(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 4 مرداد 1389- شماره 19701

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
فراتر از قيل و قال (يادداشت روز)
كيهان و خوانندگان
بيل (گفت و شنود)
نامه علماي شيعه و سني به رهبر معظم انقلاب در محكوميت جنايت زاهدان
خشم صهيونيست ها از بي توجهي آلمان به تحريم ها عليه ايران
چرا آب به آسياب كيهان مي ريزيم؟! (خبر ويژه)
هدف شرافتمندانه گمشده سربازان آمريكا در افغانستان و عراق است (خبر ويژه)
نازي ها به 50 نفر از آشوبگران افتخار بيگاري دادند (خبر ويژه)
روان درماني موسوي با لگد زدن به كروبي (خبر ويژه)
حال اصلاح طلبان اصلاً خوب نيست اما حال اپوزيسيون خارج بدتر است (خبر ويژه)
با اين همه طرفدار، چشم نخوريد! (خبر ويژه)



فراتر از قيل و قال (يادداشت روز)

رشد يكباره ادبيات حمله نظامي به ايران در هفته گذشته اتفاقي نيست. آمريكايي ها به تدريج در حال آشكار كردن ابعاد استراتژي جديدي هستند كه متناسب با تحولات سال 88 در ايران طراحي شده و اما اجراي آن بناست گام به گام و با سنجش ميزان موفقيت گام هاي برداشته شده، تكميل شود. بحث هاي اخير درباره قريب الوقوع بودن حمله نظامي به ايران كه ابتدا در بيرون كشور طرح و به سرعت در فضاي داخلي هم به دستور اول رسانه ها تبديل شد، در واقع فقط يك فاز مياني از آن استراتژي است و اين موضوع درست تحليل نخواهد شد مگر اينكه درك جامعي از كل نقشه راهي كه آمريكايي ها مي خواهند در آينده بپيمايند، وجود داشته باشد. آن وقت معلوم خواهد شد كه اولا آيا حمله نظامي يك گزينه است، و ثانيا اگر هم گزينه باشد، گزينه براي چه هدفي است.
همه چيز از سخناني شروع شد كه باراك اوباما در ديدار دو هفته پيش خود با بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم غاصب صهيونيستي بيان كرد. اوباما در حاشيه آن ديدار كه از قبل اعلام شده بود قرار است حرارتي مختصر به فضاي سرد روابط اسراييل و آمريكا تزريق كند، با صراحتي كه قبلا كمتر ديده شده بود گفت كه جلوگيري از هسته اي شدن ايران را هدف اول دولت خود مي داند و به اسراييل «اطمينان مي دهد» هيچ گزينه اي را از روي ميز بر نخواهد داشت. اوباما البته هيچ اشاره مستقيمي به مسئله حمله نظامي نكرد ولي در فضاي بعد از 1929 اين سخنان به گونه اي كاملا خاص تفسير شد و رسانه هاي غربي بلافاصله از آن نتيجه گرفتند كه گزينه نظامي به روي ميز كاخ سفيد بازگشته است. براي كساني كه با ادبيات كاخ سفيد آشنا هستند حرف هاي اوباما مطلقا جديد نبود اما تفسيرهايي كاملا جديد و عجيب از آن ارائه شد. پس از اظهارات اوباما، مهم ترين مطلبي كه بر اين آتش نفت ريخت، مقاله جو كلاين در شماره هفته گذشته تايم است كه برخي منابع فارسي زبان تازه ديروز آن را ترجمه و چنان تحليل كرده اند كه گويي اتفاق كاملا جديدي رخ داده است. جوهر سخن كلاين در آن مقاله اين است كه آمريكايي ها دريافته اند بدون «روي ميز بودن گزينه حمله نظامي» تحريم هاي قطعنامه 1929 «موثر» نخواهد بود. اين مقاله هم دقيق خوانده نشد و مكررا مورد سوء تعبير قرار گرفت. كلاين در هيچ جاي مقاله از قول منابع خود در دولت آمريكا نمي گويد كه حمله اي دركار است و حتي نمي گويد كه برنامه ريزي در اين راستا انجام مي شود، بلكه بر تنها چيزي كه تاكيد مي كند اين است كه آمريكايي ها فهميده اند ايران نبايد 1929 را سقف فشار فرض كند وگرنه رفتار آن هيچ تغييري نخواهد كرد.
اكنون اجازه بدهيد ببينيم چگونه مي توان موضوع را به نحوي دقيق بازسازي كرد. اين موضوع قطعي است كه آمريكايي ها استراتژي خود درباره ايران را بازنويسي كرده اند و درس هايي را كه از حوادث سال 88 در تهران و برخي تحولات جديد در منطقه گرفتند -درست و غلط- در اين بازنويسي لحاظ كرده اند. به طور بسيار خلاصه قضيه از اين قرار است كه 1- تيم مسئول پرونده ايران در كاخ سفيد اميدوار است كه ايجاد مشكلات داخلي بتواند ايران را از ديپلماسي خارجي خود كه آمريكا و اسرائيل را نشانه رفته است، منحرف كند. 2- نكته بعدي اين است كه آمريكايي ها تصميم گرفته اند گزينه هاي خود در مقابل ايران را عملي نكنند مگر اينكه قبلا نوع و ميزان تاثير آن بر فتنه سبز را سنجيده باشند. اصل كلي از نظر آمريكا اين است كه در كنار حمايت علني از اين جريان در ايران، هر اقدامي كه به هر شكلي اين جريان را تضعيف كند، در شرايط فعلي براي آمريكا يك »گزينه« نيست. 3- مسئله بعدي تمركز بر ايجاد احساس بحران اقتصادي در مردم ايران از طريق فعال كردن دوباره گزينه تحريم هاست. تحريم تا پيش از حوادث سال 88 براي آمريكا يك گزينه نبود اما اين حوادث و اميدي كه جريان فتنه بر ايجاد تقابل ميان نظام و مردم پيدا كرد، آن را دوباره روي ميز آمريكا قرار داد. منتها تغييري كه ايجاد شده اين است كه آمريكايي ها مي دانند تحريم به شكل قبلي قطعا هيچ تاثيري نخواهد داشت بنابراين تصميم گرفته اند در تحريم هاي جديد خود شرايط خاصي را اعمال كنند تا هرچه قدرتمندتر به نظر برسد. در يك برآورد نهايي استراتژي «راس-برنز» در باره ايران مي گويد تحريم اگر بنا باشد جواب بدهد، بايد اجماعي، وسيع و تكميل شده توسط تحريم هاي خارج از شوراي امنيت باشد و در زماني كم و بيش طولاني، يعني 5-3 سال اعمال شود. 4- و نهايتا آمريكايي ها عقيده دارند رفتار ايران تنها زماني تغيير خواهد كرد كه محاسبات آن تغيير كرده باشد و تغيير محاسبه يك امر اساسا ذهني است كه با ابزارهاي عيني مي توان بر ان تاثير گذاشت اما نمي توان آن را به سرعت دگر گون كرد. محصول اين تحليل هم اين است كه آمريكايي ها مي گويند بايد در مذاكره را باز گذاشت تا اگر محاسبات ايران تغيير كرد، راهي براي ادامه مسير وجود داشته باشد.
