(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 13 شهريور  1389- شماره 19732

نقد اخلاق جنسي ليبراليسم
دست هاي نامرئي -14 جنبش اجتماعي اسم مستعار كودتاي مخملي

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




نقد اخلاق جنسي ليبراليسم

نقد اصل دوم- استاد مطهري در زمينه موافقت اسلام با لزوم پرورش دادن استعدادهاي طبيعي وجود انسان تاكيد مي كند:
«اين كه مي گويند استعدادهاي طبيعي را بايد پروراند و نبايد از آن جلوگيري كرد، مورد قبول ماست. اگر ديگران فقط از راه آثار نيكي كه در پرورش استعدادها و آثار سوئي كه در منع و جلوگيري از پرورش آن ها ديده اند به لزوم اين كار توصيه مي كنند، ما علاوه بر اين راه، از راه ديگر كه به اصطلاح برهان لمي است بر اين مدعا استدلال مي كنيم. ما مي گوييم خداوند نه عضوي از اعضاي جسماني را بيهوده آفريده است و نه استعدادي از استعدادهاي روحي را، و همانطوري كه همه اعضاي بدن را بايد حفظ كرد و به آن ها غذاي لازم بايد رساند، استعدادهاي روحي را نيز بايد ضبط كرد و به آنها غذاي كافي داد تا سبب رشد آن ها شود.» 74
و از سوي ديگر، ايشان در صورت مسئله تجديدنظر مي كند و محل مناقشه را موضوع ديگري مي داند:
«بحث در اين نيست كه آيا بايد استعدادها را پرورش داد يا نه؟ بحث در اين است كه راه صحيح پرورش طبيعي استعدادهاي بشر كه به هيچ نوع آشفتگي و بي نظمي و اختلال منجر نشود چيست؟ ما ثابت مي كنيم كه رشد طبيعي استعدادها و از آن جمله استعداد جنسي، تنها با رعايت مقررات اسلامي ميسر است و انحراف از آن سبب آشفتگي و بي نظمي و حتي سركوبي و زخم خوردگي اين استعداد مي گردد.» 75
نقد اصل سوم- علامه مطهري در ارزيابي اصل سوم به تفكيك دو موضوع متمايز از يكديگر مي پردازد و چنين مي نويسد:
«حقيقت اين است كه اشباع غريز و سركوب نكردن آن يك مطلب است و آزادي جنسي و رفع مقررات و موازين اخلاقي، مطلب ديگر. اشباع غريزه با رعايت اصل عفت و تقوا منافي نيست، بلكه تنها در سايه عفت و تقواست كه مي توان غريزه را به حد كافي اشباع كرد و جلوي هيجان هاي بيجا و ناراحتي ها و احساس محروميت ها و سركوب شدن هاي ناشي از آن هيجان ها را گرفت. به عبارت ديگر، پرورش دادن استعدادها غيراز پردادن به هوس ها و آرزوهاي پايان ناپذير است.» 76
سپس ايشان بر پايه تفكيك مذكور، به يك واقعيت روان شناختي درباره اشباع ناپذير بودن برخي از اميال طبيعي انسان اشاره مي كند و مي نويسد:
«يكي از مختصات و امتيازات انسان از حيوانات اين است كه دو نوع ميل و تمنا در بشر ممكن است پيدا شود: تمناهاي صادق، تمناهاي كاذب. تمناهاي صادق همان هاست كه مقتضاي طبيعت اصلي است. در وجود هرانساني، طبيعت ميل به صيانت ذات، به قدرت و تسلط، به امور جنسي، به غذا خوردن و امثال اين ها هست. هريك از اين ميل ها، هدف و حكمتي دارد. به علاوه، همه اينها محدودند ولي همه اينها ممكن است زمينه يك تمناي كاذب واقع شوند. اشتهاي كاذبي كه افراد در مورد خوردني ها پيدا مي كنند، مشهور و معروف همه است. در بعضي از ميل ها و غرايز (كه غريزه جنسي از آن هاست) اين تمنا اغلب به صورت يك عطش روحي درمي آيد، يعني قناعت و پايان پذيري را در آن راه نيست. غريزه طبيعي را مي توان اشباع كرد. اما تمناي كاذب، به خصوص اگر شكل عطش روحي به خود بگيرد، اشباع پذير نيست. اشتباه كساني كه براي جلوگيري از سركوبي غرايز و به منظور رشد استعدادها، رژيم اخلاق آزاد را به اصطلاح پيشنهاد كردند، ناشي از اين است كه اين تفاوت شگرف انسان و حيوان را ناديده گرفتند و به اين جهت توجه نكردند كه ميل به بينهايت در سرشت انسان نهفته است؛ انسان چه در زمينه پول و اقتصاد، چه در زمينه سياست و حكومت و تسلط بر ديگران و چه در زمينه امور جنسي، اگر زمينه مساعدي براي پيشروي ببيند، درهيچ حدي توقف نمي كند.» 77
بنابراين، اصول سه گانه اخلاق جنسي مدرن- كه تفكر ليبراليستي از آن ها دفاع مي كند- صحيح و معقول نيستند و سعادت انسان و جامعه را تامين نمي كنند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.74 همان، صص 39- .38
.75 همان، ص .39
.76 همان، ص .48
.77 همان، صص 49- .48

