(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 24 شهريور 1389- شماره 19741

گشايش كار در دستان سياه ساحران!
مروري بر رواج پديده رمالي و فالگيري در جامعه ( بخش پاياني)



گشايش كار در دستان سياه ساحران!
مروري بر رواج پديده رمالي و فالگيري در جامعه ( بخش پاياني)

صديقه توانا
شايد براي خيلي ها، ديگر فال و فال بيني تبديل به يك موضوع معمولي شده باشد، موضوع معمولي كه از نظر خيلي از افراد ارزش بررسي ندارد چه رسد به پيدا كردن راه هايي براي مقابله با آن. اگر در سال هاي دور شكستن تخم مرغ، دعانويسي و باز كردن كتاب و... به عنوان راه هايي براي پيدا كردن حل مشكلات و چشم زخم زننده و... به شمار مي رفت اين روزها روش هاي جديد فالگيري و آينده نگري در شهرهاي كشور باب شده كه از لحاظ متنوع بودن حتي نمي توان آنها را در يك گروه خاص طبقه بندي كرد. استخاره، كارگشايي فال قهوه، شمع و چاي و مهر و محبت و... تنها چند مورد از انواع خرافه اي است كه حالا ديگر چند سالي مي شود كه جايشان را در ميان مردم باز كرده اند، خرافه هايي كه آشكارا در خيلي از نقاط شهرها مانند زيارتگاه ها، اتوبوس ها و حتي خيابان ها تبليغ مي شود.
پديده خرافه گرايي، فالگيري، رمالي، دعانويسي، طالع بيني و جن گيري واقعيت هايي است كه مباني اخلاقي، اعتقادي و ارزشي جامعه را مورد هدف قرار داده است و علاوه بر اين هزينه هاي بسياري را بر معتقدان به آن تحميل مي كند.
به سراغ كساني كه معتقد به فالگيري هستند رفتم و دليل اين اعتقادشان را پرسيدم آنها بيشتر از حس كنجكاوي در مورد آينده به سراغ اين رمالان مي روند، اما دليل محكمه پسندي را براي مراجعه شان به فالگيرها نياوردند.
رمال، آخرين اميد
انسان ها در تنگناهاي روحي و رواني به هر چيزي چنگ مي زنند، اينان همان غرق شدگاني هستند كه هر خاروخاشاكي را ابزار نجات مي يابند، از اين روست كه در اوج نوميدي به هر چيزي چنگ مي زنند تا اميدي را در دل هايشان بيفروزند.
حجت الاسلام خليل منصوري، نويسنده و محقق در گفت وگو با گزارشگر كيهان مهمترين دليل گرايش مردم به رمالي و دعانويسي را نااميدي از درگاه پروردگار عنوان مي كند و مي گويد: «قرآن يكي از گناهان كبيره را نوميدي از خدا و رحمت او مي داند. چنين افرادي به سادگي تن به وسوسه هاي شيطاني مي دهند و خود را به آتش دوزخ مي سپارند، اين درحالي است كه مؤمنان، اميد نااميدان را روح الله مي دانند كه در همه ذرات وجوديشان به جريان مي افتد و همچون نسيمي طراوت و اميد را در جان و روان ايشان جاري مي كند.»
حجت الاسلام منصوري در ادامه با استناد به آيات قرآن در اين خصوص مي گويد: «اين مطلبي است كه خداوند در آيه 87 سوره يوسف از زبان حضرت يعقوب(ع) بيان مي كند و به مؤمنان هشدار مي دهد كه نمي بايست از خدا و روح الله مأيوس شوند، زيرا تنها كافران از روح الله مأيوس مي شوند، بنابراين انسان مؤمن بايد در هر نوميدي، تنها اميدش به خدا باشد خداوندي كه به اشكال گوناگون رحمت واسع خود را بر همگان مي فرستد.»
اين كارشناس مسائل ديني با اشاره به اينكه همه كساني كه به اموري چون رمل، جفر، سركتاب، كارگشايي، فال و طالع بيني و مانند آن روي مي آورند، آدم هاي مستأصلي هستند كه دستشان از هر چيز علمي و منطقي خارج است، اضافه مي كند: «اين چنين افرادي در وادي گمراهي مي افتند و سرگردان از اين رمال به آن رمال مي روند و سودي نمي برند، اينان كساني هستند كه سوراخ دعا را گم كرده اند و مصداق ضالين و گمراهان مي باشند.»