اگر بخواهيم همه اين تحليل را در يك جمله خلاصه كنيم استراتژي جديدآمريكا تركيبي از 3 عنصر مذاكره، تحريم و حمايت از فتنه سبز است كه نسبت اين گزينه ها در تركيب نهايي بسته به شرايط روز تعيين خواهد شد. تحليل آمريكايي ها كه مي توان آن را با خروارها كد مستند كرد اين است كه ايجاد يك تركيب مناسب و بهينه از اين گزينه ها مي تواند يك فشار «واقعي» بر ايران وارد آورد به گونه اي كه ايران احساس كند ديگر نمي تواند هزينه هاي ناشي از استراتژي هسته اي و يا منطقه اي اش را تحمل كند.
اكنون مي توان پرسيد گزينه نظامي در اين استراتژي چه جايي دارد؟ وقتي در مقاله كلاين يا اظهارات اوباما دقيق شويم روشن مي شود كه اساسا با موضوع جديدي مواجه نيستيم و غربي ها در حال تكرار همان حرف هايي هستند كه قبلا هم مي زدند. آنچه جديد است اين است كه در داخل و خارج ايران اراده اي عمدي وجود دارد كه اين اظهارات به گونه اي متفاوت با گذشته تعبير شود گويي به راستي چيزي دگرگون شده است.
مهم ترين گام براي درك فضاي فعلي اين است كه فضاي رسانه اي را از فضاي واقعي تفكيك كنيم. در فضاي واقعي هيچ كدام از مجموعه استدلال هايي كه پيش تر ايران را به اين نتيجه رسانده بود كه در ميان مدت حمله نظامي در كار نيست تغيير نكرده است. آمريكا براي طراحي هرگونه درگيري نظامي با ايران داراي 3 دسته مشكل اطلاعاتي، عملياتي و مشكلات مربوط به تبعات و نتايج است كه نه تنها هيچ كدام از آنها حل نشده بلكه در برخي مواردي حادتر هم شده است. به لحاظ اطلاعاتي عمق مشكل آمريكا را بيش از هر جاي ديگر در آنجا مي توان ديد كه كاخ سفيد همچنان قادر به انتشار برآورد اطلاعات ملي سال 2010 نيست. آمريكايي ها به لحاظ سياسي قول داده اند كه در NIE جديد خطاهاي موجود در برآورد سال 2007 را اصلاح خواهند كرد اما جامعه اطلاعاتي آمريكا بوضوح در موقعيتي نيست كه يك برآورد جديد ارائه بكند. حداكثر تغييري كه رخ خواهد داد اين است كه جامعه اطلاعاتي آمريكايي ها بگويدايران پس از سال 2007 به غني سازي اورانيوم و توسعه فناوري موشك هاي بالستيك خود ادامه داده و در نتيجه در آستانه سلاح اتمي قرار گرفته است اما همچنان معلوم نيست ايران واقعا قصد ساخت سلاح هسته اي دارد يا نه. اين حرف مطلقا جديد نيست و تقريبا عين عبارتي است كه مايكل مك كانل مدير اطلاعات ملي وقت در توضيح ابهامات برآورد 2007 در سناي آمريكا بيان كرد. شكست خوردن پروژه هايي مانند كشف فردو و ربايش شهرام اميري هم اين تنگنا را جدي تر كرده است. به لحاظ عملياتي هم اطلاعات موجود نشان مي دهد در آرايش عملياتي آمريكايي ها در منطقه هيچ تغيير محسوس و جدي كه نشان دهنده قطعيت حمله در كوتاه مدت باشد مشاهده نمي شود. از اينها مهم تر تبعات هرگونه درگيري نظامي است كه آمريكايي ها به هيچ وجه قادر به تحمل حتي يك بخش از آن هم نخواهند بود. 4 اتفاق كليدي هست كه ترديدي نيست پس از هرگونه درگيري نظامي با ايران رخ خواهد داد 1- برنامه هسته اي ايران حداكثر براي چند ماه به تاخير مي افتد اما پس از يك بازسازي سريع، با شتاب بيشتري ادامه خواهد يافت. 2- اتحاد و همدلي مثال زدني ملت همراه با اراده اي قوي براي مقابله با دشمن بيروني به ميدان وارد خواهد شد. 3- يك به هم ريختگي وسيع و عميق به منطقه خاورميانه تحميل خواهد شد كه كمترين نتيجه آن گشوده شدن همزمان چند جبهه تمام عيار نظامي و خيزش ملت هاي مسلمان عليه دولت هاي دست نشانده آمريكا در منطقه است.
مجموعه اين عوامل -كه آمريكايي ها كاملا به آن واقفند- نشان مي دهد حمله نظامي يك گزينه واقعي نيست بلكه فقط يك گزينه رواني و رسانه اي است تا با ايجاد به هم ريختگي داخلي، تحريم هاي آمريكا را اثربخش كند و ايران را با دستور كاري كه آمريكا مي خواهد پاي ميز مذاكره بكشاند. تا آنجا كه به غربي ها مربوط است تصور مي كنند -همانطور كه كلاين گفته است- گزينه نظامي بايد روي ميز باشد اما نه به اين منظور كه اجرايي شود چرا كه آمريكا به هيچ وجه قادر به مديريت تبعات آن نخواهد بود بلكه با اين هدف كه در فضاي رسانه اي و با انگيزه موثر كردن تحريم ها و نهايتا ايجاد تغيير در محاسبات ايران، مصرف شود. نقشي هم كه اسراييل در اين ميان ايفا مي كند همين است كه با در آوردن اداي ديوانه ها اين پيام را به ايران بدهد كه اگر از تحريم ها تاثير نپذيرد و از درخواست هاي غير قانوني غرب تبعيت نكند، گزينه بعدي حمله نظامي خواهد بود حتي اگر آمريكايي ها موافق نباشند در حالي كه مجموعه اطلاعات موجود نشان مي دهد اسراييلي ها كاملا در اين مورد كه حق عمل مستقل ندارند، با آمريكا هماهنگ شده اند. در نتيجه هيچ علامتي به ما نمي گويد كه تهديد نظامي را بايد بيش از اندازه جدي گرفت و جدي شدن اين بحث به لحاظ رسانه اي هم جز ايجاد اثر رواني در داخل ايران هدف ديگري ندارد. استراتژي آمريكا اين است كه اين اثر رواني را با 3 گزينه تحريم، مذاكره و حمايت از جريان فتنه مخلوط كند و اميدوار است كه بتواند از اين فضا نتيجه بگيرد.
مهدي محمدي

