اجلاس كابلابتكار عمل يا مديريت شكست؟! (يادداشت روز)

كنفرانس «امنيت و توسعه» افغانستان كه ديروز در كابل برگزار شد، بيش از هر ويژگي، «انگليسي» بود و برخلاف عنوان آن يك ابتكار عمل نبود بلكه «مديريت شكست» به حساب مي آيد. در اين اجلاس انگليس، آمريكا، فرانسه، عربستان و پاكستان توافق كردند كه طالبان را به حكومت برگردانند چرا كه از منظر آنان تسلط طالبان بر افغانستان حتمي و غيرقابل علاج مي باشد.
درخصوص تحولات جاري افغانستان و دلايل و نتايج برگزاري اجلاس ديروز در كابل و چشم انداز آينده افغانستان نكات زير به چشم مي خورد:
1- تلفات نظاميان عضو ناتو در افغانستان به نحو كم سابقه اي بالا رفته است. پيش از اين ميانگين سالانه قربانيان ائتلاف غرب در افغانستان 50 نفر بود و حال آنكه برابر آماري كه «گاردين» به نقل از اداره امنيت افغانستان منتشر كرده است تنها در ماه گذشته ميلادي-ژوئن- 103 نظامي غربي كشته شده اند كه 60 نفر آنان آمريكايي بوده اند به همين دليل دولت هاي آمريكا، انگليس و فرانسه تحت فشارهاي شديدي قرار گرفته اند و نظرسنجي ها بيانگر آن است كه بطور ميانگين بيش از دو سوم شهروندان اين سه كشور از حضور نظامي در افغانستان بشدت انتقاد مي نمايند. چندي پيش اوباما اعلام كرد كه نظاميان عضو ايساف تا پايان ژوئن 2011- آغاز سال نو- فرصت دارند تا اوضاع امنيتي را بهبود ببخشند و گرنه او نظاميان خود را از افغانستان خارج مي كند. ضرب الاجل شش ماهه اوباما در حالي مطرح شده كه اخيراً - يك روز پس از بركناري مك كريستال از فرماندهي نظامي آمريكا در افغانستان، ژنرال ديويد پترائوس كه جايگزين او شده بود با صراحت اعلام كرد: «هيچ اميدي به پيشرفت امور در شش ماه آينده وجود ندارد.» و «كارل لوين» رئيس كميته نيروهاي مسلح سناي آمريكا جمعبندي خود را از اوضاع افغانستان اينگونه مطرح كرد: «نيروهاي آمريكايي براساس اعلام اوباما تا ماه ژوئيه 2011 از افغانستان خارج مي شوند.» اين عبارات و وضعيت جاري و افزايش تلفات چند صددرصدي نيروهاي عضو ايساف نسبت به گذشته در افغانستان به خوبي شكست كامل نيروهاي ناتو را به تصوير مي كشد در واقع يك بار ديگر يك بلوك قدرت در مقابل مقاومت سخت افغان ها زانو مي زند.
2- نيروهاي طالبان در طول 3-2 سال گذشته پيشروي زيادي داشته اند. براساس پاره اي از گزارش ها حداقل 10 استان از 34 استان -عمدتاً درجوار مرز پاكستان- در تصرف طالبان مي باشد و اين گروه علاوه بر آن توانسته است به مركز، استانهاي غربي و شمالي افغانستان نيز نفوذ كند. اين البته صرفاً به دليل توانمندي طالبان نيست. پيشروي طالبان در حالي صورت گرفته است كه اصلي ترين مخالفان حاكميت طالبان- يعني تاجيك ها، هزاره ها و ازبك ها- به دليل در اشغال بودن كشورشان تمايلي به درگيري با طالبان نداشته و مخالفت با آنان را به نوعي حمايت از اشغالگري به حساب مي آوردند. 5 كشور همسايه افغانستان- شامل ايران، تاجيكستان، تركمنستان، ازبكستان و چين كه مجموعاً 3099 كيلومتر يعني حدود سه پنجم مرز افغانستان را تشكيل مي دهند- نيز حساسيتي در قبال غلبه طالبان بر ناتو نداشتند و حال آنكه اگر پاي ناتو در ميان نبود اين كشورها قدرت گرفتن طالبان را- با توجه به سابقه 5 ساله شرارت آنان- با منافع ملي خود ناسازگار مي دانستند و از توانايي هاي خود براي مهار اين جريان افراطي استفاده مي كردند. به هر حال اينك طالبان خود را پيروز ميدان به حساب مي آورد و آن را نه حاصل مذاكرات پنهاني بلكه محصول گسترش عمليات هاي چريكي عليه اشغالگران مي داند و سخنگوي آن با صراحت مي گويد ما نيازي به مذاكره نداريم چرا كه قادريم به زودي كفار اشغالگر را از كشورمان بيرون كنيم.