وي به ريشه هاي گرايش افراد به سوي اين قبيل كارها اشاره مي كند و مي گويد: «البته براي اين گرايش ريشه هاي گوناگون و عوامل چندي مي توان مطرح كرد كه به نظر مي رسد مهمترين آنها برداشت هاي نادرست از آموزه هاي ديني باشد. وجود برخي از شواهد و ادله درباره سحر و مانند آن موجب مي شود تا انسان هاي حتي مومن به سوي رمال كشيده شوند كه مدعي رمل و جفر هستند. اين مؤلفه ديني در كنار فرهنگ هاي آريايي موجبات تشديد باور به تأثير اين رفتارها و مردمان گذاشته است و رمالي و دعانويسي را تقويت كرده و به عنوان يك شغل آب و نان دار درآورده است.»
رمالي با راهنمايي فرق دارد
«مريم. ع» 47 سال سن دارد و 20 سال در كار فال، قهوه، ورق و تاروت است. او با مشاهده چهره افراد و آنچه در ورق تاروت مي بيند كه 4 نماد چوب، ستاره، ماه و كاپ دارد، يا با يك فنجان قهوه افراد مستأصل را راهنمايي مي كند و به قول خودش به آنها هشدار مي دهد. وقتي به او مي گويم شما واقعا چگونه از روي ورق و يك تكه كاغذ يا كارهايي مشابه آينده نگري مي كنيد و يا به اصطلاح خودتان مشكلات را حل مي كنيد، اين طور ادعا مي كند: «كار ما اين است كه افراد را نااميد نكنيم و به آنها دلگرمي بدهيم. فالگيري نياز به يك استعداد خدادادي دارد كه هر كسي قادر به انجام آن نيست.» او با اشاره به اينكه فالگيري را از سن 17 سالگي نزد يك زن فالگير در جنوب كشور آغاز كرده و تا به امروز به اين كار ادامه مي دهد، از برخي همكاران خود كه از اين حرفه و استعداد سوءاستفاده مي كنند گله دارد و مي گويد: «نبايد با احساسات مردم بازي كرد و به آنها دروغ گفت چون عده اي واقعا با دريافت هزينه هاي گزاف، با عواطف مردم بازي مي كنند و آنها را سر كار مي گذارند.» وقتي به او مي گويم مگر در كار شما حرف راست هم وجود دارد كه فقط برخي دروغ مي گويند و سوءاستفاده مي كنند، كار غلطش را اين طور توجيه مي كند: «موقع فالگيري كارم را با بسم الله و نام خدا آغاز مي كنم و به مراجعه كنندگان توصيه مي كنم به خدا توكل كنند.»
اين خانم فالگير در ادامه صحبت هاي خود ادعا مي كند: «فال نويسي با كسي كه افراد را راهنمايي مي كند كاملا فرق دارد و متأسفانه عده اي به كار و صنف ما نگاه كلي دارند و تمام سوءاستفاده ها را به همه تعميم مي دهند، حال آن كه كار ما فقط يك كار روانشناسي است كه آن هم اصلا كار خلاف قانوني نيست. »
سوداي گنج بي رنج
اما روانشناسان نظر ديگري دارند و نه تنها كار رمالان و فالگيران را تأييد نمي كنند، بلكه دلايلي هم براي گرايش برخي افراد ساده لوح به سوي اين گونه پديده ها ذكر مي كنند.
دكتر فربد فدايي، روانپزشك و مدير گروه روانپزشكي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي در گفت وگو با گزارشگر كيهان به علت تمايل افراد به خرافاتي چون فالگيري و طالع بيني اشاره مي كند و مي گويد: «يكي از ويژگيهاي انسان تمايل به آسايش و بي ميلي به كارهاي پرزحمت و انديشه ورزي دقيق است، ويژگيهايي كه فقط با تربيت صحيح مي توان بر آنها غلبه يافت. در نتيجه بسياري از انسانها مي خواهند بدون فكر و كوشش و بي آنكه خود را خسته كنند از آينده باخبر شوند و بي آنكه رنجي ببرند به گنجي برسند و برآينده تأثير بگذارند و اين موضوعات از زمينه هاي اصلي روي آوردن برخي مردم به فالگيري و رمالي و جن گيري و مشابه كارهاي نوين آنها مانند انرژي درماني است.»