 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
¤ تعطيلي 24 روزه مجلس از نظر مردم امري مذموم است مگر نمايندگان مجلس با ديگر اقشار جامعه چه فرقي دارند كه در طول سال چندين مرتبه از مرخصي هاي طولاني بهره مند ميشوند. جالب اينكه در روزهاي كاري مجلس نيز به دليل غيبت و تأخير نمايندگان بارها اتفاق افتاده كه مجلس از حد نصاب افتاده و جلسه يا تشكيل نشده و يا با تاخير برگزار شده است. علاوه بر آن نفس اين كار با نامگذاري امسال كه به سال همت مضاعف و كار مضاعف،منافات دارد.
طالعي
¤ از دستگاه ديپلماسي كشورمان انتظار مي رود كه در مقابل سخنان گستاخانه سفير انگليس واكنش مناسبي نشان داده شود. آيا وقت آن نرسيده كه اين سفير از ايران اخراج شود؟
علي جعفري
¤ از آقاي حسين شريعتمداري به خاطر شجاعت در اصلاح يادداشت خود درباره بازاريان، تشكر مي كنم. همچنين از روزنامه كيهان تقاضا مي شود به آسيب شناسي قانون چك و عواقب مفسده انگيز آن بپردازد.
ابراهيم نژاد
¤ نوشته بوديد كه اندك كلان سرمايه دارهاي كشور با كيهان تماس گرفته بودند و هرچه لياقت خودشان بود به زبان آورده اند حرف ما اين است كه از اين جماعت براي نظام و مردم آبي گرم نمي شود بنابراين بايد روي اقتصاد مردمي برنامه ريزي كرد.
ايراني
¤ يكي از حربه هاي روزنامه هاي اصلاح طلب براي احياي به اصطلاح قدرتشان، انتشار تيترهاي نفاق آميز و عكس افراد براي چهره سازي آنان است. مسئولان ارشاد چرا برخورد نمي كنند؟
سعيدي
¤ اگر قرار باشد خواننده هاي لوس آنجلسي به ايران برگردانده شوند، پس چرا اصلاً انقلاب كرديم و در دفاع از اين انقلاب بالاي 300 هزار شهيد داديم، جنازه پدر شهيدم بعد از 14 سال پيدا شد. بنويسيد پاي اين انقلاب ايستاده ايم و اجازه انحراف از مسير انقلاب به هيچ كس نمي دهيم.
2816---0915
¤ تجربه 30 سال بعد از انقلاب ثابت كرده هر فرد و يا جرياني كه به حريم ولايت و شهدا خيانت كرده در جامعه خوار مي شوند، در فتنه بعد از انتخابات هم با چشمان خود ديديم كه فتنه گران چگونه خوار و ذليل شدند.
8277---0937
¤ پيام سريال هاي خارجي كه از شبكه دو سيما پخش مي شود تبليغ بي حجابي شده و تاثير مثبتي ندارد. با وجود چنين سريال هايي چگونه مي شود با پديده بدحجابي مقابله كرد. قبول كنيد كه كار سختي خواهد بود.
2641---0915
¤ جواني 15 ساله هستم. به روزنامه كيهان علاقه دارم وقتي در بخش سياسي روزنامه به اسامي افراد خائن و فراري برخورد مي كنم هيچكدام از آنان را نمي شناسم لطفاً قسمتي از روزنامه را به شناساندن اين افراد به نسل سوم اختصاص بدهيد.
2289---0919
¤ بعد از سي سال پرداخت حق بيمه مبلغ 160 هزارتومان بابت جراحي هزينه كردم كه بعد از مدت ها دوندگي و ارائه مدارك مربوطه توانسته ام مبلغ 16هزار تومان از بيمه درماني دريافت بكنم. چرا كسي جوابگو نيست؟
0803---0914
¤ با وجود تاكيد وزير محترم آموزش و پرورش مبني بر اصلاح حكم معلمان رسمي استخدامي در 1/7/88 هنوز هيچ تغييري بوجود نيامده و حكم در سقف 350 هزار تومان متوقف شده است. درخواست ما از مطبوعات پيگيري مطالبات مردم مي باشد كه اميدواريم ترتيب اثر بدهيد.
6525---0916
¤ از طريق صداوسيما اعلام شد كه اوراق مشاركت از تاريخ دوم مرداد توسط بانكهاي صادرات به فروش مي رسد. ساعت 8 صبح امروز دوم مرداد به بانك صادرات شعبه تهرانپارس مراجعه كردم گفتند تمام اوراق فروش رفته چگونه چنين چيزي ممكن است؟
آتشي
¤ از متوليان امور مسكن خواهشمند است براي جلوگيري از افزايش قيمت و اجاره مسكن، مسئله كد رهگيري از اختيار بنگاه داران خارج و در اختيار قوه قضاييه قرار بگيرد. زيرا برخي بنگاه داران با نيت افزايش كميسيون، كد رهگيري را اجرا مي كنند.
يك شهروند
¤ لطفا گزارش هايي درباره افزايش بي رويه اجاره مسكن و فشار تحميل شده بر مستاجران چاپ نماييد.
غفاري
¤ از مديريت شبكه اول سيما به خاطر پخش گزارش گردهمايي علماي اهل تسنن و اهل تشيع تشكر مي كنم.
محمدرضا ورزي از قم
¤ محله مارچين از توابع منطقه هشت شهرداري اصفهان به محل امني براي فروشندگان مواد مخدر بويژه مواد مخدر صنعتي تبديل شده است. لطفا نيروي انتظامي برخورد بكند.
2404---0913
¤ در شهرستان ميناب از توابع هرمزگان قاچاق گازوئيل زياد شده به طوريكه اين كار به صورت علني انجام مي شود چرا نيروي انتظامي در اين مورد به وظيفه قانوني خود عمل نمي كند.
1201---0917
¤ مسئولين بنياد مسكن شهرستان رشت پاسخ بدهند دليل قطع وام هاي ساخت مسكن روستايي چيست؟
6650---0919
¤ با توجه به قرارگرفتن دوربين در محدوده طرح ترافيك، پيشنهاد مي شود از اين فرصت براي اجراي قانون تردد در ميان دو خط نيز استفاده شود.
پزشكي
¤ چرا راهنمايي و رانندگي شهرك خرم دشت كرج هيچ برخوردي با رانندگان تاكسي كه به طور غيرقانوني دوربرگردان ورودي اين شهرك را مسدود مي كنند نمي كنند؟
علي رحيمي از خرم دشت كرج
¤ از آسفالت جاده روستاي اشلق از توابع ميانه چيزي باقي نمانده است. دليل آن هم اين است كه 5 سال پيش كه قرار شد اين جاده را آسفالت كنند فقط در حد يك آستر از آسفالت استفاده كردند و امروز مشكلاتش دامنگير شده است.
طلعت پور
¤ پروژه تونل گردنه تيمارگون در اقليد فارس بعد از گذشت ده سال هنوز به اتمام نرسيده است. كارهاي بزرگي توسط دولت خدمتگزار در منطقه صورت گرفته، اميد داريم به اين موضوع نيز رسيدگي شود.
5723---0913
¤ براي جدول گذاري و آسفالت خيابان 14متري خاكي شهرك تاجيك از حومه رباط كريم چندين مرتبه با دستگاههاي ذيربط نامه نگاري كرده و موفق به دريافت بودجه براي اين كار شديم ولي متاسفانه هنوز اين كار عمراني را شروع نكرده اند و معلوم نيست بودجه اين كار چه شده و كجا هزينه كرده اند؟
5254---0912

