(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 13 شهريور  1389- شماره 19732

پنجره اي رو به قانون مجازات محاربه و افساد في الارض
كسب حلال درميان كسبه و بازاريان احترام به دشت اول



پنجره اي رو به قانون مجازات محاربه و افساد في الارض

«محاربه و افساد في الارض» جز جرايم و گناهاني است كه داراي مجازات خاص و معين شرعي بوده و از اين جهت، در حوزه حدود (مجازات هايي كه كميت و كيفيت آنها در شرع مشخص شده است) جاي مي گيرد. حكم محاربه و افساد في الارض و مجازات آنها در آيه 33 سوره مائده بدين شكل بيان شده است: «همانا كيفر كساني كه به محاربه با خدا و رسولش برمي خيزند و در فساد روي زمين مي كوشند، قتل يا مصلوب كردن يا بريدن دست ها و پاهايشان به صورت مخالف يا نفي بلد است. اين مايه خواري و رسوايي آنها در اين جهان است و در آخرت نيز عذاب بزرگي خواهند داشت.»
مرحوم علامه طباطبايي، در تفسير الميزان درباره اين آيه مي نويسند «محاربه با خدا داراي معناي وسيعي است كه بر مخالفت با هر حكم از احكام الهي صدق مي كند؛ اما اضافه شدن رسول(ص) به خداوند، دلالت دارد كه منظور از محاربه، مخالفت با اموري است كه وجود حضرتش در آن دخالت داشته است. پس تقريبا مشخص مي شود كه منظور، به هدر دادن و باطل كردن اثر امور موردولايت و حكومت پيامبر(ص) است همچون اخلال در امنيت عمومي كه توسط پيامبر(ص) در حيطه حكومتش ايجاد شده است.
¤ تعريف محاربه و افساد في الارض
براساس تعريف قانون مجازات اسلامي هر كس كه براي ايجاد رعب و هراس و سلب آزادي و امنيت مردم دست به اسلحه ببرد، محارب و مفسد في الارض است و ميان سلاح سرد همچون چاقو، قمه، شمشير، نيزه و...) و سلاح گرم «تفنگ، هفت تير، مسلسل، و...) تفاوتي نيست. البته كسي كه به روي مردم سلاح بكشد ولي در اثر ناتواني موجب هراس هيچ فردي نشود محارب نيست، همچنين اگر كسي سلاح خود را با انگيزه عداوت شخصي به سوي يك يا چند نفر مخصوص بكشد و عمل او جنبه عمومي نداشته باشد، محارب محسوب نمي شود.
بايد توجه داشت مفهوم محاربه از مفاهيمي است كه بدون قصد تحقق پيدا نمي كند، اگر چه قتلي هم صورت گرفته باشد. همچنين محاربه محارب بايد ظاهر و علني باشد، زيرا در غير اين صورت عنوان محارب صدق نخواهد كرد. البته در صدق عنوان محاربه وقوع آن در شهر يا بيابان تاثيري ندارد، منتها بايد سوءنيست «قصد مجرمانه» محارب ظهور و بروز پيدا كند تا عنوان محاربه صادق باشد. در اينكه اسلحه اي كه محارب به كار مي برد قديم يا جديد باشد يا رايج يا غيررايج باشد نيز تفاوتي وجود ندارد، حتي اگر ايجاد رعب و هراس با چوب دستي و سنگ هم حاصل شود، عنوان محاربه صادق است.
نكته مهم اين است كه هر فرد يا گروهي كه براي مبارزه با محاربان و از بين بردن فساد در زمين است به اسلحه برند محارب نيستند، زيرا عمل اين گروه جنبه فساد ندارد بلكه عنوان دفع فساد دارد.
سارق مسلح و قطاع الطريق «راهزن» هرگاه با اسلحه امنيت مردم يا جاده را برهم بزند و رعب و وحشت ايجاد كند محارب است. در واقع اين دو عمل از مصاديق بارز محاربه و افساد في الارض هستند.
