشاني با خبرنگاران داخلي و خارجي در بازگرداندن مصدق به قدرت در واقعه 1331 اساسي ترين نقش را داشت، بويژه آن كه ايشان در مصاحبه با خبرنگاران سوگند ياد كرده بود كه اگر قوام نرود، عليه دولت اعلام جهاد مي كند و خود كفن مي پوشد، مردم را در مقابله با حكومت همراهي مي كند.
پيروي و اطاعت مردم از آيت الله كاشاني به عنوان يك پيشواي روحاني باعث شد اراده مردم بر تحميل آشكار خارجي و شاه پيروز شود.
پس از حادثه 30تير 1331 كه دكتر مصدق با قدرت به صحنه سياسي كشور بازگشت اختلاف رهبر مذهبي نهضت بويژه درباره تقاضاي دكتر مصدق براي گرفتن امتيازات ويژه، انتصاب افراد مشكوك به كارهاي حساس و اجراي همه پرسي براي منحل كردن مجلس به مراحل حساسي رسيد. آيت الله كاشاني درخواست مصدق را براي كسب اختيارات ويژه خلاف قانون اساسي و عملي غيردموكراتيك مي دانست كه پيش از هر چيز بازگشت مجدد استبداد و استعمار را فراهم مي كرد.
آيت الله كاشاني كه بي پروا از خليل طهماسبي به عنوان نجات دهنده ملت ايران حمايت كرد، در پاسخ به شاه كه خواهان جلوگيري از تندروي هاي فداييان اسلام شده بود، گفت: شاه اگر بخواهد محبوب باشد، بايد با ملت همصدايي كند.
پس از ترور رزم آرا، گذشته از برخي مراجع بزرگ قم مواضع بسياري از علماي شيعه در حمايت از نهضت ملي شدن نفت كاملا آشكار شد و چهره هايي همچون آيت الله صدر و آيت الله خوانساري از نهضت ملي شدن صنعت نفت استقبال كردند به اين ترتيب بار ديگر پس از گذشت چند دهه از نهضت مشروطيت بخش مهمي از علماي شيعه توانستند از يكسو ديدگاه هاي متفاوت خود را در مسير يك هدف مشخص سامان بخشند و از سوي ديگر با درك جريان هاي سياسي روز به هماهنگ كردن آنها در راه يك آرمان مشخص ياري رسانند. نتيجه اين آگاهي نيز استفاده صحيح و مناسب از امتياز سنتي خود يعني پيشوايي جامعه مذهبي ايران بود. نقطه اوج اين حركت را در قيام 30تير 1331 شمسي و نقطه كانوني اين فرايند را در شخص آيت الله كاشاني كه مبارزه سياسي را با وفاداري به آرمان هاي مذهبي جمع كرده مي توان مشاهده كرد.
پس از استعفاي دكتر مصدق و اعلام نخست وزيري قوام السلطنه و پس از آن كه دستور قوام براي دستگيري آيت الله كاشاني ناكام ماند، آيت الله كاشاني دست به انقلابي ترين اقدامي زد كه يك رهبر برجسته شيعه مي توانست انجام دهد؛ يعني اعلام جهاد داد و حتي شاه را تهديد كرد كه اگر در بازگشت دولت مصدق اقدام نكند، «دهانه تيز انقلاب را با جلوداري شخص خود متوجه دربار خواهم كرد.»
اين گونه بود كه آيت الله كاشاني همه جريان هاي سياسي را به يك حركت هماهنگ فراخواند، يا آن گونه كه خود مي گفت «همه مردم حزب من هستند، ما در مبارزه با استعمار انگليس همكاري همه را با آغوش باز مي پذيريم.» چنين ديدگاهي نمايانگر اوج گيري حركتي از سوي علماي شيعه بود اما در حقيقت كار فروپاشي نهضت ملي از شامگاه همان 30تير 1331 شمسي و بازگشت دكتر مصدق آغاز شد.
مجموعه نيروهايي كه به نوعي در قيام 30تير 1331 همدلي نشان دادند و به ميدان آمدند، از اين پس به كلي از هم پاشيدند و از پي آن سرنوشت اين دولت قانوني نيز همانند نخستين مجلس قانوني اين مرز و بوم شد. بدون ترديد، دكتر مصدق كه از يك سو در چنگال مشكلات خارجي و از سوي ديگر، در مركز انتظارات فراوان و برآورده نشده مجموعه جناح هاي سياسي داخلي قرار داشت و همچنين با بي اعتنايي هايي كه به خواسته هاي روحانيون نشان مي داد، نتوانست به سود نهضت در سامان بخشي به جريان هاي متفاوت و متضاد موجود توفيقي به دست آورد و نتيجه چنين شد كه رقيب اصلي با يك كودتا همه را از صحنه حذف كرد.
