(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 9 مرداد 1389- شماره 19704

گفت وگو با مجتبي كرمي خوشنويس خط تلفيقي
تزئين نوشتاري قرآن با خوشنويسي لاتين
شعر
دريچه اي بر جهاني مصفاتر
نقد رمان گل پنهان ، اثر پرل .اس.باك
مشكلات مهاجرت و مهاجرين در رماني رئاليستي



گفت وگو با مجتبي كرمي خوشنويس خط تلفيقي
تزئين نوشتاري قرآن با خوشنويسي لاتين

سيامك صديقي
مجتبي كرمي، هنرمند خوشنويس ايراني، سالهاست در زمينه تلفيق سبك ها و شيوه هاي خوشنويسي فارسي و لاتين فعاليت مي كند. «كتابت و ترجمه انگليسي قرآن كريم» مناجات منظوم حضرت علي(ع) به انگليسي، «اشعار مولانا»، «مجموعه ده زبانه خيام» از جمله فعاليتهاي اين هنرمند جوان هستند كه تاكنون به چاپ رسيده است.
مجتبي كرمي به دعوت فرهنگسراي ملل در اولين نشست «سراي كتاب» با موضوع «خوشنويسي لاتين» خلق آثار تلفيقي- خطي به سخنراني پرداخت.
در نشست هايي كه در «سراي كتاب» به همت فرهنگسراي ملل به صورت روزانه در نمايشگاه كتاب برگزار مي شد، اساتيد صاحب نام ايراني و خارجي در آنجا به مشتركات فرهنگي- ادبي كشور خود و ايران پرداختند. با مجتبي كرمي در خصوص هنر خوشنويسي فارسي و لاتين به گفتگو پرداخته ايم:
¤ نخست درباره تاريخچه خوشنويسي لاتين صحبت كنيد.
- همان اندازه كه خوشنويسي فارسي در ايران اهميت و جايگاه ويژه اي دارد و قرن ها مراحل رشد و تكامل خود را پي گرفته است، خوشنويسي لاتين نيز در طول قرون هم جنبه هنري داشته و هم كاربردي و اكنون در جامعه لاتين زبان اروپا از اهميت خاصي برخوردار است. خوشنويسي لاتين به دو شيوه كلي تقسيم مي شود: يكي هنري و ديگري تحريري يا پيوسته نويسي، كه هردو شيوه آن تاريخچه اي بسيار كهن دارد.
¤ فكر مي كنم تاكيد شما هم بيشتر بر جنبه هنري خط لاتين است. لطفا قدمت اين شيوه و شباهت هاي احتمالي آن با خط فارسي را بازگو كنيد.
- سبك هنري خوشنويسي لاتين به سه دسته عمده تقسيم مي شود. كاپرپليت (صفحه مسي)، گوتيك و ايتاليك.
خوشنويسي گوتيك قديمي ترين سبك خوشنويسي لاتين است كه پيدايش آن به قرن 12 ميلادي و دوره گوتيك مربوط مي شود و نخستين بار كشورهاي فرانسه و آلمان به چنين سبكي دست پيدا كردند. از لحاظ زيبايي شناسي اين خط با تزئينات فراوان و ضخامت زياد نوشته مي شود و ويژگي هاي آن با معماري دوره گوتيك همخواني فراواني دارد. كاربرد اين خط بيشتر مربوط به نگارش نسخه هاي مذهبي و جملات انجيل بوده و مي توان آن را هم از نظر نگارش و هم كاربرد با خط «ثلث» و «كوفي» درتحرير فارسي - عربي شبيه دانست.
در قرن شانزدهم خط «كاپرپليت» ظهور كرد كه ظرافت هاي بسيار بيشتر و هنرمندانه تري داشت. اما براي نوشتن آن ابزار ويژه اي لازم بود. سبك سوم نيز خوشنويسي ايتاليك است كه از نظر زيبايي شناسي بين خط گوتيك و كاپرپليت قراردارد. اين خط درحال حاضر رايج ترين شيوه خوشنويسي لاتين است.
¤ خوشنويسي لاتين از چه زماني به ايران واردشده و كاربرد پيدا كرده است؟
- اين خوشنويسي قدمتي كمتر از بيست سال در ايران دارد و اولين بار به همت استاد حميدرضا ابراهيمي، خوشنويس نام آشناي شيرازي وارد ايران شد. دراين مدت خوشنويسان ديگري نيز با توجه به نزديكي اين نوع خط با خط فارسي به فراگيري آن اقبال نشان دادند. در حال حاضر اين شيوه نگارش جايگاه خود را درميان هنرمندان خوشنويس باز كرده است و كارگاههاي آموزشي نسبتا فراواني به آموزش اين شيوه مي پردازند.
¤ خود شما چندسال است به آموزش خط لاتين مي پردازيد و چه آثار هنري را به اين شيوه نگاشته ايد؟
- من بيش از هشت سال است كه در بخش آموزش خط لاتين فعاليت مي كنم. بيش از آن نيز خوشنويسي خط فارسي را فراگرفته بودم و اكنون به تلفيق اين دو خط هنري با يكديگر مي پردازم.
بيشتر فعاليت من نيز نوشتن آثار مذهبي و ادبي بوده است تا هم به ترجمه و انتقال آثار هنري - ادبي كشورمان كمكي كرده باشم و هم به خلق اثر هنري دست زده باشم كه در مخاطب خارجي اين آثار نيز تاثيرگذار باشد.