3- ميان انگليسي ها و آمريكايي ها از دوره بوش- بلر در نحوه مواجهه با طالبان اختلاف نظر وجود داشت آمريكايي ها صرفاً معتقد به استفاده از اهرم نظامي بودند ولي انگليسي ها- كه حداقل 200 سال با آنان در دوره استيلاي كمپاني هند شرقي زندگي كرده اند- معتقد به استفاده توامان از مذاكره و اقتدار نظامي بودند در عين حال سرفرماندهي نظاميان انگليسي مي دانست كه بدون شركت دادن طالبان در قدرت امكان غلبه بر شرايط امنيتي افغانستان وجود ندارد. آمريكايي ها با توسل به عمليات هلمند و سرو صداي زياد روي آن نشان دادند كه جمعبندي و استراتژي لندن را بر نمي تابند اما از حدود دو ماه پيش آمار تلفات نظاميان ناتو به شدت بالا رفت و طالبان نقاط جديدي را به تصرف درآورد لذا آمريكايي ها با وحشت فراوان عقب نشستند و سكان تحولات را به دست انگليسي ها سپردند از اين رو با قاطعيت مي توان گفت كه «اجلاس لندن يك اجلاس انگليسي است نه آمريكايي». مقامات مجمع الجزاير انگليس يك هندسه 7 ضلعي را تصوير كرده اند كه داراي سه ضلع بين المللي، دو ضلع منطقه اي و دو ضلع داخلي است. دولت كرزاي و طالبان اضلاع داخلي، كشورهاي پاكستان و عربستان دو ضلع منطقه اي و تروئيكاي انگليس، آمريكا و فرانسه سه ضلع فرامنطقه اي را شكل داده اند. دراين پروژه اين 7 ضلع در يك ظرف زماني 30 ماهه- تا پايان سال 2012- بايد برنامه اي را مديريت كنند كه در نهايت به استقرار يك حكومت دائمي با محوريت پشتون و در ذيل سلطه اسلام آباد و رياض منجر شود.
در اين طرح يك معارضه جدي و دنباله دار با ساكنان استانهاي مركزي، شمالي و غربي افغانستان پيش بيني شده است كه شامل 15 استان و نزديك به نيمي از خاك اين كشور است. علاوه بر آن در برنامه كنفرانس كابل نوعي انزوا براي 5 كشور همسايه شمالي و غربي طراحي گرديده و عمدا تلاش گرديده تا دست آنان از تحولات كوتاه باشد. اين رويه خود به خود نوعي مناقشه را در دو سطح داخلي و منطقه اي برمي انگيزد. اين چيزي نيست كه از نظر انگليس، آمريكا و... مخفي مانده باشد و لذا نمي توان گفت كه آنان از يك موضوع كاملا بديهي غفلت كرده اند بلكه شواهدي وجود دارد كه مي گويد اين خود بخشي از طرح است كه در بند بعد مي آيد.
4- در طرح انگليسي به موضوعي به نام «حل دائمي مناقشه ميان پشتون ها (افغان ها) و تاجيك ها (و هزاره ها و ازبك ها)» برمي خوريم كه يكي از محتمل ترين معاني آن تجزيه افغانستان به دو پاره- كشوري با مركزيت هلمند و تحت نام افغانستان و كشوري با مركزيت هرات، بلخ يا بدخشان ذيل عنوان ديگري- است. هم اينك حضور گلبدين حكمتيار و حامد كرزاي در اجلاس كابل تداعي كننده دوپاره كردن افغانستان است. از ظواهر امر برمي آيد كه عربستان و پاكستان از اين تجزيه استقبال كرده اند، طالبان آن را كاملا قبول دارد و حامد كرزاي معتقد است كه اگر راهي غير از آن وجود نداشته باشد بايد به آن تمكين كرد. اگر آمريكا و انگليس بتوانند، تجزيه افغانستان را تحقق ببخشند اولين گام در راه دولت ملت سازي جديد- بر مبناي خاورميانه جديد- برداشته شده است. براين اساس اين تجزيه داراي تبعات امنيتي و سرزميني فراواني در منطقه حساس خاورميانه مي باشد. اما برخلاف تصور اوليه، تجزيه افغانستان نه تنها مسئله اين كشور را حل نمي كند بلكه مشكلات جديدي را براي منطقه پديد مي آورد و اولين تبعات آن دامن پاكستان را خواهد گرفت چرا كه طالبان پاكستان به هلمند و قندهار بعنوان «مركز امارت اسلامي» مي نگرند و خواستار پيوستن استان وسيع سرحد شمالي و مناطق قبايلي به امارت ياد شده هستند. با اين وصف اگر افغانستان تجزيه شود راه براي تجزيه پاكستان به دو تا سه كشور هموار مي شود و اين نوعي روحيه تجزيه طلبي را به منطقه خاورميانه تزريق مي نمايد.