منابع:
1- حسين گل بيدي، آيت الله كاشاني و نفت، تهران، اسلامي 1380
2- دكتر علي اكبر ولايتي، فرهنگ و تمدن اسلامي، نشر معارف، قم، .1387
3- فريدون اكبرزاده، نقش رهبري در نهضت مشروطه، ملي نفت و انقلاب اسلامي، مركز اسناد انقلاب اسلامي، .1381

 



اصلاحات در گفت وگو با حجت الاسلام اشكوري
فتنه 88 اوج تنازع اصلاح طلبان ديني و غربي بود

يك استاد دانشگاه با بيان اينكه فتنه 88 اوج مقابله اصلاحات غربي با اصلاحات ديني براي حذف و يا حفظ حاكميت الهي بود، گفت: در حالي هدف مهم ترين مقوم اصلاحات ديني است كه فتنه گران هدف خود را حذف خداوند از جامعه قرار دادند و بر همين اساس تئوري پردازي كردند.
«reform »كه پيدايش آن بيشتر به دوران تولد كشور آمريكا برمي گردد، در ادبيات علوم سياسي غرب و توسط نظريه پردازان اروپا تجزيه و تحليل شد؛ از آنجا كه اصلاحات راه تمامي انبياي الهي و ائمه اطهار بود مسلمانان نيز اصلاح طلبي يا عمل صالح را به طور فطري مي پسنديدند، برهمين اساس غربي ها عزم كردند «reform »را در ايران به معناي اصلاحات معرفي كنند تا واژه ها سرآغازي براي يك رويارويي باشد. در حالي كه غرب جنگ واژه ها را در كشورمان به راه انداخته بود كه مردم كنجكاوي خاصي روي واژه اصلاحات پيدا كردند؛ بر همين اساس و براي روشنگري بيشتر در خصوص پيدا و پنهان اصلاحات و «reform »در ايران، با حجت الاسلام اشكوري از اساتيد حوزه و دانشگاه در گرماي 50 درجه شهر قم 2 ساعت به گفت وگو نشستيم كه حاصل آن از نظرتان مي گذرد.
حجت الاسلام عبدالمجيد اشكوري استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به سؤالي در خصوص تعريف واژه اصلاحات در مفاهيم ديني و غيرديني اظهار داشت: وقتي ما در خصوص واژه ها سخن مي گوييم، بايستي يك مطلب عمده را بيان كنيم كه واژه ها در نظام هاي فكري مختلف داراي مفاهيم مختلفي مي شود.
وي با بيان اينكه مفاهيم در نظام هاي فكري يك سير تاريخي معنا دار دارد، افزود: ممكن است يك واژه در يك سير تاريخي مفاهيم و معناي مختلفي داشته باشد. برهمين اساس بايد گفت واژه ها بر اساس سير تاريخ و نظام هاي فكري مفاهيم مختلفي پيدا مي كند و واژه يا مفهوم اصلاحات از اين قاعده مستثني نيست.
اين كارشناس مسائل ديني در ادامه گفت: در حالي كه واژه اصلاحات وارد ادبيات ملت ايران مي شود كه ابتدا بايد بررسي كرد كه منشأ اين واژه از كجا نشئت مي گيرد. اگر منشأ آن فرهنگ و تمدن غربي است، بايد گفت در فرهنگ و تمدن غربي يك سيري براي شكل گيري يك نظام فكري وجود دارد و اين نظام فكري امروز در غرب حاكم شده است و اين نظام فكري مفاهيم متفاوتي توليد كرده كه از جمله آن واژه اصلاحات است.
¤ اصلاحات در پايگاه نظام فكري غرب شكل گرفت
اشكوري با بيان اينكه واژه اصلاحات در غرب معنا و مفهوم خاص خودش را دارد، خاطرنشان كرد: متاسفانه بر اساس مفاهيم برگرفته از غرب واژه اصلاحات در كشور ما در دهه هاي گذشته مطرح و وارد ادبيات سياسي كشورمان شد؛ در حالي واژه اصلاحات در ايران مطرح شد كه اصلاحات در پايگاه نظام فكري غرب و بر اساس سير تطور و تحول غرب براي صدور به ايران ساخته و پرداخته شده بود.