 



شعر

فرهاد مرادي
نذر دلتنگي هاي آقا امام زمان (عج)
كجايي اي حقايق از تو پيدا
شكوه ماه، در شب هاي يلدا
زمين تشنه را امروز درياب
به موجي از نگاه سبز دريا
¤¤¤
بيا - ديدار تو آغاز عشق است
ظهورت، جلوه ي اعجاز عشق است
مرا مگذار در هجران كه عمري ست
دلم محتاج چشم انداز عشق است
¤¤¤
هلا خورشيد! كي رخ مي نمايي؟
چه وقت از ما غبار غم زدايي؟
جهان از نور حق سرشار گردد
اگر از پرده ي غيبت درآيي
¤¤¤
تو در روياي سبزم پا گرفتي
ميان باغ جانم جا گرفتي
تو آن مهتاب پاك آسماني
كه رنگ از آبي دريا گرفتي

 



دريچه اي بر جهاني مصفاتر

مهدي فرخي
رافائل در 1843 به دنيا آمد. او نويد آينده درخشاني را از هنر خود داده بود. مسائلي كه براي هنرمندان اوايل قرن پانزدهم با چنان حدت و شدتي مطرح بودند، براي او مشكل چنداني نداشتند. برخي از موفق ترين آثار او گوياي آنند كه وي مي دانسته است كه چگونه بدون خدشه دار كردن تعادل طرح، احساس ژرفا را القا كند و آموخته بود كه از لئوناردو براي اجتناب از خشكي و زمختي پيكرهايش پيروي كند. او تصويرسازي مطابق با واقع را، كه استادان بزرگ قرن پانزدهم تلاش هاي پرشوري در راهش به عمل آورده بودند، فدا كرده است.
آثار او اگر به تنهايي ديده شوند، دريچه اي بر جهاني مصفاتر و همنواتر از جهان واقعي را بررويمان مي گشايند. در چنين فضايي رافائل جوان دوران رشد و بالندگي خود را پشت سر نهاد، و اسلوب استادي را از آن خود كرد. هنگامي كه به فلورانس وارد شد خود را با رقابت هاي جدي و علاقه انگيزي روبه رو ديد. لئوناردو وميكلانژ، كه اولي سي و يك سال و دومي هشت سال از او بزرگتر بود، هنر را به چنان سطح رفيعي بركشيده بودند كه كسي حتي در رؤيا هم تصورش را نمي كرد. اين امكان وجود داشت كه در برابر شهرت و نبوغ اين غولان عالم هنر، هنرمندان جوان دلسرد و سست روحيه شوند. ولي رافائل اين چنين نبود و عزمي راسخ به يادگيري و بالندگي خويش داشت. رافائل چنان خلق شيرين و دلنشيني داشت كه او را محبوب كارفرمايان متنفذ مي ساخت.
بزرگترين آثار رافائل چنان رواني و سهولتي را به نظر مي رسانند كه گويي چندان كار سخت و جدي درباره شان صورت نگرفته است. واقعيت اين است كه سهولت و سادگي ظاهري آنها، برخاسته از انديشه اي عميق طراحي سنجيده و حسن تشخيص هنرمندانه است.
شيوه شكل پردازي چهره مريم و سايه روشن كناره صورت، او كه رداي جادار و آزادي، آن را دربرگرفته است. شيوه مطمئن و محبت آميزي كه عيساي كودك را در آغوش گرفته است، همه در ايجادجلوه اي از آرامش و وقار كامل نقش دارند. رافائل بعد از چند سال زندگي در فلورانس به رم رفت. احتمالاً در سال 1508 به اين شهر قدم نهاد، در آن زمان به او تزيين ديوارهاي اتاق هاي متعددي در واتيكان را به او سپردند. رافائل در مجموعه اي از نقاشي هايي كه بر ديوارها و سقف هاي اين اتاق ها ترسيم كرد، استادي بي چون و چراي خود را در طراحي عالي و كمپوزيسيون متوازن آنها به اثبات رساند.
ويژگي ديگري در كار رافائل بود كه تحسين معاصران و نسل هاي بعد را برانگيخت و آن زيبايي ناب پيكرها يا اشخاص تابلوهاي او بود. او سعي مي كرد كه طبيعت را بر وفق آن ايده زيبا دستكاري كند كه بر اثر تماشاي تنديس هاي يونان و روم باستان در ذهنشان شكل گرفته بود. به عبارت ديگر، مدل خود را ايده آليزه يا آرماني مي كردند. اين گرايش البته بي مخاطره نبود. زيرا چنانچه هنرمند دانسته، طبيعت را بهبود مي بخشيد چه بسا اثرش تصنعي و بي روح از كار درمي آمد.
رافائل قرن ها شهرت خود را حفظ كرده است او در عمر كوتاه خويش به تنوع و كثرت حيرت انگيزي از كاميابي هاي سترگ هنري نائل آمد، يكي از نامدارترين فضلاي هم روزگارش كتيبه اي براي مزار او در پانتئون رم نگاشته است:
اين مزار رافائل است
هنگامي كه مي زيست، اين هراس را در دل ما در طبيعت افكنده بود
كه مبادا مقهور پنجه او گردد،
و با مرگ او نيز از ميان برود.