5- تلاش براي انزواي مجاهدين در حكومت از بركناري بسم الله خان از رياست ستاد مشترك ارتش- كه مهمترين پست نظامي ارتش مي باشد- و انتصاب او به وزارت كشور شروع شد در حاليكه وزير به راي مجلس احتياج دارد و كرزاي اميدوار است با انتخابات جديد مجلس- شهريورماه آينده- بركناري كامل بسم الله خان- از نزديكان احمدشاه مسعود - نهايي گردد. اقدام دوم گرفتن پست وزارت امنيت از دست مجاهدين بود. بركناري عبدالله صالح كه يك تاجيك بود، وضعيت امنيتي مجاهدين را بهم ريخت. از سوي ديگر با اتحاد هواداران كرزاي با پشتونها در جريان معرفي 7 وزير جديد به كابينه عملا دو وزير تاجيك و شيعه به كابينه راه نيافتند از اين رو مجاهدين با صدور بيانيه اي با صراحت اعلام كردند كه دوران وحدت آنان با كرزاي سپري شده و از اين پس بعنوان گروه مخالف وارد ميدان خواهند شد.
افغانستان با اين فضا به سمت انتخابات آتي مي رود و سردي روابط دولت با مجاهدين قاعدتا روي ميزان مشاركت شهروندان تاجيك، هزاره و ازبك- حدود 15 استان- اثر مي گذارد و احتمالا اين بار روندي عكس آنچه در انتخابات رياست جمهوري گذشته- يعني كناره گيري پشتونها- روي داد، اتفاق مي افتد. با كاهش مشاركت ساكنان شمال افغانستان، پشتونها مي توانند كاملا بر دستگاههاي سياسي افغانستان چيره شوند و اين موضوعي است كه تصميم گيري مشترك طالبان- كرزاي را تسهيل مي كند.
6- حدود يك ماه پيش لويه جرگه- مجلس ريش سفيدان- با حضور حدود هزار نفر از سران طوايف كه عمدتا پشتون بودند با كارگرداني انگليسي ها، پاكستاني ها و سعودي هاتشكيل شد. مهمترين مصوبه اين مجلس الحاق حزب اسلامي- گروه حكمتيار كه متحد جدي طالبان است- به دولت حامد كرزاي بود كه اين عملي شد در حاليكه ورود حزب اسلامي در واقع طليعه ورود طالبان به قدرت در افغانستان بود. حكمتيار براي آنكه از حساسيت مخالفان داخلي و منطقه اي طالبان بكاهد اعلام كرد كه حكومت گذشته طالبان تكرارپذير نيست. او حتي از طرف طالبان از پيروان مذهب حنفي- به دليل آزار طالبان به آنان- عذرخواهي كرد ولي واقعيت اين است كه حكمتيار در پي به دست آوردن رياست جمهوري افغانستان به نمايندگي از طالبان است اگر اين اتفاق بيفتد دو پيامد فوري خواهد داشت؛ درگيري هاي 3 ساله داخلي مجاهدين و گروه حكمتيار و نيز گروه طالبان از سر گرفته مي شود و مسير تبديل اين سرزمين به دو كشور هموار مي گردد. گلبدين به اين كرسي نزديك شده است. هم اكنون پنج وزارتخانه از جمله وزارتخانه هاي بسيار مهم اقتصاد و امنيت در اختيار اوست و جالب تر اين است كه يكي از نزديكان او اينك رئيس دفتر رئيس جمهور است!
7- نكته نهايي اين است كه ماجراي افغانستان بسيار ريشه دارتر از آن است كه در يك يا چند كنفرانس به سرانجام برسد. خواب تجزيه افغانستان هم- با همه خطرناك بودن آن- جديد نيست. دور كردن دست ايران، چين، تاجيكستان، تركمنستان و ازبكستان و نيز به زاويه راندن ساكنان 15 استان شمالي، غربي و مركزي افغانستان هم كار ساده اي نيست. بر همين اساس بايد ضمن هوشياري در انتظار اين خبر نشست: «اين طرح جديد هم، شكست جديدي را براي آمريكا رقم زد!»
همين جا بايد به ژرف نگري رهبر معظم انقلاب اشاره كرد كه در ديدار اخير فرماندهان و مسئولان سپاه پاسداران با ايشان ضمن اشاره به بركناري ژنرال مك كريستال تاكيد فرمودند كه اين رخداد يك اتفاق ساده نيست بلكه نشانه شكست آمريكا در افغانستان است.
سعدالله زارعي