اين استاد حوزه با اشاره به مفهوم اصلاحات ديني، خاطرنشان كرد: اگر ما سراغ ادبيات قرآني برويم، عمل صالح را در اكثر سوره هاي قرآن مشاهده خواهيم كرد چرا كه عمل صالح از واژه هاي كليدي و محوري مطرح شده در قرآن است و اصلاحات در قرآن به معناي فكر و عمل صالح است.
اين استاد دانشگاه فكر صالح مطرح شده در قرآن را به معناي فعل و انديشه اي كه بشريت را به اهداف الهي مي رساند، دانست و گفت: اصلاحات در قرآن و اسلام به اين معناست كه خلأهاي موجود براي رسيدن به اهداف الهي را با عمل صالح و فكر صالح پر كنيم و به هدف نهايي برسيم.
¤ حركت تمامي انبياي الهي از آدم تا خاتم (ص) اصلاحي و اصلاح طلبانه بود
وي با بيان اينكه تنها هدف در اصلاحات قرآني و ديني مورد توجه قرار نگرفته است و مسير رسيدن به هدف نيز مهم است، تصريح كرد: اگر بگوييم كه هدف نهايي مسلمانان حاكميت الهي در روي كره زمين است، نمي توانيم مسير صراط مستقيم را براي رسيدن به اين هدف ناديده بگيريم. بنابراين هر فكر و انديشه اي كه اصلاح طلبان واقعي را به سمت هدف نهايي مي كشاند و يا يك خلأيي از خلأهاي موجود در راه هدف نهايي را پر مي كند در قرآن به حركت اصلاحي تعريف شده است.
اين استاد دانشگاه حركت تمامي انبياي الهي از آدم تا خاتم (ص) را اصلاحي و اصلاح طلبانه دانست و با بيان اينكه انبياي الهي همراه با ائمه اطهار يك هدف اصلاحي را در يك مسير اصلاح طلبانه و با اعمال صالحانه براي رسيدن به اهداف نهايي دنبال مي كردند، گفت: انقلاب اسلامي يك حركت اصلاح طلبانه ديني منطبق بر حركت انبياي الهي بود كه توسط افرادي صالح و در مسيري درست انجام شد.
اشكوري اصلاحات ديني را يك صفت كمالي توصيف كرد و افزود: در اسلام بشريت در هر نقطه اي كه قرار دارند، بدون ترديد مرحله بالاتري براي رسيدن به كمال وجود دارد و حركت كردن متداوم براي كمال بيشتر به معناي صفت كمالي اصلاحات ديني ناميده شده است. نمي توان حدي را براي كمال تعريف كرد و گفت كه ديگر اصلاحاتي نبايد صورت بگيرد بلكه اسلام معتقد است كه براي رسيدن به كمال بايد مداوم اصلاحات را در دستور كار قرار داد.
وي با بيان اينكه رفرم در غرب به معناي اصلاح ساختارهاي قدرت و حاكميت است، در پاسخ به سؤالي در خصوص تفاوت اصلاحات غربي و اصلاحات ديني بيان داشت: من هيچ علاقه اي ندارم كه اصلاحات ديني مندرج در قرآن و احكام اسلام را با آنچه در غرب به اسم اصلاحات مي شناسند و از آن سخن مي گويند، تطبيق دهم. چرا كه معتقدم غرب براي نظام فكري خود واژه هايي را توليد كرده است اما مسلمانان واژه اصلاحات و يا عمل صالح را توليد نكردند بلكه براي رسيدن به اهداف نهايي به دستور قرآن عمل كرده راه اصلاحات را پيش مي گيرند.
اين استاد دانشگاه امر به معروف و نهي از منكر را از مشخصه هاي اصلاحات ديني دانست و در پاسخ به سؤالي در خصوص اصطكاك اصلاحات ديني در ايران و اصلاحات مرسوم در غرب گفت: آنچه در غرب اتفاق مي افتد هيچ شباهتي به حركت در مسير حاكميت الهي ندارد و اگر بخواهيم اين مسئله را بررسي كنيم، بايد بگويم ليبراليزم به عنوان فرهنگ شيطان به معناي مفسدات غربي و نهضت بيداري اسلام بر اساس خدا محوري امروز هر دو به اسم اصلاحات با يكديگر در اسلام و غرب اصطكاك پيدا كرده اند.
¤ ليبراليزم شاكله مفسدات غربي و انديشه شيطان براي اداره دنياست
اشكوري معتقد است كه اگر روزي شيطان اداره دنيا را داشته باشد هيچ راهي جز تجزيه انديشه ليبراليزم براي اداره دنيا نخواهد داشت؛ چرا كه ليبراليزم اصالت تفكر و مباني ايدئولوژيك شيطان براي راهبري انسان در مواجهه با خداوند است.