 



بيل (گفت و شنود)

گفت: اطرافيان موسوي يك نظرسنجي جعلي درست كرده اند كه در آن آمده است، محبوبيت موسوي 36 درصد افزايش يافته و در مقابل محبوبيت كروبي 48 درصد كاهش پيدا كرده است.
گفتم: اين نظرسازي هرچه باشد قبل از هر چيز نشانه آن است كه بالاخره سران فتنه مرگ سياسي خود را پذيرفته اند و در حالت بيكاري به يكديگر پريده اند.
گفت: كروبي مي گويد دفتر موسوي از چند نفر در سر كوچه سؤال مي كنند و بعد نظر آنها را تغيير داده و براي تقويت روحيه موسوي يك نظرسنجي جعلي به او ارائه مي دهند.
گفتم: روحيه كروبي و خاتمي هم كه بدتر از موسوي درب و داغون است.
گفت: يكي از مدعيان اصلاحات گفته است خود اين سه نفر هم از درگيري پيش آمده ناراضي هستند و حتي از بعضي ها براي پايان دادن به اين درگيري درخواست پادرمياني كرده اند.
گفتم: پاي يارو رفت روي بيل و دسته بيل محكم خورد توي صورتش و همه زدند زير خنده، يارو با عصبانيت گفت؛ به جاي اين كه هرهر بخندين، بياين ما رو از هم جدا كنين!

 