در نشست كابل مطرح شد
متكي: امنيت افغانستان بايد به افغان ها واگذار شود

وزير امور خارجه كشورمان طي سخناني در نشست كابل پيشنهادهاي جمهوري اسلامي ايران را براي حل بحران در افغانستان تشريح كرد.
منوچهر متكي روز سه شنبه طي سخناني در كنفرانس بين المللي كابل كه با حضور وزراي خارجه و نمايندگان 70كشور و سازمان هاي منطقه اي و بين المللي برگزار شد گفت: افغانستان عضو مهم منطقه ماست كه شرايط داخلي آن تاثير عميقي بر امنيت و ثبات منطقه مي گذارد.
وي افزود: اكنون ديگر همه به اين باور رسيده اند كه راه حل مسئله افغانستان را نبايد در برخورد نظامي جستجو كرد. رفتار در افغانستان بايد مبتني بر واقعيات موجود در اين كشور و ساختارهاي اجتماعي و تجربه هاي تاريخي باشد. بايستي به مردم و دولت افغانستان اطمينان كرد و امور را به آنان سپرد و از نسخه هاي تجويزي و وارداتي پرهيز كرد و پذيرفت كه امنيت و توسعه لازم و ملزوم يكديگرند.
وزير امور خارجه كشورمان با بيان اينكه جمهوري اسلامي ايران از افغانيزه كردن امور و فرآيند دولت سازي همواره حمايت مي كند تاكيد كرد: ايران اعتقاد دارد اين مهم با حمايت جامعه بين المللي به سرانجام خواهد رسيد.
متكي در بخش ديگري از سخنانش گفت كه بعد از 9 سال حضور نيروهاي خارجي در افغانستان وضعيت امنيت، موضوع مبارزه با قاچاق مواد مخدر، مسئله آوارگان، فقر، بازسازي زيرساخت هاي اين كشور و بومي شدن سياست و امنيت در افغانستان از جمله چالش هايي است كه بايد براي آنها پاسخ مناسب يافت.
وي همچنين تروريسم را يك چالش جهاني برشمرد كه مبارزه با آن نيازمند مشاركت تمامي اعضاي جامعه بين المللي و اتخاذ يك رهيافت جامع است.
متكي همچنين با پرداختن به موضوع توليد و قاچاق مواد مخدر افزود كه مبارزه با اين مسئله نيازمند عزم جهاني است.
پنج اصل پيشنهادي ايران
وزير امور خارجه كشورمان در بخش پاياني سخنان خود تصريح كرد كه به اعتقاد جمهوري اسلامي ايران هرگونه راهكاري براي حل مسائل افغانستان بايد متضمن اصول زير باشد:
1- قانون اساسي افغانستان بزرگترين دستاورد اين كشور است. به اعتقاد ما اين قانون بايد محور و اساس جهت گيري ها و اقدامات در افغانستان باشد. همچنين روند دولت سازي و تقويت نهادهاي مدني ايجاد شده نيز مورد حمايت قرار گرفته و دستاوردهاي 9 ساله دولت و ملت افغانستان اساس هرگونه همگرايي و مصالحه ملي قرار گيرد.
2- حضور و افزايش نيروهاي خارجي كمكي به مسئله افغانستان نمي كند. بايد به مردم و دولت افغانستان اعتماد كرد و براي خروج نيروهاي خارجي جدول زماني مشخص شود.
3- از برخورد گزينشي و ابزاري با تروريسيم و افراط گرايي پرهيز شود.
4- امنيت و توسعه دو عنصر تفكيك ناپذير باشند. بازسازي افغانستان و زيرساخت هاي اين كشور بايد در كانون توجه جامعه جهاني قرار گيرد. جمهوري اسلامي ايران در بازسازي افغانستان فعالانه شركت كرده و در طرح هاي راهسازي، راه آهن، برق رساني، تاسيس مراكز فني و حرفه اي در اين كشور و اعطاي بورس و آموزش كادر وزارتخانه هاي افغانستان اقدام كرده و اين روند را ادامه خواهيم داد و در اين مسير دست كشورهاي دوست براي همكاري مشترك را مي فشاريم.
5- همكاري هاي منطقه اي به عنوان راهكاري مناسب مد نظر قرار گرفته و از حمايت جامعه بين المللي برخوردار شود. جمهوري اسلامي ايران مبتكر اجلاس هاي منطقه اي خصوصا نشست هاي سه جانبه ايران، افغانستان با كشورهاي پاكستان و تاجيكستان در سطوح سران و وزراي امور خارجه بوده و اين سياست را استمرار خواهد داد.
سخنان كلينتون
در اجلاس كابل
از سوي ديگر؛ هيلاري كلينتون وزير امور خارجه آمريكا در سخناني در كنفرانس بين المللي كابل مدعي شد كه از طرف جامعه بين المللي به دولت افغانستان كمك خواهيم كرد.
هيلاري كلينتون بدون آنكه به حضور اشغالگران آمريكايي در افغانستان و نقش آنها در شكل گيري بحران ها در اين كشور اشاره كند گفت: مردم و دولت افغانستان براي خود استراتژي تدوين كرده اند كه نشان دهنده كار و زحمت آنهاست و مي خواهيم از طرف جامعه بين المللي به دولت افغانستان اعلام كنيم كه به آنها كمك مي كنيم.
وي افزود: پروسه حل مسايل افغانستان نياز به مسئوليت پذيري دارد؛ با مسئوليت پذيري از سوي دولت افغانستان، سازمان ملل و جامعه بين المللي.

جار (گفت و شنود)

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: داريوش همايون وزيرصهيونيست رژيم شاه حمايت از موسوي و كروبي را يك حركت استراتژيك براي براندازي جمهوري اسلامي ايران دانست.
گفت: وقتي نتانياهو از موسوي و كروبي و خاتمي به عنوان بزرگترين سرمايه اسرائيل در ايران ياد مي كند، ديگر سران فتنه به حمايت نوچه هاي اسرائيل چه نيازي دارند؟!
گفتم: داريوش همايون خطاب به گروههاي اپوزيسيون داخل و خارج گفته است كه جنبش سبز! هم در پي براندازي جمهوري اسلامي است بنابراين بايد شرايط آنها را درك كرد و بيخودي به آنها انتقاد نكرد!
گفت: خب! ديگه چي؟!
گفتم: به اپوزيسيون گفته است به فرض هم كه به سران فتنه انتقاد كنيد هيچكس در داخل كشور به حرف اپوزيسيون خارج نشين گوش نمي كند.
گفت: خود داريوش همايون هم كه فراري خارج نشين است، پس چرا براي اپوزيسيون داخلي نسخه مي پيچد؟!
گفتم: چه عرض كنم؟! آدم شارلاتاني با دوز و كلك از مردم قرض مي گرفت و پس نمي داد و قاضي حكم كرد او را سوار الاغ كرده و در شهر بگردانند و جار بزنند كه كسي فريب اين شارلاتان را نخورد. بعد از چرخاندن او در شهر صاحب الاغ از وي كرايه الاغ را طلب كرد و يارو با عصبانيت گفت؛ مردك! مگر خودت از صبح تا حالا جار نمي زدي كه كسي با من معامله نكند؟!