هرگروه يا جمعيت متشكل كه دربرابر حكومت اسلامي قيام مسلحانه كند مادام كه مركزيت آن باقي است، تمام اعضا و هواداران آن كه موضع آن گروه يا جمعيت يا سازمان را مي دانند و به نحوي در پيشبرد اهداف آن فعاليت و تلاش موثر دارند، محارب محسوب مي شوند اگر چه درشاخه نظامي شركت نداشته باشند. همچنين هرفرد يا گروهي كه طرح براندازي حكومت اسلامي را بريزد و براي اين منظور اسلحه و مواد منفجره تهيه كند و نيز كساني كه با آگاهي و اختيار، امكانات مالي موثر و يا وسايل و اسباب كار و سلاح دراختيار آنها بگذارند، محارب و مفسدفي الارض هستند.
غير از موارد فوق، هركس درطرح براندازي حكومت اسلامي خود را نامزد يكي از پست هاي حساس حكومت كودتا كند و نامزدي او در تحقق كودتا به نحوي موثر باشد. محارب و مفسدفي الارض است.
¤ طريق اثبات محاربه و افساد في الارض
محاربه و افساد في الارض از راه هاي زير ثابت مي شود:
الف» با يك بار اقرار به شرط آنكه فرار كننده بالغ و عاقل بوده و اقرار او با قصد و اختيار باشد.
ب» با شهادت فقط دو مرد عادل
البته شهادت مردمي كه مورد تهاجم محاربان قرارگرفته اند به نفع همديگر پذيرفته نيست منتها شهادت اشخاصي كه مورد تهاجم قرارگرفته اند اگر به منظور اثبات محارب بودن تهاجمين باشد و شكايت شخصي محسوب نشود، پذيرفته است. همچنين هرگاه عده اي مورد تهاجم محاربان قرارگرفته باشند، شهادت اشخاصي كه بگويند به ما آسيبي نرسيده است نسبت به ديگران پذيرفته خواهد شد، زيرا از اين شهادت تهمت و اتهامي كه مانع شهادت باشد ناشي نمي شود به عبارت ديگر در مساله مفروض، تهمت عداوت همانند تهمت تباني منتفي است؛ زيرا كساني كه به نفع آنها شهادت داده شده است به نفع شهود شهادت نداده اند.
نكته مهم اين است كه شهادت زنان در اثبات محاره و افساد في الارض قبول نيست چه اينكه شهادت زنان به تنهايي باشد وچه اينكه به انضمام شهادت مردان انجام گيرد.
¤ مجازات محاربه و افساد في الارض
حد محاربه وافساد في الارض يكي ازچهار چيز زير است:
1- قتل 2-آويختن به دار 3- اول قطع دست راست و سپس پاي چپ 4- نفي بلد.
البته انتخاب هريك از اين امور چهارگانه به اختيار قاضي است خواه محارب كسي را كشته يا مجروح كرده يا مال او را گرفته باشد و خواهد هيچ يك از اين كارها را انجام نداده باشد.
حد محاربه و افساد في الارض با عفو صاحب حق ساقط نمي شود، زيرا محاربه از حقوق الله است و اگر چه ممكن است برخي اعمالي كه از محارب صادر مي شود جنبه حق الناسي داشته باشد و از اين حيث قابل عفو و بخشش باشد، ليكن جنبه محارب بودن او جداي از اين جنبه است.
محاربي كه تبعيد (نفي بلد) مي شود بايد تحت مراقبت قرارگيرد و با ديگران معاشرت و مراوده نداشته باشد. مدت تبعيد نيز درهرحال كمتر از يك سال نيست، اگر چه محارب بعد از دستگيري توبه كند. در صورتي كه توبه نكند همچنان در تبعيد باقي خواهد ماند.
«صاحب جواهر (ره) يك روايت از امام رضا (ع) و يك روايت از امام صادق(ع) در رابطه با كيفيت نفي بلد نقل كرده است كه درهر دو قيد يك سال ذكر شده است.
اما مصلوب كردن مفسد في الارض و محارب به صورت زير انجام مي گيرد:
الف: نحوه بستن موجب مرگ او نشود؛
ب: بيش از سه روز بر صليب نماند ولي اگر در اثناي سه روز بميرد مي توان او را پايين آورد؛
ج: اگر بعد از سه روز زنده بماند نبايد او را كشت.
