(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 16 مرداد 1389- شماره 19710

آسيب شناسي اخلاق حرفه اي خبرنگاري ركن چهارم دموكراسي در سايه تعهد - بخش نخست



آسيب شناسي اخلاق حرفه اي خبرنگاري ركن چهارم دموكراسي در سايه تعهد - بخش نخست

پريسا جلالي
روز خبرنگار، روز حق گويي و حق جويي و روز پاسداشت قلم است و تجليل از اصحاب رسانه و جرايد به عنوان صاحبان انديشه فرصتي براي پاسداشت كوشش هاي صادقانه روزنامه نگاران آزاده كه براي دسترسي، توليد، توزيع و انتشار اطلاعات از هيچ تلاشي دريغ نمي كنند. اما آيا صرف تقدير و تجليل از خدمات عده اي از خبرنگاران و روزنامه نگاران در اين روز كافي است بدون اينكه جايگاه رسانه و خبرنگار در اين فرصت اندك مورد نقد و آسيب شناسي قرار گيرد و از بايسته هاي اخلاقي و حرفه اي مطبوعات و خبرگزاري ها صحبتي به ميان بيايد؟ جايگاهي كه گاهي با تطميع منفعت جويان و اهالي ثروت و زماني با تزوير روبه صفتان مواجه مي شود كه حقيقتاً گذر از اين موانع سخت و دشوار است اما گاهي اين حرفه براي عده قليلي منفذي مي شود براي نفوذ و جاسوسي يا مامني براي كسب پناهندگي از دول غربي!
دستگيري تعدادي خبرنگار و روزنامه نگار جاسوس طي ماه هاي اخير و يا ماجراي تقاضاي پناهندگي 50 نفر از افرادي كه پيش از اين خود را روزنامه نگار معرفي مي كردند نقاط كليدي ضعفي است كه اگرچه مجال پرداختن به آن در 24 ساعتي كه بدين نام در تقويم ايراني ثبت شده محدود است اما بيش از اين زمان را نبايد از دست داد. امروز زمان انتقاد از خود و قلمي است كه روي كاغذ مي لغزد تا همواره ديگري را آماج نقدها كند.
امروز تعامل با ساختارهاي مردم سالار و انقلابي از وظايف اساسي حركت هاي تبليغي و اجتماعي رسانه ها به شمار مي آيد. مجموع اين ويژگي ها حرفه خبرنگاري و خبر رساني را در عرصه متغير و متلاطم اطلاعات و ارتباطات پر اهميت و پرمخاطره مي سازد، به همين دليل يك خبرنگار خوب و موفق داراي يكسري ويژگي ها، اصول و مباني رفتاري تعريف شده اي است.
آگاهي از رسانه واهميت و جايگاه آن، شناخت محيط خبر و توانايي در تبديل رويداد به خبر، مهارتهاي كلامي و ارتباطي، چيرگي بر احساسات و پايبندي به اخلاق و هنجارهاي پذيرفته شده به همراه پايبندي به منافع و مصالح ملي از جمله ويژگي هاي عام خبرنگاران است كه در سراسر جهان به عنوان ركن اصلي روزنامه نگاري مطرح و مهم به شمار مي رود.
حتي اصول اخلاقي خبرنگار هم مانند وقف شدن براي حقيقت، حفظ شرافت حرفه اي خبرنگار، احترام به حيثيت انساني و حريم خصوصي، احترام به منافع عمومي و احترام به ارزشهاي جامعه و آرمان هاي جهاني مورد تاكيد قرار گرفته است و هر گونه تخطي از اين قواعد به منزله خروج از دايره اخلاق خبرنگاري است كه ناخودآگاه سلب اعتماد مردمي را به همراه خواهد داشت.
شرافت خبرنگاري و تعهد خبري
گفت و گو با تعدادي از روزنامه نگاران و اصحاب جرايد بهترين مرجعي است كه مي توان براي نقد دروني اين صنف و آسيب شناسي كمي ها و كاستي هاي رسانه اي ها و مطبوعاتي ها بدان تكيه كرد.