دكتر فدايي در ادامه مي گويد: «انسان منطقي و مسلمان واقعي مي داند خداوند با مفتخر كردن او به عقل و ارائه راه درست از طريق پيامبران، انسان را سازنده سرنوشت خويش و مسئول اعمال خود و در نتيجه مستوجب پاداش يا كيفر مي داند، اما برخي انسانها در مواقع شكست يا ناكامي يا فقدان به جاي آنكه با شناختن علل شكست خويش درصدد توانمند كردن خود برآيند، متوسل به رمال و جنگير و دعانويس مي شوند تا شايد بدون زحمت به خواسته خويش برسند در واقع آنان مي خواهند روابط علت و معلولي را كنار بگذارند و دور بزنند، امري كه محال است و همين انديشه موجب مي شود اعتقاد به شانس رواج يابد.»
وي مي گويد: «شرايط تاريخي ما ايرانيان به عنوان ملتي متمدن كه متأسفانه از چهارگوشه سرزمين خود به طور مرتب توسط اقوام بيابانگرد مورد هجوم بوده است در شكل گيري اعتقاد به قضاء و قدر و نيروهايي كه بي هيچ منطقي بر زندگي انسان سلطه دارند، بين عده اي از مردم مؤثر بوده است همچنين جغرافياي فلات ايران هم با زلزله ها، سيلها و خشك ساليهايي كه سبب آن نامعلوم بوده در ايجاد ذهنيت مذكور نقش داشته است. به اين ترتيب اعتقاد به برنامه ريزي و كوشش براي موفقيت بتدريج جاي خود را به قضا و قدر و اعتقاد به جبر مي دهد.»
دكتر فدايي اضافه مي كند: «به طور كلي بي اعتقادي به كوشش و ناآگاهي از روش علمي، همراه با طبع آسان جوي مردم سبب مي شود، مدعيان دروغين، رمال و جنگير و انرژي درمانگر براي مدتي بتوانند به فريب و كلاهبرداري ادامه دهند، هرچند سرانجام طشت رسوايي آنان از بام به زمين خواهد افتاد.»
دكتر ليلا اكبري روانپزشك هم درخصوص عواملي كه باعث رواج بازار فال و فالگيران در جامعه شده مي گويد: «يكي از علل رواج كار اين افراد سودجو اين است كه انسان امروزي نسبت به انسانهاي اعصار ادوار گذشته تنبل تر شده اند.»
وي مي گويد: «يكي ديگر از اين علل، احساس تنهايي است كه گريبان قسمت عمده اي از مردم را گرفته است. همچنين ناراحتي هاي روحي و رواني، عدم توانايي در ايجاد رابطه با ديگران، نياز به پيشرفت و موفقيت در كار، حل مسائل عاطفي و زناشويي، همچنين اختلافات خانوادگي باعث مي شوند كه گاه اشخاص تحصيلكرده و روشنفكر هم نيز تحت تأثير القائات ديگران دست به دامان فالگيرها شوند و عدم قدرت و توانايي خود را براي حل مشكلات خويش به اين نحو ابراز دارند.»
زنان، مشتريان پروپا قرص دعانويسان و رمالان
متأسفانه بايد اذعان داشت كه استقبال زنان به فال و فالگيري، رمالي و دعانويسي بيشتر از مردان است و آنها در اين خصوص گوي سبقت را از ديگر اقشار جامعه ربوده و پيش قدم هستند. دليل اين مسئله را از خانم دكتر اكبري روانپزشك سؤال كردم كه وي در پاسخم مي گويد: «در مسائل مرتبط با دين، هميشه زنان دين دارتر از مردان بوده اند يا گرايشهاي ديني بيشتري داشته اند، در همين حال مي توان گفت كه شكل بدرفتاري هاي ديني در زنان هميشه بيشتر از مردان بوده است و باتوجه به اينكه احساس عجز و ناتواني زنان در برابر فشارهاي روزمره بيروني بيشتر است، همين مسئله باعث مي شود زمينه توسل يافتن زنان به روشهاي عجيب و غريب افزايش پيدا كند، البته بايد گفت كه همه زنان اينطور نيستند و زناني نيز وجود دارند كه مي توانند با قابليت هايي كه دارند، مشكلات را به خوبي حل و فصل كنند.»