وي با بيان اينكه اصلاحات علاوه بر هدف نهايي، مقومات مشخصي دارد در بيان چرايي اين گفته خود تأكيد كرد: اگر ما مقومات اصلاحات ديني را بشناسيم مي توانيم تشخيص دهيم كه در كجا اصلاحات ديني با اصلاحات ضد ديني درگير خواهد شد.
اين استاد حوزه هدف را اولين مقومات اصلاحات ديني توصيف كرد و افزود: ما معتقديم كه يك نظام فكري يك هدفي را تعيين مي كند و مي گويد كه انسان ها هر چقدر به اين هدف نزديك تر مي شوند عمل صالح انجام مي دهند و حركت خود را اصلاح طلبانه تر مي كنند.
اشكوري با طرح اين سؤال كه آيا هر هدفي مصلحانه است يا نه، گفت: نمي توان پذيرفت كه هر هدفي مصلحانه و براي رسيدن به هدف صالح و اصلح است چرا كه هدف صالح موضوع كلان فلسفه دين و سياست است و ما بايد اهداف را بررسي كنيم و هدف مصلحانه و اصلح را انتخاب كنيم تا به جاي اصلاحات در مسير مفسدات قدم برنداريم.
وي مسير را دومين مقومات اصلاحات ديني دانست و افزود: تنها براي اصلاحات ديني هدف مصلحانه كافي نيست چرا كه بايد دو نكته در مسيرهاي رسيدن به هدف مصلحانه مورد بررسي قرار گيرد. نكته اول اينكه مسير بايد منطبق با هدف مصلحانه باشد و دوم اينكه خود مسير بايد مصلحانه و اصلاح كننده باشد.
اين پژوهشگر مسائل فرهنگي با بيان اينكه رفتار مصلحانه مقوم سوم اصلاحات ديني است، يادآور شد: رفتار مصلحانه يعني فعلي كه متناسب با مسير و هدف باشد؛ رفتار مصلحانه در ادبيات ديني به معناي حسن فعلي است.
اشكوري با بيان اينكه حركت مصلحانه نيازمند حسن فعلي يا رفتار مصلحانه است، خاطرنشان كرد: فاعل يا فرد اصلاح طلب مقوم چهارم اصلاحات ديني است و در ادبيات قرآني به نام حسن فاعلي از آن ياد شده است. بايد توجه شود كه فرد اصلاح طلب چه كسي است و آيا خود او معنا و مفهوم اصلاحات را مي داند يا خير؟
اين استاد دانشگاه جامعه را پنجمين مقوم اصلاحات ديني دانست و اظهار داشت: در اصلاحات ديني بايد توجه كرد كه جامعه اي كه در حال حركت به اصلاحات ديني است، چه مشخصه هايي دارد. البته منظور از جامعه شامل خانواده و يك اجتماع بزرگ و يك ملت اصلاح طلب مي شود.
¤ هدف،مسير، رفتار، فاعل و جامعه پنج مقوم اصلاحات ديني است
وي بعد از اينكه هدف، مسير، رفتار، فاعل و جامعه را به عنوان پنج مقوم اصلاحات ديني عنوان كرد، گفت: دو ايدئولوژي شيطاني و الهي وجود دارد كه هر دو اصلاحاتي را مدنظر دارد و اين در حالي است كه در ايدئولوژي شيطاني بر اساس يك نظام فكري اصلاحات و ضد اصلاحات تعريف شده است و در مقابل در ايدئولوژي خدامحوري اصلاحاتي براي رسيدن به حاكميت الهي به عنوان ايدئولوژي قرآن مطرح است و اين دو ايدئولوژي به عنوان ايدئولوژي هاي اصلاح طلبانه در جهان امروز در مقابل يكديگر قرار گرفته و اصطكاك پيدا كرده است.
اشكوري با بيان اينكه ابزار ايدئولوژي شيطاني براي مواجهه با اصلاحات ديني اصلاح اصول، موازين و احكام الهي به سوي مفسدات شيطاني است، ادامه داد: اصلاح طلب واقعي بايد مراقب باشد تا مفسدات غربي به اسم اصلاحات وارد ادبيات كشورمان نشود. آنچه كه امروز در غرب در حال رخ دادن است، گرچه از سوي تئوريسين هاي آنها اصلاحات نام گرفته اما قرآن چنين نظري نداشته و به اصلاحات غيرديني و ضد ديني، فساد گفته شده است.