رامين مهمانپرست: ايران تحت هر شرايطي به توليد سوخت هسته اي ادامه مي دهد

سخنگوي وزارت امور خارجه كشورمان تأكيد كرد كه جمهوري اسلامي ايران تحت هر شرايطي به چرخه توليد سوخت هسته اي ادامه خواهد داد .
رامين مهمانپرست ديروز در نشست هفتگي خود با خبرنگاران درباره رويكرد ايران در قبال مواضع جديد روسيه با توجه به اظهارات اخير مدودف اظهار كرد: درباره اظهارات مدودف درباره بحث فعاليت هاي هسته اي ايران قبلا پاسخ لازم از سوي وزيرامور خارجه داده شده است. ما تصور ايشان را كه فعاليت هاي هسته اي مان به سمت فعاليت هاي نظامي حركت مي كند را اشتباه مي دانيم و اين امر درست نيست. همكاري هاي ما با آژانس مويد صلح آميز بودن فعاليت هاي هسته اي ماست. ما براي توليد انرژي و استفاده از كاربردهاي صلح آميز ديگر آن برنامه ريزي كرديم و انتظارمان از آژانس اين است كه از حقوق مان بهره مند باشيم. ما به طور جدي چرخه سوخت را دنبال مي كنيم و اورانيوم را براي مصارف خود در چارچوب مقررات و قوانين آژانس توليد مي كنيم.
مذاكره بر مبناي بيانيه تهران
وي در پاسخ به سؤالي مبني بر اين كه دكتر علي اكبر صالحي، رئيس سازمان انرژي اتمي اعلام كرده بود پاسخ گروه وين در چارچوب مذاكراتي كه احتمالا در آينده شكل خواهد گرفت داده خواهد شد، نه به طور جداگانه گفت: چارچوب هاي بحث ما درباره تبادل سوخت مشخص است و در همين زمينه رايزني هايي صورت گرفته و بحث هاي مربوط به مذاكرات اتحاديه اروپا و 1+5 و مسائلي كه به نحوي بر موضوع تأثير مي گذارد در حال پيگيري است ما اعلام كرديم اساس مذاكرات ما براي تبادل سوخت بيانيه تهران و همه بندهاي مربوط به آن خواهد بود.
پاسخ به يك ادعا
مهمانپرست در ادامه در پاسخ به ادعايي مبني بر بهتر شدن روابط ايران و آمريكا پس از بازگشت شهرام اميري خاطر نشان كرد: شهرام اميري به عنوان يك شهروند ايراني توسط سرويس هاي امنيتي آمريكا ربوده شد و با ارائه اسنادي كه به سفارت سوييس در تهران تحويل داده شد و مسائل پيچيده امنيتي او از دست آمريكا رهايي پيدا كرد و به ايران بازگشت. بهبود روابط ايران و آمريكا به شرط تغيير رويكرد آمريكا در سياست خارجي و اقدامات عملي است كه عليه ايران انجام مي دهد. شهرام اميري يك نمونه از رفتار غيرانساني آمريكا درباره ايران بود.
سياست دوگانه آمريكا
در قبال تروريست ها
سخنگوي وزارت امورخارجه درباره تصميم اخير دادگاه آمريكا درباره گروهك مجاهدين خلق كه خواسته اند درباره فعاليت آن ها تجديدنظر شود گفت: فكر مي كنيم كشورهاي غربي با حمايت از گروهك هاي تروريستي تمام اصول خود را زير پا مي گذارند. دولت آمريكا در معرض آزمايشي جدي در اين باره قرار گرفته است كه به گروهك منافقين اجازه فعاليت مي دهد يا خير؟ از نظر ملت ما فرقي نمي كند. ملت ما قرباني تروريسم است و هر نوع حمايت از تروريسم و تقسيم آن ها به خوب و بد را محكوم مي كند. حمايت دولت هاي غربي از گروه هاي تروريستي براي رسيدن به اهداف خود علت اصلي گسترش اين گروه هاست.
زمينه براي ارتقاء روابط
با عربستان فراهم است
مهمان پرست درباره اظهارات سعود الفيصل، وزيرخارجه عربستان درباره ايران مبني بر اين كه ايران شايستگي رهبري منطقه را دارد با بيان اين كه اظهارات مقامات منطقه از سوي رسانه ها گاهي كامل و گاهي گزينشي نقل مي شود خاطرنشان كرد: ايران و عربستان دو كشور بزرگ در منطقه هستند و ظرفيت بالايي دارند و مي توانند در ايجاد آرامش و توسعه منطقه نقش جدي داشته باشند و ما معتقديم زمينه براي ارتقاي روابط فراهم است. آنچه كشورهاي منطقه را از هم دور مي كند تنها منافع رژيم صهيونيستي و دشمنان كشورهاي منطقه و جهان اسلام را تأمين مي كند اظهارات مقامات سعودي حاكي از جايگاه ايران در منطقه است و ما جايگاه بالايي براي عربستان قائليم و اميدواريم كشورهاي منطقه با هم روند هم گرايي را دنبال كنند.

خبرنگار مسيحي سي ان ان به خاطر تعريف از علامه فضل الله اخراج شد (خبر ويژه)

خبرنگار ارشد و مسيحي شبكه سي ان ان صرفا به خاطر نوشتن چند جمله مثبت نسبت به مرحوم علامه محمدحسين فضل الله (ره) از اين شبكه اخراج شد.
اكتاويا نصر خبرنگار مسيحي و لبناني الاصل در چند سطر كوتاه در تويتر علامه فضل الله را انساني معتدل و نوگرا توصيف كرده بود اما همين چند سطر باعث شد تا گردانندگان سي ان ان وي را متهم به داشتن مواضع ضداسرائيلي كرده و اخراج كنند.
پيش از اين هم هلن تامس پرسابقه ترين گزارشگر خبري كاخ سفيد به دنبال انتقاد از سياست هاي اسرائيل، پس از 67 سال سابقه خبرنگاري مجبور به استعفا شد.
علامه مجاهد سيد محمد حسين فضل الله، از نشانه هاي مقاومت در برابر رژيم اشغالگرصهيونيستي به شمار مي رود.