رافائل در 1520 چشم از جهان فروبست. آثار او به هيچ توضيح و تفسيري نياز ندارد و از اين لحاظ به واقع سهل و ساده است. ولي اگر آن را با بازنمايي هاي بي شماري مقايسه كنيم كه قبلاً از همين نقش مايه به عمل آمده است، درخواهيم يافت كه همه استادان پيشين دقيقاً به دنبال همان سادگي بوده اند كه رافائل محقق ساخته است. هر شكلي گويي با شكلي ديگر متناظر است، و هر حركتي گويي به حركت مقابل جواب مي دهد.
هدف ميكلانژ اين بود كه در بازنمايي اندام آدمي به رفيع ترين قله مهارت و استادي دست يابد، ولي رافائل گويي به نقطه اي رسيد كه كمال مطلوب نقاشان نسل پيش از او بود، و آن اين كه بتوانند كمپوزيسيون كامل و هماهنگي را بپردازند كه در آن، پيكرها حركت روان و طبيعي خود را داشته باشند.

 



نقد رمان گل پنهان ، اثر پرل .اس.باك
مشكلات مهاجرت و مهاجرين در رماني رئاليستي

فرخنده حق شنو
مقدمه : پرل كامفورت سايدن استرايكر ، متولد سال 1892 ويرجينيا است .او درچند ماهگي، به همراه خانواده اش به چين مهاجرت مي كند . او40 سا ل در چين زندگي مي كند . و مردم چين او را با نام «ساي ژن ژو» نويسنده معروف مي شناسند . او درمجموع بيش از 300 جايزه كسب كرده است . پرل باك 70 اثر دارد كه برخي از آن ها عبارتند از : باد شرق ، باد غرب. خاك خوب ، پسرها ، مادرها ، اين قلب مغرور ،نسل اژدها ، تصوير يك زدواج ، گل پنهان ، دنياهاي متعدد امپراطور زن، نامه اي از پكن ، شيطان هرگز نمي خوابد، مرده اي در قصر ، همه زير يك آسمان . او در سا ل 1973 ، درگذشت . گل پنهان رماني است در 310 صفحه، در قطع رقعي ، كه در سال 1387 به چاپ رسيده است .
خلاصه ايي كوتاه : دكتر سوتان ساكايي بعد از15 سال، از امريكا به وطنش - ژاپن - بر مي گردد . او بااينكه اين همه سال در كشورش نبوده ، ولي هنوز توجه و حتي تعصب بسياري ، نسبت با آيين ها و رسوم و فرهنگ و عادات كشور خود دارد. وسعي مي كند كه بيشتربه باورهاي قديمي و سنتي خود بپردازد . در امريكا بعد از جنگ ، روابط امريكايي ها با ژاپني ها خراب شده بود .آنها به او گفته بودند يا بايد در كمپ زندگي كند و يا برگردد . ساكايي كه مرد مغروري است، به ژاپن برمي گردد. دكتر ساكايي پزشك با تجربه ايي است. و در خانه ايي زندگي مي كند كه متعلق به بارون كازوكو است كه از خاندان قديمي كيوتو بوده اند ،كه بعد از جنگ از هم پاشيدند. او از كودكي كار مي كند ودر امريكا با كارهاي دوره گردي فروختن سبزي وگل هايي كه پدرش در مزرعه توليد مي كند ،زندگي مي كند و به دانشگاه مي رود . خانواده آن ها چهار نفر هستند كه پسرآن ها در جنگ كشته شده است . دختر آن ها -جوسويي - حالا 20 سال دارد و15سال از عمر خود را در امريكا گذرانده است . او بدون اينكه خود بخواهد ،تحت تأثير آن ها قرار گرفته است . اودر اين جريان، دچار نوعي اضطراب شده است . برادرش در امريكا، با يك دختر مسيحيي ازدواج كرده بود كه خانواده اش دين بودايي را قبول نداشتند. آن ها از اينكه دامادشان بودايي است ،ناراحت بودند .يكي از شرايط صلح آمريكا خلع سلاح ژاپن بود ، اينكه ديگر سلاح نسازد . دكتر ساكايي بيمار پولداري داردبه نام ماتسويي ، كه هميشه او را به مراسم چاي خوران در منزلش دعوت مي كند . آن ها و دوستان ديگرشان در اين مراسم به تمركز و آرامش ،دست پيدا مي كنند. ماتسويي پسري به نام كپوري دارد. اين دو خانواده، دختر و پسرشان را براي هم در نظر گرفته اند . ولي جوسويي دختر ساكايي با افسر آمريكايي آشنا مي شود . او به منزل جوسويي مي آيد وكارتش را به خان ساكايي مي دهد و خودرا معرفي مي كند. بار بعد هم عليرغم مخالفت هاي پدر ساكايي باز باهم ملاقات مي كنند واحساس مي كنند به شدت به هم علاقه پيدا كرده اند . كلنل رئيس آلن وقتي مي بيند او تا اين درجه به يك دختر ژاپني علاقه مند شده است ، او را به امريكا بر مي گرداند. آلن قبل از رفتن با جوسويي به روش بودايي ها ازدواج مي كند و قرار مي گذارند كه او هم در امريكا به آلن بپيوندد. خانواده ساكايي با وجود مخالفت با اين ازدواج به آن تن در مي دهند و حتي داماد را براي شب عروسي در خانه خود نگاه مي دارند . وآلن به آمريكا مي رود . خانواده او هم از شنيدن خبرازدواج آلن متعجب مي شوند .