نامه علماي شيعه و سني به رهبر معظم انقلاب در محكوميت جنايت زاهدان

علماي اهل سنت و شيعه سيستان و بلوچستان در نامه اي به محضر رهبر معظم انقلاب تاكيد كردند عمليات انتحاري و تروريستي عليه مسلمانان شيعه و سني، قطعا حرام شرعي و مستوجب عذاب الهي است.
علماي شيعه و اهل سنت سيستان و بلوچستان طي نامه اي ضمن عرض پيام تسليت به مقام معظم رهبري، حادثه تروريستي مسجد جامع زاهدان را به شدت محكوم كرده و اعلام داشتند به دنبال هتك حرمت مسجد جامع شهر زاهدان و شهادت نمازگزاران بي دفاع و مظلوم آن موجي از غم و اندوه جانكاه سراسر ايران اسلامي به ويژه شهر مصيبت زده زاهدان را فرا گرفت.
در اين نامه آمده است: گرچه متعصبان كوردل و جاهل كينه اي سخت از مردم وحدت طلب و فهيم اين ديار دارند اما آنان از اين اقدام ددمنشانه خود هدفي مهمتر را دنبال مي كردند. آنان اميدوار بودند با وارد كردن يك شوك سنگين بر احساسات مذهبي و عاطفي شهروندان زاهدان و آفرينش يك جنايت بزرگ آتش اختلافات مذهبي و جنگهاي قومي و فرقه اي را كه تاكنون در خلق آن ناكام بودند برافروزند اما باز مردم مؤمن و پاك نهاد زاهدان با صبوري و بصيرت بي بديل خود داغ ناكامي ديگري را بر دلهاي ظلمت گرفته ايادي خوار و ذليل و بي مقدار استكبار جهاني و اربابان پليدشان نشاندند.
در ادامه عنوان شده است: اينك كه پيام بسيار مهم و حكيمانه آن رهبر عزيز انتشار يافته است ما مفتخريم مراتب اين هوشياري، تعهد و شعور انقلابي مردم شيعه و سني اين ديار و خبر ناكامي دشمنان انقلاب اسلامي در ايجاد نزاع و تفرقه و دامن زدن به اختلافات قومي، مذهبي در استان سيستان و بلوچستان را به استحضار آن رهبر فرزانه برسانيم و اعلام نماييم كه قاطبه اهالي تسنن و تشيع و علماي شيعه و سني اين خطه سرافراز بارها از اين اقدامات و اعمال ننگين اعلام انزجار و برائت كرده و اينك نيز در لبيك به امر مطاع آن رهبر عزيز مبني بر افشاي اغراض پليد دشمنان در ايجاد و تقويت تروريسم فرقه اي اعلام مي داريم كه ساحت مقدس مذاهب اسلامي، اهل فقه و افتاء حوزه هاي علوم ديني فرقين از كوچكترين جواز در هتك حرمت مساجد، اماكن و مجامع اسلامي و تعرض به جان و مال مسلمانان منزه است.
در ادامه اين نامه آمده است: ما با قاطعيت تمام و براساس وظيفه ديني و تاريخي خود صراحتا اعلام مي داريم عمليات انتحاري و تروريستي عليه مسلمانان شيعه و سني قطعا حرام شرعي و مستوجب عذاب الهي است و همان گونه كه حضرتعالي در پيام حكيمانه خود اشاره فرموده ايد پيدايش و رشد تروريسم وحشي و كور از اساس زاييده سياست خباثت آلود آمريكا و انگليس است.
در پايان اين نامه مي خوانيم: اينجانبان به آن رهبر عزيز و فرزانه اطمينان مي دهيم از هيچ گونه اقدام عملي در خنثي نمودن نقشه هاي تفرقه افكنانه استكبار جهاني دريغ نداشته و از همه فرصت هاي تبليغي و فرهنگي و سياسي براي مقابله جدي و فراگير با انديشه هاي جاهلانه و متعصبانه دشمنان اتحاد مسلمين استفاده خواهيم كرد و همواره گوش به فرمان آن رهبر حكيم و فرزانه خواهيم بود.
گفتني است اين نامه به امضاي 32 نفر از ائمه جمعه شيعه و 73 نفر از علما و ائمه جماعت اهل تسنن سيستان و بلوچستان رسيده است.
 



خشم صهيونيست ها از بي توجهي آلمان به تحريم ها عليه ايران

يك روزنامه صهيونيستي در گزارشي از نگراني و نارضايتي تل آويو از بي توجهي تجار و مقامات دولتي آلمان نسبت به تحريم هاي اعمال شده عليه فعاليت هاي هسته اي جمهوري اسلامي ايران خبر داد.
روزنامه جروزالم پست در اين باره نوشت: «آلمان به سبب كارشكني در تحريم هاي سختگيرانه اتحاديه اروپا بر ايران با انتقادهاي فزاينده فعالان مخالف انرژي هسته اي و يك كارشناس تحريم ها در آمريكا روبرو است.
اين افراد همچنين از آلمان به سبب اقدام نكردن درباره بانك هاي ايراني مستقر در هامبورگ كه گفته مي شود يك ميليارد دلار براي برنامه موشكي و هسته اي در اختيار ايران قرار داده است انتقاد مي كنند.
در ادامه اين گزارش آمده است: سازماني غيرحزبي «جلوي بمب هاي هسته اي را بگيريد» پيش از برگزاري كنفرانس اتحاديه اروپا براي نهايي كردن دور تازه اي از تحريم هاي اروپا با صدور بيانيه اي اعلام كرد كه مذاكره كنندگان آلماني تلاش دارند شرايطي را به اجرا بگذارند كه قدرت تحريم ها عليه ايران را كاهش دهند.
اين بيانيه افزود: آلمان با وجود مخالفت شركاي اروپايي ديگر به دنبال استثناهايي در بخش مالي در اين بسته جديد از تحريم ها است.
آلمان تلاش مي كند درخواست هاي تحريم انگليس و فرانسه را تضعيف كند. تحريم هايي كه بانك هاي ايراني در اروپا و بانك هاي اروپايي را كه با اين بانك ها دادوستد دارند هدف قرار مي دهند.
براساس اين گزارش اگر آلمان همچنان به اين روش خود ادامه دهد بانك هاي آلماني كه با نهادهاي مالي ايران همكاري دارند از تحريم ها آسيب زيادي نمي بينند.
جروزالم پست در ادامه به نقل از «مايكل اسپاني» سخنگوي سازمان جلوي بمب هاي هسته اي را بگيريد، آورده است اگر دولت فدرال آلمان قصد دارد پتانسيل تاثيرات فلج كنندگي را از تحريم هاي ايران بگيرد موجب تضعيف تلاش هاي بين المللي براي متوقف كردن ايران خواهد شد.
وي مدعي شده است: نقش مهم آلمان در تجارت با ايران و سال ها مداراي برلين موجب شده است حكومت ايران به حكومتي خطرناك تر از هميشه تبديل شود.
سخنگوي سازمان جلوي بمب هاي هسته اي را بگيريد همچنين اعلام كرد آلمان با صادرات چهار ميليارد يورو در سال مهم ترين صادركننده به ايران است بويژه اينكه كشورهاي ديگر در خصوص صادرات فناوري پيشرفته در بخش انرژي نمي توانند جايگزين آلمان شوند.
وي روابط تجاري ايران و آلمان را در خصوص حمايت از دولت احمدي نژاد بسيار موثر مي داند.
براساس اين گزارش، اتاق بازرگاني ايران و آلمان اعلام كرد صادرات آلمان به ايران در چهار ماهه نخست امسال سيزده درصد افزايش يافت.
نپرداختن آلمان به موضوع نقض حقوق بشر در ايران نيز يكي از مواردي بود كه سازمان جلوي بمب هاي هسته اي را بگيريد در بيانيه خود به آن پرداخت.
در اين بيانيه آمده است: آلمان درخواست هاي انگليس و فرانسه را مبني بر اعمال تحريم هاي شديدتر بر ضد ايران پيوسته رد كرده است. بعد از حوادث رخ داده در انتخابات رياست جمهوري سال گذشته در ايران «انگلا مركل» صدراعظم آلمان در تلاش انگليس براي اعمال مجازات هاي سياسي كارشكني كرده است.
انگليس مي خواست سفيران كشورهاي اروپايي را از ايران فرا بخواند ولي مركل با اين پيشنهاد مخالفت كرد نقش آلمان در موضوع ايران با انتقادهاي بيشتر همراه شده است.