دكتر علي خوش زبان جامعه شناس و استاد دانشگاه هم در پاسخ به اين سؤال در گفت وگو با گزارشگر كيهان مي گويد: «عنصر خلقتي زن احساسي و مرد عقلاني است، نگاه اكثر زنان به مسائل روبنايي و سطحي است و چون عده اي از زنان در مواجه با شكستها و ناكامي ها زود آزرده خاطر مي شوند و عدم پيشرفت را درك نمي كنند و براي شكست آمادگي لازم را ندارند به عوامل خرافي و زميني متوسل مي شوند تا سريعتر به جواب برسند، اين عده مي خواهند در كوتاهترين زمان به بهترين نتيجه دست يابند، لذا مثلاً وقتي در زندگي زناشويي دچار مشكلي مي شوند، به جاي اينكه درخصوص دلايل اين كار مطالعه كنند، حاضرند هزينه اي را پرداخت كنند و به جاي مشاوره و يا مراجعه به روانشناس، نزد رمال و دعانويس بروند ضمن اينكه برخي از آنها اوقات فراغت زيادي دارند و آزادانه به اين اماكن رفت و آمد مي كنند لذا تمام اين مسائل باعث شده كه متأسفانه عده اي از زنان و دختران جوان آينده خود را در دستان اين رمالان جست وجو كنند و آنها را حلال مشكلات خود بدانند.»
دكتر خوش زبان همچنين درمورد رواج پديده هاي خرافي در جامعه مي گويد: «رمالي و فالگيري در تمام جوامع فارغ از دين و مذهب از ديرباز وجود داشته است. وقتي افراد توانايي برآورده كردن نيازها و خواسته هايشان را از لحاظ فكري، اقتصادي و اجتماعي ندارند يا نمي توانند به خواسته هايي مثل ازدواج، كار مناسب وضعيت مالي خوب... دست پيدا كنند به خرافات روي مي آورند.»
اين جامعه شناس در ادامه مي گويد: «در بعد فردي، عدم اعتماد به نفس و در بعد اجتماعي و اعتقادي سستي در اصول اعتقادي و مذهبي باعث گرايش افراد به اين پديده هاي خرافي مي شود به همين دليل است كه مي بينيم افرادي كه شناخت كاملي از دين اسلام ندارند به جاي توسل به قرآن و پيامبر و ائمه اطهار، دست به دامان اين رمالان و شيادان مي شوند.»
دكتر خوش زبان به نقش يهوديان در ترويج مسائل خرافي هم اشاره مي كند و مي گويد: «امروزه صهيونيستها و يهوديان به پديده هايي چون فالگيري، دعانويسي و رمالي دامن مي زنند و با سوءاستفاده و بازيچه قرار دادن احساسات و عواطف مردم آنها را نسبت به اعتقادات ديني و باورهاي مذهبي سست و بي اراده مي كنند تا به خيال خام خود از اين راه آموزه هاي ديني و الزامات اسلامي را محو نمايند.»
از اين جامعه شناس در خصوص حل اين مشكل و راهكارهاي مبارزه با اين پديده هاي موهوم و خرافي مي پرسم كه در پاسخ مي گويد: «اين كار نياز به فرهنگ سازي و اطلاع رساني دارد، و البته مهمترين راهكار مقابله با گسترش اين پديده اجتماعي فراهم كردن امكان استفاده از راه حل هاي عقلاني و منطقي است. همچنين ايجاد و توسعه مراكز كارآمد مشاوره و راهنمايي در تمامي مناطق كشور به صورت رايگان و يا ارزان قيمت مي تواند حجم مراجعات به سودجويان و شياداني كه از عقايد ديني مردم سوءاستفاده مي كنند را كاهش دهد.»
تامين امنيت كاذب
گرايش برخي از مردم به سوي رمالي، فالگيري و پديده هايي از اين قبيل، در مواجهه با مشكلات تسكيني كاذب و موقتي است كه متاسفانه عده اي افراد خوش باور باعث ترويج آن در جامعه مي شوند و با استقبال از اين خرافات به رواج آن دامن مي زنند.