 



دست هاي نامرئي -14 جنبش اجتماعي اسم مستعار كودتاي مخملي

«نورت گينگريچ»، رئيس سابق مجلس نمايندگان آمريكا طي اظهاراتي خاطر نشان كرد:
«آمريكا به منظور سرنگوني نظام اسلامي ايران بايد به فوريت پشتيباني از گروه هاي اپوزيسيون در داخل ايران را آغازكند و در اين رابطه بيش از هر چيز بايد به حمايت از «سازمان هاي دانشجويي» و «حمايت از اتحاديه هاي كارگري» برخيزد.»134
گري سيك135 كه در زمان پيروزي انقلاب اسلامي، در شوراي امنيت ملي آمريكا در زمينه ايران فعال بود، در طي چند دهه اخير هر از چندگاهي مطالبي در مورد جمهوري اسلامي ايران به رشته تحرير درآورده است. وي كه به عنوان مدافع كاهش تنش بين دو كشور شناخته مي شود پس از سفري كه در آن ايام به ايران داشت، ضمن ابراز خرسندي از وضعيت اپوزيسيون داخلي ايران در پاسخ به سؤال خبرنگاري مي گويد :
«من چگونه خوشحال نباشم از اين كه در ايران موج تازه اي برپا شده كه مصمم است طومار حكومت اسلامي را به هم بپيچد و حكومتي نظير حكومت ايران در دوران شاه و عربستان سعودي را به روي كار آورد... خواست ما اين است كه دين در سياست دخالت نكند. من در ايران روشنفكراني را ديدم كه اشاره هاي ما را دنبال مي كنند آن ها ششلولي بالا برده اند تا هر كس و هر چه با ما ناسازگار است را هدف قرار دهند مثلاً حتي ولايت فقيه را كه من فكر مي كنم در صحراي طبس تكنولوژي برتر ما نتوانست آن را دفن كند.» 136
4- ابزاري به نام حقوق بشر
صدور بيانيه هاي ساليانه سازمان هاي بين المللي و گزارش هاي متعددي كه به صورت ماهانه با موضوع نقض حقوق بشر در ايران صادر مي شود در زمره اهرم هاي فشار غرب عليه نظام اسلامي قرار دارند. نكته جالب توجه در اين خصوص آن است كه صادركنندگان چنين بيانيه هايي كه عمدتاً كشورهاي مدعي توسعه و پيشرفت و داعيه داران آزادي و دموكراسي هستند با گستاخي و آشكارا به نقض تمامي مفاد بيانيه حقوق بشر پرداخته و در اين امر از يكديگر سبقت مي گيرند. جنايات آمريكا و انگلستان در افغانستان و عراق، راه اندازي زندان هاي دهشتناك ابوغريب و گوانتانامو، كشتار گسترده مردم فلسطين توسط رژيم اشغال گر قدس كه با حمايت همه جانبه آمريكا و كشورهاي اروپايي همراه است، قانون منع حجاب در بسياري كشورهاي اروپايي و موارد بسياري ديگر، سياهه اي از نقض ابتدايي ترين حقوق انساني توسط مدعيان حقوق بشر را تشكيل داده است. بيانيه هاي به اصطلاح «نقض حقوق بشري» تنها در خصوص كشورهاي در حال توسعه و جهان سوم به شكل قانون كارامد و قاطع صادر مي گردند و در حقيقت ابزاري براي تهديد يا منكوب نمودن اين كشورها و راه كاري براي تفوق طلبي و تأمين خوي استكباري كشورهاي غربي هستند.
از پايان جنگ تحميلي تاكنون سياست ايجاد فشار به نظام اسلامي از طريق فضا سازي هاي كاذب بين المللي و سياه نمايي از چهره جمهوري اسلامي با تمسك به موضوع نقض حقوق بشر، همواره در جريان بوده است. در اين بين حتي سياست تنش زدايي دولت سازندگي و اعتماد زايي دولت اصلاحات نيز مؤثر واقع نشده و ايران همواره تحت فشارهاي بي وقفه سازمان هاي حقوق بشري و بازرسي هاي آنان قرار داشته است. پس از پيروزي گفتمان اصول گرايي در تيرماه 1384 تعدادي از سازمان هاي بين المللي به اصطلاح حقوق بشري گرد هم آمده و با صرف وقت و هزينه هاي بسيار، كار ويژه اصلي خود را تمركز به رصد و بررسي مطبوعات مكتوب و الكترونيكي ايران قرار دادند. اينان حتي به صدور معمولي ترين احكام قضايي كه شامل احكام جزايي براي سارقان مسلح، جانيان، قاتلان، متعرضان به عنف، هتاكان نواميس، قاچاقچيان مواد مخدر و ... نيز به منزله مصاديقي براي نقض حقوق بشر در ايران نگريسته و در آمارها و بيانيه هاي ساليانه خود به آن استناد كرده اند.