وزير صهيونيست رژيم پهلوي به خيانت موسوي و كروبي ايمان آورد (خبر ويژه)

وزير صهيونيست رژيم پهلوي به طور كامل نسبت به سران فتنه ابراز همدلي و حمايت كرد و از اپوزيسيون ضدانقلاب خواست با رويكرد منافقانه آنها هماهنگ باشند.
داريوش همايون كه پيش از اين به تلخي گفته بود «انقلاب اسلامي بدترين اتفاق در اين 80سال عمر من بود»، اكنون تاكيد مي كند: برجسته شدن نقش موسوي در جنبش سبز از پيشرفت توقف ناپذير او در پهنه انديشه و عمل سياسي كه در بنياد- و نه در تاكتيك ها- اندك تفاوتي با پيام و روحيه جنبش سبز ندارد. البته كروبي دليرتر است و به نظر مي رسد براي جبران آنچه براي انقلاب و حكومت اسلامي كرده، هرچه باشد تا پايان خواهد رفت. موسوي و خانم رهنورد در كنار او سياست گرانه تر عمل مي كنند.
به گزارش گويانيوز، اين سلطنت طلب فاسد با انتقاد از جريان هاي ضدانقلاب كه گاه به موسوي و كروبي انتقاد مي كنند يا سعي مي كنند كساني را جاي آنها بنشانند گفت: در پشت سر حملاتي كه به سران جنبش مي شود تلاش نه چندان پوشيده كنار زدن خود جنبش سبز را مي توان ديد. در ايران دگرگشتي روي داده كه نقش همه بيرونيان را كمرنگ، گاه تا حد زوال كرده است. كسي در ايران به سخنان آنان توجهي نمي نمايد. آنها اكنون كه جنبش موقتا از خيابان دست كشيده است و بيشتر در اعلاميه ها و سخنان موسوي بازتاب بيروني دارد به نقطه ضعف آشكار «رهبري» جنبش، پيشينه موسوي، مي زنند تا گفتمان خود را جانشين جنبش سبز سازند. مشكل آنها اين است كه اگر تاكيد بر پيشينه ها باشد كمتر كسي از مدعيان سالم خواهد ماند. امروز همه سوار يك قايق هستيم و گذشته ها را مي بايد بر يكديگر ببخشاييم.
داماد فضل الله زاهدي عامل انگليسي كودتاي 28مرداد 1332 و از گردانندگان نشريه صهيونيستي آيندگان، آنگاه ادعاي منافقانه كساني چون موسوي و رهنورد مبني بر دفاع از قانون اساسي را مورد تاييد قرار داد و گفت: «اين طرح حل مسئله رهبري به ياري قانون اساسي واقع بينانه و بيش از آن زيركانه است. خانم رهنورد با چيره دستي مشكل سياسي راه سبز اميد را گشوده اند. راه سبز اميد نمي تواند بيرون از قانون اساسي جمهوري اسلامي عمل كند. ادامه همين اندازه فعاليت هاي آن كه بسيار لازم است، و تنها بخت آن براي تشكيل ائتلافي شامل عناصر موثر رژيم براي شكست دادن احمدي نژاد در همين استراتژي است. در عين حال راه سبز اميد مي بايد جنبش سبز را نيز در كنار خود نگه دارد كه با كل اين رژيم و قانون اساسي آن در ستيز است. قانون اساسي به عنوان جلوگيري از «كورمال رفتن و پرهيز از آنارشيسم» فراخواندن جنبش سبز است به اينكه سود عملي پيشرفت گام به گام هماهنگ را دريابد و محدوديت ها را بشناسد و راه سبز اميد را كمتر سرزنش كند. يك ملاحظه عملي نيز هست.
وزير اطلاعات و جهانگردي رژيم كودتا سپس درباره شعارهاي اپوزيسيون ضدانقلاب نظير «سكولاريسم»، «انتخابات آزاد»، «رفراندوم» و «تعيين استراتژي هاي ديگر» گفت: حتما اگر استراتژي هاي ديگر مي توانستند مانند گفتمان جنبش سبز به هم رايي و همكاري كمك كنند نيازي به آنها نمي بود. چه اصراري بر رفتن بر بيراهه هاست؟ ما هنوز از نقشه راه سخن نمي گوييم. نخست مي بايد ببينيم كه به كجا مي خواهيم برسيم؟ تنها هنگامي كه با اين پرسش اساسي روبرو شويم خواهيم دانست كه ارزش نقشه هاي راه چيست؟

سيستم اطلاعاتي آمريكا در ازاي 40 ميليارد دلار زباله توليد مي كند (خبر ويژه)