دكتر مصطفي اجتهادي، جامعه شناس هم در گفت وگو با گزارشگر كيهان با اشاره به اينكه انسان امروزي در جامعه رو به رشد و صنعتي با علامت سؤالهاي زيادي روبرو مي شود و به راحتي نمي تواند با ديگران ارتباط برقرار كند، خاطر نشان مي كند: «نگراني هاي كاري، خانوادگي و اجتماعي و عدم اعتماد به نفس فرد ضعيف را دچار اضطراب و استرس مي كند به گونه اي كه سعي مي كند نزد رمال يا فالگيري برود كه فقط با حرفهاي ياوه، اعصاب او را مثلا تسكين دهد و چون اين شيادان تا حدودي موقعيت روان شناختي افراد را درك مي كنند، از شرايط خود سوءاستفاده كرده و به اصطلاح خودشان براي درماندگان نسخه مي پيچند و پولهاي هنگفتي به جيب مي زنند.»
وي با اشاره به اينكه امروزه روشهاي متنوعي براي فالگيري به وجود آمده و حتي عده اي از طريق اينترنت به آموزش وفالگيري مي پردازند، مي گويد: «در اين ميان نه تنها عامه مردم، حتي بسياري از دارندگان مدارك و مدارج دانشگاهي نيز به فالگيرها مراجعه مي كنند.»
عامل اصلي اين استقبال را از وي سؤال مي كنم در پاسخم مي گويد: «عامل اصلي اقبال افراد تحصيل كرده به اين قبيل روشها، ناتواني در حل مسئله است كه اين ناتواني الزاماً ناشي از كم سوادي افراد نيست، بلكه به آگاهي هاي اجتماعي و نيز ميزان شناخت آنها از دين باز مي گردد، ضمن اينكه اين افراد علي رغم مقاومتي كه در مقابل خرافه گرايي بروز مي دهند در پس ذهن خود نوعي پذيرش كم رنگ نسبت به دعانويسي و رمالي دارند كه اين امر شايد ناشي از گرايش هاي فطري انسان به متافيزيك باشد.»
وي با اشاره به روي آوردن مردم به خرافات در كشورهاي توسعه يافته، عنوان مي كند: «اين امر گواهي بر اين مدعاست كه سطح طبقاتي و يا ميزان تحصيلات تنها عوامل اثرگذار بر اقبال مردم به خرافات براي حل مشكلات نيست.»
دكتر اجتهادي اضافه مي كند: «مراجعان به رمال ها را مي توان به دو گروه طبقه بندي كرد، گروه نخست كساني هستند كه روش هاي علمي و منطقي كمكي به حل مشكل آنها نكرده و به همين دليل دچار استيصال شده اند و آخرين راه حل و شايد تنها راه پيموده نشده در نظر اين افراد دعانويسي و رمالي است و گروه دوم نيز افرادي هستند كه به روشهاي نوين اعتقاد نداشته و با مشاهده برخي موارد اتفاقي، روش هاي سنتي را اثرگذارتر مي دانند در نتيجه اولين اقدام اين افراد براي حل مشكل مراجعه به دعانويس و رمال است.»
وي با بيان اينكه روي آوردن به متافيزيك باعث بروز نوعي امنيت كاذب مي شود ادامه مي دهد: «اين امنيت مقطعي است و فريب خوردگان با آزمون و خطا دير يا زود به اين نتيجه خواهند رسيد كه اين روشها نمي تواند بدون تلاش بخردانه، كليد حل مشكلات باشد.»
دكتر اجتهادي در خصوص راهكار مقابله با اين پديده هاي خرافي در جامعه، بر نقش مسئولان فرهنگي و علماي ديني بر افزايش آگاهي هاي مردم نسبت به مفاهيمي همچون توسل به ادعيه به منظور دستيابي به مقاصد خود تاكيد كرده و توضيح مي دهد: «جايگاه دعا در انديشه برخي به درستي تبيين نشده است و عده اي بر اين باورند كه توسل به دعا نياز به واسطه دارد. حال آنكه آگاهي رساني مسئولان فرهنگي در اين خصوص مي تواند، اقبال مردم به خرافه را به حداقل رساند و توسل آنها به دعا را افزايش دهد. ضمن اينكه در كنار آگاه سازي مردم بايد برنامه ريزي درستي از سوي مسئولان ذيربط صورت گيرد و در كنار آن نيز قوانين هم بايد در مقابل اين گونه جرايم بازدارنده باشند تا تعداد افرادي كه بر اثر ناآگاهي و ساده انديشي در سايه اين پديده اجتماعي آسيب مي بينند به حداقل برسد.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14