از جمله گروه هاي رصد كننده موارد ادعايي نقض حقوق بشر در ايران مستقر در آمريكا و اروپا مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:
1- انجمن فعالان حقوق بشر در كانادا 137
2- انجمن مدافعين حقوق بشر و دموكراسي در فرانسه138
3- اتحاد براي دموكراسي در ايران139
4- اتحاد براي دفاع از حقوق بشر در ايران - واشنگتن - آمريكا140
5- كانون دفاع از حقوق بشر در آلمان 141
6- شبكه فعالان حقوق بشر ايراني در آلمان142
7- كانون دفاع از دموكراسي در هلند143
8- كميته دفاع از حقوق بشر در سوئد144
9- كميته دفاع از حقوق بشر در ايران - كاليفرنيا - آمريكا145
10- كميته نوران(كميته دفاع از حقوق بشر در نروژ)146
11- سازمان ايرانيان غرب كانادا - ونكور147
12- كميته دفاع از زندانيان سياسي ايران - برلين148
13- فعالين ايراني حقوق بشر- سوئيس149
14- كميته دفاع از آزادي و دمكراسي در ايران - اطريش150
15- كميته اتحاد براي دمكراسي در ايران ـ ايتاليا 151
16-فعالان دفاع از حقوق بشر 152
مجموعه گزارش هاي اين گروه ها در سايتي به نام آينده نگر و با آدرس اينترنتي WWWAYANDEHCOM به طور كامل پوشش داده مي شود و اين گزارش ها يكي از منابع مهم مورد استفاده سايت هاي داخلي و خارجي عليه جمهوري اسلامي مي باشد، به طوري كه با يك جستجوي ساده اينترنتي مي توان حدود (20100 مورد)153 عبارت «گزارش هاي ماهانه در مورد نقض گسترده، مستمر و برنامه ريزي شده حقوق بشر در ايران» را به دست آورد كه مورد استفاده گسترده سايت هاي مذكور قرار مي گيرد.
گزارش هاي ماهانه حقوق بشري كه عليه نظام اسلامي منتشر مي شوند 7 حوزه زير را در بر مي گيرند:
1- حوزه دانشجويان
2- حوزه فعالين سياسي، فرهنگي، اجتماعي(از جمله جنبش زنان، جنبش كارگري، جنبش معلمان)
3- حوزه مطبوعات و روزنامه نگاران
4- حوزه قوميت ها و اقليت هاي مذهبي
5- حوزه اجراي احكام اسلامي
6- حوزه انتساب اخبار قتل و شكنجه و سركوب اجتماعي
7- حوزه نهادها و سازمان هاي قضايي و امنيتي
5- تشكيل جنبش اجتماعي، نماي نوين براندازي نرم در ايران
فضا سازي رسانه هاي آمريكايي از جمله راديو فردا، رسانه وابسته به سيا، و راديو آمريكا، بي بي سي فارسي154، سايت گذار155، خبرنامه گويا156 و... درباره طيف خاصي از اقليت هاي قومي، دانشجويان، زنان و كارگران در چند سال گذشته به طور محسوسي افزايش يافته است و به نظر مي رسد كه اين رسانه ها همسو با محافل سياسي و امنيتي آمريكا با بهره گيري از شگردهاي جنگ تبليغي و رسانه اي مي كوشند به طور غير محسوس از طريق راه اندازي جنبش هاي اجتماعي و ايجاد همسويي و برقراري پيوند ميان آن ها در جهت پيشبرد راهبرد «انقلاب مخملي در ايران» حركت كنند. در اين سال ها رسانه هاي بيگانه به طور مستمر از تحول در مطالبات جنبش هاي اجتماعي سخن مي گويند كه مهم ترين مؤلفه آن در هم پيوندي با ديگر اقشار اجتماعي و فاصله گرفتن از دولت و همچنين پيگيري مطالبات و حقوق مردم معرفي مي شود.
اين رسانه ها در مقطع مورد بررسي با معرفي «مسأله حقوق بشر» به عنوان دغدغه مشترك همه گروه هاي ضد انقلاب كوشيده اند از مقوله حقوق بشر به عنوان بستري براي پيوند جنبش هاي اجتماعي بهره برداري نمايند.157