بريدن دست راست و پاي چپ مفسدفي الارض و محارب به اين شكل كه ابتدا چهار انگشت دست راست او از انتهاي آن به طوري كه انگشت شصت و كف دست وي باقي بماند، بريده مي شود و سپس پاي چپ او از پايين برآمدگي به نحوي كه نصف قدم و مقداري از محل مسح باقي بماند، قطع مي شود.

 



كسب حلال درميان كسبه و بازاريان احترام به دشت اول

اصغر قاسمي
تا يكي دو قرن پيش، پيش از آن كه طوفان مدرنيته بوزد و شكل و شمايل شهرهاي ما را عوض كند، بازارهاي ما هم جور ديگري بود، باكاركردهايي كه امروز، با پير شدن و از دور خارج شدن بازاري هاي قديمي و پوست انداختن سني جمعيت بازار،خيلي از آن كاركردهاي ويژه دارد به بوته فراموشي سپرده مي شود.
آن قديم ترها، مهمترين اجزاي يك شهر محصور شده در برج وباروهاي قد برافراشته، مركب بود ازدارالعماره، مسجد و حوزه هاي دينيه، مزارع و باغات وسيع كشاورزي كه گرداگرد شهر پهن شده بودند و خانه هايي كه گرداگرد مغازه ها، بازار را چون نگيني در برگرفته بودند. دربسياري از شهرهاي قديمي، بازار، قلب شهر بود. جايي كه مردم روزانه با آن سروكار داشتند، كسب روزي حلال مي كردند، مايحتاجشان را از آنجا تامين مي كردند و رونق و پايداري شهرشان به آن بسته بود. به همين دليل بازار محلي بود كه علاوه بر فعاليت هاي اقتصادي نقش فرهنگي مهمي ميان مردم داشت. محلي بود براي كسب اخبار و اطلاع يافتن از اوضاع اشخاص، محلات و شهرهاي ديگر دقيقا به همين دليل بود كه حوزه هاي علميه و دينيه، ارتباط تنگاتنگي با محدوده بازار داشتند. بازار، طريقي بود كه از آن به سهولت مي شد فرهنگ ديني را درتاروپود يك شهر ارتقا داد و حفظ كرد.
يكي از درخشانترين ويژگيهاي بازارهاي سنتي كشور ما، شكل گيري كانونهاي صنفي مبتني بر سنتهاي تجربي با توجه به جايگاه وحرمت اعضاي قديمي تر بوده است. اين كانونهاي صنفي آرايش اقتصاد و تحركات مالي بازار را كنترل و هدايت مي كردند و با تدابير آنها كليت بازار از بحرانها و نوسانات معمول، اين نگاه داشته مي شد اين كانونها در صورت بروز مشكلات با اتخاذ روشهاي اخلاقي مبتني بر «ريش سفيدي» يا «گرو گذاشتن ريش» از اعضاي بازار حمايت مي كردند و بعضا درمشكلات مالي و اتفاقات پيش آمده براي هر يك از اعضا از ورشكستگي و زمين خوردن آنها تا حد ممكن جلوگيري مي كردند. درهنگام بروز اختلافات و درگيريهاي معمول نقش بديل ريش سفيدان، مانع گسترش دامنه اختلاف و ناآرامي و خصومت مي شد.
توجه خاص بزرگترهاي بازار به بيماري ها و مشكلات همكاران، پيش قدم شدن در عيادتها و كمك هاي جمعي،حركتهاي خودجوش دركمك به ازدواج جوانان و پيوندها و مناسبات خانوادگي در بازار و برگزاري مراسم مختلف مذهبي و ملي موجب گسترش روح همكاري و كمتر شدن اختلافات و افزايش صميميت بين همكاران بازار مي شد.بازار سنتي براي مردم قابل احترام بود و اخلاق احكام بر بازار دراخلاق عمومي جامعه انعكاس مي يافت به مدد كانونهاي صنفي، خود تنظيمي در بازار قانون نانوشته اي بود كه همه اعضاء را به رعايت مواردي ملزم مي كرد به گونه اي كه كمتر به دخالت نهادها و محاكم رسمي نيازي احساس شود. تقويت كرامت و مرتبت انساني نتيجه چنين امري است.