اين فعال سياسي با بيان اينكه تعبير جنگ اصلاحات بين غرب و اسلام صحيح نبوده و واقعيت جنگ فساد و اصلاح بين مفسدان و اصلاح طلبان است، تصريح كرد: بدترين اتفاق ممكن در رويارويي فساد و اصلاح آن چيزي است كه در دهه 70 در انقلاب اسلامي رخ داد و مفسدان برچسب اصلاحات را به خود زده و ادعاي اصلاح طلبي ديني را مطرح كردند و در پاسخ به اصلاح طلبان واقعي آنها را متحجران مفسد ناميدند.
¤ برچسپ اصلاح روي فساد مهمترين مؤلفه جنگ نرم در دهه 70 بود
اشكوري برچسب زني را از جمله مؤلفه هاي جنگ نرم دانست و گفت: جنگ نرم واقعي زمان رخ مي دهد كه جرياني بخواهد برچسب فساد را روي اصلاحات ديني كه توسط انبياي الهي انجام شده بود، بزند و در مقابل به اسم اصلاحات ديني افساد شيطاني را به جامعه تحميل كند.
وي با اشاره به اين آيه قرآن كه مي فرمايد؛ «و ذا ق يل لهم لاتفس دوا ف ي الأرض قالوا نّما نحن مصل حون» افزود: قرآن نويد داده بود كه منافقان فساد خواهند كرد و در پاسخ به اعتراضات خود را اصلاح طلب معرفي خواهند كرد و اين آيه قرآن به اهميت دقت و تأمل روي واژه اصلاحات ديني مي افزايد.
اصولگراي واقعي، اصلاح طلب و اصلاح طلبان واقعي اصولگرايان هستند
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه اصولگراي واقعي، اصلاح طلب ديني بوده و اصلاح طلبان واقعي اصولگرايان هستند، اضافه كرد: اصولگراي واقعي كسي است كه حركت اصلاح طلبانه در راه رسيدن به هدف نهايي را دنبال كند و اصلاح طلب واقعي كسي است كه اصلاح براي حفظ و تقويت اصول را در دستور كار خود قرار داده باشد و در حقيقت تعاريف اصلاح طلبي و اصولگرايي هيچ تفاوتي با يكديگر ندارند بلكه اصلاح طلبي و اصولگرايي دو واژه متمم و كامل كننده يكديگر هستند.
اشكوري در پاسخ به اين سؤال كه آيا مطرح شدن مفهوم دموكراسي در راستاي مفسدات غربي عليه اصلاحات ديني بوده است يا نه، گفت: نظام فكري غرب واژه دموكراسي را توليد كرده است تا به اهداف نهايي خود برسد و به نظر من واژه هايي چون دموكراسي تعريف شده در غرب متناسب با نظام فكري جامعه ما نيست.
وي با بيان اينكه مردم سالاري ديني نقطه مقابل اصلاحات ديني در مواجهه با مفسدات غربي است، خاطرنشان كرد: مردم سالاري ديني به اين معنا است كه كليه انسان ها به عنوان امر واجب ناظر بر خود، بر ديگري و بر حكومت هستند و متقابلاً حكومت ناظر بر امور است تا هيچ رفتاري خلاف مصلحت بشري در جامعه صورت نگيرد اما در دموكراسي غربي مصلحت بشري در نظر گرفته نشده است و تنها نظر اكثريت حتي اگر خلاف مصالح بشري باشد، مورد اهميت است.
¤ دموكراسي غربي، عقل را ابزاري براي نفس مي داند
اين استاد حوزه گفت: در دموكراسي غربي اينگونه تعريف شده است كه انسان ها به دنبال لذت هاي جنسي بروند و عقل را ابزاري براي خواهندگي بشر به كار بگيرد نه فراتر از خواهندگي بشر؛ اما در مردم سالاري ديني خود لذت جنسي از طريق عقل سنجيده مي شود و خود عقل ملاك انجام دادن يا ندادن فعل مي شود.
اشكوري با طرح اين سؤال كه مدعيان دموكراسي بايد پاسخ دهند كه در غرب عقل آزاد است يا نفس، گفت: در دموكراسي غرب، نفس آزاد است و عقل محدود. بر همين اساس معتقدم كه واژه دموكراسي واژه اصلاح طلبانه ديني نيست بلكه ابزاري براي رسيدن به مفسدات غربي در راستاي اهداف نهايي ايدئولوژي شيطان است.