پيشبرد سياست گسترش دموكراسي در ايران از طريق برنامه هاي اينترنتي و راديو تلويزيوني،158برپايي كارگاه هاي آموزشي مخفي براي ايرانيان در دوبي و تركيه براي تدارك جنبش هاي مقاومت به سبك اروپاي شرقي در ايران،159 پيگيري سناريوي متحد ساختن اپوزيسيون داخل و خارج160 و هم چنين معرفي افرادي نظير اكبر گنجي به عنوان نماد انقلاب161 از ديگر مصاديق تلاش محافل سياسي و رسانه اي آمريكا در راستاي تحقق راهبرد انقلاب مخملي در ايران است. در مجموع تأمل در فضا سازي راديوهاي بيگانه از سناريوي هدفمند آمريكا براي پيشبرد راهبرد انقلاب مخملي در ايران حكايت مي كند كه در هر مقطع، متناسب با شرايط سياسي و اجتماعي بخشي از زواياي آن كليد مي خورد.
توسل به الگوي جين شارپ كه مبتني بر الگوهاي رفتاري همچون؛ «برجسته سازي كاستي هاي جامعه و ترويج نارضايتي عمومي در ميان آن ها» و سپس «افزايش اعتراضات» و پس از آن «ايجاد انسجام براي ساخت جنبش اجتماعي فراگير» طراحي شده است، در سال هاي اخير از سوي جريان هاي اپوزيسيون نظام و اصلاح طلبان تحول خواه به اجرا درآمده است. اين نمونه هاي عيني، روايتي است شفاف از تطابق كامل راهبردهاي براندازي نرم كه در خارج از كشور با عملكرد مجريان عمليات براندازي در داخل كشور تدوين يافته. در اين بخش بخشي از اين همراهي ها را مرور مي كنيم:
جنبش مسلمانان مبارز با گرايش ملي - مذهبي، يكي از معيارهاي استراتژيك خود را در مواجهه با انتخابات رياست جمهوري دهم اين گونه عنوان مي كند:
«دموكراتيزاسيون و گذار بدون خشونت: توسعه دموكراسي، فرايندي تدريجي است كه با توجه به ظرفيت هاي واقعي ساختاري، مرحله به مرحله محقق مي شود. تجربه جهاني حاكي از اين واقعيت است كه دموكراسي پايدار، نتيجه گذار بدون خشونت است. در بين راهبردهاي مختلف، گزينه اي كه مستلزم گذار بدون خشونت و كم هزينه باشد، از نظر ما اولويت دارد.»162
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
134 . راديو اسرائيل( wwwradisorg )،6/11/84
135Gary Sick
136 . روزنامه كيهان، 8/5/79
137 FaalanHRCyahooca
138 Hoghoghebasharrahaeiicom
139 wwwasre-nounet
140 adhri1yahoocom
141 vzvmirandeinfo
142 shafaeiazadegyde
143 kdaddihhotmailcom
144 komitedefaorginfo
145 defendhriran_cayahoocom
146 noranali2003yahoono
147 yebarakyahooca
148 kupg_iranyahoode
149 mnrechthotmailcom
150 demokrasi9yahoocom
151 liberoitupdi
152 irantestimonycominfo : Iran testimony
153 . در مورد آمار ارائه شده، با توجه به نحوه انجام جستجوي اينترنتي و وجود موارد نامربوط در اين جستجو، مي توان به 70 درصد رقم ارائه شده. با اطمينان استناد نمود.
154 wwwbbcpersiancom
155 wwwgozaarorg
156 wwwgooyanewscom
157 . راديو فردا،9/4/85
158 . اريكا بارس راودل، معاون مدير كل وزارت خارجه فعاليت هاي آمريكا در حمايت از حقوق بشر و دموكراسي در ايران در گفت و گو با راديو آمريكا، 18/1/85
159 . راديو فردا، 11/1/85
160 . اكبر گنجي در گفت و گو با راديو فرانسه، 30 و 31/3/1385
161 . راديو فردا، 8/1/85 به نقل از روزنامه وال استريت ژورنال
( Wall Street Journal/ wwwwsjcom )
162 . بيانيه تحليلي جنبش مسلمانان مبارز درباره انتخابات رياست جمهوري،
( wwwnewsjmmblogspotcom ) ، 17/8/87

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14