گرچه خانم كلنل براي ان ها از علاقه پسرشان به دختري ژاپني نوشته بود ، ولي بعد ازاينكه آلن جريان ازدواج را به شكلي جدي با آن ها مطرح مي كند، مادرش مخالفت مي ورزد . بعد از اينكه جوسويي طبق قرارشان به آمريكا مي رود ، مادرش از پذيرفتن او امتناع مي كند. او در زمينه ازدواج آن ها پرس و جو مي كند و مي بيند كه در ايالت آن ها ازدواج با رنگين پوستان غدغن است ، در واقع به اين وسيله مخالفت خود را به پاي گناهي مي گذارد كه به گردن قانون است. او با اينكه همسرش و سپنتا ، از دختر تعريف مي كنند ، باز موافقت نمي كند . اما به پسرش آلن مي گويد كه مي تواند به تنهاي براي كريسمس نزد آن ها برود . جوسويي به آمريكا مي رود ولي خانواده آلن او را نمي پذيرند وآلن او را به هتل مي برد. جوسويي باردار مي شود ، ولي از بارداري خود به همسرش چيزي نمي گويد . تمام مدتي را كه همسرش به وير جينيا ، نزد خانواده اش مي رود ،تنهاي تنها در خانه مي ماند و با جنين درون شكمش حرف مي زند . در اين مدت كپوري كه براي كاري به امريكا آمده است به او سر مي زند ودر اولين نگاه متوجه بارداري او مي شود . درحالي كه آلن اين همه مدت متوجه نشده بود . كپوري از سوجويي مي خواهدكه جريان فرزندش را به آلن بگويد. ضمن اينكه اگر لازم مي داند، به او كمك كند . جوسويي براي به دنيا آوردن فرزندش به بنگاه خيريه مي رود واز آن ها قول مي گيرد كه در زايمانش به او كمك كنند . دكتري كه بچه جوسويي را به دنيا مي آورد، بچه را به فرزند خواندگي مي پذيرد و از جوسويي مي خواهد كه منزل او بماند و در نگاهداري بچه به او كمك كند. جوسويي اين كار را مي كند ولي بعد از مدتي خود را به كپوري مي رساند . آلن نيز به سپنتا پيشنهاد ازدواج مي كند ولي اوجواب رد مي دهد .
مشخصات اثر :
مكتب: واقعيت گرا - رئاليسم نوع (ژانر ): رئاليسم اجتماعي- انتقادي زمان : بعد از جنگ جهاني دوم مكان: آمريكا - ويرجينيا ، نيويورك - ژاپن - توكيو ،كيوتو- عنصر غالب : درونمايه زاويه ديد : داناي كل
درونمايه : عنوان كتاب - گل پنهان - خود يكي ازمهمترين مفاهيم داستان است . موضوعي كه اشاره به عواملي دارد كه اساس به وجود آمدن چنين گل هاي پنهاني را پي مي ريزند. گل پنهان اشاره به كودكي است در اين داستان كه بايد از وجودش كسي خبر دار نشود. چه از زمان بسته شدن نطفه اش، و چه تولد، ويا مراحل ديگر زندگي اش. دغدغه اصلي نويسنده توجه به اين نوع كودكان است. كودكاني كه در اثر بي توجهي والدين ، خانواده ها ،اجتماع ، و در سطح وسيع تر جامعه ، پابه دنيايي مي گذارند كه هيچ كس در انتظارشان نيست . و به ناچارسر از پرورشگاه ها و يتيم خانه ها و يا در بهترين شكل خود ، خانواده هايي در
مي آورند كه آن ها را به فرزند خواندگي بپذيرند . مطلبي مهم ديگري كه نويسنده به آن اشاره دارد، موضوع مهاجرت است ،كه در اين داستان ، جريان مهاجرين جنگي هم به آن اضافه شده است . در واقع داستان به چند نوع مهاجرت اشاره دارد .مهاجريني كه براي شغل و تحصيل و زندگي بهتر- به زعم خود - ، به كشوري سفر مي كنند ، مانند دكتر ساكايي ، مهاجريني كه براي انجام كار يا مأموريتي موظف به رفتن هستند ، مانند نظاميان جنگي ، مثل كلنل و آلن و...، مهاجريني كه به دليل ازدواج و يا وابستگي به كسي، دست به مهاجرت مي زنند، مانند جوسويي . و مهاجريني كه از ناچاري و بيكاري و بي جايي و بي مكاني به كشوري ديگر مي روند، ويا آوارگان و اسيران جنگي و تبعيدي و... . در هر صورت زندگي مهاجرين در هرجا كه باشد خالي از اشكال نيست . اين رمان اشاره دارد به مهاجرين چون دكتر ساكايي ، كه براي تحصيل به امريكا مي رود و بعد از15 سال بر مي گردد . اوهنوز بعداز سال ها، سايه آثار مهاجرت را روي زندگي خود حس مي كند . همچنين اين داستان، علاوه بر مشكلات اين مهاجران ، اشاره ايي كلي هم به مهاجرين جنگي ، و به آثارسوء جنگ دارد. كه موجبات ايجاد ناهنجاري هايي براي خود و اجتماعي كه در آن زندگي مي كنند ، فراهم مي آورند . بايد اشاره كرد به اينكه در هر جنگي كشور هاي مغلوب ، ناگزير از پذيرفتن بنياد هاي فرهنگي و اجتماعي واقتصادي كشور اشغالگر، وزير پا نهادن همين بنياد ها و بنياد هاي سنتي از جانب خود هستند . لذا كشورهاي استعمار گر هميشه موجبات استعمار ، استثمار واز همه مهمتر استحمار،كشورهاي زير سلطه خود را به وجود مي آورند .و اين نكته ايي است كه اين كتاب هوشمندانه به آن توجه دارد .مشكلات مهاجرت بيشتر از آن جايي شروع مي شود كه فرد يا افرادي براي بيشتر بدست آوردن ، بسياري از دست آوردهاي خود را ، از دست مي دهند. آن ها با فرض اينكه ممكن است به ايده آل هاي خود برسند ، به جز درصدي اندك ، در بسياري موارد، نه تنها به ايده ال خود نمي رسند ، بلكه براي همه عمر تحت تأثير سال هايي از زندگي خود قرار مي گيرند كه در بهترين شكل خود ، بنياد هاي زندگيشان را تحت الشعاع خود قرار مي دهد. اين نيز يكي از مفاهيم و درونمايه هاي اصلي اين داستان است كه نويسنده ويرجينيايي ،پرل باك ، به آن اشاره دارد .