¤ راي 22 ميليوني به اصلاحات ديني بود نه به محمد خاتمي
وي در پاسخ به اين سؤال كه آيا بيش از 22 ميليون ايراني به اصلاح طلبان رأي دادند يا به اصلاحات، گفت: آنچه به اسم اصلاحات ديني در ذهن مردم ايران نقش بسته بود، در رأي به آقاي خاتمي متجلي شد. اما بايد گفت كه جريان مدعي اصلاحات به دروغ خود را اصلاح طلب ناميد و روي نظريه هاي غربي و مفسدات خود برچسب اصلاحات را زد و مردم مسلمان كه اصلاحات را هدف كلان انقلاب، رشد عدالت ورزي و افزايش دين گرايي مي دانستند، به اين واژه زيبا رأي دادند.
اين استاد دانشگاه معتقد است كه جريان مدعي اصلاحات در ابتداي انقلاب اسلامي براي تحقق اهداف خود به طور عريان وارد صحنه شدند و شكست سنگيني خوردند كه نمونه آن شكست جبهه ملي و نهضت آزادي بود.
¤ جبهه ملي و نهضت آزادي منظورشان از اصلاحات را صريح گفتند
اشكوري با بيان اينكه جبهه ملي و نهضت آزادي با صراحت مواضع خود را اعلام كردند و از سوي مردم ايران طرد شدند، گفت: طرد جبهه ملي و نهضت آزادي از سوي مردم براي جريان موسوم به اصلاحات تجربه بزرگي شد و اين جريان مجبور به تغيير تاكتيك در مقابل ملت شد. به طوري كه حتي تئوري پردازهاي اين جريان گام به گام و به صورت محتاط حركت كرده اند تا از نگاه مردم در امان باشند.
وي با بيان اينكه عبدالكريم سروش به عنوان يكي از تئوريسين هاي جريان موسوم به اصلاحات اخيراً به خاطر اظهارات صريح در خصوص وحي، خداوند و قرآن بيشترين تنفر را نزد مردم يافته است، تاكيد كرد: برچسبي كه در دهه 70 روي مفسدات زده بودند، به مرور زمان براي مردم عيان شد و مردم متوجه شدند كه پشت جريان مدعي اصلاحات چه تئوري هايي پنهان شده است.
اين مدرس حوزه و دانشگاه با بيان اينكه متاسفانه تاكنون پشت پرده جريان موسوم به اصلاحات افشا نشده است، از اهالي رسانه كه يك روحاني و مبلغ را جزئي از آن مي دانست، خواست تا در خصوص تئوري هاي وارداتي غرب كه قرار است به اسم اصلاحات مطرح شود، افشاگري كنند.
اشكوري با بيان اينكه در جريان امروز موسوم به اصلاحات طيف هاي متفاوتي وجود دارند، گفت: جرياني كه امروز خود را اصلاح طلب معرفي مي كند جريان مقابل با اصلاح طلبان ديني است اما بايد گفت كه غرب اجازه نمي دهد اتحاد جريان موسوم به اصلاحات در ايران دچار خدشه شود و بر همين اساس است كه هيچ گاه آقاي كروبي در خصوص مواضع مشخص سروش موضع گيري نمي كند و در پاسخ به سؤالات متعدد بدون اينكه اشاره كند كه كدام نظر سروش را قبول ندارد تنها به اين جمله اكتفا مي كند كه انتقاداتي را به سروش دارم.
¤ سكوت برخي از اعضاي مجمع در مقابل شبهه افكني ها از اصول اصلاح طلبي آنهاست
وي با بيان اينكه برخي از اعضاي مجمع روحانيون مفاهيم و
تئوري هاي مدعيان اصلاحات را قبول ندارند اما هيچ گاه موضع گيري صريحي نمي كنند، افزود: اسنادي موجود است كه برخي از اعضاي مجمع روحانيون شبهاتي را عليه اسلام و احكام قرآني وارد مي كنند كه ديگر اعضاي مجمع روحانيون آن را قبول ندارند اما آنچه مورد سؤال است، اين است كه چرا با وجود رؤيت شبهه افكني ديگر اعضاي مجمع روحانيون سكوت را به موضع گيري ترجيح مي دهند.
اشكوري در پاسخ به اين سؤال كه آيا شما شبهه مستندي از سوي اعضاي مجمع روحانيون مبارز براي ارائه داريد يا نه، گفت: به طور مثال آقاي اسدالله بيات زنجاني در تاريخ 8/ 6/ 1388 طي مصاحبه اي در پاسخ به اين سؤال خبرنگار روزنامه اعتماد كه آيا حاكميت سياسي پيامبر و اميرالمومنين (ع) نيازمند بيعت مردم بوده است يا نه، مي گويد بله، اگر اميرالمومنين علي (ع) منصوب حكومت بود، چرا گفت اگر مردم نمي آمدند من هم نمي آمدم. اگر خلافت ولايت و ولايت سياسي امري الهي و فوق بشري بود مگر دست حضرت علي (ع) بود كه قبول نكند، پس امامت اميرالمومنين منصوب است. اما حاكميت سياسي پيامبر واميرالمومنين دقيقاً بيعت مردم را مي خواهد.