هر چند گفت و گو با خبرنگاران و روزنامه نگاران كه مشغله كاري، فرصت بودن با خانواده حتي فرصت زندگي را هم از آنان سلب كرده در ظاهر دشوار به نظر مي رسد اما اينان كه خود درد كشيده صرف زمان هاي طولاني براي يافتن مسولانند به آساني دست از كار كشيده و حاضر به مصاحبه شدند تا مبادا خود نيز به جرگه مشتركان مورد نظر بپيوندند كه چندان هم در دسترس نيستند. ضمن آنكه اينان و جمع كثيري از خبرنگاراني كه سعادت گفت و گو با آنان در اين زمان محدود نصيبمان نشد مشتاق نقد دروني حرفه خبرنگاري اند.
مهدي پروين زاد يكي از روزنامه نگاران پيشكسوت و كارشناس ارتباطات اجتماعي نخستين شخصي است كه نظرش را در اين مورد جويا شديم.
وي البته نقد خود را به منابع درسي و دانشگاهي رشته ارتباطات اجتماعي و روزنامه نگاري معطوف مي كند و در توضيح بيشتر به گزارشگر كيهان مي گويد: جاي برخي كتب تاريخي مانند كتاب اسناد خانه سدان در مورد سابقه روزنامه نگاران و خبرنگاران در دانشگاه ها خالي است. نسل جديد به دليل عدم تجربه و نداشتن اطلاعات كافي از سابقه مطبوعاتي كشور و مطالبه نكردن آثار گذشتگان و بزنگاه هايي كه با خيانت روزنامه نگاران به ضرر كشور تمام شد بصيرت كافي را ندارند و ممكن است در برخورد با بعضي حوادث نتوانند خيانت ها را تشخيص دهند.
وي آگاهي نسل جوان رسانه و مطبوعات را از شخصيت روزنامه نگاران و خبرنگاراني كه آلت دست دشمنان شدند از جمله حادثه كشف اسناد در خانه سدان كه 50 نفر از مديران جرايد و روزنامه نگاران به ازاي دريافت پول از شركت نفت انگليس حاضر شده بودند نهضت ملي شدن صنعت نفت را در جرايد خود به ضرر مصالح ملي و منفعت مردم معرفي كنند، به عنوان يك نياز عنوان مي كند.
مروري اجمالي به تاريخ ايران طي صده اخير نشان مي دهد مطبوعات در ايران هرچند كه در برخي مواقع نقش سازنده اي هم داشته اند اما در پاره اي موارد چندان نقش مثبتي ايفا نكردند.
پروين زاد در اينجا به سخن جلال آل احمد پس از وقايع 1320 استناد مي كند كه نشريات را دهان دريده مي خواند كه هر گروهباني امتياز نشر مي گرفت و برخي مثل محمد مسعود در روزنامه خود با باجگيري به هر جناح و گروهي مي تاخت و يا نشريات مبتذل از جمله مجله «اين هفته» را مي توان ديگر رسانه آن دوران به شمار آورد كه به تاريك كردن وجهه روزنامه نگاري كمك كرده اند.
الزام بر سوگندنامه مطبوعاتي
در حالي كه مطبوعات وظيفه ايجاد وحدت ملي و همگرايي و ميثاق ملي را بر عهده دارند و تفرقه و شقه كردن، هنر نيست اما گاهي شاهد انتشار اخبار تلخ و بعضا تحليل هاي كذبي هستيم كه برخي نشريات به انتشار آن مبادرت مي ورزند.
پروين زاد در همين رابطه اظهار مي دارد: اين حادثه منحصر به آن دوران نبود بلكه هم اكنون متاسفانه در برخي روزنامه ها تحريم ها و تهديدات دشمنان با افتخار تيتر يك مي شود. در حالي كه نويسنده جوان ما بايد بداند 60 سال پيش چه اتفاقاتي رخ داده و خارجي ها چطور از مطبوعات استفاده مي كردند تا به سوء استفاده هاي خود در كشورهاي اسلامي جامه عمل بپوشانند.