تاكنون داستان هاي زيادي مربوط به مهاجرت چاپ شده است ،كه در صد بالايي ازآن ها به همين موضوع اشاره دارند. به عنوان نمونه مي توان به رمان »همنام اثر چومپا لاهيري« اشاره كرد. رماني كه برنده جوائزمهمي هم شد . در آن كتاب هم نويسنده اشاره به زن و مرد جواني دارد كه از كلكته به آمريكا مي روند و بعداز اينكه صاحب فرزنداني مي شوند و آنها به حدود18 سال مي رسند ،از آن ها جدا مي شوند. آن ها در هر فرصتي از سنت گرايي هاي مادر و پدر خود فرار كرده و بار ها به دوستان آمريكايي شان پناه مي برند وبه طوركلي خانواده ايي متلاشي و ويران پيدا مي كنند. درداستان گل پنهان يكي از شخصيت هاي مهم داستان، چون آقاي ساكايي ،15 سال از بهترين و مفيدترين سال هاي عمر خود را در آمريكا گذرانده ،و با شروع جنگ ، مجبور به برگشتن به كشورش شده است . اودرامريكا عليرغم پزشك بودنش،مانند افراد بي خانمان ، ناگزير به انتخاب زندگي در كمپ ، و يا برگشتن به كشورش مي شود .حتي با توجه به اين مطلب كه اين خانواده شايد به آن كشور خو كرده ، ويا خلاصه با آنجا كنار آمده باشند، ويا موضوع متولد شدن دخترشان جوسويي در همان جا ، وتحصيل كردن دكتر ساكايي در آن كشور ، تأثيري در انتخابي ديگر، جز اين دو راه، برايشان باقي نمي گذارد.
نويسنده در اين اثر توجه بر سنت گرايي و قدرنهادن بر آن ، وتوجه به ارزش ها، وحرمت قائل بودن براي آن ها را مورد نظر دارد. سنت گرايي : (( او را با آن لباس زيباي كيمونو در چشم انداز وسيع خانه شان كه به سادگي آراسته شده بود، ديد و آن را كه موجب تشخص و سنت گرايي بود ، به نظر آورد .ص 101)) از مفاهيم ديگر داستان، توجه به اختلاف فرهنگي بين دوكشور آمريكا و ژاپن، و اختلاف دو ديدگاه، و روش و منش مردم اين دو كشور به خصوص زنان اين كشورها است . و اشاره داردبه آزادي هاي زنان آمريكايي ،و سنت گرايي بيشتر زنان ژاپني كه به بسياري ازفرهنگ ها ، خرده فرهنگ ها و رسوم خود، كه در شرق به آن ها پاي بند هستند و برايشان اهميت دارد . مانند تنها نگذاشتن دختر و پسر با هم : ((قصد او از آمدن منشي، اين بود كه آن ها در اتاق تنها نباشند . ص 126.)) و ((دكتر ساكايي با روحيه خشن ژاپني به عنوان آخرين حرف به دفاع از خود گفت : در ژاپن رسم نامزدي ، بر هم زدني نيست .)) دكتر ساكايي به بيشتر باورهاي قبل از اشغال كشورش پاي بند است. ولي برخي از جوان ها ، مانند دخترش كه در امريكا متولد شده و با باورهاي آن ها خو كرده است ،وبرخي ديگركه تحت تأثير اشغالگران آمريكايي قرار گرفته اند ، ، اعتقاد چنداني به اين باورها ندارد . نويسنده به صراحت مي گويد مردم ژاپن قديم آنچه را كه عقل حكم مي كرد ، و صلاح بود بيشتر انجام مي داد ند ، ولي نسل بعدي و بعدتر كه جوسويي نماينده شان است ، فكر مي كنند بايد با عشق زندگي كنند . ((اين زندگي چگونه مي توانست خوشايند باشد، اگراو زندگي بدون عشقي را باكپوري شروع كند . ص126)) رئيس آلن نيز در اين ارتباط به همين باور رسيده است : (( در اين جا مردها وظيفه سنگيني دارند ، آن ها با دختران ازدواج نمي كنند، ازدواج آن ها بيشترتشريفاتي است و بين آن ها عشق حاكم نيست. ص133.)) جوسويي آنقدر خود را عاشق مي بيند كه با وجو د مخالفت هاي پدر و مادرش، و مقررات بودايي ها ، سراغ نامزدخود - كپوري - مي رود و از عشقش نسبت به افسر امريكايي ، صحبت مي كند و تحت تأثير اخلاق آمريكايي خود ازاو به طور مستقيم مي خواهد كه خود را عقب بكشد، تا آنچه را كه خود مي خواهد انجام دهد . مطلب ديگرتفاوت در ديدگاه ديني دوكشور است:((ساكايي گفت من يك بودايي هستم . آمريكايي ها دين خود را دارند، و ما هم دين خود را . در اين جا مراسم در معبد بودايي ها و در حضور راهب انجام مي شود. ص132.)) و در صفحه 171 مي گويد: (( آن ها هم مثل همه مذاهب ديگر سلسه مراتب روحاني دارند و كشيش و اسقف دارند و به خدا معتقدند. شمايل هايي دارند ، ولي مثل كاتوليك ها آن ها راپرستش نمي كنند . نويسنده همچنين شيوه مبارزه بازندگي را با جنگ با دريا مقايسه كرده است : ((پدرش شيوه مقابله با دريا را به او ياد داده بود و همچنين شنا كردن را. ص129.)) اين