نقش هاي فرهنگي و ديني بازار و اصناف
اكنون هم بازار تهران، با همه روز آمد شدنش و تغيير چهره يافتنش، هنوز 5 مدرسه علميه را درخود دارد كه با توجه به اهميت بازار تهران، اين حوزه ها نقش مهمي مي توانند در احياي فرهنگي ديني بازاريان و بالطبع خريداران داشته باشند.
محمد آزاد عضو هيئت رئيسه مجمع امور صنفي، توزيعي و خدماتي تهران در اين باره مي گويد:
درگذشته حوزه هاي علميه دردل بازار ساخته مي شدند. بازاريان هر روز صبح ابتدا به آنجا مي رفتند تا نكات لازم را فرابگيرند اما امروز اين ارتباط كمرنگ شده و چه بسا كه همين موضوع باعث بسياري از كمبودها در مراودات اقتصادي باشد... امسال براي اولين بار تصميم گرفتيم سنت هاي قديم را زنده و عده اي از افراد نمونه را به عنوان الگو معرفي كنيم.
يكي از مهم ترين موضوعاتي كه بازاريان درارتباط فرهنگي با حوزه هاي علميه مي آموختند و جاي دارد كه اكنون هم حوزه هاي علميه به آن توجه بيشتري كنند، كسب روزي حلال است.
محمد ابويي مدير فرهنگي منطقه 12 سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران در اين باره معتقد است:«در دين اسلام، مال و ثروت و شيوه رفتارهاي اقتصادي تقسيم بندي شده است و مجموعه دستورات اقتصادي اسلام در اين زمينه، شبكه گسترده اقتصاد اسلامي را تشكيل مي دهد. يكي از مهم ترين مباحث اقتصادي در اسلام تقسيم بندي درآمد به حلال و حرام است. در واقع حلال و حرام دو سر يك طيف است كه بين اين 2 طيف رفتارهاي اقتصادي جامعه شكل مي گيرد. هيچ كجاي اين طيف در دين اسلام مغفول نمانده و شاخص هايي براي هر يك از رفتارهاي اقتصادي بيان شده است.»
وي مي افزايد: «روزي حلال در واقع طبق قوانين اسلامي توليد مي شود و به مصرف مي رسد و همين روزي است كه انسان را به كمال مي رساند. اسلام پس از توصيه و چگونگي طلب روزي حلال، درآمد مسلمان را تقسيم مي كند و بخشي از آن را براي خدمت به محرومان و مستضعفان اختصاص مي دهد و اگر بنده مسلمان به اين توصيه بي توجهي كند، مال حلال او حرام مي شود؛ مثل ثروتي كه زكاتش پرداخت نشده باشد.»
ابويي بر تقويت اين نگاه ديني به مقوله داد و ستد اشاره مي كند و مي گويد: «اصناف در كنار فعاليت هاي اقتصادي مسئوليت هاي اجتماعي و فرهنگي هم دارند كه به فراموشي سپرده شده است. به دليل وجود اين ظرفيت قرار شد همزمان با شناسايي و معرفي چهره هاي بنام در جشنواره «ماندگاران بازار» از ميان اين چهره هاي ماندگار جمعيت حاميان فرهنگي بازار تشكيل شود. هدف از برگزاري جشنواره ماندگاران بازار شناسايي و معرفي بازاريان خوشنام و خوش انصاف و فرهنگسازي براي تداوم اين خصلت هاست.»
وي با تشريح اهداف اين كار مي گويد: «هدف ما در وهله اول شناسايي ويژگي هاي مثبت حوزه كسب و احياي خصلت هاي پسنديده و حتي خاموش شده بازاريان قديم است. اما از طرف ديگر با توجه به حضور جمعيتي بالغ بر يك ميليون و 200 هزار نفر به صورت روزانه در بازار، به نظر مي رسد اين محدوده توانايي بالقوه اي براي فرهنگسازي و پياده كردن الگوهاي مثبت شهروندي دارد.»