اين روزنامه نگار با سابقه كشور در حوادث اخير بخشي از التهاب موجود در جامعه را به علت تيترهاي گزينش شده در اتاق فكر برخي از مطبوعاتي مي داند كه اگرچه در ظاهر ارتباطي با هم ندارند اما هماهنگ با هم عمل كرده و با انتشار اخبار خلاف واقع و متناقض روحيه ياس و نااميدي را به جامعه تزريق مي كنند.
همانطور كه انتشار خبرهاي كذب از جمله ماجراي كهريزك و صرفا انعكاس خبرهاي منفي مثل آب آلوده، برنج آلوده و غيره با هدف ايجاد ياس و نااميدي و دلزدگي از نظام بيانگر تعهد در حرفه خبر نيست.
گاهي ديده مي شود برخي از پشت تريبون دشمن صحبت مي كنند و تلاش مي كنند نقاط ضعف را به دشمنان معرفي كنند.
در حالي كه به اعتقاد صاحبنظران ارتباطات اجتماعي و روزنامه نگاران متعهد و برجسته بهره مندي از مديريت فرهنگ در حوزه رسانه و آينده نگري در دهه هاي آتي و نيز حفظ هويت ديني و ملي، نگرش ها، دانش و آگاهي براي همه افراد جامعه و اميدواري به آينده از وظايف رسانه هاي برتر است.
اين روزنامه نگار پيشكسوت با ضروري خواندن سوگند حرفه روزنامه نگاري آرزو مي كند كه سوگندنامه مطبوعاتي هم با الگوگرفتن از سوگندنامه پزشكي تدوين شود تا اخلاق مطبوعاتي از سوي خبرنگاران و روزنامه نگاران حفظ شود.
پروين زاد با تاكيد بر شناخت عميق دشمن در اين مورد اينطور مي گويد: صاحبان برخي روزنامه ها و جرايد به جاي اينكه براي دشمن شناسي وقت بگذارند فقط به فكر حريف شناسي در داخل هستند در حالي كه دشمنان تا بن دندان مسلح خود را فراموش كرده اند. در واقع دشمن شناسي نقطه ضعفي مهم در مطبوعات ما است.
بصيرت و ژرف انديشي مطبوعاتي ها
طبق اعلاميه اي كه توسط سازمان يونسكو ارايه شده خبرنگاران بايد كوشش كنند تا اخباري را كه در اختيار عموم مي گذارند درست، دقيق و معتبر باشد و با تكيه بر انديشه و پژوهش صحت و اعتبار خبر را تميز دهند.
و اين ممكن نمي شود مگر با بصيرت و موشكافي و تحليل اخبار و حوادثي كه به وقوع مي پيوندد.
حبيب تركاشوند دبير سياسي خبرگزاري قرآني ايران در اين زمينه به خبرنگار سرويس گزارش كيهان مي گويد: خبرنگاري يكي از حرفه هاي حساس جهاني است كه در اين برهه از زمان در ايران اسلامي وظيفه انتقال آرمان ها و ارزش هاي نظام مقدس جمهوري اسلامي را برعهده دارد.
وي ضمن اعتقاد به نقش معلم گونه خبرنگاران ادامه مي دهد: خبرنگار هر زمان كاستي هايي را ديد بايد فورا درصدد كشف اصلاح كنندگان آن باشد. البته يكي از معضلات و آسيب هاي اين حوزه بحث سلامت و نگاه خاصي است كه يك خبرنگار بايد به جامعه داشته باشد. خبرنگار جزء خواص جامعه است. چرا كه از عوام فاصله گرفته و وظيفه انتقال مواضع خواص را به جامعه برعهده دارد.
اين عضو تحريريه روزنامه جوان با تاكيد بر حفظ روحيه حرفه اي خبرنگاران در گرو داشتن بصيرت و انديشه تصريح مي كند: يكي از موارد لازم براي اصحاب جرايد داشتن بصيرت است. حادثه كوي دانشگاه همچنين فتنه حواشي انتخابات رياست جمهوري نشان داد مشكلاتي از اين پس به نظام متحمل خواهد شد و فتنه هاي ديگري در راه است كه خبرنگاران بايد با بصيرت عميق سرشاخه ها را بشناسند و از وابستگي جريان ها مطلع باشند و همان را براي جامعه تبيين كنند.