داستان توجه به افكارسياسي نيز دارد. چنانچه گاهي به آن اشاراتي مي كند. از جمله به استعمار روسيه و يا انگليس،كه انگليس در ابتدا به عنوان تجارت به هند رفت، ولي 300 سال آن جا را در سلطه خود نگاه داشت. در مورد آمريكا: ((لعنت به اين دموكراسي ، لعنت به هيتلر ، ولي اين آمريكا روي هيتلر را سفيد كرده ص 274.)) درونمايه ديگر اثر توجه به اختلاف نژاد ها است و آثار سويي كه از آن درآمريكا بر جاي ماند. و اشاره به اينكه امروز ديگر به ان توجهي ندارند. در اين باره ،در مورد آلمان ها خانم دكتر اشتا ينر مي گويد: (( در اردوگاه هاي مرگ فقط كودكان مختلط را نمي كشتند، و تنها خون من و تو نبود كه با اختلاط با نژاد آلماني ريخته مي شد ، بلكه آن ها معتقد بودند كه خون نژاد شان آلوده شده و بايد آن قدر نژاد ها تصفيه شوند تا خون خالص آلماني باقي بماند ص290.)) مطلب ديگر در باب درونمايه اثردر ارتباط با وصلت و يا وصل ، است . كه براي يك ژاپني مفهوم ديگري دارد ،كه با باورها و دين و عرفان خود آن را در نظرمي گيرد . درحالي كه اشاره اين كتاب از رابط آن با امريكايي ها ،مفهوم ديگري را افاده مي كند . چنانكه اشاره دارد به اينكه بعداز اينكه جوسويي و الن در آمريكا به هم مي پيوندند، با اينكه جسمشان در كنار هم است وبا هم زندگي مي كنند، و بچه دار مي شوند ، ولي وصل كامل در آن ها - در همان حد زميني خود - صورت نمي گيرد . آن ها با وجودي عشقي كه بين خود احساس مي كنند ، و بااينكه بنا دارند همديگر را هميشه دوست بدارند ، چون وصل واقعي در آن ها صورت نمي گيرد ، هرگز به آن دست نمي يابند . لذا اين نشان از آن دارد كه عشق واقعي در آن ها اتفاق نيافتاده است . درست است كه آن ها از دوجنس متفاوت هستند،و باورها و ايين هاي خاص خود را دارند ، اما اگر عشق حقيقي در آن ها به وجود آمده بود، لا اقل جدايي صورت نمي گرفت و شايد مي توانستند بسياري ازفاصله هاي بين خود را از بين ببرند. در حالي كه بعداز ازدواج كم كم موضوع اختلاف فكري آن ها خود را نشان مي دهد. به خصوص در مورد آلن به نظر مي رسد او از همان ابتدا به هوسي مبتلا شده بود كه چون مطابق عادت خود به آن دست نيافته بود ، همه تلاشش را اين بود كه او را به دست آورد . اين مطلب زماني مشخص مي شود كه بعد از ممانعت از ازدواج آن ها در ويرجينيا، او مي توانست جوسويي را به يكي از ايالات ديگر ببرد و مراسم ازدواج را همان جا انجام دهد. چون در ايالات ديگر، ممنوعيتي براي اين كا ر نبود . ولي او اين كاررا نكرد. جوسويي نيز با وجودي كه در ابتداي ورودش به اين امر اصرار داشت، به اين مطلب توجه و اصرار نكرد. همه شخصيت ها به خصوص مادر آلن ،گنا ه را به گردن قانون انداختند . به طوري كه اين مطلب خواسته يا ناخواسته باورشان شد . و هيچ اقدامي در اين راه براي حل اين مشكل نكردند. مطلب ديگر در باب درونمايه اثر ، به چالش كشيدن قانون امريكا به خصوص كاليفرنيا است . قانوني كه سبب شده دونفر به خاطر پوستشان نتواننند با هم ازدواج كنند . با اينكه اين دونفر از قبل در مراسم بودايي ها يك بار به ازدواج هم درآمده بودند كه البته آن بار هم اين امر به طور كامل قانوني نبود. اين قانون سبب مي شود مادري از نوزادش چشم بپوشد و از همسر و مرددلخواهش دور شودويا مردي نتواند به قول هايي كه به دختري كه به خاطر او ا ز همه كس و همه چيزش دست كشيده و به غربت آمده ، جامع عمل بپوشاند . و در نهايت از هم دور شوند و از همه مهمتر بچه ايي با آينده ايي مبهم و نامعلوم به دنيا بيايد كه متعلق به اين دواست كه خود جاو مكاني براي با هم بودن ندارند و از حد اقل زندگي براي با هم بودن محرومشان كرده اند . (( ان ها با هم در خانه پدرش جا نداشتند ، چون قانون چنين خواسته بود .ص270.)) خانواده ايي اشرافي با تمام امكانات با نام قانون دختري را به آوارگي مي كشانند، به گونه ايي كه خود راناگزير مي بيند حتي براي زايمانش به خيريه مراجعه كند . ((اين قانون بودكه مانع ازدواج آن ها بود . ص 270 .)) اما همين قانون دو هفته قبل از اينكه جوسويي فرزندش را ترك كند، عوض مي شود و قانون ديگري جايگزين مي شود .