مديرفرهنگي منطقه 12 تاكيد مي كند: «جمعيت حاميان فرهنگي قرار است هم صفات پسنديده بازاريان قديم را به نسل جديد منتقل كنند و هم به فرهنگسازي و آموزش غيرمستقيم رفتارهاي شهروندي بپردازند.»
احمد كريمي اصفهاني دبيركل جامعه انجمن هاي بازار و اصناف تهران با تكميل اطلاعات اين حركت فرهنگي مي گويد: «طي جلساتي كه با انجمن بازار داشتيم تصميم گرفته شد براي رواج دادن فرهنگ قديم بازار در بين اصناف جشنواره اي برگزار كنيم كه در آن عده اي از افراد واجد شرايط كه شايستگي بيشتري در بين افراد دارند را معرفي كنيم. امسال اين برنامه براي اولين بار برگزار مي شود و فعلا برنامه اي براي سال هاي آينده در نظر گرفته نشده است. معيار ما براي گزينش اين افراد بر مبناي صداقت، تدين، اجتهاد و همچنين سابقه زياد در بازار و كسب و كار است. ما سعي كرديم از هر صنفي يك نفر را انتخاب كنيم. ابتدا 40 نفر را از كل افراد انتخاب كرديم از بين آنها 7 نفر به عنوان برترين ها برگزيده شدند كه در 29 تيرماه معرفي و جوايزي به عنوان يادبود به آنها اهدا خواهد شد.»
ضرورتي بنام
حفظ ارزش ها
همه اينها در حالي است كه در بازار امروز، كاركردهاي مثبت اين چنين تا حدي كمرنگ شده است و ضرورت دارد تا با برنامه ريزي هاي مستمري، بازار تهران را كه ميليونها انسان در هر ماه به آنجا رفت و آمد دارند، با فرهنگ غني كسب روزي حلال، آشنا كنند.
طلايي؛ عضو شوراي اسلامي شهر تهران در اين باره مي گويد:«احياي فرهنگ هاي بازار قديم تهران به عنوان پايگاه مهم مردمي، نقشي بسزا در حفظ ارزش هاي اجتماعي دارد.»
آنچه مسلم است بازار قديم تهران كانون بسياري از فرهنگ هاي اجتماعي و رفتارهاي نيك و خداپسندانه بوده كه البته هنوز برخي سنت هاي حسنه بازار همچنان حفظ شده است اما بايد تداوم و استمرار داشته باشد.
وي تاكيد مي كند: «انتقال تجارب و معرفت هاي اخلاقي بازاريان قديم نقش بسزايي در حفظ حرمت هاو كرامت ها در بازار فعلي دارد.»
با اين وجود توجه به مكارم اخلاقي و فرهنگي در بازار حائز اهميت ويژه اي است. به نظر مي رسد احترام به «دشت اول» و ذكر نام خدا و خواستن بركت براي خريدار كه از خصوصيات كسب و كار در محيط سنتي است در بازارهاي جديد به مرور كمرنگ تر مي شود.
در بازارهاي سنتي به دليل بافت خاص اجتماعي آن، رعايت حجاب توسط بانوان مشهودتر به نظر مي رسيد.
مخاطرات و آسيب هاي مربوط به بحث حجاب در مراجعين و همچنين استفاده از ويژگي هاي جنسيتي كاركنان بازارهاي مدرن در امر فروش در اين زمينه نگراني هايي را به وجود آورده است.
نكته مثبت بازارهاي جديد توجه ويژه به استعدادها و قابليت هاي فراوان بانوان و بكارگيري و جذب اين نيروها در بخش هاي مختلف كاري و مديريتي بازار است و تبعات مثبت اين امر در اخلاق و تعالي فردي و اجتماعي بي نياز از توضيح بيشتر است. در اين خصوص توفيق بازار مدرن نسبت به بازارهاي سنتي بيشتر به نظر مي رسد.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14