به طور حتم با اطلاع جامعه و اجراي درست چنين رسالتي، جامعه تبديل به يك اجتماع بصير مي شود كه در مواجهه با تلاطم هاي خبري آسيب پذير نخواهد بود.
تركاشوند البته رفع مشكلات خبرنگاران را هم يك نياز قلمداد مي كند و معتقد است: شايد خبرنگاري به عنوان يك شغل مرفه نگريسته مي شود و بعضي تصور كنند چون اين افراد از ارتباط با مسئولان و شخصيت ها برخوردارند بنابراين زندگي مرفهي دارند در حالي كه عدم ثبات شغلي از مشكلات عمده خبرنگاران است و اگر فردي با وجود چنين مشكلاتي از لحاظ تقوا و ايدئولوژي هم مشكل داشته باشد دچار انحراف خواهد شد. بنابراين دولت و مسئولان از نگاه مادي و معنوي بايد حمايتگر باشند تا اصحاب رسانه با فراغ خاطر به رسالتشان عمل كنند.
سربازگيري غرب از جماعت اهل قلم
خبرنگاران واسطه انتقال خبر به مردم هستند بنابراين بايد اهل صدق باشند. يعني خبري كه نقل مي كنند بايد مطابق با واقع باشد. برمبناي اين تعريف اخلاق حرفه اي شكل مي گيرد و مبتني بر آن خبرنگار حق ندارد آنچه نقل مي كند خلاف واقع باشد.
اين اظهارات محمد كاظم انبارلويي سردبير روزنامه رسالت است كه در گفت و گو با خبرنگار سرويس گزارش كيهان رعايت اين موارد را آغاز راه خبرنگاري و روزنامه نگاري مي داند.
وي ديگر عناصر مورد نياز اخلاق روزنامه نگاري را اينطور توصيف مي كند: خبرنگار در وهله اول بعد بايد حافظ منافع و مصالح ملي باشد. متاسفانه برخي اين اصول را زير پا مي گذارند و مصلحت ملي را فداي خوشايند آمريكا و انگليس مي كنند وحتي توسط دشمنان نظام حمايت . ارتزاق مي شوند. طي دو دهه گذشته شاهد اخبار و تحليل هايي بوده ايم كه متضمن وحدت ملي و انسجام اسلامي نيست در حالي كه خبرنگار متعهد بايد بيشترين دغدغه را براي وحدت داشته باشد.
وي با اشاره به تقاضاي پناهندگي نزديك به 50 نفر از روزنامه نگاران از دولت آلمان و يا اشتغال خبرنگاران روزنامه هاي دوم خردادي بعد از مدتي در شبكه هاي رسانه اي صداي آمريكا و بي بي سي معتقد است كه اين افراد همان زمان كه در ايران بوده اند هم به فكر مردم نبودند و حال با افشاي اين وقايع به وطن اصلي خود يعني غرب بازگشته اند.
وي اين اتفاق را حاصل بيداري و هوشياري مردم در صحنه نبرد نرم مي داند و ابراز اميدواري مي كند: صاحبان انديشه و قلم از حوادث مشابه درس عبرت بگيرند و با رعايت تقوا جزء صادقين قرار گيرند.
سردبير روزنامه رسالت در ادامه تصريح مي كند: صادقين كساني اند كه خبر را مطابق صداقت نقل مي كنند و نيت و عملشان يكي است. ملت از ما مي خواهد كه صادق و با تقوا باشيم و اگر به اين مطالبه پاسخگو نباشيم مطالبه ديگر بازگشت آمريكا است. يعني سربازي آمريكا به جاي سربازي ملت. از ابتداي انقلاب هم ايالات متحده مشغول سربازگيري بود بويژه اين هدف را در رسانه ها دنبال مي كرد. برخي هم سرباز آمريكا بودند و در ايران به عنوان روزنامه نگار فعاليت مي كردند در حالي كه مدتي بعد از رسانه هاي خارجي سردرآوردند. اين افراد وقتي كه در ايران بودند نماينده رسانه هاي غربي بودند و اكنون مردم هويت آنها را كشف كرده اند.
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14