 



چرا آب به آسياب كيهان مي ريزيم؟! (خبر ويژه)

مسعود بهنود همكار سلطنت طلب بي بي سي بعد از يك سال حضور در پشت صحنه شبكه جرس، در اين سايت ظاهر شد.
وي با اشاره به اميدواري اوليه اپوزيسيون خارج نشين از حوادث خياباني سال گذشته، در سايت جرس نوشت: اما دريغا و دردا كه آنچه از آن شور پديد آمد، بار ديگر قافله را از هم دور كرد. بار ديگر آنها كه هيچ اميدواري نداشتند و تازه به جمع اميدواران پيوسته بودند شلاق كلام برگرفتند، رو به اميدواراني كه گناهشان شكست از حريف سنگدل بود.
اين مهره سلطنت طلب در حمايت از اصلاح طلبان مي نويسد: هرچه سركوب ها گسترده تر شده، صداي آنها كه از اول هيچ اميدي به اصلاح جمهوري اسلامي نداشتند بلندتر شده است. اين صحنه اگر در خانه رخ مي داد همان بود كه مي خواهيم اما چنين جنجال و اختلاف در دوران سرد مهاجرت چنان است كه يكي از نويسندگان قديمي]هوشنگ اسدي سلطنت طلب[ را واداشته كه بپرسد چرا چنين شمشير گرفته و به كشتن خود برخاسته اند. چرا كيهاني شده ايم.
شايان ذكر است بهنود از عناصر مورد اعتماد رژيم پهلوي بود و توانست به اسرائيل(فلسطين اشغالي) سفر كند. وي بعد از انقلاب تا مدت ها حاشيه نشين بود و با برخي نشريات حاشيه اي پنهاني فعاليت مي كرد. اما مهاجراني او را دعوت به همكاري در نشريه بهمن كرد و از آن پس پاي اين مهره سلطنت طلب به نشريات زنجيره اي نظير جامعه و توس- كه مهاجراني آنها را وابسته به گروهك هاي سوءاستفاده كننده مي دانست- باز شد. وي ارتباطات وسيعي با عناصر بهايي و صهيونيست روزگار پهلوي دارد و مورد اعتماد گردانندگان شبكه بي بي سي هم هست.

 



هدف شرافتمندانه گمشده سربازان آمريكا در افغانستان و عراق است (خبر ويژه)

يك كهنه سرباز آمريكايي گفت: نظاميان ما در افغانستان و عراق نمي دانند كه براي چه مي جنگند. اين باعث روان پريشي و فرار و بي انگيزگي آنها شده است.
مايكل پرايزنر كه در سال هاي اول حمله به عراق حضور داشت و در سال 2005 از ارتش جدا شد، در گفت وگو با پرس تي وي اظهار داشت: «وقتي وارد ارتش شدم تصور مي كردم قصد ارتش و دولت ما كمك به مردم دنيا است اما در عراق ديديم كه ما دقيقاً عكس اين كارها را انجام مي دهيم و تنها كشورشان را اشغال كرده ايم و اين مايه خجالت بود.»
وي كه فعالي برجسته در تظاهرات ضدجنگ در آمريكا به شمار مي آيد، در 15 سپتامبر 2007 به همراه 195 نفر ديگر به اتهام شركت در راهپيمايي فعالان از كاخ سفيد تا وزارت دفاع دستگير شد.
پرايزنر تصريح كرد: من و ديگر نظاميان آمريكايي در عراق از زنداني هايي كه هيچ جرمي مرتكب نشده بودند بازپرسي مي كرديم و همچنين به خانه هاي مردم حمله مي كرديم و انسان هايي را مي ديديم كه دست و پايشان در بمباران ها قطع شده بود.
وي افزود: «سربازاني كه در دوران افزايش نيروها به جنگ عراق ملحق شده بودند دستور داشتند به هركسي كه مي بينند شليك كنند. مردم عراق در آن دوران شاهد فاجعه و خشونت زيادي بودند و نسل ها طول مي كشد تا آن دوران را فراموش كنند.»
وي ماموريت آمريكا را شكست خورده دانست و درباره آمار بالاي روان پريشي سربازان آمريكايي از جنگ برگشته گفت:« در جنگ جهاني دوم يك ماموريت وجود داشت كه بايد نازي ها و فاشيست ها از بين بروند اما جنگ عراق هيچ ماموريتي نداشت. سربازاني كه در عراق و افغانستان مي جنگند نمي دانند براي چه مي جنگند. آنها فقط شنيده اند كه براي آزادي و دموكراسي به اين كشورها رفته اند اما اين آنها را قانع نمي كند.»
وي تصريح كرد: «سعي مي شود به اين جنگ ها چهره منطقي داده شود ولي اين امكان پذير نيست و به همين دليل سربازاني كه از جنگ بازمي گردند دچار مشكلات رواني شده اند زيرا آنها براي يك هدف شرافتمندانه و يك آرمان واقعي نمي جنگند.»
پرايزنر سپس به شمار بالاي سربازان فراري اشاره كرد و اظهار داشت: «اين ما را به ياد زمان جنگ ويتنام مي اندازد كه ده ها هزار سرباز از حضور در جنگ امتناع كردند. آنها ديگر خسته شده اند و نمي دانند براي چه بايد بميرند يا اين كه جان يك نفر ديگر را بگيرند.»
وي تصريح كرد: آمريكا در حالي بودجه هنگفتي را صرف صنايع نظامي مي كند كه سربازان آمريكايي وقتي به كشور باز مي گردند به موادمخدر و مشروبات الكلي روي مي آورند و پول زيادي صرف حمايت از آنان نمي شود.
پرايزنر در ادامه از بي توجهي فرماندهان نظامي به سربازان رده پايين سخن گفت و افزود: آنها به مردم عراق و افغانستان و سربازان آمريكايي هيچ توجهي ندارند و فقط به ماموريتشان براي امن كردن منطقه براي شركت هاي آمريكايي و وال استريت اهميت مي دهند.
پرايزنر اظهار داشت «مقامات آمريكايي مي دانند كه نمي توانند در جنگ پيروز شوند اما با وجود شمار بسيار بالاي تلفات سربازان آمريكايي، نمي خواهند مسئوليت آن را به عهده بگيرند زيرا آنها مي خواهند از مفهوم شكست، فرار و از چهره امپراطوري شان هر طور كه شده دفاع كنند و در اين راه هر تعداد انسان را كه لازم باشد، خواهند كشت».
گفتني است روز گذشته دو نظامي آمريكايي توسط طالبان به اسارت درآمدند. آمار تلفات نظاميان اشغالگر در افغانستان طي ماه هاي اخير به شدت بالا رفته است. فشار شديد جنگ باعث عصبي شدن ژنرال مك كريستال فرمانده آمريكايي نيروهاي ناتو در افغانستان و فحاشي وي به اوباما و جو بايدن شد و به اخراج مك كريستال انجاميد.