نتايج يك پژوهش 2 ساله از ساختار و عملكرد 16 دستگاه اطلاعاتي آمريكا، از سردرگمي و ناكارآمدي اين سيستم با هزينه 40ميليارد دلار در سال حكايت مي كند. روزنامه واشنگتن پست پس از 2 سال بررسي و پژوهش، در گزارشي اعلام كرد: آنها فقط زباله توليد مي كنند و بودجه هدر مي دهند.
واشنگتن پست در گزارش خود مي نويسد: سيستم اطلاعاتي و امنيتي كه پس از حملات 11 سپتامبر ايجاد شد تا آن حد گسترده و شفاف شده كه نظارت و تصميم درباره موثر بودن آن ناممكن شده است. اين شبكه وسيع و به دور از نظارت، سبب ايجاد جهاني مخفي شده كه كسي به درستي نمي داند بودجه هاي هنگفت آن كجا و چگونه مورد استفاده قرار مي گيرد. گردانندگان اين جهان مخفي هم نامعلومند.
روزنامه آمريكايي مي افزايد: نتايج به دست آمده گزارش 2 ساله دلهره آور است. بيش از 1271سازمان دولتي و 1913شركت خصوصي وجود دارند كه مشغول مبارزه با تروريسم، تامين امنيت كشور و جمع آوري اطلاعات هستند. اين سازمان ها و شركت ها در بيش از 10هزار نقطه آمريكا داراي دفتر يا نمايندگي هستند. اما نتيجه فعاليت همه اين نهادها، بي در و پيكر بودن سيستم اطلاعاتي آمريكا و ميزان قابل توجه هدر دادن بودجه است.
واشنگتن پست مي نويسد: حدود 854هزار نفر در سازمان هاي اطلاعاتي و امنيتي مشغول به كار هستند. همه اين افراد از آزمون ها و صافي هاي متعددي عبور كرده و اجازه دسترسي به «اطلاعات محرمانه و سري» را دارند. گزارشگران واشنگتن پست اين پرسش را مطرح مي كنند كه «اين تعداد كاركنان كه بيش از 5/1برابر جمعيت پايتخت آمريكا را تشكيل مي دهند، اصولاً به چه كاري مشغول هستند؟» خيلي ها در سراسر جهان تنها با نام سازمان اطلاعات مركزي آمريكا سيا (CIA) آشنا هستند. اما در اصل در آمريكا دست كم 16اداره بزرگ دولتي در عرصه امنيت و جمع آوري اطلاعات وجود دارند كه بودجه اي حدود 40 ميليارد دلار در سال را به خود اختصاص مي دهند.
واشنگتن پست بازدهي كار سازمان هاي امنيتي در آمريكا را «توليد زباله» ناميده و مي افزايد: دو سوم اين اطلاعات محرمانه در پنتاگون، يعني در وزارت دفاع آمريكا جمع آوري مي شوند، اما تنها تعداد محدودي از كارشناسان اين وزارتخانه اجازه بازبيني اين اطلاعات را دارند. نتيجه اين خواهد شد كه اين «ابركاربران» كه داراي حقوق ويژه اي نيز هستند، ناتوان از هضم، درك و دسته بندي اطلاعات موجودند. به گفته يكي از اين كارشناسان پنتاگون «عمر من آنقدر نيست كه بتوانم از همه اين اطلاعات سر دربياورم.»
اين روزنامه تأكيد مي كند: رابرت گيتس وزير دفاع و رئيس اسبق سيا كه داراي تجربه اطلاعاتي است بر مشكلات موجود در كنترل سيستم اطلاعاتي آمريكا اذعان مي كند اما مي گويد كه قبول ندارد و اين سيستم بيش از حد لجام گسيخته شده است.
گفتني است ماه پيش امنيت پليس مدير اداره اطلاعات ملي آمريكا(DNI) به دليل اختلافات موجود از سمت خود استعفا داد و جيمز كلاپر قرار است جانشين وي شود. اين نهاد ارشد و ناظر اطلاعاتي از سال 2004 تأسيس شد اما در كمتر از 6 سال 3 مدير آن بركنار يا مستعفي شده اند كه خود از به هم ريختگي و آشفتگي در نهاد نظارت مركزي بر دستگاه هاي اطلاعاتي آمريكا حكايت مي كند. دنيس بلير با لئون پانتا رئيس سازمان سيا به بن بست رسيده بود و در رقابت موجود مجبور به كناره گيري شد.
بنجامين فريدمن محقق امور دفاع و امنيت ملي در اتاق فكر مؤسسه كيتو مي گويد: بايد از شر سيستم فعلي اطلاعاتي خلاص شد. مشكل اينجاست كه در دولت آمريكا از شر چيزي خلاص نمي شويم. با نظام بوروكراسي موجود، تولد وجود دارد ولي مرگ نه.

افق تيره جنگ 9 ساله افغانستان كلينتون: بوش مقصر است نه اوباما (خبر ويژه)

همزمان با سنگين تر شدن حجم انتقادها از آمريكا به خاطر طولاني شدن جنگ افغانستان، هيلاري كلينتون گفت: دولت بوش مسئول گسترش ناامني و افزايش حملات به نيروهاي خارجي در افغانستان است و دولت اوباما وادار به اصلاح اشتباهات دولت بوش شده است.
وزير خارجه آمريكا در گفت وگو با بي بي سي انگليس كه در آستانه اجلاس افغانستان در كابل صورت گرفت، افزود: اين رئيس جمهور پيشين (بوش) است كه بايد براي مشكلاتي كه اوباما با آن روبرو شده، مقصر شناخته شود. من درباره ناآرامي و خشونت و ناامني گزينه ديگري نمي شناسم. فكر مي كنم در مسير درستي هستيم و بايد مقاومت نشان دهيم. من فكر مي كنم ما مي توانيم اين كار را انجام دهيم.
اجلاس كابل با حضور نمايندگان 70 كشور در حالي برگزار شد كه به تازگي فرمانده آمريكايي نيروهاي اشغالگر در پي اعتراض به سياست هاي اوباما و پنتاگون در جنگ 9 ساله افغانستان، از سمت خود بركنار شد. آمريكا وعده كرده ظرف يك سال خروج نيروهاي خود از افغانستان را آغاز كند اما چشم انداز تحولات افغانستان برخلاف حداقل توقعات آمريكا تصوير مي شود.
نشريه هافينگتون پست در تحليل اين وضعيت نوشت: در صورت ادامه سياست كنوني آمريكا در ارتباط با افغانستان، تشديد جنگ در افغانستان دور از انتظار نيست.
هافينگتون معتقد است: موفقيت در افغانستان و يا حتي اجتناب از شكست فاجعه بار در آنجا، مستلزم چيزي بيش از انتصاب يك ژنرال جديد است. چنين موفقيتي مستلزم استراتژي سياسي است كه ارتباط هاي يكپارچه بين تعادل دروني قدرت در افغانستان و تعادل گسترده تر قدرت بين كشورهاي اصلي در خاورميانه، آسياي مركزي و آسياي جنوبي را تشخيص دهد و روي آن ها كار كند.