ساختار : پيرنگ : عناصر پيرنگ ،در هرم فريتاك ، در بيشتر نقاط ، به تمامي كاركرد خود را نشان مي دهد، مگر مختصري در بعضي بخش ها، مانند كشمكش آلن براي شناساندن همسرش به خانواده خود . ويا عدم تلاش او براي ازدواج در ايالتي غير از ويرجينيا . اين امر اگر به عمد از جانب نويسنده آورده نشده باشد ،مي تواند خلل مهمي در روابطه علت و معلولي داستان ، ايجاد كند . به اين ترتيب كه چطور ممكن است كه آلن ، يا شخصيت هاي ديگر داستان هيچكدام ندانند كه در ايالات ديگرقانون منع ازدواج با رنگين پوستان وجود ندارد ،و آلن و همسرش مي توانند به آن جا بروند و ازدواج كنند . اين مطلب امكان ندارد ، مگر اينكه همه بدانند و نخواهند آن را عنوان كنند. اما اين هم امكان ندارد چرا كه لااقل پدر آلن كه به عروسش علاقه مند است ، و از قوانين كشورش اطلاع دارد ،مي تواند اين را مطرح كند . آن ها نمي توانند از اين موضوع بي اطلاع باشند ،چون مشكلي است كه با آن درگير شده اند و به طور معمول براي حل يك مشكل ، همه جوانب آن را در نظر مي گيرند .ضمن اينكه آلن براي همين موضوع با جوسويي به نيويورك مي رود، كه آن جا بتوانند به طورقانوني با هم ازدواج كنند . لذا آلن بايد به عمد نخواسته باشد كه اينكار را انجام دهد . پايان داستان نيز به اين موضوع اشاره دارد . به اينكه او از رفتن جوسويي در دل احساس رضايت مي كند . اما اگر او چنين آدمي هست چرا خانه و كاشانه اش را رها كرده و با اندك حقوق و كار سخت در آپارتماني كوچك ،بدون داشتن امكانات ، به خاط جوسويي زندگي مي كند ؟ لذا اين از منطق داستان به دور است كه او به خاطر كسي كه دوستش دارد اين همه سختي بكشد و لي نخواهد با او ازدواج كند تا به رفاه و راحتي و امكانات بهتر دست يابد .
شخصيت پردازي : شخصيت هاي اصلي داستان سوجويي، دكتر ساكايي،آلن، مادر سوجويي ، پدر آلن ، شخصيت هايي سه بعدي، يا اشخاصي دو شخصيتي و يا افرادي هستند كه داراي سايه هستند . و هر كدام شخصيتي جداي از آنچه كه به آن تظاهر مي كنند ، دارند. و يا در حداقل ترين وجه خود خاكستري هستند . سوجويي دختري كه متأثر از اخلاق و تربيت آمريكايي است ، عليرغم سنت ها و عادات و روش پيشينيان خود، رو در روي پدر و مادر مي ايستد و اعلام مي كند كه حتي اگر آن ها هم نخواهند او آنچه كه مي خواهد ،انجام مي دهد. او نامزدي اش را به هم مي زند و خانه و خانواده و كشور ش را به خاطري عشقش مي گذارد و به سوي او مي رود . اما همين شخصيت در مواجه با موضوع قانون ايالت ويرجينيا كه به انها اجازه ازدواج نمي دهد ، سكوت مي كند وپي گير قضيه نمي شود. او در انتهاي كتاب به كپوري مي گويد كه آلن مرد زندگي نيست. ولي در اين ارتباط هيچ صحبتي با خود آلن نمي كند. كه شايد تلاشي باشد براي حل مشكلش . او گاهي سنتي است و گاهي مدرن . در برخورد با خانواده اش به شكلي غير سنتي عمل مي كند .ولي در زندگي با آلن مانند يك زن سنتي تمام عيار. او به شيوه خاندان خود خانه داري و آشپزي و همسر داري مي كند و برخلاف زنان امريكايي خود مستقيم به همه امور زندگي مي پردازد و صرفه جويي مي كند. در واقع او كه رفتار و روش غربي را دوست دارد، خود سنتي عمل مي كند . او در بخشي از داستان بسيار فعال است و در بخشي ديگر منفعل است . در ماه هاي آخر بارداري و زايمان كه مي تواند منفعل باشد ، فعال است . شخصيت آلن نيز به همين ترتيب داراي ابعاد پيچيده اي است . او جوسويي را دوست دارد، و به خاطر او خانه اشرافي و راحت را با مستخدم و خدمه مي گذاردو به اپارتماني كوچك و كاري سخت رضايت مي دهد ، اما او را بدون مخارج و هزينه زندگي آن هم دركريسمس رها مي كند و نزد خانواده اش مي رود و مدتي كنار آن ها مي ماند . او نيز هيچ تلاشي براي شناساندن شخصيت جوسويي به خانواده اش نمي كند .