 



نازي ها به 50 نفر از آشوبگران افتخار بيگاري دادند (خبر ويژه)

وزارت كشور آلمان به 50 نفر از آشوبگران فراري پناهندگي مي دهد. بنابر اعلام سخنگوي وزارت كشور آلمان 12 نفر از اين افراد به آلمان منتقل شده اند و بقيه در تركيه منتظر دريافت پناهندگي هستند.
به گزارش رويترز، مقام آلماني ياد شده اعطاي پناهندگي به اين آشوبگران فراري را نشانه همبستگي با مخالفان دخيل در حوادث خياباني سال گذشته عنوان كرد.
آلمان در عين حال از پذيرش درخواست شمار ديگري از اين افراد خودداري كرده است. مقامات آلماني ترديد دارند كه آيا مدعيان آشوبگري و مخالفت در ايران كه درخواست پناهندگي سياسي كرده اند، واقعا افراد سياسي فعالي در معارضه با جمهوري اسلامي هستند يا به روال گذشته، اغلب آنها افراد فرصت طلبي هستند كه از اين طريق مي خواهند كلاهبرداري كنند و هزينه هاي گزافي روي دست دولت و سيستم اطلاعاتي آلمان بگذارند. نگراني ديگر سرويس هاي امنيتي آلمان اين است كه در ميان افراد ياد شده نفوذي ها و جاسوس هاي دو جانبه نيز حضور داشته باشند.
در اين ميان سرويس هاي امنيتي همواره از عناصر سرگردان فراري به عنوان مزدوران حلقه به گوش كه آماده همه نوع خيانت هستند، استفاده مي كنند.
شمار زيادي از عناصر فراري هم اكنون در برخي كشورهاي منطقه سرگردان هستند و با مخالفت دولت هاي غربي مواجه شده اند كه معتقدند در پذيرش طيف هايي از اپوزيسيون قديمي هم اشتباه كرده و مجبورند به خاطر آنها هزينه هاي بي دليلي را بپردازند.

 



روان درماني موسوي با لگد زدن به كروبي (خبر ويژه)

سايت وابسته به يكي از سران فتنه در سياه بازي تازه اي اقدام به سر هم بندي و جعل نظرسنجي كرد. معلوم نيست اين نظرسازي از سر بيكاري و سرخوردگي شخص موسوي انجام گرفته يا اينكه برخي اطرافيان وي با مشاهده اوضاع روحي نابسامان موسوي، كوشيده اند از اين طريق به بازسازي رواني وي كمك كنند. اين نظرسنجي ادعا مي كند 36درصد از افراد معتقدند بر محبوبيت موسوي افزوده شده است. از سوي ديگر نظرسنجي مدعي است كه محبوبيت كروبي 48 درصدكم شده است. از سوي ديگر ادعا شده 76 درصد خواستار تغييرات اساسي هستند.
كروبي زماني در واكنش به نظرسنجي هاي جعلي حزب مشاركت گفته بود آنها مي روند سر كوچه خود نظرسازي مي كنند و اسمش را نظرسنجي مي گذارند. اما گويا اين بار نظرسازي كذايي در منزل موسوي يا اتاق همكاران «كلمه» انجام گرفته است وگرنه خود موسوي بهتر از همه مي داند كه حتي بسياري از اصلاح طلبان نيز به چشم دردسر و فردي خودخواه و جاه طلب كه اعتبار و آبروي اصلاح طلبان را به باد داده است به او نگاه مي كنند. مشابه اين انتقادها حتي از سوي خاتمي هم به موسوي منتقل شده است. از طرف ديگر با وجود اشتياق وافر موسوي به تداوم آشوب هاي خياباني، از تعداد جمعيت حاضر در تشنجات خياباني به طور مرتب كاسته شد به نحوي كه در روز 22بهمن فراخوان موسوي با بي اقبالي مطلق مواجه شد. شبيه اين ماجرا در روز كارگر نيز اتفاق افتاد.
سايت موسوي توضيح نمي دهد كه چرا مدعي افزايش محبوبيت موسوي و در عين حال سقوط محبوبيت كروبي شده حال آن كه اگر ادعاي طرفداري 76 درصد از تغييرات اساسي واقعيت داشته باشد، علي القاعده بايد محبوبيت موسوي به خاطر رفتارهاي ساختارشكنانه به مراتب بيش از كروبي باشد.
بسياري از كاربران سايت صهيوني بالاترين خبر ساخته شده توسط كلمه را «غيرواقعي» ارزيابي كردند. در همين حال يكي از كاربران بالاترين نوشت: «اين نظرسنجي، تحقير شيخ شجاع است. اين نظرسنجي داراي تقلب است چرا كه مي گويد محبوبيت آقاي كروبي 48درصد كاهش پيدا كرده! يكي نيست بگه آخه برادر من! عموم كساني كه طرفدار آقاي موسوي هستند و در افزايش محبوبيت ايشون نظر مثبت دارند نسبت به آقاي كروبي هم نظر مثبت دارند! اين خيلي واضحه! چرا بايد آقاي كروبي محبوبيتش 48درصد كم بشه؟ چيكار كرده در اين مدت ايشون؟ اجازه نديد كه بخوان آقاي كروبي را تحقير كنند با آمارهاي اشتباهي».
شايان ذكر است كه سايت قلم نيوز وابسته به ستاد موسوي، در روز انتخابات مرتباً از قول كساني چون فرشاد مومني، خاتمي، فاتح و حتي خود موسوي ادعا مي كرد موسوي براساس آراي ريخته شده در صندوق ها پيروز شده، 30ميليون راي آورده ، در 26 استان برنده شده و.... اما هنگامي كه كار به بازشماري همان صندوق ها كشيد، موسوي كه مي دانست اوضاع از چه قرار است دبه درآورد و اصطلاحاً تلاش كرد ميز بازي را به هم بزند كه البته نتيجه اش همين سرخوردگي و سردرگمي فعلي و طعنه شنيدن حتي از ضدانقلابي است كه تا پيش از اين براي او كف و سوت مي كشيدند. اين آشفتگي روحي شديد را يقيناً با نظرسازي نمي توان به سامان رساند، همچنان كه كار سلطنت طلب ها و منافقين و نظاير آنها در خيال بافي هاي 30 ساله به جايي نرسيده است.