اين كارشناس مسائل سياسي با بيان اينكه بيات زنجاني تعريف حاكميت سياسي اميرالمومنين را آغشته به دموكراسي غربي كرده و به جامعه ارائه مي كند ، خاطرنشان كرد: اسدالله بيات فراموش كرده است كه مردم هنگام حضور در مقابل در خانه حضرت علي (ع) ايشان را براي امامت دعوت نكردند. بلكه به عنوان خليفه چهارم مي خواستند و بر همين اساس خلافت را از اميرالمومنين مي توانستند بگيرند و بايد توجه كرد كه امامت به مردم مربوط نمي شود كه به كسي بدهد يا از كسي آن را بگيرد.
وي با بيان اينكه يقين دارم كه شبهات بيات زنجاني مورد توافق همه اعضاي مجمع روحانيون نيست، من بعيد مي دانم كه امروز آقاي كروبي نظرات افرادي چون بيات زنجاني را قبول داشته باشد. اما متاسفانه ايشان حاضر نيست در مقابل شبهه افكني هم پيمانانش موضع گيري كند و اين بسيار بد و غيرقابل پذيرش است.
¤ مواجهه سروش با جوادي آملي نمونه اي از رويارويي اصلاحات و مفسدات غربي است
اشكوري با بيان اينكه امروز افرادي چون سروش با آيت الله جوادي آملي و مصباح يزدي درگير اصلاحات ديني و مفسدات غربي هستند، گفت: براي اينكه به جامعه بگوييم آقاي جوادي آملي در اصلاح طلبي واقعي صادق است يا آقاي سروش، بايد به توصيه هاي اميرالمومنين در خصوص شناخت اصلاح طلب واقعي توجه كنيم؛ اميرالمومنين مي فرمايند؛ اصلاح طلب دروغگو دچار خودبزرگ بيني شده در پاسخ به دعوت الهي براي حركت در مسير اصلاحات ديني مي گويند شما دچار تحجر شده ايد و در دامن سنت گرفتاريد. در حالي كه تئوريسين هاي مفسدات غربي زماني كه از سنت سخن مي گويند در دل اين واژه عقب افتادگي،تحجر و عدم فهم زمانه را مطرح مي كنند و به اسم فهم درست از زمان مدرنيته را كه خاستگاه غرب براي مقابله با اصلاحات ديني است مطرح مي كنند.
وي با بيان اينكه هواپرستي و بدعت گذاري از مشخصه هاي مدعيان اصلاحات است، گفت: 18 تير سال 78 نمونه بارزي از هواپرستي جريان موسوم به اصلاحات بود و اين واقعه رويارويي واقعه اصلاحات و مفسدات در خيابان هاي تهران بود.
اين كارشناس مسائل سياسي در خصوص اينكه چگونه بايد مفسدات را از اصلاح طلب ها تفكيك كنيم، گفت: منابع كافي براي شناخت اصلاح طلب واقعي در جامعه وجود دارد اما متاسفانه كافي نبودن و بهتر بگويم و كم بودن رسانه در كشور اجازه روشنگري واقعي از پشت پرده جريان موسوم به اصلاحات و اثبات اصلاحات واقعي را نمي دهد. منظورم از رسانه شامل هر كسي كه بتواند سخن بگويد و مبلغ باشد، مي شود و در حقيقت هر كس كه بتواند انتقال دهنده پيام باشد يك رسانه است.
وي با بيان اينكه عبدالكريم سروش به عنوان يكي از تئوريسين هاي جريان موسوم به اصلاحات اخيراً به خاطر اظهارات صريح در خصوص وحي، خداوند و قرآن بيشترين تنفر را نزد مردم يافته است، تاكيد كرد: برچسبي كه در دهه 70 روي مفسدات زده بودند، به مرور زمان براي مردم عيان شد و مردم متوجه شدند كه پشت جريان مدعي اصلاحات چه تئوري هايي پنهان شده است.
استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به فتنه پس از انتخابات رياست جمهوري دوره دهم اشاره كرد و گفت: جريان موسوم به اصلاحات زماني كه اهداف خود را از تمامي راه ها دنبال كرد و نتيجه نگرفت باز هم روش خود را براي مقابله با حركت اصلاح طلبانه انقلاب اسلامي تغيير داد.