و اجازه مي دهد آن ها هم به اسم قانون همسرش را به خانه راه ندهند . آلن گرچه با سپينتا حرف هايي در اين باره مي زند ولي عملي در اين مورد انجام نمي دهد. در مورد دكتر ساكايي نيزبايد گفت او به شدت اظهار ژاپني بودن مي كند، ولي بعضي از خصوصيات امريكايي، برايش ذاتي شده است . بين مفاهيم ذكر شده گرچه برخي ممكن است مهم باشند ،ولي نويسنده بيشتر به موضوع نوزادان و بچه هاي نامشروعي توجه دارد كه از طريق مهاجرت و جنگ به وجود مي آيند . (( هم اكنون در دنيا هزاران كودك آمريكايي ژاپني وجود دارند . اين پديده شومي است كه عارضه جنگ پيش آورده. ص 143.))
نثر و زبان : نثرداستان ساده وخطي است . از ابتدا تا انتها از منظرگاه داناي كل بيان مي شود و داراي توالي زمان است . زبان ساده و بي پيرايه داستان ، هيچ ابهامي در آن وجود ندارد . ولي اين به اين معني نيست كه مفهوم داستان ساده است و لايه هاي زيرين ندارد . دراين رمان ، بنا به تاريخ آن كه قديمي است و متعلق به بيش از نيم قرن پيش مي باشد، داراي زبان روايتي و توضيحي به كار گرفته شده است . كه به عنوان نمونه به چند جمله فقط از دو صفحه در كتاب بسنده مي شود . روايي : ((يك روز جوسويي زوج جوان ژاپني را كه .... ص228)) يك روز به الن گفت ...ص 228.)) و يك روز كه جوسويي از خريد بر مي گشت ....ص229 )) يك روز دكتر به او گفته بود ... ص. 229. )) توضيحي : (( اين درد را به كجا بايد ببرد ؟ ص 273. او چگونه مي تواند از اين غم جانكاه جان به در برد ؟ص273. ))راوي خود مي گويد : (( اين زن در ميان آن محله ، ومشكلاتي كه با آن روبرو بوده اند ،به كجا تعلق داشت ؟ ص 228.)) او به محدوده آن آپارتمان و كسي كه او را دوست داشت متعلق بود ص 228 ))
امتياز : داستان به لحاظ ساختاري ، با وجود كهنگي خود ، واجد بسياري از موارد و عناصر صحيح داستان نويسي امروزاست، ضمن اينكه در بخش درونمايه نيز به مباحث با اهميتي توجه دارد . در واقع اين رمان از جهت توجه نويسنده به مشكلات مهاجرت و مهاجرين داراي ارزش است . همچنين از جهت توجه به كودكان بدون سرپرست ، موضوعي كه هنوز هم بعد از ساليان سال مردم دنيا با آن دست به گريبان هستند ، از امتياز ويژه اي برخوردار است .توجه نويسنده به ناهنجاري برخي از قوانين امريكا در باره غير قانوني شماردن ازدواج رنگين پوستان با مردم خود در بعضي ايالات ،و به وجود آمدن كودكان نامشروعي كه به همين دليل به اجبار به يتيم خانه ها و پرورشگاه ها سپرده مي شوند . همچنين تمركز بر كودكان استعمار زده و استثمارشده در دنيا كه جنگ موجبات اين استعمار و استثمار را برايشان فراهم مي آورد، و كودكاني كه هيچ كس نبايد از وجودشان باخبر شود و... از جمله موارد مهمي هستند كه داستان به آن ها اشاره دارد .در واقع توجه نويسنده به كودكان ستودني است. نويسنده همچنين اشاره دارد به آيين ها ،باورها ، ارزش ها ، سنت ها ، و هنجار هاي يك جامعه شرقي ، و شناساندن آن جامعه به مخاطبين ،كه اين نيز از امتيازات اثر است . پرل باك مباحثي را در داستان مطرح مي كند كه علاوه برجنبه هاي رئاليستي اثر كه عيار بالايي در داستان دارد، توجه او را به مشكلات جامعه زمان
خود نشان مي دهد. - مشخصه داستان هاي
رئاليستي -انتقادي - او همچنين از آنچه كه به نظرش ناهنجاري مي آيد - مانند قوانين و ناهنجاري هاي امريكا- انتقاد مي كند . او در اثر ديگرش به نام« انقلاب و سيل» و در رمان هاي چيني اش به اوضاع وقت چين نيز انتقاد مي كند .اما اين انتقادات زماني ارزش پيدا مي كنند و از امتياز برخوردارمي شوند كه نويسنده خود در اين ارتباط دست به اقدامات و تلاش هايي براي حل اين معضلات انجام دهد . چنانكه او در تايپه و تايوان بنياد و خيريه هايي براي كودكان بنا مي كند .
اين داستان مهمترين كاركرد يك اثرهنري را كه همانا به تأمل و تفكر واداشتن خواننده است ، دارد.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14