 



حال اصلاح طلبان اصلاً خوب نيست اما حال اپوزيسيون خارج بدتر است (خبر ويژه)

«اصلاح طلبان به پايان رسيده اند و وضعيت جالبي ندارند».
سايت ضدانقلابي خودنويس كه توسط شماري از روزنامه نگاران زنجيره اي و فراري مديريت مي شود، با درج تحليل فوق نوشت: در بحبوحه حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري، اصلاح طلبان با به راه انداختن يك لابي بسيار قدرتمند و در فضاي مجازي توانستند افكار عمومي را به خود جذب كنند ولي اكنون با فروكش كردن تظاهرات خياباني و آرام شدن اوضاع كه حتي در فضاي نسبتاً ملتهب مجازي نيز قابل مشاهده است، ديگر اصلاح طلبان خريداري ندارند.
سايت مذكور مي نويسد: اين روزها لابي اصلاح طلبان در فضاي مجازي هم وضعيت جالبي ندارند. حتي بيانه 18 موسوي و منشور جنبش سبز نيز به دوام آنها كمكي نكرد. احتمالاً از آنجا كه آنها ديگر در خلوت نمادي ندارند، جمهوري اسلامي براي خالي نماندن عريضه و امكان استفاده از آنها، به آنها اجازه خواهد داد در فضاي مجازي بمانند ولي در حاكميت وارد نشوند.
خودنويس تاكيد مي كند: احتمالاً با گذشت زمان و ناكامي اصلاح طلبان در متحد كردن طيف هاي ناراضي، به آرامي طرفداران آنها در اينترنت هم متفرق مي شوند. شايد به جرئت بتوان گفت اصلاح طلبان به آخر خط رسيده اند.
اين سايت ضدانقلابي همچنين در مطلب ديگري نوشت: پناهندگان 3 دهه پيش تنها چند ماه پس از دلگرمي به تصاوير راهپيمايي در خيابان هاي تهران- خيالي از جنس تبعيديان- شاهد موج ديگري از مهاجران به سوي غرب شدند. آنها 30 سال آرزومندي منفعلانه و ناكام داشته اند.
خودنويس مي نويسد: در تداوم بي عملي برون مرز، ضعف تاكتيكي در درون مرز و تكرار بيهوده «اميدوار بايد بود» حتي اصل و موضوعيت «اميدواري» هم دچار چالش است. تناسب نداشتن قواي درگير در ميدان مبارزه و فقدان جهت دهي نيروها اين پرسش را مطرح مي سازد كه چرا و چگونه فردا مي تواند روشن باشد. از پس كدام برنامه و گفتمان پوياست كه اصولاً مي توان اميدوار بود؟

 



با اين همه طرفدار، چشم نخوريد! (خبر ويژه)

آمار بازديدكنندگان سايت هاي اصلي ضدانقلاب به شدت پايين است.
سايت گويانيوز ضمن گزارشي تاكيد كرد آمار بازديدهاي روزانه از سايت هاي مخالف جمهوري اسلامي ايران بسيار پايين است. به گزارش اين سايت ضدانقلابي، آمار بازديدكنندگان برخي از اين سايت ها- به شرح زير است: «جرس 3200 بازديد، بي بي سي فارسي 6500 بازديد، صداي آمريكا 3000 بازديد، كلمه 8500 بازديد، هرانا ]وابسته به منافقين[ 5500 بازديد و دانشجو نيوز ]وابسته به گروهك نهضت آزادي[ 6600 بازديد.
گويانيوز خود نيز خاطرنشان كرده كه تعداد بازديدها نشانگر تعداد افراد بازديدكننده نيست چرا كه معمولا هر فرد در روز چند بار از سايت موردنظر خود بازديد مي كند و تازه بخشي از آنها هم طرفداران جمهوري اسلامي هستند.
آنچه به اين خبر بايد افزود اين است كه 70 درصد مراجعه به بازديدهاي ضدانقلابي نيز توسط عناصر ضدانقلاب مقيم خارج صورت مي گيرد.
گويانيوز در عين حال مدعي شده كه اين سايت به همراه بالاترين از بازديدكنندگان بيشتري برخوردارند. اين در حالي است كه گويانيوز حتي به اندازه برخي سايت ها مانند بي بي سي و جرس نيز آن لاين نمي شود. حداكثر بازديدها در سايت بالاترين نيز در موارد استثنايي طبق ثبت خود اين سايت دو سه هزار نفر است و اغلب مطالب آن بين 20 تا 80 بازديدكننده دارد.
آقاي «چيز» در اوج تب و توهم مدعي شده بود به واسطه رهبري شبكه مجازي اجتماعي مي تواند، بار بر زمين مانده ضدانقلاب را به مقصد برساند. مقامات آمريكايي به ويژه شخص هيلاري كلينتون نيز با بلاهت تمام، اين خيالبافي ها را باور كرده بودند.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14