اشكوري تعصب، لجاجت، تكبر، هواپرستي و بدعت گذاري را از جمله علل حوادث پس از انتخابات دانست و گفت: نمي توان از نقش تئوري پردازي هاي تئوريسين هاي مفسدات غربي در كشور كه خود را اصلاح طلب معرفي مي كردند در فتنه اخير چشم پوشي كرد و به نظر من سهم افرادي چون حجاريان و سروش در فتنه اخير با كمتر كساني قابل قياس است.
وي در ادامه با بيان اينكه علامه محمد تقي جعفري مي گويد اكثر تئوريسين ها و فيلسوفان غربي براي اينكه زشت ترين حركات را زيبا جلوه دهند، فلسفه بافي مي كنند، گفت: در حوادث اخير تئوريسين هاي جريان موسوم به اصلاحات زشت ترين حركات موجود را به زيباترين حركات تعبير كرده و براي اين كار فلسفه بافي كردند.
اين استاد دانشگاه افزود: برخي از فلسفه بافي هاي مدعيان اصلاحات در حوادث بعد از انتخابات رياست جمهوري به حدي زشت و شنيع بود كه انسان از گفتن آن شرم دارد.
¤ مدعيان اصلاحات خواستند خدا را حذف كنند تا همجنس بازي ديگر زشت نباشد
اين كارشناس مسائل ديني با بيان اينكه هيچ عملي به زشتي اين نيست كه انسان بخواهد خدا را از جامعه حذف كند، گفت: در حوادث اخير تئوريسين هاي موسوم به اصلاحات آخرين كار ممكن را براي مقابله با خداوند انجام دادند تا ديگر هيچ عملي زشت نباشد. آنها عليه حكومت الهي قيام كردند تا حكومت اسلامي را سرنگون كنند تا ديگر همجنس بازي كه بسيار كمتر از مقابله با حكومت الهي است، شنيع نباشد.
اشكوري افزود: ايدوئولوگ هاي موسوم به اصلاحات كه فتنه اخير را سامان دادند، تلاش كردند تا به جامعه بفهمانند كه قيام عليه احكام الهي زيبا و باارزش است و به بخشي از جامعه گفتند كه قيام عليه احكام خداوند حق انسان است تا شورش و اغتشاش در خيابان ها نه تنها شنيع و زشت نباشد بلكه براي اغتشاشگران امري با ارزش و زيبا باشد.
¤ فتنه 88 اوج مقابله اصلاحات غربي با اصلاحات ديني براي حذف حاكميت الهي و حفظ حاكميت غيرالهي بود
وي با بيان اينكه فتنه 88 اوج مقابله اصلاحات غربي با اصلاحات ديني براي حذف حاكميت الهي و حفظ حاكميت غيرالهي بود، تصريح كرد: در حالي هدف مهم ترين مقوم اصلاحات ديني است كه فتنه گران هدف خود را حذف خداوند از جامعه قرار دارند و بر همين اساس تئوري پردازي كردند كه به نظر من مدعيان اصلاحات هيچ گاه قبل از انتخابات هدف خود را به جامعه نگفته بودند اما بركت انتخابات هدف آنها را براي مردم مشخص كرد.
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه موسوي و كروبي نمادي از جريان موسوم به اصلاحات براي مقابله با اصلاحات ديني بودند، گفت: آنچه غيرقابل پذيرش است عدم موضع گيري آقاي موسوي و كروبي در مقابل مدعيان حذف خداوند در جامعه اسلامي بود. آنها براي منافع خود و رسيدن به قدرت حاضر شدند هر عملي را بپذيرند و با هر فردي كه هر گرايشي دارد، متحد شوند.
اشكوري با بيان اينكه قطب نماي انسان مؤمن براي حركت در مسير اصلاحات ديني و سلاح مقابله با مفسدات غربي مدعي اصلاحات بصيرت است، گفت: دنياي امروز دنياي پيچيدگي ها است و هر چقدر زمان بيشتر به جلو مي رود، پيچيدگي ها بيشتر مي شود لذا بصيرت يعني فهم اين پيچيدگي ها و رفتاري متناسب با پيچيدگي ها براي حركت در مسير درست.
وي در پايان با بيان اينكه روشنگري در پيچيدگي هاي جهان امروز ضروري است، گفت: بايد به مردم گفت كه دشمن براي بدترين و زشت ترين مفاسد فلسفه بافي مي كند تا مردم در پيچيدگي ها، بصيرت لازم براي شناخت مسير درست از مسير غلط را داشته باشند.
منبع : خبرگزاري فارس

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14