غش و ضعف براي سناتور آمريكايي (خبر ويژه)

«سفر جان كري به تهران». اين عبارت توام با ذوق زدگي و تحريف، تيتر اول روزنامه شرق بود. در روتيتر فرعي اين تيتر بزرگ با حروف كوچك آمده بود «كميته روابط خارجي سناي آمريكا درخواست كرد»!
اصل موضوع از اين قرار است كه بروجردي رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس گفته بود سفير سوئيس از طرف رئيس كميته روابط خارجي سناي آمريكا خواستار مذاكره شده است. بروجردي در عين حال مذاكره را رد كرده وگفته بود: ما پاسخ سفير سوئيس را داده و بيان كرده بوديم كه موضوع نيازي به پيگيري ندارد.
بروجردي افزود: من در پاسخ به اين ابراز تمايل سناتور آمريكايي اعلام كردم كه هنگامي كه آقاي اوباما سياست تغيير را بيان كرد جمهوري اسلامي ايران اعلام نمود كه در صورتي كه تغيير كند، تغيير خواهد ديد. از آن زمان تاكنون نه تنها جمهوري اسلامي ايران شاهد تغييرات مثبت درسياست هاي ايالات متحده نبوده است بلكه آمريكايي ها پس از صدور قطعنامه اخير در شوراي امنيت كه خود نقش اصلي رادر صدور آن ايفا كردند، پا را فراتر گذاشتند و تحريمهاي جديدي عليه ملت ايران تصويب كردند.
رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس تصريح كرد: اينكه آمريكا علاوه بر تحريم هاي شوراي امنيت، تحريم ها را تشديد و اتحاديه اروپا را به اعمال تحريم هاي بيشتر تشويق كند، اقدامي سياسي و ظالمانه عليه ملت ايران است.
وي بر ضرورت تغيير رويكرد و سياست هاي ايالات متحده تاكيد كرد و افزود: وقتي هيچگونه نشانه تغيير مثبت در آمريكا مشاهده نشده است، آنها چطور انتظار مذاكره با ايران رادارند.
او با بيان اينكه دمكرات ها در سالهاي اخير علاقه زيادي براي گفت وگو با ايران از خود نشان دادند، اظهار داشت: مجلس شوراي اسلامي به اين خاطر كه هيچ گونه صداقتي در رفتار آنان مشاهده نكرد، پاسخي به پيام هاي آنان نداد.
با اين اوصاف معلوم نيست روزنامه شرق چرا تيتر بزرگ و خلاف واقع «سفر جان كري به تهران» را در تيتر اول خود جاي داده است.
شايان ذكر است جان كري يكي از عناصر ضد ايراني دوآتشه در سناي آمريكا و از طرفداران سرسخت تحريم هاي اقتصادي و حامي آشوبگران است. به دنبال اعلام موضع صريح رئيس كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس، فردريك جونز سخنگوي سناتور جان كري، درخواست مذاكره از سوي كري را تكذيب كرد!
روزنامه شرق چند سال پيش نيز مقارن با توسعه اشغالگري ارتش آمريكا در منطقه، آنها را ارتش آزاديبخش توصيف كرده بود. قوچاني سردبير سابق شرق زماني مدعي شد اگر آمريكايي ها به ما اجازه داشتن فناوري هسته اي نمي دهند به اين خاطر است كه ما تقواي اتمي نداريم!
شرق ميراث دار روزنامه هايي چون جامعه و توس است، روزنامه هايي كه از سوي عطاءالله مهاجراني وزير وقت ارشاد به عنوان يلتسين هاي طرفدار براندازي و وابسته به نهضت آزادي كه از آزادي سوءاستفاده مي كنند، توصيف شدند.

جروزالم پست: زمان به كام ايرانيان است آنها بي محابا پيش مي روند (خبر ويژه)

كارشناس كميسيون انرژي اتمي اسرائيل در ارزيابي چالش هسته اي غرب با ايران گفت: زمان به كام ايرانيان است و آنها از كوتاه ترين فرصت ممكن در جهت توسعه و پيشرفت بهره مي گيرند.
اميلي لاندو كه 40 سال است در كميسيون انرژي رژيم صهيونيستي مشغول به كار است، به روزنامه جروزالم پست گفت: ايران بي محابا و بدون هيچ ترسي پيش مي رود. آنها تنها به پيشرفت مي انديشند و از كوتاه ترين زمان ها براي پيشرفت سود مي جويند. گويا تحريم ها، ايران را قدرتمندتر هم كرده است.
صالحي رئيس سازمان انرژي اتمي ايران مي گويد اقدامات تحريمي ما را متوقف نمي كند و ما غني سازي را پيش مي بريم.
وي با اشاره به اظهار تمايل اخير مقامات غربي براي از سرگيري مذاكرات با ايران تاكيد كرد: به نظر مي رسد كه كشورهاي امضاكننده تحريم ها، خود نيز بر بي اثر بودن آنها واقف باشند.